آیه 99 سوره انعام: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱۸۵: | سطر ۱۸۵: | ||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | ===برگزیده تفسیر نمونه=== | ||
{{نمایش فشرده تفسیر| | {{نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | (آیه 99) | ||
+ | |||
+ | این آیه، آخرین آیه ای است که در این سلسله بحثها ما را به شگفتیهای جهان آفرینش، و شناسایی خداوند از طریق آن دعوت می کند. | ||
+ | |||
+ | در آغاز به یکی از مهمترین و اساسیترین نعمتهای پروردگار که می توان آن را ریشه و مادر سایر نعمتها دانست اشاره می کند و آن پیدایش و رشد و نمو گیاهان و درختان در پرتو آن است، و می گوید: «او کسی است که از آسمان آبی (برای شما) فرستاد» (وَ هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً). | ||
+ | |||
+ | این که می گوید از طرف آسمان به خاطر آن است که تمام منابع آب روی زمین اعم از چشمه ها و نهرها و قناتها و چاه های عمیق به آب باران منتهی می گردد لذا کمبود باران در همه آنها اثر می گذارد و اگر خشکسالی ادامه یابد همگی خشک می شوند. | ||
+ | |||
+ | سپس به اثر بارز نزول باران اشاره کرده، می گوید: «به واسطه آن روییدنیها را از همه نوع از زمین خارج ساختیم» (فَأَخرَجنا بِهِ نَباتَ کلِّ شَیءٍ). | ||
+ | |||
+ | جالب این که خداوند از یک زمین و یک آب، غذای مورد نیاز همه جانداران را تأمین کرده است و جالبتر این که نه تنها گیاهان صحرا و خشکیها از برکت آب باران پرورش می یابند، بلکه گیاهان بسیار کوچکی که در لابلای امواج آب دریاها می رویند و خوراک عمده ماهیان دریاست از پرتو نور آفتاب و دانه های باران رشد می کنند، سپس به شرح این جمله پرداخته و موارد مهمی را از گیاهان و درختان که به وسیله آب باران پرورش می یابند خاطرنشان می سازد. | ||
+ | |||
+ | نخست می گوید: «ما به وسیله آن ساقه های سبز گیاهان و نباتات را از زمین خارج ساختیم» و از دانه کوچک و خشک ساقه ای با طراوت و سرسبز که لطافت و زیبایی آن چشم را خیره می کند آفریدیم» (فَأَخرَجنا مِنهُ خَضِراً). | ||
+ | |||
+ | «و از آن ساقه سبز، دانه های روی هم چیده شده، (همانند خوشه گندم و ذرت) بیرون آوردیم (نُخرِجُ مِنهُ حَبًّا مُتَراکباً). | ||
+ | |||
+ | «همچنین به وسیله آن از درختان نخل خوشه سر بسته ای بیرون فرستادیم که پس از شکافته شدن رشته های باریک و زیبایی که دانه های خرما را بر دوش خود حمل می کنند و از سنگینی به طرف پایین متمایل می شوند خارج می گردد» (وَ مِنَ النَّخلِ مِن طَلعِها قِنوانٌ دانِیةٌ). «همچنین باغهایی از انگور و زیتون و انار پرورش دادیم» (وَ جَنّاتٍ مِن أَعنابٍ وَ الزَّیتُونَ وَ الرُّمّانَ). | ||
+ | |||
+ | سپس اشاره به یکی دیگر از شاهکارهای آفرینش در این درختان کرده می فرماید: «هم با یکدیگر شباهت دارند و هم ندارند» (مُشتَبِهاً وَ غَیرَ مُتَشابِهٍ). | ||
+ | |||
+ | دو درخت زیتون و انار از نظر شکل ظاهری و ساختمان شاخه ها و برگها شباهت زیادی به هم دارند، در حالی که از نظر میوه و طعم و خاصیت آن بسیار با هم متفاوتند. | ||
+ | |||
+ | یکی دارای ماده چربی مؤثر و نیرومند، و دیگری دارای ماده اسیدی و یا قندی است، که با یکدیگر کاملا متفاوتند، به علاوه این دو درخت گاهی درست در یک زمین پرورش می یابند و از یک آب مشروب می شوند یعنی، هم با یکدیگر تفاوت زیاد دارند و هم شباهت. | ||
+ | |||
+ | سپس از میان تمام اعضای پیکر درخت بحث را روی میوه برده می گوید: | ||
+ | |||
+ | «نگاهی به ساختمان میوه آن به هنگامی که به ثمر می نشیند و همچنین نگاهی به چگونگی رسیدن میوه ها کنید که در اینها نشانه های روشنی است از قدرت و حکمت خدا برای افرادی که اهل ایمان هستند» (انظُرُوا إِلی ثَمَرِهِ إِذا أَثمَرَ وَ ینعِهِ إِنَّ فِی ذلِکم لَآیاتٍ لِقَومٍ یؤمِنُونَ). | ||
+ | |||
+ | با توجه به آنچه امروز در گیاهشناسی از چگونگی پیدایش میوه ها و رسیدن آنها می خوانیم نکته این اهمیت خاص که قرآن برای میوه قائل شده است روشن می شود، زیرا پیدایش میوه ها درست همانند تولد فرزند در جهان حیوانات است، نطفه های نر با وسایل مخصوصی (وزش باد یا حشرات و مانند آنها) از کیسه های مخصوص جدا می شوند، و روی قسمت مادگی گیاه قرار می گیرند، پس از انجام عمل لقاح و ترکیب شدن با یکدیگر، نخستین تخم و بذر تشکیل می گردد، و در اطرافش انواع مواد غذایی همانند گوشتی آن را دربرمیگیرند. | ||
+ | |||
+ | این مواد غذایی از نظر ساختمان بسیار متنوع و همچنین از نظر طعم و خواص غذایی و طبی فوق العاده متفاوتند، گاهی یک میوه (مانند انار و انگور) دارای صدها دانه است که هر دانه ای از آنها خود جنین و بذر درختی محسوب می شود و ساختمانی بسیار پیچیده و تو در تو دارد. | ||
+ | |||
+ | این از یک سو، از سوی دیگر مراحل مختلفی را که یک میوه از هنگامی که نارس است تا موقعی که کاملا رسیده می شود، می پیماید، بسیار قابل ملاحظه است زیرا لابراتوارهای درونی میوه دائما مشغول کارند، و مرتبا ترکیب شیمیایی آن را تغییر می دهند، تا هنگامی که به آخرین مرحله برسد و وضع ساختمان شیمیایی آن تثبیت گردد. | ||
+ | |||
+ | هر یک از این مراحل خود نشانه ای از عظمت و قدرت آفریننده است. | ||
+ | |||
+ | ولی باید توجه داشت که به تعبیر قرآن تنها افراد با ایمان یعنی افراد حقبین و جستجوگران حقیقت، این مسائل را می بینند و گر نه با چشم عناد و لجاج و یا با بی اعتنایی و سهلانگاری ممکن نیست هیچ یک از این حقایق را ببینیم. | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۳
<<98 | آیه 99 سوره انعام | 100>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هم اوست خدایی که از آسمان آبی فرو بارید پس هر نبات را بدان رویاندیم و سبزهها را از زمین برون آوردیم و از آن سبزهها دانههایی که بر روی هم چیده شده بیرون آریم و از شکوفه نخل خوشههایی است به هم پیوسته، و باغهای انگور و زیتون و انار که برخی شبیه و برخی نامشابه به هم است (خلق کنیم)، شما در آن باغها هنگامی که میوه آن پدید آید و برسد (با چشم تعقل) بنگرید، که در آن آیات و نشانههایی (از قدرت خدا) برای اهل ایمان هویداست.
و اوست که از آسمان آبی فرستاد، و به وسیله آن گیاهان گوناگون را [از زمین] رویاندیم، و از آن ساقه ها و شاخه های سبز درآوردیم، و از آن دانه های متراکم را خارج می کنیم، و از شکوفه درخت خرما خوشه های سر فروهشته [به وجود می آوریم]، و باغ هایی از انگور و زیتون و انار شبیه به هم و بی شباهت به هم [بیرون می آوریم]؛ به میوه اش چون میوه دهد و به رسیدن و کامل شدنش با تأمل بنگرید، مسلماً در این [امور] برای قومی که ایمان می آورند، نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست.
و اوست كسى كه از آسمان، آبى فرود آورد؛ پس به وسيله آن از هر گونه گياه برآورديم، و از آن [گياه] جوانه سبزى خارج ساختيم كه از آن، دانههاى متراكمى برمىآوريم، و از شكوفه درخت خرما خوشههايى است نزديك به هم. و [نيز ]باغهايى از انگور و زيتون و انار -همانند و غير همانند- خارج نموديم. به ميوه آن چون ثمر دهد و به [طرز] رسيدنش بنگريد. قطعاً در اينها براى مردمى كه ايمان مىآورند نشانههاست.
اوست خدايى كه از آسمان باران فرستاد و بدان باران هرگونه نباتى را رويانيديم، و از آن نبات ساقهاى سبز و از آن دانههايى بر يكديگر چيده و نيز از جوانههاى نخل خوشههايى سر فرو هشته پديد آورديم، و نيز بستانهايى از تاكها و زيتون و انار، همانند و ناهمانند. به ميوههايش آنگاه كه پديد مىآيند و آنگاه كه مىرسند بنگريد كه در آنها عبرتهاست براى آنان كه ايمان مىآورند.
او کسی است که از آسمان، آبی نازل کرد، و به وسیله آن، گیاهان گوناگون رویاندیم؛ و از آن، ساقهها و شاخههای سبز، خارج ساختیم؛ و از آنها دانههای متراکم، و از شکوفه نخل، شکوفههایی با رشتههای باریک بیرون فرستادیم؛ و باغهایی از انواع انگور و زیتون و انار، (گاه) شبیه به یکدیگر، و (گاه) بیشباهت! هنگامی که میوه می دهد، به میوه آن و طرز رسیدنش بنگرید که در آن، نشانههایی (از عظمت خدا) برای افراد باایمان است!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
خضرا: (به فتح اوّل و كسر دوم)، سبز. آن وصف است به معنى اخضر. خضر (بر وزن شرف) مصدر است به معنى سبز بودن.
نبات: نبت و نبات: روئيدن و نيز هر چه از زمين رويد نبات و نبت گويند. اسم و مصدر هر دو آمده است.
متراكبا. ركوب: سوار شدن. متراكب: بعضى بالاى بعضى.
نخل: درخت خرما. در واحد و جمع به كار رود. مفرد آن نخله. اما نخيل جمع نخل و به قولى اسم جمع است.
طلعها: طلوع و مطلع: آشكار شدن، به غنچه و گل و ميوه طلع گويند كه از درخت ظاهر مى شود. مراد از آن به نظرم گل و غنچه است.
قنوان: قنو: خوشه. قنوان: خوشه ها. «قِنْوانٌ دانِيَةٌ» خوشه هاى نزديك به هم.
اعناب: جمع عنب. به انگور و درخت انگور عنب گفته مى شود.
رمان: انار.
ينعه: ينع: رسيدن ميوه. «الثمار اليانعه» ميوه هاى رسيده (نهج خطبه، 131).[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراكِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلى ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ إِنَّ فِي ذلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «99»
و او كسى است كه از آسمان، آبى نازل كرد، پس به وسيلهى آن، هر گونه گياه برآورديم و از آن سبزهها خارج ساختيم. از آن (سبزهها) دانههاى برهم نشسته و چيده شده بيرون آوريم. و از شكوفهى خرما خوشههايى نزديك بهم (پديد آوريم) و نيز باغهايى از (انواع) انگورها و زيتون و انار (پرورش دهيم) كه برخى شبيه به هم و برخى غير متشابهند. به ميوهى آن، آنگاه كه بار دهد و آنگاه كه ميوه مىرسد بنگريد. همانا در آن، نشانههايى براى گروه با ايمان است.
جلد 2 - صفحه 519
نکته ها
در آيهى قبل فرمود: همهى انسانها از نفْسِ واحدند، در اين آيه مىفرمايد: همهى گياهان و درختان و ميوهها نيز از يك سرچشمهاند وآن آب باران است.
«متراكب» از ريشهى «ركوب»، ميوههاى سوار بر هم و دانههاى درهم فشرده است.
«طلع» خوشهى سربسته خرماست و «قِنْوانٌ»، رشتههاى باريك كه بعداً خوشههاى خرما را تشكيل مىدهد. «دانِيَةٌ»، خوشههاى به هم نزديك و يا نزديك به زمين، به خاطر سنگينى بار آن است. مراد از «مُتَشابِهٍ»، يا درختانى است كه شباهت ظاهرى به هم دارند مثل زيتون و انار و يا ميوههايى است كه شبيه به يكديگرند.
در اين آيه و دو آيهى قبل سه تعبير پىدرپى آمده است: «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»، «لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ» و «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ» كه رمز آن در پيام 4، بيان گرديده است.
پیام ها
1- مايهى رويش همهى گياهان ونباتات، آب باران است. «مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْءٍ»
2- هم نزول باران، هم روياندن گياه و ميوه، كار خداست. أَنْزَلَ ... نُخْرِجُ
3- رابطهى انسان با ميوهها فقط رابطهى مادّى و غذايى نباشد، بلكه رابطهى فكرى و توحيدى هم باشد. انْظُرُوا إِلى ثَمَرِهِ ... فِي ذلِكُمْ لَآياتٍ
4- بهرهگيرى از ستارگان، علم و كارشناسى لازم دارد. «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»، درك اينكه كاروان بشرى همه از يك نفس است و اين كاروان، به صورت پايدار و ناپايدار در جريان است درك عميق مىطلبد. «لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»، درك اينكه از گياه و باران و ميوه بايد بهرهى معنوى برد و از انتساب همهى هستى به خدا نبايد غافل بود، ايمان مىطلبد. «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 520
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراكِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلى ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ إِنَّ فِي ذلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (99)
و نيز در تذكر نعمت مىفرمايد:
وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً: و ذات پاك سبحانه آن كه نازل فرمود از ابر يا از جانب آسمان، باران را براى انتفاع انواع حيوانات و نباتات. بعد از آن بر سبيل التفات از غيبت به تكلم عدول فرمايد فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْءٍ:
پس خارج نموديم ما بسبب آن باران، نبات هر چيز را، يعنى هر صنفى از نبات را؛ غرض اظهار قدرت است در انبات، انواع مختلفه را به يك آب.
فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراكِباً: خارج نموديم از آن گياه سبز، دانه بر يكديگر متراكب و چيده شده، يعنى خوشهاى. وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ: و بيرون آورديم از درخت خرما از شكوفهاى، غنچه وى، خوشههاى به يكديگر نزديك و قريب التناول. و اقتصار بر ذكر نخل در مقابل حب متراكم، به جهت زيادتى نعمت در آن و بسيارى نفع آن و كثرت دلالت قدرت؛ زيرا از
«1» تفسير عياشى، جلد اوّل، صفحه 371، حديث 69 و 72.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 341
عجائب خلقت نبات، و قدر مشترك، بين نبات و حيوان است، و اختصاصات حيوان را دارا باشد چنانچه اگر غرق در آب شود مىميرد. يا گلوله و زخمى به او برسد هلاك گردد، و اگر سرش را قطع كنند كشته شود و بايد تعبير شود به اين معنى كه از درخت نر و مذكر، به ماده و مؤنث برسانند تا توالد ثمر حاصل آيد و الّا ابدا نتيجهاى نخواهد داشت وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ: و بيرون آورديم به آن ياران بوستانهاى از انگور وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ: و درخت زيتون و درخت انار مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ: در حالتى كه درخت انار يا همه اشجار مذكوره مشابه همند در ساقه و برگ، و غير مماثلند در طعم، چه بعضى به غايت ترش، و برخى شيرين، و بعضى متوسط. يا تشابه در هيئت و قدر و لون، و مشتبه در خلق، مختلف الطعم، و يا مشابه هرگاه از يك جنس باشند مثل انار به انار، و زيتون به زيتون، و غير متشابه وقتى مختلف الاجناس باشند مانند انار و زيتون و غير آن مثل انگور ياقوتى به انار انْظُرُوا إِلى ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ: نظر كنيد به تأمل به ميوه هر يك از درختان وقتى بيرون آرد ثمره خود را به غايت خرد و بىمزه؛ فايده ندارد ملاحظه نمائيد زمان رسيدگى و بزرگى و پستگى او كه چگونه شكلى و مزهاى و رنگى و نفعى و لذتى در او پديد آيد. حاصل در ميان اين دو حالت تفكر و تدبر كنيد و ببينيد حق تعالى به قدرت كامله چه نحو بر سبيل تدريج آن را از حالت اولى به حالت ثانيه مىرساند إِنَّ فِي ذلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ:
بدرستى كه در اين مذكورات هر آينه نشانه و علامات است بر وجود قادر حكيم و وحدانيت او براى گروهى كه ايمان آورند، چه حدوث اجناس مختلفه و انواع معينه از اصل واحد، و نقل آن از حالى به حالى، نمىباشد مگر به احداث قادرى كه عالم است به تفاصيل آن و ترجيح مىنهد آنچه حكم او تقاضا نمايد از احوال ممكنه. و ايضا دال است به موجد مقتدرى كه ضدّ و ندى ندارد تا معارضه و معانده كند با او در منع از افعال مذكوره و تعويق از تغيّر حالات.
برهان- اين عجائب نباتات و اشجار، برهان عقلى است بر وجود خالق قادر حكيم، زيرا زمانى تأمل نما در انواع گياهان كه از حد و حصر خارجند، هر يك را شكلى و رنگى و طعمى و بوئى و منفعتى و خاصيتى؛ يكى غذاى بدن
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 342
مىشود، ديگرى قوت تن، يكى زهر جانگزا، ديگرى ترياق فرحافزا. آن جان ستاند، اين روح مىبخشد، يكى خواب مىآورد، ديگرى خواب از چشم مىبرد، يكى مفرح جان، ديگرى سبب اندوه بىپايان، يكى سرد است، يكى گرم، يكى تر است، يكى خشك؛ و حال آنكه همه از يك زمين روئيده و از يك چشمه آب خورده. اگر گوئى اين اختلاف از جهت تخم آنها است، اى نادان، در هسته خرما نخل بلند با خوشههاى خرما كى بوده، و در دانه گندمى چندين خوشه و در هر خوشهاى زياده از صد دانه كه ديده؟ و ايضا ساعتى به نظر عبرت ملاحظه نما و ساعتى تفكر كن در اقسام آنها. و به قدرت الهى چون آب به آن رسيد تمام اجزاى آنها خرم و با طراوت مىگردد و به جميع ريشه و ساقه و برگ و شاخه و ميوه مىرسد و بالسويه ميان آنها قسمت شود، زهى حكمت بالغه سبحانى چه نوع حكمتها در بىشعورى تعبيه فرموده كه موجب حيرت است. بعلاوه ثمرات آنها با هم مختلف. يكى ترش است يكى شيرين، يكى تلخ است يكى گس، و هر يك ضد ديگرى اثر بخشد. اگر چشم بصيرت بگشائى، هر گياهى در حقيقت وحدانيت الهى را گويا باشد:
هر گياهى كه از زمين رويد
«وحده لا شريك له» گويد
جاهلند كسانى كه اين حكمتهاى ظاهره و مصالح بيّنه را نسبت به چيزى كه، نه از وجود خود اثرى دارد نه از ذات، نه افعال خود را شناسد نه صفات.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراكِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلى ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ إِنَّ فِي ذلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (99)
ترجمه
و او است آنكه نازل نمود از آسمان آب را پس بيرون آورديم بآن روئيدنى همه چيز را پس بيرون آورديم از آن سبزه را كه بيرون ميآوريم از آن دانه را كه بر يكديگر چيده شدهاند و از درخت خرما از شكوفهاش خوشههاى نزديك و بوستانها از انگورها و زيتون و انار شبيه بيكديگر و غير شبيه بهم بنگريد بميوهاش وقتى كه ميوه ميآورد و برسيدنش همانا در اين هر آينه نشانهها است براى گروهى كه ميگروند.
تفسير
باران رحمت الهى آبى است كه كليّه نباتات بامر حق از آن ميرويد از زمين در صورتى كه آب و هوا و زمين يك و خدا يك است ولى تفاوت آنها در رنگ و بو و طعم و شكل و اثر بقدرى زياد است كه قابل احصا و قياس نيست و اين اقوى دليل بر عظمت و قدرت خالق است و در ابتدا سبزه است و از آن بامر خداوند بيرون ميآيد دانههائى كه مرتب بر يكديگر چيده شده است بطرز خوشى كه قابل توصيف نيست و از شكوفه خرما بيرون ميآيد خوشههائى كه نزديك بتناول و در دسترس است يا نزديك بيكديگرند و نيز بيرون ميآورد خداوند از آب بوستانهائى را بنابر قرائت نصب جنات يا بيرون مى آيد بامر خدا بوستانهائى بنابر قرائت رفع آن و بنابر اين عطف بر قنوان است چنانچه بنابر قرائت نصب عطف بر نبات است در هر حال درختهاى باغها از انگورها و زيتون و انارند و انگورها با آنكه جنسشان مختلف است بعضى از آنها شبيهند بيكديگر در شكل و رنگ و بو و طعم و مقدار و بعضى غير شبيه و شايد باين مناسبت از آن تعبير با عناب كه جمع است شده و زيتون و انار با آنكه جنسشان متّحد است اين اختلاف در افراد
جلد 2 صفحه 360
آنها موجود است با آنكه آب و زمين و هوا و خالق همه يكى است و خصوصيت ذكر اين ميوهها آنستكه منافع آنها زياد است و باغهاى عربستان كه طليعه اسلام از آنجا آشكار و عالم گير شده است نوعا مشتمل بر اين ميوهها است حال نظر كنيد بميوه هر يك از اين درختها در موقعيكه بثمر ميرسد ولى هنوز كال است و قابل خوردن نيست و در موقع رسيدنش كه پخته ميشود و به بينيد چقدر تفاوت در رنگ و طعم و بو و كيفيّت و مزه و خاصيت آنها پيدا ميشود و بدانيد كه در اين اختلاف احوال و آثار دلالتهاى واضحه است بر وجود خداوند قادر عالم حكيم مريد كه باراده و حسن تدبير خود از جمادات متّحده نباتات مختلفه بيرون ميآورد و اگر فاعل طبيعت بود يك اثر بيشتر نداشت و اين نكته را نمىيابند مگر اهل ايمان كه خداوند قلب آنها را بنور معرفت منوّر فرموده است پس در واقع اين آيات براى آنها آيات است و بعضى ثمره بضمتين قرائت نمودهاند تا جمع باشد و ينع مصدر است و محتمل است جمع يانع باشد يعنى رسيده ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخرَجنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيءٍ فَأَخرَجنا مِنهُ خَضِراً نُخرِجُ مِنهُ حَبًّا مُتَراكِباً وَ مِنَ النَّخلِ مِن طَلعِها قِنوانٌ دانِيَةٌ وَ جَنّاتٍ مِن أَعنابٍ وَ الزَّيتُونَ وَ الرُّمّانَ مُشتَبِهاً وَ غَيرَ مُتَشابِهٍ انظُرُوا إِلي ثَمَرِهِ إِذا أَثمَرَ وَ يَنعِهِ إِنَّ فِي ذلِكُم لَآياتٍ لِقَومٍ يُؤمِنُونَ (99)
و او است خداوندي که نازل نمود از طرف بالا آب را که باران باشد پس بيرون آورديم رستن هر چيزي را پس خارج كرديم از او سبزيها که از آن سبزه خارج ميكنيم دانهها که روي يكديگر سوار شدهاند که خوشههاي گندم و جو و ساير
جلد 7 - صفحه 151
حبوبات باشد که تعبير بسنبل ميكنند و از نخل خرما از شكوفه او خوشه که سرازير است که تعبير بقنوان ميكنند و باغستانها از انگورها و زيتون و انار بعضي شبيه بعضي و بعضي غير متشابه بعض ديگر نگاه كنيد بميوه و ثمره آن موقعي که ميوه ميدهد و موقعي که ميرسد بدرستي که در اينکه قدرتنمايي براي شما هرآينه آياتيست که كساني که ايمان دارند از آنها استفاده ميكنند.
وَ هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً سماء از ماده سموّ است بمعني علوّ و بهمين مناسبت سماوات را سماء ناميدند و كيفيت تكوّن باران از ابخره درياها بتوسط اشعه شمس و ادخنه زمين بتوسط افروختگي آتش متصاعد ميشود بطرف بالا و تشكيل ابر ميدهد و باد اينکه ابرها را بهر طرفي که مأمور است حركت ميدهد و مواد مائيه آن بطرف زمين نازل ميشود و فوائد باران بسيار است که يكي از آنها تلطيف هوا است چون ذرات زمين که تعبير بگرد ميكنيم بواسطه وزيدن باد در جوّ هوا پراكنده ميشود و تعبير بمكرب ميكنند انسان و حيوانات بواسطه تنفس اينها داخل در قلب ميشود و توليد امراضي ميكند باران اينکه كثافات را از هوا ميگيرد و بزمين ميريزد لذا آب باران در ابتداء گلآلود است بعد از زماني گلها را فرومينشاند و زلال ميشود، و يكي از فوائد بزرگ باران اينكه يك قسمت از كره زمين که از درياها خارج است و داراي سكنه است از انسان و حيوان و نبات بلكه معادن احتياج شديد بآب دارند و حيات آنها منوط بآب است وَ جَعَلنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيءٍ حَيٍّ انبياء آيه 31، و از دريا ممكن نيست آب بجميع نقاط زمين برسد خداوند بقدرت كامله خود از دريا ميگيرد و بطرف بالا ميبرد و در جميع نقاط زمين ميبارد و در اعماق زمين فروميبرد و تشكيل رودخانهها و چاهها و قناتها ميدهد و تمام سكنه بهره برداري ميكند و يكي از فوائد باران حيوانات دريايي هم بهرهبرداري ميكنند مخصوصا صدف که قطره باران در دل
جلد 7 - صفحه 152
آن مرواريد ميشود و هزارها فوائد ديگر که ببعض آنها در اينکه آيه شريفه اشاره دارد فَأَخرَجنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيءٍ هر چه روئيدني است از حبوب و اشجار و غير اينها بتوسط باران روئيده ميشود از زمين.
فَأَخرَجنا مِنهُ خَضِراً تمام گياهها در ابتداء آن سبز و خرّم است نُخرِجُ مِنهُ حَبًّا مُتَراكِباً مراد حبوب است که از سبزه خوشه گندم که سنبله است بيرون ميآيد که دانهها روي يكديگر سوار شده و از يك قسمت سبزه نخل خرما بيرون ميآيد که وَ مِنَ النَّخلِ مِن طَلعِها از شكوفه نخل قِنوانٌ دانِيَةٌ خوشه سربزير بعكس سنبله حبوب و چه فوائدي در شكوفه خرما است و مراتب سير آن تا رطب و تمر گردد و چيزهايي که از آنها بعمل ميآيد و جنّات عطف بحبّا متراكبا يعني نخرج منه جنّات يعني از آن خضر باغستانهايي مِن أَعنابٍ وَ الزَّيتُونَ وَ الرُّمّانَ باغستان انگور و زيتون و انار و اينها از باب مثال است و ساير فواكه و ميوهها هم مثل اينها است که از آن خضر خارج ميشود، و مثل تمام اينها است اقسام سبزيها و كشتها مثل بطيخ، هندوانه و چيزهايي که در داخل زمين بعمل ميآيد مثل بصل و سيبزميني و غير آنها هر چه بتوسط باران از زمين خارج ميشود حتي اقسام رياحين و الفها.
مشتبه و غير متشابه تشابه يا از جهت طعم است يا از جهت رنگ يا از جهت شكل يا از جهت خاصيت است حتي ادويهجات بلكه يك ميوه مثل زردالو انگور در مقام رشد اطوار مختلفه دارد از جهت رنگ و طعم و خاصيت جلّ الخالق که هر يك آنها دليل بارزي است بر وجود حق و وحدانيت و علم و قدرت و حكمت و ساير صفات او.
انظُرُوا بنظر تفكر و تدبّر و تامل الي ثمره که مقصود اصلي آنها است إِذا أَثمَرَ از ابتداء ظهور ثمره وَ يَنعِهِ تا زماني که بحدّ كمال ميرسد
جلد 7 - صفحه 153
بعين مثل: نطفه، علقه، مضغه، عظام، لحم، صورتبندي تا زمان ولادت از طفوليت تا شيخوخيت چه اندازه اطوار مختلفه و حالات متفاوته و آثار متشتته دارد لكن اشخاصي که ايمان بخدا داشته باشند اينکه آيات باعث ازدياد معرفت آنها ميشود لذا ميفرمايد إِنَّ فِي ذلِكُم لَآياتٍ لِقَومٍ يُؤمِنُونَ و اما كفار مثل اينكه كور و كر و لال هستند ابدا برخورد باين آثار نميكنند صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَعقِلُونَ بقره آيه 166.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 99)
این آیه، آخرین آیه ای است که در این سلسله بحثها ما را به شگفتیهای جهان آفرینش، و شناسایی خداوند از طریق آن دعوت می کند.
در آغاز به یکی از مهمترین و اساسیترین نعمتهای پروردگار که می توان آن را ریشه و مادر سایر نعمتها دانست اشاره می کند و آن پیدایش و رشد و نمو گیاهان و درختان در پرتو آن است، و می گوید: «او کسی است که از آسمان آبی (برای شما) فرستاد» (وَ هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً).
این که می گوید از طرف آسمان به خاطر آن است که تمام منابع آب روی زمین اعم از چشمه ها و نهرها و قناتها و چاه های عمیق به آب باران منتهی می گردد لذا کمبود باران در همه آنها اثر می گذارد و اگر خشکسالی ادامه یابد همگی خشک می شوند.
سپس به اثر بارز نزول باران اشاره کرده، می گوید: «به واسطه آن روییدنیها را از همه نوع از زمین خارج ساختیم» (فَأَخرَجنا بِهِ نَباتَ کلِّ شَیءٍ).
جالب این که خداوند از یک زمین و یک آب، غذای مورد نیاز همه جانداران را تأمین کرده است و جالبتر این که نه تنها گیاهان صحرا و خشکیها از برکت آب باران پرورش می یابند، بلکه گیاهان بسیار کوچکی که در لابلای امواج آب دریاها می رویند و خوراک عمده ماهیان دریاست از پرتو نور آفتاب و دانه های باران رشد می کنند، سپس به شرح این جمله پرداخته و موارد مهمی را از گیاهان و درختان که به وسیله آب باران پرورش می یابند خاطرنشان می سازد.
نخست می گوید: «ما به وسیله آن ساقه های سبز گیاهان و نباتات را از زمین خارج ساختیم» و از دانه کوچک و خشک ساقه ای با طراوت و سرسبز که لطافت و زیبایی آن چشم را خیره می کند آفریدیم» (فَأَخرَجنا مِنهُ خَضِراً).
«و از آن ساقه سبز، دانه های روی هم چیده شده، (همانند خوشه گندم و ذرت) بیرون آوردیم (نُخرِجُ مِنهُ حَبًّا مُتَراکباً).
«همچنین به وسیله آن از درختان نخل خوشه سر بسته ای بیرون فرستادیم که پس از شکافته شدن رشته های باریک و زیبایی که دانه های خرما را بر دوش خود حمل می کنند و از سنگینی به طرف پایین متمایل می شوند خارج می گردد» (وَ مِنَ النَّخلِ مِن طَلعِها قِنوانٌ دانِیةٌ). «همچنین باغهایی از انگور و زیتون و انار پرورش دادیم» (وَ جَنّاتٍ مِن أَعنابٍ وَ الزَّیتُونَ وَ الرُّمّانَ).
سپس اشاره به یکی دیگر از شاهکارهای آفرینش در این درختان کرده می فرماید: «هم با یکدیگر شباهت دارند و هم ندارند» (مُشتَبِهاً وَ غَیرَ مُتَشابِهٍ).
دو درخت زیتون و انار از نظر شکل ظاهری و ساختمان شاخه ها و برگها شباهت زیادی به هم دارند، در حالی که از نظر میوه و طعم و خاصیت آن بسیار با هم متفاوتند.
یکی دارای ماده چربی مؤثر و نیرومند، و دیگری دارای ماده اسیدی و یا قندی است، که با یکدیگر کاملا متفاوتند، به علاوه این دو درخت گاهی درست در یک زمین پرورش می یابند و از یک آب مشروب می شوند یعنی، هم با یکدیگر تفاوت زیاد دارند و هم شباهت.
سپس از میان تمام اعضای پیکر درخت بحث را روی میوه برده می گوید:
«نگاهی به ساختمان میوه آن به هنگامی که به ثمر می نشیند و همچنین نگاهی به چگونگی رسیدن میوه ها کنید که در اینها نشانه های روشنی است از قدرت و حکمت خدا برای افرادی که اهل ایمان هستند» (انظُرُوا إِلی ثَمَرِهِ إِذا أَثمَرَ وَ ینعِهِ إِنَّ فِی ذلِکم لَآیاتٍ لِقَومٍ یؤمِنُونَ).
با توجه به آنچه امروز در گیاهشناسی از چگونگی پیدایش میوه ها و رسیدن آنها می خوانیم نکته این اهمیت خاص که قرآن برای میوه قائل شده است روشن می شود، زیرا پیدایش میوه ها درست همانند تولد فرزند در جهان حیوانات است، نطفه های نر با وسایل مخصوصی (وزش باد یا حشرات و مانند آنها) از کیسه های مخصوص جدا می شوند، و روی قسمت مادگی گیاه قرار می گیرند، پس از انجام عمل لقاح و ترکیب شدن با یکدیگر، نخستین تخم و بذر تشکیل می گردد، و در اطرافش انواع مواد غذایی همانند گوشتی آن را دربرمیگیرند.
این مواد غذایی از نظر ساختمان بسیار متنوع و همچنین از نظر طعم و خواص غذایی و طبی فوق العاده متفاوتند، گاهی یک میوه (مانند انار و انگور) دارای صدها دانه است که هر دانه ای از آنها خود جنین و بذر درختی محسوب می شود و ساختمانی بسیار پیچیده و تو در تو دارد.
این از یک سو، از سوی دیگر مراحل مختلفی را که یک میوه از هنگامی که نارس است تا موقعی که کاملا رسیده می شود، می پیماید، بسیار قابل ملاحظه است زیرا لابراتوارهای درونی میوه دائما مشغول کارند، و مرتبا ترکیب شیمیایی آن را تغییر می دهند، تا هنگامی که به آخرین مرحله برسد و وضع ساختمان شیمیایی آن تثبیت گردد.
هر یک از این مراحل خود نشانه ای از عظمت و قدرت آفریننده است.
ولی باید توجه داشت که به تعبیر قرآن تنها افراد با ایمان یعنی افراد حقبین و جستجوگران حقیقت، این مسائل را می بینند و گر نه با چشم عناد و لجاج و یا با بی اعتنایی و سهلانگاری ممکن نیست هیچ یک از این حقایق را ببینیم.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم