صفوان بن مهران: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
'''صفوان بن مهران''' معروف به «صفوان جمّال»، از مردان پاک و موثقی بود که بزرگان علما به روایات او اهمیت می دهند. در [[اخلاق]] و رفتار به مقامی رسیده بود که مورد تایید [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم السلام واقع شد.
+
'''صفوان بن مهران''' معروف به «صفوان جمّال»، از راویان موثقی بود که بزرگان علما به روایات او اهمیت می دهند. در [[اخلاق]] و رفتار به مقامی رسیده بود که مورد تایید [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم السلام واقع شد.
 +
 
 +
== ولادت و خاندان ==
 +
صفوان بن مهران، در آغاز نیمه اول سده دوم هجری در شهر [[کوفه]] دیده به جهان گشود. [[کنیه]] اش «ابومحمد» بود و چون بعدها در کار و کسب درآمد، شترداری پیشه کرد و شتران خود را کرایه می داد، ملقّب به «جمّال» شد.
 +
 
 +
افزون بر خود صفوان که از فرزانگان فقه و حدیث شیعی است، خاندانش نیز به سان او در تاریخ، [[فقه]]، [[حدیث]] و [[علم کلام|کلام]] شیعی مشهور بوده و نقش برجسته ای در حوزه نشر و ترویج و بالندگی آموزه های اسلام ناب داشتند.
 +
 
 +
صفوان سه برادر به نام «حسّان»، «حسین» و «مسکین» داشت که هر سه جزو راویان شیعی و از اصحاب [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (علیه السلام) و برخی نیز از اصحاب [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] (علیه السلام) بودند.
  
 
==معرفی اجمالی==
 
==معرفی اجمالی==
  
صفوان بن مهران از راویان [[حدیث]] و اصحاب [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] و [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] علیهماالسلام بود. و این صفوان مکرر حضرت صادق علیه السلام را از [[مدینه]] به [[کوفه]] آورده و با آن جناب به [[زیارت]] تربت حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام نائل گشته و بر قبر آن جناب خوب مطلع بوده.<ref> فرحة الغرى، عبدالکریم بن طاوس، ص ۸۵، تحقیق: آل شبیب الموسوى.</ref> و از [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] مروى است که مدت بیست سال به زیارت آن تربت مطهره مى‌رفت و [[نماز]] خود را در نزد آن حضرت به جاى مى‌آورد.<ref> کامل الزیارة، ص ۳۴، باب ۹، حدیث ۱۱، چاپ مکتبة الصدوق.</ref>  
+
صفوان بن مهران از راویان [[حدیث]] و اصحاب [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] و [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] علیهماالسلام بود. و این صفوان مکرر حضرت صادق علیه السلام را از [[مدینه]] به [[کوفه]] آورده و با آن جناب به [[زیارت]] تربت حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام در [[نجف]] نائل گشته و بر قبر آن جناب خوب مطلع بوده است.<ref> فرحة الغرى، عبدالکریم بن طاوس، ص ۸۵، تحقیق: آل شبیب الموسوى.</ref> و از [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] مروى است که مدت بیست سال به زیارت آن تربت مطهره مى‌رفت و [[نماز]] خود را در نزد آن حضرت به جاى مى‌آورد.<ref> کامل الزیارات، ص ۳۴، باب ۹، حدیث ۱۱، چاپ مکتبة الصدوق.</ref>  
 +
 
 +
وی جد [[فقیه|فقیه]] جلیل طایفه [[امامیه|امامیه]]، ابوعبدالله صفوانى است که در محضر سیف الدوله حمدانى با قاضى موصل در [[امامت]] «[[مباهله]]» کرد. چون قاضى از مجلس برخاست، تب کرد و دستش که در مباهله کشیده بود سیاه گشت و ورم کرد و روز دیگر هلاک شد.<ref> رجال کشى، ص ۳۹۳.</ref>
 +
 
 +
صفوان جمّال همان است که شتران خود را به [[هارون الرشید|هارون رشید]] کرایه داد به جهت سفر [[حج]]؛ چون خدمت حضرت [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسى بن جعفر]] علیه السلام رسید آن جناب فرمود: اى صفوان! هر چیز از تو نیکو و جمیل است مگر یک چیز از تو و آن کرایه دادن شتر است به این مرد یعنى هارون، عرض کرد که من به جهت سفر [[معصیت]] و لهو و لعب کرایه ندادم، ولکن کرایه دادم براى طریق [[مکه]] و خودم هم در کار نیستم بلکه امر دست غلامان من است. امام فرمود: آیا کرایه از ایشان طلب ندارى؟ گوید: چرا، فرماید: آیا دوست ندارى بقاى ایشان را تا کرایه تو به تو برسد؟ گوید: بلى، فرماید: کسى که دوست داشته باشد بقاء ایشان را، پس او از ایشان است و کسى که از ایشان باشد با ایشان وارد آتش شود. صفوان رفت و شتران خود را بالتمام فروخت، هارون چون مطلب را فهمید به وى گفت: به خدا قسم! اگر نبود حسن صحبت تو، هر آینه تو را مى‌کشتم.<ref> رجال کشى، ۲/۷۴۰.</ref>
 +
 
 +
== فعالیت‌های علمی ==
 +
صفوان بن مهران  در پوشش شغل و کار اقتصادی خود، روانه مدینه، جایی که امام صادق (علیه السلام) در آن جا زندگی می کرد شد؛ و به سان سایر دانش طلبان، خویش را به این دریای علم رساند و به برکت این مصاحبت و استمرار آن و اعتقاد پاک و خالص او، در جرگۀ اصحاب حضرت صادق (علیه السلام) قرار گرفت. این رابطه و پیوند ژرف تا آخر عمر با برکت حضرت صادق (علیه السلام) ادامه یافت. بعد از شهادت ششمین امام معصوم که در سال ١۴٨ هجری رخ داد، صفوان بن مهران هرگز دست از ولایت اهل بیت (علیهم السلام) برنداشت به محضر امام کاظم (علیه السلام) شتافت و در شمار اصحاب آن بزرگوار نیز قرار گرفت. [7]
  
وی جد ثقه جلیل و [[فقیه|فقیه]] نبیل، شیخ طایفه [[امامیه|امامیه]]، ابوعبدالله صفوانى است که در محضر سیف الدوله حمدانى با قاضى موصل در [[امامت]] «[[مباهله]]» کرد. چون قاضى از مجلس برخاست، تب کرد و دستش که در مباهله کشیده بود سیاه گشت و ورم کرد و روز دیگر هلاک شد.<ref> رجال کشى، ص ۳۹۳.</ref>
+
در زندگینامه محدثان شیعی، به استادان حدیث صفوان اشاره ای نشده، که این نشان می دهد او فقط از محضر امام صادق (علیه السلام) و امام کاظم (علیه السلام) کسب فیض می کرده و شاید به سبب کار و کسب خود که بدان اشاره شد، فرصت نیافت تا از دیگران بهره مند گردد.
  
صفوان جمّال همان است که شتران خود را به [[هارون الرشید|هارون رشید]] کرایه داد به جهت سفر [[حج]]؛ چون خدمت حضرت [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسى بن جعفر]] علیه السلام رسید آن جناب فرمود: اى صفوان! هر چیز از تو نیکو و جمیل است مگر یک چیز از تو و آن کرایه دادن شتر است به این مرد یعنى هارون، عرض کرد که من به جهت سفر [[معصیت]] و لهو و لعب کرایه ندادم، ولکن کرایه دادم براى طریق [[مکه]] و خودم هم در کار نیستم بلکه امر دست غلامان من است. امام فرمود: آیا کرایه از ایشان طلب ندارى؟ گوید: چرا، فرماید: آیا دوست ندارى بقاى ایشان را تا کرایه تو به تو برسد؟ گوید: بلى، فرماید: کسى که دوست داشته باشد بقاء ایشان را، پس او از ایشان است و کسى که از ایشان باشد با ایشان وارد آتش شود، صفوان رفت و شتران خود را بالتمام فروخت، هارون چون مطلب را فهمید به وى گفت: به خدا قسم! اگر نبود حسن صحبت تو، هر آینه تو را مى‌کشتم.<ref> رجال کشى، ۲/۷۴۰.</ref>
+
صفوان ده ها روایت از آن دو امام همام شنیده و آنها را ثبت و ضبط کرد و بر خود لازم می دانست که این حقایق و معارف بلند را به گوش جان انسان های مستعد که قلبی آکنده از عشق و مهر به خاندان عصمت داشتند، برساند. او به خوبی این رسالت خطیر را انجام داد و شروع به پیام رسانی کرد و ده ها محدّث شیعی از محضرش بهره مند شدند که در این جا به نام گروهی از شاگردان و راویان او اشاره می شود:
  
==راوی حدیث==
+
سندی بن محمد؛ عبدالله بن قُضاعه؛ عبدالله بن محمد الحجال؛ [[حسن بن محبوب]]؛ سُعدان بن مسلم؛ عبدالرحمن بن حجّاج؛ [[احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی]]؛ اسماعیل بن مهران؛ [[محمد بن ابی عمیر|ابن ابی عمیر]]؛ علی بن حَکم؛ [[حسن بن علی بن فضال|حسن بن علی بن فضّال]]؛ [[صفوان بن یحیی]]؛ سلیمان بن مهران اعمش؛ هشام بن سالم.[8]
  
صفوان از حضرت [[امام صادق]] علیه السلام روایت کرده، و عرضه کرده [[ایمان]] و اعتقاد خود را درباره [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام به آن حضرت، و حضرت به او فرموده: رحمک اللّه.<ref> بحارالانوار، ۴۷/۳۳۶.</ref>
+
درباره صفوان بن مهران گفته اند او کتابی در اخبار امامان (علیهم السلام) تألیف نموده که [[احمد بن علی نجاشی|شیخ نجاشی]] آن کتاب را دیده و از او نام برده است. از بررسی و پژوهش در روایاتی که از این بزرگوار به یادگار مانده نیز می توان گرایش حدیثی او را به دست آورد که بیشتر رنگ و بوی اخلاقی و مضامین اجتماعی و فقهی دارد. نام صفوان در اسناد ۷۱ روایت ذکر شده است.<ref>سیدابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۱۵۰.</ref>  
  
و این صفوان «[[زیارت اربعین|زیارت اربعین]]» [[امام حسین]] علیه السلام، را از [[امام صادق علیه السلام|حضرت صادق]] علیه السلام روایت کرده،<ref> بحارالانوار، ۹۸/۳۳۱.</ref> و [[زیارت وارث|زیارت وارث]]<ref> بحارالانوار، ۹۸/۱۹۷.</ref> و دعاى معروف به «[[دعای علقمه|علقمه]]» را که بعد از [[زیارت عاشورا]] مى‌خوانند نیز از آن حضرت نقل کرده است.<ref> بحارالانوار، ۹۸/۲۹۶.</ref>  
+
== در نظر عالمان ==
 +
این محدث بزرگوار در میان سلسله راویان شیعی، در موقعیت و منزلت والایی قرار دارد؛ به گونه ای که همۀ دانشوران رجالی، او را ستایش کرده اند و به دین باوری، ولایت مداری و پیوند ژرف او با امامان معصوم (علیهم السلام) به ویژه امام ششم (علیه السلام)، اشاره کرده اند که در این جا به نقل سخنان چند تن از این بزرگان بسنده می شود:
 +
 
 +
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] در معرفی سیمای صفوان می گوید: بی تردید او از محدثانی موجه و مورد اعتماد و عادل است. اعتقاد او نیکو بود و شغل او کرایه دادن شتران بود.[9]
 +
 
 +
[[شیخ مفید]] در توصیف جلوه های معنوی و قدسی صفوان می گوید: صفوان یکی از یاران دائمی حضرت صادق (علیه السلام) و از خواص و محرم راز ایشان، و فقیهی صالح و شایسته و یکی از چهره های درخشان است.[10]
 +
 
 +
از میان محدث شناسان معاصر، شیخ عباس قمی در معرفی او می نویسد: صفوان بن مهران محدثی است بسیار بسیار بزرگوار و موجه و موثق که ذوب در ولایت ائمه اهل بیت علیهم السلام بود. صفوان از حضرت [[امام صادق]] علیه السلام روایت کرده، و عرضه کرده [[ایمان]] و اعتقاد خود را درباره [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام به آن حضرت، و حضرت به او فرموده: رحمک اللّه.<ref> بحارالانوار، ۴۷/۳۳۶.</ref> و این صفوان «[[زیارت اربعین|زیارت اربعین]]» [[امام حسین]] علیه السلام، را از [[امام صادق علیه السلام|حضرت صادق]] علیه السلام روایت کرده،<ref> بحارالانوار، ۹۸/۳۳۱.</ref> و [[زیارت وارث|زیارت وارث]]<ref> بحارالانوار، ۹۸/۱۹۷.</ref> و دعاى معروف به «[[دعای علقمه|علقمه]]» را که بعد از [[زیارت عاشورا]] مى‌خوانند نیز از آن حضرت نقل کرده است.<ref> بحارالانوار، ۹۸/۲۹۶.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
 +
 
*حاج شیخ عباس قمی، [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الآمال]]، قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت صادق علیه السلام.
 
*حاج شیخ عباس قمی، [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الآمال]]، قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت صادق علیه السلام.
 
*صفوان بن مهران، [http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/54298?ParentID=77850 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: ۳۰ بهمن ۱۳۹۲.
 
*صفوان بن مهران، [http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/54298?ParentID=77850 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: ۳۰ بهمن ۱۳۹۲.
 +
*دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۴۰۶، برگرفته از مقاله "صفوان بن مهران جمال".
  
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام صادق علیه السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام صادق علیه السلام]]
 
[[رده:راویان حدیث]]
 
[[رده:راویان حدیث]]

نسخهٔ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۳۱

صفوان بن مهران معروف به «صفوان جمّال»، از راویان موثقی بود که بزرگان علما به روایات او اهمیت می دهند. در اخلاق و رفتار به مقامی رسیده بود که مورد تایید امامان علیهم السلام واقع شد.

ولادت و خاندان

صفوان بن مهران، در آغاز نیمه اول سده دوم هجری در شهر کوفه دیده به جهان گشود. کنیه اش «ابومحمد» بود و چون بعدها در کار و کسب درآمد، شترداری پیشه کرد و شتران خود را کرایه می داد، ملقّب به «جمّال» شد.

افزون بر خود صفوان که از فرزانگان فقه و حدیث شیعی است، خاندانش نیز به سان او در تاریخ، فقه، حدیث و کلام شیعی مشهور بوده و نقش برجسته ای در حوزه نشر و ترویج و بالندگی آموزه های اسلام ناب داشتند.

صفوان سه برادر به نام «حسّان»، «حسین» و «مسکین» داشت که هر سه جزو راویان شیعی و از اصحاب امام صادق (علیه السلام) و برخی نیز از اصحاب امام کاظم (علیه السلام) بودند.

معرفی اجمالی

صفوان بن مهران از راویان حدیث و اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام بود. و این صفوان مکرر حضرت صادق علیه السلام را از مدینه به کوفه آورده و با آن جناب به زیارت تربت حضرت امیرالمومنین علیه السلام در نجف نائل گشته و بر قبر آن جناب خوب مطلع بوده است.[۱] و از کامل الزیارات مروى است که مدت بیست سال به زیارت آن تربت مطهره مى‌رفت و نماز خود را در نزد آن حضرت به جاى مى‌آورد.[۲]

وی جد فقیه جلیل طایفه امامیه، ابوعبدالله صفوانى است که در محضر سیف الدوله حمدانى با قاضى موصل در امامت «مباهله» کرد. چون قاضى از مجلس برخاست، تب کرد و دستش که در مباهله کشیده بود سیاه گشت و ورم کرد و روز دیگر هلاک شد.[۳]

صفوان جمّال همان است که شتران خود را به هارون رشید کرایه داد به جهت سفر حج؛ چون خدمت حضرت موسى بن جعفر علیه السلام رسید آن جناب فرمود: اى صفوان! هر چیز از تو نیکو و جمیل است مگر یک چیز از تو و آن کرایه دادن شتر است به این مرد یعنى هارون، عرض کرد که من به جهت سفر معصیت و لهو و لعب کرایه ندادم، ولکن کرایه دادم براى طریق مکه و خودم هم در کار نیستم بلکه امر دست غلامان من است. امام فرمود: آیا کرایه از ایشان طلب ندارى؟ گوید: چرا، فرماید: آیا دوست ندارى بقاى ایشان را تا کرایه تو به تو برسد؟ گوید: بلى، فرماید: کسى که دوست داشته باشد بقاء ایشان را، پس او از ایشان است و کسى که از ایشان باشد با ایشان وارد آتش شود. صفوان رفت و شتران خود را بالتمام فروخت، هارون چون مطلب را فهمید به وى گفت: به خدا قسم! اگر نبود حسن صحبت تو، هر آینه تو را مى‌کشتم.[۴]

فعالیت‌های علمی

صفوان بن مهران در پوشش شغل و کار اقتصادی خود، روانه مدینه، جایی که امام صادق (علیه السلام) در آن جا زندگی می کرد شد؛ و به سان سایر دانش طلبان، خویش را به این دریای علم رساند و به برکت این مصاحبت و استمرار آن و اعتقاد پاک و خالص او، در جرگۀ اصحاب حضرت صادق (علیه السلام) قرار گرفت. این رابطه و پیوند ژرف تا آخر عمر با برکت حضرت صادق (علیه السلام) ادامه یافت. بعد از شهادت ششمین امام معصوم که در سال ١۴٨ هجری رخ داد، صفوان بن مهران هرگز دست از ولایت اهل بیت (علیهم السلام) برنداشت به محضر امام کاظم (علیه السلام) شتافت و در شمار اصحاب آن بزرگوار نیز قرار گرفت. [7]

در زندگینامه محدثان شیعی، به استادان حدیث صفوان اشاره ای نشده، که این نشان می دهد او فقط از محضر امام صادق (علیه السلام) و امام کاظم (علیه السلام) کسب فیض می کرده و شاید به سبب کار و کسب خود که بدان اشاره شد، فرصت نیافت تا از دیگران بهره مند گردد.

صفوان ده ها روایت از آن دو امام همام شنیده و آنها را ثبت و ضبط کرد و بر خود لازم می دانست که این حقایق و معارف بلند را به گوش جان انسان های مستعد که قلبی آکنده از عشق و مهر به خاندان عصمت داشتند، برساند. او به خوبی این رسالت خطیر را انجام داد و شروع به پیام رسانی کرد و ده ها محدّث شیعی از محضرش بهره مند شدند که در این جا به نام گروهی از شاگردان و راویان او اشاره می شود:

سندی بن محمد؛ عبدالله بن قُضاعه؛ عبدالله بن محمد الحجال؛ حسن بن محبوب؛ سُعدان بن مسلم؛ عبدالرحمن بن حجّاج؛ احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی؛ اسماعیل بن مهران؛ ابن ابی عمیر؛ علی بن حَکم؛ حسن بن علی بن فضّال؛ صفوان بن یحیی؛ سلیمان بن مهران اعمش؛ هشام بن سالم.[8]

درباره صفوان بن مهران گفته اند او کتابی در اخبار امامان (علیهم السلام) تألیف نموده که شیخ نجاشی آن کتاب را دیده و از او نام برده است. از بررسی و پژوهش در روایاتی که از این بزرگوار به یادگار مانده نیز می توان گرایش حدیثی او را به دست آورد که بیشتر رنگ و بوی اخلاقی و مضامین اجتماعی و فقهی دارد. نام صفوان در اسناد ۷۱ روایت ذکر شده است.[۵]

در نظر عالمان

این محدث بزرگوار در میان سلسله راویان شیعی، در موقعیت و منزلت والایی قرار دارد؛ به گونه ای که همۀ دانشوران رجالی، او را ستایش کرده اند و به دین باوری، ولایت مداری و پیوند ژرف او با امامان معصوم (علیهم السلام) به ویژه امام ششم (علیه السلام)، اشاره کرده اند که در این جا به نقل سخنان چند تن از این بزرگان بسنده می شود:

نجاشی در معرفی سیمای صفوان می گوید: بی تردید او از محدثانی موجه و مورد اعتماد و عادل است. اعتقاد او نیکو بود و شغل او کرایه دادن شتران بود.[9]

شیخ مفید در توصیف جلوه های معنوی و قدسی صفوان می گوید: صفوان یکی از یاران دائمی حضرت صادق (علیه السلام) و از خواص و محرم راز ایشان، و فقیهی صالح و شایسته و یکی از چهره های درخشان است.[10]

از میان محدث شناسان معاصر، شیخ عباس قمی در معرفی او می نویسد: صفوان بن مهران محدثی است بسیار بسیار بزرگوار و موجه و موثق که ذوب در ولایت ائمه اهل بیت علیهم السلام بود. صفوان از حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده، و عرضه کرده ایمان و اعتقاد خود را درباره ائمه اطهار علیهم‌السلام به آن حضرت، و حضرت به او فرموده: رحمک اللّه.[۶] و این صفوان «زیارت اربعین» امام حسین علیه السلام، را از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده،[۷] و زیارت وارث[۸] و دعاى معروف به «علقمه» را که بعد از زیارت عاشورا مى‌خوانند نیز از آن حضرت نقل کرده است.[۹]

پانویس

  1. فرحة الغرى، عبدالکریم بن طاوس، ص ۸۵، تحقیق: آل شبیب الموسوى.
  2. کامل الزیارات، ص ۳۴، باب ۹، حدیث ۱۱، چاپ مکتبة الصدوق.
  3. رجال کشى، ص ۳۹۳.
  4. رجال کشى، ۲/۷۴۰.
  5. سیدابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۱۵۰.
  6. بحارالانوار، ۴۷/۳۳۶.
  7. بحارالانوار، ۹۸/۳۳۱.
  8. بحارالانوار، ۹۸/۱۹۷.
  9. بحارالانوار، ۹۸/۲۹۶.

منابع

  • حاج شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت صادق علیه السلام.
  • صفوان بن مهران، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: ۳۰ بهمن ۱۳۹۲.
  • دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۴۰۶، برگرفته از مقاله "صفوان بن مهران جمال".