آیه 44 سوره نازعات: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|إِلَىٰ رَبِّكَ مُنْتَهَاهَا|سوره=79|آیه =44}} {{مشخصات آیه |شماره آی...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۹۰: | سطر ۹۰: | ||
جلد 10 - صفحه 382 | جلد 10 - صفحه 382 | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
}} | }} | ||
نسخهٔ ۲۶ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۸
<<43 | آیه 44 سوره نازعات | 45>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
کار آن ساعت به خدای تو منتهی شود.
نهایتش به سوی پروردگار توست [کیفیت برپا شدن و زمان وقوع و اوصافش را کسی جز خدا نمی داند.]
علم آن با پروردگار تو است.
منتهاى آن نزد پروردگار توست.
نهایت آن به سوی پروردگار تو است (و هیچ کس جز خدا از زمانش آگاه نیست)!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مُنتَهی»: انتهاء. واگذاری (نگا: نجم / و ). «إِلی رَبِّکَ مُنتَهَاهَا»: چکیده مطلب این است: تنها خداوند از وقوع قیامت آگاه است و بس (نگا: اعراف / لقمان / ).
نزول
شأن نزول آیات 42 تا 44:
عائشه گوید: از رسول خدا صلى الله علیه و آله اغلب درباره روز قیامت سؤال میگردید تا این که این آیات نازل شد[۱] و نیز از طریق جویبر از ضحاک و او از ابن عباس روایت شده که مشرکین مکه از پیامبر از روى مسخره سؤال میکردند که چه وقتى روز قیامت برپا خواهد گشت[۲] و نیز از طارق بن شهاب[۳] و همچنین از عروة[۴] این حدیث نقل و روایت گردیده است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها «42» فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها «43» إِلى رَبِّكَ مُنْتَهاها «44» إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها «45» كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها «46»
جلد 10 - صفحه 380
از تو درباره قيامت مىپرسند كه چه وقت بر پا مىشود. تو را به گفتگو درباره آن چه كار؟ پايان و سرانجام آن با پروردگار توست. وظيفه تو هشدار كسى است كه از آن مىترسد. روزى كه آن را مىبينند، گويى جز شبى يا روزى (در دنيا و برزخ) درنگ نكردهاند.
نکته ها
سؤال از زمان وقوع قيامت، بارها در قرآن مطرح شده، امّا پاسخى به آن داده نشده است.
زيرا يكى از الطاف الهى، مخفى بودن زمان مرگ وقيامت است و دانستن زمان آن سبب به هم خوردن آرامش درونى و ارتباطات بيرونى و سبب رشد اضطرارى است.
آنچه مهم است ايمان به وقوع قيامت است نه دانستن زمان وقوع آن.
براى غافلان، هشدار و انذار لازمتر از بشارت است. لذا «انما انت مبشر» در قرآن نداريم، امّا «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ» آمده است.
پیام ها
1- برخى سؤالات درباره قيامت، نابجاست و نياز به پاسخ ندارد. (مانند سؤال از زمان وقوع قيامت) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ ...
2- گفتگو در امرى كه به بشر مربوط نيست، معنا ندارد. «فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها»
3- علم بشر محدود است و نمىتواند به انتهاى علم كه مخصوص خداوند است دست يابد. «إِلى رَبِّكَ مُنْتَهاها»
4- وظيفه پيامبر، انذار مردم است، نه الزام و اجبار به پذيرش. «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ»
5- از شرايط پذيرش دعوت انبيا، آمادگى روحى مردم و پرواداشتن از گناه است.
«أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها»
6- آخرت به قدرى بزرگ است كه تمام عمر دنيا و برزخ در كنار آن، به مقدار شبى يا روزى بيش نيست. «لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها»
«والحمد للّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 382
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِلى رَبِّكَ مُنْتَهاها (44)
إِلى رَبِّكَ مُنْتَهاها: به سوى پروردگار توست موضع نهايت علم قيامت، نه غير او. يعنى غايت دانستن آن، به او راجع است و هيچ كس بر آن آگاه نيست.
چون كفّار قريش از حضرت علم به وقوع قيامت را مىپرسيدند و حضرت به جهت اين پيوسته ذكر قيامت و از حق تعالى سؤال نمود، آيه آمد تو بر دانستن قيامت بر چه چيزى؟ يعنى مردمان مىپرسند تو را از وقوع قيامت و توبه جهت حرص در جواب آنها پيوسته ذكر آن مىكنى و حال آنكه اين علم از علوم خاصه من است و سزاوار نيست كه هيچ كس را بر آن مطّلع سازم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى «15» إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً «16» اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى «17» فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى أَنْ تَزَكَّى «18» وَ أَهْدِيَكَ إِلى رَبِّكَ فَتَخْشى «19»
فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى «20» فَكَذَّبَ وَ عَصى «21» ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعى «22» فَحَشَرَ فَنادى «23» فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى «24»
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى «25» إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى «26» أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها «27» رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها «28» وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها «29»
وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها (30) أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها (31) وَ الْجِبالَ أَرْساها (32) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (33) فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى (34)
يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى (35) وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى (36) فَأَمَّا مَنْ طَغى (37) وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا (38) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى (39)
وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى (40) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى (41) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها (42) فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها (43) إِلى رَبِّكَ مُنْتَهاها (44)
إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها (45) كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها (46)
ترجمه
آيا آمد تو را خبر موسى
وقتى كه خواند او را پروردگارش در وادى
جلد 5 صفحه 340
مقدّس طوى
برو بسوى فرعون همانا او سركشى نمود
پس بگو آيا براى تو رغبتى هست بآنكه پاك شوى
و راهنمائى كنم تو را بسوى پروردگارت پس بترسى
پس نشان داد باو معجزه بزرگ را
پس تكذيب كرد و نافرمانى نمود
پس پشت كرد با آنكه كوشش مينمود
پس جمع كرد و ندا نمود
پس گفت من پروردگار بزرگ شمايم
پس گرفت او را خدا بعقوبت آخرت و دنيا
همانا در اين هر آينه عبرتى است براى كسيكه ميترسد
آيا شما سختتريد در آفرينش يا آسمان كه بنا كرد آنرا
برافراشت سقفش را پس بدون نقص به اتمام رساند آنرا
و تاريك ساخت شب آنرا و آشكار ساخت روز روشن آنرا
و زمين را بعد از آن گسترانيد
بيرون آورد از آن آبش و چراگاهش را
و كوهها را استوار گردانيد
براى برخوردارى شما و چهار پايانتان
پس وقتى كه آمد آن بليّه فوق بليّات بزرگتر
روزى كه بياد مىآورد آدمى آنچه را كه كوشش نمود
و آشكار شود دوزخ براى هر كه به بيند
پس اما كسيكه سركشى كرد
و برگزيد زندگانى دنيا را
پس همانا دوزخ جايگاه او است
و اما كسيكه ترسيد از قيام در پيشگاه پروردگار خود و باز داشت نفس خود را از هوس
پس همانا بهشت آن اقامتگاه او است
ميپرسند از تو از قيامت كه چه وقت باشد زمان برپا شدن آن
در چه حالى تو از علم بآن
بسوى پروردگار تو است نهايت علم آن
همانا تو بيم دهنده كسى هستى كه ميترسد از آن
گوئيا آنها روز كه ميبينند آنرا درنگ نكردند مگر بقدر شام يكروز يا صبح آن.
تفسير
خداوند متعال براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از انكار و تكذيب قوم و تهديد آنها باز شمهئى از قصّه حضرت موسى و فرعون از گوشزد فرموده بطور پرسش براى تقرير و ميفرمايد آيا بتو رسيده خبر موسى عليه السّلام وقتى كه خواند او را پروردگارش و خطاب فرمود باو در وادى مقدّس و منزّه طوى كه بيان آن در سوره طه گذشت آنكه برو بجانب فرعون همانا او از حدّ خود تجاوز و طغيان نموده است و با ملايمت و نرمى باو بگو آيا مايل هستى كه پاك شوى از كفر و تجاوز و طغيان و آنكه هدايت نمايم من تو را بمعرفت پروردگارت و ثواب طاعت و عقاب معصيت او پس بترسى از او و امتثال نمائى او امر و نواهى او را پس او مأموريّت خود را انجام
جلد 5 صفحه 341
داد و ارائه داد باو معجز بزرگ خود را كه باو داده بودم و آن عصا بود كه اژدها ميشد و فرعون او را تكذيب نمود و عصيان ورزيد پس اعراض نمود و پشت كرد به احكام الهى و سعى و كوشش مينمود در باطل و بىاثر نمودن امر پيغمبر ما و بعضى گفتهاند مراد آنستكه پس پشت نمود باژدها و فرار كرد و ممكن است هر دو معنى مراد باشد پس جمع نمود لشگريان خود را و احضار كرد آنانرا از اطراف و جوانب مصر و فرياد زد و گفت من پروردگار شمايم كه پروردگارى بالاتر از من نيست و كسى نميتواند از نفوذ اراده من جلوگيرى كند و بعضى گفتهاند مقصود فرعون آن بود كه پروردگار شما بتهايند و من پروردگار شما و آنها و از همه برترم پس خداوند او را بعقوبت آخرت و دنيا گرفتار فرمود و قمى ره فرموده نكال عقوبت است و مراد از آخرت قول او انا ربكم الاعلى است و مراد از اولى قول او ما علمت لكم من اله غيرى است پس خدا او را باين دو قول هلاك فرمود و در خصال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ميان اين دو قول چهل سال فاصله شد و نيز از آنحضرت نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود جبرئيل گفت بخدا عرض كردم فرعون را بحال خود واگذار ميفرمائى با آنكه انا ربكم الاعلى ميگويد و خدا فرمود اين سخن را كسى ميگويد مانند تو كه ميترسد چيزى از او فوت شود و در اين قصه حضرت موسى و فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز جزا كه آيا خلقت شما بعد از مردن دشوارتر است يا بناء آسمان با اين عظمت كه خداوند سقف مرتفع آنرا بالا برد بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش خلق قرار داد و بيرون آورد از زمين آبهاى جارى آن و روئيدنى و گياهش را و كوهها را ثابت نمود در مراكز خود براى بهره بردارى بندگان از ثمرات زمين و مواشى و چهار پايان آنها پس چون آيد داهيه و بليّه بزرگ قيامت كه بزرگتر و بالاترين دواهى است در روزى خواهد بود كه متذكّر شود انسان آنچه را بجا آورده در
جلد 5 صفحه 342
دنيا از اعمال بد و خوب چون همه را در نامه اعمال خود مشاهده نمايد بعد از آنكه فراموش نموده باشد آنها را براى فرط غفلت و طول مدّت و بارز و ظاهر گردد جهنّم براى هر كس بينا باشد و بر احدى پوشيده نخواهد ماند چون سرپوش از روى آن برداشته شود پس هر كس از حدود الهيّه تجاوز و طغيان در معصيت خدا كرده و اختيار نموده باشد لذات فانيه دنيا را بر نعم باقيه آخرت جايگاه او جهنّم خواهد بود و هر كس از قيام در پيشگاه الهى ترسيده باشد براى علمش بمبدء و معاد و باز داشته باشد نفس خود را در دنيا از هوى و هوس جاهلانه جايگاه او در بهشت عنبر سرشت است و از نقل قمّى ره و كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود كه بنده چون قدرت بر معصيت داشته باشد و خدا را حاضر و ناظر بداند و ترك كند آنرا از ترس خدا مشمول اين آيه است و اخيرا خطاب بحبيب خود فرموده ميفرمايد ميپرسند از تو مشركين كه روز قيامت چه وقت برپا ميشود و ثبات و قرار ميگيرد چنانچه توصيف مينمائى تو از آن و ميفرمايد تو چه ميدانى وقت آنرا وظيفه تو نيست كه وقت آنرا بدانى و ذكر كنى براى آنان علم آن بخدا منتهى ميشود و اقامه آن بامر الهى است و كسى جز خدا از آن آگاه نيست فقط وظيفه تو ترساندن كسى است كه ميترسد از آنروز اگر بترسانى تو او را و براى غير چنين كس فائده ندارد ولى اجمالا بايد بدانند كه عمر دنيا هر قدر طولانى شود چون روز قيامت بيايد و آنرا معاينه نمايند مانند آنستكه درنگ نكردند در دنيا مگر بقدر آخر يكروز يا اوّل آن چون چيزى كه ميگذرد هر قدر زياد باشد بنظر كم مىآيد و گذشته گذشته است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره و النّازعات را نميرد و مبعوث نگردد و داخل بهشت نشود مگر آنكه سيراب باشد در هر سه حال و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 343
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِلي رَبِّكَ مُنتَهاها (44)
يعني اظهار او و اقامه او بسوي پروردگار است بمجرد اراده تحقق پيدا ميكند:
وَ ما أَمرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ نحل آيه 77. معني منتهي نه بمعني اينکه است که آخر دارد بلكه يعني علم او مختص بخدا است يا اظهار و تجلي او مختص باو است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 44)- سپس میافزاید: «نهایت آن (قیامت) به سوی پروردگار تو است» و هیچ کس جز خدا از زمانش آگاه نیست (الی ربک منتهاها).
این همان مطلبی است که در آیه 34 سوره لقمان نیز آمده است: «علم زمان وقوع قیامت تنها نزد خداست».
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.