آیه 107 سوره مؤمنون: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُو...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
− | قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ «106» | + | قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ «106» |
− | گويند: پروردگارا! شقاوت (و بدبختى) ما بر ما چيره شد وگروهى گمراه بوديم. پروردگارا! ما را از دوزخ بيرون آور، اگر بار ديگر (به كفر و گناه) بازگشتيم، قطعاً ستمگريم. | + | گويند: پروردگارا! شقاوت (و بدبختى) ما بر ما چيره شد وگروهى گمراه بوديم. |
+ | |||
+ | رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ «107» | ||
+ | |||
+ | پروردگارا! ما را از دوزخ بيرون آور، اگر بار ديگر (به كفر و گناه) بازگشتيم، قطعاً ستمگريم. | ||
+ | |||
+ | قالَ اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ «108» | ||
+ | |||
+ | (خداوند به آنان) گويد: دور شويد ودر آتش گم شويد و با من سخن مگوييد. | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | كلمهى «خسأ» به معناى دور شدن همراه با توهين است كه به سگ گفته مىشود. | ||
+ | |||
+ | پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: با كسى كه شراب مىنوشد ننشينيد كه آنان سگان دوزخند. سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: «1» قالَ اخْسَؤُا فِيها ... در حديثى آمده كه صورت دوزخيان بعد از شنيدن «اخْسَؤُا» به صورت قطعه گوشتى در مىآيد كه تنها نفس مىكشد. «2» | ||
+ | |||
+ | امام صادق عليه السلام فرمود: دوزخيان به خاطر اعمالشان شقاوتمند شدند. «3» | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- وجدانها در قيامت بيدار مىشوند و مجرمان به گناهان خود ذليلانه اعتراف مىكنند. «غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا» | ||
+ | |||
+ | «1». بحار، ج 76، ص 147 | ||
+ | |||
+ | «2». تفسير درّالمنثور. | ||
+ | |||
+ | «3». توحيد صدوق، ص 356. | ||
+ | |||
+ | جلد 6 - صفحه 132 | ||
+ | |||
+ | 2- دورى از راه انبيا، مايهى شقاوت وبدبختى است. «آياتِي تُتْلى، غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا» | ||
+ | |||
+ | 3- خداوند در قيامت با كوبندهترين كلمات، با كفّار سخن مىگويد. «اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ» | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۴۰
<<106 | آیه 107 سوره مؤمنون | 108>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
پروردگارا، ما را از جهنم بیرون آر، که اگر دیگر بار عصیان تو کردیم همانا بسیار ستمکار (و محکوم به هر گونه کیفر و عذاب سخت) خواهیم بود.
پروردگارا! ما را از دوزخ بیرون آر، پس اگر [به بدی ها و گمراهی ها] بازگشتیم، بی تردید ستمکار خواهیم بود.
پروردگارا، ما را از اينجا بيرون بر، پس اگر باز هم [به بدى] برگشتيم، در آن صورت ستمگر خواهيم بود.
اى پروردگار ما، ما را از اين آتش بيرون آور. اگر ديگر بار چنان كرديم، از ستمكاران باشيم.
پروردگارا! ما را از این (دوزخ) بیرون آر، اگر بار دیگر تکرار کردیم قطعاً ستمگریم (و مستحق عذاب)!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«عُدْنَا»: برگشتیم. دعوت کردیم.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ «106»
گويند: پروردگارا! شقاوت (و بدبختى) ما بر ما چيره شد وگروهى گمراه بوديم.
رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ «107»
پروردگارا! ما را از دوزخ بيرون آور، اگر بار ديگر (به كفر و گناه) بازگشتيم، قطعاً ستمگريم.
قالَ اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ «108»
(خداوند به آنان) گويد: دور شويد ودر آتش گم شويد و با من سخن مگوييد.
نکته ها
كلمهى «خسأ» به معناى دور شدن همراه با توهين است كه به سگ گفته مىشود.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: با كسى كه شراب مىنوشد ننشينيد كه آنان سگان دوزخند. سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: «1» قالَ اخْسَؤُا فِيها ... در حديثى آمده كه صورت دوزخيان بعد از شنيدن «اخْسَؤُا» به صورت قطعه گوشتى در مىآيد كه تنها نفس مىكشد. «2»
امام صادق عليه السلام فرمود: دوزخيان به خاطر اعمالشان شقاوتمند شدند. «3»
پیام ها
1- وجدانها در قيامت بيدار مىشوند و مجرمان به گناهان خود ذليلانه اعتراف مىكنند. «غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا»
«1». بحار، ج 76، ص 147
«2». تفسير درّالمنثور.
«3». توحيد صدوق، ص 356.
جلد 6 - صفحه 132
2- دورى از راه انبيا، مايهى شقاوت وبدبختى است. «آياتِي تُتْلى، غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا»
3- خداوند در قيامت با كوبندهترين كلمات، با كفّار سخن مىگويد. «اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ (107)
بعد از اقرار به مخالفت و گمراهى خود، تقاضاى خلاصى از آتش را نمايند و گويند:
رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها: اى پروردگار ما بيرون آر ما را از آتش جهنم تا تدارك حال و تلافى كار خود كنيم. فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ: پس اگر باز گرديم به كفر و تكذيب و مخالفت، پس بتحقيق ما ستمكاران باشيم بر خود. اين آخرين كلام جهنميان باشد، بعد از آن براى ايشان شهيقى باشد مانند شهيق حمار.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ (101) فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (102) وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خالِدُونَ (103) تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ (104) أَ لَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ (105)
قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ (106) رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ (107) قالَ اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ (108)
ترجمه
- پس چون دميده شود در صور پس نباشد خويشاوندىء ميانشان چنين روزى و نپرسند از يكديگر
پس آنكه سنگين است موزونهاى او پس آنگروه ايشانند رستگاران
و آنكه سبك است موزونهاى او پس آنگروه آنانند كه زيان رساندند
جلد 3 صفحه 656
به نفسهاشان در دوزخند جاودانيان
ميسوزاند رويهاشان را آتش و آنها باشند در آن ترش رويان
آيا نبود آيتهاى من كه خوانده ميشد بر شما پس بوديد كه آنها را تكذيب ميكرديد
گويند پروردگارا غالب شد بر ما بدبختى ما و بوديم گروهى گمراهان
پروردگارا بيرون آور ما را از آن پس اگر عود كنيم پس همانا ما باشيم ستمكاران
گويد دور شويد در آن و سخن مگوئيد با من.
تفسير
- بمناسبت ذيل آيه سابقه ذكرى از احوال قيامت شده كه چون اسرافيل بدمد در صور و مردگان مبعوث و محشور شوند بقدرى متوحّش و متحيّرند كه كسى بفكر ديگرى نيست و آنروز حسب و نسب و قرابت و خويشى فائده ندارد كه كسى بآن توسل و تقرّب جويد يا فخر و مباهات كند مگر حسب و نسب حضرت ختمى مرتبت كه باقى و برقرار است و ميتوانند اقارب آنحضرت از اهل ايمان باو توسل جويند چنانچه در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه هر حسب و نسبى منقطع است در روز قيامت مگر حسب و نسب من و كسى از كسى احوالپرسى و گله گذارى نميكند مگر بعد از محاسبه چنانچه در سوره و الصّافّات بيايد انشاء اللّه تعالى كه بعضى رو بديگرى نموده پرسش نمايند و در آنروز ميزانهاى عدل الهى كه ذوات مقدّسه انبيا و ائمه عليهم السلامند بر پا شوند و عقائد و اعمال هر امّتى را با عقيده و عمل پيغمبر و امامشان بسنجند اگر موافق شد معلوم ميشود سنگين و متين و و زين و رزين و با معنى و حقيقت بوده و آنها رستگار و اهل بهشتند و اگر مخالف باشد معلوم ميشود سبك و پوچ و بىمعنى و حقيقت و بىقدر و قيمت بوده و آنها كسانى هستند كه استعداد خودشان را براى كمال علمى و عملى در دنيا باطل نمودند و منازلشان را در بهشت از دست دادهاند و جهنّم را براى خود خريدهاند و بايد هميشه آنجا باشند پس باختيار خودشان ضرر و زيان بزرگى بر خود وارد نمودهاند كه قابل تدارك نيست و بنابراين موازين جمع موزون مانند مكاتيب جمع مكتوب است و مراد از آن عقائد و اعمال خوب و بد بندگان است و بعضى موازين را جمع ميزان گرفتهاند و سنگينى ترازوها را كه براى انواع مختلفه اعمال وضع شده بزيادتى حسنات از سيّئات و سبكى ترازوها را بعكس آن دانستهاند و گفتهاند اعمال براى سنجيدن كه فائده آن ظهور عدل
جلد 3 صفحه 657
الهى است مجسّم و مصوّر ميگردد يا صحائف آن كشيده ميشود ولى اقرب باعتبار و اوفق بمضامين اخبار مأثوره از ائمه اطهار همانستكه قبلا ذكر شد و در اوائل سوره اعراف نيز مبيّن گرديد و بعضى صور را جمع صورت دانسته و نفخ در آنرا عبارت از افاضه روح باجسام مصوّره پنداشتهاند و معناى اوّل اظهر است و اهل جهنّم وقتى حرارت شعله آتش بصورتهاشان ميرسد پوستشان را جمع ميكند بطوريكه دندانهاشان از زير لبها بيرون ميآيد و خيلى بد شكل ميشوند چون لفح بمعناى نفخ حرارت است و كالح آكنده دندان در ترش روئى است و در زشتى و ترش روئى استعمال ميشود و براى ملامت و ندامت آنها خداوند ميفرمايد آيا آيات قرآن بر شما تلاوت نميشد در دنيا و شما تكذيب ميكرديد آنها را جواب عرضه ميدارند پروردگارا شقاوت و بدبختى ذاتى ما بر ما غلبه نمود و ما گمراه شديم پروردگارا ما را از آتش بيرون بياور اگر ديگر ما تكذيب نموديم ستمكار بخود باشيم و خداوند آنها را بلفظى كه در وقت راندن سگ استعمال ميشود ميراند و منع از سخن گفتن ميفرمايد چون آنجا جاى اين قبيل حرفها نيست و بايد باين قبيل خطابات و اهانات بر عذاب آنها افزوده شود و در توحيد از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه آنها باعمال خودشان شقى شدند و بعضى بجاى شقوتنا شقاوتنا بفتح شين و با الف قرائت نمودهاند و گفتهاند بعد از اين راندن اخير الهى ديگر آوازى از آنها شنيده نشود جز صوتى مانند عرعر خر و زوزه سگ و بيكديگر فشار ميآورند هفتاد سال تا ميرسند بقعر جهنّم و در آنجا جاى گزين و مخلّد خواهند بود ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
رَبَّنا أَخرِجنا مِنها فَإِن عُدنا فَإِنّا ظالِمُونَ (107)
ميگويند: پروردگار ما ما را بيرون آور از آتش و جهنم، پس اگر ما عود داديم شقاوت خود را، پس محققا ما ظالم هستيم، اينکه كلام از اينها پس از دخول در جهنم و عذاب و آتش است، زيرا خروج فرع دخول است، و همين كلام تكذيب بسياري از آيات قرآن است که با اينکه که در آتش ميسوزند باز تكذيب ميكنند، زيرا متجاوز از صد آيه در قرآن خلود اهل نار را خبر داده و اينها که تقاضاي خروج ميكنند البته احتمال خروج ميدهند و بر فرض خروج تمام اينکه آيات كذب ميشود چه رسد به بعد خروج که ميفرمايد:
(وَ لَو رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنهُ وَ إِنَّهُم لَكاذِبُونَ) انعام آيه 28 و بعضي گفتند اينکه آخر كلام اهل نار است که ميگويند:
(رَبَّنا أَخرِجنا مِنها) اي من النار.
(فَإِن عُدنا فَإِنّا ظالِمُونَ).
جواب آنها اينکه است که در دنياهم که بوديد ظالم بوديد بهر سه معني ظلم بنفس ظلم بغير ظلم در دين ولي خطاب بآنها ميرسد.
476
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 107)- شاید با این اعترافات میخواهند جلب رحمت پروردگار کنند لذا بلافاصله اضافه میکنند: «پروردگارا! ما را از این آتش بیرون ببر» و به دنیا باز گردان تا عمل صالح انجام دهیم (رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها).
«هر گاه بار دیگر برنامههای سابق را تکرار کردیم ما قطعا ستمگریم» و شایسته عفو تو نخواهیم بود (فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ).
آنها این سخن را در حالی میگویند که گویی از این واقعیت بیخبرند که سرای آخرت دار جزاست نه عمل، و باز گشت به دنیا دیگر امکانپذیر نیست.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم