آیه 19 سوره احقاف: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا ۖ وَلِيُوَفِّيَهُمْ أَعْم...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۵۲: | سطر ۵۲: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19» | ||
+ | |||
+ | و براى هر يك (از جن و انس، گذشتگان و آيندگان،) از آنچه انجام داده اند، درجاتى (از سعادت و شقاوت) است (كه به آن خواهند رسيد) و (خداوند) جزاى كارهايشان را كامل بدهد و آنان مورد ستم قرار نمى گيرند. | ||
+ | |||
+ | == نكته ها == | ||
+ | |||
+ | «لِيُوَفِّيَهُمْ» از «وفى» به معناى دريافت كامل است. يعنى كيفر و پاداش و درجات افراد در قيامت به طور كامل داده مى شود. | ||
+ | |||
+ | در دنيا، امكان كيفر و پاداش كامل و تمام وجود ندارد، زيرا اين دنيا هم بسيار كوچك و محدود است و هم آثار و تبعات جزاى دنيوى به ديگران سرايت مى كند و موجب اذيّت و آزار آنان مى شود. براى پيامبرانى كه ميليون ها انسان را از جهل، شرك، تفرقه، فساد و انواع انحرافات نجات داده اند، چه پاداشى داريم؛ بهترين نعمت هاى دنيا از قبيل خوردنى ها، پوشيدنى ها و وسايل رفاهى هم كه باشد، چيزى نيست، زيرا براى طاغوت ها نيز وجود دارد. | ||
+ | |||
+ | چنانكه براى مجرمان و جلّادانى كه هزاران نفر را كشته يا مجروح كرده اند، چه مجازاتى داريم جز آنكه آنان را اعدام كنيم كه كيفرى بسيار ناچيز و ناعادلانه است. | ||
+ | |||
+ | == پيام ها == | ||
+ | |||
+ | 1- سعادت و شقاوت درجات و مراتبى دارد كه انسان با عملش به آن مى رسد. | ||
+ | «لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا» | ||
+ | |||
+ | 2- ملاك تعيين درجه و رتبه در قيامت، عمل است. «لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا» | ||
+ | |||
+ | 3- يكى از اهداف برپايى قيامت، رسيدگى به اعمال مردم است. «وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ» | ||
+ | |||
+ | تفسير نور، ج 9، ص: 40 | ||
+ | |||
+ | 4- قيامت، پاداشى براى مؤمنان و كيفرى براى تبهكاران است. «لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ» | ||
+ | |||
+ | 5- با گذشت زمان، اعمال انسان محو و نابود نمى شود و در قيامت به طور كامل مجسّم مى گردد. «لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ» و بدون كوچكترين نقصى پاداش و جزا داده مى شود. «وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ» | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۷
<<18 | آیه 19 سوره احقاف | 20>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و برای تمام (مردم مؤمن و کافر) به مقتضای اعمالشان درجاتی معین است (در عالم قیامت تا عدل خدا درباره آنها آشکار شود) و تا همه را به پاداش و مزد اعمال خود کاملا برساند و هیچ ستمی به آنها نخواهد شد.
برای هر کدام [از گروه مؤمنان و کافران] بر پایه اعمالی که انجام داده اند درجاتی است [که در آن قرار می گیرند]، و تا خدا اعمالشان را به طور کامل به آنان بدهد؛ و آنان مورد ستم قرار نمی گیرند.
و براى هر يك در [نتيجه] آنچه انجام دادهاند درجاتى است، و تا [خدا پاداش] اعمالشان را تمام بدهد؛ و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت.
و هر يك را نسبت به كارى كه كرده است درجتى است تا خدا پاداش كارهايشان را به تمامى بدهد و به آنان ستم نمىشود.
و برای هر کدام از آنها درجاتی است بر طبق اعمالی که انجام دادهاند، تا خداوند کارهایشان را بیکم و کاست به آنان تحویل دهد؛ و به آنها هیچ ستمی نخواهد شد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«لِکُلٍّ»: برای هر یک از دو گروه کافر و مؤمن. «دَرَجَاتٌ»: از باب تغلیب، مراد هم درجات بهشتیان و هم درکات دوزخیان است. «لِیُوَفِّیَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ هُمْ لایُظْلَمُونَ»: حرف (ل) برای تعلیل است. (یُوَفِّیَهُمْ) منصوب به (أَنْ) مقدّر است. جار و مجرور متعلّق به محذوفی است و تقدیر چنین است: جَازَاهُمُ اللهُ بِذلِکَ لِیُوَفِّیَهُمْ. حرف (و) حالیّه، و جمله (هُمْ لا یُظْلَمُونَ) حال مؤکّده است.
نزول
از طریق عوفى از ابن عباس و نیز از سدى نقل شده است که عبدالرحمن بن ابىبکر پس از نزول آیه 17 که درباره او قبل از مسلمان شدن او نازل شد. اسلام اختیار نمود و در دین خویش استوار و محکم گردیده و از شرک قبلى خود توبه نمود و این آیه براى او نازل شد.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19»
و براى هر يك (از جن و انس، گذشتگان و آيندگان،) از آنچه انجام داده اند، درجاتى (از سعادت و شقاوت) است (كه به آن خواهند رسيد) و (خداوند) جزاى كارهايشان را كامل بدهد و آنان مورد ستم قرار نمى گيرند.
نكته ها
«لِيُوَفِّيَهُمْ» از «وفى» به معناى دريافت كامل است. يعنى كيفر و پاداش و درجات افراد در قيامت به طور كامل داده مى شود.
در دنيا، امكان كيفر و پاداش كامل و تمام وجود ندارد، زيرا اين دنيا هم بسيار كوچك و محدود است و هم آثار و تبعات جزاى دنيوى به ديگران سرايت مى كند و موجب اذيّت و آزار آنان مى شود. براى پيامبرانى كه ميليون ها انسان را از جهل، شرك، تفرقه، فساد و انواع انحرافات نجات داده اند، چه پاداشى داريم؛ بهترين نعمت هاى دنيا از قبيل خوردنى ها، پوشيدنى ها و وسايل رفاهى هم كه باشد، چيزى نيست، زيرا براى طاغوت ها نيز وجود دارد.
چنانكه براى مجرمان و جلّادانى كه هزاران نفر را كشته يا مجروح كرده اند، چه مجازاتى داريم جز آنكه آنان را اعدام كنيم كه كيفرى بسيار ناچيز و ناعادلانه است.
پيام ها
1- سعادت و شقاوت درجات و مراتبى دارد كه انسان با عملش به آن مى رسد. «لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا»
2- ملاك تعيين درجه و رتبه در قيامت، عمل است. «لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا»
3- يكى از اهداف برپايى قيامت، رسيدگى به اعمال مردم است. «وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ»
تفسير نور، ج 9، ص: 40
4- قيامت، پاداشى براى مؤمنان و كيفرى براى تبهكاران است. «لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ»
5- با گذشت زمان، اعمال انسان محو و نابود نمى شود و در قيامت به طور كامل مجسّم مى گردد. «لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ» و بدون كوچكترين نقصى پاداش و جزا داده مى شود. «وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19»
وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا: و براى هر يك از دو فرقه مؤمن و كافر مراتب و منازل است از جزاى آنچه عمل كردند، چه مراتب مؤمنان به سبب ايمان و طاعت درجات علوى بهشت، و مراتب كافران به جهت كفر و معصيت دركات سفلى جهنم مقرر است. وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ: و هر آينه تمام گرداند ايشان را جزاى اعمال ايشان، وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ: و ايشان ظلم گرديده نشوند مؤمنان از نقص ثواب و كافران به زيادتى عقاب.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ «16» وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ ما هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «17» أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ «18» وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19» وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»
ترجمه
آنگروه آنانند كه ميپذيريم از ايشان بهترين آنچه را بجا آوردند و در ميگذريم از بديهاى ايشان در زمره اهل بهشت بوعده راستى كه بودند بآن وعده داده ميشدند
و آن كه گفت به پدر و مادرش افّ بر شما آيا وعده ميدهيد مرا كه بيرون آورده ميشوم با آنكه گذشته است قرنها پيش از من و آن دو بفرياد رسى ميطلبيدند خدا را واى بر تو ايمان آور پس مىگفت نيست اين مگر افسانههاى پيشينيان
آنگروهند آنانكه سزاوار شد بر آنها وعده عذاب در امّتهائى كه گذشتند پيش از آنها از جن و انس همانا آنها بودند زيانكاران
و براى هر يك درجه و مرتبهها است از آنچه كردند و تا تمام دهد بآنان جزاى كردارهاشان را و آنها ستم كرده نميشوند
و روز كه عرضه كرده شوند آنانكه كافر شدند بر آتش برديد
جلد 4 صفحه 652
لذّتهاى خود را در زندگانى دنياتان و بهره برديد بآن پس امروز جزا داده ميشويد عذاب خوارى را بسبب آنكه بوديد كه تكبر و سركشى مينموديد در زمين بنا حقّ و بسبب آنكه بوديد كه نافرمانى ميكرديد.
تفسير
خداوند متعال بكسانيكه مانند انسان مذكور در آيات سابقه باشند وعده فرموده كه اعمال حسنه آنها را اعمّ از واجب و مستحب قبول فرمايد و از گناهان آنها بگذرد و در زمره اهل بهشت قرار دهد وعده راست درستى كه در دنيا بآنها داده ميشد بلسان انبياء و اولياء و بنابر اين وعد الصّدق منصوب بمصدريّت فعل محذوف است و در مقابل چنين انسان شاكر ذاكر تائب مخلص انسان ديگرى است كه گفت يا ميگويد بپدر و مادر خود اف بر شما و آن كلمهئى است كه در لسان عرب براى اظهار خشم و نفرت از كسى يا چيزى گفته ميشود آيا شما وعده ميدهيد بمن كه روزى از قبر بيرون ميآيم و بجزاى اعمالم ميرسم با آنكه قرنها و سالهاى دراز گذشته پيش از وجود من و يكنفر سر از قبر بيرون نياورده بگويد با من چه كردهاند و پدر و مادر او استغاثه و زارى بدرگاه خدا ميكنند و باو ميگويند واى بر تو ايمان بياور بروز جزا وعده خدا حقّ و محقّق است كتب سماوى و لسان انبياء و اولياء بآن گويا شده و او ميگويد نيست اين گفتارها مگر مانند حكايات دروغى كه از پيشينيان نقل ميكنند در كتب قصه و افسانه كه قابل اعتماد و اعتناء نيست و خداوند در باره اين قبيل اشخاص فرموده كه مستحق عذاب الهى شدند در زمره كفّار امم سابقه از جن و انس كه زيانكار بودند و در آيه قبل قمّى ره فرموده در باره عبد الرّحمن بن ابى بكر نازل شده و در مجمع اين قول را از جمعى از مفسّرين نقل نموده و نسبت ببعضى داده كه آنرا عامّ دانستهاند نسبت بهر كافريكه عاقّ والدين باشد و اين آيه را شاهد بر مدّعاى خود قرار دادهاند و گفتهاند جنّ هم ميميمرد و از براى هر يك از دو دسته سعداء و اشقياء كه در آيات سابقه و اين آيات مذكور شدند درجات و دركاتى است از بهشت و جهنّم كه حاصل شده است براى آنها در نتيجه اعمالشان در دنيا از اعلى علّيّين جنان تا اسفل السّافلين نيران بحسب مراتب استحقاقشان و اطلاق درجات بر دركات يا بمراعات عموم اصلى لفظ است اگر چه غلبه در مثوبات پيدا كرده يا باعتبار تغليب كه آنهم معمول به
جلد 4 صفحه 653
است و اين براى آنستكه خداوند هر كس را بجزاى كامل اعمالش برساند و ذرّهاى از ميزان استحقاق كسى در ثواب كاسته نشود و در عقاب افزوده نگردد چون خداوند عادل است و ظالم نيست و روز كه كفّار را بر آتش جهنّم عرضه دارند چون بزبانه كشيدن سوى آنها طلب مينمايد آنانرا يا آتش را بر آنها عرضه دارند براى آنكه مطّلع از اهوال آن شوند بآنها گفته شود برديد لذّتهاى خوب خوش خودتان را در زندگانى دنياتان يا صرف نموديد نعمتهاى پاكيزه خودتان را كه خدا بشما داده بود در شهوت رانى و بوالهوسى و منغمر شديد در آنها و بهرهمند گشتيد از آنها كاملا در دنيا و ديگر لذّت و خوشى براى شما باقى نمانده پس امروز با كمال خفّت و خوارى جزاى شما عذاب جهنّم است براى آنكه در دنيا تكبّر و سركشى نموديد از قبول حكم حق بناحق و تمرّد نموديد از فرمان خدا و پيغمبر او و آيه مشعر است بر آنكه هر قدر در دنيا انسان لذّت ببرد و عيش كند از مقامات آخرت او كاسته ميشود و در بعضى از روايات كه در آنها ترغيب به زهد در دنيا شده باين آيه استشهاد شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُم أَعمالَهُم وَ هُم لا يُظلَمُونَ «19»
و از براي هر يك از مؤمن و كافر درجاتي هست از آنچه عمل كردند و هر آينه بالتمام جزا ميدهيم اعمال آنها را و آنها ظلم نميشوند يعني از اعمال مؤمن كسر نميگذاريم و براي اعمال كافر زياده روي نميكنيم.
وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ يعني لكل واحد من المؤمنين از انبياء و اولياء و صلحاء حتي ضعفاء مؤمنين هر كدام بقدر ايمان آنها و اخلاق حميده آنها و اعمال صالحه آنها درجه در بهشت بآنها ميدهيم و چيزي از اعمال آنها را كسر نميگذاريم که فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَهُ و لكل واحد من الكافرين از مشرك و يهود و نصاري و طبيعي و ساير طبقات كفار و ضالين و مضلين هم دركاتي دارند هر كدام بقدر كفر و شرك و ضلالت و صفات خبيثه و اعمال سوء معذب در جهنم ميشوند.
مِمّا عَمِلُوا چنانچه ميفرمايد: وَ مَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ.
وَ لِيُوَفِّيَهُم أَعمالَهُم که ميفرمايد: وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظلِمُ رَبُّكَ أَحَداً كهف، آيه 27.
وَ هُم لا يُظلَمُونَ زائد بر استحقاقش عذاب نميكنيم و كمتر از قابليتش ثواب نميدهيم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 19)- در این آیه نخست به تفاوت درجات و مراتب هر یک از این دو گروه اشاره کرده، میگوید: «و برای هر کدام از آنها درجاتی است بر طبق اعمالی که انجام دادهاند» (وَ لِکُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا).
چنان نیست که بهشتیان یا دوزخیان همه در یک درجه باشند، بلکه آنها نیز به تفاوت اعمالشان، و به تناسب خلوص نیّت و میزان معرفتشان، مقامات متفاوتی دارند، و اصل عدالت، دقیقا در اینجا حاکم است.
سپس میافزاید: «هدف این است که خداوند اعمال آنها را بیکم و کاست به آنان تحویل دهد» (وَ لِیُوَفِّیَهُمْ أَعْمالَهُمْ).
این تعبیر اشاره دیگری است به مسأله «تجسم اعمال» که در آنجا اعمال آدمی با او خواهد بود، اعمال نیکش مایه رحمت، و آرامش اوست، و اعمال زشتش مایه بلا و ناراحتی و رنج و عذاب.
و در پایان به عنوان تأکید میگوید: «و به آنها هیچ ستمی نخواهد شد» (وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ). چرا که اعمال خودشان را دریافت میدارند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ طبرى صاحب جامع البیان و تفسیر ابن ابى حاتم.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.