آیه 8 سوره صافات: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''يسمعون''': تسمّع (از باب تفعّل) به معنى طلب سماع است، آن در اصل «لا يتسمعون» است يعنى طلب گوش دادن نمىكنند (نمىتوانند بكنند). | |
+ | *'''ملاء الاعلى''': جمعيّت و اجتماع بالاتر. منظور اجتماع ملائكه است. | ||
+ | *'''يقذفون''': قذف: انداختن. «يقذفون»: انداخته مىشوند.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص121</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ ۱۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۵۲
<<7 | آیه 8 سوره صافات | 9>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
تا شیاطین هیچ از وحی و سخنان فرشتگان عالم بالا نشنوند و از هر طرف به قهر رانده شوند.
آنان نمی توانند به سخنان فرشتگان بسیار مکرم و شریف گوش فرا دهند، و [هرگاه به گوش دادن برخیزند] از هر سو [شهاب] به سویشان پرتاب می شود،
[به طورى كه] نمىتوانند به انبوه [فرشتگان] عالَم بالا گوش فرا دهند، و از هر سوى پرتاب مىشوند.
تا سخن ساكنان عالم بالا را نشنوند و از هر سوى رانده شوند.
آنها نمیتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هرگاه چنین کنند) از هر سو هدف قرارمیگیرند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- يسمعون: تسمّع (از باب تفعّل) به معنى طلب سماع است، آن در اصل «لا يتسمعون» است يعنى طلب گوش دادن نمىكنند (نمىتوانند بكنند).
- ملاء الاعلى: جمعيّت و اجتماع بالاتر. منظور اجتماع ملائكه است.
- يقذفون: قذف: انداختن. «يقذفون»: انداخته مىشوند.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ «8»
آنها نمىتوانند به (اسرار) عالم بالا گوش فرا دهند و از هر سو به آنها (شهاب) پرتاب مىشود.
دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ «9» إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ «10»
تا رانده شوند و براى آنها عذابى پاينده است. مگر شيطانى (به آسمان بالا رود و) به سرعت خبرى را بربايد كه شهاب و شرارهاى نافذ او را دنبال (و نابود) كند.
جلد 8 - صفحه 18
نکته ها
«قذف» به معناى پرتاب چيزى به نقطهاى دور و «ملأ اعلى» اشاره به جايگاه والاى فرشتگان است.
«دُحُوراً» به معناى راندن با قهر و به نحو ذلّت و خوارى، «واصِبٌ» به معناى دائم است، «خطفة» به معناى ربودن با سرعت، «ثاقِبٌ» به معناى نافذ و سوراخ كننده است.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد: در شب معراج فرشتهاى را ديدم كه مأمور تعقيب ربايندگان اخبار بود و هفتاد هزار فرشته تحت فرمان او بود كه هر كدام از آنها هفتاد هزار فرشته ديگر را تحت فرمان داشتند. «1»
پیام ها
1- اطلاعات و اخبار اهل زمين در اختيار فرشتگان عالم بالا قرار دارد كه در آن با يكديگر گفتگو مىكنند و شياطين مىتوانند گفتگوى آنان را بشنوند. لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ ...
2- استراق سمع، كارى شيطانى است و بايد با آن مقابله كرد. «حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ لا يَسَّمَّعُونَ»
3- سپاه خدا همه جا حضور دارد. «يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ»
4- با شياطين جامعه بايد برخورد انقلابى شود. «يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ»
5- شياطين موجوداتى مكلّف و مورد كيفر و باز خواست خداوند هستند. «وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ»
6- بر حفظ اسرار، اصرار داشته باشيد. حِفْظاً ... يُقْذَفُونَ ... دُحُوراً ... فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ
7- مطلع شدن شياطين از اسرار بالا به قدرى برايشان مهم است كه با آنكه از هر سو مورد هدف قرار مىگيرند باز هم به صورت دزدانه به استراق سمع دست مىزنند. «إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ»
«1». تفاسير نورالثقلين و برهان.
جلد 8 - صفحه 19
8- شهابها و سنگهاى آسمانى مأموران الهى هستند كه با هدف پرتاب مىشوند نه تصادفى و بى هدف. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ»
9- شياطين پيش از استفاده از اخبار غيبى آسمان، نابود مىشوند. «ثاقِبٌ»
10- شياطين موجوداتى قابل رؤيت و هدفگيرى هستند. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ «8»
لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى: (كلام مبتدا) يعنى نمىشنوند شياطين، يعنى طاقت ندارند كه بشنوند و گوش فرا دارند به سخنان ملاء اعلى، يعنى اشراف ملائكه، كه مطلعند بر اسرار لوح محفوظ و با يكديگر گويند: وَ يُقْذَفُونَ: و انداخته مىشوند، يعنى ملائكه بر آنها مىافكنند شهب ثاقب، مِنْ كُلِّ جانِبٍ: از هر طرف آسمان كه به قصد استماع صعود كنند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا «1» فَالزَّاجِراتِ زَجْراً «2» فَالتَّالِياتِ ذِكْراً «3» إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ «4»
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ «5» إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ «6» وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ «7» لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ «8» دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ «9»
إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ «10»
ترجمه
قسم به صفزدگان صف زدنى
پس برانندگان راندنى
پس بخوانندگان كتاب براى تذكّر
همانا خداى شما يكى است
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است و پروردگار مشرقها
همانا ما آراستيم آسمان نزديكتر را به آرايشى كه ستارهها است
و براى نگهدارى از هر شيطان سركش
نميتوانند گوش فرا دارند بسوى گروه بالاتر و انداخته ميشوند از هر سوئى
براى راندن قهرى و براى آنها عذابى است دائم
مگر آنكه بربايد ربودنى پس از پى درآيد او را شعله فروزانى.
تفسير
خداوند متعال قسم ياد نموده است براى تأكيد كلام و تسجيل مرام در مقابل اهل شرك بعد از اثبات توحيد بادلّه قطعيه سابقه بذوات مقدّسه انبياء و اولياء و ملائكه كه صفزنندگانند براى عبادت و اطاعت خدا و كسانيكه منع و زجر نمودند مردم را از گناه و معصيت او و آنانكه تلاوت نمودند كتاب خدايرا براى تذكّر چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه خدا و معبود حقيقى شما يك ذات بسيط مستجمع صفات كمال است كه پروردگار و خالق آسمانها و زمين و موجودات آن دو و ميان آن دو است و موجد مشارق و مغارب ستارهها و آفتاب است چون هر يك از
جلد 4 صفحه 424
سيّارات مشرق و مغربى دارند و آفتاب در ايّام سال هر روز از مشرقى طلوع و در مغربى غروب مينمايد كه با روز قبل خود تفاوت دارد و لذا روز بلند و كوتاه ميشود و اينكه بذكر مشارق اكتفا شده براى آنستكه مغربها بحسب مشرقها تفاوت پيدا ميكنند و ايجاد روشنى و اشراق براى اثبات قدرت و اظهار نعمت ابلغ و انسب است و خدا از جهت فوق مقدارى از فضا را كه نزديكتر است بزمين و مشاهده ميشود اجرام در آن زينت داده است بوجود اجسام روشنى كه از آنها تعبير بكوكب و ستاره ميشود و اينها سه نوعند ثوابت كه متحرّك نيستند يا حركت كمى دارند كه محسوس نيست و سيّارات كه دائما در حركتند و هر يك فلك مستقلّى با مدار مخصوصى دارند كه بايد در آن سير نمايند و شهب ثواقب كه اجرام درخشانى هستند مأمور براندن شياطين از آسمان وقتى كه آنها بآسمان صعود نمايند براى استراق سمع از كلام ملائكه فورا بفرمان خدا اين ستارهها كه شعلههاى فروزانى هستند و گفته شده اجزاء دهنيّهئى هستند كه با بخارات زمين بالا ميروند از جاى خود حركت نموده مانند تيرى كه از كمان بيرون آيد بجانب آنها پرتاب ميشوند و آنها را محترق يا مطرود ميگردانند و اين عمل در آسمان غالبا محسوس ميشود پس ستارهها علاوه بر فوائد و آثار بيشمارى كه در نظام عالم دارند دو ثمر محسوس هم از آنها جالب نظر است يكى زينت آسمان بطوريكه در شب بهترين مناظر است نهايت آنكه چون مكرّر ديده شده بنظر چندان جلوه نميكند ديگر حفظ آن است از مراوده شياطين متمرّد خبيث و استماع كلام ملائكه كه كارفرمايان در اوضاع عالم بدستور الهى ميباشند مگر گاهيكه استراق سمعى براى آنها حاصل شود و شهاب ثاقب شخص مسترق را نسوزاند و او فرار كند و بزمين برسد و بعضى از اخبار سماوى را درست يا نادرست بأمثال خود برساند كه گفتهاند مبناى كهانت در قديم اين بوده است و بعد از بعثت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بكلّى ممنوع شدهاند و در هر حال براى آن شياطين عذاب دائمى در دنيا همان شهاب ثاقب است و در آخرت عذاب جهنّم كه در آن مخلّد خواهند بود و از بعضى از روايات معراجيّه كه در سوره بنى اسرائيل گذشت استفاده ميشود كه شهاب تاقب بامر ملائكه موكّل اين امر حركت ميكند و نام بزرگ آنها اسمعيل است و كلمه دحورا كه
جلد 4 صفحه 425
بمعناى راندن بعنف و قهر است يا مفعول مطلق براى فعل محذوف است يعنى رانده ميشوند راندنى يا مفعول له براى يقذفون چنانچه ترجمه شد و الّا من خطف الخطفة استثناء است از فاعل لا يسمعون يعنى گوش نميدهند سخنان جماعت بالا را مگر كسيكه ناگاه بجهد از جا و اختلاس نمايد اختلاس نمودنى بسرعت از نزديك آسمان امريرا كه در اينصورت تعقيب خواهد شد و بزينة الكواكب باضافه و نصب الكواكب نيز قرائت شده است و سماء الدّنيا باضافه هم از حفص نقل قرائت شده است و بنابراين مراد از دنيا زمين و موجودات آنند و بقرائت مشهور دنيا تأنيث أدنى است يعنى آسمان نزديكتر بزمين كه گفتهاند آسمان اوّل است و اشكال شده كه كواكب در آسمان هشتم مىباشند جواب گفتهاند اعتبار بمشاهده و زينت بودن است و بنابر آنكه مراد از آسمان جهت فوق باشد اشكالى نيست چنانچه بيان شد
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لا يَسَّمَّعُونَ إِلَي المَلَإِ الأَعلي وَ يُقذَفُونَ مِن كُلِّ جانِبٍ «8»
اينکه شياطين هر چه كوشش كنند براي استماع از ملائكه آسمانها نميتوانند استماع كنند و نميتوانند گوش فرا دهند به سوي ملاء اعلي و پرتاب ميشوند از هر طرفي که بخواهند بالا روند.
خداوند ملائكهاي مقرر فرموده که ملائكه حفظهاند که جلوگيري ميكنند از عروج شياطين.
لا يَسمَعُونَ از باب تفعيل است يعني گوش باز ميكنند و دل ميدهند و توجه ميكنند که ببينند ملائكه چه ميگويند چنانچه ميفرمايد سَمّاعُونَ لِلكَذِبِ أَكّالُونَ لِلسُّحتِ مائده آيه 46 و هر چه گوش فرا دهند نميشنوند.
إِلَي المَلَإِ الأَعلي ملأ جمعيت زيادي است چنانچه ميفرمايد أَ لَم تَرَ إِلَي المَلَإِ مِن بَنِي إِسرائِيلَ- الايه بقره آيه 247 و مراد ملائكه هستند ...،
و الاعلي آسمانها است.
توضيح كلام اينكه ملائكه هستند در آسمانها و از جانب الهي به آنها وحي ميرسد يا در لوح محفوظ مشاهده ميكنند و دستور ميدهند به ملائكه که نازل بر زمين ميشوند و وظائف هر يك را معين ميكنند و شياطين هم كلام ملائكه را ميشنوند و هم آشنا به زبان آنها هستند اينها قبلا ميرفتند و اينکه دستورات را فرا ميگرفتند و ميآمدند به كهنه خبر ميدادند و پيش از اينكه ملائكه به اينکه دستورات عمل كنند كهنه خبر ميدادند و اينکه يك دستگاهي بود براي اضلال بني آدم و چون شياطين ممنوع شدند از آسمانها ميرفتند تا نزديك آسمان و گوش فرا ميدادند که چيزي به دست آرند خداوند ملائكه معين فرمود که اينها را پرتاب كنند.
جلد 15 - صفحه 121
وَ يُقذَفُونَ مِن كُلِّ جانِبٍ از اينکه طرف قذف ميشدند از طرف ديگر مي- رفتند ولي غافل از اينكه تمام راهها بر آنها بسته شده چنانچه در حديث است از حضرت صادق (ع) حديث معراجيه که در آسمان اول ملكي است بنام اسماعيل و در تحت نظر او هفتاد هزار ملك هستند و در تحت نظر هر يك آنها هفتاد هزار ملك هستند مأمور به دفع شياطين از جميع اطراف و جوانب.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 8)- سپس میافزاید: «آنها نمیتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند (و هرگاه چنین کنند) از هر سو هدف (تیرهای شهاب) قرار میگیرند»! (لا یَسَّمَّعُونَ إِلَی الْمَلَإِ الْأَعْلی وَ یُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جانِبٍ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص121
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم