آیه 174 سوره آل عمران: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْه...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←نزول) |
||
سطر ۴۶: | سطر ۴۶: | ||
'''محل نزول:''' | '''محل نزول:''' | ||
− | اين آيه | + | اين آيه همچون ديگر آيات سوره آل عمران در [[مدينه]] بر [[پيامبر اسلام]] صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. <ref> طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 2، ص 693.</ref> |
− | '''شأن نزول آیات 173 و 174:''' | + | '''شأن نزول آیات 173 و 174:''' |
جابر از [[امام باقر|امام محمدباقر]] عليهالسلام روايت كند كه هنگامى كه پيامبر، على و عمار را به سوى اهل [[مكه]] روانه كرد. مردم به پيامبر گفتند: چرا اين جوان را به طرف آنها ميفرستى و مردم اين دو نفر را از اهل مكه مى ترسانيدند و به آنها مى گفتند كه امر مهمى به آنها برگزار شده است. | جابر از [[امام باقر|امام محمدباقر]] عليهالسلام روايت كند كه هنگامى كه پيامبر، على و عمار را به سوى اهل [[مكه]] روانه كرد. مردم به پيامبر گفتند: چرا اين جوان را به طرف آنها ميفرستى و مردم اين دو نفر را از اهل مكه مى ترسانيدند و به آنها مى گفتند كه امر مهمى به آنها برگزار شده است. | ||
سطر ۵۶: | سطر ۵۶: | ||
و نيز [[ابن شهر آشوب]] از قول فلكى مفسر او از كلينى و او نيز از [[ابن عباس]] و نيز از ابورافع نقل كرده كه اين آيات درباره امام مرتضى عليهالسلام نازل شده كه روز دوم [[غزوه احد]] در ميان مسلمين ندا در داد و او را اجابت كردند در حالتى كه پرچم مهاجرين را در دست داشت با هفتاد نفر به حمراء الاسد كه بازارى در سه ميلى [[مدينه]] بود براى ترسانيدن دشمنان رهسپار گرديده سپس به مدينه مراجعت كرده بود.<ref> البرهان في تفسير القرآن.</ref> | و نيز [[ابن شهر آشوب]] از قول فلكى مفسر او از كلينى و او نيز از [[ابن عباس]] و نيز از ابورافع نقل كرده كه اين آيات درباره امام مرتضى عليهالسلام نازل شده كه روز دوم [[غزوه احد]] در ميان مسلمين ندا در داد و او را اجابت كردند در حالتى كه پرچم مهاجرين را در دست داشت با هفتاد نفر به حمراء الاسد كه بازارى در سه ميلى [[مدينه]] بود براى ترسانيدن دشمنان رهسپار گرديده سپس به مدينه مراجعت كرده بود.<ref> البرهان في تفسير القرآن.</ref> | ||
− | و نيز از طريق جمهور (اهل سنت) روايت شده كه [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله على عليهالسلام را با عده اى در طلب ابوسفيان فرستاده بود. در بين راه يك اعرابى از طائفه خزاعة، على را ملاقات نمود و گفت: ابوسفيان با جمعيت و سپاه خود آماده كارزارند. از آنها بترسيد على و اصحاب او گفتند: خدا ما را كافى است و بهترين وكيل از براى ما است سپس اين آيات نازل گرديد | + | و نيز از طريق جمهور (اهل سنت) روايت شده كه [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله على عليهالسلام را با عده اى در طلب ابوسفيان فرستاده بود. در بين راه يك اعرابى از طائفه خزاعة، على را ملاقات نمود و گفت: ابوسفيان با جمعيت و سپاه خود آماده كارزارند. از آنها بترسيد على و اصحاب او گفتند: خدا ما را كافى است و بهترين وكيل از براى ما است سپس اين آيات نازل گرديد<ref> البرهان في تفسير القرآن.</ref>.<ref> محمدباقر محقق، [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شيخ طوسي]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 163.</ref> |
+ | |||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
<tabber> | <tabber> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۱
<<173 | آیه 174 سوره آل عمران | 175>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آن گروه مؤمنان با نعمت و فضل خدا در حالی بازگشتند که بر آنان هیچ الم و رنجی پیش نیامد و پیرو رضای خدا شدند، و خدا صاحب فضل و رحمتی بزرگ است.
پس با نعمت و بخششی از سوی خدا [از میدان جنگ] بازگشتند، در حالی که هیچ گزند و آسیبی به آنان نرسیده بود، و از خشنودی خدا پیروی کردند؛ و خدا دارای فضلی بزرگ است.
پس با نعمت و بخششى از جانب خدا، [از ميدان نبرد] بازگشتند، در حالى كه هيچ آسيبى به آنان نرسيده بود، و همچنان خشنودى خدا را پيروى كردند، و خداوند داراى بخششى عظيم است.
پس از جنگ بازگشتند، در حالى كه نعمت و فضل خدا را به همراه داشتند و هيچ آسيبى به آنها نرسيده بود. اينان به راه خشنودى خدا رفتند و خدا را بخشايشى عظيم است.
به همین جهت، آنها (از این میدان،) با نعمت و فضل پروردگارشان، بازگشتند؛ در حالی که هیچ ناراحتی به آنان نرسید؛ و از رضای خدا، پیروی کردند؛ و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگی است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«إِنقَلَبُوا» برگشتند. «بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللهِ»: به همراه نعمتی از خدا که قوّت ایمان است. «فَضْلٍ»: فضل و مرحمت بزرگی که اجر عظیم است. «لَمْ یَمْسَسْهُمْ»: بدیشان نرسید.
نزول
محل نزول:
اين آيه همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۱]
شأن نزول آیات 173 و 174:
جابر از امام محمدباقر عليهالسلام روايت كند كه هنگامى كه پيامبر، على و عمار را به سوى اهل مكه روانه كرد. مردم به پيامبر گفتند: چرا اين جوان را به طرف آنها ميفرستى و مردم اين دو نفر را از اهل مكه مى ترسانيدند و به آنها مى گفتند كه امر مهمى به آنها برگزار شده است.
امام على عليهالسلام مى فرمود: (حسبنا اللَّه و نعم الوكيل؛ خدا ما را كافى است و بهترين وكيل از براى ما خواهد بود.) وقتى كه به مكه وارد شدند خداوند موضوع گفتار على را با اهل مكه و نيز اقوال آنها را با على عليهالسلام به رسول خويش خبر داد و اين آيات نازل گرديد[۲]
و نيز ابن شهر آشوب از قول فلكى مفسر او از كلينى و او نيز از ابن عباس و نيز از ابورافع نقل كرده كه اين آيات درباره امام مرتضى عليهالسلام نازل شده كه روز دوم غزوه احد در ميان مسلمين ندا در داد و او را اجابت كردند در حالتى كه پرچم مهاجرين را در دست داشت با هفتاد نفر به حمراء الاسد كه بازارى در سه ميلى مدينه بود براى ترسانيدن دشمنان رهسپار گرديده سپس به مدينه مراجعت كرده بود.[۳]
و نيز از طريق جمهور (اهل سنت) روايت شده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله على عليهالسلام را با عده اى در طلب ابوسفيان فرستاده بود. در بين راه يك اعرابى از طائفه خزاعة، على را ملاقات نمود و گفت: ابوسفيان با جمعيت و سپاه خود آماده كارزارند. از آنها بترسيد على و اصحاب او گفتند: خدا ما را كافى است و بهترين وكيل از براى ما است سپس اين آيات نازل گرديد[۴].[۵]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«174» فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ
پس (اين مجروحانى كه براى بار دوّم آماده دفاع شدند؛ بدون رخ دادن عملياتى) با نعمت و فضل خداوند (به مقرّ خود) بازگشتند، در حالى كه هيچ گزندى به آنها نرسيد و (همچنان) از رضاى پروردگار پيروى كردند و خداوند صاحب فضل بزرگى است.
نکته ها
پس از آنكه مجروحان جنگ احد، به فرمان رسول خدا صلى الله عليه و آله بار ديگر براى دفاع از اسلام بسيج شده و تا منزلگاه «حمراءالاسد» در تعقيب دشمن رفتند، دشمنان از آمادگى و روحيّهى مسلمانان به هراس افتاده، از هجوم مجدّد منصرف و بازگشتند. اين آيه در تقدير از رزمندگان مجروح و مخلص جنگ احد است.
پیام ها
1- حركت در مسير انجام وظيفه، همراه با توكّل به خدا، سبب تبديل مشكلات به آسانى مىشود. «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ ....»
2- چه بسيار كسانى كه در راه خدا، به استقبال خطر رفته و سالم برگشتهاند. «لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ»
3- براى مردان خدا اصل رضايت الهى است، نه شهادت. «لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ»
4- فضلِ بزرگ خدا، نصيب شركت كننده در جبهه است. «وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ»
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 655
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ (174)
فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ: پس بازگشتند از «بدر» به نعمتى از جانب خدا كه ثبات بر ايمان و عاقبتى به خير و ثواب عظيم باشد، وَ فَضْلٍ: و زيادتى قرب نزد خدا و رسول، يا افزونى در ربح تجارت كه وقتى به بدر آمدند، موسم تجارت بود، با اهل بوادى و كاروان معامله نمودند و فايده بسيار بردند. لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ: نرسيد ايشان را مكروهى از قتل و جرح و هزيمت، وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ: و پيروى نمودند خشنودى خدا را كه مناط فوز در آن است، به جهت جرأت خروج از مدينه با وجود جروح و قروح براى امتثال فرمان حضرت. وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ: و خداوند صاحب فضل بزرگ است به دفع مشركان و توفيق مبارزت مؤمنان.
تتمه: در خصال صدوق رضوان اللّه عليه از حضرت صادق عليه السّلام مروى است فرمود: عجب دارم از آنكه از چهار چيز بترسد، چگونه پناه نبرد به چهار چيز:
1- عجب دارم از كسى كه بترسد از مكر دشمن، چگونه پناه نبرد به كلمه حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ. پس بدرستى كه خداى عز و جل در عقب آن فرمايد:
فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ.
2- عجب دارم از كسى كه مغموم گردد، چگونه پناه نبرد، به قول خداى عز و جل: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ. پس بدرستى كه خداوند عز و جل فرمايد به عقب آن: فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ.
3- عجب دارم از كسى كه مكر شود به او، چگونه پناه نبرد به فرمايش:
وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ. پس بدرستى كه خداوند جلّ و تقدّس فرمايد به عقب آن: فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 306
4- عجب دارم از كسى كه بخواهد دنيا و زينت آن را، چگونه پناه نبرد به فرمايش خداى تعالى: ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ، پس بدرستى كه خداوند عزّ اسمه فرمايد به عقب آن: إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً فَعَسى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ (174)
ترجمه
پس برگشتند بنعمتى از خدا و فضلى مس ننمود آنها را بدى و پيروى كردند خوشنودى خدا را و خدا صاحب فضلى است بزرگ..
تفسير
پس مراجعت نمودند از بدر صغرى با نعمت سلامت و عافيت و ثبات قدم در ايمان و قوت و كمال آن و فوائد تجارت و مزيد شوكت و عظمت آنها در انظار
جلد 1 صفحه 536
كفار و هيچ آسيب و صدمه هم در آن سفر بر آنها وارد نشد و خدا و پيغمبر را از خودشان خوشنود نمودند و تمام اينها بتوفيق و تأييد و فضل خداوند بود كه بآنها قوت ايمان و قوت قلب و قوت بدن عنايت فرمود كه با جرأت و جلادت خارج شدند و بسلامت و عزت وارد و در دنيا و آخرت سودمند گشتند و محتمل است شامل شود مراجعت از حمراء الاسد را كه شرح آن در تفسير آيه الذين استجابوا گذشت و بنابر اين مراجعت نمودند با نعمت سلامت و ثبات قدم در ايمان و محفوظ ماندن از حمله و تعرض كفار و خوشنودى خدا و رسول از آنها و بهبودى جراحات آنها بفضل الهى و توفيق سبحانى در تمام اين امور و مخفى نماند كه بين دو روايت مذكوره در تفسير آن آيه و آيه بعد تعارضى نيست زيرا كه ممكن است كه نعيم بن مسعود دو مرتبه آمده باشد و تخويف كرده باشد و كلمه حسبنا اللّه دو مرتبه گفته شده باشد و ببركت اين كلمه مباركه دو مرتبه نعمت و فضل الهى شامل حال مسلمين شده باشد چنانچه از حضرت صادق (ع) روايت شده است كه تعجب ميكنم از كسيكه از چهار چيز ميترسد چرا پناه بچهار چيز نمىبرد اگر از دشمن ميترسد بايد بگويد حسبنا- اللّه و نعم الوكيل و اگر از مكر كفار ميترسد بايد بگويد افوض امرى الى اللّه و اگر غم و پريشانى باو روى نموده بگويد لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين و اگر زيادى مال را طالب باشد بگويد ما شاء اللّه لا قوة الا باللّه چون در تمام اين كلمات در اين موارد خداوند در قرآن وعده خير و اجابت فرموده و موارد آن را بيان فرمودند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَانقَلَبُوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللّهِ وَ فَضلٍ لَم يَمسَسهُم سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضوانَ اللّهِ وَ اللّهُ ذُو فَضلٍ عَظِيمٍ (174)
پس برگشتند بنعمت از خداوند و فضل او و هيچگونه سويي بر آنها نبود و متابعت نمودند خشنودي خدا را و خداوند صاحب فضل عظيم است.
فَانقَلَبُوا يعني مراجعت كردند از بدر صغري.
بِنِعمَةٍ مِنَ اللّهِ تنوين تنكير دلالت دارد بر بزرگي نعمت که همان القاء رعب بود در قلوب مشركين و شهامت و شجاعت مؤمنين در نظر آنها و عظمت مسلمين و خفت و حقارت مشركين.
جلد 4 - صفحه 433
و فضل منافع تجارتي که در اينکه مسافرت نصيب آنها شد.
لَم يَمسَسهُم سُوءٌ كوچكترين مصيبتي بر آنها وارد نشد.
وَ اتَّبَعُوا رِضوانَ اللّهِ و اينکه مسافرت موجب خشنودي الهي بود زيرا اعلاء كلمه اسلام و استخفاف كفر و شرك و اطاعت امر الهي و ظهور ثبات قدم و قوّت ايمان مؤمنين بود.
وَ اللّهُ ذُو فَضلٍ عَظِيمٍ عنايات و تفضلات الهي بسيار با عظمت است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 174)- به دنبال آن ایمان و پایمردی آشکار، قرآن در این آیه نتیجه
ج1، ص351
عمل آنها را بیان کرده، چنین میگوید: «آنها از این میدان، با نعمت و فضل پروردگار برگشتند» (فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ).
سپس به عنوان تأکید میفرماید: «آنها در این جریان، کوچکترین ناراحتی ندیدند» (لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ). با این که «خشنودی خدا را به دست آوردند و از فرمان او متابعت کردند» (وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ). «و خداوند، فضل و انعام بزرگی دارد که در انتظار مؤمنان واقعی و مجاهدان راستین است» (وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.