شیخ محمد نهاوندی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «شیخ محمد نهاوندى (1291-1371 ق) آیت الله محمّد نهاوندى، فرزند آیت الله حاج شیخ عبد...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
شیخ محمد نهاوندى (1291-1371 ق)
+
«آیت الله شیخ محمد نهاوندى» (1291-1371 ق) فرزند [[شیخ عبدالرحیم نهاوندی|شیخ عبدالرحیم نهاوندى]]، فقیه، مفسر و شاعر بزرگوار [[شیعه]] و از شاگردان [[آخوند خراسانى]] و [[سید اسماعیل صدر]] بود. تفسیر «[[نفحات الرحمان فی تفسیر القرآن (کتاب)|نفحات الرحمان فى تفسیر القرآن]]» از مشهورترین آثار اوست.
  
 +
== ولادت و خاندان ==
 +
محمّد نهاوندى، فرزند [[شیخ عبدالرحیم نهاوندی|شیخ عبدالرحیم نهاوندى]] در پانزدهم [[ماه رجب|رجب]] سال 1291 ق. در [[نجف اشرف]] متولّد شد. کودکى و نوجوانى اش در سایه تربیت پدرى عالم، ادیب و با تقوى گذشت. چهار ساله بود که به همراه پدر به قصد زیارت [[امام رضا علیه السلام|حضرت رضا]] (علیه السلام) به [[مشهد]] آمد. پدر وى به هنگام بازگشت از مشهد، به تقاضاى روحانیون و علماى [[تهران]] در این شهر ساکن شد.
  
آیت الله محمّد نهاوندى، فرزند آیت الله حاج شیخ عبدالرحیم نهاوندى مى باشد.  
+
محمّد نهاوندى در سال 1304 ق. در سیزده سالگى، پدرش را از دست داد و سرپرستى او به عهده برادر بزرگوارش، شیخ محمدحسن قرار گرفت.
  
وى در پانزدهم رجب سال 1291 ق. در نجف اشرف متولّد شد. کودکى و نوجوانى اش در سایه تربیت پدرى ادیب و با تقوى گذشت.
+
== تحصیل و استادان ==
 +
شیخ محمّد نهاوندى، [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[حکمت]] را نزد برادرش محمدحسن و علماى [[تهران]] به پایان رساند و با اشتیاق تمام به ادامه تحصیل همّت گماشت. وى در سال 1317 ق. به اتّفاق برادرش تهران را به قصد [[مشهد]] ترک نمود و در حوزه درس برادرش و دیگر عالمان و بزرگان آن دیار حاضر شد و بهره ها برد و در همان تاریخ، بعضى از مراجع و استادان بزرگوارش، [[اجتهاد]] وى را تصدیق نمودند.
  
چهار ساله بود که به همراه پدر به قصد زیارت حضرت رضا (علیه السلام) به مشهد آمد. پدر وى به هنگام بازگشت از مشهد، به تقاضاى روحانیون و علماى تهران در این شهر ساکن شد.
+
شیخ محمّد، در سال 1244 ش. به قصد تکمیل تحصیلات دینى و استفاده از محضر بزرگان، از مشهد آهنگ مهاجرت به [[کربلا]] و [[نجف]] کرد. وى ابتدا مدتى در کربلا در جوار مرقد مطهّر [[سیدالشهداء]] (علیه السلام) اقامت نمود و از درس آیت الله [[سید اسماعیل صدر|سید اسماعیل صدر اصفهانى]] استفاده کرد، سپس به نجف اشرف هجرت نمود و از استادان فقه و اصول این حوزه بهره ها برد و توشه ها اندوخت تا آنجا که از شاگردان به نام [[آخوند خراسانى]] (1329 ق) - صاحب [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] - گردید.
  
او در سال 1304 ق. در سن سیزده سالگى، پدرش را از دست داد و سرپرستى او به عهده برادر بزرگوارش، شیخ محمّد حسن قرار گرفت.
+
او مدتى نیز در [[سامرا]] از درس آیت الله [[میرزا محمد تقی شیرازی|میرزا محمدتقى شیرازى]] استفاده نمود و پس از طى مراحل عالى و کمالات اجتهادى در علوم عقلى و نقلى، در اواخر سال 1330 ق. به علت کسالت و سکته قلبى برادرش، به مشهد بازگشت و در همان شهر ساکن شد.
  
هجرت
+
برخی دیگر از اساتید نامدار او عبارتند از: آیت الله [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم یزدى]] (1248-1337 ق)، آیت الله [[شیخ حسنعلی تهرانی|شیخ حسنعلى تهرانی]] (م، 1325 ق)، [[میرزا حسین خلیلی تهرانی|شیخ حسین بن خلیل خلیلى]] (۱۳۲۶-۱۲۳۰ ق) و [[شیخ عبدالله مازندرانی|شیخ عبدالله مازندرانى]] (۱۳۳۰-۱۲۵۶ ق).
  
شیخ محمّد، فقه، اصول و حکمت را نزد علماى تهران و برادرش به پایان رساند و با اشتیاق تمام به ادامه تحصیل همّت گماشت. وى در سال 1317 ق. به اتّفاق برادرش تهران را به قصد مشهد ترک نمود و در حوزه درس برادرش و دیگر عالمان و بزرگان آن دیار حاضر شد و بهره ها برد و در همان تاریخ، بعضى از مراجع و استادان بزرگوارش، اجتهاد وى را تصدیق نمودند.
+
آیت الله نهاوندى ایّامى را نیز به تدریس در مدرسه علمیه میرزا جعفر و تألیف کتاب و پاسخ به مسایل و مشکلات دینى مردم اختصاص داد. یکی از شاگردان برجسته ایشان که مردم ایران سالهای متمادی با سخنرانیهای ایشان انس و ممارست داشتند. دانشمند معروف و واعظ نامی مرحوم شیخ حسینعلی راشد، (متولّد 1284 و م 1359 ه. ش)، بودند.
  
شیخ محمّد، در سال 1244 ش. به قصد تکمیل تحصیلات دینى و استفاده از محضر بزرگان از مشهد آهنگ مهاجرت به کربلا و نجف کرد.
+
آیت الله نهاوندى از شاهدان عینى به توپ بستن [[حرم امام رضا علیه السلام|حرم مطهّر رضوى]] در سال 1330 ق. بود و در آخرین صفحات کتاب «زبدة المصایب» خود، ضمن مدح [[امام رضا]] (علیه السلام) به این رویداد ناگوار اشاره کرده است.
  
وى ابتدا مدتى در کربلا در جوار مرقد مطهّر سیّد الشهداء (علیه السلام) اقامت نمود و از درس آیت الله سید اسماعیل صدر اصفهانى استفاده کرد، سپس به نجف اشرف هجرت نمود و از استادان فقه و اصول این حوزه بهره ها برد و توشه ها اندوخت تا آنجا که از شاگردان به نام آخوند خراسانى (1329 ق.) - صاحب کفایة الاصول - گردید.
+
آیت الله نهاوندى با مسایل سیاسى بیگانه نبود؛ وی با آیت الله [[سید ابوالقاسم کاشانی|سید ابوالقاسم کاشانى]] (1381 ق) روابط نزدیکى داشت و هرگاه به تهران مى رفت، به منزل ایشان وارد مى شد.
  
او مدتى نیز در سامرا از درس آیت الله میرزا محمّد تقى شیرازى استفاده نمود و پس از طى مراحل عالى و کمالات اجتهادى در علوم عقلى و نقلى، در اواخر سال 1330 ق. به علت کسالت و سکته قلبى برادرش، به مشهد بازگشت و در همان شهر ساکن شد.
+
== آثار و تألیفات ==
 +
برخی از تألیفات آیت الله نهاوندى عبارت است از:
  
آیت الله نهاوندى ایّامى را به تدریس در مدرسه علمیه میرزا جعفر و تألیف کتاب و پاسخ به مسایل و مشکلات دینى مردم اختصاص داد. وى از شاهدان عینى به توپ بستن حرم مطهّررضوى در سال 1330 ق. بود و در آخرین صفحات کتاب «زبدة المصایب» خود، ضمن مدح امام رضا(علیه السلام) به این رویداد ناگوار چنین اشاره کرده است:
+
1. تفسیر «[[نفحات الرحمان فی تفسیر القرآن (کتاب)|نفحات الرحمان فى تفسیر القرآن]]».
  
امام هشتم فرخنده زاده موسى *** که طاعتش ز حق، اوّل فریضه اهم است
+
2. ضیاء الأبصار فى مباحث الخیار.
  
ولى مطلق حق، حکمران عالم قدس *** امیر ملک عرب، شاه کشور عجم است
+
3. سراج النهج، در مسائل [[عمره]] و [[حج]].
  
نهاوندى پس از این ابیات، با دلى پردرد و جانى سوخته، به حادثه تکان دهنده به توپ بستن و تاراج حرم از سوى قواى رو س، چنین اشاره مى کند:
+
4. [[حاشیه]] بر کتاب الصلاة آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]].
 
 
تنها مگر تو نیى حکمران ملک وجود *** مگر نه ز امر تو، امر زمانه منتظم است
 
 
 
زخاک توس، به چشم پرآب سربردار *** نگر که لشگر اسلام، سرنگون علم است
 
 
 
اساس شرع، ز جور مسیحیان بر باد *** بناى دین، ز جفاى صلیب منهدم است
 
 
 
به صحن و قبّه نورانیت،رسیده ز توپ *** چه صدمه ها که دل جنّ و انس منهدم است
 
 
 
آیت الله نهاوندى با مسایل سیاسى بیگانه نبود. با آیت الله سیّد ابوالقاسم کاشانى(1381 ق.) روابط نزدیکى داشت و هر گاه به تهران مى رفت، به منزل ایشان وارد مى شد[4].
 
 
 
استادان
 
 
 
1. آیت الله حاج شیخ محمّد حسن نهاوندى(1276-1329ق.).
 
 
 
همان گونه که ذکر شد، وى برادر شیخ محمّد نهاوندى بوده است.
 
 
 
2. آیت الله سیّد اسماعیل صدر اصفهانى.
 
 
 
سید اسماعیل در سال 1258 ق. در اصفهان دیده به جهان گشود و پس از گذراندان دروس مقدماتى حوزه، به نجف اشرف مهاجرت نمود. بعد از مدتى جهت استفاده از درسهاى آیت الله میرزاى شیرازى به سامرا رفت و پس از رحلت میرزا، وارد حوزه علمیه کربلا شد و در این ایّام، مردم نزد ایشان آمده و درخواست انتشار رساله عملیه نمودند و آیت الله صدر اصفهانى هم رساله عملیه اش را براى مشتاقان منتشر ساخت. وى پس از سالها تلاش و کوشش و تربیت شاگردان بسیار، در سن 80 سالگى در 12 جمادى الاولى سال 1338 ق. در شهر کاظمین دیده از جهان فرو بست و به ملکوت اعلى پیوست[5].
 
 
 
3. آخوند خراسانى ( آیت الله ملاّ کاظم خراسانى ).(1255-1329 ق.)[6].
 
 
 
4. آیت الله سیّد محمّد کاظم یزدى (1248-1337 ق.)[7].
 
 
 
5. آیت الله میرزا محمّد تقى شیرازى(1258-1338 ق.)[8]،
 
 
 
6. آیت الله حاج شیخ حسن على تهرانى.
 
 
 
حاج شیخ حسن على تهرانى، فرزند حاج محمود تبریزى، از دانشوران قرن چهاردهم هجرى در مشهد رضوى بود. وى در شهر تهران متولّد شدو پس از خواندن مقدّمات و قسمتى از متون فقه و اصول، جهت ادامه تحصیل، به نجف اشرف مهاجرت نمود و از بزرگانى همچون، ملاّعلى نهاوندى و میرزا محمّد تقى شیرازى استفاده علمى نمود.
 
 
 
شیخ حسن على، بعد از مرگ میرزاى شیرازى(1312 ق.) در سال 1314 ق. به تهران برگشت، امّا مخالفت هاى او با رژیم قاجار موجب شد تا مورد اذیت و آزار قرار گیرد و به همین دلیل براى همیشه زادگاه خویش تهران را به قصد مشهد مقدّس ترک کرد و سال ها با پارسایى زیست و به تدریس فقه و اصول اهتمام ورزید و کراماتى از او به ظهور رسید.
 
 
 
سرانجام این عالم ربانى، صبح روز شنبه 14رمضان 1325 ق. به سراى ماندگار شتافت و پیکر پاکش در صفّه قوام شیرازى که پنجره آن به توحید خانه حرم امام رضا (علیه السلام) گشوده مى شود، به خاک سپرده شد[9].
 
 
 
7. شیخ اسماعیل ترشیزى.
 
 
 
شیخ اسماعیل از علماى معروف زمان خود بود. او نزد میرزاى شیرازى بزرگ در سامرا درس خواند و با شیخ حسنعلى تهرانى، روابط دوستانه اى داشت. در مشهد، به قضاوت و تدریس مشغول و در مسجد گوهرشاد، امام جماعت بود، در میان مردم از محبوبیت خوبى برخوردار بود و در سال 1320 ق. درگذشت[10].
 
 
 
8. حاج شیخ حسین بن خلیل خلیلى.
 
 
 
میرزا حسین در سال 1230 ق. متولّد شد و در نجف اشرف مشغول تحصیل فقه و اصول گردید و نزد بزرگانى چون برادرش ملاّعلى خلیلى، شیخ محمّدحسن نجفى (صاحب جواهر)، شیخ انصارى و. و میرزا خلیل طبیب تهرانى کسب علم نمود. او در کنار تحصیل به تدریس فقه و اصول مشغول بود.
 
 
 
وى از بعضى از علماى هم عصر خویش اجازه روایت داشت.
 
 
 
میرزا حسین، آخوند خراسانى و شیخ عبدالله مازندرانى، معروف به آیات ثلاث، بودند. میرزا حسین خلیلى از مقامات معنوى بالایى برخوردار بود.
 
 
 
او بعد از وفات میرزاى شیرازى، مرجع تقلید بعضى از شهرهاى شیعه نشین شد.
 
 
 
فرزندان وى، شیخ محمّد تقى، شیخ محمّد، شیخ مهدى، محمود و محمّد علىبودند[11]
 
 
 
9. شیخ عبدالله بن محمّد نصیر مازندرانى.
 
 
 
وى از مراجع و رهبران مشروطیت ایران بود. در سال 1219 ق. متولّد شد و پس از گذراندن مقدّمات، براى تکمیل تحصیلات به عراق رفت و در کربلا و نجف از محضر بزرگانى چون حاج شیخ زین العابدین مازندرانى،(1309 ق) فاضل ایروانى (1306 ق) و میرزا حبیب الله رشتى(1312 ق) استفاده نمود و به درجه اجتهاد نائل آمد.
 
 
 
اکثر مردم مازندران از ایشان تقلید مى کردند. او در حوادث سیاسى، همراه و همفکر آخوند خراسانى و میرزا حسین خلیلى بود.
 
 
 
تألیفات ایشان عبارتند از:
 
 
 
1. اهبه العباد لیوم المعاد(رساله).
 
 
 
2. حواشى بر جامع عباسى
 
 
 
3. رساله اى در وقف.
 
 
 
4. حاشیه اى بر متاجر[12].
 
 
 
10. على بن محمّد حائرى یزدى.
 
 
 
حائرى در یزد متولّد شد و براى تحصیل علوم دینى به اصفهان رفت. او از شاگردان شیخ محمّد تقى اصفهانى بود. وى بعد از مدتى تحصیل، به کربلا مهاجرت نمود و نزد فاضل اردکانى تا وصول به مقام اجتهاد، تحصیل نمود سپس به ایران بازگشت و درمشهد مقدّس اقامت گزید و به تدریس و اقامه جماعت و وظایف شرعیه اشتغال داشت. او در هنگام واقعه ى به توپ بستن حرم مطهّر رضوى (علیه السلام) به وسیله روس ها به ناچاربه یزد منتقل شد و در سال 1330 ق. به رحمت حق پیوست[13]
 
 
 
11. ملاّ لطفعلى که استاد اخلاق شیخ محمّد نهاوندى بود.
 
 
 
تألیفات
 
 
 
1. تفسیر «نفحات الرحمان فى تفسیر القرآن».
 
 
 
این اثر ارزنده و جاودانى، در چهار جلد رحلى با چاپ سنگى است که شامل تفسیر تمام قرآن کریم مى باشد و حاصل تلاش و کوشش مجدّانه و مشتاقانه او است زیرا این تفسیر، ابتدا با چهار سال تلاش به اتمام رسید امّا در یک آتش سوزى ناگهانى، سوخت و شیخ محمّد، با عزمى راسخ و تلاشى مجدّد به نوشتن درباره این تفسیر گران سنگ پرداخت و آن را به نحو مطلوب تر و شایسته ترى به پایان رسانید. یکى از ویژگى هاى این کتاب، استفاده از زبان فارسى و عربى مى باشد بدین صورت که در ابتداى هر صفحه از کتاب، چند سطر به زبان فارسى در توضیح آیات آمده است و سپس با زبان عربى، تفسیر آیات به صورت بسیار مفصل و با توجه به موضوعات ادبى، عرفانى و... به رشته تحریر در آمده است.
 
 
 
این تفسیر، جامع مسائل مرتبط با قرآن، مانند عرفان، اسباب نزول آیات، بیان نظم قضایا و اتفاقات، کلمات قرآنى، کشف معظلات و شرح اشارات مى باشد.
 
 
 
در تفسیر گران سنگ «نفحات الرحمان» ابتدا مقدمه سپس چهل «طرفه» و یک «خاتمه» آمده است طرفه ها اشاره به علوم قرآنى و مقدمه اى جهت آشنایى با علوم قرآنى است و خاتمه نیز اشاره به منابع مورد استفاده در تفسیر مذکور دارد تفسیر آیات از ابتداى سوره حمد تا پایان سوره ناس به شیوه «قال-اقول» شروع شده است بدین صورت که با آوردن کلمه قال، نظرات مفسرین سابق و هم عصر خود را آورده است و با آوردن کلمه اقول، پاسخ آن نظرات رابیان نموده است.
 
 
 
نسخه اى از این تفسیر در کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى در قم موجود مى باشد[14].
 
 
 
2. ضیاء الابصار فى مباحث الخیار.
 
 
 
3. سراج النهج در مسائل عمره و حج.
 
 
 
4. حاشیه اى بر کتاب صلاه مرحوم آیت الله العظمى شیخ عبدالکریم حائرى.
 
  
 
5. خلل الصّلاة.
 
5. خلل الصّلاة.
  
6. زبدة المصائب که دیوان شعرى است در مصیبت هایى که بر اهل بیت(علیهم السلام) وارد شده است این دیوان در سال 1374 ش. توسط انتشارات نهاوندى به چاپ رسید.
+
6. زبدة المصائب، که [[دیوان (شعر)|دیوان شعرى]] است در مصیبت هایى که بر [[اهل بیت]] (علیهم السلام) وارد شده است.
  
اشعار
+
== سجایاى اخلاقى ==
 +
آیت الله نهاوندى، انسانى [[متواضع]]، زنده دل و با نشاط بود و زندگى خود را با سادگى سپرى مى کرد و از تبذیر و [[اسراف]] پرهیز داشت و هیچ قیدى نسبت به نوع غذا یا چگونگى استراحت خویش نداشت. از ایشان، داستان ها و وقایع به یاد ماندنى بسیارى به یادگار مانده است که به گوشه هایى از آن ها اشاره مى گردد:
  
شیخ محمّد نهاوندى، فقیهى وارسته بود و در تمام عمر شریفش، به اهل بیت علیهم السلام، محبت مى ورزید. در رثاى ائمه(علیهم السلام) به سرودن مصیبت نامه اى به نام زبده «المصائب» پرداخت و در لابلاى اشعار وى، عشق و علاقه تابناک او به ساحت مقدّس ائمه هویدا مى باشد .
+
الف) توجه به قرآن کریم
  
آیت الله نهاوندى در شعر، «تجلّى» تخلص مى نمود و اشعار فارسى و عربى وى، داراى سبکى روان و ساده، همراه با مضامینى پر محتوا و قافیه اى موزون مى باشند.
+
یکى از خصوصیات بارز آیت الله نهاوندى توجه و عنایت خاص به کتاب هدایت گر و انسان ساز [[قرآن]] بود. او حافظ کل قرآن بود و هنگام استراحت، قرآن را در ذهن خود یاد مى کرد. وى هفت سال از عمر پربرکت خود را صرف نگارش [[تفسیر قرآن]] نمود.
  
مرثیه اى که معمولا به مناسبت شهادت حضرت فاطمه (علیها السلام) در مجالس سوگوارى خوانده مى شود از این عارف عاشق مى باشد و آن این مرثیه است:
+
ب) ارادت به اهل بیت (علیهم السلام)
  
على چون جسم زهرا را کفن کرد *** شقایق را نهان در یاسمن کرد
+
تقید شیخ محمّد نهاوندى نسبت به [[زيارت|زیارت]] ائمه اطهار (علیهم السلام) و برگزارى مجالس عزادارى و [[روضه خوانی|روضه خوانى]] و اعیاد مذهبى مثال زدنى بود. ایشان که در تمام عمر شریفش به اهل بیت علیهم السلام محبت مى ورزید، در رثاى [[ائمه]] (علیهم السلام) به سرودن مصیبت نامه اى به نام «زبدة المصائب» پرداخت و در لابلاى اشعار وى، عشق و علاقه تابناک او به ساحت مقدّس ائمه هویدا مى باشد. آیت الله نهاوندى در [[شعر]]، «تجلّى» [[تخلص]] مى نمود و اشعار فارسى و عربى وى، داراى سبکى روان و ساده، همراه با مضامینى پر محتوا و قافیه اى موزون مى باشند. [[مرثیه]] اى که معمولا به مناسبت شهادت [[حضرت فاطمه]] (علیها السلام) در مجالس سوگوارى خوانده مى شود از این عارف عاشق مى باشد و مطلع آن چنین است: «على چون جسم زهرا را کفن کرد *** شقایق را نهان در یاسمن کرد».
  
دو نور دیده اش از ره رسیدند *** به زارى جانب مادر دویدند
+
ج) عشق به علم و عالم
  
خود افکندند، بر آن جسم رنجور *** عیان شد، معنى نورٌ على نور
+
شیخ محمّد نهاوندى تا اواخر عمر، به قدرى تشنه علوم و معارف الهى بود که اگر مطالب تازه اى مى شنید، فورى آن را یادداشت کرده استفاده مى نمود. وى در میدان بحث مردى صبور و مبارز و در مصاحبت، فردى بسیار ملایم و آرام بود. در زندگى، عاشق مطالعه و تحقیق بودو اکثر اوقات خود را به مطالعه و تکمیل تألیفات خود مى گذراند. او نسبت به اهل علم، ارادت خاصى داشت و به سادات اهل علم فوق العاده احترام مى گذاشت.
  
که اى مادر تلّطف کن خدارا *** بغل بگشا و در بر گیر مارا
+
د) روابط اجتماعى و زندگانى داخلى
  
یتیمان را نوازش از وفا کرد *** ز نعش مادر، ایشان را جدا کرد
+
یکى دیگر از سجایاى اخلاقى وى که از آیت الله [[حسن‌علی مروارید|حسنعلى مروارید]] نقل شده، این است که وى فردى بسیار متواضع و از حیث زندگانى داخلى، بى نهایت ساده و بى آلایش بود و با وجود آن که مردم همواره به او مراجعه مى کردند، در تمام عمر خویش، با کمال [[قناعت]] زندگى کرد.
  
به روى نعش مادر، حال ایشان *** نموده قدسیان را دل پریشان
+
ه) مواظبت در تصرف سهم امام
  
به چرخ، افغان ایشان شورش انداخت *** که آن شورش، قیامت را عیان ساخت[15].
+
شهید محراب آیت الله [[سید عبدالحسین دستغیب]]، از ایشان چنین نقل مى کند: «مرحوم حاج شیخ محمّد نهاوندى، شبى در عالم رؤیا مى بیند در [[مشهد]] رضوى (علیه السلام) مى باشد و به زیارت آن حضرت نائل شده، در سمت بالاى سر حضرت، چهره نورانى [[امام زمان]] (علیه السلام) را مشاهده کرده و به خاطر خود مى گذراند حال که از آقایان مراجع اجازه تصرف در سهم امام زمان (علیه السلام) را دارد، از خود ایشان نیز اجازه بگیرد. خدمت آن حضرت مشرف شده، پس از بوسیدن دست مبارک، حضرت مبلغى را جهت تصرف به ایشان اجازه مى دهند. پس از گذشت سالیان متمادى، آیت الله نهاوندى به مشهد مشرف شده و در سمت بالا سر، همان جایى که در خواب به حضور حضرت مشرف شدند، [[آیت الله بروجردی|آیت الله بروجردى]] (م، 1380 ق) را مشاهده کرده و به یاد خواب خویش مى افتد و همان پرسش را از ایشان مى نماید و در کمال شگفتى مى بیند، مبلغى که اجازه داده مى شود، همان مبلغى بوده که امام زمان در خواب اجازه داده بودند و بدین گونه خوابش تعبیر مى شود.
  
سجایاى اخلاقى
+
و) مقام آیت الله نهاوندى در کلام مقام معظم رهبرى:
  
آیت الله نهاوندى، انسانى متواضع، فروتن، زنده دل و با نشاط بود و زندگى خود را با سادگى سپرى مى کرد و از تبذیر واسراف پرهیز داشت و هیچ قیدى نسبت به نوع غذا یا چگونگى استراحت خویش نداشت.
+
[[سید علی حسینی خامنه ای|حضرت آیت الله خامنه اى]] رهبر معظم انقلاب اسلامى در بیان سابقه علمى ایشان مى فرمایند: «... ما در مشهد از اوان کودکى با دو چهره ى علمى معروف نهاوندى آشنا شدیم، یکى مرحوم شیخ محمّد نهاوندى بود، پسر [[شیخ عبدالرحیم نهاوندی|شیخ عبدالرحیم نهاوندى]]، که او هم از ملاّهاى بزرگ تهران بود. مرحوم شیخ محمّد نهاوندى از اعلام و اساتید مشهد بود، که پدر من پیش ایشان درس خوانده بود، صاحب «[[نفحات الرحمان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر نهاوندى]]» که چهار جلد است. ایشان شاعر خوبى هم بوده است. بنده ایشان را دیده بودم و با پدرم به منزل ایشان رفته بودیم، بسیار مرد فاضل، عالم، روشنفکر، مجتهد و متفننى بود. دیگرى، مرحوم [[شیخ علی اکبر نهاوندی|شیخ على اکبر نهاوندى]] که در بین عامه مردم مشهد تقریباً شخص اوّل روحانى محسوب مى شد، الان هم شبستان نهاوندى [[مسجد گوهرشاد]] به اسم ایشان است...».
  
از ایشان، داستان ها و وقایع به یاد ماندنى بسیارى به یادگار مانده است که به گوشه هایى از آن ها اشاره مى گردد:
+
== وفات ==
 +
مرحوم حاج شیخ محمد نهاوندى، پس از پنجاه سال تلاش در راه نشر فرهنگ و معارف اسلامى، در سن 79 سالگى در 25 [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانى]] سال 1371 هجرى قمرى دیده از جهان فروبست و در دارالضیافه رضوى واقع در [[حرم امام رضا علیه السلام|حرم مطهر امام رضا]] (علیه السلام) مدفون گردید.
  
الف) عشق به علم و عالم
+
==منابع==
 
 
شیخ محمّد نهاوندى تا اواخر عمر، به قدرى تشنه علوم و معارف الهى بود که اگر مطالب تازه اى مى شنید، فورى آن را یادداشت کرده استفاده مى نمود. وى در میدان بحث مردى صبور و مبارز و در مصاحبت، فردى بسیار ملایم و آرام بود در زندگى، عاشق مطالعه و تحقیق بودو اکثر اوقات خود را به مطالعه و تکمیل تألیفات خود مى گذراند. او نسبت به اهل علم، ارادت خاصى داشت و به سادات اهل علم فوق العاده احترام مى گذاشت[16].
 
  
ب) توجه به قرآن و ائمه اطهار(علیهم السلام)
 
 
یکى از خصوصیات بارز آیت الله نهاوندى توجه و عنایت خاص به کتاب هدایت گر و انسان ساز قرآن بود او حافظ کل قرآن بود و هنگام استراحت، قرآن را در ذهن خود یاد مى کرد. وى هفت سال از عمر پربرکت خود را صرف نگارش تفسیر قرآن نمود.
 
 
تقیدشان نسبت به زیارت ائمه معصوم(علیهم السلام) و برگزارى مجالس عزادارى و روضه خوانى و اعیاد مذهبى مثال زدنى بود[17].
 
 
ج) روابط اجتماعى و زندگانى داخلى
 
 
یکى دیگر از سجایاى اخلاقى وى که از فرزندشان و حضرت آیت الله حسنعلى مرواریدنقل شده، این است که وى، فردى بسیار متواضع و از حیث زندگانى داخلى، بى نهایت ساده و بى آلایش بود و با وجود آن که مردم همواره به او مراجعه مى کردند، در تمام عمر خویش، با کمال قناعت زندگى کرد[18].
 
 
د) مواظبت در تصرف سهم امام
 
 
شهید محراب آیت الله سیّد عبدالحسین دستغیب، از ایشان چنین نقل مى کند:
 
 
«مرحوم حاج شیخ محمّد نهاوندى، شبى در عالم رؤیا مى بیند در مشهد رضوى (علیه السلام) مى باشد و به زیارت آن حضرت نائل شده، در سمت بالاى سر حضرت، چهره نورانى امام زمان «عج» را مشاهده کرده و به خاطر خود مى گذراند حال که از آقایان مراجع اجازه تصرف در سهم امام زمان (علیه السلام)را دارد، از خود ایشان نیز اجازه بگیرد. خدمت حضرت مشرف شده، پس از بوسیدن دست مبارک، حضرت مبلغى را جهت تصرف به ایشان اجازه مى دهند.
 
 
پس از گذشت سالیان متمادى، (آیت الله نهاوندى) به مشهد مشرف شده و در سمت بالا سر، همان جایى که در خواب به حضور حضرت مشرف شدند، آیت الله العظمى بروجردى(1380 ق) را مشاهده کرده و به یاد خواب خویش مى افتد و همان پرسش را از ایشان مى نماید و در کمال شگفتى مى بیند، مبلغى که اجازه داده مى شود، همان مبلغى بوده که حضرت در خواب اجازه داده بودند و بدین گونه خوابش تعبیر مى شود[19].
 
 
ذ ـ مقام علمى شیخ محمّد نهاوندى در کلام مقام معظم رهبرى:
 
 
حضرت آیت الله العظمى خامنه اى رهبر معظم انقلاب اسلامى در بیان سابقه علمى ایشان مى فرمایند:
 
 
«... ما در مشهد از اوان کودکى با دو چهره ى علمى معروف نهاوندى آشنا شدیم، یکى مرحوم شیخ محمّد نهاوندى بود، پسر شیخ عبدالرحیم نهاوندى، که او هم از ملاّهاى بزرگ تهران بود. مرحوم شیخ محمّد نهاوندى از اعلام و اساتید مشهد بود، که پدر من پیش ایشان درس خوانده بود، صاحب «تفسیر نهاوندى» که چهار جلد است. ایشان شاعر خوبى هم بوده است. بنده ایشان را دیده بودم و با پدرم به منزل ایشان رفته بودیم، بسیار مرد فاضل، عالم، روشنفکر، مجتهد و متفننى بود.
 
 
دیگرى، مرحوم آقا شیخ على اکبر نهاوندى که در بین عامه ى مردم مشهد تقریباً شخص اوّل روحانى محسوب مى شد، الان هم شبستان نهاوندى مسجد گوهرشاد به اسم ایشان است...»[20]
 
 
وفات
 
 
حاج شیخ محمّد نهاوندى، پس از پنجاه سال تلاش در راه نشر فرهنگ و معارف اسلامى، در سن 79 سالگى در 25 ربیع الثانى سال 1371 هجرى قمرى دیده از جهان فروبست و در دارالضیافه رضوى (علیه السلام) واقع در حرم مطهّر حضرت ثامن الحجج مدفون گردید.
 
 
==منابع==
 
 
*"شیخ محمد نهاوندی"، پژوهشکده باقرالعلوم علیه‌السلام، نوشته على مصباح.
 
*"شیخ محمد نهاوندی"، پژوهشکده باقرالعلوم علیه‌السلام، نوشته على مصباح.

نسخهٔ ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۹

«آیت الله شیخ محمد نهاوندى» (1291-1371 ق) فرزند شیخ عبدالرحیم نهاوندى، فقیه، مفسر و شاعر بزرگوار شیعه و از شاگردان آخوند خراسانى و سید اسماعیل صدر بود. تفسیر «نفحات الرحمان فى تفسیر القرآن» از مشهورترین آثار اوست.

ولادت و خاندان

محمّد نهاوندى، فرزند شیخ عبدالرحیم نهاوندى در پانزدهم رجب سال 1291 ق. در نجف اشرف متولّد شد. کودکى و نوجوانى اش در سایه تربیت پدرى عالم، ادیب و با تقوى گذشت. چهار ساله بود که به همراه پدر به قصد زیارت حضرت رضا (علیه السلام) به مشهد آمد. پدر وى به هنگام بازگشت از مشهد، به تقاضاى روحانیون و علماى تهران در این شهر ساکن شد.

محمّد نهاوندى در سال 1304 ق. در سیزده سالگى، پدرش را از دست داد و سرپرستى او به عهده برادر بزرگوارش، شیخ محمدحسن قرار گرفت.

تحصیل و استادان

شیخ محمّد نهاوندى، فقه و اصول و حکمت را نزد برادرش محمدحسن و علماى تهران به پایان رساند و با اشتیاق تمام به ادامه تحصیل همّت گماشت. وى در سال 1317 ق. به اتّفاق برادرش تهران را به قصد مشهد ترک نمود و در حوزه درس برادرش و دیگر عالمان و بزرگان آن دیار حاضر شد و بهره ها برد و در همان تاریخ، بعضى از مراجع و استادان بزرگوارش، اجتهاد وى را تصدیق نمودند.

شیخ محمّد، در سال 1244 ش. به قصد تکمیل تحصیلات دینى و استفاده از محضر بزرگان، از مشهد آهنگ مهاجرت به کربلا و نجف کرد. وى ابتدا مدتى در کربلا در جوار مرقد مطهّر سیدالشهداء (علیه السلام) اقامت نمود و از درس آیت الله سید اسماعیل صدر اصفهانى استفاده کرد، سپس به نجف اشرف هجرت نمود و از استادان فقه و اصول این حوزه بهره ها برد و توشه ها اندوخت تا آنجا که از شاگردان به نام آخوند خراسانى (1329 ق) - صاحب کفایة الاصول - گردید.

او مدتى نیز در سامرا از درس آیت الله میرزا محمدتقى شیرازى استفاده نمود و پس از طى مراحل عالى و کمالات اجتهادى در علوم عقلى و نقلى، در اواخر سال 1330 ق. به علت کسالت و سکته قلبى برادرش، به مشهد بازگشت و در همان شهر ساکن شد.

برخی دیگر از اساتید نامدار او عبارتند از: آیت الله سید محمدکاظم یزدى (1248-1337 ق)، آیت الله شیخ حسنعلى تهرانی (م، 1325 ق)، شیخ حسین بن خلیل خلیلى (۱۳۲۶-۱۲۳۰ ق) و شیخ عبدالله مازندرانى (۱۳۳۰-۱۲۵۶ ق).

آیت الله نهاوندى ایّامى را نیز به تدریس در مدرسه علمیه میرزا جعفر و تألیف کتاب و پاسخ به مسایل و مشکلات دینى مردم اختصاص داد. یکی از شاگردان برجسته ایشان که مردم ایران سالهای متمادی با سخنرانیهای ایشان انس و ممارست داشتند. دانشمند معروف و واعظ نامی مرحوم شیخ حسینعلی راشد، (متولّد 1284 و م 1359 ه. ش)، بودند.

آیت الله نهاوندى از شاهدان عینى به توپ بستن حرم مطهّر رضوى در سال 1330 ق. بود و در آخرین صفحات کتاب «زبدة المصایب» خود، ضمن مدح امام رضا (علیه السلام) به این رویداد ناگوار اشاره کرده است.

آیت الله نهاوندى با مسایل سیاسى بیگانه نبود؛ وی با آیت الله سید ابوالقاسم کاشانى (1381 ق) روابط نزدیکى داشت و هرگاه به تهران مى رفت، به منزل ایشان وارد مى شد.

آثار و تألیفات

برخی از تألیفات آیت الله نهاوندى عبارت است از:

1. تفسیر «نفحات الرحمان فى تفسیر القرآن».

2. ضیاء الأبصار فى مباحث الخیار.

3. سراج النهج، در مسائل عمره و حج.

4. حاشیه بر کتاب الصلاة آیت الله شیخ عبدالکریم حائرى.

5. خلل الصّلاة.

6. زبدة المصائب، که دیوان شعرى است در مصیبت هایى که بر اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده است.

سجایاى اخلاقى

آیت الله نهاوندى، انسانى متواضع، زنده دل و با نشاط بود و زندگى خود را با سادگى سپرى مى کرد و از تبذیر و اسراف پرهیز داشت و هیچ قیدى نسبت به نوع غذا یا چگونگى استراحت خویش نداشت. از ایشان، داستان ها و وقایع به یاد ماندنى بسیارى به یادگار مانده است که به گوشه هایى از آن ها اشاره مى گردد:

الف) توجه به قرآن کریم

یکى از خصوصیات بارز آیت الله نهاوندى توجه و عنایت خاص به کتاب هدایت گر و انسان ساز قرآن بود. او حافظ کل قرآن بود و هنگام استراحت، قرآن را در ذهن خود یاد مى کرد. وى هفت سال از عمر پربرکت خود را صرف نگارش تفسیر قرآن نمود.

ب) ارادت به اهل بیت (علیهم السلام)

تقید شیخ محمّد نهاوندى نسبت به زیارت ائمه اطهار (علیهم السلام) و برگزارى مجالس عزادارى و روضه خوانى و اعیاد مذهبى مثال زدنى بود. ایشان که در تمام عمر شریفش به اهل بیت علیهم السلام محبت مى ورزید، در رثاى ائمه (علیهم السلام) به سرودن مصیبت نامه اى به نام «زبدة المصائب» پرداخت و در لابلاى اشعار وى، عشق و علاقه تابناک او به ساحت مقدّس ائمه هویدا مى باشد. آیت الله نهاوندى در شعر، «تجلّى» تخلص مى نمود و اشعار فارسى و عربى وى، داراى سبکى روان و ساده، همراه با مضامینى پر محتوا و قافیه اى موزون مى باشند. مرثیه اى که معمولا به مناسبت شهادت حضرت فاطمه (علیها السلام) در مجالس سوگوارى خوانده مى شود از این عارف عاشق مى باشد و مطلع آن چنین است: «على چون جسم زهرا را کفن کرد *** شقایق را نهان در یاسمن کرد».

ج) عشق به علم و عالم

شیخ محمّد نهاوندى تا اواخر عمر، به قدرى تشنه علوم و معارف الهى بود که اگر مطالب تازه اى مى شنید، فورى آن را یادداشت کرده استفاده مى نمود. وى در میدان بحث مردى صبور و مبارز و در مصاحبت، فردى بسیار ملایم و آرام بود. در زندگى، عاشق مطالعه و تحقیق بودو اکثر اوقات خود را به مطالعه و تکمیل تألیفات خود مى گذراند. او نسبت به اهل علم، ارادت خاصى داشت و به سادات اهل علم فوق العاده احترام مى گذاشت.

د) روابط اجتماعى و زندگانى داخلى

یکى دیگر از سجایاى اخلاقى وى که از آیت الله حسنعلى مروارید نقل شده، این است که وى فردى بسیار متواضع و از حیث زندگانى داخلى، بى نهایت ساده و بى آلایش بود و با وجود آن که مردم همواره به او مراجعه مى کردند، در تمام عمر خویش، با کمال قناعت زندگى کرد.

ه) مواظبت در تصرف سهم امام

شهید محراب آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، از ایشان چنین نقل مى کند: «مرحوم حاج شیخ محمّد نهاوندى، شبى در عالم رؤیا مى بیند در مشهد رضوى (علیه السلام) مى باشد و به زیارت آن حضرت نائل شده، در سمت بالاى سر حضرت، چهره نورانى امام زمان (علیه السلام) را مشاهده کرده و به خاطر خود مى گذراند حال که از آقایان مراجع اجازه تصرف در سهم امام زمان (علیه السلام) را دارد، از خود ایشان نیز اجازه بگیرد. خدمت آن حضرت مشرف شده، پس از بوسیدن دست مبارک، حضرت مبلغى را جهت تصرف به ایشان اجازه مى دهند. پس از گذشت سالیان متمادى، آیت الله نهاوندى به مشهد مشرف شده و در سمت بالا سر، همان جایى که در خواب به حضور حضرت مشرف شدند، آیت الله بروجردى (م، 1380 ق) را مشاهده کرده و به یاد خواب خویش مى افتد و همان پرسش را از ایشان مى نماید و در کمال شگفتى مى بیند، مبلغى که اجازه داده مى شود، همان مبلغى بوده که امام زمان در خواب اجازه داده بودند و بدین گونه خوابش تعبیر مى شود.

و) مقام آیت الله نهاوندى در کلام مقام معظم رهبرى:

حضرت آیت الله خامنه اى رهبر معظم انقلاب اسلامى در بیان سابقه علمى ایشان مى فرمایند: «... ما در مشهد از اوان کودکى با دو چهره ى علمى معروف نهاوندى آشنا شدیم، یکى مرحوم شیخ محمّد نهاوندى بود، پسر شیخ عبدالرحیم نهاوندى، که او هم از ملاّهاى بزرگ تهران بود. مرحوم شیخ محمّد نهاوندى از اعلام و اساتید مشهد بود، که پدر من پیش ایشان درس خوانده بود، صاحب «تفسیر نهاوندى» که چهار جلد است. ایشان شاعر خوبى هم بوده است. بنده ایشان را دیده بودم و با پدرم به منزل ایشان رفته بودیم، بسیار مرد فاضل، عالم، روشنفکر، مجتهد و متفننى بود. دیگرى، مرحوم شیخ على اکبر نهاوندى که در بین عامه مردم مشهد تقریباً شخص اوّل روحانى محسوب مى شد، الان هم شبستان نهاوندى مسجد گوهرشاد به اسم ایشان است...».

وفات

مرحوم حاج شیخ محمد نهاوندى، پس از پنجاه سال تلاش در راه نشر فرهنگ و معارف اسلامى، در سن 79 سالگى در 25 ربیع الثانى سال 1371 هجرى قمرى دیده از جهان فروبست و در دارالضیافه رضوى واقع در حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) مدفون گردید.

منابع

  • "شیخ محمد نهاوندی"، پژوهشکده باقرالعلوم علیه‌السلام، نوشته على مصباح.