آیه 68 سوره زمر: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ ف...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''صور''': شيپور. در قاموس و اقرب گويد: صور شاخى است كه در آن مىدمند، آن ده بار در قرآن مجيد آمده و همه درباره قيامت است. | |
+ | *'''صعق''': در اقرب الموارد گويد: «صعق الرعد صعقا: اشتد صوته» پس صعق شدت صوت رعد است، راغب صاعقه را صيحه بزرگ گفته است مراد از آن در آيه مرگ است كه لازمه صاعقه زدگى مىباشد.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص319</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۸
<<67 | آیه 68 سوره زمر | 69>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و صیحهای در صور (اسرافیل) بدمند تا جز آن که خدا (بقای او) خواسته دیگر هر که در آسمانها و زمین است همه یکسر مدهوش مرگ شوند، آن گاه صیحه دیگری در آن دمیده شود که ناگاه خلایق همه (از خواب مرگ) بر خیزند و نظاره (واقعه محشر) کنند.
و در صور دمیده می شود، پس هر که در آسمان ها و زمین است می میرد، مگر کسی را که خدا بخواهد، آن گاه بار دیگر در صور دمیده می شود، ناگاه همه آنان بر پای ایستاده [مات و مبهوت به هر سو] می نگرند [که سرانجام کارشان چه خواهد شد!]
و در صور دميده مىشود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بيهوش درمىافتد، مگر كسى كه خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر در آن دميده مىشود و بناگاه آنان بر پاى ايستاده مىنگرند.
و در صور دميده شود. پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است -جز آنها كه او بخواهد- بيهوش مىشوند. و بار ديگر در آن دميده شود، ناگهان از جاى برمىخيزند و مىنگرند.
و در «صور» دمیده میشود، پس همه کسانی که در آسمانها و زمینند میمیرند، مگر کسانی که خدا بخواهد؛ سپس بار دیگر در «صور» دمیده میشود، ناگهان همگی به پا میخیزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- صور: شيپور. در قاموس و اقرب گويد: صور شاخى است كه در آن مىدمند، آن ده بار در قرآن مجيد آمده و همه درباره قيامت است.
- صعق: در اقرب الموارد گويد: «صعق الرعد صعقا: اشتد صوته» پس صعق شدت صوت رعد است، راغب صاعقه را صيحه بزرگ گفته است مراد از آن در آيه مرگ است كه لازمه صاعقه زدگى مىباشد.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ «68»
و در صور دميده شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است، بىهوش شده (و مىميرد،) مگر آن كه را خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر در آن دميده شود، پس ناگاه آنان (زنده شده،) به پا خيزند و (به اطراف) نظر مىكنند.
نکته ها
طبق صريح اين آيه، پايان عمر دنيا و آغاز رستاخيز، از طريق نفخه است. اين نفخه گاهى به صورت دميده شدن در صور و شيپور: «نُقِرَ فِي النَّاقُورِ» «1» و گاهى با تعبير «القارعة» «2» به معناى كوبنده وگاهى با تعبير «الصَّاخَّةُ» «3» به معناى صداى هولانگيز و گاهى با تعبير «صَيْحَةً» «4» آمده است.
به هم ريختن نظام هستى ونابودى طبيعت از طريق ايجاد صداى وحشتناك، براى كسانى كه در جبهه صداى موج انفجار يا شكستهشدن ديوار صوتى را شنيدهاند باور كردنى است.
روايات، مسئول دميدن در صور را فرشتهاى به نام اسرافيل دانستهاند. «5»
تمام انسانها به هنگام نفخهى صور مىميرند، پس مراد از استثنا در جملهى «إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ» بيان قدرت الهى است. يعنى دست خداوند بسته نيست و در آن زمان كه همه مىميرند اگر خدا بخواهد، افرادى را زنده نگاه مىدارد. چنانكه در بعضى روايات نام جبرئيل
«1». مدّثر، 8.
«2». قارعه، 1.
«3». عبس، 23.
«4». يس، 53.
«5». تفسير نورالثقلين.
جلد 8 - صفحه 200
و اسرافيل و ميكائيل يا شهدا به عنوان كسانى كه زنده مىمانند آمده است. «1»
پیام ها
1- مرگ و رستاخيز همهى انسانها، براى خداوند آسان و همچون دميدن در شيپور است. «نُفِخَ- فَصَعِقَ»
2- وقوع قيامت را قطعى بدانيد. (با آنكه قيامت در آينده واقع مىشود، امّا افعال مربوط به آن، به صورت ماضى به كار رفته كه نشانهى قطعيّت آن است.) «نُفِخَ- فَصَعِقَ- نُفِخَ»
3- رستاخيز، تنها مربوط به انسانها و ساكنان زمين نيست. «مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ»
4- ميان نفخهى اول و دوم قيامت، زمانى طولانى است. نُفِخَ ... ثُمَّ نُفِخَ
5- رستاخيز، ناگهانى و دفعى است. «فَإِذا هُمْ» نشانهى ناگهانى بودن است.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ (68)
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ: و دميده شود در صور كه اسرافيل در وقت قيامت در آن دمد، فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ: پس به فزع آيند هر كه در آسمان و زمين است، يعنى بميرند از شدت صيحه هر كه در آسمانهاست از ملائكه، وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ: و هر كه در زمين است از مردمان، إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ: مگر آنكه خواهد خداى تعالى. نزد بعضى مراد جبرئيل و اسرافيل و ميكائيل و عزرائيلاند.
روايتى از حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و اله: مراد شهداء هستند كه شمشيرها به
«1» كتاب التوحيد، باب 17 ص 162- 161 روايت 2 نور الثقلين، ج 4، ص 500، ح 110.
«2» منهج الصادقين، ج 8، ص 117.
جلد 11 - صفحه 269
گردن انداخته در حول عرش الهى «1». اين نفخه اولى كه نفخه اماته نامند. ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى: پس بعد از چهل سال دميده شود در صور نفخه ديگر كه نفخه احياء نامند براى زنده شدن مردگان، فَإِذا هُمْ قِيامٌ: پس در آن هنگام به پاى ايستاده باشند از قبرها و برخاستگان، يَنْظُرُونَ: در حالتى كه نگاه مىكنند از اطراف و جوانب خود مانند متحيران و مبهوتان، يا انتظار كشند كه با ايشان چه كنند و به چه مأمور شوند.
تبصره:
آيات و احاديث از عامه و خاصه دلالت دارد بر آنكه حق تعالى اسرافيل را خلق كرد و صور عظيمى با او آفريد، يك طرف آن در مشرق و طرف ديگر در مغرب، از روزى كه خلق شده منتظر امر الهى است كه هرگاه فرمان برسد در صور بدمد؛ چنانچه حضرت سيد سجاد عليه السلام در صحيفه كامله فرمايد: اسرافيل صاحب صور كه ديدهها گشوده و انتظار مىكشد از جانب تو رخصت دميدن را و حلول امر قيامت را، پس آگاه مىسازد و زنده مىگرداند به دميدن در صور مردهها را كه در قبرها گروگان اعمال خودند «2».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ (67) وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ (68) وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (69) وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ (70)
ترجمه
و بزرگ نشمردند خدا را بقدريكه بايد بزرگ شمرد او را و زمين تمامى در كف او است روز قيامت و آسمانها پيچيده شده است بدستش منزّه است او و برتر است از آنچه شريك قرار ميدهند
و دميده شود در صور پس بميرد بآن هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است مگر كسيكه بخواهد خدا پس دميده شود در آن بار ديگر پس آنگاه آنها ايستادگانند در حاليكه مينگرند
و روشن گردد زمين بنور پروردگارش و نهاده شود كتاب و آورده شوند پيمبران و گواهان و حكم شود ميانشان بحق و آنها ستم كرده نميشوند
و تمام داده شود هر كس آنچه را بجا آورده و او داناتر است بآنچه ميكنند.
تفسير
كفار و مشركين كه وصف نمودند خدا را نشناختند او را آنطور كه حق شناسائى او است و تعظيم ننمودند او را بميزانيكه سزاوار تعظيم او است لذا براى او بشر يك و زن و فرزند قائل شدند و تصوّر نمودند كه او نميتواند يكروز تمام مردگانرا زنده نمايد با آنكه قدرت و عظمت او بقدرى است كه زمين مانند مشت ريگى كه در دست كسى جاى گرفته باشد در روز قيامت مسخّر قدرت و قوّت او است كه هر طور بخواهد آنرا بگرداند ميتواند و آسمانها مانند طومارى كه بهم پيچيده شده باشد در تحت نفوذ اراده و تصرّف مالكانه او است و خدا منزّه و مبرّى است از شريك و شبيه و آنچه ذكر شد و از آنكه جسم باشد و دست و كف داشته باشد اين تعبيرات براى تصوير قدرت و قوّت و تصرّف و مالكيّت حقّه الهيه است در اذهان عامّه بطريقه متعارفه بين خودشان در افهام معانى و حقائق مانند آنكه ميگويند آنملك در دست او است يا آن شخص در چنگ او است و اراده ميكنند
جلد 4 صفحه 510
در تحت تصرف و نفوذ و اقتدار او است و تخصيص يمين براى ظهور قوّت و فعّاليت و شرافت آنست و لذا فرمودهاند هر دو دست خداوند يمين است يعنى قوت و قدرت او فوق تمام قوتها و قدرتها است و دست او بالاى دست همه است و آنروز دستى جز دست او نيست و سلطنتى جز سلطنت او وجود ندارد و وقتى خداوند اراده فرمايد كه دنيا را ويران كند باسرافيل امر مينمايد كه بدمد در صور و او ميدمد در صورى كه دو طرف دارد يكى متوجّه بجانب زمين و ديگر بجانب آسمان از صوت طرفى كه بجانب زمين است تمام اهل آن ميميرند و جنبندهاى در زمين باقى نميماند و از صوت طرفى كه متوجه بآسمانها است تمام اهل آنها ميميرند و ذى روحى باقى نميماند جز اسرافيل آنهم بعدا بامر خدا ميميرد و اوضاع اينعالم منقلب و ويران ميگردد و عالم ديگرى برپا ميشود و خداوند اسرافيل را زنده ميكند و او دوباره در صور ميدمد يا خداوند خودش ميدمد و مردم زنده ميشوند بعد از آنكه چهل روز بارانيكه داراى طبع منى است بر زمين باريده و ذرّات اجسام متفرّقه جمع آورى شده و بدنها بصورت اول خود برگشته باشند پس ناگهان همه از قبورشان بيرون مىآيند و ايستاده باطراف و جوانب خود متحيّرانه نظر ميكنند و منتظرند كه با آنها چه معامله شود و قبلا راجع بصور و چگونگى احياء اموات آنچه بنظر رسيده ذكر شده است و بعضى آنرا عبارت از اعلام الهى به ختم اين عالم و شروع در عالم آخرت دانستهاند و تعبير بصور را از باب تشبيه ببوق رحيل و نزول قافله كه متعارف بوده دانستهاند و بعضى آنرا صور بفتح و او جمع صورت خوانده و دانستهاند و بنابر اين مراد قالبها و بدنهاى خلائق است و اين مخالف با ظواهر ادلّه است و در بعضى از روايات كسانيكه خداوند استثنا فرموده است آنها را بچهار ملك مقرّب جبرائيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل تفسير شده و در بعضى بشهداء كه شمشيرهاشان را حمايل نموده دور عرش خدا ميگردند و در هر حال زمين محشر روشن گردد بنور عدالت خالقش و در بعضى از روايات بنور امام زمان تفسير شده و فرمودهاند مردم از نور آفتاب و ماه بىنياز ميشوند و بنور امامشان اكتفا ميكنند و بنابر اين مراد از ربّ مربّى و مدبّر امر زمين است و نامههاى اعمال مردم كه بدست ملائكه موكّل ثبت آنها نوشته شده است بدست
جلد 4 صفحه 511
راست و چپ افراد وضع و نهاده ميشود و كتاب چون اسم جنس است بر جمع اطلاق شده و تمام پيغمبران خدا حاضر ميشوند و تمام گواهان ايشان كه هر يك بنوبه خود در اداء رسالت و ابلاغ احكام خدا كوتاهى ننمودهاند با ايشان مىآيند و گواهى خود را ميدهند و آنها ائمه اطهار و اوصياء اخيار انبياء عظامند و خداوند بين مردم حكم بحق و عدل ميفرمايد و داد مظلوم را از ظالم ميستاند و كمتر از ميزان عمل اجر داده نميشود و بدون استحقاق و زياده از آن معاقب نميگردد و هر كس بميزان عمل خيرش يا زيادتر اجر ميبرد و خدا از هر كس بافعال بندگانش از خوب و بد آگاهتر است و چيزى از آنها از او فوت نميشود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّماواتِ وَ مَن فِي الأَرضِ إِلاّ مَن شاءَ اللّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخري فَإِذا هُم قِيامٌ يَنظُرُونَ (68)
و دميده ميشود در صور پس از شدت اينکه صيحه يك مرتبه تمام ملائكه آسمانها و تمام اهل زمين از جن و انس و حيوانات ميميرند تشبيه ببانگ رحيل است در عسكر و قافله که كوچ كنيد و نافخ اسرائيل است که صاحب صور است مگر كساني که مشيت الهي بر بقاء آنها باشد مثل حضرت بقية اللّه که با قرآن سر حوض كوثر بر پيغمبر وارد ميشود بمقتضاي حديث ثقلين و مثل حمله عرش و مثل حور و غلمان و خزنه بهشت و خزنه جهنم و من شاء اللّه.
ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخري نفخه ثانيه که بانگ نزول است که يك مرتبه تمام ملائكه و جن و انس حتي حيوانات زنده ميشوند در آن واحد.
فَإِذا هُم قِيامٌ يَنظُرُونَ زمين صحراي محشر ميشود و احوال محشر را مشاهده ميكنند بهشت بتمام زينت جهنم بتمام شدت زمين چون كوره حدادي ملائكه رحمت يك طرف ملائكه عذاب يك طرف اصحاب يمين يك طرف با صور نوراني اصحاب شمال با صور ظلماني و ساير احوال محشر.
343
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 68)- «نفخه صور» و مرگ و حیات عمومی بندگان: در آیه قبل سخن از قیامت در میان آمد، در این آیه همین مسأله را با ذکر بسیاری از خصوصیات تعقیب میکند، نخست از پایان دنیا شروع کرده، میفرماید: «و در صور دمیده میشود پس همه کسانی که در آسمانها و زمین هستند میمیرند، مگر کسانی که خدا بخواهد» (وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ).
البته از روایات به خوبی استفاده میشود که این گروه باقیمانده نیز سر انجام میمیرند به گونهای که در سرتاسر عالم هستی موجودی زنده نخواهد بود، جز خداوند «حیّ لا یموت».
سپس بار دیگر در صور دمیده میشود، ناگهان همگی به پا میخیزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند»! (ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ).
از این آیه به خوبی استفاده میشود که در پایان جهان و آغاز رستاخیز دو حادثه ناگهانی رخ میدهد: در حادثه اول همه موجودات زنده فورا میمیرند، و در حادثه دوم که با فاصلهای صورت میگیرد همه انسانها ناگهان زنده میشوند، و به پا میخیزند و در انتظار حسابند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص319
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم