آیه 15 سوره نساء: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۶۳: | سطر ۱۶۳: | ||
(آيه 15) | (آيه 15) | ||
− | + | اين آيه اشاره به مجازات زنان شوهرداري است که آلوده «فحشاء» ميشوند، نخست ميفرمايد: «و كساني از زنان (همسران) شما که مرتكب زنا شوند چهار نفر از مسلمانان را به عنوان شاهد بر آنها بطلبيد» (وَ اللّاتِي يَأتِينَ الفاحِشَةَ مِن نِسائِكُم فَاستَشهِدُوا عَلَيهِنَّ أَربَعَةً مِنكُم). | |
سپس ميفرمايد: «اگر اينکه چهار نفر به موضوع (زنا) گواهي دادند، آنها را در خانههاي (خود) محبوس سازيد، تا مرگ آنها فرا رسد» (فَإِن شَهِدُوا فَأَمسِكُوهُنَّ فِي البُيُوتِ حَتّي يَتَوَفّاهُنَّ المَوتُ). | سپس ميفرمايد: «اگر اينکه چهار نفر به موضوع (زنا) گواهي دادند، آنها را در خانههاي (خود) محبوس سازيد، تا مرگ آنها فرا رسد» (فَإِن شَهِدُوا فَأَمسِكُوهُنَّ فِي البُيُوتِ حَتّي يَتَوَفّاهُنَّ المَوتُ). |
نسخهٔ ۳ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۴
<<14 | آیه 15 سوره نساء | 16>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
زنانی از (جامعه) شما که عمل ناشایسته کنند چهار شاهد مسلمان بر آنها بخواهید، چنانچه شهادت دادند آن زنان را در خانه نگه دارید تا عمرشان به پایان رسد یا خدا برای آنها راهی پدیدار گرداند.
و از زنان شما [امتِ اسلام] کسانی که مرتکب زنا می شوند، چهار نفر مرد از خودتان را بر آنان به گواهی بخواهید؛ پس اگر [به ارتکاب آن] گواهی دادند، آن زشت کاران را در خانه ها [به عنوان حبس ابد] نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد، یا خدا [برای نجات] آنان راهی قرار دهد.
و از زنان شما، كسانى كه مرتكب زنا مىشوند، چهار تن از ميان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گيريد؛ پس اگر شهادت دادند، آنان [=زنان] را در خانهها نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهى براى آنان قرار دهد.
و از زنان شما آنان كه مرتكب فحشا مىشوند، از چهار تن از خودتان بر ضد آنها شهادت بخواهيد. اگر شهادت دادند زنان را در خانه محبوس داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهى پيش پايشان نهد.
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان [= زنان] را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد؛ یا اینکه خداوند، راهی برای آنها قرار دهد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
فاحشة: فحشاء و فاحشه: كار بسيار زشت. آن در قرآن به زنا، لواط، تزويج نامادرى و غيره گفته شده. مراد از آن در اينجا زنا يا مساحقه است.
امسكوهن: نگاه داريد آنها را. مسك و امساك: گرفتن و نگاه داشتن.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا «15»
جلد 2 - صفحه 34
واز زنان شما كسانى كه مرتكب زنا شوند، پس چهار نفر از ميان شما (مردان مسلمان) را بر آنان شاهد بگيريد، پس اگر شهادت دادند، آن زنان را در خانهها (ى خودشان) نگاه داريد، تا مرگشان فرا رسد، يا آنكه خداوند، راهى براى آنان قرار دهد (و قانون جديدى بياورد).
نکته ها
امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از راه ديگر كه خداوند قرار مىدهد، حدود الهى و سنگسار و شلّاق است. «1»
بعضى آيه را شامل مساحقه و همجنسبازى زنان نيز دانسته و از مجمعالبيان روايتى را از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كردهاند كه مؤيّد آن است. «2»
در روايتى مىخوانيم كه مسئلهى حبس در خانه نسبت به زن زناكار، در جاهليّت نيز بوده و اسلام در آغاز آن را پذيرفته است، ولى بعد از تقويت اسلام مسئله از حبس به اجراى حدّ تبديل شده است. «3»
پیام ها
1- براى حفظ آبرو و شرف ديگران، اسلام براى اثبات زنا، چهار شاهد مقرّر كرده است، و حتّى اگر سه شاهد گواهى دهند، هر سه شلّاق مىخورند، ولى براى اثبات قتل، دو شاهد كافى است. «أَرْبَعَةً مِنْكُمْ»
2- شاهد بر زنا، هم بايد مرد باشد و هم مسلمان، تا در اثبات جرم، دقّت لازم صورت گيرد. «أَرْبَعَةً مِنْكُمْ»
3- گواهى بر زنا واجب نيست. «فَإِنْ شَهِدُوا» 4- در قضاوت به علم خود اكتفا نكنيم، گواهى لازم است. «فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ» 5- كيفر زن زناكار، حبس در «خانه» است، نه زندانهاى عمومى، كه ممكن است
«1». تفسيربرهان، ج 1، ص 353.
«2». تفسير راهنما.
«3». وسائل، ج 28، ص 61.
جلد 2 - صفحه 35
فساد بيشتر بياموزد. «فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ»
6- حبس زن در خانه، براى آنست كه افراد جامعه را فاسد نكند و از ازدواج محروم بماند و ميدانى براى لذّت پيدا نكند. «فَأَمْسِكُوهُنَّ»
7- براى سالم سازى و پاكسازى جامعه، حبس مجرم لازم است. «فَأَمْسِكُوهُنَّ»
8- حبس ابد، كيفر زنان شوهردارى بوده است كه مرتكب زنا شدهاند. «حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ» البتّه اين حكم موقّت بوده تا به تازيانه و سنگسار كيفر شود.
«أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اللاَّتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً «15»
چون حق تعالى حكم رجال و نساء را در باب نكاح و ميراث بيان نمود، در عقب آن بيان قبيحه زنا را مىفرمايد:
وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ: و آن زنانى كه از جهت متابعت هواى نفس خود، بيايند به خصلت قبيحهاى كه زناست، از زنان شما، يعنى شوهرداران و محصناتى كه به زنا اقدام كنند. و تسميه زنا به فاحشه، از جهت زيادتى قبح و شناعت است. فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَ: پس اى حكّام شريعت، طلب شاهد كنيد بر ايشان، يعنى بر فعل فاحشه اين زنان، أَرْبَعَةً مِنْكُمْ: چهار مرد عاقل بالغ عادل از شما كه مؤمنانيد، تا بر ايشان گواهى دهند. فَإِنْ شَهِدُوا: پس اگر اين چهار مرد به زناى ايشان شهادت دهند، فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ: پس نگاهداريد و بند كنيد اين زنان را در خانهها. اصحّ آنست كه در اول اسلام، احكام عقوبت زنان زانيه به اين وجه بود كه ايشان را در خانهها
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 374
محبوس سازند، حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ: تا اينكه متوفى سازد ايشان را ملك الموت، يا استيفاى ارواح ايشان نمايد مرگ و موت. أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا: يا قرار دهد و پيدا سازد خداوند براى آنها راهى را، يعنى حدى تعيين نمايد كه از حبس، خلاصى و رهائى يابند.
تبصره: نزد بعضى، مراد به فاحشه، مساحقه است، و نزد اكثر، مراد به آن زنا است. بعضى گفتهاند مراد، زنان محصنهاند به جهت اضافه ايشان به مردان، چه اگر غير ايشان مىبودند «من النساء» واقع مىشد، نه «من نسائكم».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اللاَّتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً «15»
ترجمه
و آنانكه بجا آورند كار بد را از زنانتان پس گواه خواهيد برايشان چهار نفر از خودتان را پس اگر گواهى دادند نگاه داريدشان در خانهها تا دريابد آنها را مرگ يا مقرر دارد خدا براى آنها راهى.
تفسير
بعضى گفتهاند فاحشه زنا است كه بواسطه شناعت و زيادى قبح آن باين
جلد 2 صفحه 30
اسم ناميده شده است ولى بنظر حقير همان كار بد است نهايت آنكه در اين آيه بمناسبت نسبت بزنان بقرينه مقام ظهور در زنا پيدا نموده و از حضرت صادق (ع) روايت شده است كه اين آيه منسوخ شده است معمول بود زن چون مرتكب زنا ميگرديد و چهار شاهد بر آن اقامه ميشد او را در اطاقى حبس مينمودند و مراوده و صحبت با او نميداشتند فقط نان و آبى باو ميدادند تا بميرد يا خداوند تكليف او را معلوم فرمايد و خداوند تازيانه و سنگسار را معين فرمود و در كافى و عياشى نيز قريب به اين مضمون از صادقين عليهما السلام نقل شده است و در عوالى از پيغمبر (ص) نقل نموده كه صد تازيانه تكليف زناى بكر ببكر است و تعزير عمومى است و تكليف زناى ثيب به ثيب صد تازيانه و سنگسار است و اين سبيل الهى است كه براى آنها مقرر شده است و انصاف آنستكه تفصيل و تحقيق اين امور و احكام موكول بكتب فقهيه و از وظيفه مفسر خارج است
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اللاّتِي يَأتِينَ الفاحِشَةَ مِن نِسائِكُم فَاستَشهِدُوا عَلَيهِنَّ أَربَعَةً مِنكُم فَإِن شَهِدُوا فَأَمسِكُوهُنَّ فِي البُيُوتِ حَتّي يَتَوَفّاهُنَّ المَوتُ أَو يَجعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً «15»
و كساني که اتيان بزنا از زنان شما ميكنند يعني زنا ميدهند پس استشهاد
جلد 5 - صفحه 33
نمائيد بر آنها چهار نفر شاهد از خودتان يعني از رجال پس اگر شهادت دادند پس از شهادت آنها نگاه داريد آنها را در بيوت و حبس كنيد تا مرگ آنها در رسد يا خداوند براي آنها راه نجاتي قرار دهد.
اينکه آيه شريفه مشتمل بر چند جمله است: 1- اينكه براي اثبات زنا چهار نفر شاهد از رجال لازم دارد که اگر سه نفر باشند زنا ثابت نميشود و آن سه نفر حد قذف که هشتاد تازيانه است بر آنها جاري ميشود بلي اگر خود زن اقرار بزنا كرد بايد چهار مرتبه اقرار كند تا زنا ثابت شود که اگر سه مرتبه اقرار كرد ثابت نميشود، و در هر صورت اگر معين كرد که چه كسي با او زنا كرده بايد حد قذف هم بر او جاري كرد و حد زنا صد تازيانه است بنص آيه شريفه الزّانِيَةُ وَ الزّانِي فَاجلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنهُما مِائَةَ جَلدَةٍ نور آيه 2، و اگر محصنه است علاوه بر صد تازيانه بايد رجم شود بمقتضي الاخبار و فتوي المشهور، و اگر عبد و امه است نصف حد الحر و اگر با محارم است قتل و اگر قبل از ثبوت توبه كند حد از او بر داشته ميشود، و شاهد زنا بايد شهادتش مثل ميل در مكحله يا تناب در چاه باشد و الا ثابت نميشود، و بر حسب مذهب شيعه چهار شاهد بايد عادل باشند بفاسق و مجهول الحال اثبات نميشود، و در زنا با زن شوهر دار حرمة ابدي ميآورد، و اگر از روي شبهه باشد حد ندارد، لكن حرمت ابدي در صورت دخول ميآيد جمله دوم- اينکه آيه حكم فرموده بوجوب حبس ابد و در اخبار از ائمه اطهار داريم که اينکه حكم نسخ شده و در مقام خود ثابت كردهايم که نسخ آيه باخبار ممكن است و مانعي ندارد، و بعضي توهم كردند که اينکه نسخ شده بآيه سوره نور که ذكر شد لكن اينکه دو آيه مانعة الجمع نيست هم حد جاري شود هم حبس شود جمله سوم- أَو يَجعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا است و مراد از سبيل راهي است که اينکه حكم حبس ابد از آنها برداشته شود.
جلد 5 - صفحه 34
از كلمات مفسرين استفاده ميشود که مراد اجراء حد مثل صد تازيانه يا رجم و استشهاد كردند بحديث نبوي که عامي است و اعتبار ندارد.
و آنچه بنظر ميرسد و اللّه العالم اينكه كلمه لهن که از براي نفع است مناسبت با جلد و رجم و قتل ندارد بلكه مراد راهيست که رفع حبس و حد از آنها بشود و آن چند چيز است يكي توبه قبل از ثبوت چنانچه گذشت ديگر دعوي اكراه و اضطرار كند که مكروه شدم يا مضطر شدم، سوم دعوي خوف نفس که اگر زنا نميدادم يا كشته ميشدم يا در حرام اشد از زنا مثل رده يا كفر و امثال اينها واقع ميشدم، چهارم دعوي شبهه که خيال كردم شوهر خودم هست يا جهل بحكم يا جهل بموضوع و امثال اينها زيرا تدرأ الحدود بالشبهات و همچنين است جرح شهود زنا يا اختلاف شهود در اداء شهادت بلكه توبه بعد از ثبوت اينکه حكم حبس ابد برداشته ميشود و لو حد برداشته نشود چنانچه در آيه بعد بيايد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آيه 15)
اين آيه اشاره به مجازات زنان شوهرداري است که آلوده «فحشاء» ميشوند، نخست ميفرمايد: «و كساني از زنان (همسران) شما که مرتكب زنا شوند چهار نفر از مسلمانان را به عنوان شاهد بر آنها بطلبيد» (وَ اللّاتِي يَأتِينَ الفاحِشَةَ مِن نِسائِكُم فَاستَشهِدُوا عَلَيهِنَّ أَربَعَةً مِنكُم).
سپس ميفرمايد: «اگر اينکه چهار نفر به موضوع (زنا) گواهي دادند، آنها را در خانههاي (خود) محبوس سازيد، تا مرگ آنها فرا رسد» (فَإِن شَهِدُوا فَأَمسِكُوهُنَّ فِي البُيُوتِ حَتّي يَتَوَفّاهُنَّ المَوتُ).
بنابراين، مجازات عمل منافي عفت براي زنان شوهردار در اينکه آيه «حبس ابد» تعيين شده است.
ولي بلافاصله ميگويد: «و يا اينکه که خداوند راهي براي آنها قرار بدهد» (أَو يَجعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا).
از تعبير فوق استفاده ميشود که اينکه حكم، يك حكم موقت بوده است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم