آیه 86 سوره اعراف: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | توعدون: وعد در خير و شر به كار مى رود. وعيد در شر، فعل آن «اوعد، ايعادا» است «توعدون»: مى ترسانيد، تهديد مى كنيد. | |
+ | |||
+ | عوجا: (بر وزن عنب)، انحراف در دين. «تَبْغُونَها عِوَجاً»: به نظر مى آيد به معنى «تسلكونها عوجا» باشد: يعنى راه خدا را كج مى رويد. (اعراف: 45)<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۱
<<85 | آیه 86 سوره اعراف | 87>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و به هر طریق در کمین گمراه کردن خلق و ترسانیدن و بازداشتن مردم با ایمان از راه خدا منشینید و راه خدا را کج مجویید (و آن را وارونه جلوه مدهید) و به یاد آرید زمانی را که عده قلیلی بودید (و دشمنانتان بسیار) و خدا بر عده شما افزود، و بنگرید عاقبت حال مفسدان چگونه بود!
و بر سر هر راهی منشینید که کسانی را که به خدا ایمان آورده اند [به مصادره اموال، شکنجه و باج خواهی] بترسانید، و از راه خدا بازدارید، و بخواهید آن را [با وسوسه و اغواگری] کج نشان دهید؛ و به یاد آوردید زمانی که جمعیت اندکی بودید، ولی [پروردگارتان] شما را فزونی داد، و با تأمل بنگرید که سرانجام مفسدین و تبهکاران چگونه بود؟
و بر سر هر راهى منشينيد كه [مردم را] بترسانيد و كسى را كه ايمان به خدا آورده از راه خدا باز داريد و راه او را كج بخواهيد؛ و به ياد آوريد هنگامى را كه اندك بوديد، پس شما را بسيار گردانيد، و بنگريد كه فرجام فسادكاران چگونه بوده است.»
و بر سر راهها منشينيد تا مؤمنان به خدا را بترسانيد و از راه خدا بازداريد و به كجروى واداريد. و به ياد آريد آنگاه كه اندك بوديد، خدا بر شمار شما افزود. و بنگريد كه عاقبت مفسدان چگونه بوده است.
و بر سر هر راه ننشینید که (مردم با ایمان را) تهدید کنید و مؤمنان را از راه خدا باز دارید، و با (القای شبهات،) آن را کج و معوج نشان دهید! و به خاطر بیاورید زمانی را که اندک بودید، و او شما را فزونی داد! و بنگرید سرانجام مفسدان چگونه بود!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
توعدون: وعد در خير و شر به كار مى رود. وعيد در شر، فعل آن «اوعد، ايعادا» است «توعدون»: مى ترسانيد، تهديد مى كنيد.
عوجا: (بر وزن عنب)، انحراف در دين. «تَبْغُونَها عِوَجاً»: به نظر مى آيد به معنى «تسلكونها عوجا» باشد: يعنى راه خدا را كج مى رويد. (اعراف: 45)[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ «86»
و بر سر هر راهى منشينيد تا مؤمنان را تهديد كنيد و (آنان را) از راه خدا، كه كج جلوه مىدهيد بازداريد و ياد كنيد زمانى را كه اندك بوديد، پس خداوند شما را بسيار گرداند و بنگريد كه عاقبت مفسدان چگونه بود!
نکته ها
مراد از نشستن بر سر هر راه، ممكن است نشستن كنار خيابان و كوچهها براى فتنهگرى باشد، و شايد مراد تلاش در راه فساد از هر راه و با هر شيوه باشد، همچنانكه در آيه 16 خوانديم كه شيطان سوگند ياد كرد براى انحراف انسان در كمين راه حقّ نشسته است، «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» كه مراد، نشستن ظاهرى نيست.
پیام ها
1- دشمنان حقّ، براى جلوگيرى از راه خدا، همه جا در كمين هستند و از هر راه و شيوهاى استفاده مىكنند. «وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ»
2- ترساندن مردم و ايجاد مزاحمت براى آنان، ممنوع است. «تُوعِدُونَ»
3- دشمن مىكوشد تا سيماى دين را تحريف كند و بدجلوه دهد. «تَبْغُونَها عِوَجاً»
4- گاهى افزونى جمعيّت (با نظم و برنامه)، مىتواند يك ارزش باشد. «فَكَثَّرَكُمْ»
5- يكى از عوامل تربيت و هدايت مردم، توجّه به نعمتها و يادآورى سرگذشت پيشينيان است. وَ اذْكُرُوا ... وَ انْظُرُوا
6- مطالعهى تاريخ و عبرتگرفتن از آن، سفارش الهى است. وَ انْظُرُوا كَيْفَ ...
7- در مطالعهى زندگى مردم، به پايان و سرانجام كارشان بنگريد، نه كاميابىهاى مقطعى آنان. «عاقِبَةُ»
8- بستن و منحرف كردن راه خدا، نوعى فساد است. تَصُدُّونَ ... عِوَجاً ... المفسدين
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 114
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (86)
جلد 4 صفحه 136
وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ: و منشينيد به هر راهى از مناهج دين به القاء شبهات، و يا اقتدا مكنيد به شيطان در اضلال مردم از صراط مستقيم، تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ: در حالتى كه مىترسانيد به ضرر و كشتن و باز مىداريد مردم را از طريق الهى مانع راهها مىشويد از ذهاب و اياب نزد شعيب نبى عليه السّلام. مَنْ آمَنَ بِهِ: هر كه را كه ايمان آورد به او و تصديق او نمايد، وَ تَبْغُونَها عِوَجاً: و طلب مىكنيد به راه الهى انحراف و اعوجاج را، يعنى به مقابل دين اللّه، طلب بطلان و حرمان مىنمائيد به ايجاد و ازدياد گمراهى و تباهى.
وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ: و ياد بياوريد زمانى را كه شما كم بوديد پس زياد نمود شما را، يعنى ياد آوريد اى ذريه مدين، منت و احسان الهى را بر خود كه عده و بضاعت شما كم بود، پس كثير و بسيار گردانيد خالق شما را در اولاد و احفاد و بركت عطا فرمود متاع و اموال شما را و عسرت را مبدل به وسعت و ذلت را به عزت، به اين حال شما، به عوض شكران، كفران منعم حقيقى نموده، به تكذيب رسول و نبى مبعوث از جانب او و افساد در زمين. وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ: و نگاه كنيد به نظر بصر و بصيرت، چگونه شد عاقبت مفسدان. پس اى قوم شعيب، نظر نمائيد كه پيشينيان شما از قوم نوح و هود و صالح و لوط به سبب عصيان و طغيان و كفران، عاقبت به عذاب استيصال معذب شدند و اثرى از آنها باقى نماند، عبرت گيريد و تنبه يابيد از مخالفت. مروى است كه قوم به راهها مىنشستند و به مردم مىگفتند كه:
شعيب كذاب است فريب ندهد شما را.
بعد از آن در معرض الزام به استدلال فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 85 تا 86
وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ قَدْ جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (85) وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (86)
ترجمه
و فرستاديم بسوى مدين برادرشان شعيب را گفت اى قوم من عبادت كنيد خدا را نيست مر شما را خدائى جز او بتحقيق آمد شما را معجزه از پروردگارتان پس تمام كنيد پيمانه و ترازو را و كم مكنيد از مردم چيزهاى ايشانرا و فساد مكنيد در زمين بعد از اصلاحش اين بهتر است از براى شما اگر هستيد گروندگان
و منشينيد بهر راهى كه بيم دهيد و بازداريد از راه خدا كسيرا كه ايمان آورد بآن و بجوئيد آنرا بكجى و ياد كنيد وقتى را كه بوديد اندك پس بسيار كرد شما را و بنگريد چگونه بود انجام كار فساد كنندگان.
تفسير
خداوند فرستاد براى هدايت اهل مدين كه قمى ره فرموده آن نام بلدى است در راه شام شعيب (ع) را كه گفتهاند از اولاد مدين بن ابراهيم خليل (ع) بوده كه آن آبادى و آن قبيله بنام او خوانده شده بود و آنحضرت ملقّب بخطيب الانبياء بوده و بنابر اين وجه اطلاق برادر بر او قوميّت است چنانچه سابقا بيان شد و در اكمال از امام باقر (ع) نقل نموده كه آن بلد بچهل خانوار نميرسيد در هر حال ماموريت او هم دعوت بتوحيد بود و معجزه او فيض ره فرموده كه در قرآن ذكر نشده و در اخبار نيافتم ولى در منهج فرموده كه نقل شده است كه عصاى حضرت موسى با همه آن خصوصيات كه اژدها مىشد و مانند چراغ نور ميداد و مانند درخت هر ميوه كه ميخواست ميداد از حضرت شعيب باو رسيده بود و چون ميخواست از كوه بالا رود كوه براى او فرود مىآمد تا بسهولت صعود نمايد و در مجمع تاريخ اين عصا ذكر شده است و قوم او كم فروش بودند و در كيل كه مراد از آن مكيال
جلد 2 صفحه 450
است و در ترازو خيانت ميكردند و تمام نميدادند و آنحضرت ايشانرا نهى مىفرمود از آن عمل و فساد كه مراد كفر و ظلم و جور است بعد از آنكه انبياء عظام اصلاح نموده بودند زمين را باصلاح اهلش و اقامه شرائع و سنن و تمام شده بود حجّت از حق بر خلق با آنكه خير و صلاح دنيوى و اخروى آنها در اجتناب از اين امور بود اگر ميفهميدند صلاح خودشان را و تصديق مينمودند پيغمبرشان را گويا مىخواهد بفرمايد پس بفهميد و تصديق كنيد و عمل نمائيد تا بخير و اصل شويد از خيانت و كمفروشى كسى ترقى نكرده هر كس بجائى رسيده از درستى و صحّت عمل بوده و نيز نهى فرمود آنها را از آنكه مانند شيطان سر راه مردم ننشينند و آنها را از متابعت آنحضرت نترسانند و از راه هدايت باز ندارند و القاء شبهات بر مردم نكنند تا راه راست را بكجى معرّفى ننموده باشند چون گفته شده است كه آنها اينكارها را ميكردند و در خاتمه يادآورى فرموده از موهبت الهى كه شامل حال آنها شده بود چون گفتهاند مدين جدّ آنها دختر لوط (ع) را بزنيّت اختيار نمود و خداوند بنسل او بركت داد و بزودى زياد شدند و تحذير فرموده است از عاقبت امر كسانيكه با انبياء مخالفت نمودند و فساد كردند در زمين مانند قوم نوح و هود و صالح و لوط و امثال آنها كه بعذابهاى گوناگون مبتلا شدند و قريب العهد بآنها بودند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لا تَقعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ مَن آمَنَ بِهِ وَ تَبغُونَها عِوَجاً وَ اذكُرُوا إِذ كُنتُم قَلِيلاً فَكَثَّرَكُم وَ انظُرُوا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُفسِدِينَ (86)
و ننشينيد بهر راهي که مواعده كردهايد و جلوگيري ميكنيد از راه الهي كساني را که ايمان بخداوند آوردهاند و طلب ميكنيد راههاي كج را و ياد كنيد نعمتهاي الهي را که بشما عنايت فرمود بسيار كم بوديد خداوند شما را زياد فرمود و نظر كنيد چگونه بوده است عاقبة كساني که افساد ميكردند.
وَ لا تَقعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ تفاسيري از براي اينکه جمله كردهاند لكن آنچه از ظاهر آيه بقرينه جمله بعد استفاده ميشود آنكه اينکه كفار شبها دور هم جمع ميشدند و مواعده و قرار داد ميكردند که هر دسته فردا بروند سر جادهها و طرقي که مؤمنين بحضرت شعيب عبور ميكردند سر راه آنها را گرفته نگذارند خدمت شعيب برسند و القاء شبهات بر آنها كنند که از راه حق برگردند و آنها را براههاي فاسده باطله سوق دهند و از ايمان برگردانند و آنها را همكيش خود كنند و حضرت شعيب آنها را از اينکه عمل نهي فرمود که شما خود ايمان نميآوريد چرا مزاحم ديگران ميشويد و افساد ميكنيد.
وَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ صد راه حق القاء در باطل است بانحاء مختلفه و حيل متشتته و القاء شبهات و تبليغات سوء و بالجمله شيطان صفت که گفت لَآتِيَنَّهُم مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أَيمانِهِم وَ عَن شَمائِلِهِم وَ لا تَجِدُ أَكثَرَهُم شاكِرِينَ اعراف آيه 16 مَن آمَنَ بِهِ مخصوصا از روي عداوت با حضرت شعيب ميخواستند اينکه هايي که ايمان آورده بودند برگردانند و از دور شعيب بپاشند و خدمتش نرسند و او را تنها گذارند وَ تَبغُونَها عِوَجاً راه حق را رها كنند و راههاي كج را اتخاذ كنند و ضمير تبغونها
جلد 7 - صفحه 384
اگرچه مرجعش سبيل اللّه است بايد مذكر باشد لكن تأنيث آن بمناسبت تبديل بسبل شيطاني است يعني سبيل اللّه را صدّ كنند و سبل شيطاني و باطله اتخاذ كنند و بعبارت اوضح تبغون سبل المعوّجه.
وَ اذكُرُوا إِذ كُنتُم قَلِيلًا هم از حيث نفرات و هم از حيث تهيدستي و كمي مال و هم از حيث عزت و عنوان فَكَثَّرَكُم بزيادتي نفرات و كثرت مال و زيادتي نعم الهيه که تمام اينها تفضل الهي است و شكر لازم دارد.
وَ انظُرُوا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُفسِدِينَ قوم نوح و هود و صالح و لوط چنانچه ميفرمايد وَ يا قَومِ لا يَجرِمَنَّكُم شِقاقِي أَن يُصِيبَكُم مِثلُ ما أَصابَ قَومَ نُوحٍ أَو قَومَ هُودٍ أَو قَومَ صالِحٍ وَ ما قَومُ لُوطٍ مِنكُم بِبَعِيدٍ هود آيه 91.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 86)- در این آیه به چهارمین نصیحت شعیب، اشاره شده است، آنجا که میگوید: «شما بر سر راه مردم با ایمان ننشینید و آنها را تهدید نکنید و مانع راه
ج2، ص68
خدا نشوید و با القای شبهات راه مستقیم حق را در نظر آنها کج و معوج نشان ندهید» (وَ لا تَقْعُدُوا بِکُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً).
و در پایان آیه پنجمین نصیحت شعیب که یادآوری نعمتهای پروردگار برای تحریک حسّ شکرگزاری آنهاست آمده: «و به خاطر بیاورید هنگامی که افراد کمی بودید سپس خداوند جمعیت شما را زیاد کرد و نیروی انسانی شما را فزونتر ساخت» (وَ اذْکُرُوا إِذْ کُنْتُمْ قَلِیلًا فَکَثَّرَکُمْ).
از جمله فوق استفاده میشود که در اکثر موارد کثرت نفرات، میتواند سر چشمه قدرت و عظمت و پیشرفت جامعه باشد.
«و نیز خوب بنگرید که سر انجام کار مفسدان به کجا منتهی شد» و به دنبال آنها گام برندارید (وَ انْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم