آیه 29 سوره اسراء: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | محسورا: حسر: كشف و | + | محسورا: حسر: كشف و انكشاف، «حسرت العمامة عن رأسى» عمامه را از سرم كنار كردم. |
− | به شخص خسته حاسر و محسور گويند به تصور اينكه نيروى خود را از خويش كنار كرده | + | به شخص خسته حاسر و محسور گويند به تصور اينكه نيروى خود را از خويش كنار كرده است. |
منظور از محسور در آيه كنار شده از مردم يا از معاش است.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | منظور از محسور در آيه كنار شده از مردم يا از معاش است.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
==نزول== | ==نزول== | ||
− | سبب نزول آیه چنین بوده که [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم هیچ وقت سائلى را بدون بخشش رد نمیکرد تا این که زنى نزد پیامبر کس فرستاد و درخواست چیزى نمود. | + | [[اسباب نزول|سبب نزول]] آیه چنین بوده که [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم هیچ وقت سائلى را بدون بخشش رد نمیکرد تا این که زنى نزد پیامبر کس فرستاد و درخواست چیزى نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ چیز نداشت که به او بدهد، لذا فرمود: چیزى ندارم زن پیام فرستاد که پیراهن تن خود را به من بده، پیامبر پیراهن خود را براى او فرستاد، سپس این آیه نازل شد.<ref> تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.</ref> |
− | + | و نیز درباره علت نزول آیه چنین ذکر نموده اند و گویند: روزى پیامبر با اصحاب خویش نشسته بود در این میان کودکى آمد و گفت: یا رسول الله مادر من از شما پیراهن میخواهد. پیامبر هم جز پیراهنى که پوشیده بود پیراهن دیگرى نداشت لذا به کودک فرمود وقت دیگر بیا، کودک رفت و موضوع را به مادرش گفت: مادرش بار دیگر او را فرستاد و گفت: به پیامبر بگو مادرم مى گوید همان پیراهنى را که پوشیده دارى، به من بده. کودک پیام مادرش را به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: پیامبر به فوریت از جا برخاست و به خانه خود رفت و پیراهن خویش را از تن بدر آورد و به کودک داد و خود به حالت عریان در خانه نشست. موقع [[نماز]] شد، [[بلال]] صدا را به اذان بلند کرد مردم منتظر شدند که پیامبر براى نماز بیاید، چون رسول خدا صلی الله علیه و آله نیامد مردم مضطر شدند لذا یک نفر را از میان خود به دنبال پیامبر فرستادند و وى را در خانه خود عریان یافتند، در همان حال [[جبرئیل]] آمد و این آیه را آورد. نخست او را از [[بخل]] و امساک از بخشش نهى نمود و به وى گفت: نه یکبارگى دست از [[انفاق]] و بخشش بدار و نه آنچه دارى بده بلکه راه میانه در پیش بگیر.<ref> تفسیر کشف الاسرار.</ref> | |
− | + | [[ابن شهر آشوب]] گوید: وقتى که بلال پیامبر را به حالت عریان دید و به وى گفت که براى نماز به مسجد حاضر گردد از براى پیامبر حلّه فردوسیة آورد<ref> البرهان فی تفسیرالقرآن.</ref>.<ref>محمدباقر محقق، [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 498.</ref> | |
− | + | ==تفسیر آیه== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | [[ابن شهر آشوب]] گوید: وقتى که بلال پیامبر را به حالت عریان دید و به وى گفت که براى نماز به مسجد حاضر گردد از براى پیامبر حلّه فردوسیة آورد | ||
− | == تفسیر آیه == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
تفسیر نور= | تفسیر نور= | ||
سطر ۸۰: | سطر ۷۲: | ||
در روايتى ديگر آمده است: مقدارى طلا، نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آوردند، پيامبر در همان زمان همه | در روايتى ديگر آمده است: مقدارى طلا، نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آوردند، پيامبر در همان زمان همه | ||
− | + | ------ | |
«1». كافى، ج 2، ص 55. | «1». كافى، ج 2، ص 55. | ||
سطر ۱۰۲: | سطر ۹۴: | ||
7- آيندهنگرى از اصول مديريّت است. لا تَجْعَلْ ... فَتَقْعُدَ ... | 7- آيندهنگرى از اصول مديريّت است. لا تَجْعَلْ ... فَتَقْعُدَ ... | ||
− | }} | + | ---- |
+ | «1». تفسير نورالثقلين.}} | ||
|-| | |-| | ||
سطر ۲۶۳: | سطر ۲۵۶: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <div style="font-size:smaller"><references/></div> | + | <div style="font-size:smaller"><references /></div> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | *[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم | ||
+ | *[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم | ||
+ | *[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول | ||
+ | *[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم | ||
+ | *[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش | ||
+ | *[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم | ||
+ | *محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه. | ||
[[رده:آیات سوره اسراء]] | [[رده:آیات سوره اسراء]] | ||
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] | [[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] | ||
[[رده:آیات دارای شان نزول]] | [[رده:آیات دارای شان نزول]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۰۷
<<28 | آیه 29 سوره اسراء | 30>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و نه هرگز دست خود (در احسان به خلق) محکم به گردنت بستهدار، و نه بسیار باز و گشادهدار، که (هر کدام کنی) به نکوهش و درماندگی خواهی نشست.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
محسورا: حسر: كشف و انكشاف، «حسرت العمامة عن رأسى» عمامه را از سرم كنار كردم. به شخص خسته حاسر و محسور گويند به تصور اينكه نيروى خود را از خويش كنار كرده است. منظور از محسور در آيه كنار شده از مردم يا از معاش است.[۱]
نزول
سبب نزول آیه چنین بوده که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم هیچ وقت سائلى را بدون بخشش رد نمیکرد تا این که زنى نزد پیامبر کس فرستاد و درخواست چیزى نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ چیز نداشت که به او بدهد، لذا فرمود: چیزى ندارم زن پیام فرستاد که پیراهن تن خود را به من بده، پیامبر پیراهن خود را براى او فرستاد، سپس این آیه نازل شد.[۲]
و نیز درباره علت نزول آیه چنین ذکر نموده اند و گویند: روزى پیامبر با اصحاب خویش نشسته بود در این میان کودکى آمد و گفت: یا رسول الله مادر من از شما پیراهن میخواهد. پیامبر هم جز پیراهنى که پوشیده بود پیراهن دیگرى نداشت لذا به کودک فرمود وقت دیگر بیا، کودک رفت و موضوع را به مادرش گفت: مادرش بار دیگر او را فرستاد و گفت: به پیامبر بگو مادرم مى گوید همان پیراهنى را که پوشیده دارى، به من بده. کودک پیام مادرش را به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: پیامبر به فوریت از جا برخاست و به خانه خود رفت و پیراهن خویش را از تن بدر آورد و به کودک داد و خود به حالت عریان در خانه نشست. موقع نماز شد، بلال صدا را به اذان بلند کرد مردم منتظر شدند که پیامبر براى نماز بیاید، چون رسول خدا صلی الله علیه و آله نیامد مردم مضطر شدند لذا یک نفر را از میان خود به دنبال پیامبر فرستادند و وى را در خانه خود عریان یافتند، در همان حال جبرئیل آمد و این آیه را آورد. نخست او را از بخل و امساک از بخشش نهى نمود و به وى گفت: نه یکبارگى دست از انفاق و بخشش بدار و نه آنچه دارى بده بلکه راه میانه در پیش بگیر.[۳]
ابن شهر آشوب گوید: وقتى که بلال پیامبر را به حالت عریان دید و به وى گفت که براى نماز به مسجد حاضر گردد از براى پیامبر حلّه فردوسیة آورد[۴].[۵]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً «29»
و نه دست خود را به گردنت بسته بدار (كه هيچ انفاقى نكنى) و نه آن را كاملًا باز گذار كه (چيزى براى خودت نماند و) سرزنش شده و حسرت خورده (به كنجى) نشينى.
نکته ها
امام صادق عليه السلام فرمودند: مراد از «محسور» حسرتِ فقر و تنگدستى است. «1»
بعضى گفتهاند: «ملامت» مربوط به اوّل آيه است كه درباره بخل است و «حسرت» مربوط به آخر آيه و ولخرجى است.
زنى پسر خود را نزد پيامبر صلى الله عليه و آله فرستاد واز آن حضرت پيراهنش را به عنوان تبرّك درخواست كرد. پيامبر تنها پيراهن خود را داد و چون لباس ديگرى نداشت، براى نماز از خانه بيرون نيامد. اين آيه نازل شد تا پيام دهد كه سخاوت، آن نيست كه يكتا پيراهن خود را بدهى.
در روايتى ديگر آمده است: مقدارى طلا، نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آوردند، پيامبر در همان زمان همه
«1». كافى، ج 2، ص 55.
جلد 5 - صفحه 49
را انفاق كرد. روز بعد فقيرى از حضرت درخواستى كرد. حضرت چيزى نداشت كه به او بدهد. مرد فقير حضرت را سرزنش كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله از اينكه چيزى نداشت تا به او كمك كند اندوهناك شد كه اين آيه نازل شد. «1»
پیام ها
1- مؤمن بايد از بخل دورى كرده وبه ديگران كمك نمايد. «لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً»
2- اسلام مكتب اعتدال و ميانهروى حتّى در انفاق است. «لا تَجْعَلْ لا تَبْسُطْها»
3- افرات وتفريط، محكوم و ميانهروى شيوه پسنديده است. «لا تَجْعَلْ لا تَبْسُطْها»
4- نتيجهى ولخرجى و زيادهروى در انفاق، خانهنشينى و ملامت و حسرت است. «فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً»
5- اسلام، هرگز به ذلّت و خوارى مسلمانان راضى نيست و از هر عملى كه آنان را به ذلّت كشاند، نهى كرده است. لا تَجْعَلْ ... لا تَبْسُطْها ... فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً
6- توجّه به عاقبت شوم كار، سبب دورى از آن است. لا تَجْعَلْ ... فَتَقْعُدَ ...
7- آيندهنگرى از اصول مديريّت است. لا تَجْعَلْ ... فَتَقْعُدَ ...
«1». تفسير نورالثقلين.
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
- پرش به بالا ↑ تفسیر کشف الاسرار.
- پرش به بالا ↑ البرهان فی تفسیرالقرآن.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 498.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.