سید علی حسینی خامنه ای: تفاوت بین نسخهها
(←آرشیو عکس و تصویر) |
(←آرشیو عکس و تصویر) |
||
سطر ۱۵۸: | سطر ۱۵۸: | ||
پرونده:خامنه (9).jpg|alt=رهبری در کنار پدر عزیزشان|از راست: سید جواد حسینی خامنه ای و سید علی حسینی خامنه ای | پرونده:خامنه (9).jpg|alt=رهبری در کنار پدر عزیزشان|از راست: سید جواد حسینی خامنه ای و سید علی حسینی خامنه ای | ||
پرونده:اسدالله مدنی (111).jpg|1. سید محمود طالقانی، 2. سید اسدالله مدنی، 3. سید علی حسینی خامنه ای، 4. محمدرضا مهدوی کنی، 5. میرکریم موسوی کریمی (عبدالکریم موسوی اردبیلی) و 6. علی اکبر فیض آلنی (مشکینی) | پرونده:اسدالله مدنی (111).jpg|1. سید محمود طالقانی، 2. سید اسدالله مدنی، 3. سید علی حسینی خامنه ای، 4. محمدرضا مهدوی کنی، 5. میرکریم موسوی کریمی (عبدالکریم موسوی اردبیلی) و 6. علی اکبر فیض آلنی (مشکینی) | ||
+ | پرونده:خامنه ای0.jpg|سید علی حسینی خامنه ای در لباس احرام و در سرزمین وحی (حج سال 58 شمسی) | ||
پرونده:خامنه (10).jpg|از راست: ناشناس، سید علی حسینی خامنه ای و مصطفی چمران (لحظاتی بعد از ترور) | پرونده:خامنه (10).jpg|از راست: ناشناس، سید علی حسینی خامنه ای و مصطفی چمران (لحظاتی بعد از ترور) | ||
پرونده:خامنه (11).jpg|alt=رهبری با لباس شخصی|سید علی حسینی خامنه ای | پرونده:خامنه (11).jpg|alt=رهبری با لباس شخصی|سید علی حسینی خامنه ای |
نسخهٔ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۱
نام کامل | سید على حسینی خامنهای |
زادروز | ۱۳۱۸ شمسی |
زادگاه | مشهد |
اساتید |
آیت الله بروجردی، امام خمینى، آیت الله میلانى، علامه طباطبائى،... |
| |
آثار |
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، روح توحید: نفی عبودیت غیر خدا، پیشوای صادق، از ژرفای نماز، چهار کتاب اصلی علم رجال، غناء، انسان ۲۵۰ ساله،... |
آیت الله سید علی حسینی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، و از مراجع بزرگ تقلید شیعه است. ایشان از روحانیون مبارز و مجاهد علیه رژیم پهلوی بود و نقش مؤثری در پیروزی انقلاب اسلامی داشت. آیت الله العظمی خامنهاى پس از انقلاب نیز مسؤلیتهای مهمی چون ریاست جمهوری، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و امامت جمعه تهران را برعهده داشته است. آثاری چون: «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، «روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا» و دو ترجمه «صلح امام حسن» و «آینده در قلمرو اسلام» از تألیفات ارزنده ایشان میباشد.
محتویات
دوران کودکی
سید علی حسینی خامنهای فرزند مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین سید جواد حسینی خامنهای، در فروردینماه سال ۱۳۱۸ شمسی چشم به جهان گشود. زندگى خانواده او در کودکی اش با قناعت و سختی همراه بود. ایشان در ضمن بیان نخستین خاطرههاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مىگویند: «پدرم روحانى معروفى بود، اما خیلى پارسا و گوشهگیر... زندگى ما به سختى مىگذشت. من یادم هست شبهایى اتفاق مىافتاد که در منزل ما شام نبود!...».
تحصیلات و استادان
سید علی خامنهای از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد، به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعلیم دیانتى» دوران تحصیل ابتدایى را گذراندند.
وی همزمان با تحصیل در کلاس پنجم دبستان، تحصیلات مقدماتی حوزوی را نیز آغاز کرد. شوق وافر او به تحصیلات حوزوی و تشویق والدین سبب شد که پس از اتمام دورهی دبستان، وارد دنیای طلبگی شود.
او کتب ادبى از قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرسان مدرسه «سلیمان خان» و «نواب» خواند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مىکرد. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواند.
سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و «رسائل» و «مکاسب» را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را به طور کمسابقه و شگفتانگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساند.
حوزه علمیه نجف اشرف:
آیت الله خامنهاى که از هیجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمى میلانى شروع کرده بود، در سال ۱۳۳۶ به قصد زیارت عتبات عالیات، به همراه خانواده عازم نجف اشرف شد و در مدت اقامت خود در آنجا درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودى، میرزا باقر زنجانى، سید یحیى مدرسی یزدى، و میرزا حسن بجنوردى حاضر شد، ولی به دلیل عدم تمایل پدر برای اقامت در آن شهر، به مشهد بازگشت و به مدت یک سال دیگر در درس آیتالله میلانی حاضر شد. سپس در سال ۱۳۳۷ شمسی برای ادامه تحصیل عازم حوزهی علمیهی قم شد.
حوزه علمیه قم:
آیت الله خامنهاى از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر اساتیدی چون آیت الله العظمى بروجردى، امام خمینى، شیخ مرتضى حائرى یزدى و علامه طباطبائى استفاده کرد. در سال ۱۳۴۳، از مکاتباتى که با پدرش داشت، متوجه شد که یک چشم پدر نابینا شده است، در پی این خبر او برای مواظبت از پدر و مادر به مشهد بازگشت که خود در این مورد مىگوید: «به مشهد رفتم و خداى متعال توفیقات زیادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفیقى داشتم، اعتقادم این است که ناشى از همان برّى است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام دادهام».
سید علی خامنهای در مشهد بار دیگر در جلسات درس آیتالله میلانی حضور یافت که تا سال ۱۳۴۹ ادامه داشت. او از ابتدای حضور در مشهد، به تدریس سطوح عالی فقه و اصول (رسائل، مکاسب و کفایه) و برگزاری جلسات تفسیر برای عموم همت گماشت. در این جلسات جمعیت کثیری از قشر جوان به ویژه دانشجویان حضور پیدا میکردند.
آثار و تألیفات
آیت الله خامنهای تحقیق و تألیف را از دوران طلبگی آغاز کرده و تقریرات دروس استادان خود را مینوشتند. اندیشههای ایشان در قالب مجموعهای مفصل به نام «حدیث ولایت» جمعآوری شده است. کتابهای متعددی نیز به صورت موضوعی از سخنان و پیامهای مکتوب وی گردآوری و منتشر شده است. «فلسطین از منظر آیت الله خامنهای»، کتابی است به زبان فارسی، نوشته سعید صلحمیرزائی که حاوی نظرات و بیانات آیت الله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران درباره مسأله فلسطین است. آثار تألیفی آیت الله سید علی خامنهای عبارتند از:
- چهار کتاب اصلی علم رجال
- پیشوای صادق
- از ژرفای نماز
- صبر
- روح توحید: نفی عبودیت غیر خدا
- گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد
- طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن: مجموعه سخنان آیت الله خامنهای است که در ماه رمضان سال ۱۳۵۳ش در مسجد امام حسن (ع) مشهد ایراد شده است. این کتاب در اواسط دهه ۱۳۵۰ش با نام سید علی حسینی منتشر شد و در اسناد ساواک به تألیف آن توسط آیت الله خامنهای اشاره شده است.
- غناء: این کتاب شامل ۷۶ جلسه درس خارج آیتالله خامنهای درباره غِناء است که در سالهای ۱۳۷۸-۱۳۸۸ش ارائه شده است.
- انسان ۲۵۰ ساله، کتابی حاوی بخشهایی از سخنان پراکنده و برخی از نوشتههای آیتالله خامنهای درباره زندگی سیاسی امامان شیعه.
- شعاعی از نیّر اعظم با عنوان فرعی «رهیافتی به منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای درباره حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم». این کتاب مجموعهای از سخنان آیتالله خامنهای درباره پیامبر اسلام(ص) است که در موقعیتهای مختلف بیان کرده است.
- آفتاب در مصاف، مجموعه سخنان آيتالله خامنهای درباره امام حسین (علیه السلام) و حوادث قبل و بعد از قیام کربلا است. این سخنان از بین بیانات سالهای ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۹۰ش او جمعآوری شده است.
کتابهایی که توسط ایشان ترجمه شدهاند، عبارتند از:
- آینده در قلمرو اسلام، نوشته سید قطب.
- صلح امام حسن (علیه السلام): پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ، نوشته شیخ راضی آل یاسین.
- جلد اول تفسیر فی ظلال القرآن، نوشته سید قطب.
- مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان، نوشته عبدالمنعم النمر.
- ادعانامه علیه تمدن غرب، نوشته سید قطب.
مبارزات سیاسى
به گفته آیت الله خامنهاى نخستین جرقههاى سیاسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را «سید مجتبى نواب صفوى» در ذهن ایشان زده است. هنگامی که شهید نواب صفوى با عدهاى از «فدائیان اسلام» در سال ۱۳۳۱ به مشهد رفته و در مدرسه سلیمان خان، سخنرانى پرهیجان و بیدارکنندهاى در موضوع احیاى اسلام و حاکمیت احکام الهى، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیس و دروغگویى آنان به ملت ایران، ایراد کردند، آیت الله خامنهاى که آن روز از طلاب جوان مدرسه سلیمان خان بود، به شدت تحت تأثیر سخنان آتشین نواب واقع شد.
اولین بازداشت:
آیت الله خامنهاى از سال ۱۳۴۱ که در قم حضور داشت و حرکت انقلابى و اعتراضآمیز امام خمینى (قدس سره) علیه سیاستهاى ضداسلامى و آمریکا پسند محمدرضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد میدان مبارزات سیاسى شد و در محرم سال ۱۳۴۲ش از سوى امام خمینى مأموریت یافت که پیام ایشان را به آیت الله میلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامههاى تبلیغاتى روحانیون در ماه محرم و افشاگرى علیه سیاستهاى آمریکایى شاه و اوضاع ایران و حوادث قم، برساند. او این مأموریت را انجام داد و خود نیز براى تبلیغ، عازم شهر بیرجند شد و در راستاى پیام امام خمینى، به تبلیغ و افشاگرى علیه رژیم پهلوى و آمریکا پرداخت. بدین خاطر در ۹ محرم «۱۲ خرداد ۱۳۴۲» دستگیر و یک شب بازداشت شد و فرداى آن به شرط این که منبر نرود و تحت نظر باشند آزاد شد. با پیش آمدن حادثه خونین ۱۵ خرداد، باز هم ایشان را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سختترین شرایط و شکنجه و آزارها زندانى شد.
دومین بازداشت:
در بهمن ۱۳۴۲ (رمضان ۱۳۸۳) آیت الله خامنهاى با عدهاى از دوستانشان بر اساس برنامه حساب شدهاى به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو-سه روز توقف در کرمان و سخنرانى و منبر و دیدار با علما و طلاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانىها و افشاگرى هاى پرشور ایشان به ویژه در ایام ششم بهمن - سالگرد انتخابات و رفراندوم قلابى شاه - مورد استقبال مردم قرار گرفت. اوج سخنرانی افشاگرانه ایشان در روز پانزدهم ماه رمضان مصادف با میلاد امام حسن علیه السلام بود که پس از آن ساواک شبانه ایشان را دستگیر و با هواپیما روانه تهران کرد. او اینبار حدود دو ماه ـ به صورت انفرادى ـ در زندان قزل قلعه زندانى شدند و انواع اهانتها و شکنجهها را تحمل کرد.
سومین و چهارمین بازداشت:
آیت الله خامنهای در زمرهی روحانیونی بود که اندکی پس از تبعید امام خمینی به ترکیه با نگارش نامهای به دولت وقت ـ دولت امیرعباس هویدا ـ در ۲۹ بهمن ۱۳۴۳ به اوضاع نابسامان کشور و تبعید امام خمینی اعتراض کردند. سیدعلی خامنهای به همراه عبدالرحیم ربانی شیرازی، علی فیض مشکینی، ابراهیم امینی، مهدی حائری تهرانی، حسینعلی منتظری، احمد آذری قمی، علی قدوسی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خامنهای و محمدتقی مصباح یزدی اعضای گروه یازده نفر بودند که با هدف تقویت و اصلاح حوزهی علمیهی قم برای مبارزه با رژیم پهلوی شکل گرفت. از این گروه بهعنوان اولین تشکیلات سری حوزهی علمیهی قم یاد میشود، فعالیت این گروه در اواخر سال ۱۳۴۵ش توسط ساواک کشف و به دنبال آن برخی از اعضا دستگیر و برخی دیگر، از جمله آیتالله خامنهای تحت تعقیب قرار گرفتند.
در پی دستگیری و تبعید آیتالله سید حسن قمی در فروردین ۱۳۴۶ که به دنبال سخنرانی ضد رژیم او در مسجد گوهرشاد صورت گرفت، آیتالله خامنهای از آیتالله میلانی خواست به این اقدام اعتراض کند. این اقدام وی سبب شد مأموران ساواک از حضور او در مشهد اطلاع یافته و در ۱۴ فروردین همان سال، در مراسم تشییع جنازه آیتالله شیخ مجتبی قزوینی، وی را دستگیر کنند و او را تا ۲۶ تیر همان سال در زندانی کنند.
پنجمین بازداشت:
آیت الله خامنهاى درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک مىنویسد: «از سال ۴۸ زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیت و شدت عمل دستگاههاى جارى رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانى نمىتواند با افرادى از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدداً و براى پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان مىداد که دستگاه از پیوستن جریانهاى مبارزه مسلحانه به کانونهاى تفکر اسلامى به شدت بیمناک است و نمىتواند بپذیرد که فعالیتهاى فکرى و تبلیغاتى من در مشهد و تهران از آن جریانها بیگانه و به کنار است. پس از آزادى، دایره درسهاى عمومى تفسیر و کلاسهاى مخفى ایدئولوژى و... گسترش بیشترى پیدا کرد».
بازداشت ششم:
در بین سالهاى ۱۳۵۰ـ۱۳۵۳ درسهاى تفسیر و ایدئولوژى آیت الله خامنهاى در سه مسجد «کرامت»، «امام حسن علیه السلام» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل مىشد و هزاران نفر از مردم مشتاق به ویژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلاب انقلابى و معتقد را به این سه مرکز مىکشاند و با تفکرات اصیل اسلامى آشنا مىساخت. درس نهج البلاغه ایشان از شور و حال دیگرى برخوردار بود و در جزوههاى پلى کپى شده تحت عنوان: «پرتوى از نهج البلاغه» تکثیر و دست به دست مىگشت.
این فعالیتها موجب شد که در دى ماه ۱۳۵۳ ساواک بىرحمانه به خانه آیت الله خامنهاى در مشهد هجوم برده، ایشان را دستگیر و بسیارى از یادداشتها و نوشتههایشان را ضبط کنند. این ششمین و سختترین بازداشت ایشان بود و تا پاییز ۱۳۵۴ در زندان کمیته مشترک شهربانى زندان بودند. در این مدت در سلولى با سختترین شرایط نگه داشته شدند. سختىهایى که ایشان در این بازداشت تحمل کردند، به تعبیر خودشان «فقط براى آنان که آن شرایط را دیدهاند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاشهاى علمى و تحقیقى و انقلابى ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاسهاى سابق را به ایشان ندادند.
در تبعید:
به دنبال درگذشت آیتالله سید مصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶ در نجف اشرف، و تحولاتی که در پی آن پدید آمد، نهضت اسلامی وارد مرحلهی نهایی خود شد و حرکتهای جدی برای پیروزی انقلاب آغاز گردید. رژیم پهلوی هم در واکنش به این فعالیتها، با سرکوب و خفقان فعالیتهای مبارزان را محدودتر کرد. به دنبال اجرای این سیاست، برخی از مبارزان سرشناس به تبعید محکوم شدند که آیتالله خامنهای هم در زمرهی آنان بود. او توسط رژیم پهلوى به سه سال تبعید در ایرانشهر محکوم گردید. در اواسط سال ۱۳۵۷ با اوجگیرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ایران، ایشان از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى علیه رژیم پهلوى قرار گرفت.
در آستانه پیروزى انقلاب:
با شتاب گرفتن روند فروپاشی حکومت پهلوی و نمایان شدن نشانههای پیروزی نهایی نهضت اسلامی، امام خمینی در ۲۲ دی ۱۳۵۷ فرمان تشکیل شورای انقلاب اسلامی را صادر کرد. آیتالله خامنهای که از سوی امام به عضویت آن شورا انتخاب شده بودند، با نقش محوری که در تحولات انقلاب اسلامی در مشهد داشت، این شهر را ترک و در اواخر دی ۱۳۵۷ به تهران آمد و در مدرسهی رفاه مستقر شد و همگام با دیگر مبارزان، بهویژه شهید بهشتی، شهید مطهری و شهید مفتح برای تدارک مرحلهی نهایی پیروزی انقلاب اسلامی و برنامهریزی برای آینده، نقش فعالی برعهده گرفت. پس از تشکیل کمیتهی استقبال از امام خمینی توسط شورای انقلاب اسلامی مسئولیت کمیتهی تبلیغات آن را عهدهدار شد.
به دنبال بسته شدن فرودگاههای کشور به دستور بختیار و ممانعت از بازگشت امام خمینی به ایران، آیتالله خامنهای به همراه آیتالله بهشتی و چند تن از روحانیون مبارز سرشناس در اعتراض به این اقدام دولت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن عظیمی را ساماندهی کردند که با پیوستن سایر علما، دانشگاهیان و مردم ابعاد وسیعی به خود گرفت.
شب قبل از آغاز تحصن، آیتالله بهشتی در بهشتزهرا سخنرانی کرد و آیتالله خامنهای قطعنامهای را که خود تهیه کرده بود برای مردم قرائت نمود و با این برنامه، تحصن روز بعد در مسجد دانشگاه تهران قطعیت یافت. آیتالله خامنهای در طول تحصن با تشکیل ستادی و با مشارکت برخی از مبارزین متحصن به اقداماتی دست زدند که عمدهترین آنها انجام سخنرانی، انتشار اعلامیه و انتشار نشریهای به نام «تحصن» بود. متحصنان در روز هشتم بهمن با صدور اعلامیهای تأکید کردند تا باز شدن فرودگاهها به روی امام خمینی به تحصن خود ادامه خواهند داد. این تحصن که تا صبح روز ۱۲ بهمن ادامه یافت، مسجد دانشگاه تهران را به کانونی تأثیرگذار در روند مبارزه تبدیل کرد.
در لحظهی تاریخی ورود امام خمینی به میهن در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، آیتالله خامنهای به همراه علما، روحانیون و مبارزان اسلامی برای استقبال از امام خمینی در فرودگاه مهرآباد حضور یافت. در طول دههی فجر انقلاب اسلامی، آیتالله خامنهای همواره در کنار امام خمینی بود و در بسیاری از امور به ایشان مشورت میداد و همچنین مسئولیت کمیتهی تبلیغات دفتر امام را با هدف مقابله با توطئههای خبری و تبلیغاتی مخالفان داخلی و خارجی حکومت اسلامی، مقابله با فرصتطلبیهای احزاب و گروههای گوناگون سیاسی، تنظیم و انتشار اخبار و انتشار نشریهای به نام «امام» بر عهده داشت. خود نیز چند مقاله نوشت و در آن نشریه منتشر کرد.
فعالیتهای پس از انقلاب
آیت الله خامنهاى پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همچنان پرشور و پرتلاش به فعالیتهاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزدیکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود کمنظیر و بسیار مهم بودند که در این مختصر فقط به ذکر رئوس آنها مىپردازیم:
- پایهگذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و همرزم خود از جمله: شهید بهشتى، شهید باهنر، هاشمى رفسنجانى و... در اسفند ۱۳۵۷؛
- معاونت وزارت دفاع در سال ۱۳۵۸؛
- سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، ۱۳۵۸؛
- امام جمعه تهران، ۱۳۵۸؛
- نماینده امام خمینی قدس سره در شوراى عالى دفاع، ۱۳۵۹؛
- نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، ۱۳۵۸؛
- حضور فعال و مخلصانه در لباس رزم در جبهههاى دفاع مقدس؛
- ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران؛
- ریاست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمدعلى رجایى دومین رئیس جمهور ایران، آیت الله خامنهاى در مهرماه ۱۳۶۰ با کسب بیش از شانزده میلیون رأى مردمى و حکم تنفیذ امام خمینى به مقام ریاست جمهورى ایران اسلامى برگزیده شدند. همچنین از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ براى دومین بار به این مقام و مسئولیت انتخاب شدند.
- ریاست شوراى انقلاب فرهنگی، ۱۳۶۰؛
- ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۶۶؛
- ریاست شوراى بازنگرى قانون اساسى، ۱۳۶۸؛
- رهبرى و ولایت امت، که از سال ۱۳۶۸، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیر انقلاب امام خمینى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به این مقام والا و مسئولیت عظیم انتخاب شدند.
منابع
- ولایتی، علی اکبر، مدخل "خامنه ای، آیت الله سیدعلی" در دائره المعارف بزرگ اسلامی، بازیابی: ۵ مرداد ۱۳۹۸
- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بازیابی: ۲۶ تیر ۱۳۹۱
- ویکی شیعه
پيوندها