آیه 2 سوره قدر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ|سوره=97|آیه =2}} {{مشخصات آی...» ایجاد کرد)
 
(معانی کلمات آیه)
 
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«مَآ أَدْرَاکَ؟»: تو چه می‌دانی؟ (نگا: مدّثّر / ، مرسلات / ، انفطار / ). این تعبیر نشان می‌دهد که زمان و عظمت دقیق این شب را حتّی پیغمبر (ص) هم نمی‌دانسته است، چه رسد به دیگران!
+
«مَآ أَدْرَاکَ؟»: تو چه می‌دانی؟ این تعبیر نشان می‌دهد که زمان و عظمت دقیق این شب را حتّی پیغمبر (ص) هم نمی‌دانسته است، چه رسد به دیگران!
 +
 
 
==نزول==
 
==نزول==
  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۲۳

مشاهده آیه در سوره

وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 2 سوره قدر 3>>
سوره : سوره قدر (97)
جزء : 30
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و چه تو را به عظمت این شب قدر آگاه تواند کرد؟

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And what will show you what is the Night of Ordainment?

معانی کلمات آیه

«مَآ أَدْرَاکَ؟»: تو چه می‌دانی؟ این تعبیر نشان می‌دهد که زمان و عظمت دقیق این شب را حتّی پیغمبر (ص) هم نمی‌دانسته است، چه رسد به دیگران!

نزول

شأن نزول آیات 1 تا 3:

حسن بن على علیه‌السلام فرماید: پیامبر بنى‌امیه را بر منبر خود دید، از این عمل آن‌ها بدش آمد سپس سوره کوثر و این آیات براى او نازل گردید و بعد از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بنى‌امیه زمام امور را بدست گرفتند.[۱]

محمد بن یعقوب کلینى بعد از هفت واسطه از امام صادق علیه‌السلام روایت کند که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله در خواب دید که بنى‌امیه بعد از خودش بر منبرش بالا مى روند و مردم را به قهقرى و گمراهى می‌خوانند.

از خواب بیدار شد در حالتى که محزون و غمگین بود، جبرئیل نازل شد و گفت: یا رسول الله چرا محزونى؟، پیامبر خواب خود را براى جبرئیل بیان داشت. جبرئیل به آسمان رفت پس از لحظه اى آیات 205 و 206 و 207 سوره شعراء و این آیات را براى او نازل گردانید و خداوند شب قدر را براى رسول خود بالاتر از هزار ماه خلافت بنى‌امیه گردانید.[۲]

یوسف بن مازن الراسینى گوید: وقتى که امام حسن علیه‌السلام با معاویه صلح نمود، جماعتى زبان به سرزنش گشودند و به امام گفتند: با این عمل روى ما را سیاه کردى. امام فرمود: مرا ملامت نکنید بلکه مصلحت چنین بوده است و من از جدم رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که فرمود: در خواب دیدم که بنى‌امیه بر منبر من یکى پس از دیگرى خطبه می‌خوانند، من از این خواب دلتنگ شدم و غمگین بودم تا این که جبرئیل آمد و مرا تسلى داد و سوره کوثر و سوره قدر را بر من از جانب خداوند نازل کرد و به من باز نمود که عبادت شب قدر بالاتر از مدت خلافت بنى‌امیه است.[۳]

یوسف بن سعد گوید: پیامبر خواب دید بنى‌امیه بر روى منبر او مى جهند مانند جهیدن میمون از دیدن این خواب غضبناک به نظر می‌رسید تا این که سوره قدر نازل گردید و پیامبر بعد از دیدن این خواب تا زنده بود، خندان نمى گردید.[۴]

(باید دانست که صلح امام حسن علیه‌السلام با معاویه در سال 40 هجرى اتفاق افتاد و انقراض و سرنگون شدن خلافت بنى‌امیه در سال 132 هجرى واقع شد و با این حساب مدت سلطنت و خلافت بنى‌امیه 92 سال خواهد شد که از هزار ماه بیشتر است ولى اگر مدت خلافت عبدالله بن زبیر را که در حجاز و اطراف آن و در کوفه در طول سلطنت بنى‌امیه بوده و قریب هشتاد سال و هشت ماه به طول انجامید، خارج سازیم طول خلافت بنى‌امیه 83 سال و چهار ماه خواهد گردید که درست همان هزار ماه خواهد بود.) مجاهد گوید: پیامبر درباره مردى از بنى‌اسرائیل براى مسلمین صحبت به میان آورد و از او تعریف می‌نمود که هزار ماه سلاح و اسلحه پوشید و در راه خدا به جهاد پرداخت. مسلمین از این موضوع به تعجب افتادند سپس این آیات نازل گردید و فهمانید که عبادت در یک شب قدر از پوشیدن سلاح آن مرد و جهاد در هزار ماه برتر و بالاتر است.[۵]

باز مجاهد گوید که در میان قوم بنى‌اسرائیل مردى بود که شب‌ها تا صبح به عبادت مى پرداخت و روز با دشمنان دین تا به شب به جهاد و پیکار مى گذرانید و این عمل او هزار ماه طول کشید و خداوند این سوره را نازل فرمود و تذکر داد که عمل یک شب قدر از این اعمال بالاتر است.[۶]

على بن عروة گوید: چهار نفر در قوم بنى‌اسرائیل بودند که هشتاد سال خداوند را عبادت نمودند و کوچکترین گناهى نیز از آن‌ها سر نزد، اینان عبارت بودند از: ایوب و زکریا و حزقیل بن عجوز و یوشع بن نون، اصحاب رسول خدا از این عبادت به شگفت آمدند تا این که جبرئیل آمد و این سوره را نازل نمود و فرمود: که عبادت یک شب قدر از این عبادات بالاتر است.[۷]

انس مالک گوید: سبب نزول این سوره چنین بوده که مدت عمر امت رسول خدا صلی الله علیه و آله را به او عرضه کردند و نسبت به طول عمر امت هاى سلف کمتر بود. این مقدار عمر در نظر پیامبر کم آمد. خداوند با نزول این سوره به پیامبر خویش فرمود: اگر طول عمر این امت اندک است بر طاعت یک شب آنان ثواب بسیار زیاد دهم تا یک شب قدر آن بهتر از عبادت هزار ماه باشد.[۸]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ «2» لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ «3»

و تو چه دانى كه شب قدر چيست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است.

نکته ها

كلمه «قدر» در قرآن، در چند معنا به كار رفته است:

الف) مقام و منزلت. چنانكه مى‌فرمايد: «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ» «2»* آن گونه كه بايد، مقام و منزلت الهى را نشناختند.

ب) تقدير و سرنوشت. چنانكه مى‌فرمايد: «جِئْتَ عَلى‌ قَدَرٍ يا مُوسى‌» «3» اى موسى تو بنا بر تقدير (الهى به اين مكان مقدّس) آمده‌اى.

«1». وسائل الشيعه، ج 10، ص 360.

«2». انعام، 91.

«3». طه، 40.

جلد 10 - صفحه 545

ج) تنگى و سختى. چنانكه مى‌فرمايد: وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ‌ ... «1» كسى كه رزق و روزى بر او تنگ و سخت شود ...

دو معناى اول در مورد «لَيْلَةِ الْقَدْرِ» مناسب است، زيرا شب قدر، هم شب با منزلتى است و هم شب تقدير و سرنوشت است.

هستى، حساب و كتاب و قدر و اندازه دارد. «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» «2» هيچ چيز نيست مگر آنكه خزانه آن نزد ماست و جز به مقدار تعيين شده فرونمى‌فرستيم. حتّى مقدار نزول باران از آسمان حساب شده است. «وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ» «3» نه تنها باران، بلكه هر چيز نزد او اندازه دارد. «وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» «4» چنانكه خورشيد و ماه، از نظر حجم و وزن و حركت و مدار آن حساب و كتاب دقيق دارد. و «الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ» «5»

خداوند در شب قدر، امور يك سال را تقدير مى‌كند، چنانكه قرآن در جايى ديگر مى‌فرمايد:

«فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ» «6» در آن شب، هر امر مهمّى، تعيين و تقدير مى‌شود. بنابراين، شب قدر منحصر به شب نزول قرآن و عصر پيامبر نيست، بلكه در هر رمضان، شب قدرى هست كه امور سال آينده تا شب قدر بعدى، اندازه‌گيرى و مقدّر مى‌شود.

بيدار بودن شب قدر و احياى آن با دعا و نماز و قرآن، مورد سفارش پيامبر و اهل بيت آن حضرت بوده است و در ميان سه شب، بر شب بيست و سوم تأكيد بيشترى داشته‌اند.

چنانكه شخصى از پيامبر پرسيد: منزل ما از مدينه دور است، يك شب را معيّن كن تا به شهر بيايم. حضرت فرمود: شب بيست و سوم به مدينه داخل شو. «7»

امام صادق عليه السلام در حالى كه بيمار بودند، خواستند كه شب بيست و سوم ايشان را به مسجد ببرند «8» و حضرت زهرا عليها السلام در اين شب، با پاشيدن آب به صورت بچه‌ها، مانع خواب آنها مى‌شدند. «9»

در روايات آمده است كه دهه آخر ماه رمضان، پيامبر بستر خواب خود را جمع نموده و ده شب را احيا مى‌داشت. «10»

در حديثى طولانى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‌خوانيم كه حضرت موسى عليه السلام به خدا عرض كرد:

خدايا مقام قربت را خواهانم. پاسخ آمد: «قربى لمن استيقظ ليلة القدر»، قرب من، در بيدارى‌

«1». طلاق، 7.

«2». حجر، 21.

«3». مؤمنون، 18.

«4». رعد، 8.

«5». الرّحمن، 5.

«6». دخان، 4.

«7». وسائل‌الشيعه، ج 3، ص 307.

«8». بحار الانوار، ج 95، ص 169.

«9». بحار الانوار، ج 94، ص 10.

«10». تفسير مجمع البيان.

جلد 10 - صفحه 546

شب قدر است.

عرضه داشت: پروردگارا، رحمتت را خواستارم. پاسخ آمد: «رحمتى لمن رحم المساكين ليلة القدر»، رحمت من در ترحّم بر مساكين در شب قدر است.

گفت: خدايا، جواز عبور از صراط مى‌خواهم. پاسخ آمد: «ذلك لمن تصدق بصدقة ليلة القدر»، رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.

عرض كرد: خدايا بهشت و نعمت‌هاى آن را مى‌طلبم. پاسخ آمد: «ذلك لمن سبح تسبيحة فى ليلة القدر»، دستيابى به آن، در گرو تسبيح گفتن در شب قدر است.

عرضه داشت: پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم. پاسخ آمد: «ذلك لمن استغفر فى ليلة القدر»، رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.

در پايان گفت: خدايا رضاى تو را مى‌طلبم. پاسخ آمد: «رضاى لمن صلى ركعتين فى ليلة القدر»، كسى مشمول رضاى من است كه در شب قدر، نماز بگذارد. «1»

از وقايع عجيب تاريخى، ضربت خوردن حضرت على عليه السلام در شب قدر، در محراب عبادت و به هنگام نماز است. آرى، اشرف خلق خدا، در اشرف مكان‌ها و اشرف زمان‌ها، در اشرف حالات، شهيد شد.

شب جايگاه ويژه‌اى در مسائل معنوى دارد كه به چند مورد اشاره مى‌كنيم:

خداوند براى اهداى تورات، حضرت موسى را به مناجات شبانه فراخواند: «أَرْبَعِينَ لَيْلَةً» «2»*

قرآن، زمان مناسب براى استغفار را، هنگام سحر مى‌داند: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» «3»

عروج پيامبر به آسمان، به هنگام شب بود. «أَسْرى‌ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» «4»

پيامبر مأمور بود كه مناجات و عبادات شبانه داشته باشد. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» «5»، «قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا» «6»

خداوند از عابدان در شب ستايش مى‌كند. «يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ» «7» و به تسبيح در

«1». وسائل الشيعه، ج 8، ص 20.

«2». بقره، 51.

«3». ذاريات، 18.

«4». اسراء، 1.

«5». اسراء، 79.

«6». مزّمل، 2.

«7». آل‌عمران، 113.

جلد 10 - صفحه 547

شب سفارش مى‌كند. «وَ سَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا» «1»

خداوند در قرآن، به زمان طلوع فجر و هنگام عصر يك بار سوگند ياد كرده است ولى به هنگام سحر سه بار. «وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ» «2»، «وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ» «3»، «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» «4»

طول شب قدر، يك شب كامل كره زمين است كه 24 ساعت مى‌شود، نه آنكه مخصوصِ مكان خاصّى همچون مكّه و آن هم به ميزان 8 ساعت شب آن منطقه باشد. چنانكه مراد از روز عيد فطر، يك روز كامل كره زمين است كه شامل همه نقاط و مناطق مى‌شود.

تقارن شب تقدير بشر با شب نزول قرآن، شايد رمز آن باشد كه سرنوشت بشر، وابسته به قرآن است. اگر پيرو قرآن باشد، سعادت و رستگارى و اگر دور از قرآن باشد، شقاوت و بدبختى براى او رقم مى‌خورد.

ابوذر مى‌گويد: به رسول خدا عرضه داشتم آيا شب قدر در عهد انبيا بوده و امر بر آنان نازل مى‌شده و پس از آنكه از دنيا مى‌رفتند، نزول امر در آن شب تعطيل مى‌شده است؟ حضرت فرمودند: شب قدر تا قيامت هست. «5»

شايد رمز اينكه شب قدر مخفى است، آن باشد كه مردم شب‌هاى متعدّد را به عبادت بپردازند، كسانى كه يك شبِ آنرا درك كردند مغرور نشوند و كسانى كه آنرا درك نكردند، از باقى شب‌ها مأيوس نشوند.

در روايات آمده است: «العمل الصالح فيها خير من العمل فى الف شهر ليس فيها ليلة القدر» «6» كار نيك در شب قدر، بهتر از كار نيك در هزار ماه بدون شب قدر است.

پیام ها

1- براى امور مقدّس، زمان مقدّس انتخاب كنيد. «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»

2- زمان‌ها يكسان نيست، بعضى زمان‌ها بر بعضى ديگر برترى دارد. «لَيْلَةِ الْقَدْرِ

«1». انسان، 26.

«2». تكوير، 17.

«3». مدّثر، 33.

«4». فجر، 4.

«5». تفسير برهان.

«6». من لايحضر، ج 2، ص 158.

جلد 10 - صفحه 548

خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»

پانویس

  1. پرش به بالا صحیح ترمذى و حاکم صاحب المستدرک و طبرى صاحب جامع البیان از عامه.
  2. پرش به بالا البرهان فی تفسیر القرآن طى تفسیر آیات مذکور سوره شعراء.
  3. پرش به بالا تفسیر روض الجنان از خاصه.
  4. پرش به بالا کتاب تاریخ الخلفاء از عبدالرحمن سیوطى از عامه.
  5. پرش به بالا تفسیر ابن ابى حاتم و واحدى صاحب اسباب النزول.
  6. پرش به بالا طبرى صاحب جامع البیان.
  7. پرش به بالا تفسیر کشف الاسرار.
  8. پرش به بالا تفسیر روض الجنان یا روح الجنان.

منابع