آیه 57 سوره انفال: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۲: | سطر ۴۲: | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
تثقفنهم: ثقف: پيدا كردن و مصادف شدن. | تثقفنهم: ثقف: پيدا كردن و مصادف شدن. | ||
+ | |||
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ : اگر آنها را پيدا كردى و با آنها مصادف شدى. | فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ : اگر آنها را پيدا كردى و با آنها مصادف شدى. | ||
+ | |||
شرد: شرد: به سر خود رفتن. | شرد: شرد: به سر خود رفتن. | ||
+ | |||
تشريد: راندن و طرد كردن «شرد» : فعل امر است يعنى: بران. | تشريد: راندن و طرد كردن «شرد» : فعل امر است يعنى: بران. | ||
+ | |||
يذكرون: ذكر: ياد كردن . خواه با زبان باشد يا با قلب. | يذكرون: ذكر: ياد كردن . خواه با زبان باشد يا با قلب. | ||
+ | |||
تذكر: ياد آورى و پند گرفتن «يذكرون» در اصل «يتذكرون» است . | تذكر: ياد آورى و پند گرفتن «يذكرون» در اصل «يتذكرون» است . | ||
− | تاء بذال عوض شده و در آن ادغام گرديده است . لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ : تا آنها پند گيرند. | + | تاء بذال عوض شده و در آن ادغام گرديده است . لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ : تا آنها پند گيرند.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> |
− | <ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
==نزول== | ==نزول== |
نسخهٔ ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۸
<<56 | آیه 57 سوره انفال | 58>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
پس چون بر آنان دست یابی چندان به تهدید و مجازات آنان پرداز که پیروانشان را پراکنده سازی، باشد که متذکر شوند.
پس اگر در میدان جنگ، بر آنان دست یافتی [با وارد کردن مجازات و عقوبت سنگین بر ایشان] دیگر کسانی را که دنبال آنانند [و قصد جنگ با تو را دارند] تار و مار کن تا متذکّر [قدرت شما] شوند [و از خیال جنگ با تو بازایستند.]
پس اگر در جنگ بر آنان دست يافتى با [عقوبت] آنان، كسانى را كه در پى ايشانند تارومار كن، باشد كه عبرت گيرند.
پس اگر آنها را در جنگ بيابى پراكندهشان ساز تا پيروانشان نيز پراكنده شوند، باشد كه عبرت گيرند.
اگر آنها را در (میدان) جنگ بیابی، آنچنان به آنها حمله کن که جمعیّتهایی که پشت سر آنها هستند، پراکنده شوند؛ شاید متذکّر گردند (و عبرت گیرند)!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تثقفنهم: ثقف: پيدا كردن و مصادف شدن.
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ : اگر آنها را پيدا كردى و با آنها مصادف شدى.
شرد: شرد: به سر خود رفتن.
تشريد: راندن و طرد كردن «شرد» : فعل امر است يعنى: بران.
يذكرون: ذكر: ياد كردن . خواه با زبان باشد يا با قلب.
تذكر: ياد آورى و پند گرفتن «يذكرون» در اصل «يتذكرون» است . تاء بذال عوض شده و در آن ادغام گرديده است . لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ : تا آنها پند گيرند.[۱]
نزول
شأن نزول آیات 57 و 58:
«شیخ طوسی» گویند: این دو آیه نیز با هم درباره بنىقریظه نازل گردیده است.
واقدى گوید که آیه 58 درباره طائفه بنىقنیقاع نازل شده و به خاطر همین آیه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بسوى آنان متوجه گشت.[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ «57»
پس (اى پيامبر!) هرگاه در جنگ به آنان دستيافتى، (با برخوردهاى قاطع) افراد پشت جبههى آنان را به وحشت افكنده و متفرّق ساز، باشد كه پند گيرند (و دست از توطئه بردارند).
نکته ها
«تَثْقَفَنَّهُمْ» از «ثقف»، به معناى درك چيزى است از روى دقّت و سرعت. يعنى در برخورد با كفّار، كاملًا هوشيار باشيد تا غافلگير نشويد.
«تشريد»، به معناى ايجاد ناامنى و اضطراب و متفرّق ساختن است. يعنى چنان به دشمن حمله كنيد و برنامهريزى جنگى داشته باشيد كه حاميان پشتپرده و نيروهاى پشت جبههى آنان، به وحشت افتاده و به فكر حمله و پشتيبانى نباشند.
پیام ها
1- برخورد شما با دشمنان، بايد غافلگير كننده، سريع، دقيق وكوبنده باشد و اين از اصول نظامى است. تَثْقَفَنَّهُمْ ... فَشَرِّدْ بِهِمْ
2- آگاهى و ديد رهبر مسلمانان بايد به قدرى باشد كه وسعت و دنبالهى توطئه و توطئهگران را بشناسد وبر عليه آنان تصميم درست وقاطع بگيرد. «فَشَرِّدْ بِهِمْ»
3- به دفاعهاى روز مرّه و خط اوّل بسنده نكنيم و از عقبههاى دشمن و طرّاحان صحنه غافل نشويم. «مَنْ خَلْفَهُمْ» چنانكه در رانندگى نبايد تنها به جلو خيره شد، بلكه بايد به فراتر و دورتر نيز چشم دوخت.
4- كيفر پيمانشكنانى كه امنيّت و ثبات جامعه را به هم مىزنند، آن است كه آنان را وحشتزده و مضطرب سازيم. «فَشَرِّدْ بِهِمْ»
5- با آنكه اسلام، دين رأفت ورحمت است، ولى خيانت وپيمانشكنى و بهمزننده نظم و امنيّت را تحمّل نمىكند. «فَشَرِّدْ بِهِمْ»
جلد 3 - صفحه 342
6- جامعهى اسلامى بايد هيبت و شوكت داشته باشد. «فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ»
7- از كفّار، زهر چشم بگيريم تا از فكر حملهى مجدّد به ما صرف نظر كنند.
«فَشَرِّدْ بِهِمْ»
8- اسلام در كنار تبليغ و موعظه، دينِ اعمال قدرت و برخورد با پيمانشكنان و اخلالگران نيز هست. «فَشَرِّدْ بِهِمْ» و بايد با خط مقدّم آنان طورى رفتار شود كه مايهى عبرت ديگران شود. «مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (57)
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ: پس اگر دريابى و ظفر يافتى ناقضان عهد را در جنگ، فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ: پس رميده گردان و متفرق ساز به سبب قتل و جرح ايشان آنان را كه بعد از ايشان برسند. تشريد تفريق بر وجه اضطراب است، يعنى چون بر آنها ظفر يابى، چندان از ايشان بكش كه هيبت تو كفار ديگر را از مقاتله برماند، لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ: براى اينكه آن رمندگان تذكر يابند و عبرت گيرند و تنبيه آنها شود به آنكه عاقبت قدر وخيم است، و هيچيك از آنها دلير نشوند بر نقض عهد به محاربه با حضرت تو.
جلد 4 صفحه 365
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (57) وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ (58)
ترجمه
پس اگر دريابى آنها را در جنگ پس پراكنده كن بآنان كسانيرا كه پيرو آنهايند باشد كه آنان پند گيرند
و اگر بترسى از گروهى بر خيانتى پس بيفكن بسوى آنها باعتدال همانا خدا دوست ندارد خيانت كارانرا.
تفسير
دستورى است از خداوند برسول اكرم در سلوك با كفاريكه نقض عهد نمودند كه اگر دست بيابى و ظفر پيدا كنى بر آنها در جنگ متفرق و مضطرب كن بسبب قتل و نهب و عقوبت آنها كسانيرا كه پيرو آنها هستند در كفر و طغيان و نقض عهد و عصيان تا متنبّه بمفاسد اخلاق خود شوند و از حال آنها عبرت گيرند و پيرامون اين امور نگردند و اگر بسبب ظهور امارات نقض عهد از قوميكه با آنها معاهده نمودى بترسى كه خيانتى نمايند و بر خلاف قرار داد عمل مضرّى انجام دهند بيفكن بسوى آنها عهدشان را بتساوى و اعتدال باين نحو كه قبلا بآنها اعلام نما كه عهد ما ملغى است و بعدا با آنها جنگ كن تا مساوات شده باشد ميان شما و آنها در اطلاع بر الغاء عهد و نگويند مسلمانان با ما غدر نمودند و ميانه روى شده باشد با آنها در عداوت و اگر بىخبر بآنها حمله كنى با سابقه عهد امان خارج از حدّ اعتدال در عداوت با آنها رفتار شده و خيانت است چون نقض عهد از آنها بروز ننموده و خدا خيانت كاران را دوست ندارد چه مسلمانان باشند چه كفار.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَإِمّا تَثقَفَنَّهُم فِي الحَربِ فَشَرِّد بِهِم مَن خَلفَهُم لَعَلَّهُم يَذَّكَّرُونَ (57)
پس اگر ظفر پيدا كردي در ميدان حرب بر مشركين پس آن كساني که نقض عهد كردند و بامداد مشركين آمدند که در خلف آنها هستند متفرق كن پراكنده شوند باشد که متذكر شوند و ديگر نقض عهد نكنند.
فامّا ان شرطيه است و جمله تَثقَفَنَّهُم شرط است است و ثقف غلبه و ظفر باشد و عظمت است يعني بر آنها غالب شدي و آنها مقتول و اسير شدند و جمعي فرار كردند في الحرب در ميدان جنگ فَشَرِّد بِهِم مَن خَلفَهُم جمله جزائيه است، و شرد تفرقه و تشتت است از روي اضطراب و توحش يعني متفرق و متشتت و مضطرب و متوحش فرما كساني را که خلف آنها هستند و آنها كساني بودند که با پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم معاهده كرده بودند که كمك بدشمن نكنند و بياري آنها نيايند و نقض عهد كردند لَعَلَّهُم يَذَّكَّرُونَ باشد که متذكر شوند که نقض عهد چه عواقب وخيمه دارد و بترسند که اگر باز خواستند معاهده قرارداد كنند ديگر
جلد 8 - صفحه 149
خيانت بمسلمين نكنند و بر خلاف معاهده رفتار نكنند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 57)- در این آیه طرز برخورد با این گروه پیمان شکن و بیایمان و لجوج را چنین بیان میکند که: «اگر آنها را در (میدان) جنگ بیابی (و اسلحه به دست گیرند و در برابر تو بایستند) آن چنان به آنها حمله کن که جمعیتهایی که پشت سر آنها قرار دارند (عبرت گیرند و) پراکنده شوند» (فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ).
این دستور به خاطر آن است که دشمنان دیگر و حتی دشمنان آینده عبرت گیرند، و از دست زدن به جنگ خودداری کنند، و همچنین آنها که با مسلمانان پیمانی دارند و یا در آینده پیمانی خواهند بست از نقض پیمان خودداری کنند «شاید همگی متذکر شوند» (لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.