محمد بن حسن اشعری قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 +
'''«محمد بن حسن اشعری قمی»''' از محدثان موثق [[شیعه]] در قرن سوم قمری و از یاران و راویان [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]]، [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] و [[امام جواد]] علیهم‌السلام است.
 +
==ولادت و نسب==<ref></ref>
  
==اسم و لقب و نسبت محمد بن حسن اشعری قمی==
+
محمد بن حسن قمی تقریباً در نیمه دوم سده دوم هجرى در خانه حسن بن ابى خالد که از خاندان پرآوازه اشعرى هاى [[قم]] به حساب مى آمد، پا به عرصه هستى نهاد؛ و چون در این خاندان با شرافت بالندگى یافت، به اشعرى قمى معروف شد.
  
تقریباً در نیمه دوم سده دوم هجرى قمرى در خانه حسن بن ابى خالد اشعرى که از خاندان پرآوازه و پرشکوه اشعرى هاى [[قم]] به حساب مى آمد - کودکى پا به عرصه هستى نهاد که نام او را محمد گزاردند؛ ولى چون در این خاندان با شرافت بالندگى یافت، به اشعرى قمى معروف شد. لقب معروف و مشهور او شنبوله است.(۱)
+
لقب معروف و مشهور او «شنبوله» است.<ref></ref>(۱)رجال نجاشى، ص ۷۶؛ رجال، شیخ طوسى، ص ۳۹۱ در این که آیا این لقب، لقب اوست یا لقب پدرش، بین دانشوران دانش تراجم اختلاف نظر است؛ ولى آن  گونه که از گزارش جمعى از بزرگان این دانش بدست مى آید، این لقب از آن خود این [[محدث]] بزرگوار است نه لقب پدرش. گفته اند: «این کلمه از واژه شنبله گرفته شده و شنبله به معناى در آغوش گرفتن است».<ref></ref>(۴)قاموس اللغه، ج ۳، ص ۴۱۵؛ تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹.
  
در این که آیا این لقب، لقب اوست یا لقب پدرش، بین دانشوران دانش تراجم اختلاف نظر است؛ ولى آن  گونه که از گزارش جمعى از بزرگان این دانش بدست مى آید، این لقب از آن خود این [[محدث]] بزرگوار است نه لقب پدرش.(۲)
+
==از دیدگاه عالمان==
  
در نحوه اداى صحیح این کلمه نیز، قرائت ها مختلف است و چند قول نقل شده است:
+
[[شیخ طوسی|شیخ طوسى]] در رجال خود، او را یکی از یاران [[امام رضا]] علیه‌السلام مى داند.<ref></ref>(۱۰)رجال شیخ طوسی، ص ۳۹۱. اما [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خوئى]] او را از یاران [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسى بن جعفر]] و [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] و [[امام جواد]] علیهم‌السلام و از روایتگران شیعه  معرفی کرده است.<ref></ref>(۱۱)معجم رجال الحدیث، ص ۲۰۳، ج ۱۵.
  
*۱- شنبوله؛ ۲- شینوله؛ ۳- شُنیر؛ ۴- سنبوله.(۳)
+
برخى از بزرگان سده هاى اخیر نیز، محمد اشعری قمی را ستوده اند؛ [[علامه مجلسى]] در کتاب [[وجیزه]] او را از [[محدثان]] نیکو حال به شمار مى آورد.<ref></ref>تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹.
  
اما معروفتر و صحیح تر همان شنبوله است و گویا منشأ سایر قرائت ها، تحریف و تصحیف بوده است. از دانشمند برجسته [[خلیل بن احمد|خلیل بن احمد]] نقل شده که وى شنبوله را بر سایر لغات ترجیح مى داده و گفته است: «این کلمه از واژه شنبله گرفته شده و شنبله به معناى در آغوش گرفتن است».(۴)
+
علامه [[وحید بهبهانی|وحید بهبهانى]] که در شناخت رجال شیعه متبحر است، درباره اش مى گوید: از اخبار فراوان بدست مى آید که محمد بن حسن اشعرى قمى، وصى [[سعد بن سعد اشعرى قمى]] بوده است و این حکایتگر تشخص اخلاقى او از منظر [[عدالت]] و پاکى و صداقت است.<ref></ref>(۷)تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹.
  
==محمد بن حسن اشعری قمی از دیدگاه بزرگان==
+
[[علامه مامقانی|علامه مامقانى]] نیز چنین مى نگارد: از مجموع بررسى ها بدست مى آید که او از نیکان است.<ref></ref>(۹)تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹.
  
هنگامى که یک پژوهشگر، از زوایاى گوناگون شخصیت این دانشمند [[شیعه|شیعى]] را مى کاود کم و بیش بدین نکته مسلم مى رسد که او یکى از نخبگان و سر سپردگان مکتب [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و طهارت است و یکى از مروجان اندیشه و تفکر برگرفته از سرچشمه هاى مواج و زلال شیعه یعنى [[ائمه اطهار|امامان معصوم]] علیهم‌السلام. وى در فراگرفتن مسائل و [[احکام]] دینى به ائمه بزرگوار مراجعه مى کرد و دیگران را هم به مسیر نورانى رهنمون مى شد؛ لذا درباره اش گفته اند: «کان یرجع و یرجع الناس الى ائمه اهل البیت علیهم السلام».(۵)
+
==استادان==
  
علیرغم این، دانشوران معروف تراجم، آن چنان از او به بزرگى یاد نکرده اند؛ فقط به این که او از یاران کدامین امام است و یا آن  که کتاب هاى جمعى از مؤلفان [[شیعه]] را نقل کرده است، بسنده کرده اند؛ اما چندى از بزرگان سده هاى اخیر، او را ستوده اند. [[علامه مجلسى]] در کتاب وجیزه او را از محدثان نیکو حال به شمار مى آورد.(۶)
+
محمد بن حسن اشعرى هر چه را روایت مى کند، بدون واسطه از [[ائمه اطهار|امامان معصوم]] علیهم‌السلام فراگرفته است. غیر از امامان، استادان کمترى براى او در کتاب هاى تراجم ذکر شده که شاید از پنج نفر تجاوز نکند:
  
علامه [[وحید بهبهانی|وحید بهبهانى]] که در شناخت رجال شیعه شهره آفاق است، درباره اش مى گوید: از اخبار فراوان بدست مى آید که او محمد بن حسن اشعرى قمى، وصى سعد بن سعد اشعرى قمى بوده است و این حکایتگر تشخص اخلاقى او از منظر عدالت و پاکى و صداقت است.(۷)
+
* محمد بن عبدالله بن سعد اشعرى قمى؛
  
[[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خوئى]] مى نویسد: بدون تردید این مرد یکى از روایتگران شیعه است.(۸)
+
* عیسى بن عبدالله اشعرى قمى؛
  
[[علامه مامقانی|علامه مامقانى]] نیز چنین مى نگارد: از مجموع بررسى ها بدست مى آید که او از نیکان است.(۹)
+
* [[سعد بن سعد اشعری قمی|سعد بن سعد اشعرى قمى]]؛
  
[[شیخ طوسی|شیخ طوسى]] در رجال خود، او را از یاران حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام مى داند.(۱۰)
+
* [[ادریس بن عبدالله اشعری قمی|ادریس بن عبدالله بن سعد اشعرى]]؛
  
آیت  الله خوئى مى گوید: او از یاران [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسى بن جعفر]] و [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] و [[امام جواد]] علیهم‌السلام است.(۱۱)
+
* [[زکریا بن آدم|زکریا بن آدم اشعرى قمى]].<ref></ref>رجال نجاشى، ص ۷۶؛ فهرست شیخ طوسی، ص ۱۱۶؛ معجم الرجال، ج ۱۵، ص ۲۰۰.
  
==نقل حدیث بدون واسطه==
+
==شاگردان==
  
همان گونه که یادآورى شد، محمد بن حسن اشعرى، از دانشمندان قمى بود که در این خاک پاک رشد و نمو کرد. او که در یک محیط دینى بر اساس باورهاى شیعه مى زیست کم‌کم عشق و علاقه به اهل بیت در دل و جانش ریشه دوانید، تا آن  که این گرایش نیکو شکوفا شد و به ثمر رسید.
+
چون این محدث توانمند، روایات زیادى را از امامان علیهم‌السلام فراگرفت، در نهایت خود در شمار محدثان و استادان بزرگ [[حدیث]]، واقع شد. به گونه اى که جمع زیادى از دانش طلبان و فقیهان شیعه به دور شمع وجود او گرد آمدند و از محضر پرفیض او بهره بردند. در اینجا به نام جمعى از آنان اشاره مى شود:
 
 
همین گرایش پاک بود که او را از زادگاه خویش حرکت داد و باعث شد راه دور و دراز [[حجاز]] را بپیماید تا خویش را به سرچشمه هاى [[ایمان]] و نور و [[وحى]] برساند و از محضر امامان معصوم شیعه بهره ها ببرد. او در این راستا، گاهى نامه هاى شیعیان را به امامان مى رسانید و گاهى هم خودش مسائل و [[احکام]] دینى را از امام علیه‌السلام مى پرسید و جواب مى گرفت. با تعمق در روایاتى که از او در کتاب هاى حدیثى شیعه نقل شده است مى توان آنچه را گفته شد کاملاً اثبات کرد.(۱۲)
 
 
 
==استادان محمد حسن شعری قمی==
 
 
 
محمد بن حسن اشعرى هر چه را روایت مى کند، بدون واسطه از امامان علیهم‌السلام فراگرفته است. غیر از امامان، استادان کمترى براى او در کتاب هاى تراجم ذکر شده که شاید از پنج نفر تجاوز نکند:
 
 
 
*۱- محمد بن عبدالله بن سعد اشعرى قمى؛(۱۳)
 
 
 
*۲- عیسى بن عبدالله اشعرى قمى؛(۱۴)
 
 
 
*۳- [[سعد بن سعد اشعری قمی|سعد بن سعد اشعرى قمى]]؛(۱۵)
 
 
 
*۴- [[ادریس بن عبدالله اشعری قمی|ادریس بن عبدالله بن سعد اشعرى]]؛(۱۶)
 
 
 
*۵- [[زکریا بن آدم|زکریا بن آدم اشعرى قمى]].(۱۷)
 
 
 
==شاگردان وی==
 
  
چون این محدث توانمند، روایات زیادى را از امامان علیهم‌السلام فراگرفت، در نهایت خود در شمار محدثان و استادان بزرگ [[حدیث]]، واقع شد. به گونه اى که جمع زیادى از دانش طلبان و فقیهان شیعه به دور شمع وجود او گرد آمدند و از محضر پرفیض او بهره بردند. در اینجا به نام جمعى از آنان اشاره مى شود:
+
* [[احمد بن محمد بن خالد برقى]]؛
  
*۱- [[احمد بن محمد بن خالد برقى]]؛
+
* [[احمد بن محمد بن عيسي اشعري|احمد بن محمد بن عیسى اشعرى قمى]]؛
  
*۲- [[احمد بن محمد بن عيسي اشعري|احمد بن محمد بن عیسى اشعرى قمى]]؛
+
* [[محمد بن اورمه قمی|محمد بن اورمه قمى]]؛
  
*۳- [[محمد بن اورمه قمی|محمد بن اورمه قمى]]؛
+
* [[حسین بن سعید اهوازی|حسین بن سعید اهوازى]]؛
  
*۴- [[حسین بن سعید اهوازی|حسین بن سعید اهوازى]]؛
+
* [[علی بن مهزیار اهوازی|على بن مهزیار اهوازى]]؛
  
*۵- [[علی بن مهزیار اهوازی|على بن مهزیار اهوازى]]؛
+
* هیثم بن ابى مسروق؛
  
*۶- هیثم بن ابى مسروق؛
+
* [[عباس بن معروف قمى]]؛
  
*۷- [[عباس بن معروف قمى]]؛
+
* على بن سیف؛
  
*۸- على بن سیف؛
+
* حمزة بن ابى یعلى.<ref></ref>(۱۸)رجال نجاشى، ص ۷۶؛ فهرست شیخ طوسى، ص ۷۶؛ معجم الرجال، ج ۱۵، ص ۲۰۴؛ جامع الروات، ج ۲، ص ۸۹.
  
*۹- حمزه بن ابى یعلى.(۱۸)
+
==جایگاه علمی و روایی==
  
==راوی مورد اعتماد==
+
محمد بن حسن اشعری قمی یکى از نخبگان و سرسپردگان مکتب [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم‌السلام و یکى از مروجان اندیشه و تفکر [[ائمه اطهار|امامان معصوم]] علیهم‌السلام است. وى در فراگرفتن مسائل و [[احکام]] دینى به ائمه بزرگوار مراجعه مى کرد و دیگران را هم به این مسیر نورانى رهنمون مى شد؛ لذا درباره اش گفته اند: «کان یرجع و یرجع الناس الى ائمة اهل البیت علیهم السلام».<ref></ref>(۵)موسوعه طبقات الفقهاء، ج ۳، ص ۲۵۵. او بر این باور بود که تنها خانه اى که خانه حقیقت و [[اسلام]] ناب مى باشد، درگاه خاندان امامان شیعه است؛ زیرا [[دین|دین]] و [[احکام]] آن منحصر در نزد آنان موجود است، نه دیگران که بیگانه از مکتب [[وحى]] هستند. در روایتى وى مى گوید: «بین دو تن از پسرعموهاى من در اموال مورد [[ارث]] اختلاف به وجود آمد. من به آنان گفتم: براى رفع این منازعه و اختلاف، به محضر امام علیه‌السلام نامه بنویسید و هر چه امام علیه‌السلام بفرمایند همان را انجام دهید».<ref></ref>(۲۱)معجم الرجال، ج ۱۵، ص ۲۰۳.
  
آن گونه که اشاره شد، از برخى روایات برمى آید که این محدث جلیل، وصى سعد قمى بود. سعد بن سعد اشعرى قمى که یکى از محدثان موجه و برجسته شیعه است در آخرین لحظات زندگى، محمد بن حسن اشعرى را وصى خود قرار داد، تا بعد از مرگش، بعضى از اعمال مذهبى را به نیابت از او انجام دهد.
+
'''نقل حدیث بدون واسطه:'''
  
در حدیثى چنین مى خوانیم که محمد بن حسن اشعرى قمى به [[امام موسی کاظم علیه السلام|حضرت موسى بن جعفر]] علیه‌السلام عرض کرد: سعد بن سعد مرا وصى خود قرار داد و مرا چنین وصیت کرد که حجى از جانب من انجام دهید؛ اما مشخص نکرد که چگونه انجام شود. امام در جواب او نوشت: «اگر او مالى به اندازه انجام [[حج]] دارد به نیابت از او حجى انجام دهید».(۱۹)
+
محمد بن حسن اشعرى، که در محیط دینى [[قم]] بر اساس باورهاى [[شیعه]] مى زیست، کم‌کم عشق و علاقه به اهل بیت در دل و جانش ریشه دوانید. همین گرایش پاک بود که او را از زادگاه خویش حرکت داد و باعث شد راه دور و دراز [[حجاز]] را بپیماید تا خویش را به سرچشمه هاى [[ایمان]] و نور و [[وحى]] برساند و از محضر امامان معصوم بهره ها ببرد. او در این راستا، گاهى نامه هاى شیعیان را به امامان مى رسانید و گاهى هم خودش مسائل و [[احکام]] دینى را از امام علیه‌السلام مى پرسید و جواب مى گرفت. با تعمق در روایاتى که از او در کتاب هاى حدیثى شیعه نقل شده است مى توان آنچه را گفته شد کاملاً اثبات کرد.<ref></ref>(۱۲)الاستبصار، شیخ طوسى، ج ۴، ص ۱۳۷؛ من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۳۱.
  
ناگفته نماند که وقتى شخصیتى همانند سعد، این محدث را وصى خود در امور عبادى قرار مى دهد، مى توان گفت این نشانه نهایت اعتماد و اطمینانى است که سعد به او داشته است.
+
'''راوی مورد اعتماد:'''
  
==ارتباط با امام==
+
آن گونه که اشاره شد، از برخى روایات برمى آید که این محدث جلیل، وصى [[سعد بن سعد اشعرى قمى]] بود. سعد قمى که یکى از محدثان موجه و برجسته شیعه است، در آخرین لحظات زندگى، محمد بن حسن اشعرى را وصى خود قرار داد، تا بعد از مرگش، بعضى از اعمال مذهبى را به نیابت از او انجام دهد.<ref></ref>(۱۹)الاستبصار، ج ۴، ص ۱۳۷.
  
آن گونه که از بعضى روایات بدست مى آید، این محدث بزرگوار، رابطه عمیقى با امام علیه‌السلام داشته است و وجود این رابطه در میان شیعیان [[قم]] مشهور بود. بر این اساس شیعیان قم، هنگامى که در مسائل مربوط به دین، با مشکلى برخورد مى کرد به طورى که لازم بوده از امام معصوم علیه‌السلام حل مشکل را فراگیرند، نامه هائى را خدمت امامان مى نوشته اند تا پاسخ هاى لازم را دریافت کنند. پیک برخى از این نامه ها محمد بن حسن اشعرى بود. وى مى گوید؛ «بعضى از شیعیان قم به توسط من نامه هائى به محضر حضرت [[امام جواد]] علیه‌السلام مى فرستادند و مسائل خود را از امام سؤال مى کردند».(۲۰)
+
'''ارتباط با امام:'''
  
==دعوت کردن مردم از کمک گرفتن از امام==
+
آن گونه که از بعضى روایات بدست مى آید، این محدث بزرگوار، رابطه عمیقى با امامان علیهم السلام داشته است و وجود این رابطه در میان شیعیان [[قم]] مشهور بود. بر این اساس، شیعیان قم هنگامى که در مسائل دینی، با مشکلى برخورد مى کردند -به طورى که لازم بوده از امام معصوم حل مشکل را فراگیرند-، نامه هائى را خدمت امامان مى نوشته اند تا پاسخ هاى لازم را دریافت کنند. پیک برخى از این نامه ها، محمد بن حسن اشعرى بود. وى مى گوید: «بعضى از شیعیان قم به توسط من نامه هائى به محضر [[امام جواد]] علیه‌السلام مى فرستادند و مسائل خود را از امام سؤال مى کردند».<ref></ref>(۲۰)من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۳۱.
  
او بر این باور بود که تنها خانه اى که خانه حقیقت و [[اسلام]] ناب مى باشد، درگاه خاندان امامان شیعه است؛ زیرا [[دین|دین]] و [[احکام]] آن منحصر در نزد آنان موجود است، نه دیگران که بیگانه از مکتب وحى هستند در روایتى وى مى گوید: «بین دو تن از پسرعموهاى من در اموال مورد ارثى اختلاف به وجود آمد. من به آنان گفتم: براى رفع این منازعه و اختلاف، به محضر امام علیه‌السلام نامه بنویسید و هر چه امام علیه‌السلام بفرمایند شما همان را انجام دهید».(۲۱)
+
==آثار و روایات ==
  
==تالیفات محمد بن حسن اشعری قمی==
+
با این که محمد بن حسن اشعری قمی از بزرگان دانش [[حدیث]] است و در کتاب هاى حدیثى [[شیعه]] از او روایات فراوانى نقل شده، اما اثرى و تألیفى در این راستا از او به دست نیامده است.
  
با این که این محدث از بزرگان دانش حدیث است و در کتاب هاى حدیثى شیعه از او روایات فراوانى نقل شده، اما اثرى و تألیفى در این راستا از او به دست نیامده است و گزارش دهندگان تراجم در این مورد ساکتند.
+
در انتها برخی احادیث نقل شده از طریق او ذکر می شود:
  
==روایت احادیث==
 
 
<I>'''آثار عالمان شیعه:'''</I>
 
<I>'''آثار عالمان شیعه:'''</I>
  
محمد بن حسن اشعرى مى گوید: به حضرت امام جواد علیه‌السلام عرض کردم: «جانم به فدایت! بزرگان دانشمندان شیعه از [[امام باقر]] و [[امام صادق]] علیهم‌السلام روایاتى نقل کرده اند؛ اما از آن رو که در آن روزگار [[تقیه|تقیه]] شدیداً بر جامعه [[شیعه]] حاکم بود، محدثان شیعه کتاب هاى خویش را از مخالفین پنهان مى کردند و آن‌ها را به عنوان حدیث براى دیگران نشر نمى دادند؛ ولى اکنون همان کتاب ها به دست ما رسیده است. حالا چه باید کرد؟ به این کتاب ها اعتماد کنیم یا خیر؟ امام علیه‌السلام در پاسخ مى فرمایند: تمام روایات این کتاب ها را شما نقل کنید چون آن‌ها حق است.(۲۲)
+
محمد بن حسن اشعرى مى گوید: به [[امام جواد]] علیه‌السلام عرض کردم: «جانم به فدایت! بزرگان دانشمندان شیعه از [[امام باقر]] و [[امام صادق]] علیهماالسلام روایاتى نقل کرده اند؛ اما از آن رو که در آن روزگار [[تقیه|تقیه]] شدیداً بر جامعه [[شیعه]] حاکم بود، محدثان شیعه کتاب هاى خویش را از مخالفین پنهان مى کردند و آن‌ها را به عنوان حدیث براى دیگران نشر نمى دادند؛ ولى اکنون همان کتاب ها به دست ما رسیده است. حالا چه باید کرد؟ به این کتاب ها اعتماد کنیم یا خیر؟ امام علیه‌السلام در پاسخ مى فرمایند: «حدّثوا عنها فانّه حقّ»؛ تمام روایات این کتاب ها را شما نقل کنید چون آن‌ها حق است.<ref></ref>(۲۲)اصول کافى، ج ۱، ص ۵۳:
  
 
'''<I>اکراه در ازدواج:</I>'''
 
'''<I>اکراه در ازدواج:</I>'''
  
این محدث بزرگوار مى گوید: «یکى از پسرعموهاى من به واسطه من، نامه اى به حضرت امام جواد علیه‌السلام نوشت و این سؤال را مطرح کرد که نظر آن امام بزرگوار درباره «دخترى که عمویش او را به عقد مردى درآورده، اما دختر چون به سن بلوغ رسید، به این ازدواج راضى نشد و از آن سرباز مى زند» چیست؟ در این صورت چه باید کرد؟ امام علیه‌السلام در نامه چنین نوشتند: نباید او را به این ازدواج مجبور کرد، اختیار با خود اوست».(۲۳)
+
محمد بن حسن اشعرى مى گوید: «یکى از پسرعموهایم به واسطه من، نامه اى به امام جواد علیه‌السلام نوشت و این سؤال را مطرح کرد که نظر آن امام بزرگوار درباره «دخترى که عمویش او را به عقد مردى درآورده، اما دختر چون به سن [[بلوغ]] رسید، به این [[ازدواج]] راضى نشد و از آن سر باز مى زند» چیست و در این صورت چه باید کرد؟ امام علیه‌السلام در جواب نامه چنین نوشتند: «لاتُکره ذالک والامر أمرها»؛ نباید او را به این ازدواج مجبور کرد، اختیار با خود اوست».<ref></ref>(۲۳)فروع کافى، ج ۵، ص ۳۹۴:.
  
 
'''<I>انجام حج:</I>'''
 
'''<I>انجام حج:</I>'''
  
باز مى گوید: «از حضرت امام جواد علیه‌السلام درباره مردى سؤال کردم که هنگام مردن، وصیت مى کند تا از طرف او حجى انجام دهند؛ ولى چگونگى انجام آن را مشخص نکرده است. امام علیه‌السلام در پاسخ چنین مرقوم مى فرمایند: با آنچه از ثلث مال او باقى مانده براى او حج بجا آورند».(۲۴)
+
محمد بن حسن اشعرى مى گوید: «از امام جواد علیه‌السلام درباره مردى سؤال کردم که هنگام مردن، وصیت مى کند تا از طرف او حجى انجام دهند؛ ولى چگونگى انجام آن را مشخص نکرده است. امام علیه‌السلام در پاسخ چنین مرقوم مى فرمایند: «یحجّ عنه مابقى من ثُلثه شىء...»؛ با آنچه از ثلث مال او باقى مانده براى او حج بجا آورند».<ref></ref>(۲۴)الاستبصار، ج ۵، ص ۱۳۷.
  
<I>'''خمس بعد از مخارج زندگى است:'''</I>
+
<I>'''خمس بعد از مخارج زندگى:'''</I>
  
مى گوید: «جمعى از شیعیان به حضرت امام جواد علیه‌السلام نامه اى نوشتند و از آن بزرگوار سؤال کردند که آیا وجوب [[خمس]] بر تمام سودى است که انسان از کسب و کار به دست مى آورد، چه کم و چه زیاد؟ و آیا بر تمام مشاغل و صنعت ها خمس تعلق مى گیرد؟ براى ما روشن فرمائید که چگونه باید خمس اموال خویش را بپردازیم؟
+
مى گوید: «جمعى از شیعیان به حضرت امام جواد علیه‌السلام نامه اى نوشتند و از آن بزرگوار سؤال کردند که آیا وجوب [[خمس]] بر تمام سودى است که انسان از کسب و کار به دست مى آورد، چه کم و چه زیاد؟ و آیا بر تمام مشاغل و صنعت ها خمس تعلق مى گیرد؟ براى ما روشن فرمائید که چگونه باید خمس اموال خویش را بپردازیم؟ «فَکتَبَ بخطه: الخمس بعد المؤونه». امام در پاسخ چنین نگاشتند: دادن خمس بعد از مخارج زندگى است (آنچه را که در امور مربوط به زندگى خرج کرده اید خمس ندارد، آنچه زیاد مى آید و بر آن سال مى گذرد خمس دارد).<ref></ref>(۲۵)وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۳۴۸، باب ۸، حدیث ۱.
 
 
امام علیه‌السلام در پاسخ چنین نگاشتند: دادن خمس بعد از مخارج زندگى است. آنچه را که در امور مربوط به زندگى خرج کرده اید خمس ندارد، آنچه زیاد مى آید و بر آن سال مى گذرد خمس دارد.(۲۵)
 
  
 
'''<I>اثبات اول ماه رمضان:</I>'''
 
'''<I>اثبات اول ماه رمضان:</I>'''
  
با واسطه از حضرت امام صادق علیه‌السلام روایت مى کند که فرمودند: «از هنگامى که در اول ماه [[رجب]]، ماه دیده مى شود ۵۹ روز بشمار و آنگاه ششمین روز را به عنوان اول ماه [[رمضان]] [[روزه]] بگیر».(۲۶)
+
با واسطه از [[امام صادق]] علیه‌السلام روایت مى کند که فرمودند: «از هنگامى که در اول ماه [[رجب]]، ماه دیده مى شود ۵۹ روز بشمار و آنگاه ششمین روز را به عنوان اول ماه [[رمضان]]، [[روزه]] بگیر».<ref></ref>(۲۶)وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۱۶، حدیث ۳.
  
==وفات محمد بن حسن اشعری قمی==
+
==وفات==
  
نشانه ها حکایت از آن دارد که این محدث بزرگ شیعى تا سال ۲۲۰ هـ.ق در قید حیات بوده است: همان سالى که حضرت [[امام جواد]] علیه‌السلام به شهادت رسیدند؛ اما بعد از این تاریخ، در این که چند سال دیگر زندگى کرده، یا در کدامین سال جان او به ملکوت اعلى پیوسته است، یا این که در کدام نقطه این جهان پهناور از دنیا رفته، اطلاع دقیقى در دست نیست. اما ممکن است او هم مانند شمارى از محدثان قمى که در جوار حرم [[حضرت فاطمه معصومه علیها السلام|حضرت فاطمه معصومه]] سلام الله علیها آرمیده اند، صورت بر بالین این تربت پاک نهاده باشد.
+
نشانه ها حکایت از آن دارد که محمد بن حسن اشعری قمی تا سال ۲۲۰ هـ.ق در قید حیات بوده است؛ همان سالى که [[امام جواد]] علیه‌السلام به شهادت رسیدند؛ اما بعد از این تاریخ، در این که چند سال دیگر زندگى کرده، یا در کدامین سال یا این که در کجا وفات یافته، اطلاع دقیقى در دست نیست. اما ممکن است او هم مانند شمارى از محدثان قمى که در جوار حرم [[حضرت فاطمه معصومه علیها السلام|حضرت فاطمه معصومه]] علیهاالسلام آرمیده اند، صورت بر بالین این تربت پاک نهاده باشد.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
(۱). [[رجال نجاشی|رجال نجاشى]]، ص ۷۶، طبع داورى قم؛ رجال، شیخ، ص ۳۹۱؛ فهرست، شیخ طوسى، ص ۷۶ و ص ۷۳؛ جامع الروات؛ ج ۲، ص ۸۹؛ [[تنقيح المقال فى علم الرجال|تنقیح المقال]]، ج ۳، ص ۹۹؛ [[ريحانة الادب|ریحانه الادب]]، ج ۳، ص ۲۵۳؛ [[مجمع الرجال]]، قهپایى، ج ۵، ص  ۱۸۱؛ معجم الرجال الحدیث، ج ۱۵، ص ۲۰۰؛ قاموس الرجال، ج ۹، ص ۱۸۷.
 
 
(۲). درباره خاندان اشعرى نگاه شود به همین مجموعه ستارگان حرم: ج ۵، ص  ۲۱۰ و ج  ۷، ص  ۳۰۳ و ج  ۴، ص  ۶۱.
 
 
(۳). رجال، نجاشى، ص ۷۶؛ تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹؛ حاشیه بر مجمع الرجال، ج  ۳، ص ۵۷؛ قاموس الرجال، ج ۹، ص ۱۸۷.
 
 
(۴). [[لسان العرب]]، ماده ش، ج ۷، ص ۲۰۹؛ قاموس اللغه، ج ۳، ص ۴۱۵؛ تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹.
 
 
(۵). در موسوعه طبقات الفقهاء، ج ۳، ص ۲۵۵.
 
 
(۶). تنقیح المقال، استاد جعفر سبحانى، ج ۳، ص ۹۹.
 
 
(۷). تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹.
 
 
(۸). [[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة|معجم رجال الحدیث]]، ج ۱۵، ص ۲۰۱.
 
 
(۹). تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹.
 
 
(۱۰). [[رجال شیخ طوسی|رجال طوسى]]، ص ۳۹۱.
 
 
(۱۱). معجم الرجال، ص ۲۰۳، ج ۱۵.
 
 
(۱۲). [[الاستبصار|استبصار]]، شیخ طوسى، ج ۴، ص ۱۳۷؛ [[من لایحضره الفقیه]]، ج ۴، ص ۲۳۱.
 
 
(۱۳). معجم الرجال، ج ۱۵، ص ۲۰۰.
 
 
(۱۴). [[فهرست شیخ طوسی|فهرست]]، طوسى، ص ۱۱۶.
 
 
(۱۵). همان، ص ۷۶.
 
 
(۱۶). رجال، نجاشى، ص ۷۶.
 
 
(۱۷). همان، ص ۷۶.
 
 
(۱۸). معجم الرجال، ج ۱۵، ص ۲۰۴؛ جامع الروات، ج ۲، ص ۸۹؛ تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹؛ رجال، نجاشى، ص ۷۶؛ فهرست، شیخ طوسى، ص ۷۶؛ فروع کافى، ج ۴، ص ۷۷؛ اصول کافى، ج ۱، ص ۵۲؛ فروع کافى، ج ۳، ص ۳۹۹.
 
 
(۱۹). استبصار، ج ۴، ص ۱۳۷.
 
 
(۲۰). من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۳۱.
 
 
(۲۱). معجم الرجال، ج ۱۵، ص ۲۰۳.
 
 
(۲۲). [[الکافی|اصول کافى]]، ج ۱، ص ۵۳: «قال علیه‌السلام: حدّثوا عنها فانه حقّ».
 
 
(۲۳). فروع کافى، ج ۵، ص ۳۹۴: «فَکتَب بخطه: لاتکره ذالک والامر، امرها».
 
 
(۲۴). الاستبصار، ج ۵، ص ۱۳۷: «فقال علیه‌السلام: یجح عنه مابقى من ثلثه شىء...».
 
 
(۲۵). [[وسائل الشیعه]]، ج ۶، ص ۳۴۸، باب ۸، حدیث ۱: «فَکتَبَ بخطه: الخمس بعد المؤونه».
 
 
(۲۶). وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۱۶، حدیث ۳.
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*[[ستارگان حرم]]، ابوالحسن ربانى، جلد 9.
ابوالحسن ربانى، [[ستارگان حرم]]، جلد 9
+
[[رده:علمای قرن سوم]][[رده:راویان حدیث]][[رده:اصحاب امام کاظم علیه السلام]][[رده:اصحاب امام رضا علیه السلام]][[رده:اصحاب امام جواد علیه السلام]]
[[رده:علمای قرن سوم]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۰۱

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«محمد بن حسن اشعری قمی» از محدثان موثق شیعه در قرن سوم قمری و از یاران و راویان امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم‌السلام است. ==ولادت و نسب==خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند

محمد بن حسن قمی تقریباً در نیمه دوم سده دوم هجرى در خانه حسن بن ابى خالد که از خاندان پرآوازه اشعرى هاى قم به حساب مى آمد، پا به عرصه هستى نهاد؛ و چون در این خاندان با شرافت بالندگى یافت، به اشعرى قمى معروف شد.

لقب معروف و مشهور او «شنبوله» است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۱)رجال نجاشى، ص ۷۶؛ رجال، شیخ طوسى، ص ۳۹۱ در این که آیا این لقب، لقب اوست یا لقب پدرش، بین دانشوران دانش تراجم اختلاف نظر است؛ ولى آن گونه که از گزارش جمعى از بزرگان این دانش بدست مى آید، این لقب از آن خود این محدث بزرگوار است نه لقب پدرش. گفته اند: «این کلمه از واژه شنبله گرفته شده و شنبله به معناى در آغوش گرفتن است».خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۴)قاموس اللغه، ج ۳، ص ۴۱۵؛ تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹.

از دیدگاه عالمان

شیخ طوسى در رجال خود، او را یکی از یاران امام رضا علیه‌السلام مى داند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۱۰)رجال شیخ طوسی، ص ۳۹۱. اما آیت الله خوئى او را از یاران امام موسى بن جعفر و امام رضا و امام جواد علیهم‌السلام و از روایتگران شیعه معرفی کرده است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۱۱)معجم رجال الحدیث، ص ۲۰۳، ج ۱۵.

برخى از بزرگان سده هاى اخیر نیز، محمد اشعری قمی را ستوده اند؛ علامه مجلسى در کتاب وجیزه او را از محدثان نیکو حال به شمار مى آورد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشندتنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹.

علامه وحید بهبهانى که در شناخت رجال شیعه متبحر است، درباره اش مى گوید: از اخبار فراوان بدست مى آید که محمد بن حسن اشعرى قمى، وصى سعد بن سعد اشعرى قمى بوده است و این حکایتگر تشخص اخلاقى او از منظر عدالت و پاکى و صداقت است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۷)تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹.

علامه مامقانى نیز چنین مى نگارد: از مجموع بررسى ها بدست مى آید که او از نیکان است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۹)تنقیح المقال، ج ۳، ص ۹۹.

استادان

محمد بن حسن اشعرى هر چه را روایت مى کند، بدون واسطه از امامان معصوم علیهم‌السلام فراگرفته است. غیر از امامان، استادان کمترى براى او در کتاب هاى تراجم ذکر شده که شاید از پنج نفر تجاوز نکند:

  • محمد بن عبدالله بن سعد اشعرى قمى؛
  • عیسى بن عبدالله اشعرى قمى؛
  • زکریا بن آدم اشعرى قمى.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشندرجال نجاشى، ص ۷۶؛ فهرست شیخ طوسی، ص ۱۱۶؛ معجم الرجال، ج ۱۵، ص ۲۰۰.

شاگردان

چون این محدث توانمند، روایات زیادى را از امامان علیهم‌السلام فراگرفت، در نهایت خود در شمار محدثان و استادان بزرگ حدیث، واقع شد. به گونه اى که جمع زیادى از دانش طلبان و فقیهان شیعه به دور شمع وجود او گرد آمدند و از محضر پرفیض او بهره بردند. در اینجا به نام جمعى از آنان اشاره مى شود:

  • هیثم بن ابى مسروق؛
  • على بن سیف؛
  • حمزة بن ابى یعلى.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۱۸)رجال نجاشى، ص ۷۶؛ فهرست شیخ طوسى، ص ۷۶؛ معجم الرجال، ج ۱۵، ص ۲۰۴؛ جامع الروات، ج ۲، ص ۸۹.

جایگاه علمی و روایی

محمد بن حسن اشعری قمی یکى از نخبگان و سرسپردگان مکتب اهل بیت علیهم‌السلام و یکى از مروجان اندیشه و تفکر امامان معصوم علیهم‌السلام است. وى در فراگرفتن مسائل و احکام دینى به ائمه بزرگوار مراجعه مى کرد و دیگران را هم به این مسیر نورانى رهنمون مى شد؛ لذا درباره اش گفته اند: «کان یرجع و یرجع الناس الى ائمة اهل البیت علیهم السلام».خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۵)موسوعه طبقات الفقهاء، ج ۳، ص ۲۵۵. او بر این باور بود که تنها خانه اى که خانه حقیقت و اسلام ناب مى باشد، درگاه خاندان امامان شیعه است؛ زیرا دین و احکام آن منحصر در نزد آنان موجود است، نه دیگران که بیگانه از مکتب وحى هستند. در روایتى وى مى گوید: «بین دو تن از پسرعموهاى من در اموال مورد ارث اختلاف به وجود آمد. من به آنان گفتم: براى رفع این منازعه و اختلاف، به محضر امام علیه‌السلام نامه بنویسید و هر چه امام علیه‌السلام بفرمایند همان را انجام دهید».خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۲۱)معجم الرجال، ج ۱۵، ص ۲۰۳.

نقل حدیث بدون واسطه:

محمد بن حسن اشعرى، که در محیط دینى قم بر اساس باورهاى شیعه مى زیست، کم‌کم عشق و علاقه به اهل بیت در دل و جانش ریشه دوانید. همین گرایش پاک بود که او را از زادگاه خویش حرکت داد و باعث شد راه دور و دراز حجاز را بپیماید تا خویش را به سرچشمه هاى ایمان و نور و وحى برساند و از محضر امامان معصوم بهره ها ببرد. او در این راستا، گاهى نامه هاى شیعیان را به امامان مى رسانید و گاهى هم خودش مسائل و احکام دینى را از امام علیه‌السلام مى پرسید و جواب مى گرفت. با تعمق در روایاتى که از او در کتاب هاى حدیثى شیعه نقل شده است مى توان آنچه را گفته شد کاملاً اثبات کرد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۱۲)الاستبصار، شیخ طوسى، ج ۴، ص ۱۳۷؛ من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۳۱.

راوی مورد اعتماد:

آن گونه که اشاره شد، از برخى روایات برمى آید که این محدث جلیل، وصى سعد بن سعد اشعرى قمى بود. سعد قمى که یکى از محدثان موجه و برجسته شیعه است، در آخرین لحظات زندگى، محمد بن حسن اشعرى را وصى خود قرار داد، تا بعد از مرگش، بعضى از اعمال مذهبى را به نیابت از او انجام دهد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۱۹)الاستبصار، ج ۴، ص ۱۳۷.

ارتباط با امام:

آن گونه که از بعضى روایات بدست مى آید، این محدث بزرگوار، رابطه عمیقى با امامان علیهم السلام داشته است و وجود این رابطه در میان شیعیان قم مشهور بود. بر این اساس، شیعیان قم هنگامى که در مسائل دینی، با مشکلى برخورد مى کردند -به طورى که لازم بوده از امام معصوم حل مشکل را فراگیرند-، نامه هائى را خدمت امامان مى نوشته اند تا پاسخ هاى لازم را دریافت کنند. پیک برخى از این نامه ها، محمد بن حسن اشعرى بود. وى مى گوید: «بعضى از شیعیان قم به توسط من نامه هائى به محضر امام جواد علیه‌السلام مى فرستادند و مسائل خود را از امام سؤال مى کردند».خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۲۰)من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۳۱.

آثار و روایات

با این که محمد بن حسن اشعری قمی از بزرگان دانش حدیث است و در کتاب هاى حدیثى شیعه از او روایات فراوانى نقل شده، اما اثرى و تألیفى در این راستا از او به دست نیامده است.

در انتها برخی احادیث نقل شده از طریق او ذکر می شود:

آثار عالمان شیعه:

محمد بن حسن اشعرى مى گوید: به امام جواد علیه‌السلام عرض کردم: «جانم به فدایت! بزرگان دانشمندان شیعه از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام روایاتى نقل کرده اند؛ اما از آن رو که در آن روزگار تقیه شدیداً بر جامعه شیعه حاکم بود، محدثان شیعه کتاب هاى خویش را از مخالفین پنهان مى کردند و آن‌ها را به عنوان حدیث براى دیگران نشر نمى دادند؛ ولى اکنون همان کتاب ها به دست ما رسیده است. حالا چه باید کرد؟ به این کتاب ها اعتماد کنیم یا خیر؟ امام علیه‌السلام در پاسخ مى فرمایند: «حدّثوا عنها فانّه حقّ»؛ تمام روایات این کتاب ها را شما نقل کنید چون آن‌ها حق است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۲۲)اصول کافى، ج ۱، ص ۵۳:

اکراه در ازدواج:

محمد بن حسن اشعرى مى گوید: «یکى از پسرعموهایم به واسطه من، نامه اى به امام جواد علیه‌السلام نوشت و این سؤال را مطرح کرد که نظر آن امام بزرگوار درباره «دخترى که عمویش او را به عقد مردى درآورده، اما دختر چون به سن بلوغ رسید، به این ازدواج راضى نشد و از آن سر باز مى زند» چیست و در این صورت چه باید کرد؟ امام علیه‌السلام در جواب نامه چنین نوشتند: «لاتُکره ذالک والامر أمرها»؛ نباید او را به این ازدواج مجبور کرد، اختیار با خود اوست».خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۲۳)فروع کافى، ج ۵، ص ۳۹۴:.

انجام حج:

محمد بن حسن اشعرى مى گوید: «از امام جواد علیه‌السلام درباره مردى سؤال کردم که هنگام مردن، وصیت مى کند تا از طرف او حجى انجام دهند؛ ولى چگونگى انجام آن را مشخص نکرده است. امام علیه‌السلام در پاسخ چنین مرقوم مى فرمایند: «یحجّ عنه مابقى من ثُلثه شىء...»؛ با آنچه از ثلث مال او باقى مانده براى او حج بجا آورند».خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۲۴)الاستبصار، ج ۵، ص ۱۳۷.

خمس بعد از مخارج زندگى:

مى گوید: «جمعى از شیعیان به حضرت امام جواد علیه‌السلام نامه اى نوشتند و از آن بزرگوار سؤال کردند که آیا وجوب خمس بر تمام سودى است که انسان از کسب و کار به دست مى آورد، چه کم و چه زیاد؟ و آیا بر تمام مشاغل و صنعت ها خمس تعلق مى گیرد؟ براى ما روشن فرمائید که چگونه باید خمس اموال خویش را بپردازیم؟ «فَکتَبَ بخطه: الخمس بعد المؤونه». امام در پاسخ چنین نگاشتند: دادن خمس بعد از مخارج زندگى است (آنچه را که در امور مربوط به زندگى خرج کرده اید خمس ندارد، آنچه زیاد مى آید و بر آن سال مى گذرد خمس دارد).خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۲۵)وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۳۴۸، باب ۸، حدیث ۱.

اثبات اول ماه رمضان:

با واسطه از امام صادق علیه‌السلام روایت مى کند که فرمودند: «از هنگامى که در اول ماه رجب، ماه دیده مى شود ۵۹ روز بشمار و آنگاه ششمین روز را به عنوان اول ماه رمضان، روزه بگیر».خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ یادکردهای بدون نام باید محتوا داشته باشند(۲۶)وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۱۶، حدیث ۳.

وفات

نشانه ها حکایت از آن دارد که محمد بن حسن اشعری قمی تا سال ۲۲۰ هـ.ق در قید حیات بوده است؛ همان سالى که امام جواد علیه‌السلام به شهادت رسیدند؛ اما بعد از این تاریخ، در این که چند سال دیگر زندگى کرده، یا در کدامین سال یا این که در کجا وفات یافته، اطلاع دقیقى در دست نیست. اما ممکن است او هم مانند شمارى از محدثان قمى که در جوار حرم حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام آرمیده اند، صورت بر بالین این تربت پاک نهاده باشد.

پانویس

منابع