امتناع حضرت عباس از پذیرش امان نامه دشمن: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز (مهدی موسوی صفحهٔ تقویم: امتناع حضرت عباس و برادرانش از پذيرش امان نامه دشمن را به امتناع حضرت عباس از پذیرش امان نامه دشمن منتقل کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{تقویم|روز=9 محرم|سال=سال | + | {{تقویم|روز=9 محرم|سال=سال ۶۱ هجری قمری}} |
− | حضرت | + | [[ام البنین|حضرت اُمالبنین]] علیهاالسلام همسر [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیهالسلام، دارای چهار فرزند دلاور و رشید بود که همگی در رکاب برادر و امامشان حضرت [[امام حسین علیه السلام|ابیعبدالله الحسین]] علیهالسلام در [[کربلا]] حضور داشتند.<ref> الارشاد (شیخ مفید)، ص ۳۴۲.</ref> بزرگترین آنان [[حضرت عباس]] علیهالسلام، از شهرت بسزایی برخوردار بود و به خاطر چهره زیبا، قامت رشید، بهرهمندی از دلاوری، [[غیرت]]، تعهد و [[تقوا]]، به "قمر [[بنیهاشم]]" معروف و حضور وی در سپاه [[امام حسین]] علیهالسلام، برای دشمنان [[اهل بیت]] علیهمالسلام بسیار سنگین و زجرآور بود. بدین جهت، دشمن درصدد برآمد تا وی و برادرانش را از جبهه توحیدی امام حسین علیهالسلام گسسته و به جبهه [[باطل]] اموی ملحق کنند. |
− | [[ | + | به همین منظور، [[شمر|شمر بن ذی الجوشن کلابی]] که از قبیله [[ام البنین|امالبنین]] علیهاالسلام بود، مأموریت یافت که به حضرت عباس علیهالسلام و سه تن از برادرانش اماننامه دهد. وی، در عصر روز [[تاسوعا]] (نهم [[ماه محرم|محرم]]) به نزدیکی خیمهگاه امام حسین علیهالسلام رفت و با صدای بلند فریاد زد: خواهرزادگانم کجایند؟ |
− | + | امام حسین علیهالسلام که منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید، اگر چه او فاسق است ولیکن با شما قرابت و رابطه خویشاوندی دارد. حضرت عباس علیهالسلام به همراه سه تن از برادرانش [[عبد الله بن علی|عبدالله]]، [[جعفر بن علی|جعفر]] و [[عثمان بن علی|عثمان]] در نزد شمر حضور یافته و از او پرسیدند: حاجت تو چیست؟ | |
− | + | شمر گفت: شما خواهرزادگان منید. بدانید تا ساعاتی دیگر شعلههای جنگ برافروخته میگردد و از یاران [[امام حسین علیه السلام|حسین بن علی]] کسی زنده نمیماند. من برای شما اماننامهای از [[عمر بن سعد]] آوردم. شما از این ساعت در امان ما هستید، مشروط بر این که از یاری برادرتان حسین دست برداشته و سپاهش را ترک کنید. | |
− | + | حضرت عباس علیهالسلام که کانون غیرت و وفاداری بود، بر او فریاد زد و فرمود: بریده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و اماننامه تو. ای دشمن خدا! ما را فرمان میدهی که از یاری برادر و مولایمان حسین علیهالسلام دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان درآوریم. آیا ما را امان میدهی ولی برای فرزند [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله امانی نیست؟ شمر از پاسخ دندانشکن فرزندان امالبنین سلام الله علیها، ناامید و خشمناک شد و با سرافکندگی به خیمهگاه خویش برگشت.<ref> همان، ص ۴۴۰؛ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج ۴۴، ص ۳۹۱.</ref> | |
− | |||
− | حضرت عباس علیهالسلام | ||
− | |||
− | |||
+ | برخی از روایات، به جای شمر بن ذی الجوشن، شخصی به نام "عبدالله بن أبی محل بن حزام" برادرزاده امالبنین را نام بردهاند، که برای حضرت عباس علیهالسلام و برادرانش اماننامه برد، ولی با پاسخ منفی آنان روبرو گردید.<ref> معالم المدرستین (سید مرتضی عسکری)، ج ۳، ص ۱۰۵؛ الفتوح (ابن اعثم کوفی)، ص ۸۹۵.</ref> به هر روی، سپاه عمر بن سعد از این ترفند نیز طرفی نبست و نتوانست خللی در سپاه یکپارچه و مستحکم امام حسین علیهالسلام به وجود آورد. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | * مؤسسه تبیان، نرمافزار دایرةالمعارف چهارده معصوم علیهمالسلام. | |
− | |||
− | |||
[[رده:وقایع ماه محرم]] | [[رده:وقایع ماه محرم]] | ||
[[رده:سال ۶۱ هجری قمری]] | [[رده:سال ۶۱ هجری قمری]] | ||
− | |||
{{واقعه عاشورا}} | {{واقعه عاشورا}} |
نسخهٔ ۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۱
تقویم هجری قمری |
روز واقعه:9 محرم |
سال ۶۱ هجری قمری |
حضرت اُمالبنین علیهاالسلام همسر امیرالمؤمنین علیهالسلام، دارای چهار فرزند دلاور و رشید بود که همگی در رکاب برادر و امامشان حضرت ابیعبدالله الحسین علیهالسلام در کربلا حضور داشتند.[۱] بزرگترین آنان حضرت عباس علیهالسلام، از شهرت بسزایی برخوردار بود و به خاطر چهره زیبا، قامت رشید، بهرهمندی از دلاوری، غیرت، تعهد و تقوا، به "قمر بنیهاشم" معروف و حضور وی در سپاه امام حسین علیهالسلام، برای دشمنان اهل بیت علیهمالسلام بسیار سنگین و زجرآور بود. بدین جهت، دشمن درصدد برآمد تا وی و برادرانش را از جبهه توحیدی امام حسین علیهالسلام گسسته و به جبهه باطل اموی ملحق کنند.
به همین منظور، شمر بن ذی الجوشن کلابی که از قبیله امالبنین علیهاالسلام بود، مأموریت یافت که به حضرت عباس علیهالسلام و سه تن از برادرانش اماننامه دهد. وی، در عصر روز تاسوعا (نهم محرم) به نزدیکی خیمهگاه امام حسین علیهالسلام رفت و با صدای بلند فریاد زد: خواهرزادگانم کجایند؟
امام حسین علیهالسلام که منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید، اگر چه او فاسق است ولیکن با شما قرابت و رابطه خویشاوندی دارد. حضرت عباس علیهالسلام به همراه سه تن از برادرانش عبدالله، جعفر و عثمان در نزد شمر حضور یافته و از او پرسیدند: حاجت تو چیست؟
شمر گفت: شما خواهرزادگان منید. بدانید تا ساعاتی دیگر شعلههای جنگ برافروخته میگردد و از یاران حسین بن علی کسی زنده نمیماند. من برای شما اماننامهای از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان ما هستید، مشروط بر این که از یاری برادرتان حسین دست برداشته و سپاهش را ترک کنید.
حضرت عباس علیهالسلام که کانون غیرت و وفاداری بود، بر او فریاد زد و فرمود: بریده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و اماننامه تو. ای دشمن خدا! ما را فرمان میدهی که از یاری برادر و مولایمان حسین علیهالسلام دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان درآوریم. آیا ما را امان میدهی ولی برای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله امانی نیست؟ شمر از پاسخ دندانشکن فرزندان امالبنین سلام الله علیها، ناامید و خشمناک شد و با سرافکندگی به خیمهگاه خویش برگشت.[۲]
برخی از روایات، به جای شمر بن ذی الجوشن، شخصی به نام "عبدالله بن أبی محل بن حزام" برادرزاده امالبنین را نام بردهاند، که برای حضرت عباس علیهالسلام و برادرانش اماننامه برد، ولی با پاسخ منفی آنان روبرو گردید.[۳] به هر روی، سپاه عمر بن سعد از این ترفند نیز طرفی نبست و نتوانست خللی در سپاه یکپارچه و مستحکم امام حسین علیهالسلام به وجود آورد.
پانویس
منابع
- مؤسسه تبیان، نرمافزار دایرةالمعارف چهارده معصوم علیهمالسلام.
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |