عزالدین حسینی زنجانی: تفاوت بین نسخهها
(اضافه کردن رده) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{پایگاه الکترونیکی معتبر|پایگاه}} |
'''منبع:''' [http://www.alzanjani.ir/zendegi-name/ سایت عزالدین حسینی زنجانی] | '''منبع:''' [http://www.alzanjani.ir/zendegi-name/ سایت عزالدین حسینی زنجانی] | ||
سطر ۱۳۷: | سطر ۱۳۷: | ||
* 6. رساله فی حقیقه الایمان. | * 6. رساله فی حقیقه الایمان. | ||
− | [[رده: علمای | + | [[رده: علمای معاصر]] |
+ | [[رده:فقیهان]] | ||
+ | [[رده:مفسرین قرآن]] |
نسخهٔ ۱۶ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۳۳
الگو:پایگاه الکترونیکی معتبر منبع: سایت عزالدین حسینی زنجانی
زندگینامه
تولد و دوران تحصیل در زنجان:
معظمله در سال 1300 هجری شمسی مطابق با 1340 هجری قمری در شهر زنجان و در بیت علم و فقاهت دیده به جهان گشودند و تحت تربیت والد بزرگوارشان حضرت آیت الله العظمی آقا میرزا محمود حسینی - امام زنجانی - قدس سره مدارج علمی را طی کردند. همزمان به تحصیلات کلاسیک و فراگیری زبان فرانسه نزد استاد میرزا مهدی خان وزیری پرداختند.
قبل از تشکیل حوزه علمیه قم به وسیله مرحوم آیت الله العظمی حائری حوزههای بلاد ایران فعال بوده، به ویژه حوزه علمیه زنجان در منطقه از موقعیت ویژهای برخوردار بوده است و بزرگانی در آن حوزه تربیت یافتهاند از شمار ایشان میتوان از آیت الله سید یونس اردبیلی قدس سره و مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی - پدر مرجع فقید - و مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالحسن رفیعی قزوینی نام برد که هر کدام از این بزرگان در فقه و اصول و فلسفه از حوزه علمیه زنجان استفاده کردهاند. ایشان دوران مقدمات، سطح و مقداری از درس خارج را در حوزه زنجان گذراندهاند که به ترتیب به اساتید آن اشاره میشود.
در دوره ادبیات:
- 1- حاج سید رضا جوقینی (جامع المقدمات)؛
- 2- سید عبدالصمد غزالی (سیوطی)؛
- 3- حاج شیخ مختار لنکرانی (مغنی)؛
- 4- حاج شیخ یحیی مدرسی (مطول).
در دوره سطح:
- 1- حاج شیخ علی رفاه (شرح لمعه)؛
- 2- آیت الله حاج سید احمد مجتهدی زنجانی عموی بزرگوارشان - (قوانین الاصول)؛
- 3- آیت الله شیخ حسین دین محمدی (رسائل و مکاسب)؛
- 4- آیت الله حاج شیخ عبدالکریم خوئینی (کفایه).
در دوره فلسفه و منطق:
- 1- سید مجتبی موسوی انگورانی (منطق)؛
- 2- آیت الله العظمی حاج میرزا محمود حسینی زنجانی - والد معظمله - (منظومه و اسفار در فلسفه).
در دوره خارج:
خارج اصول مرحوم آیت الله والد از متن کتاب فوائدالاصول اثر مرحوم محقق نائینی تدریس میشد که ایشان به همراه مرحوم استاد رضا روزبه یک دوره کامل اصول را در این درس شرکت میفرمودند. و اما متن خارج فقه؛ کتاب ریاض المسائل بود که در محضر والد فقیدشان تلمذ مینمودند.
از آن جا که ایشان بسیار مورد علاقه والد معظمشان بودند، میفرمودند هر وقت به جهت ادامه تحصیل در قم یا نجف استجازه میکردم، چندان تمایل نشان نمیدادند. تا این که مسئله ممنوعیت عمامه پیش میآید، لذا در باطن متوسل میشوند که خدای متعال قلب والدشان را متمایل به این مسافرت نماید، تا این که نسبت به عمامه ایشان از طرف نظمیه (شهربانی) آن وقت ممانعت ایجاد میشود و یک روز نیز در نظمیه آن زمان ایشان را تحت الحفظ قرار داده و همین حادثه انگیزه رضایت والدشان در مهاجرت به قم میشود.
مهاجرت به حوزه علمیه قم
پس از ورود به قم به درس خارج مرحوم آیت الله العظمی حجت قدس سره در فقه و اصول حاضر میشوند. از اول اصول تا اواخر استصحاب و در فقه از اول خیار مجلس تا آخر خیارات و یک دوره صلاه که حدود سیزده سال طول میکشد.
پس از گذشت چند سال از ورود ایشان حضرت آیت العظمی بروجردی اعلی الله مقامه در قم اقامت میکنند و درس شروع میفرمایند، آیت الله زنجانی در دروس معظمله شرکت میکنند، در اصول از ابتدا تا اواسط ظن و در فقه کتاب اجاره و بخش اعظم صلاه را استفاده میکنند. و نیز در درس اصول حضرت آیت الله العظمی صدر یک دوره حاضر میشوند.
و از محضر آیت الله العظمی آقای حاج سید احمد خوانساری قدس سره خارج مباحث الفاظ مقالات را استفاده کردهاند. جریان شروع درس نزد ایشان را چنین بیان میکنند: مرحوم والد به جهت زیارت به قم مشرف شدند و تمام مراجع و بزرگان به دیدن ایشان آمدند و از جمله مرحوم آیت الله حاج سید احمد خوانساری پس از رفتن ایشان به من فرمودند: آیا از محضر ایشان استفاده میکنی؟ در پاسخ گفتم: ایشان منزوی هستند و ارتباط چندانی با حوزه ندارند. در جواب گفتند در موقع بازدید از ایشان تقاضا میکنم و حتماً باید از وجود ایشان استفاده شود. به هنگام بازدید والد مسئله درس را طرح فرمودند، آیت الله خوانساری با تواضع فرمودند آقای حجت هستند و نیازی به من نیست ولی حضرت والد فرمودند باید از محضرتان استفاده کند، با اصرار ایشان پذیرفتند و از اول مقالات درس را شروع فرمودند. در ابتدای درس من بودم و برادرزاده خودشان مرحوم سید فضل الله و من تا پایان مباحث الفاظ بودم بعد شنیدم که در ادامه بحث مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری در درس ایشان شرکت میفرموده است. یکی از ویژگی بحث ایشان قدرت و تسلط بر نقض بود که نوعاً مطالب استاد و یا دیگران را نقض میکردند، و همین نکته در جامع المدارک ایشان مشهود است.
کتاب اسفار را یک دوره به جز مباحث جواهر و اعراض در محضر آیت الله العظمی امام خمینی قدس سره خواندهاند. در یکی از سفرها والد معظمله، از امام خمینی اعلی الله مقامه درباره ایشان سؤال میکنند، امام میفرمایند: «ایشان بسیار خوش فهم و خوش قریحه هستند».
وقتی که ایشان به درس امام خمینی قدس سره میرفتند ابتدا امام از منظومه تدریس و سپس از اسفار فرمودند و از ابتدای اسفار جمعی هم در حوزه درس معظمله شرکت میکردند از جمله آیت الله سید رضا صدر و آیت الله مهدی حائری و آیت الله فکور و مرحوم شیخ عبدالجواد اصفهانی.
در سال 1325 علامه طباطبائی از که علامه وارد قم میشوند مرحوم والد هم در قم مشرف بودهاند، به من فرمودند که آقای قاضی تشریف آوردهاند (در آن زمان علامه به شهرت خانوادهای «قاضی» معروف بودند) و حتماً از محضر ایشان استفاده کنید بسیار مغتنم است.
بلافاصله به محضر ایشان رفته و تقاضای درس کردم، در جواب فرمودند هنوز کتابهای من از تبریز نیامده، بنده کتاب خود را در اختیار استاد گذارده و اولین درس اسفار استاد در قم با شرکت مرحوم حاج شیخ جواد خندق آبادی و عالم بزرگوار حاج شیخ علیاصغر کرباسچیان و بنده شروع میشود، دوره اسفار در نزد علامه به جز مبحث معاد خوانده میشود و در اواخر دوره مرحوم آیت الله شهید مطهری رضوان الله علیه و آیت الله منتظری به درس اسفار لاحق میشوند. هماکنون همان اسفار با حواشی زیبای علامه با خط خودشان موجود است.
حضرت آیت الله العظمی زنجانی نیز از محضر آیت الله حاج شیخ مهدی مازندرانی که از علمای بزرگ قم ولی گمنام، مقدار زیادی از اسفار را استفاده کردهاند. پس بدینسان معظمله یک دوره از امام خمینی و یک دوره از علامه طباطبائی و نصف دوره از حاج شیخ مهدی مازندرانی کتاب اسفار را خواندهاند. پس از فراگیری از خرمن پرفیض این استوانههای علم و تقوی، برای استفاده بیشتر عزم نجف میکنند و با استاد بزرگوار علامه طباطبائی مشورت میکنند، علامه میفرمایند در شرایط کنونی سفر شما به نجف تحصیل حاصل است.
علامه طباطبایی قدس سره به معظمله بسیار علاقه و در مواقع مختلف مقام علمی ایشان را بیان میفرمودند، در مصاحبه تلویزیونی آن حضرت که در اواخر عمر شریفشان انجام شد، هنگامی که خبرنگار سؤال کرد، که از شاگردان برجسته شما نام ببرید، در پاسخ پس از شهید مطهری از ایشان به عنوان حاج سید عزالدین امام یاد فرمودند. مرحوم حجت السلام والمسلمین آقای حاج شیخ عبدالحمید قائمی طاب ثراه که از فضلاء و علمای به نام زنجان بودند، نقل فرمودند که پس از انقلاب من در محضر علامه طباطبایی بودم به مناسبتی مسائل زنجان مطرح شد، علامه چنین فرمودند: «مقام علمی حاج سید عزالدین برای مردم مجهول است، ایشان بسیار زحمت کشیده و دارای مراتب عالی علمی هستند».
معظمله میفرمایند در مدت اقامت قم با دو نفر هم بحث بودیم: اولی شهید آیت الله مطهری و دیگری آیت الله حاج آقا عبدالحسین حائری حفظه اله که از نوادگان دختری آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری و سرشار از ذوق و استعداد فوقالعاده بود میفرمودند: که ایشان قبل از بلوغ مجتهد بودند و مدت بسیاری درس مرحوم آیت الله بروجردی و آیت الله حجت و معقول را با ایشان مباحثه میکردهاند.
از خاطرات دوران قم، گرفتاری ایشان به مرض حصبه است. میفرمودند: آن زمان مبتلا به حصبه شدم و داروهای جدید امروزی آن زمان کشف نشده بود و کسی مبتلا میشد با سختی و مدتی طول میکشیده تا بهبودی حاصل شود. در ایام گرفتاری مرض دو نفر از بزرگان بسیار مرا مورد تفقد قرار دادند: اول مرحوم امام خمینی رضوان الله علیه بود که هر روز به منزل تشریف میآوردند تا این که حال من بدتر میشود با تاکید معظمله مرا به بیمارستان سهامیه که آن زمان در کنار بیمارستان فاطمی بود منتقل میکنند. و در منزل هم وضع رختخواب چندان مرتب نبود دستور دادند از منزل خودشان رختخواب مناسب آوردند.
دوم مرحوم آیت الله حاج سید احمد زنجانی بودند که در آن ایام بسیار لطف و محبت میفرمودند. پس از بهبودی به من فرمودند: در روزهایی که حال شما خوب نبود و شما در حال اغما بودید مرتباً میگفتید عبدالرحیم قصیر، آن بزرگوار فرمودند: من فکر کردم تکرار این نام رازی دارد، شبانه کتاب عروه الوثقی را نگاه کردم دیدم نمازی برای قضاء حوائج از عبدالرحیم قصیر نقل فرموده، همان شب غسل کردم و آن نماز را خواندم و فردای آن روز حال شما رو به بهبودی میگذارد.
تحصیل در نجف اشرف
حضرت آیت الله العظمی زنجانی پس از سالها تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم به نجف اشرف عزیمت کردند و ماهها در دروس آیات عظام سید عبدالهادی شیرازی و سید ابوالقاسم خوئی رضوان الله علیهم و خصوصاً سید محسن حکیم شرکت میجستند در حالی که خود از مجتهدین مطرح حوزه علمیه بودند و مرحوم آیت الله العظمی حکیم به ایشان توجه و احترام داشتند تا این که در پی بیماری والد معظم حسب الامر آن مرحوم به ایران - زنجان - مراجعت میفرمایند.
بازگشت به زنجان و تصدی امور شرعی
پس از رحلت حضرت آیت الله العظمی آقا میرزا محمود حسینی زنجانی قدس سره والد معظمشان در سال 1335 به جهت اداره مسجد جامع که به مسجد و مدرسه سید معروف است، در زنجان مستقر شدند. و در آن مسجد، نماز جماعت و جمعه را اقامه میفرمودند.
لازم به ذکر است در زنجان نماز جمعه به وسیله اجداد بزرگوارشان اقامه میشده است و این منصب در اولاد و احفاد آن بزرگوار بوده تا زمان رضاخان که مرحوم آیت الله آقا میرزا محمود حسینی زنجانی قدس سره قطع نظر از ارادهی حکومت نماز جمعه را میخواندهاند کما این که معظمله در مجلس مؤسسان راجع به تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی جلسه را ترک نموده و رای نداده بودند. و نیز خلف معظمله هم بر اساس منصب خانوادگی علاوه بر اقامه جماعت، نماز جمعه را تا وقتی که در زنجان بودند اقامه میکردند. همچنین حوزه درس خارج ایشان به طور مرتب در زنجان دایر بوده و محور بحث فقه کتاب «وسیله النجاه» مرحوم آیت الله العظمی اصفهانی بوده و به همین مناسبت غالب ابواب وسیله النجاه را تعلیقه دارند. و نیز کتابخانهای در مرکز شهر به نام «کتابخانه حسینی» تاسیس نموده که هم اکنون یکی از کتابخانههای فعال شهر میباشد.
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در زنجان و مشهد
در 17 خرداد سال 1342، در پی نهضت امام راحل عظیمالشان اعلی الله مقامه بر علیه رژیم پهلوی سخنرانی نموده و دستگیر میشوند و به همراه علمای مبارز از جمله استاد شهید مطهری و شهید هاشمینژاد و حضرت آیت الله مکارم شیرازی دامت برکاته و مرحوم آقای محمدتقی فلسفی رحمه الله علیه به مدت 45 روز در زندان بودند. پس از آزادی از زندان در مسائل سیاسی اجتماعی فعالیت داشتند. در سال 1350 که شاه مخلوع از اوپک مراجعت میکند معظمله در پی ایراد سخنرانی شدیدالحنی علیه شاه به واسطه منوچهر آزمون رئیس اوقاف وقت مجبور به ترک زنجان میشوند و از آن تاریخ در جوار مزجع منور حضرت ثامن الحجج علیه السلام اقامت نموده و در حوزه علمیه مشهد مقدس به دروس خارج فقه و اصول و تفسیر اشتغال میورزند.
در ایام نزدیک به پیروزی انقلاب از اوائل سال 1357 در طول مدت اقامت در مشهد نیز به مبارزات خود ادامه داده به همراه و با همکاری نزدیک و صمیمانه با علمای اعلام مشهد در حوادث و وقایع مختلف بر علیه رژیم نامشروع ستمشاهی اعلام مواضع میفرمودند. در این میان ذکر بعضی از اهم فعالیتهای معظمله در مبارزه با رژیم سفاک پهلوی لازم به نظر میرسد.
- 1- در تاریخ 26 تیر ماه سال 1357 که مقارن بود با اواسط شعبان 1398 معظمله طی اعلامیهای به همراه ارکان وقت حوزه علمیه مشهد حضرات آیات عظام میرزا جواد آقا تهرانی، میرزا حسنعلی مروارید، میرزا علی فلسفی، سید کاظم مرعشی، موسوی شاهرودی، ابوالحسن شیرازی، علمالهدی سبزواری، محمدمهدی نوغانی، محمدرضا مدرسی رحمهم الله با توجه به کشتار بیرحمانه مردم مظلوم و بیدفاع شهرهای مختلف، خصوصا قم توسط رژیم پهلوی جشن و سرور ایام نیمه شعبان را تحریم مینمایند.
- 2- در ششم مهر ماه 1357 به جهت محاصره بیت مرحوم آیت الله سوی دولت عراق ایشان و حضرات علمای سابق الذکر با مرتبط دانستن این اقدامات دولت عراق با منویات رژیم پهلوی دولتین ایران و عراق را به اقدامات شدید انقلابی تهدید کردند.
- 3- در پی هجرت امام از نجف به پاریس معظمله طی اعلامیهای - همراه با علمای اعلام مشهد - مراتب اعتراض خود را مطرح کردند.
- 4- در دو حادثه مهم - شهادت آیت الله مصطفی خمینی و نیز دهم دی ماه مشهد (شهادت جمع کثیری از مردم حق طلب و شریف مشهد) - ایشان و حضرات آیات فوق عزای عمومی اعلام فرمودند.
در کتاب انقلاب اسلامی مردم مشهد (نوشته ر.ع شاکری) آمده است: امروز 10/11/1357 گروهی از علمای طراز اول مشهد به منظور اعتراض به ایجاد موانع برای مراجعت امام خمینی به ایران از طرف دولت بختیار، در صحن موزه (صحن امام خمینی) متحصن شدند.
که در راس ایشان معظمله بودند و نیز پس از مراجعت حضرت امام آیت الله زنجانی در معیت مرحوم آیت الله مروارید و مرحوم آیت الله فلسفی و جمعی دیگر به نمایندگی از سوی مبارزین مشهد به ملاقات امام در تهران شتافتند. پس از بازگشت امام به میهن و قبل از پیروزی انقلاب - باتوجه به نیاز انقلابی مردم زنجان - به دستور امام خمینی، معظمله در میان استقبال باشکوه مردم فهیم زنجان به زنجان مراجعت کردند و مدت 2 سال مسائل مردم و انقلاب را در منطقه رهبری کردند. تا این که در سال 1359 از ترور مرموزی نجات یافتند، بدین جهت به طور دائم به مشهد مراجعت کردند.
دروس عالی فقه و اصول ایشان نوعاً در ابتدا امر در مدرسه سلیمان خان مشهد تشکیل میشد و بعدها به مکتب ایشان، مکتب امام صادق علیه السلام واقع در مسجد امام صادق علیه السلام منتقل گردید. مسجدی که سالهای متمادی شاهد جماعتی باشکوه از اقشار مختلف مردم به ویژه دانشجویان و دانشگاهیان، فرهیختگان و کسبه جهت انجام فرائض دینی و مراسم مذهبی به امامت معظمله بوده. دروس تفسیر و حکمت و عرفان غالباً در بیت ایشان برپا میشد.
مرحوم استاد محمدکاظم طوسی که از ادباء و اندیشمندان و نیز از محشورین ایشان بودند میفرمودند چندین دهه است مطالب عرشی توسط یک فقیه در حوزه مشهد با این سطح عالی طرح و نقد نگردیده بود.
آثار و تالیفات
از این مرجع عالیقدر تالیفاتی تاکنون چاپ شده:
- 1. رساله عملیه؛
- 2. راه رستگاری در اخلاق؛
- 3. تفسیر سوره حمد؛
- 4. شرح زیارت عاشورا؛
- 5. مناسک حج و ترجمهی فارسی آن؛
- 6. شرح خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها؛
- 7. زندگینامه علامه فرزانه شیخ محمدجواد بلاغی؛
- 8. کتاب مطارحات حول معیار الشرک فی القرآن (به زبان عربی و ترجمه فارسی)؛
- 9. یکصد و ده سوال (که مشتمل بر 110 عدد از استفتائاتی است که از معظمله پرسیده شده)؛
- 10. مقالات فراوان در مجلات مختلف.
و آثار منتشر نشده:
- 1. تقریرات اصول و فقه مرحوم آیت الله العظمی حجت کوهکمرهای؛
- 2. تقریرات اصول و فقه مرحوم آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله علیه؛
- 3. فیض العلیم فی شرح تحفه الحکیم؛
- 4. شرح زیارت آل یاسین؛
- 5. تعلیقه بر وسیله النجاه آیت الله العظمی اصفهانی قدس سره؛
- 6. رساله فی حقیقه الایمان.