آیه 20 سوره صافات: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَقَالُوا يَا وَيْلَنَا هَٰذَا يَوْمُ الدِّينِ|سوره=37|آیه =20}} {{...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۵۳: | سطر ۵۳: | ||
و گويند: واى بر ما اين روز جزاست. (به آنها گفته مىشود:) اين همان روز جدايى (حقّ از باطل) است كه دائماً آن را تكذيب مىكرديد. | و گويند: واى بر ما اين روز جزاست. (به آنها گفته مىشود:) اين همان روز جدايى (حقّ از باطل) است كه دائماً آن را تكذيب مىكرديد. | ||
+ | |||
+ | احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ «22» | ||
+ | |||
+ | (خداوند به فرشتگان دستور مىدهد:) ستمكاران و هم رديفان آنان و آن چه را به جاى خداوند مىپرستيدند (در يك جا) گرد آوريد. | ||
+ | |||
+ | مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ «23» وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ «24» | ||
+ | |||
+ | پس همه را به راه دوزخ راهنمايى كنيد. آنان را متوقف كنيد، زيرا كه آنان مورد سؤال و باز خواست هستند. | ||
+ | |||
+ | جلد 8 - صفحه 22 | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | «ازواج» هم مىتواند به معناى همفكران باشد و هم به معناى همسران مشرك باشد. | ||
+ | |||
+ | در روايات شيعه و سنّى آمده كه از مصاديق سؤال در آيهى «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» سؤال از ولايت و رهبرى علىّ بن ابىطالب عليهما السلام است. «1» | ||
+ | |||
+ | در روايات آمده است كه در قيامت از چند چيز سؤال مىشود: رهبرى امام معصوم عليهم السلام عمر و جوانى، درآمد و خرج و مصرف و رسيدگى به فقرا و بدعتها. «2» | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- انكار معاد سبب حسرت كفّار خواهد بود. «يا وَيْلَنا» | ||
+ | |||
+ | 2- قيامت، روز حسرت و اقرار منكران است. يا وَيْلَنا ... ولى اين حسرتها سودى ندارد و فرمان هدايت به دوزخ صادر خواهد شد. «فَاهْدُوهُمْ» | ||
+ | |||
+ | 3- در قيامت علاوه بر دوزخ، تحقير و انتقاد و شكنجهى روحى نيز هست. «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ» (در همين قسمت نيز مىخوانيم: «فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ» با اينكه واژه هدايت براى راهنمايى به كار خير است ولى به عنوان مسخره و تحقير براى دوزخ بكار مىرود). | ||
+ | |||
+ | 4- كفّار به كيفر مىنگرند، «يَوْمُ الدِّينِ» ولى خداوند به داورى مىنگرد. «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ» | ||
+ | |||
+ | 5- بدتر از تكذيب حقّ، تداوم تكذيب است. «كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ» | ||
+ | |||
+ | 6- تكذيب معاد، ظلم به خويشتن است. تُكَذِّبُونَ ... الَّذِينَ ظَلَمُوا ... همان گونه كه شرك ظلم بزرگ است. (آرى، بزرگترين مشخّصه دوزخيان ظلم است) | ||
+ | |||
+ | 7- فرشتگان، دست اندركار جمع آورى و روانه كردن مشركان به دوزخند. به فرشتگان خطاب مىشود: «احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا» | ||
+ | |||
+ | 8- هر كس با همفكر و محبوب خويش محشور و همراه مىشود. «ظَلَمُوا وَ | ||
+ | أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ» | ||
+ | |||
+ | «1». تفسير نمونه. | ||
+ | |||
+ | «2». كافى، ج 2، ص 134؛ وسائل، ج 4، ص 124. | ||
+ | |||
+ | جلد 8 - صفحه 23 | ||
+ | |||
+ | 9- معبودهاى باطل نه تنها گرهگشا نيستند بلكه خود نيز گرفتارند. «وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ» | ||
+ | |||
+ | 10- براى بدبختى انسان همين بس كه با بتهاى بىجان محشور شود. احْشُرُوا ... | ||
+ | وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ | ||
+ | |||
+ | 11- كسى كه هدايت الهى را در دنيا نپذيرد، در قيامت به دوزخ هدايت مىشود. | ||
+ | «فَاهْدُوهُمْ» | ||
+ | |||
+ | 12- پايان شرك و كفر دوزخ است. «فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ» | ||
+ | |||
+ | 13- با اينكه پايان راه و سرنوشت منكران معاد، دوزخ است. «فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ» ليكن از نعمتها و تكاليف نيز بازپرسى مىشوند. «مَسْؤُلُونَ» | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ ۱۹ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۵۹
<<19 | آیه 20 سوره صافات | 21>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و گویند: ای وای بر ما، این است روز جزای اعمال.
و می گویند: ای وای بر ما! این روز جزاست!
و مىگويند: «اى واى بر ما! اين است روز جزا!»
مىگويند: واى بر ما، اين همان روز جزاست.
و میگویند: «ای وای بر ما، این روز جزاست!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«یَا وَیْلَنَا»: (نگا: انبیاء / و و ، یس / ).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20» هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «21»
و گويند: واى بر ما اين روز جزاست. (به آنها گفته مىشود:) اين همان روز جدايى (حقّ از باطل) است كه دائماً آن را تكذيب مىكرديد.
احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ «22»
(خداوند به فرشتگان دستور مىدهد:) ستمكاران و هم رديفان آنان و آن چه را به جاى خداوند مىپرستيدند (در يك جا) گرد آوريد.
مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ «23» وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ «24»
پس همه را به راه دوزخ راهنمايى كنيد. آنان را متوقف كنيد، زيرا كه آنان مورد سؤال و باز خواست هستند.
جلد 8 - صفحه 22
نکته ها
«ازواج» هم مىتواند به معناى همفكران باشد و هم به معناى همسران مشرك باشد.
در روايات شيعه و سنّى آمده كه از مصاديق سؤال در آيهى «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» سؤال از ولايت و رهبرى علىّ بن ابىطالب عليهما السلام است. «1»
در روايات آمده است كه در قيامت از چند چيز سؤال مىشود: رهبرى امام معصوم عليهم السلام عمر و جوانى، درآمد و خرج و مصرف و رسيدگى به فقرا و بدعتها. «2»
پیام ها
1- انكار معاد سبب حسرت كفّار خواهد بود. «يا وَيْلَنا»
2- قيامت، روز حسرت و اقرار منكران است. يا وَيْلَنا ... ولى اين حسرتها سودى ندارد و فرمان هدايت به دوزخ صادر خواهد شد. «فَاهْدُوهُمْ»
3- در قيامت علاوه بر دوزخ، تحقير و انتقاد و شكنجهى روحى نيز هست. «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ» (در همين قسمت نيز مىخوانيم: «فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ» با اينكه واژه هدايت براى راهنمايى به كار خير است ولى به عنوان مسخره و تحقير براى دوزخ بكار مىرود).
4- كفّار به كيفر مىنگرند، «يَوْمُ الدِّينِ» ولى خداوند به داورى مىنگرد. «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ»
5- بدتر از تكذيب حقّ، تداوم تكذيب است. «كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ»
6- تكذيب معاد، ظلم به خويشتن است. تُكَذِّبُونَ ... الَّذِينَ ظَلَمُوا ... همان گونه كه شرك ظلم بزرگ است. (آرى، بزرگترين مشخّصه دوزخيان ظلم است)
7- فرشتگان، دست اندركار جمع آورى و روانه كردن مشركان به دوزخند. به فرشتگان خطاب مىشود: «احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا»
8- هر كس با همفكر و محبوب خويش محشور و همراه مىشود. «ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ»
«1». تفسير نمونه.
«2». كافى، ج 2، ص 134؛ وسائل، ج 4، ص 124.
جلد 8 - صفحه 23
9- معبودهاى باطل نه تنها گرهگشا نيستند بلكه خود نيز گرفتارند. «وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ»
10- براى بدبختى انسان همين بس كه با بتهاى بىجان محشور شود. احْشُرُوا ... وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ
11- كسى كه هدايت الهى را در دنيا نپذيرد، در قيامت به دوزخ هدايت مىشود. «فَاهْدُوهُمْ»
12- پايان شرك و كفر دوزخ است. «فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ»
13- با اينكه پايان راه و سرنوشت منكران معاد، دوزخ است. «فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ» ليكن از نعمتها و تكاليف نيز بازپرسى مىشوند. «مَسْؤُلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20»
وَ قالُوا يا وَيْلَنا: و گويند اى واى بر ما (اين كلمه در وقت وقوع هلاك و عذاب گفته شود) يعنى واى بر هلاكت و عذاب ما، هذا يَوْمُ الدِّينِ: اينست روز پاداش افعال ما كه به آن وعده مىدادند. مراد آنكه آن روز ايمان شهودى و ايشان معترف شوند و از تكذيب و عناد خود نادم گردند، و هر چند مذلت و فروتنى نمايند فايدهاى نخواهد داشت. ملائكه به آنها خطاب كنند:
جلد 11 - صفحه 111
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ «11» بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12» وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ «13» وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ «14» وَ قالُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ «15»
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16» أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20»
ترجمه
پس بپرس از آنها آيا آنها سختترند در آفرينش يا كسانيرا كه آفريديم غير از آنها همانا ما آفريديم آنها را از گل چسبنده
بلكه تعجّب نمودى و مسخره ميكنند
و چون پند داده شوند پند نميگيرند
و چون به بينند نشانه قدرتى را بسخريّه ميگيرند
و گويند نيست اين مگر جادوئى آشكار
آيا چون مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما برانگيخته شدگانيم
آيا و پدران پيشينيان ما
بگو بلى با آنكه شما ذليلانيد
پس جز اين نيست كه آن يك صيحه است پس ناگاه آنها مينگرند
و گويند اى واى بر ما اين روز جزا است.
تفسير
خداوند متعال براى اثبات معاد باز باسلوب بديعى پرداخته كه به پيغمبر خود دستور فرموده از منكرين معاد سؤال فرمايد كه آيا خلقت آنها بعد از مردن و خاك شدن سختتر است يا خلقت ملائكه و آسمانها و زمين و موجودات آنها و جعل مشارق و مغارب و شهاب ثاقب كه در آيات سابقه ذكر شد و كلمه من از باب تغليب يا داراى عقل و اراده بودن افلاك است كه گفتهاند و آنكه خدا مردم
جلد 4 صفحه 426
را خلق نموده است بدوا از گل چسبناكى و بعد از مردن و خاك شدن و آمدن باران باز همان گل چسبناك خواهند شد چگونه نمىتواند دوباره آنها را خلق نمايد و اى پيغمبر تو تعجّب نمودى از انكار آنها و انصافا جاى تعجّب هم هست و بعضى عجبت بصيغه متكلّم قرائت نمودهاند و در جوامع آنرا نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام داده و بالاتر از انكار آنكه استهزاء هم مينمايند به تعجّب تو يا اقرار اهل ايمان بآن و وقتى استدلال مينمايند براى آنها بوقوع حشر و مفاسد انكار را براى آنان ذكر مينمايند از نهايت بىفكرى و بىشعورى متذكّر و متنبه نميشوند و چون معجزه دالّه بر صدق تو را مشاهده ميكنند بر استهزاء خود مىافزايند و مردم ديگر را هم با خود در مسخره كردن كمك ميگيرند و از فرط عناد و لجاج ميگويند آنچه ما ديديم از او جز سحر و شعبده چيزى نيست پر واضح است و باز بطرز نوى شروع باستهزاء و انكار مينمايند و ميگويند وقتى ما مرديم و خاك شديم و استخوانى از ما بيش در قبر باقى نماند آيا ما مبعوث ميشويم يا پدرانمان كه سالها است مردهاند و اثرى از آنها باقى نمانده بلكه ذرّات خاك آنها هم در عالم متفرّق و مضمحلّ شده است و چون آنها دليلى بر ادّعاء موهوم خودشان كه امتناع بعث باشد نداشتند جز استبعاد عادى كه ناشى از عدم تفكّر در عموم قدرت خداوند است و عمده اين بود كه ميخواستند زير بار فرمايش پيغمبر نروند خداوند فرموده بگو بلى آنها و شما با كمال خوارى محشور خواهيد شد معطّلى هم ندارد يك صيحه و بانگ صور اسرافيل براى زنده نمودن شما و پدران شما و راندنتان بصحراى محشر كافى است مانند چوپانى كه يك صيحه بگله گوسفندان بزند و همه را سوق دهد پس در آنهنگام حالت بهتى بآنها دست ميدهد كه باوضاع محشر نظر مينمايند و منتظرند مجازات آنها معيّن شود و با خود ميگويند اى واى بر ما و عقائد ما اين روز همان روز جزا و حسابى است كه انبياء و اولياء از آن خبر ميدادند و نادم و پشيمان ميشوند از انكار و اصرار خودشان بر كفر و نفاق ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالُوا يا وَيلَنا هذا يَومُ الدِّينِ «20»
و موقعي که مشاهده ميكنند احوال قيامت را و ميگويند اي واي بر ما اينست روز جزا که بما خبر ميدادند و ما باور نميكرديم.
وَ قالُوا عطف بينظرون در آيه قبل است و تعبير بقالوا نه بيقولون براي اينست که مستقبل محقق الوقوع حكم ماضي دارد.
يا وَيلَنا دو ويل داريم اسمي و وصفي مقابل طوبي اسمي و وصفي اما ويل اسمي عبارت از چاه ويل است که در قعر جهنم است که آتش جهنم از آن چاه بيرون ميايد و در خبر از حضرت رسالت است که فرمود در قعر آن چاه تابوتيست يعني صندوقي و در آن صندوق چهارده نفر محبوس هستند هفت نفر از پيشينيان مثل هابيل قاتل قابيل پي كننده ناقه صالح نمرود شداد فرعون هامان قارون و هفت نفر از اينکه امت و اسامي آنها را ذكر نكرد لكن از اقرار دويمي حين الموت معلوم ميشود كيان هستند و ويل وصفي يعني بدا بحال ما که ايمان نياورديم و خود را گرفتار اينکه عذابها كرديم و اما طوبي اسمي درختيست مسمي به شجره طوبي در قصر امير المؤمنين در بهشت و شاخ و برگ
جلد 15 - صفحه 132
او بر تمام بهشت كشيده شده و هر شاخه در يك قصريست و آنچه اهل بهشت متمايل ميشوند از آن شاخه خارج ميشود و اما وصفي يعني خوشا بحال كساني که متنعم بنعم الهي در بهشت شوند که ميفرمايد طُوبي لَهُم وَ حُسنُ مَآبٍ رعد آيه 28.
هذا يَومُ الدِّينِ دين در اينجا بمعني جزاء است و يكي از اسماء روز قيامت است که هر که را جزاء ميدهند النّاس مجزيون باعمالهم ان خيرا فخير و ان شرا فشر و بهمين معني است
کما تدين تدان
و يكي از معاني دين اعتقاد است که ميفرمايد إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسلامُ و ميفرمايدمنبه وَ مَن يَبتَغِ غَيرَ الإِسلامِ دِيناً فَلَن يُقبَلَ مِنهُ آل عمران آيه 17 و آيه 79 و در حق اينها ميفرمايد وَ لَكُمُ الوَيلُ مِمّا تَصِفُونَ انبياء آيه 18 اعاذنا اللّه من احوال ذلک اليوم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- اینجاست که ناله این مشرکان مغرور و خیرهسر که نشانه ضعف و زبونی و بیچارگی آنهاست بر میخیزد، «و میگویند: ای وای بر ما این روز جزاست»! (وَ قالُوا یا وَیْلَنا هذا یَوْمُ الدِّینِ).
آری! هنگامی که چشمشان به دادگاه عدل الهی، و شهود و قضات این دادگاه، و علائم و نشانههای مجازات میافتد بیاختیار ناله و فریاد سر میدهند و با تمام وجود اعتراف به حقانیت رستاخیز میکنند، اعترافی که نمیتواند هیچ مشکلی را برای آنها حل کند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم