ابن شاذان قمی: تفاوت بین نسخهها
(←منابع) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | |||
ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان قمٌی فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه آثار گرانقدری تألیف کرد. | ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان قمٌی فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه آثار گرانقدری تألیف کرد. | ||
− | == تولد ابن شاذان == | + | ==تولد ابن شاذان== |
− | در این باره که محدث بزرگ شیعه، ابوالحسن محمد ابن شاذان قمی<ref> | + | در این باره که محدث بزرگ شیعه، ابوالحسن محمد ابن شاذان قمی<ref>امل الامل، ج2، ص152؛ روضات الجنات، ج6، ص179؛ سفینة البحار، ج1، ص693؛ مستدرک الوسائل، ج3، ص500؛ [[اعیان الشیعه]]، ج9، ص100؛ [[الذریعه]]، ج2، ص495؛ [[ریحانه الادب]]، ج8، ص62 و لغت نامه دهخدا، ص322.</ref> در چه سالی دیده به جهان گشود، اطلاع چندانی در دست نیست؛ اما برخی از شواهد نشان می دهد که این دانشور قمی در اواسط سده چهارم هجری پا به عرصه وجود نهاد. |
− | + | از جمله این شواهد می توان به کتاب گرانسنگ او «مناقب [[امیرالمومنین]] علیهالسلام» اشاره کرد که در دو مورد، جعفر بن محمد بن قولویه قمی (صاحب کتاب کامل الزیارات) را به عنوان دائی خود نام می برد و از وی [[حدیث]] نقل می کند و ما می دانیم که مؤلف کامل الزیارات در سال 369 یا 368 چشم از جهان فروبست.<ref>فوائد الرضویه، ص78.</ref> | |
− | + | همچنین ابن شاذان در سال 374 هـ.ق در [[مسجد کوفه]]، از استادش «ابن سَخْتَوَیْه» روایت شنیده است<ref>مناقب امیرالمؤمنین، مأه منقبه منقبت اول و روضات الجنات، ج6، ص181.</ref> و استاد دیگرش «محمد بن حسن بن ولید» است که در سال 343 از دنیا رفته<ref>الکنی والالقاب، ج2، ص109.</ref> و یکی دیگر از استادان او «هارون بن موسی» معروف به «تلعبکری» است که در سال 385 هـ.ق وفات یافت.<ref>همان، ج1، ص431.</ref> | |
− | == خاندان ابن شاذان قمی == | + | گرچه از این قرائن نمی توان تاریخ ولادت او را به طور قطعی مشخص کرد، ولی به صورت تقریبی می توان گفت که این محدث بزرگوار شیعه در نیمه اول سده چهارم هـ.ق پا به عرصه گیتی نهاده است. |
+ | |||
+ | ==خاندان ابن شاذان قمی== | ||
خاندان ابن شاذان قمی، از اشخاص صاحب نام و اصیل [[قم]] بودند و چندین دانشمند و فقیه از بین آنان ظهور کرد که هر یک همانند مشعلی فروزان به اطراف خویش روشنی بخشیدند. احمد، پدر ابن شاذان که یکی از فقیهان و محدثان شیعی است و نامش در کتاب های رجال شناسی معروف است، خود از استادان فرزندش ابن شاذان بود. | خاندان ابن شاذان قمی، از اشخاص صاحب نام و اصیل [[قم]] بودند و چندین دانشمند و فقیه از بین آنان ظهور کرد که هر یک همانند مشعلی فروزان به اطراف خویش روشنی بخشیدند. احمد، پدر ابن شاذان که یکی از فقیهان و محدثان شیعی است و نامش در کتاب های رجال شناسی معروف است، خود از استادان فرزندش ابن شاذان بود. | ||
− | نجاشی درباره او می گوید:«احمد بن علی بن حسن بن شاذان، | + | نجاشی درباره او می گوید: «احمد بن علی بن حسن بن شاذان، ابوالعباس قمی، فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه، منزلت بلندی داشت، دو کتاب زادالمسافر والامالی را تألیف کرد و کتاب دیگری از او به یادگار نماند. من کتابهایش را از فرزندش ابوالحسن نقل می کنم. خداوند هر دو را مشمول عنایت و رحمت خود قرار دهد». |
− | علامه | + | علامه ممقانی بعد از نقل سخن نجاشی، می گوید: «پدر بزرگوار ابن شاذان در نهایت درجه خوبی و نیکی است».<ref>نجاشی، ص62، تنقیح المقال، ج1، ص71.</ref> |
− | + | ==استادان ابن شاذان قمی== | |
− | == استادان | ||
ابن شاذان قمی دانش خویش را مرهون استادانی دانشمند از دانشوران شیعی و سنی بود. تعداد این استادان را هفتاد نفر ذکر کرده اند و نام همه آنان در کتاب معروف او ذکر شده است. در این نوشتار تنها به نام چهره های شاخص و برجسته آنها بسنده می شود. | ابن شاذان قمی دانش خویش را مرهون استادانی دانشمند از دانشوران شیعی و سنی بود. تعداد این استادان را هفتاد نفر ذکر کرده اند و نام همه آنان در کتاب معروف او ذکر شده است. در این نوشتار تنها به نام چهره های شاخص و برجسته آنها بسنده می شود. | ||
− | + | # پدر بزرگوارش احمد بن علی بن حسن بن شاذان | |
− | + | # جعفر بن محمد بن قولویه (متوفی 368 هـ.ق) | |
− | + | # حسین بن هارون قاضی القضاه | |
− | + | # محمد بن الحسن بن ولید قمی (متوفی 347 هـ.ق) | |
− | + | # هارون بن موسی تلعکبری (متوفی 385 هـ.ق) | |
+ | # [[شیخ صدوق]] محمد بن علی بن الحسین (متوفی 381 هـ.ق) | ||
+ | # محمد بن عثمان بن عبدالله نصیبی | ||
+ | # محمد بن سعید معروف به دهقان | ||
+ | # محمد بن محمد مُرّه.<ref>مأه منقبه، ص38؛ روضات الجنات، ج6، ص182؛ منقبت، ص22، 25، 35 و 85؛ ریحانه الادب، ج8، ص62.</ref> | ||
− | + | ==شاگردان ابن شاذان قمی== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | == شاگردان | ||
در کتاب تراجم شاگردان چندانی برای ابن شاذان نمی توان یافت؛ البته چند نفر از فرهیختگان شیعی و اهل سنت که از بزرگترین دانشمندان اسلامی بوده اند، از محضر وی بهره برده اند که برخی از آنان عبارتند از: | در کتاب تراجم شاگردان چندانی برای ابن شاذان نمی توان یافت؛ البته چند نفر از فرهیختگان شیعی و اهل سنت که از بزرگترین دانشمندان اسلامی بوده اند، از محضر وی بهره برده اند که برخی از آنان عبارتند از: | ||
− | * 1- کراجکی (مؤلف کتاب کنزالفوائد) نام وی محمد، کنیه اش ابوالفتح و شهرتش کراجکی است و بدون تردید او یکی از فرزانه ترین عالمان شیعی است و نامش در تمام کتاب های کلامی، روایی و فقهی مورد توجه عالمان شیعه قرار گرفته است. از جمله شهید اول در کتاب هایش از او به عنوان علامه یاد می کند.<ref> | + | * 1- کراجکی (مؤلف کتاب کنزالفوائد) نام وی محمد، کنیه اش ابوالفتح و شهرتش کراجکی است و بدون تردید او یکی از فرزانه ترین عالمان شیعی است و نامش در تمام کتاب های کلامی، روایی و فقهی مورد توجه عالمان شیعه قرار گرفته است. از جمله شهید اول در کتاب هایش از او به عنوان علامه یاد می کند.<ref>فوائد الرضویه، ص570؛ الکنی والالقاب، ج3، ص88؛ امل الامل، ج2، ص282 و روضات الجنات، ج6، ص209.</ref> |
− | کتاب مشهور او «کنزالفوائد» از معتبرترین کتاب هایی است که در زمینه علم کلام و [[حدیث]] نوشته شده است؛ به قول [[علامه مجلسی]] «هر کس که در حوزه علم و کلام قدم نهاد، از این کتاب بهره برد و کتاب های دیگر او نیز در نهایت اعتبار است».<ref> | + | کتاب مشهور او «کنزالفوائد» از معتبرترین کتاب هایی است که در زمینه علم کلام و [[حدیث]] نوشته شده است؛ به قول [[علامه مجلسی]] «هر کس که در حوزه علم و کلام قدم نهاد، از این کتاب بهره برد و کتاب های دیگر او نیز در نهایت اعتبار است».<ref>[[بحارالانوار]]، ج1، ص35.</ref> |
− | از مطالعه این کتاب بدست می آید که مؤلف بزرگوارش در راه جمعآوری اخبار و روایات، مسافرت های فراوانی داشته و به کشورهای متعددی رفت و آمد داشته است، البته بیشتر اقامتش در مصر به ویژه شهر قاهره بود. | + | از مطالعه این کتاب بدست می آید که مؤلف بزرگوارش در راه جمعآوری اخبار و روایات، مسافرت های فراوانی داشته و به کشورهای متعددی رفت و آمد داشته است، البته بیشتر اقامتش در [[مصر]] به ویژه شهر قاهره بود. |
− | «یافعی» از بزرگان اهل سنت می گوید:«کراجکی در روزگار خویش رئیس مذهب شیعه بود و در سال 449 | + | «یافعی» از بزرگان اهل سنت می گوید: «کراجکی در روزگار خویش رئیس مذهب شیعه بود و در سال 449 هـ.ق به دیدار حق شتافت و در جوار قرب او آرمید».<ref>روضات الجنات، ج6، ص210؛ والکنی والالقاب، ج3، ص89.</ref> |
− | * 2- نجاشی، (صاحب کتاب رجال) دانشمند بزرگوار؛ نامش احمد، معروف به | + | * 2- نجاشی، (صاحب کتاب رجال) دانشمند بزرگوار؛ نامش احمد، معروف به نجاشی در نیمه سده چهارم هجری سال 372 هـ.ق چشم به این جهان گشود و کم کم آثار هوش فراوان در چهره اش نمایان شد و آنچه استعداد این بزرگمرد را شکوفا کرد، برخورداری از استادانی مانند [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] بود که هر دو از مفاخر و نخبگان مذهب [[شیعه]] هستند؛ او از پرمایه ترین دانشوران شیعی است به ویژه در دانش رجال شناسی و معرفتِ یاران امامان معصوم علیهمالسلام که سخنش حجت و سند است و از روزگار رحلتش تا عصر ما، تمام دانشمندان و فقیهان شیعه در این علم، وامدار تحقیقات و پژوهش های آن بزرگوارند و کتاب رجال او همانند چشمه ای جوشان و گوارا، کام تشنگان دانش رجال را سیراب می کند. |
− | نجاشی سرانجام بعد از کوشش پیگیر و خستگی ناپذیر، برای شناساندن روایتگران امامان شیعه، در نیمه سده پنجم در سال 450 | + | نجاشی سرانجام بعد از کوشش پیگیر و خستگی ناپذیر، برای شناساندن روایتگران امامان شیعه، در نیمه سده پنجم در سال 450 هـ.ق در سن 78 سالگی زندگی دنیا را بدورد گفت و جان عاریت خویش را به حضرت دوست تسلیم کرد.<ref>الکنی والالقاب، ج3، ص199؛ فوائد الرضویه، ص19 و چند منبع دیگر.</ref> |
− | * 3- ابوطالب زینبی، حسین بن محمد بن علی (متوفی:512 | + | * 3- ابوطالب زینبی، حسین بن محمد بن علی (متوفی: 512 هـ.ق) |
− | + | * 4- احمد بن محمد بکری حنفی معروف به اخطب خوارزم. (متوفی:528 هـ.ق)<ref>مقدمه کتاب مأه منقبه، ص5، به تحقیق نبیل رضا علوان و نیز مراجعه شود به لسان المیزان ابن حجر، ج5، ص62.</ref> | |
− | * 4- احمد بن محمد بکری حنفی معروف به اخطب خوارزم. (متوفی:528 | ||
این دو شخصیت از زمره دانشمندان اهل سنت شمرده می شوند. | این دو شخصیت از زمره دانشمندان اهل سنت شمرده می شوند. | ||
− | + | ==ابن شاذان از منظر بزرگان== | |
− | == ابن شاذان از منظر بزرگان == | ||
یکی از نشانه های فرهیختگی دانشوران، ستایشی است که بزرگان تراجم و اصحاب اندیشه، از آنان به عمل می آوردند و چون ابن شاذان قمی در جایگاه بلند دانش و فضل قرار داشت، همگان او را ستوده اند. تعدادی از این تمجیدها را می خوانیم: | یکی از نشانه های فرهیختگی دانشوران، ستایشی است که بزرگان تراجم و اصحاب اندیشه، از آنان به عمل می آوردند و چون ابن شاذان قمی در جایگاه بلند دانش و فضل قرار داشت، همگان او را ستوده اند. تعدادی از این تمجیدها را می خوانیم: | ||
− | [[شیخ حر عاملی]]، نویسنده [[وسائل الشیعه]]:«محمد بن احمد بن شاذان دانشمندی بلندمرتبه بود که از [[شیخ صدوق]] روایت می کند».<ref> | + | [[شیخ حر عاملی]]، نویسنده [[وسائل الشیعه]]: «محمد بن احمد بن شاذان دانشمندی بلندمرتبه بود که از [[شیخ صدوق]] روایت می کند».<ref>امل الامل، ج2، ص241.</ref> |
− | محمدباقر خونساری، نویسنده [[روضات الجنات]]:«دانشمند بزرگوار و استوانه نیرومند و باشخصیت شیعه، محمد بن احمد بن شاذان قمی (است )».<ref> | + | محمدباقر خونساری، نویسنده [[روضات الجنات]]: «دانشمند بزرگوار و استوانه نیرومند و باشخصیت شیعه، محمد بن احمد بن شاذان قمی (است)».<ref>روضات الجنات، ج6، ص179.</ref> |
− | میرزا حسین نوری:«عالم برجسته و فرزانه شیعی محمد بن احمد بن شاذان، پسر خواهر جعفر بن محمد بن قولویه قمی است».<ref> | + | میرزا حسین نوری: «عالم برجسته و فرزانه شیعی محمد بن احمد بن شاذان، پسر خواهر جعفر بن محمد بن قولویه قمی است».<ref>[[مستدرک الوسائل]]، ج3، ص500.</ref> |
− | محدث قمی:«ابن شاذان قمی یکی از برازنده ترین فقیهان شیعه و دانشمند موجه و موثق روزگار خویش بود».<ref> | + | محدث قمی: «ابن شاذان قمی یکی از برازنده ترین فقیهان شیعه و دانشمند موجه و موثق روزگار خویش بود».<ref>الکنی والالقاب، ج1، ص313.</ref> |
− | علامه ممقانی:«بدون شک ابن شاذان یک فقیه توانا و دانشمند مشهور است».<ref> | + | علامه ممقانی: «بدون شک ابن شاذان یک فقیه توانا و دانشمند مشهور است».<ref>تنقیح المقال، ج2، ص73.</ref> |
− | سید محسن امین:«ابن شاذان از استادان [[شیخ طوسی]]، فقیهی بزرگ، صاحب تألیفات و یکی از بزرگان اجازه است».<ref> | + | سید محسن امین: «ابن شاذان از استادان [[شیخ طوسی]]، فقیهی بزرگ، صاحب تألیفات و یکی از بزرگان اجازه است».<ref>اعیان الشیعه، ج9، ص101، به نقل از مقدمه مأة منقبه.</ref> |
− | [[آقا بزرگ تهرانی]] مؤلف الذریعه:«کتاب مناقب از ابوالحسن محمد بن احمد بن شاذان قمی است. او استاد حدیث کراجکی (مؤلف کنزالفوائد) است». | + | [[آقا بزرگ تهرانی]] مؤلف الذریعه: «کتاب مناقب از ابوالحسن محمد بن احمد بن شاذان قمی است. او استاد حدیث کراجکی (مؤلف کنزالفوائد) است». |
− | شاید بتوان گفت دقیق ترین ستایش از این استادِ فرزانه توسط شاگرد برجسته اش کراجکی، اظهار شده است. او در سه قسمت از کتاب گرانقدر خود از ابن شاذان به عنوان استاد فقیه یاد می کند.<ref> | + | شاید بتوان گفت: دقیق ترین ستایش از این استادِ فرزانه توسط شاگرد برجسته اش کراجکی، اظهار شده است. او در سه قسمت از کتاب گرانقدر خود از ابن شاذان به عنوان استاد فقیه یاد می کند.<ref>کنزالفوائد، ج1 و 2، صفحات متعدد.</ref> که خود نشانه ای دیگر از برجستگی ابن شاذان در فقاهت و دانش حدیث است. |
− | + | ==آثار ابن شاذان قمی== | |
− | == آثار | ||
ابن شاذان قمی تألیفات گرانسنگی از خود به یادگار گذاشت که حتی در روزگار ما بخشی از آن آثار در دسترس محققان اسلامی است. | ابن شاذان قمی تألیفات گرانسنگی از خود به یادگار گذاشت که حتی در روزگار ما بخشی از آن آثار در دسترس محققان اسلامی است. | ||
سطر ۹۱: | سطر ۸۰: | ||
* 1- کتاب معروف او، کتابی است به نام «مأة منقبه» یا «مناقب امیرالمؤمنین و فرزندان گرامی او علیهمالسلام». | * 1- کتاب معروف او، کتابی است به نام «مأة منقبه» یا «مناقب امیرالمؤمنین و فرزندان گرامی او علیهمالسلام». | ||
− | شاگرد او کراجکی در کنزالفوائد می نویسد:«من این کتاب را از استادم، در سال 412 | + | شاگرد او کراجکی در کنزالفوائد می نویسد: «من این کتاب را از استادم، در سال 412 هـ.ق در [[مسجدالحرام]] روایت می کنم و او برای من کتابش را قرائت کرد».<ref>روضات الجنات، ج6، ص181؛ ریحانه الادب، ج8، ص62؛ الکنی والالقاب، ج1، ص312 و الذریعه، ج22، ص 316.</ref> |
− | این کتاب یکی از مدارک کتاب بزرگ [[بحارالانوار]] [[علامه مجلسی]] است. علامه در بحارالانوار می نویسد:«روایت می کنم از کتاب مناقب، تألیف دانشمند بزرگ، ابن شاذان قمی».<ref> | + | این کتاب یکی از مدارک کتاب بزرگ [[بحارالانوار]] [[علامه مجلسی]] است. علامه در بحارالانوار می نویسد: «روایت می کنم از کتاب مناقب، تألیف دانشمند بزرگ، ابن شاذان قمی».<ref>بحارالانوار، ج1، ص18.</ref> |
− | صاحب [[وسائل الشیعه]]، هنگامی که نام این اثر را می برد، می نویسد:«این کتاب صد منقبت از مناقب و فضائل حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام را دربر دارد و هم اینک نزد من موجود است».<ref> | + | صاحب [[وسائل الشیعه]]، هنگامی که نام این اثر را می برد، می نویسد: «این کتاب صد منقبت از مناقب و فضائل حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام را دربر دارد و هم اینک نزد من موجود است».<ref>امل الامل، ج2، ص62.</ref> |
'''علت تألیف کتاب مناقب''' | '''علت تألیف کتاب مناقب''' | ||
− | از مقدمه ای که مؤلف بزرگوار بر کتابش نوشته است، چنین بدست می آید که گویا بعضی از دوستداران حضرت امیر علیهالسلام از او درخواست کردند کتابی در فضائل و مناقب حضرت علی بن ابیطالب علیهالسلام بنویسد؛ لذا ابن شاذان در پاسخ او می نویسد:«ای برادر! از من درخواست کردی کتابی در مقام و شأن و فضائل امیرمؤمنان علیهالسلام به رشته تحریر درآورم، من به این نیاز شما پاسخ می دهم و این کتاب را که شامل صد فضیلت از دریای بیپایان فضائل علی علیهالسلام است، با استناد به دانشمندان اهل سنت روایت می کنم. به این کتاب چنگ بزن و آن را حفظ کن. خداوند ما را به راه صواب و سداد رهنمون شود».<ref> | + | از مقدمه ای که مؤلف بزرگوار بر کتابش نوشته است، چنین بدست می آید که گویا بعضی از دوستداران حضرت امیر علیهالسلام از او درخواست کردند کتابی در فضائل و مناقب حضرت علی بن ابیطالب علیهالسلام بنویسد؛ لذا ابن شاذان در پاسخ او می نویسد: «ای برادر! از من درخواست کردی کتابی در مقام و شأن و فضائل امیرمؤمنان علیهالسلام به رشته تحریر درآورم، من به این نیاز شما پاسخ می دهم و این کتاب را که شامل صد فضیلت از دریای بیپایان فضائل علی علیهالسلام است، با استناد به دانشمندان اهل سنت روایت می کنم. به این کتاب چنگ بزن و آن را حفظ کن. خداوند ما را به راه صواب و سداد رهنمون شود».<ref>مقدمه کتاب مأه منقبه، ص35؛ امل الامل، ج2، ص62 و دائرة المعارف اسلامی، ج4، ص52.</ref> |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | # ایضاح دفائن النواصب | |
+ | # بستان الکرام | ||
+ | # ردالشمس علی امیرالمؤمنین علیهالسلام | ||
+ | # کتابی در صحت خبر بالا رفتن امیرالمؤمنین بر دوش مبارک [[پیامبر اسلام]] برای شکستن بت های خانه [[کعبه]].<ref>الذریعه، ج22، ص316 و ج2، ص495؛ ریحانه الادب، ج8، ص62 و روضات الجنات، ج8، ص62، اخیراً مدرسه الامام المهدی مجموع کتاب های ابن شاذان را چاپ و منتشر کرده است.</ref> | ||
'''گلچینی از بوستان فضائل علی علیهالسلام''' | '''گلچینی از بوستان فضائل علی علیهالسلام''' | ||
سطر ۱۱۳: | سطر ۹۹: | ||
'''<I>1- علی آفتاب تابان:</I>''' | '''<I>1- علی آفتاب تابان:</I>''' | ||
− | باواسطه از ابوهریره نقل می کند:«نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بودم. ناگهان دیدم علی از دور نمایان شد و به سوی ما آمد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:ابوهریره! می دانی این شخص کیست؟ گفتم:او علی بن ابیطالب است. پیامبر فرمود:او دریای مواج و خورشید تابان است. دستان او از رود فرات سخاوتمندتر و قلب او از تمام جهان وسیع تر است. هر کس که دشمن او باشد، از رحمت خدا دور باد».<ref> | + | باواسطه از ابوهریره نقل می کند: «نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بودم. ناگهان دیدم علی از دور نمایان شد و به سوی ما آمد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: ابوهریره! می دانی این شخص کیست؟ گفتم: او علی بن ابیطالب است. پیامبر فرمود: او دریای مواج و خورشید تابان است. دستان او از رود فرات سخاوتمندتر و قلب او از تمام جهان وسیع تر است. هر کس که دشمن او باشد، از رحمت خدا دور باد».<ref>روضات الجنات، ج6، ص181، به نقل از مأة منقبه و کنزالفوائد.</ref> |
'''<I>2- شأن علی علیهالسلام:</I>''' | '''<I>2- شأن علی علیهالسلام:</I>''' | ||
− | باواسطه از سلمان نقل می کند:«از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود:شما را به علی بن ابیطالب توصیه می کنم. به دامن او چنگ بزنید، او مولای شما است. او را دوست بدارید، بزرگ شما است. از او پیروی کنید، دانشمند شما است. او را احترام کنید، پیشوای شما به سوی [[بهشت]] است. او را بزرگ شمارید. هر زمان که شما را به کاری فراخواند، دعوت او را لبیک بگویید. اگر به شما فرمان داد، از او فرمان برید. او را دوست بدارید و احترامش کنید و آنچه درباره علی گفتم، همه را خدایم دستور داده است تا به شما امت برسانم». | + | باواسطه از سلمان نقل می کند: «از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: شما را به علی بن ابیطالب توصیه می کنم. به دامن او چنگ بزنید، او مولای شما است. او را دوست بدارید، بزرگ شما است. از او پیروی کنید، دانشمند شما است. او را احترام کنید، پیشوای شما به سوی [[بهشت]] است. او را بزرگ شمارید. هر زمان که شما را به کاری فراخواند، دعوت او را لبیک بگویید. اگر به شما فرمان داد، از او فرمان برید. او را دوست بدارید و احترامش کنید و آنچه درباره علی گفتم، همه را خدایم دستور داده است تا به شما امت برسانم». |
'''<I>3- دوستی با علی علیهالسلام:</I>''' | '''<I>3- دوستی با علی علیهالسلام:</I>''' | ||
− | باواسطه نقل می کند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:«هر کس علی را دوست بدارد، خداوند نمازها و عبادات او را قبول می کند و دعای او را به اجابت می رساند. هر کس علی را دوست بدارد، خداوند به تعداد هر رگی که در بدن دارد، به او بهشت عطا خواهد کرد. هر کس آل محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدارد، از حساب میزان و صراط در امان است و آن که با آل محمد صلی الله علیه و آله دشمنی ورزد، روز [[قیامت]] که به صحنه محشر حاضر می شود، بر پیشانی او نوشته شده است:آیس، من رحمة اللّه؛ مأیوس از رحمت خدا».<ref> | + | باواسطه نقل می کند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «هر کس علی را دوست بدارد، خداوند نمازها و عبادات او را قبول می کند و دعای او را به اجابت می رساند. هر کس علی را دوست بدارد، خداوند به تعداد هر رگی که در بدن دارد، به او بهشت عطا خواهد کرد. هر کس آل محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدارد، از حساب میزان و صراط در امان است و آن که با آل محمد صلی الله علیه و آله دشمنی ورزد، روز [[قیامت]] که به صحنه محشر حاضر می شود، بر پیشانی او نوشته شده است: آیس، من رحمة اللّه؛ مأیوس از رحمت خدا».<ref>مأه منقبه، منقبت 95، ص175.</ref> |
'''<I>4- اسم های علی علیهالسلام در قیامت:</I>''' | '''<I>4- اسم های علی علیهالسلام در قیامت:</I>''' | ||
− | باواسطه از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت می کند که حضرت فرمود:«وقتی که روز قیامت شود، علی بن ابیطالب را با هفت نام صدا می زنند؛ یا صدیق، یا دالّ، یا عابد، یا هادی، یا مهدی، یا فتی، یا علّی! تو و پیروانت بدون حساب داخل بهشت شوید».<ref> | + | باواسطه از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت می کند که حضرت فرمود: «وقتی که روز قیامت شود، علی بن ابیطالب را با هفت نام صدا می زنند؛ یا صدیق، یا دالّ، یا عابد، یا هادی، یا مهدی، یا فتی، یا علّی! تو و پیروانت بدون حساب داخل بهشت شوید».<ref>همان، ص145.</ref> |
'''<I>5- وزیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:</I>''' | '''<I>5- وزیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:</I>''' | ||
− | در مناقب از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که آن حضرت چنین [[دعا]] فرمود:«خداوندا! برای من یک وزیر از اهل آسمان و یک وزیر از اهل زمین قرار بده!» و خداوند به حضرت [[وحی]] کرده که:«وزیر تو از آسمانیان [[جبرئیل]] و از اهل زمین علی بن ابیطالب علیهالسلام است».<ref> | + | در مناقب از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که آن حضرت چنین [[دعا]] فرمود: «خداوندا! برای من یک وزیر از اهل آسمان و یک وزیر از اهل زمین قرار بده!» و خداوند به حضرت [[وحی]] کرده که: «وزیر تو از آسمانیان [[جبرئیل]] و از اهل زمین علی بن ابیطالب علیهالسلام است».<ref>همان، ص138.</ref> |
'''<I>6- پنج گروه جهنمی:</I>''' | '''<I>6- پنج گروه جهنمی:</I>''' | ||
− | باواسطه از حضرت [[امام رضا]] علیهالسلام روایت می کند که آن بزرگوار از پدران خود از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمود:«پنج گروه هستند که در جهنم شعله های آتش آنان خاموش نمی شود: | + | باواسطه از حضرت [[امام رضا]] علیهالسلام روایت می کند که آن بزرگوار از پدران خود از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمود: «پنج گروه هستند که در جهنم شعله های آتش آنان خاموش نمی شود: |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | # آن کس که به خدا شرک ورزد. | |
+ | # مردی که پدر و مادر خود را آزار دهد و آنان را از خود برنجاند. | ||
+ | # آن کس که نزد ستمگری بر ضد برادر دینی خود بدگویی کند که این کار موجب کشته شدن آن مسلمان به دست آن ستمگر شود. | ||
+ | # مردی که انسان بی گناهی را بکشد. | ||
+ | # آن کس که مرتکب گناه شود و گناهان خود را از ناحیه خدا بداند».<ref>کنزالفوائد، ج2، ص47 و روضات الجنات، ج6، ص181.</ref> | ||
− | + | ==وفات ابن شاذان قمی== | |
− | + | همان طور که از سخن کراجکی بدست می آید، ابن شاذان تا سال 412 هـ.ق زنده بود ولی این که دقیقاً در چه سالی و در کجا وفات یافت، برای ما روشن نیست. در هر صورت این فقیه وارسته و محدث بزرگ پس از یک عمر تلاش مخلصانه در راه نشر آرمان امامان معصوم علیهمالسلام و ترویج فضائل امیرمؤمنان علیهالسلام وفات یافت. روحش شاد و یادش جاوید باد. | |
− | |||
− | == | + | ==پانویس== |
+ | <references/> | ||
− | *ابوالحسن ربانی | + | ==منابع== |
− | *ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان | + | * ابوالحسن ربانی صالحآبادی، ستارگان حرم، جلد 8. |
+ | * ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان قمٌی، [http://www.vista.ir/article/67614 سایت ویستا]. | ||
[[رده:علمای قرن پنجم]] | [[رده:علمای قرن پنجم]] | ||
[[رده:راویان حدیث]] | [[رده:راویان حدیث]] | ||
[[رده:فقیهان]] | [[رده:فقیهان]] |
نسخهٔ ۱ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۵۱
ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان قمٌی فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه آثار گرانقدری تألیف کرد.
محتویات
تولد ابن شاذان
در این باره که محدث بزرگ شیعه، ابوالحسن محمد ابن شاذان قمی[۱] در چه سالی دیده به جهان گشود، اطلاع چندانی در دست نیست؛ اما برخی از شواهد نشان می دهد که این دانشور قمی در اواسط سده چهارم هجری پا به عرصه وجود نهاد.
از جمله این شواهد می توان به کتاب گرانسنگ او «مناقب امیرالمومنین علیهالسلام» اشاره کرد که در دو مورد، جعفر بن محمد بن قولویه قمی (صاحب کتاب کامل الزیارات) را به عنوان دائی خود نام می برد و از وی حدیث نقل می کند و ما می دانیم که مؤلف کامل الزیارات در سال 369 یا 368 چشم از جهان فروبست.[۲]
همچنین ابن شاذان در سال 374 هـ.ق در مسجد کوفه، از استادش «ابن سَخْتَوَیْه» روایت شنیده است[۳] و استاد دیگرش «محمد بن حسن بن ولید» است که در سال 343 از دنیا رفته[۴] و یکی دیگر از استادان او «هارون بن موسی» معروف به «تلعبکری» است که در سال 385 هـ.ق وفات یافت.[۵]
گرچه از این قرائن نمی توان تاریخ ولادت او را به طور قطعی مشخص کرد، ولی به صورت تقریبی می توان گفت که این محدث بزرگوار شیعه در نیمه اول سده چهارم هـ.ق پا به عرصه گیتی نهاده است.
خاندان ابن شاذان قمی
خاندان ابن شاذان قمی، از اشخاص صاحب نام و اصیل قم بودند و چندین دانشمند و فقیه از بین آنان ظهور کرد که هر یک همانند مشعلی فروزان به اطراف خویش روشنی بخشیدند. احمد، پدر ابن شاذان که یکی از فقیهان و محدثان شیعی است و نامش در کتاب های رجال شناسی معروف است، خود از استادان فرزندش ابن شاذان بود.
نجاشی درباره او می گوید: «احمد بن علی بن حسن بن شاذان، ابوالعباس قمی، فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه، منزلت بلندی داشت، دو کتاب زادالمسافر والامالی را تألیف کرد و کتاب دیگری از او به یادگار نماند. من کتابهایش را از فرزندش ابوالحسن نقل می کنم. خداوند هر دو را مشمول عنایت و رحمت خود قرار دهد».
علامه ممقانی بعد از نقل سخن نجاشی، می گوید: «پدر بزرگوار ابن شاذان در نهایت درجه خوبی و نیکی است».[۶]
استادان ابن شاذان قمی
ابن شاذان قمی دانش خویش را مرهون استادانی دانشمند از دانشوران شیعی و سنی بود. تعداد این استادان را هفتاد نفر ذکر کرده اند و نام همه آنان در کتاب معروف او ذکر شده است. در این نوشتار تنها به نام چهره های شاخص و برجسته آنها بسنده می شود.
- پدر بزرگوارش احمد بن علی بن حسن بن شاذان
- جعفر بن محمد بن قولویه (متوفی 368 هـ.ق)
- حسین بن هارون قاضی القضاه
- محمد بن الحسن بن ولید قمی (متوفی 347 هـ.ق)
- هارون بن موسی تلعکبری (متوفی 385 هـ.ق)
- شیخ صدوق محمد بن علی بن الحسین (متوفی 381 هـ.ق)
- محمد بن عثمان بن عبدالله نصیبی
- محمد بن سعید معروف به دهقان
- محمد بن محمد مُرّه.[۷]
شاگردان ابن شاذان قمی
در کتاب تراجم شاگردان چندانی برای ابن شاذان نمی توان یافت؛ البته چند نفر از فرهیختگان شیعی و اهل سنت که از بزرگترین دانشمندان اسلامی بوده اند، از محضر وی بهره برده اند که برخی از آنان عبارتند از:
- 1- کراجکی (مؤلف کتاب کنزالفوائد) نام وی محمد، کنیه اش ابوالفتح و شهرتش کراجکی است و بدون تردید او یکی از فرزانه ترین عالمان شیعی است و نامش در تمام کتاب های کلامی، روایی و فقهی مورد توجه عالمان شیعه قرار گرفته است. از جمله شهید اول در کتاب هایش از او به عنوان علامه یاد می کند.[۸]
کتاب مشهور او «کنزالفوائد» از معتبرترین کتاب هایی است که در زمینه علم کلام و حدیث نوشته شده است؛ به قول علامه مجلسی «هر کس که در حوزه علم و کلام قدم نهاد، از این کتاب بهره برد و کتاب های دیگر او نیز در نهایت اعتبار است».[۹]
از مطالعه این کتاب بدست می آید که مؤلف بزرگوارش در راه جمعآوری اخبار و روایات، مسافرت های فراوانی داشته و به کشورهای متعددی رفت و آمد داشته است، البته بیشتر اقامتش در مصر به ویژه شهر قاهره بود.
«یافعی» از بزرگان اهل سنت می گوید: «کراجکی در روزگار خویش رئیس مذهب شیعه بود و در سال 449 هـ.ق به دیدار حق شتافت و در جوار قرب او آرمید».[۱۰]
- 2- نجاشی، (صاحب کتاب رجال) دانشمند بزرگوار؛ نامش احمد، معروف به نجاشی در نیمه سده چهارم هجری سال 372 هـ.ق چشم به این جهان گشود و کم کم آثار هوش فراوان در چهره اش نمایان شد و آنچه استعداد این بزرگمرد را شکوفا کرد، برخورداری از استادانی مانند شیخ مفید و سید مرتضی بود که هر دو از مفاخر و نخبگان مذهب شیعه هستند؛ او از پرمایه ترین دانشوران شیعی است به ویژه در دانش رجال شناسی و معرفتِ یاران امامان معصوم علیهمالسلام که سخنش حجت و سند است و از روزگار رحلتش تا عصر ما، تمام دانشمندان و فقیهان شیعه در این علم، وامدار تحقیقات و پژوهش های آن بزرگوارند و کتاب رجال او همانند چشمه ای جوشان و گوارا، کام تشنگان دانش رجال را سیراب می کند.
نجاشی سرانجام بعد از کوشش پیگیر و خستگی ناپذیر، برای شناساندن روایتگران امامان شیعه، در نیمه سده پنجم در سال 450 هـ.ق در سن 78 سالگی زندگی دنیا را بدورد گفت و جان عاریت خویش را به حضرت دوست تسلیم کرد.[۱۱]
- 3- ابوطالب زینبی، حسین بن محمد بن علی (متوفی: 512 هـ.ق)
- 4- احمد بن محمد بکری حنفی معروف به اخطب خوارزم. (متوفی:528 هـ.ق)[۱۲]
این دو شخصیت از زمره دانشمندان اهل سنت شمرده می شوند.
ابن شاذان از منظر بزرگان
یکی از نشانه های فرهیختگی دانشوران، ستایشی است که بزرگان تراجم و اصحاب اندیشه، از آنان به عمل می آوردند و چون ابن شاذان قمی در جایگاه بلند دانش و فضل قرار داشت، همگان او را ستوده اند. تعدادی از این تمجیدها را می خوانیم:
شیخ حر عاملی، نویسنده وسائل الشیعه: «محمد بن احمد بن شاذان دانشمندی بلندمرتبه بود که از شیخ صدوق روایت می کند».[۱۳]
محمدباقر خونساری، نویسنده روضات الجنات: «دانشمند بزرگوار و استوانه نیرومند و باشخصیت شیعه، محمد بن احمد بن شاذان قمی (است)».[۱۴]
میرزا حسین نوری: «عالم برجسته و فرزانه شیعی محمد بن احمد بن شاذان، پسر خواهر جعفر بن محمد بن قولویه قمی است».[۱۵]
محدث قمی: «ابن شاذان قمی یکی از برازنده ترین فقیهان شیعه و دانشمند موجه و موثق روزگار خویش بود».[۱۶]
علامه ممقانی: «بدون شک ابن شاذان یک فقیه توانا و دانشمند مشهور است».[۱۷]
سید محسن امین: «ابن شاذان از استادان شیخ طوسی، فقیهی بزرگ، صاحب تألیفات و یکی از بزرگان اجازه است».[۱۸]
آقا بزرگ تهرانی مؤلف الذریعه: «کتاب مناقب از ابوالحسن محمد بن احمد بن شاذان قمی است. او استاد حدیث کراجکی (مؤلف کنزالفوائد) است».
شاید بتوان گفت: دقیق ترین ستایش از این استادِ فرزانه توسط شاگرد برجسته اش کراجکی، اظهار شده است. او در سه قسمت از کتاب گرانقدر خود از ابن شاذان به عنوان استاد فقیه یاد می کند.[۱۹] که خود نشانه ای دیگر از برجستگی ابن شاذان در فقاهت و دانش حدیث است.
آثار ابن شاذان قمی
ابن شاذان قمی تألیفات گرانسنگی از خود به یادگار گذاشت که حتی در روزگار ما بخشی از آن آثار در دسترس محققان اسلامی است.
- 1- کتاب معروف او، کتابی است به نام «مأة منقبه» یا «مناقب امیرالمؤمنین و فرزندان گرامی او علیهمالسلام».
شاگرد او کراجکی در کنزالفوائد می نویسد: «من این کتاب را از استادم، در سال 412 هـ.ق در مسجدالحرام روایت می کنم و او برای من کتابش را قرائت کرد».[۲۰]
این کتاب یکی از مدارک کتاب بزرگ بحارالانوار علامه مجلسی است. علامه در بحارالانوار می نویسد: «روایت می کنم از کتاب مناقب، تألیف دانشمند بزرگ، ابن شاذان قمی».[۲۱]
صاحب وسائل الشیعه، هنگامی که نام این اثر را می برد، می نویسد: «این کتاب صد منقبت از مناقب و فضائل حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام را دربر دارد و هم اینک نزد من موجود است».[۲۲]
علت تألیف کتاب مناقب
از مقدمه ای که مؤلف بزرگوار بر کتابش نوشته است، چنین بدست می آید که گویا بعضی از دوستداران حضرت امیر علیهالسلام از او درخواست کردند کتابی در فضائل و مناقب حضرت علی بن ابیطالب علیهالسلام بنویسد؛ لذا ابن شاذان در پاسخ او می نویسد: «ای برادر! از من درخواست کردی کتابی در مقام و شأن و فضائل امیرمؤمنان علیهالسلام به رشته تحریر درآورم، من به این نیاز شما پاسخ می دهم و این کتاب را که شامل صد فضیلت از دریای بیپایان فضائل علی علیهالسلام است، با استناد به دانشمندان اهل سنت روایت می کنم. به این کتاب چنگ بزن و آن را حفظ کن. خداوند ما را به راه صواب و سداد رهنمون شود».[۲۳]
- ایضاح دفائن النواصب
- بستان الکرام
- ردالشمس علی امیرالمؤمنین علیهالسلام
- کتابی در صحت خبر بالا رفتن امیرالمؤمنین بر دوش مبارک پیامبر اسلام برای شکستن بت های خانه کعبه.[۲۴]
گلچینی از بوستان فضائل علی علیهالسلام
1- علی آفتاب تابان:
باواسطه از ابوهریره نقل می کند: «نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم. ناگهان دیدم علی از دور نمایان شد و به سوی ما آمد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: ابوهریره! می دانی این شخص کیست؟ گفتم: او علی بن ابیطالب است. پیامبر فرمود: او دریای مواج و خورشید تابان است. دستان او از رود فرات سخاوتمندتر و قلب او از تمام جهان وسیع تر است. هر کس که دشمن او باشد، از رحمت خدا دور باد».[۲۵]
2- شأن علی علیهالسلام:
باواسطه از سلمان نقل می کند: «از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: شما را به علی بن ابیطالب توصیه می کنم. به دامن او چنگ بزنید، او مولای شما است. او را دوست بدارید، بزرگ شما است. از او پیروی کنید، دانشمند شما است. او را احترام کنید، پیشوای شما به سوی بهشت است. او را بزرگ شمارید. هر زمان که شما را به کاری فراخواند، دعوت او را لبیک بگویید. اگر به شما فرمان داد، از او فرمان برید. او را دوست بدارید و احترامش کنید و آنچه درباره علی گفتم، همه را خدایم دستور داده است تا به شما امت برسانم».
3- دوستی با علی علیهالسلام:
باواسطه نقل می کند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «هر کس علی را دوست بدارد، خداوند نمازها و عبادات او را قبول می کند و دعای او را به اجابت می رساند. هر کس علی را دوست بدارد، خداوند به تعداد هر رگی که در بدن دارد، به او بهشت عطا خواهد کرد. هر کس آل محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدارد، از حساب میزان و صراط در امان است و آن که با آل محمد صلی الله علیه و آله دشمنی ورزد، روز قیامت که به صحنه محشر حاضر می شود، بر پیشانی او نوشته شده است: آیس، من رحمة اللّه؛ مأیوس از رحمت خدا».[۲۶]
4- اسم های علی علیهالسلام در قیامت:
باواسطه از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت می کند که حضرت فرمود: «وقتی که روز قیامت شود، علی بن ابیطالب را با هفت نام صدا می زنند؛ یا صدیق، یا دالّ، یا عابد، یا هادی، یا مهدی، یا فتی، یا علّی! تو و پیروانت بدون حساب داخل بهشت شوید».[۲۷]
5- وزیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
در مناقب از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که آن حضرت چنین دعا فرمود: «خداوندا! برای من یک وزیر از اهل آسمان و یک وزیر از اهل زمین قرار بده!» و خداوند به حضرت وحی کرده که: «وزیر تو از آسمانیان جبرئیل و از اهل زمین علی بن ابیطالب علیهالسلام است».[۲۸]
6- پنج گروه جهنمی:
باواسطه از حضرت امام رضا علیهالسلام روایت می کند که آن بزرگوار از پدران خود از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمود: «پنج گروه هستند که در جهنم شعله های آتش آنان خاموش نمی شود:
- آن کس که به خدا شرک ورزد.
- مردی که پدر و مادر خود را آزار دهد و آنان را از خود برنجاند.
- آن کس که نزد ستمگری بر ضد برادر دینی خود بدگویی کند که این کار موجب کشته شدن آن مسلمان به دست آن ستمگر شود.
- مردی که انسان بی گناهی را بکشد.
- آن کس که مرتکب گناه شود و گناهان خود را از ناحیه خدا بداند».[۲۹]
وفات ابن شاذان قمی
همان طور که از سخن کراجکی بدست می آید، ابن شاذان تا سال 412 هـ.ق زنده بود ولی این که دقیقاً در چه سالی و در کجا وفات یافت، برای ما روشن نیست. در هر صورت این فقیه وارسته و محدث بزرگ پس از یک عمر تلاش مخلصانه در راه نشر آرمان امامان معصوم علیهمالسلام و ترویج فضائل امیرمؤمنان علیهالسلام وفات یافت. روحش شاد و یادش جاوید باد.
پانویس
- ↑ امل الامل، ج2، ص152؛ روضات الجنات، ج6، ص179؛ سفینة البحار، ج1، ص693؛ مستدرک الوسائل، ج3، ص500؛ اعیان الشیعه، ج9، ص100؛ الذریعه، ج2، ص495؛ ریحانه الادب، ج8، ص62 و لغت نامه دهخدا، ص322.
- ↑ فوائد الرضویه، ص78.
- ↑ مناقب امیرالمؤمنین، مأه منقبه منقبت اول و روضات الجنات، ج6، ص181.
- ↑ الکنی والالقاب، ج2، ص109.
- ↑ همان، ج1، ص431.
- ↑ نجاشی، ص62، تنقیح المقال، ج1، ص71.
- ↑ مأه منقبه، ص38؛ روضات الجنات، ج6، ص182؛ منقبت، ص22، 25، 35 و 85؛ ریحانه الادب، ج8، ص62.
- ↑ فوائد الرضویه، ص570؛ الکنی والالقاب، ج3، ص88؛ امل الامل، ج2، ص282 و روضات الجنات، ج6، ص209.
- ↑ بحارالانوار، ج1، ص35.
- ↑ روضات الجنات، ج6، ص210؛ والکنی والالقاب، ج3، ص89.
- ↑ الکنی والالقاب، ج3، ص199؛ فوائد الرضویه، ص19 و چند منبع دیگر.
- ↑ مقدمه کتاب مأه منقبه، ص5، به تحقیق نبیل رضا علوان و نیز مراجعه شود به لسان المیزان ابن حجر، ج5، ص62.
- ↑ امل الامل، ج2، ص241.
- ↑ روضات الجنات، ج6، ص179.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج3، ص500.
- ↑ الکنی والالقاب، ج1، ص313.
- ↑ تنقیح المقال، ج2، ص73.
- ↑ اعیان الشیعه، ج9، ص101، به نقل از مقدمه مأة منقبه.
- ↑ کنزالفوائد، ج1 و 2، صفحات متعدد.
- ↑ روضات الجنات، ج6، ص181؛ ریحانه الادب، ج8، ص62؛ الکنی والالقاب، ج1، ص312 و الذریعه، ج22، ص 316.
- ↑ بحارالانوار، ج1، ص18.
- ↑ امل الامل، ج2، ص62.
- ↑ مقدمه کتاب مأه منقبه، ص35؛ امل الامل، ج2، ص62 و دائرة المعارف اسلامی، ج4، ص52.
- ↑ الذریعه، ج22، ص316 و ج2، ص495؛ ریحانه الادب، ج8، ص62 و روضات الجنات، ج8، ص62، اخیراً مدرسه الامام المهدی مجموع کتاب های ابن شاذان را چاپ و منتشر کرده است.
- ↑ روضات الجنات، ج6، ص181، به نقل از مأة منقبه و کنزالفوائد.
- ↑ مأه منقبه، منقبت 95، ص175.
- ↑ همان، ص145.
- ↑ همان، ص138.
- ↑ کنزالفوائد، ج2، ص47 و روضات الجنات، ج6، ص181.
منابع
- ابوالحسن ربانی صالحآبادی، ستارگان حرم، جلد 8.
- ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان قمٌی، سایت ویستا.