آیه 118 سوره مؤمنون: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ|...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۴۹: | سطر ۴۹: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ «116» | ||
+ | |||
+ | پس برتر است خداوندى كه فرمانرواى حقّ است (از اين كه شما را بيهوده آفريده باشد) خدايى جز او نيست كه پروردگار عرش گرانقدر است. | ||
+ | |||
+ | «1». غررالحكم. | ||
+ | |||
+ | «2». بحار، ج 5، ص 312. | ||
+ | |||
+ | «3». نهجالبلاغه، حكمت 463. | ||
+ | |||
+ | تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 137 | ||
+ | |||
+ | وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ «117» | ||
+ | |||
+ | و هر كس با خداوند، معبود ديگرى بخواند، هيچ برهانى بر كار خود ندارد، پس قطعاً حساب او نزد پروردگارش خواهد بود، قطعاً كافران رستگار نمىشوند. | ||
+ | |||
وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ «118» | وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ «118» | ||
سطر ۹۵: | سطر ۱۱۱: | ||
«الحمدللّه ربّ العالمين» | «الحمدللّه ربّ العالمين» | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
}} | }} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۴۶
<<117 | آیه 118 سوره مؤمنون | 118>> | |||||||||||||
|
ترجمه های فارسی
و بگو: بارالها، بیامرز و ببخشای و تو بهترین بخشندگان عالم وجودی.
و بگو: پروردگارا! [مرا] بیامرز و [بر من] رحم کن و تو بهترین رحم کنندگانی.
و بگو: «پروردگارا، ببخشاى و رحمت كن [كه] تو بهترين بخشايندگانى.
و بگو: اى پروردگار من، بيامرز و رحمت آور و تو بهترين رحمتآورندگان هستى.
و بگو: «پروردگارا! مرا ببخش و رحمت کن؛ و تو بهترین رحم کنندگانی!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ «116»
پس برتر است خداوندى كه فرمانرواى حقّ است (از اين كه شما را بيهوده آفريده باشد) خدايى جز او نيست كه پروردگار عرش گرانقدر است.
«1». غررالحكم.
«2». بحار، ج 5، ص 312.
«3». نهجالبلاغه، حكمت 463.
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 137
وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ «117»
و هر كس با خداوند، معبود ديگرى بخواند، هيچ برهانى بر كار خود ندارد، پس قطعاً حساب او نزد پروردگارش خواهد بود، قطعاً كافران رستگار نمىشوند.
وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ «118»
و بگو: پروردگارا! بيامرز و رحم كن كه تو بهترين رحم كنندگانى.
نکته ها
در اوّل اين سوره، ذيل آيهى يك، گروهى از رستگاران را ذكر كرديم، در پايان سوره با توجّه به جملهى «لا يُفْلِحُ» گروهى از زيانكاران را نيز يادآور مىشويم:
- ستمگران. «لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» «1»*
- گنهكاران. «لا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ» «2»
- جادوگران. «لا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ» «3»
- كافران. «لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ» «4»* آنها كه به خداوند دروغ مىبندند. «إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ» «5»*
پیام ها
1- خداوند، كار عبث و بيهوده نمىكند. «فَتَعالَى اللَّهُ»
2- حكومت حقّ، از آن خداست. «الْمَلِكُ الْحَقُّ»
3- هستى، تحت تربيت و مديريّت الهى است. «رَبُّ الْعَرْشِ» و در جاى ديگر مىخوانيم: «بِرَبِّ النَّاسِ»، «رَبِّ الْعالَمِينَ»* و «رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ»
4- شرك، هر چه باشد محكوم است. «يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً»
«1». انعام، 135.
«2». يونس، 17.
«3». يونس، 77.
«4». مؤمنون، 117.
«5». يونس، 69.
جلد 6 - صفحه 138
5- مشرك منطق ندارد. «لا بُرْهانَ لَهُ» (عقائد و رفتار انسان بايد بر اساس دليل و برهان باشد)
6- پيامبر معصوم نيز به رحمت و مغفرت خداوند نياز دارد. «قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ»
7- در دعا، ستايش از خدا را فراموش نكنيم. «رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ»
«الحمدللّه ربّ العالمين»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ (118)
بعد از آن دستور چگونگى طلب مغفرت را بيان فرمايد:
وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ: و بگو اى پروردگار من بيامرز گناهان را، وَ ارْحَمْ: و
جلد 9 - صفحه 190
ببخشاى و انعام فرما بر بندگان خود. وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ: و تو بهترين رحم كنندگان و بخشايندگانى.
در جلد هفتم بحار روايت شده: خدمت حضرت سيد سجاد عليه السّلام روزى عرض كردند: حسن بصرى گويد: نيست عجب از كسى كه هلاك شود چگونه هلاك گردد و بدرستى كه عجب از كسى است كه نجات يابد چگونه نجات يابد.
حضرت فرمود: انا اقول ليس العجب ممّن نجى كيف نجى و انّما العجب ممّن هلك كيف هلك مع سعة رحمة اللّه. من مىگويم: نيست عجب از كسى كه نجات يابد چگونه نجات يابد، و اما عجب از كسى است كه هلاك شود چگونه هلاك شود با وسعت رحمت الهى.
خاتمه: آيه شريفه دستورى است براى آمرزش الهى از گناهان، و سزاوار آنكه بنده مؤمن غافل نگردد و دست نياز بدرگاه قاضى الحاجات بردارد و از خداوند رحمن آمرزش بخواهد.
خداوندا، پروردگارا! عاصى رو سياه از درگاه تو طلب آمرزش نمايد، به حق پيغمبر و قرآن، گناهان شيعيان ائمه معصومين عليهم السّلام راى بيامرز، اين عاصى و پدر و مادرش راى رحمت فرما.
خاتمه تفسير سوره مباركه مؤمنون
جلد 9 - صفحه 191
سوره بيست و چهارم* « (نور)»*
اين سوره مباركه مدنى است بدون خلاف.
عدد آيات: شصت و چهار آيه است نزد كوفى و بصارى، و شصت و دو به عدد مدنى.
عدد كلمات: هزار و سيصد و بيست و شش كلمه است.
عدد حروف: پنج هزار و ششصد و هشتاد حرف است.
ثواب تلاوت: در ثواب الاعمال و مجمع از حضرت صادق عليه السّلام فرمود:
حفظ كنيد اموال و فروج خود راى به تلاوت سوره نور، و حفظ كنيد زنان خود راى به آن. پس بدرستى كه هر كه بخواند آن راى در هر شب يا در هر روز، زنا نكند هيچكس از اهل بيت او هرگز تا آنكه بميرد، وقتى بميرد تشييع نمايند تا قبرش هفتاد هزار ملك، تمام آنها دعا و طلب آمرزش نمايند از خدا تا داخل قبرش شود. «1» در كافى- از حضرت صادق عليه السّلام- فرمود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله: لا تنزل الغرف و لا تعلموهن الكتابة و امروهنّ بالمغزل و علّموهنّ سورة النور.
جا و مكان ندهيد زنان را در غرفه، و ياد ندهيد ايشان را نوشتن، و ياد بدهيد
«1». ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 135 و نيز مجمع البيان، ج 4، ص 122.
جلد 9 - صفحه 192
ايشان را ريستن و سوره نور. «1» متدينين را اين فرمايش حضرت دستورى است براى تربيت زنان و حفظ عفت و عصمت آنان، زهى سعادت عاملين به فرمايشات قرآن و تاركين رويه و طريقه زمان.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ (115) فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ (116) وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ (117) وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ (118)
ترجمه
- آيا پس پنداشتيد كه آفريديم شما را ببازى بيهوده و آنكه شما بسوى ما باز گردانده نميشويد
پس برتر آمد خدا پادشاه بحق نيست خدائى مگر او كه پروردگار عرش كريم است
و كسيكه ميخواند با خدا خدائى ديگر كه نيست حجّتى برايش بآن پس جز اين نيست كه حسابش نزد پروردگار او است همانا رستگار نشوند كافران
و بگو پروردگارا بيامرز و رحمت كن و توئى بهترين رحمت كنندگان.
تفسير
- خداوند متعال براى ملامت كفّار منكر معاد و اشاره بدليل آن فرموده آيا گمان كرديد كه ما شما را براى صرف بازى و بيهوده خلق نموديم و شما بحكم ما باز گردانده نميشويد يعنى شما را بحكم ما باز گشت نميدهند و بعضى ترجعون بفتح تاء و كسر جيم قرائت نمودهاند يعنى بحكم ما باز گشت نميكنيد خداوند برتر و بالاتر است از آنكه مرتكب امر عبث شود آنخداوندى كه پادشاه حقيقى است و پادشاهى حقّ و سزاوار او است و بس چون تمام موجودات مملوك و قائم بامر و اراده اويند نيست خدائى جز او كه خداوند عرش و تخت خوب و پر خير و بركت است چون كريم در جمادات بمعناى خوبى است و عرش الهى سر چشمه فيوضات غير متناهى است و در علل از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند تبارك و تعالى خلق نفرمود مخلوقات خود را ببازى و بيهوده و وانگذارد آنها را سر خود بلكه خلق فرمود آنها را براى اظهار قدرت و تكليف
جلد 3 صفحه 660
بطاعت و استحقاق جنّت نه براى جلب منفعت و دفع مضرّت از خود بلكه براى ايصال منفعت و نعمت بآنها و اين بيان امام بضميمه كلام الهى با آنكه معلوم است كه خدا غنى بالذات است خود دليل متين تمام واضح روشنى است بر معاد و حشر عباد و نيز از آنحضرت نقل شده كه گفته شد باو ما خلق شديم براى فناء فرمود ساكت شو خلق شديم ما براى بقاء چگونه ميشود اين با آنكه بهشت فانى نميشود و آتش خاموش نميگردد جز اين نيست كه انتقال از خانهاى است بخانهاى و كسيكه بخواند با خداوند خداى ديگرى را كه مسلّم است چنين كسى دليلى براى ادّعاء خود ندارد چون برهان بر باطل اقامه نميشود و دين بايد با دليل باشد و دين بىدليل پذيرفته نيست خصوصا اگر دليل بر خلافش اقامه شده باشد حساب مجازاتش با خدا است كسى نميداند چه قدر است هر قدر بخواهد و مستحق باشد او را عذاب خواهد فرمود و قدر مسلّم آنستكه كفّار رستگار نخواهند شد و چون خداوند ابتدا فرمود سوره مؤمنون را بذكر فلاح و رستگارى ايشان ختم فرمود آنرا به بيان رستگار نشدن و فلاح نيافتن كفّار و دستور فرمود به پيغمبر خود كه طلب مغفرت و رحمت نمايد براى خود و امّتش با اقرار بآنكه خداوند بهترين رحمت كنندگان و بالاترين بخشندگان است آوردهاند كه خواندن اين آيات در گوش مريض و مبتلا موجب رفع مرض و بلاى او خواهد شد و بتجربه رسيده است و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس در هر جمعه سوره مؤمنون را بخواند عاقبت بخير و با سعادت شود و در فردوس اعلى با انبياء و مرسلين هم منزل و همنشين گردد خداوند بما توفيق تلاوت عطا فرمايد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قُل رَبِّ اغفِر وَ ارحَم وَ أَنتَ خَيرُ الرّاحِمِينَ (118)
و بگو: پروردگار من بيامرز و رحم فرما و تو بهترين رحم كنندهگاني، اينکه آيه شريفه يك نوع دستور شفاعت است در حق مؤمنين که از گناهان آنها عفو فرمايد و به رحمت واسعه خود نائل نمايد، هذا آخر ما اردنا في سورة المؤمنون و الحمد للّه و الصلاة علي محمّد و آله و يتلوه انشاء اللّه سورة نور.
جلد 13 - صفحه 485
سورة المباركة النور
بسم اللّه الرحمن الرحيم و للّه الحمد و الصلاة علي رسوله و آله اخبار بسياري در فضيلت اينکه سوره رسيده، من جمله از حضرت صادق عليه السلام است فرمود:
(حصّنوا اولادكم و فروجكم به تلاوة سورة النور و حصّنوا بها نسائكم فان من ادمن قراءتها في کل يوم او في کل ليلة لم ير احد من اهل بيته سوءا حتي يموت فاذا هو مات شيعه الي قبره سبعون الف ملك يدعون له و يستغفرون اللّه حتي يدخل في قبره)
و بقيه اخبار چون از طرق عامه بود و بعضي بطريق عايشه بود از نقل آن خود داري كرديم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 118)- در آخرین آیه این سوره شریفه به عنوان یک نتیجه گیری کلی روی سخن را به پیامبر گرامی صلّی اللّه علیه و آله کرده، میگوید: «بگو: پروردگارا! مرا ببخش، و مشمول رحمت خود قرار ده و تو بهترین رحم کنندگانی» (وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ).
اکنون که گروهی در بیراهه شرک سرگردانند و جمعی گرفتار ظلم و ستم، تو خود را به خدا بسپار و در پناه لطف و رحمت او قرار ده و از او آمرزش و غفران بطلب.
«پایان سوره مؤمنون»
ج3، ص273
سوره نور [24]
اشاره
این سوره در «مدینه» نازل شده و 64 آیه است
محتوای سوره: ]
این سوره را در حقیقت میتوان سوره پاکدامنی و عفت و مبارزه با آلودگیهای جنسی دانست که در چند مرحله پیاده شده است.
مرحله اول بیان مجازات شدید زن و مرد زنا کار است که در دومین آیه این سوره با قاطعیت تمام مطرح گردیده.
مرحله دوم به این امر میپردازد که اجرای این حد شدید مسأله سادهای نیست، و از نظر موازین قضائی اسلام شرط سنگینی دارد.
در مرحله سوم برای این که تصور نشود اسلام تنها به برنامه مجازات گنهکار قناعت میکند به یکی از مهمترین راههای پیشگیری از آلودگیهای جنسی پرداخته، مسأله نهی از چشم چرانی مردان نسبت به زنان و زنان نسبت به مردان و موضوع حجاب زنان مسلمان را پیش کشیده چرا که تا دو مسأله چشم چرانی و بیحجابی ریشه کن نشوند آلودگیها بر طرف نخواهد شد.
مرحله چهارم باز به عنوان یک پیشگیری مهم از آلوده شدن به اعمال منافی عفت دستور ازدواج سهل و آسان را صادر میکند.
مرحله پنجم بخشی از آداب معاشرت اصول تربیت فرزندان نسبت به پدران و مادران را در همین رابطه بیان میکند.
مرحله ششم بخشی از مسائل مربوط به توحید و مبدء و معاد و تسلیم بودن
ج3، ص274
در برابر فرمان پیامبر را ذکر میکند.
ضمنا به مناسبت بحثهای مربوط به ایمان و عمل صالح سخن از حکومت جهانی مؤمنان صالح العمل به میان آمده است.
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: «اموال خود را از تلف و دامان خود را از ننگ بیعفتی حفظ کنید به وسیله تلاوت سوره نور، و زنانتان را در پرتو دستوراتش از انحرافات مصون دارید که هر کس قرائت این سوره را در هر شبانه روز ادامه دهد احدی از خانواده او هرگز تا پایان عمر گرفتار عمل منافی عفت نخواهد شد».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم