آیه 19 سوره صافات: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''زجرة''': زجر: راندن با صدا. به صداي مطلق نيز گفته مىشود مراد از آن در آيه صيحه است. نظير: إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ يس/ 53.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص132</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ ۱۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۵۹
<<18 | آیه 19 سوره صافات | 20>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
تنها به یک صیحه (اسرافیل) است که ناگاه همه (زنده شده و از قبرها بر خیزند و عرصه قیامت را) بنگرند.
جز این نیست که آن یک فریاد عظیم است که [وقتی واقع شود] ناگاه [همه زنده می شوند و حیرت زده منظره قیامت را] می نگرند،
و آن تنها يك فرياد است و بس! و بناگاه آنان به تماشا خيزند!
و آنان خود خواهند ديد كه به يك فرمان همه را زنده مىكنند.
تنها یک صیحه عظیم واقع میشود، ناگهان همه (از قبرها برمیخیزند و) نگاه میکنند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- زجرة: زجر: راندن با صدا. به صداي مطلق نيز گفته مىشود مراد از آن در آيه صيحه است. نظير: إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ يس/ 53.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16»
(مىگويند:) آيا چون مرديم و خاك و استخوان (پوسيده) شديم آيا (دوباره) برانگيخته خواهيم شد؟!
أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18»
و آيا پدران گذشتهى ما نيز (زنده خواهند شد)؟ بگو: آرى (همه زنده مىشويد) در حالى كه خوار و كوچك خواهيد بود.
فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19»
همانا قيامت با يك صيحه است، پس آن گاه آنان (صحنه قيامت را) خواهند ديد.
نکته ها
«داخر» به معناى ذلّت و حقارت و «زَجْرَةٌ» به معناى صيحه و بانگ بزرگ است.
بيمار دلان در گسترش شبهات تلاش مىكنند. با اين كه يك سؤال كافى بود، سه سؤال پى در پى طرح كردند. «أَ إِذا- أَ إِنَّا- أَ وَ آباؤُنَا»
پیام ها
1- منكران معاد منطق و استدلال صحيحى ندارند و به جاى استدلال فقط استبعاد مىكنند. أَ إِذا ...
جلد 8 - صفحه 21
2- مشركان، زنده شدن نياكان را بعيدتر از زنده شدن خود مىپنداشتند. أَ إِنَّا ... أَ وَ آباؤُنَا
3- سؤالات و شبهات گرچه با لجاجت و سوء نيّت همراه باشد ولى بايد با صراحت جواب داده شود. «قُلْ نَعَمْ»
4- خاك شدن انسان، مانعى براى زنده شدن دوبارهى او نيست. «قُلْ نَعَمْ»
5- انكار لجوجانه معاد سبب خوارى در قيامت است. «وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ»
6- پيدايش قيامت با صوت و صيحه است. «فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ»
7- پيدايش قيامت دفعى است نه تدريجى. «زَجْرَةٌ واحِدَةٌ»
8- ايجاد قيامت براى خداوند آسان است. «فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ»
9- مشركان، در قيامت بُهت زده به حال زار خود نظارهگرند. «فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19»
و آن هنگام كه اراده الهى تعلق يابد به بعث:
فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ: پس جز اين نيست كه آن بعث يك راندن بود، يعنى يك نفخه اسرافيل كه در صور دمد، فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ: پس ناگاه ايشان زنده شده و از قبر بيرون آمده نگاه كنند به قيامتى كه تكذيب مىكردند و مىبينند جزاى آنچه كردهاند از اعمال قبيحه و افعال ناپسنديده.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ «11» بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12» وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ «13» وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ «14» وَ قالُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ «15»
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16» أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20»
ترجمه
پس بپرس از آنها آيا آنها سختترند در آفرينش يا كسانيرا كه آفريديم غير از آنها همانا ما آفريديم آنها را از گل چسبنده
بلكه تعجّب نمودى و مسخره ميكنند
و چون پند داده شوند پند نميگيرند
و چون به بينند نشانه قدرتى را بسخريّه ميگيرند
و گويند نيست اين مگر جادوئى آشكار
آيا چون مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما برانگيخته شدگانيم
آيا و پدران پيشينيان ما
بگو بلى با آنكه شما ذليلانيد
پس جز اين نيست كه آن يك صيحه است پس ناگاه آنها مينگرند
و گويند اى واى بر ما اين روز جزا است.
تفسير
خداوند متعال براى اثبات معاد باز باسلوب بديعى پرداخته كه به پيغمبر خود دستور فرموده از منكرين معاد سؤال فرمايد كه آيا خلقت آنها بعد از مردن و خاك شدن سختتر است يا خلقت ملائكه و آسمانها و زمين و موجودات آنها و جعل مشارق و مغارب و شهاب ثاقب كه در آيات سابقه ذكر شد و كلمه من از باب تغليب يا داراى عقل و اراده بودن افلاك است كه گفتهاند و آنكه خدا مردم
جلد 4 صفحه 426
را خلق نموده است بدوا از گل چسبناكى و بعد از مردن و خاك شدن و آمدن باران باز همان گل چسبناك خواهند شد چگونه نمىتواند دوباره آنها را خلق نمايد و اى پيغمبر تو تعجّب نمودى از انكار آنها و انصافا جاى تعجّب هم هست و بعضى عجبت بصيغه متكلّم قرائت نمودهاند و در جوامع آنرا نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام داده و بالاتر از انكار آنكه استهزاء هم مينمايند به تعجّب تو يا اقرار اهل ايمان بآن و وقتى استدلال مينمايند براى آنها بوقوع حشر و مفاسد انكار را براى آنان ذكر مينمايند از نهايت بىفكرى و بىشعورى متذكّر و متنبه نميشوند و چون معجزه دالّه بر صدق تو را مشاهده ميكنند بر استهزاء خود مىافزايند و مردم ديگر را هم با خود در مسخره كردن كمك ميگيرند و از فرط عناد و لجاج ميگويند آنچه ما ديديم از او جز سحر و شعبده چيزى نيست پر واضح است و باز بطرز نوى شروع باستهزاء و انكار مينمايند و ميگويند وقتى ما مرديم و خاك شديم و استخوانى از ما بيش در قبر باقى نماند آيا ما مبعوث ميشويم يا پدرانمان كه سالها است مردهاند و اثرى از آنها باقى نمانده بلكه ذرّات خاك آنها هم در عالم متفرّق و مضمحلّ شده است و چون آنها دليلى بر ادّعاء موهوم خودشان كه امتناع بعث باشد نداشتند جز استبعاد عادى كه ناشى از عدم تفكّر در عموم قدرت خداوند است و عمده اين بود كه ميخواستند زير بار فرمايش پيغمبر نروند خداوند فرموده بگو بلى آنها و شما با كمال خوارى محشور خواهيد شد معطّلى هم ندارد يك صيحه و بانگ صور اسرافيل براى زنده نمودن شما و پدران شما و راندنتان بصحراى محشر كافى است مانند چوپانى كه يك صيحه بگله گوسفندان بزند و همه را سوق دهد پس در آنهنگام حالت بهتى بآنها دست ميدهد كه باوضاع محشر نظر مينمايند و منتظرند مجازات آنها معيّن شود و با خود ميگويند اى واى بر ما و عقائد ما اين روز همان روز جزا و حسابى است كه انبياء و اولياء از آن خبر ميدادند و نادم و پشيمان ميشوند از انكار و اصرار خودشان بر كفر و نفاق ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَإِنَّما هِيَ زَجرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُم يَنظُرُونَ «19»
يوم البعث پس جز اينکه نيست يك زجرة که نفخه ثانيه باشد پس در اينکه نفخه تمام زنده ميشوند ... و اوضاع محشر را مشاهده ميكنند.
فَإِنَّما هِيَ از ادات حصر يعني غير از اينکه نيست و مرجع ضمير هي بصيحه و نفخه و زجره است.
زَجرَةٌ واحِدَةٌ از براي زجر اطلاقاتيست يكي بمعني راندن است که ميفرمايد فَالزّاجِراتِ زَجراً شرحش در همين سوره آيه دوم گذشت که بمعني منع و دور كردن و جلوگيري كردن است وَ قالُوا مَجنُونٌ وَ ازدُجِرَ قمر آيه 9 که قوم نوح گفتند که عقل و سلامتي از او دور شده وَ لَقَد جاءَهُم مِنَ الأَنباءِ ما فِيهِ مُزدَجَرٌ قمر آيه 4 که آنها را منع كنند از فساد و شرك و كفر و ظلم و معاصي و بالجمله صيحه اخري و نفخه ثانيه يك مرتبه آني الحصول آنها را از قبر بيرون مياندازد و ملائكه آنها را ميرانند بصحراي محشر و تعبير بواحده براي اينست که مئونه ندارد به مجرد صيحه و نفخه تمام زنده ميشوند چنانچه ميفرمايد وَ ما أَمرُنا إِلّا واحِدَةٌ كَلَمحٍ بِالبَصَرِ وَ ما أَمرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ نحل آيه 79.
جلد 15 - صفحه 131
فَإِذا هُم يَنظُرُونَ آنچه بآنها در آيات شريفه خبر دادهايم و بيان نمودهايم از احوالات محشر و قيامت و باور نميكردند بعين مشاهده ميكنند، يك طرف ميزان اعمال نصب شده يك طرف صراط يك طرف بهشت را زينت كرده يك طرف جهنم نعره و شعله آتش آن بلند است يك طرف زمين مثل كوره آتش خورشيد يك ني بالاي سر غلها و زنجيرهاي آتشي بگردن و دستها و صورتها سياه بعقب برگشته ملائكه عذاب با تازيانه و عمود بالاي سر آنها يك طرف عرش سايه انداخته منبر وسيله نصب شده لواي حمد برپا شده انبياء و صلحاء در طرف راست كفار و مشركين و ضالين در طرف چپ و ساير احوال قيامت را مشاهده ميكنند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 19)- گمان میکنید زنده کردن شما و همه پیشینیان برای خداوند قادر و توانا کار مشکلی است، و عمل مهم سنگینی میباشد؟ نه «تنها یک صیحه عظیم (از ناحیه مأمور پروردگار زده میشود) ناگهان همه (از قبرها برمیخیزند، و جان میگیرند و با چشم خود صحنه محشر را که تا آن روز تکذیب میکردند) نگاه میکنند»! (فَإِنَّما هِیَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ یَنْظُرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص132
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم