تدبر در قرآن: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{عالی}}
 
{{عالی}}
تدبر به معنای تفکر و اندیشیدن در ورای ظواهر می‌باشد تا چهره باطنِ امور، جلوه‌گر شده عاقبتش برملا گردد. در قرآن و روایات بسیار به تدبر در قرآن ترغیب گردیده و افرادی که تدبر نمی نمایند مورد مذمت قرار گرفته اند.
+
«تدبّر» به معنای تفکر و اندیشیدن در ورای ظواهر می‌باشد تا چهره باطنِ امور، جلوه‌گر شده و عاقبتش برملا گردد. در [[قرآن|قرآن کریم]] و روایات، بسیار به تدبر در قرآن ترغیب شده و افرادی که تدبر نمی کنند مورد مذمت قرار گرفته اند.
  
==شناخت واژه تدبر==
+
==معنای تدبر==
  
«تَدَبُّر» از ریشه «دُبُر»، به معنی اندیشیدن در پشت و ماوراء امور می‌باشد که «ژرف اندیشی» و «عاقبت اندیشی» را نظر دارد که نتیجه‌اش «کشف حقایقی است که در ابتدایِ امر و نظرِ سطحی، به چشم نمی‌آمد».
+
تدبّر از ریشه «دُبُر»، يعنى توجّه به عاقبت و پايان و ماوراى چیزی و رسيدن به باطن آن چیز است<ref>تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر آملی، ج‌1، ص: 135.</ref> که «ژرف اندیشی» و «عاقبت اندیشی» را نظر دارد و نتیجه‌اش «کشف حقایقی است که در ابتدایِ امر و نظرِ سطحی، به چشم نمی‌آمد».
  
در «مفردات» می‌گوید: «التَّدبیرُ»: «التَفْکیرُ فی دُبُرِ الأُمُور» که معنی «تَدَبُّر» چنین خواهد بود: «التَّفَکُّرُ فی دُبُرِ الأُمُورِ»:(اندیشیدن در پشت امور).
+
[[راغب اصفهانی]] در «[[مفردات قرآن راغب (کتاب)|مفردات]]» می‌گوید: «التَّدبیرُ: التَفْکیرُ فی دُبُرِ الأُمُور»؛ «تَدَبُّر» اندیشیدن در پشت امور است.
  
«مختار الصحاح» می‌گوید: «التَّدبیرُ فی الأمْرِ»: «النَّظَرُ إِلی ما تَؤُلُ إلَیْهِ عاقِبَتُهُ» و «التَّدبُّرُ»: «التَّفَکُّر فیه» که «تدبیر»: «با دقت نگریستن به آنچه که عاقبتِ امر به آن بازمی‌گردد»، و «تدبر»: «تفکر در عاقبتِ امر» می‌باشد.
+
صاحب «مختار الصحاح» می‌گوید: «التَّدبیرُ فی الأمْرِ: النَّظَرُ إِلی ما تَؤُلُ إلَیْهِ عاقِبَتُهُ و التَّدبُّرُ: التَّفَکُّر فیه»؛ «تدبیر: با دقت نگریستن به آنچه که عاقبتِ امر به آن بازمی‌گردد، و تدبر: تفکر در عاقبتِ امر می‌باشد».
  
«مصباح المنیر» می‌گوید: الدُّبُر: خِلافُ القُبُلِ مِنْ کُلِّ شَیءٍ، وَ مِنْهُ یُقالُ لِآخِرِ الْأمْرِ دُبُرٌ وَ أصْلُهُ ما أدْبَرَ عَنْهُ الإِنْسانُ، و «تَدَبَّرْتُهُ تَدَبُّراً»: «نَظَرْتُ فی دُبُرِهِ وَ هُوَ عاقِبَتُهُ وَ آخِرُهُ» که «دُبُر» خلافِ جلو از هر چیز می‌باشد و از این رو به آخر امر «دُبُر» گفته می‌شود و اصل آن، هر آنچه انسان از آن اعراض نماید و به آن پشت کند و «تَدَبَّرتهُ تَدَبُّراً»، «در پشتِ آن با دقت نگریستم که عاقبت و آخرِ امر می‌باشد».
+
«مصباح المنیر» می‌گوید: «الدُّبُر: خِلافُ القُبُلِ مِنْ کُلِّ شَیءٍ، وَ مِنْهُ یُقالُ لِآخِرِ الْأمْرِ دُبُرٌ وَ أصْلُهُ ما أدْبَرَ عَنْهُ الإِنْسانُ، و تَدَبَّرْتُهُ تَدَبُّراً: نَظَرْتُ فی دُبُرِهِ وَ هُوَ عاقِبَتُهُ وَ آخِرُهُ»؛ «دُبُر» بر خلافِ جلو از هر چیز می‌باشد و از این رو به آخر امر «دُبُر» گفته می‌شود و اصل آن، هر آنچه انسان از آن اعراض نماید و به آن پشت کند و «تَدَبَّرتهُ تَدَبُّراً»، «در پشتِ آن با دقت نگریستم که عاقبت و آخرِ امر می‌باشد».
  
در «مجمع البیان»، «اساس البلاغه»، «غریب القرآن» سجستانی (م330ه) و «مجمع مقاییس اللغه» معانی مشابهی آمده است.
+
در «[[مجمع البیان]]»، «اساس البلاغه»، «غریب القرآن» سجستانی (م، 330 ق) و «[[معجم مقاییس اللغة (کتاب)|معجم مقاییس اللغه]]» معانی مشابهی آمده است.
 
 
==دعوت قرآن به تدبر==
 
در قرآن کلمه تدبر فقط در مورد قرآن به کار رفته است و انسان به تدبر در قرآن و آیات آن فراخوانده شده است:
 
 
 
{{متن قرآن|«أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا»}} [النساء/ 82].
 
 
 
آيا در قرآن تدبر نمی کنند؟ و اگر از جانب غير خدا بود در آن اختلافى بسيار مى ‌يافتند.
 
 
 
از آنجا که این آیه تدبر را موجب آن می داند که شخص تدبر کننده دریابد در بین آیات قرآن اختلافی وجود ندارد. بر می آید که گونه ای از تدبر، توجه متفکرانه به مجموع آیات قرآن (القران) است که باعث می شود خواننده قرآن هم معانی را دریابد و هم به این درک برسد که اختلافی در بین آیات قران وجود ندارد.
 
 
 
علامه طباطبائی ره در این مورد می گوید:
 
 
 
" تدبیر" به معناى اين است كه چيزى را بعد از چيز ديگر بگيريم و در مورد آيه شريفه به معناى تامل در يك آيه بعد از آيه‌ اى ديگر و يا تامل بعد تامل در یک آيه است، ليكن از آنجا كه غرض آيه شريفه بيان اين جهت است كه در قرآن كريم اختلافى نيست و قهرا بود و نبود اختلاف در بيش از يك آيه تصور دارد، لذا معنای اول يعنى تامل در آیه ای پس از آیه دیگر منظور عمده است، هر چند كه اين معنا معنای دوم را هم نفى نمى‌ كند.<ref> الميزان فى تفسير القرآن، ج‌5، ص: 19 </ref>
 
 
 
و علامه سید حیدر آملی در این باره می گوید: در تلاوت آيات قرآن هرگز نبايد بدون تدبّر و تأمّل رد شد زيرا آيات قرآن با تدبّر در آنها خودشان را نمايان مى‌كنند.
 
 
 
تدبّر در آيات هرگز معطّل شدن و توقّف بى ‌حركت و تفكّر نيست، تدبّر در آيات قرآن در واقع تفسير آيات به آيات ديگر است، تطبيق آيات با يكديگر و توأم با حركت فكرى است، در أثر تدبّر در آيات همسوئى و هماهنگى معاني و معارف آنها نمايان مى‌شود آنگاه انسان مى ‌تواند به معاني اصيل و ناب آيات قرآن دست يابد.<ref> تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر آملی، ج‌1، ص: 134 </ref>
 
 
 
قرآن در آیه دیگری هدف از نزول قرآن را تدبر در آیات آن و تذکر گرفتن از آن می داند : {{متن قرآن|«كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ»}} [ص/ 29]؛ قرآن کتاب بابرکتی است که آن را به سوی تو (ای پیامبر) فرستادیم تا (مردم) در آیات آن تدبّر کنند و برای خردمندان تذکّر است.
 
 
 
قرآن همه را به تدبر در خود فرا خوانده است. و بیان می دارد که در پرتو این تدبر هدایت می گیرند. و نیز می گوید که گمراهی به خاطر تدبر ننمودن در قرآن است یا تدبر می کند اما بر قلب او قفل خورده است:
 
 
 
{{متن قرآن|«أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»}} [محمّد/ 24].
 
 
 
آیا در قرآن تدبر نمی کنند یا بر قلب آنها قفل است؟
 
 
 
و مطابق با آیات دیگر قرآن کسی که به آیات الهی کافر شود و حقیقت را بپوشاند بر قلب او مهر می خورد:{{متن قرآن|«إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ * خَتَمَ اللَّهُ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‌ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‌ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ»}} (بقره/6 و 7)
 
  
 
==فرق تدبر با تفکر==
 
==فرق تدبر با تفکر==
 +
در فرق «تدبر و تفکر» ابی هلال عسکری در «فروق اللغویه» می‌گوید: «تدبر»، تصرف در قلب با نظر کردن در عواقب امور می‌باشد، اما «تفکر»، تصرف در قلب با نظر کردن در دلائل امور می‌باشد که «مجمع البیان» نیز همین نکته را ذکر می‌نماید: «التَّدَبُّرُ تَصَرُّفُ الْقًلْبِ بِالْنَّظَرِ إلَی الْعَواقِبِ، وَالتَّفَکُّرُ تَصَرُّفُ الْقَلْبِ بِالْنَّظرِ إلَی الدَّلائِلِ».
  
در فرق «تدبر و تفکر» ابی هلال عسکری در «فروق اللغویه» می‌گوید: «تدبر»، «تصرف در قلب با نظر کردن در عواقب امور» می‌باشد، اما «تفکر»، «تصرف در قلب با نظر کردن در دلائل امور» می‌باشد که «مجمع البیان» نیز همین نکته را ذکر می‌نماید: «التَّدَبُّرُ تَصَرُّفُ الْقًلْبِ بِالْنَّظَرِ إلَی الْعَواقِبِ، وَالتَّفَکُّرُ تَصَرُّفُ الْقَلْبِ بِالْنَّظرِ إلَی الدَّلائِلِ».
+
پس «تدبر» به معنی «تفکر و اندیشیدن در ورای ظواهر» می‌باشد تا چهره باطنِ امور، جلوه‌گر شده عاقبتش برملا گردد؛ «کاوشِ در باطن و توجه به نتایج و عواقب امر»، دو خصوصیتِ اساسیِ تدبر می‌باشد اما «تفکر» اعم از «بررسی ظواهر و بواطن امور» و اعم از «بررسی علل و اسباب امور و نتایج و عاقبت آن» می‌باشد. چرا که تفکر به راهیابی‌ها و کشف مجهولها، به طور مطلق نظر دارد.<ref>آیه 8 سوره روم به نتایج و اهداف خلقت نظر دارد: «أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی». و آیه 219 سوره بقره به اسباب و نتایج و ظاهر و باطن نظر دارد: «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْ‌آیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَالْ‌آخِرَهِ...».</ref>
 
 
پس «تدبر» به معنی «تفکر و اندیشیدن در ورای ظواهر» می‌باشد تا چهره باطنِ امور، جلوه‌گر شده عاقبتش برملا گردد؛ «کاوشِ در باطن و توجه به نتایج و عواقب امر»، دو خصوصیتِ اساسیِ تدبر می‌باشد اما «تفکر» اعم از «بررسی ظواهر و بواطن امور» و اعم از «بررسی علل و اسباب امور و نتایج و عاقبت آن» می‌باشد. چرا که تفکر به راهیابی‌ها و کشف مجهولها، به طور مطلق نظر دارد.<ref>آیه 8 [[سوره روم]] به نتایج و اهدافِ خلقت نظر دارد: «أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی». و آیه 219 [[سوره بقره]] به اسباب و نتایج و ظاهر و باطن نظر دارد: «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْ‌آیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَالْ‌آخِرَهِ...».</ref>
 
  
تلاش برای کشفِ عاقبت امور به ناچار انسان را از سطح به عمق می‌کشاند؛ این نکته در آیاتِ تدبر خصوصاً آیه 82 [[سوره نساء]] مورد نظر می‌باشد چرا که پی بردن به الهی بودنِ قرآن، نیاز به تعمق و ژرف اندیشی دارد والّا در نظرِ سطحی، آیات، مرکب از حروف و کلماتی است که عرب با آنها تکلم می‌نماید و تفاوتی در نظر سطحی و ابتدایی با کلام بشر ندارد، بیان نهج البلاغه نیز بر آن تأکید دارد که «خداوند اسلام را مغز قرار داد برای آنکه تدبر نماید»، «مغز» ماورایِ قشر و پوسته می‌باشد که با «تدبر» برملا می‌گردد.
+
تلاش برای کشفِ عاقبت امور به ناچار انسان را از سطح به عمق می‌کشاند؛ این نکته در آیاتِ تدبر خصوصاً [[آیه 82 سوره نساء]] مورد نظر می‌باشد چرا که پی بردن به الهی بودنِ قرآن، نیاز به تعمق و ژرف اندیشی دارد والّا در نظرِ سطحی، آیات، مرکب از حروف و کلماتی است که عرب با آنها تکلم می‌نماید و تفاوتی در نظر سطحی و ابتدایی با کلام بشر ندارد. بیان [[نهج البلاغه]] نیز بر آن تأکید دارد که «خداوند [[اسلام]] را مغز قرار داد برای آنکه تدبر نماید»، «مغز» ماورایِ قشر و پوسته می‌باشد که با «تدبر» برملا می‌گردد.
  
نکته دیگر آنکه «تدبر در قرآن» به «پیگیریِ سیر آیات، یکی پشتِ سرِ دیگری و دقت در باطنِ ارتباطِ آنها نیز نظر دارد، چرا که کشفِ انسجام و هماهنگی و عدمِ وجود اختلاف، نیازمند پیگیری و بررسی آیات در یک سوره و آیات یک سوره با کل [[قرآن]] دارد تا معلوم گردد کتابی که در طول 23 سال در فراز و نشیب هایِ زندگیِ پیامبر در شرایط بسیار متفاوت از یکدیگر، مطرح گشته است نمی‌تواند ساخته و پرداخته ذهنِ بشر بلکه هر موجود مادی باشد که پیوسته محکوم به تغییر و تحول و حرکت از نقض به سوی کمال نسبی خویش هستند.
+
نکته دیگر آنکه «تدبر در قرآن» به «پیگیریِ سیر آیات، یکی پشتِ سرِ دیگری و دقت در باطنِ ارتباطِ آنها نیز نظر دارد، چرا که کشفِ انسجام و هماهنگی و عدمِ وجود اختلاف، نیازمند پیگیری و بررسی آیات در یک [[سوره]] و آیات یک سوره با کل [[قرآن]] دارد تا معلوم گردد کتابی که در طول 23 سال در فراز و نشیب هایِ زندگیِ [[پیامبر]] در شرایط بسیار متفاوت از یکدیگر مطرح گشته است، نمی‌تواند ساخته و پرداخته ذهنِ بشر بلکه هر موجود مادی باشد که پیوسته محکوم به تغییر و تحول و حرکت از نقص به سوی کمال نسبی خویش هستند.
  
 
پس در امر «تدبر در قرآن»، «کاوش و اندیشه در کشفِ مفاهیم و روابطِ ناپیدای موجود در هر یک از آیات و ارتباط آیات با یکدیگر و آن آیات با آیاتِ دیگر سورِ قرآن» مدنظر می‌باشد.
 
پس در امر «تدبر در قرآن»، «کاوش و اندیشه در کشفِ مفاهیم و روابطِ ناپیدای موجود در هر یک از آیات و ارتباط آیات با یکدیگر و آن آیات با آیاتِ دیگر سورِ قرآن» مدنظر می‌باشد.
  
==اهمیّت تدبّر در قرآن در حین تلاوت==
+
==دعوت قرآن به تدبر==
 
+
در [[قرآن|قرآن کریم]] کلمه «تدبّر» فقط در مورد قرآن به کار رفته است و انسان به تدبر در قرآن و [[آیه|آیات]] آن فراخوانده شده است: {{متن قرآن|«أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا»}}<ref>النساء/ 82.</ref> آيا در قرآن تدبر نمی کنند؟ و اگر از جانب غير خدا بود در آن اختلافى بسيار مى ‌يافتند.
یکی از آداب تلاوت قرآن توجه به معانی قرآن و اندیشیدن در آیات آن است. به این معنا که هر مسلمانی موقعی که قرآن می‌خواند باید به معانی آیات توجه کند، پیام آیه را بفهمد و خود را مخاطب کلام خدا بداند تا زمینه عمل به آیات قرآن کریم را در خود فراهم سازد.
 
  
برای این منظور از هنگام شروع تلاوت (استعاذه) تا اتمام قرائت لازم است قاری قرآن افکار خود را متمرکز کند، به چیز دیگری جز قرآن و معانی آن فکر نکند. اصولاًَ خواندن قرآن بدون تدبر در آن، ارزش قابل توجهی ندارد؛ زیرا هدف از نزول قرآن، عمل به آیات آن است و توجه به معانی و تدبر در قرآن،‌ مقدمه و دریچه‌ای به سوی عمل است.
+
از آنجا که این آیه تدبر را موجب آن می داند که شخص تدبر کننده دریابد در بین آیات قرآن اختلافی وجود ندارد، بر می آید که گونه ای از تدبر، توجه متفکرانه به مجموع آیات قرآن است که باعث می شود خواننده قرآن هم معانی را دریابد و هم به این درک برسد که اختلافی در بین آیات قرآن وجود ندارد.  
  
[[امام علی]] علیه السلام درباره اهمیت تدبر در قرآن چنین می‌فرماید: «اَلا لاخَیْرَ فی قِراءَهٍ لَیْسَ فیها تَدَبُّر...».<ref>بحارالانوار، ج89، ص211.</ref> بدانید قرائتی که همراه با تدبّر نباشد، خیری در آن نیست.
+
[[علامه طباطبائی]] در این مورد می گوید: "تدبر" به معناى اين است كه چيزى را بعد از چيز ديگر بگيريم و در مورد آيه شريفه به معناى تامل در يك آيه بعد از آيه‌ اى ديگر و يا تامل بعد تامل در یک آيه است، ليكن از آنجا كه غرض آيه شريفه بيان اين جهت است كه در قرآن كريم اختلافى نيست و قهرا بود و نبود اختلاف در بيش از يك آيه تصور دارد، لذا معنای اول يعنى تامل در آیه ای پس از آیه دیگر منظور عمده است، هر چند كه اين معنا معنای دوم را هم نفى نمى‌ كند.<ref> الميزان فى تفسير القرآن، ج‌5، ص: 19 </ref>
  
==کلیدهای تدبّر در قرآن==
+
و علامه سید حیدر آملی در این باره می گوید: در [[تلاوت قرآن|تلاوت]] آيات قرآن هرگز نبايد بدون تدبّر و تأمّل رد شد زيرا آيات قرآن با تدبّر در آنها خودشان را نمايان مى‌كنند.
موارد زیر به عنوان کلیدهای تدبر در قرآن بیان شده است:
 
  
* 1. استفاده از قرآن های مترجم: کسانی که با زبان عربی آشنا نیستند برای پی بردن به معانی آیات می‌توانند از قرآن‌هایی که ترجمه دارد استفاده کنند. سعی کنند از ترجمه‌هایی بهره گیرند که عباراتش ساده، سلیس و روان باشد. پس از تهیه قرآنهای مترجم، برای پی بردن به معانی آیات می‌توان از دو روش بهره گرفت:
+
تدبّر در آيات هرگز معطّل شدن و توقّف بى ‌حركت و تفكّر نيست، تدبّر در آيات قرآن در واقع [[تفسیر قرآن|تفسير]] آيات به آيات ديگر است، تطبيق آيات با يكديگر و توأم با حركت فكرى است، در أثر تدبّر در آيات همسوئى و هماهنگى معاني و معارف آنها نمايان مى‌شود آنگاه انسان مى ‌تواند به معاني اصيل و ناب آيات قرآن دست يابد.<ref> تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر آملی، ج‌1، ص: 134 </ref>
  
الف. قبل از خواندن هر آیه ترجمه آن را بخوانند و در آن اندیشه کنند. سپس ترجمه آیه بعد و... به همین ترتیب تا پایان قرائت عمل کنند.
+
قرآن در آیه دیگری هدف از [[نزول قرآن]] را تدبر در آیات آن و تذکر گرفتن از آن می داند: {{متن قرآن|«كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ»}}؛<ref>ص/ 29.</ref> قرآن کتاب بابرکتی است که آن را به سوی تو (ای پیامبر) فرستادیم تا (مردم) در آیات آن تدبّر کنند و برای خردمندان تذکّر است.
  
ب. هر بار که می‌خواهند قرآن بخوانند مقداری (مثلاً یک یا دو صفحه) را معین کنند. قبل از شروع به قرائت، ترجمه‌های آیات انتخابی را به دقت مطالعه کنند، پس از بهره‌برداری و تدبّر در آن، قرائت قرآن را شروع کنند.
+
قرآن همه را به تدبر در خود فرا خوانده است. و بیان می دارد که در پرتو این تدبر هدایت می گیرند. و نیز می گوید که گمراهی به خاطر تدبر ننمودن در قرآن است یا تدبر می کند اما بر قلب او قفل خورده است: {{متن قرآن|«أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»}}<ref>محمّد/ 24.</ref> آیا در قرآن تدبر نمی کنند یا بر قلب آنها قفل است؟
  
* 2. ترتیل خواندن: منظور از ترتیل خوانی قرآن، صحیح خواندن و شمرده قرائت کردن آن است، در حالی که به معانی آیات توجه شود. یکی از راههای اندیشیدن و تدبر در قرآن، آرام و شمرده خواندن آن است که به ان روش «ترتیل» می‌گویند. ولی کم نیستند افرادی که سعی آنها موقع قرائت، به آخر سوره رسیدن است و جز آن فکر و ذکر دیگری ندارند.
+
و مطابق با آیات دیگر قرآن، کسی که به آیات الهی کافر شود و حقیقت را بپوشاند بر قلب او مهر می خورد:{{متن قرآن|«إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ * خَتَمَ اللَّهُ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‌ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‌ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ»}}.<ref>بقره/ 6 و 7.</ref>
  
این نوع قرائت قرآن فضیلت چندانی ندارد، بلکه پیشوایان اسلام آن را ناپسند شمرده‌اند. [[امام علی]] علیه السلام فرمود: از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله در مورد آیه {{متن قرآن|«وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»}} سؤال شد، حضرت فرمودند: «بَیِّنْهُ تَبْییناً وَلاتَهُذُّهُ هَذَّ الشِّعْرِ، قِفُوا عِنْدَ عَجائِبِهِ وَ جَرِّحُوا بِهِ الْقُلُوبَ وَلایَکُنْ هَمُّ اَحَدِکُمْ آخِرَ السُّورَهِ».<ref>کنز العمّال، ج2، ص205، روایت 3035.</ref>
+
==اهمیت تدبر در قرآن ==
  
آیات قرآن را به روشنی تلاوت نما و همچون شعر آن را به سرعت قرائت نکن، در برابر شگفتی هایش بایستید و دلهای خویش را به وسیله قرآن بشکنید و سعی هیچیک از شما رسیدن به آخر سوره نباشد.
+
یکی از آداب [[تلاوت قرآن]]، توجه به معانی [[قرآن]] و اندیشیدن در [[آیه|آیات]] آن است. به این معنا که هر مسلمانی موقعی که قرآن می‌خواند باید به معانی آیات توجه کند، پیام آیه را بفهمد و خود را مخاطب کلام خدا بداند تا زمینه عمل به آیات قرآن کریم را در خود فراهم سازد. برای این منظور از هنگام شروع تلاوت ([[استعاذه]]) تا اتمام قرائت لازم است قاری قرآن افکار خود را متمرکز کند، به چیز دیگری جز قرآن و معانی آن فکر نکند. اصولاً خواندن قرآن بدون تدبر در آن، ارزش قابل توجهی ندارد؛ زیرا هدف از نزول قرآن، عمل به آیات آن است و توجه به معانی و تدبر در قرآن،‌ مقدمه و دریچه‌ای به سوی عمل است. روایاتی در این باره وارد شده است، از جمله:
  
* 3. دوری از گناهان: قرآن کریم کتاب حق است و برای هدایت همه انسانها نازل شده است. یکی از زمینه‌های هدایت، تلاوت قرآن همراه با تدبّر است. ولی بعضی از انسانها بر اثر گناه، بر دلهایشان قفل‌هایی نهاده می‌شود و توفیق تدبّر در قرآن نصیبشان نمی‌شود.
+
* قال رسول الله صلي الله عليه و آله: ويلٌ لمن لاکها بين لحييه ولم يتدبّرها.<ref>مجمع البيان، ج2، ص554.</ref> [[پيامبر اکرم]] صلي الله عليه و آله فرمود: واي بر کسي که قرآن را در بين لبهاي خود لقلقه کند و در آن تدبر و تفکر نکند.
 +
* [[امام علی]] علیه السلام درباره اهمیت تدبر در قرآن چنین می‌فرماید: «اَلا لاخَیْرَ فی قِراءَهٍ لَیْسَ فیها تَدَبُّر...».<ref>بحارالانوار، ج89، ص211.</ref> بدانید قرائتی که همراه با تدبّر نباشد، خیری در آن نیست.
 +
* قال رسول الله صلّي الله عليه و آله: ما انعم الله علي عبدٍ بعد الايمان بالله افضل من العلم بکتاب الله والمعرفة بتأويله.<ref> بحارالأنوار، ج92، ص182.</ref> پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: خدا بعد از نعمت ايمان به خود، نعمتي بالاتر از علم به کتاب خدا و شناخت تأويل آن نداده.
 +
* [[امام صادق]] عليه السلام فرمود: يا مفضل لو تدبر القرآن شيعتنا لما شکوا في فضلنا...<ref>بحارالأنوار، ج53، ص25.</ref> اي مفضل، اگر شيعيان ما در قرآن تدبر کنند و بينديشند، هر آينه شک نمي کردند در بزرگي و فضل ما.
 +
* قال الامام الصادق عليه السلام في دعاء: اللهم نشرتُ عهدک و کتابک فاجعل نظري فيه عبادة و قراءتي فيه تفکراً و فکري فيه اعتباراً ولا تجعل قرائتي قراءةً لاتدبر فيها ولا تجعل نظري فيه غفلة.<ref>مصباح الانوار، ص141.</ref> امام صادق عليه السلام در دعايي فرمود: خدايا منتشر کردم عهد و کتاب تو را، پس قرار بده نگاه من را بر آن عبادت و خواندن مرا در آن با تفکر و انديشيدن و فکر من در آن را وسيله عبرت قرار ده و قرار نده خواندن من را خواندني که در آن تدبر و تفکر نباشد و قرار نده نگاه مرا در آن، نگاهي غافل و بي خبر (از عمق مطالب آن).
  
خداوند در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|«أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»}}؛<ref>[[سوره محمد]](47)، آیه 24.</ref> آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است.
+
==کلیدهای تدبر در قرآن==
 
+
موارد زیر به عنوان کلیدهای تدبر در قرآن بیان شده است:
دلبستگی به دنیا و گناه مانع توجه و تفکر در قرآن است. گناه، دل را قفل و می‌بندد همان طوری که درب‌های ظاهری با قفل آهنی بسته می‌شود. اگر کسی چشم دلش باز بود می‌تواند در قرآن تدبّر کند و معانی قرآن را در آن نفوذ دهد.
 
 
 
از خدای رحمان و رحیم می‌خواهیم به همه ما مسلمانان به خصوص پیروان [[اهل بیت]] علیهم السلام توفیق قرائت و تدبّر در قرآن عنایت فرماید و موانع تدبّر در قرآن را از سرِ راهِ آنان بردارد. {{متن قرآن|«فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»}}. ([[سوره مزمل]]، آیه20)
 
 
 
قال الامام الصادق عليه السلام: يا مفضل لو تدبر القرآن شيعتنا لما شکوا في فضلنا... <ref>بحارالأنوار، ج53، ص25.</ref>
 
  
==اهمیت تدبر در روایات==
+
*1. استفاده از [[ترجمه قرآن]]: کسانی که با زبان عربی آشنا نیستند برای پی بردن به معانی آیات می‌توانند از قرآن‌هایی که ترجمه دارد استفاده کنند. قبل از خواندن هر آیه ترجمه آن را بخوانند و در آن اندیشه کنند. سپس ترجمه آیه بعد و... به همین ترتیب تا پایان قرائت عمل کنند. هر بار که می‌خواهند قرآن بخوانند مقداری (مثلاً یک یا دو صفحه) را معین کنند. قبل از شروع به قرائت، ترجمه‌های آیات انتخابی را به دقت مطالعه کنند، پس از بهره‌برداری و تدبّر در آن، قرائت قرآن را شروع کنند.
  
[[امام صادق]] عليه السلام فرمود: اي مفضل، اگر شيعيان ما در قرآن تدبر کنند و بينديشند، هر آينه شک نمي کردند در بزرگي و فضل ما.
+
*2. به صورت [[ترتیل]] خواندن: منظور از ترتیل خوانی قرآن، صحیح خواندن و شمرده قرائت کردن آن است، در حالی که به معانی آیات توجه شود. یکی از راههای اندیشیدن و تدبر در قرآن، آرام و شمرده خواندن آن است که به آن روش «ترتیل» می‌گویند. ولی کم نیستند افرادی که سعی آنها موقع قرائت، به آخر سوره رسیدن است و جز آن فکر و ذکر دیگری ندارند. این نوع قرائت قرآن فضیلت چندانی ندارد، بلکه پیشوایان اسلام آن را ناپسند شمرده‌اند. [[امام علی]] علیه السلام فرمود: از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله در مورد آیه {{متن قرآن|«وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»}} سؤال شد، حضرت فرمودند: «بَیِّنْهُ تَبْییناً وَلا تَهُذُّهُ هَذَّ الشِّعْرِ، قِفُوا عِنْدَ عَجائِبِهِ وَ جَرِّحُوا بِهِ الْقُلُوبَ وَلایَکُنْ هَمُّ اَحَدِکُمْ آخِرَ السُّورَهِ».<ref>کنز العمّال، ج2، ص205، روایت 3035.</ref> آیات قرآن را به روشنی تلاوت نما و همچون شعر آن را به سرعت قرائت نکن، در برابر شگفتی هایش بایستید و دلهای خویش را به وسیله قرآن بشکنید و سعی هیچیک از شما رسیدن به آخر سوره نباشد.
  
قال رسول الله صلّي الله عليه و آله: ما انعم الله علي عبدٍ بعد الايمان بالله افضل من العلم بکتاب الله والمعرفة بتأويله.<ref> بحارالأنوار، ج92، ص182.</ref>
+
*3. دوری از گناهان: قرآن کریم کتاب حق است و برای هدایت همه انسانها نازل شده است. یکی از زمینه‌های هدایت، تلاوت قرآن همراه با تدبّر است. ولی بعضی از انسانها بر اثر [[گناه]]، بر دلهایشان قفل‌هایی نهاده می‌شود و توفیق تدبّر در قرآن نصیبشان نمی‌شود. خداوند در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|«أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»}}؛<ref>محمد / 24.</ref> آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است. دلبستگی به [[دنیا]] و گناه مانع توجه و تفکر در قرآن است. گناه، دل را قفل و می‌بندد همان طوری که درب‌های ظاهری با قفل آهنی بسته می‌شود. اگر کسی چشم دلش باز بود می‌تواند در قرآن تدبّر کند و معانی قرآن را در آن نفوذ دهد.
 
 
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: خدا بعد از نعمت ايمان به خود، نعمتي بالاتر از علم به کتاب خدا و شناخت تأويل آن نداده.
 
 
 
قال رسول الله صلي الله عليه و آله: ويلٌ لمن لاکها بين لحييه ولم يتدبّرها.<ref>مجمع البيان، ج2، ص554.</ref>
 
 
 
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: واي بر کسي که قرآن را در بين لبهاي خود لقلقه کند و در آن تدبر و تفکر نکند.
 
 
 
قال الامام الصادق عليه السلام في دعاء: اللهم نشرتُ عهدک و کتابک فاجعل نظري فيه عبادة و قراءتي فيه تفکراً و فکري فيه اعتباراً ولا تجعل قرائتي قراءةً لاتدبر فيها ولا تجعل نظري فيه غفلة.<ref>مصباح الانوار، ص141.</ref>
 
 
 
[[امام صادق]] عليه السلام در دعايي فرمود: خدايا منتشر کردم عهد و کتاب تو را، پس قرار بده نگاه من را بر آن عبادت و خواندن مرا در آن با تفکر و انديشيدن و فکر من در آن را وسيله عبرت قرار ده و قرار نده خواندن من را خواندني که در آن تدبر و تفکر نباشد و قرار نده نگاه مرا در آن، نگاهي غافل و بي خبر (از عمق مطالب آن).
 
 
 
قال الامام الصادق عليه السلام: المقريءُ بلا علم کالمعجب بلامال ولا مُلک يبغض الناس لفقره و يغبضونه لعُجبه فهو ابداً مخاصم للخلق في غير واجب و من خاصم الخلق فيما لم يؤمر به فقد نازع الخالقيه والربوبيّة.<ref>مصباح الشريعه، ص44.</ref>
 
 
 
امام صادق عليه السلام فرمود: قاري بدون آگاهي مثل پادشاه بدون مال و زمين است که دشمن مي شود مردم را به خاطر فقرش و مردم هم با او دشمن مي شوند به خاطر عجبش، پس هميشه او در حال جنگ و دعوا با خلق خدا در آنچه واجب نشده است و کسي که با خلق دشمني کند در آنچه به او دستور داده نشده، پس نزاع مي کند در خالقيت و ربوبيت خداوند.  
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* پایگاه اندیشه قم، [http://www.andisheqom.com/Files/qurantalavat.php?idVeiw=4134&level=4&subid=4134 توجّه به معانی و تدبّر در قرآن] و [http://www.andisheqom.com/Files/masumin.php?idVeiw=32353&level=4&subid=32353 تفکر و تدبر در قرآن] و [http://www.andisheqom.com/Files/quranmofaseran.php?idVeiw=3738&&level=4& تدبر در قرآن]، تاریخ بازیابی: 24 دی ماه 1392.
+
 
* صديقه توانا، ضرورت تفكر و تدبر در آيات قرآن كريم، روزنامه كيهان، شماره 20561، 16/5/92، صفحه 5، در دسترس در [http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2791174 مگ ایران]، بازیابی: 24 دی ماه 1392.
+
*[http://www.andisheqom.com/Files/qurantalavat.php?idVeiw=4134&level=4&subid=4134 توجّه به معانی و تدبّر در قرآن]، پایگاه اندیشه قم، تاریخ بازیابی: 24 دی ماه 1392.
*تفسیر المیزان، علامه طباطبائی ره
+
*ضرورت تفكر و تدبر در آيات قرآن كريم، صديقه توانا، روزنامه كيهان، 16/5/92، در دسترس در [http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2791174 مگ ایران].
*تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر آملی
+
*تفسیر المیزان، علامه طباطبائی.
 +
*تفسير المحيط الأعظم و البحر الضخم، سید حیدر آملی.
  
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:آداب قرآن]]
 
[[رده:آداب قرآن]]

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۲

«تدبّر» به معنای تفکر و اندیشیدن در ورای ظواهر می‌باشد تا چهره باطنِ امور، جلوه‌گر شده و عاقبتش برملا گردد. در قرآن کریم و روایات، بسیار به تدبر در قرآن ترغیب شده و افرادی که تدبر نمی کنند مورد مذمت قرار گرفته اند.

معنای تدبر

تدبّر از ریشه «دُبُر»، يعنى توجّه به عاقبت و پايان و ماوراى چیزی و رسيدن به باطن آن چیز است[۱] که «ژرف اندیشی» و «عاقبت اندیشی» را نظر دارد و نتیجه‌اش «کشف حقایقی است که در ابتدایِ امر و نظرِ سطحی، به چشم نمی‌آمد».

راغب اصفهانی در «مفردات» می‌گوید: «التَّدبیرُ: التَفْکیرُ فی دُبُرِ الأُمُور»؛ «تَدَبُّر» اندیشیدن در پشت امور است.

صاحب «مختار الصحاح» می‌گوید: «التَّدبیرُ فی الأمْرِ: النَّظَرُ إِلی ما تَؤُلُ إلَیْهِ عاقِبَتُهُ و التَّدبُّرُ: التَّفَکُّر فیه»؛ «تدبیر: با دقت نگریستن به آنچه که عاقبتِ امر به آن بازمی‌گردد، و تدبر: تفکر در عاقبتِ امر می‌باشد».

«مصباح المنیر» می‌گوید: «الدُّبُر: خِلافُ القُبُلِ مِنْ کُلِّ شَیءٍ، وَ مِنْهُ یُقالُ لِآخِرِ الْأمْرِ دُبُرٌ وَ أصْلُهُ ما أدْبَرَ عَنْهُ الإِنْسانُ، و تَدَبَّرْتُهُ تَدَبُّراً: نَظَرْتُ فی دُبُرِهِ وَ هُوَ عاقِبَتُهُ وَ آخِرُهُ»؛ «دُبُر» بر خلافِ جلو از هر چیز می‌باشد و از این رو به آخر امر «دُبُر» گفته می‌شود و اصل آن، هر آنچه انسان از آن اعراض نماید و به آن پشت کند و «تَدَبَّرتهُ تَدَبُّراً»، «در پشتِ آن با دقت نگریستم که عاقبت و آخرِ امر می‌باشد».

در «مجمع البیان»، «اساس البلاغه»، «غریب القرآن» سجستانی (م، 330 ق) و «معجم مقاییس اللغه» معانی مشابهی آمده است.

فرق تدبر با تفکر

در فرق «تدبر و تفکر» ابی هلال عسکری در «فروق اللغویه» می‌گوید: «تدبر»، تصرف در قلب با نظر کردن در عواقب امور می‌باشد، اما «تفکر»، تصرف در قلب با نظر کردن در دلائل امور می‌باشد که «مجمع البیان» نیز همین نکته را ذکر می‌نماید: «التَّدَبُّرُ تَصَرُّفُ الْقًلْبِ بِالْنَّظَرِ إلَی الْعَواقِبِ، وَالتَّفَکُّرُ تَصَرُّفُ الْقَلْبِ بِالْنَّظرِ إلَی الدَّلائِلِ».

پس «تدبر» به معنی «تفکر و اندیشیدن در ورای ظواهر» می‌باشد تا چهره باطنِ امور، جلوه‌گر شده عاقبتش برملا گردد؛ «کاوشِ در باطن و توجه به نتایج و عواقب امر»، دو خصوصیتِ اساسیِ تدبر می‌باشد اما «تفکر» اعم از «بررسی ظواهر و بواطن امور» و اعم از «بررسی علل و اسباب امور و نتایج و عاقبت آن» می‌باشد. چرا که تفکر به راهیابی‌ها و کشف مجهولها، به طور مطلق نظر دارد.[۲]

تلاش برای کشفِ عاقبت امور به ناچار انسان را از سطح به عمق می‌کشاند؛ این نکته در آیاتِ تدبر خصوصاً آیه 82 سوره نساء مورد نظر می‌باشد چرا که پی بردن به الهی بودنِ قرآن، نیاز به تعمق و ژرف اندیشی دارد والّا در نظرِ سطحی، آیات، مرکب از حروف و کلماتی است که عرب با آنها تکلم می‌نماید و تفاوتی در نظر سطحی و ابتدایی با کلام بشر ندارد. بیان نهج البلاغه نیز بر آن تأکید دارد که «خداوند اسلام را مغز قرار داد برای آنکه تدبر نماید»، «مغز» ماورایِ قشر و پوسته می‌باشد که با «تدبر» برملا می‌گردد.

نکته دیگر آنکه «تدبر در قرآن» به «پیگیریِ سیر آیات، یکی پشتِ سرِ دیگری و دقت در باطنِ ارتباطِ آنها نیز نظر دارد، چرا که کشفِ انسجام و هماهنگی و عدمِ وجود اختلاف، نیازمند پیگیری و بررسی آیات در یک سوره و آیات یک سوره با کل قرآن دارد تا معلوم گردد کتابی که در طول 23 سال در فراز و نشیب هایِ زندگیِ پیامبر در شرایط بسیار متفاوت از یکدیگر مطرح گشته است، نمی‌تواند ساخته و پرداخته ذهنِ بشر بلکه هر موجود مادی باشد که پیوسته محکوم به تغییر و تحول و حرکت از نقص به سوی کمال نسبی خویش هستند.

پس در امر «تدبر در قرآن»، «کاوش و اندیشه در کشفِ مفاهیم و روابطِ ناپیدای موجود در هر یک از آیات و ارتباط آیات با یکدیگر و آن آیات با آیاتِ دیگر سورِ قرآن» مدنظر می‌باشد.

دعوت قرآن به تدبر

در قرآن کریم کلمه «تدبّر» فقط در مورد قرآن به کار رفته است و انسان به تدبر در قرآن و آیات آن فراخوانده شده است: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا»[۳] آيا در قرآن تدبر نمی کنند؟ و اگر از جانب غير خدا بود در آن اختلافى بسيار مى ‌يافتند.

از آنجا که این آیه تدبر را موجب آن می داند که شخص تدبر کننده دریابد در بین آیات قرآن اختلافی وجود ندارد، بر می آید که گونه ای از تدبر، توجه متفکرانه به مجموع آیات قرآن است که باعث می شود خواننده قرآن هم معانی را دریابد و هم به این درک برسد که اختلافی در بین آیات قرآن وجود ندارد.

علامه طباطبائی در این مورد می گوید: "تدبر" به معناى اين است كه چيزى را بعد از چيز ديگر بگيريم و در مورد آيه شريفه به معناى تامل در يك آيه بعد از آيه‌ اى ديگر و يا تامل بعد تامل در یک آيه است، ليكن از آنجا كه غرض آيه شريفه بيان اين جهت است كه در قرآن كريم اختلافى نيست و قهرا بود و نبود اختلاف در بيش از يك آيه تصور دارد، لذا معنای اول يعنى تامل در آیه ای پس از آیه دیگر منظور عمده است، هر چند كه اين معنا معنای دوم را هم نفى نمى‌ كند.[۴]

و علامه سید حیدر آملی در این باره می گوید: در تلاوت آيات قرآن هرگز نبايد بدون تدبّر و تأمّل رد شد زيرا آيات قرآن با تدبّر در آنها خودشان را نمايان مى‌كنند.

تدبّر در آيات هرگز معطّل شدن و توقّف بى ‌حركت و تفكّر نيست، تدبّر در آيات قرآن در واقع تفسير آيات به آيات ديگر است، تطبيق آيات با يكديگر و توأم با حركت فكرى است، در أثر تدبّر در آيات همسوئى و هماهنگى معاني و معارف آنها نمايان مى‌شود آنگاه انسان مى ‌تواند به معاني اصيل و ناب آيات قرآن دست يابد.[۵]

قرآن در آیه دیگری هدف از نزول قرآن را تدبر در آیات آن و تذکر گرفتن از آن می داند: «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ»؛[۶] قرآن کتاب بابرکتی است که آن را به سوی تو (ای پیامبر) فرستادیم تا (مردم) در آیات آن تدبّر کنند و برای خردمندان تذکّر است.

قرآن همه را به تدبر در خود فرا خوانده است. و بیان می دارد که در پرتو این تدبر هدایت می گیرند. و نیز می گوید که گمراهی به خاطر تدبر ننمودن در قرآن است یا تدبر می کند اما بر قلب او قفل خورده است: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»[۷] آیا در قرآن تدبر نمی کنند یا بر قلب آنها قفل است؟

و مطابق با آیات دیگر قرآن، کسی که به آیات الهی کافر شود و حقیقت را بپوشاند بر قلب او مهر می خورد:«إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ * خَتَمَ اللَّهُ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‌ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‌ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ».[۸]

اهمیت تدبر در قرآن

یکی از آداب تلاوت قرآن، توجه به معانی قرآن و اندیشیدن در آیات آن است. به این معنا که هر مسلمانی موقعی که قرآن می‌خواند باید به معانی آیات توجه کند، پیام آیه را بفهمد و خود را مخاطب کلام خدا بداند تا زمینه عمل به آیات قرآن کریم را در خود فراهم سازد. برای این منظور از هنگام شروع تلاوت (استعاذه) تا اتمام قرائت لازم است قاری قرآن افکار خود را متمرکز کند، به چیز دیگری جز قرآن و معانی آن فکر نکند. اصولاً خواندن قرآن بدون تدبر در آن، ارزش قابل توجهی ندارد؛ زیرا هدف از نزول قرآن، عمل به آیات آن است و توجه به معانی و تدبر در قرآن،‌ مقدمه و دریچه‌ای به سوی عمل است. روایاتی در این باره وارد شده است، از جمله:

  • قال رسول الله صلي الله عليه و آله: ويلٌ لمن لاکها بين لحييه ولم يتدبّرها.[۹] پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: واي بر کسي که قرآن را در بين لبهاي خود لقلقه کند و در آن تدبر و تفکر نکند.
  • امام علی علیه السلام درباره اهمیت تدبر در قرآن چنین می‌فرماید: «اَلا لاخَیْرَ فی قِراءَهٍ لَیْسَ فیها تَدَبُّر...».[۱۰] بدانید قرائتی که همراه با تدبّر نباشد، خیری در آن نیست.
  • قال رسول الله صلّي الله عليه و آله: ما انعم الله علي عبدٍ بعد الايمان بالله افضل من العلم بکتاب الله والمعرفة بتأويله.[۱۱] پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: خدا بعد از نعمت ايمان به خود، نعمتي بالاتر از علم به کتاب خدا و شناخت تأويل آن نداده.
  • امام صادق عليه السلام فرمود: يا مفضل لو تدبر القرآن شيعتنا لما شکوا في فضلنا...[۱۲] اي مفضل، اگر شيعيان ما در قرآن تدبر کنند و بينديشند، هر آينه شک نمي کردند در بزرگي و فضل ما.
  • قال الامام الصادق عليه السلام في دعاء: اللهم نشرتُ عهدک و کتابک فاجعل نظري فيه عبادة و قراءتي فيه تفکراً و فکري فيه اعتباراً ولا تجعل قرائتي قراءةً لاتدبر فيها ولا تجعل نظري فيه غفلة.[۱۳] امام صادق عليه السلام در دعايي فرمود: خدايا منتشر کردم عهد و کتاب تو را، پس قرار بده نگاه من را بر آن عبادت و خواندن مرا در آن با تفکر و انديشيدن و فکر من در آن را وسيله عبرت قرار ده و قرار نده خواندن من را خواندني که در آن تدبر و تفکر نباشد و قرار نده نگاه مرا در آن، نگاهي غافل و بي خبر (از عمق مطالب آن).

کلیدهای تدبر در قرآن

موارد زیر به عنوان کلیدهای تدبر در قرآن بیان شده است:

  • 1. استفاده از ترجمه قرآن: کسانی که با زبان عربی آشنا نیستند برای پی بردن به معانی آیات می‌توانند از قرآن‌هایی که ترجمه دارد استفاده کنند. قبل از خواندن هر آیه ترجمه آن را بخوانند و در آن اندیشه کنند. سپس ترجمه آیه بعد و... به همین ترتیب تا پایان قرائت عمل کنند. هر بار که می‌خواهند قرآن بخوانند مقداری (مثلاً یک یا دو صفحه) را معین کنند. قبل از شروع به قرائت، ترجمه‌های آیات انتخابی را به دقت مطالعه کنند، پس از بهره‌برداری و تدبّر در آن، قرائت قرآن را شروع کنند.
  • 2. به صورت ترتیل خواندن: منظور از ترتیل خوانی قرآن، صحیح خواندن و شمرده قرائت کردن آن است، در حالی که به معانی آیات توجه شود. یکی از راههای اندیشیدن و تدبر در قرآن، آرام و شمرده خواندن آن است که به آن روش «ترتیل» می‌گویند. ولی کم نیستند افرادی که سعی آنها موقع قرائت، به آخر سوره رسیدن است و جز آن فکر و ذکر دیگری ندارند. این نوع قرائت قرآن فضیلت چندانی ندارد، بلکه پیشوایان اسلام آن را ناپسند شمرده‌اند. امام علی علیه السلام فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد آیه «وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا» سؤال شد، حضرت فرمودند: «بَیِّنْهُ تَبْییناً وَلا تَهُذُّهُ هَذَّ الشِّعْرِ، قِفُوا عِنْدَ عَجائِبِهِ وَ جَرِّحُوا بِهِ الْقُلُوبَ وَلایَکُنْ هَمُّ اَحَدِکُمْ آخِرَ السُّورَهِ».[۱۴] آیات قرآن را به روشنی تلاوت نما و همچون شعر آن را به سرعت قرائت نکن، در برابر شگفتی هایش بایستید و دلهای خویش را به وسیله قرآن بشکنید و سعی هیچیک از شما رسیدن به آخر سوره نباشد.
  • 3. دوری از گناهان: قرآن کریم کتاب حق است و برای هدایت همه انسانها نازل شده است. یکی از زمینه‌های هدایت، تلاوت قرآن همراه با تدبّر است. ولی بعضی از انسانها بر اثر گناه، بر دلهایشان قفل‌هایی نهاده می‌شود و توفیق تدبّر در قرآن نصیبشان نمی‌شود. خداوند در این زمینه می‌فرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»؛[۱۵] آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است. دلبستگی به دنیا و گناه مانع توجه و تفکر در قرآن است. گناه، دل را قفل و می‌بندد همان طوری که درب‌های ظاهری با قفل آهنی بسته می‌شود. اگر کسی چشم دلش باز بود می‌تواند در قرآن تدبّر کند و معانی قرآن را در آن نفوذ دهد.

پانویس

  1. تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر آملی، ج‌1، ص: 135.
  2. آیه 8 سوره روم به نتایج و اهداف خلقت نظر دارد: «أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی». و آیه 219 سوره بقره به اسباب و نتایج و ظاهر و باطن نظر دارد: «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْ‌آیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَالْ‌آخِرَهِ...».
  3. النساء/ 82.
  4. الميزان فى تفسير القرآن، ج‌5، ص: 19
  5. تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر آملی، ج‌1، ص: 134
  6. ص/ 29.
  7. محمّد/ 24.
  8. بقره/ 6 و 7.
  9. مجمع البيان، ج2، ص554.
  10. بحارالانوار، ج89، ص211.
  11. بحارالأنوار، ج92، ص182.
  12. بحارالأنوار، ج53، ص25.
  13. مصباح الانوار، ص141.
  14. کنز العمّال، ج2، ص205، روایت 3035.
  15. محمد / 24.

منابع

  • توجّه به معانی و تدبّر در قرآن، پایگاه اندیشه قم، تاریخ بازیابی: 24 دی ماه 1392.
  • ضرورت تفكر و تدبر در آيات قرآن كريم، صديقه توانا، روزنامه كيهان، 16/5/92، در دسترس در مگ ایران.
  • تفسیر المیزان، علامه طباطبائی.
  • تفسير المحيط الأعظم و البحر الضخم، سید حیدر آملی.