آیه 40 سوره ق: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ|سوره=50|آی...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | ادبار: دبر (بضم اول و دوم): پس. عقب مقابل جلو، جمع آن ادبار است.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص319</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۳۹
<<39 | آیه 40 سوره ق | 41>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و باز برخی از شب را (به نماز مغرب و عشاء) و هم در عقب سجدهها به تسبیح خدا پرداز.
و در پاره ای از شب و نیز پس از سجده ها خدا را تسبیح گوی،
و پارهاى از شب و به دنبال سجود [به صورت تعقيب و نافله] او را تسبيح گوى.
و نيز در پارهاى از شب و بعد از هر سجده او را تسبيح گوى.
و در بخشی از شب او را تسبیح کن، و بعد از سجدهها!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
ادبار: دبر (بضم اول و دوم): پس. عقب مقابل جلو، جمع آن ادبار است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ «39» وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ «40»
پس بر آنچه (مخالفان) مىگويند، شكيبا باش و پيش از طلوع خورشيد و پيش از غروب، پروردگارت را با سپاس و ستايش، تنزيه كن. و پارهاى از شب را به تسبيح او بپرداز وبه دنبال سجدهها (نيز خدا را تسبيحگوى).
«1». بقره، 117.
«2». آلعمران، 191.
«3». ذاريات، 47.
«4». قمر، 49.
«5». سجده، 7.
جلد 9 - صفحه 232
نکته ها
اسلام، در شادى و غم، به تسبيح خداوند فرمان داده است:
در شادى: إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ ... فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ ... «1»
در غم: فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ ...
شبيه اين دو آيه را در سوره طه آيه 130 مىخوانيم: «فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله گاهى از سخنان ياوه مشركان، سينهاش تنگ مىشد. «وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ» «2» لذا خداوند به او فرمان صورى مىدهد «فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ»
برخى از عقايد باطل و گفتههاى نارواى مشركان در قرآن نقل شده است، از جمله:
- آنان براى خداوند فرزند و شريك پذيرفته و بتها را واسطه فيض و شفيع مىپنداشتند.
- آنان دربارهى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كلمات ساحر، كاهن، شاعر، دستپرورده و مجنون مىگفتند.
لذا خداوند در اين آيات به شكيبايى فرمان داده و راه ايستادگى در برابر مخالفان را، ذكر و ياد خدا بر شمرده است.
در قرآن معمولًا تسبيح همراه با حمد الهى آمده است كه شايد به اين نكته اشاره دارد كه انسان وقتى خود را ناقص و خدا را كامل مىبيند، او را تسبيح مىكند و چون خداوند نقص او را به كمال تبديل مىكند، حمد او را مىگويد. «سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ»
از هيجده مرتبهاى كه خدا فرمان صبر به پيامبر مىدهد، چهار مرتبه صبر در برابر سخنان ياوه است كه در سورههاى طه آيه 130، ص آيه 17، مزّمل آيه 10 و ق آيه (39) آمده است.
به گفته ابنعباس، مراد از قبل از طلوع، نماز صبح و قبل از غروب، نماز ظهر و عصر است و مقصود از «مِنَ اللَّيْلِ» نماز مغرب و عشا و مراد از «أَدْبارَ السُّجُودِ» نمازهاى نافله است. «3»
امام باقر عليه السلام فرمود: مراد از «أَدْبارَ السُّجُودِ»، دو ركعت نافله پس از نماز مغرب است. «4»
«1». نصر، 1- 3.
«2». حجر، 97.
«3». تفسير مراغى.
«4». وسائل، ج 4، ص 73.
جلد 9 - صفحه 233
امام صادق عليه السلام در ذيل آيه «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها» فرمودند:
در وقت صبح و شام ده مرتبه بگو: «لا اله الا الله وحده لا شريك له و له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو على كل شىء قدير». «1»
اوقات عبادت در اسلام براساس علائم طبيعى همچون حالات ماه و خورشيد است كه در دسترس همگان است. «قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها»
پیام ها
1- توجّه به قدرت خداوند، سبب صبر و استقامت در برابر ناملايمات مىگردد.
لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ... فَاصْبِرْ ...
2- ارشاد و هدايت و تبليغ و تعليم، به صبر و پشتكار نياز دارد. «فَاصْبِرْ»
3- انبيا، با تذكّر و سفارش الهى راه هدايت را پيش مىبرند. «فَاصْبِرْ»
4- صبر در مقابل زخم زبان و نيش و نوشها، حتى براى پيامبر طاقتفرساست لذا خداوند به آن توصيه مىكند. «فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ»
5- عامل و پشتوانه صبر، ياد خداست. فَاصْبِرْ ... وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ
6- تسبيح خداوند بايد همراه با ستايش او باشد. تنزيه او از عيبها كافى نيست، حمد و ستايش نيز لازم است. «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ»
7- ربوبيّت خدا، انگيزهى ستايشِ ما و ستايش ما، عامل رشد ماست. «بِحَمْدِ رَبِّكَ»
8- تسبيح و تنزيه خداوند، بر حمد و ستايش او مقدّم است. «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ»
9- براى عبادت و دعا، بعضى از زمانها اولويّت دارند. قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ ...
10- انسان براى تكامل معنوى، به تكرار و تداوم عبادت نياز دارد. «قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ. وَ مِنَ اللَّيْلِ»
11- پيروان پيامبر، بخشى از شب را به عبادت مىپردازند. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ» 12- علاوه بر اذكار و نمازهاى واجب، نمازها و اذكار مستحب نيز مورد سفارش
«1». تفسير مجمع البيان.
جلد 9 - صفحه 234
خداوند است. «وَ أَدْبارَ السُّجُودِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ (40)
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ: و بعضى از شب پس تسبيح نما خداى را كه مراد نماز مغرب و عشاء باشد. نزد بعضى مراد تهجد و نماز شب است. وَ أَدْبارَ السُّجُودِ:
و ديگر تسبيح كن خدا را در عقب نمازها. زراره از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده كه عرض كردم (و ادبار السجود) فرمود: دو ركعت بعد از مغرب است «1». و به روايت از حضرت رضا عليه السّلام چهار ركعت بعد از مغرب (مراد نافله مغرب باشد) «2».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ (31) هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ (32) مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ (33) ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ (34) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ (35)
وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ (36) إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ (37) وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ (38) فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ (39) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ (40)
ترجمه
و نزديك كرده شود بهشت براى پرهيزكاران با آنكه دور نيست
گويند اينست آنچه كه وعده داده ميشديد براى هر بازگشت كننده نگاه دارنده خود
كسيكه بترسد از خدا با آنكه غائب است و بيايد با دل بازگشته بحق گويند
داخل شويد در آن بسلامتى آن روز جاودانى است
براى ايشان است آنچه ميخواهند در آن و نزد ما زيادتى است
و چه بسيار هلاك كرديم پيش از اينها اهل زمانهائى را كه آنها شديدتر بودند از اينان در قوّت و توانگرى پس تجسّس كردند در بلدها آيا هيچ گريزگاهى باشد براى آنان
همانا در اين هر آينه تذكر و پندى است براى هر كه باشد براى او قلب يا فرا دارد گوش را با آنكه خود شاهد و حاضر است
و بتحقيق آفريديم آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است در شش روز و نرسيد ما را هيچ رنجى
پس صبر كن بر آنچه ميگويند و تسبيح گوى با حمد پروردگارت پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب
و پارهاى از شب پس تسبيح گوى او را و در
جلد 5 صفحه 58
تعقيبات نماز.
تفسير
خداوند متعال معمولا بعد از ذكر احوال جهنّم بيان اوصاف بهشت را ميفرمايد و اينجا باين تقريب فرموده كه بهشت نزديك كرده ميشود باهل تقوى بتأييد الهى با آنكه نزديك بايشان است بعمل خودشان و گفتهاند در قيامت نزديك ميشود بآنان بطوريكه حور و قصور و نعيم مقيم آن را مشاهده مينمايند و اين نزديك شدن بهشت و وصول بنعيم آن دور نيست از آنها چون محقق الوقوع است و مشتقى براى ايشان ندارد و قمّى ره نقل فرموده كه مراد آنستكه زينت داده ميشود بزودى در هر حال خدا ميفرمايد اين بهشت با نعيم آن آنستكه وعده داده ميشويد شما اهل تقوى كه همگى اهل رجوع و بازگشت و توبه و انابه بدرگاه خدا و نگهدار خود از معاصى و حافظ حدود الهى هستيد داخل شويد بسلامتى باسلام و تحيّت و اكرام ملائكه در بهشت امروز روز خلود در نعمت جاويد و رحمت بىپايان الهى است هر چه بخواهند از نعمت و عزّت و حشمت و مكنت و مأكول و مشروب و ملبوس و ملموس و مأنوس براى ايشان آماده و مهيّا است و در نزد خدا است علاوه بر اينها آنچه چشم آنها نديده و گوششان نشنيده و بخاطرشان خطور نكرده از لذائذ و قمّى ره نقل فرموده كه آن نظر برحمت خدا است و باز خدا متذكّر فرموده كفّار مكّه را باحوال امم سابقه كه مكرّر بيان شده از قبيل قوم عاد و ثمود كه بمراتب اقوى و نيرومندتر از آنها بودند و بعد از بروز عذاب هر قدر تجسّس و تفحص و كاوش نمودند در بلاد اطراف خودشان مفرّ و مخلصى از عذاب الهى نبود براى آنها اينمعنى بنظر حقير رسيده چون اصل نقب بمعناى بحث و كاوش و تنقيب در بلاد گريزان گشتن در آنها است ولى مفسّرين فرمودهاند مراد سير در بلاد و گشودن طرق و شوارع است بقوّت و قدرتيكه داشتند و تصرف در آنها و نيافتن چارهاى براى مرگ و در اين قبيل وقايع تذكّر و تنبه و موعظه و ارشاد است براى صاحبان قلب سليم و عقل مستقيم كه در امور فكر ميكنند و با دل پاك ميفهمند و مىيابند يا براى كسانيكه بمواعظ علما و دانشمندان صاحب نظر درست گوش ميدهند و خودشان را حاضر براى فهميدن و عمل نمودن مينمايند و خداوند آسمانها و زمين و موجودات
جلد 5 صفحه 59
بين آن دو را در شش روز خلق فرموده و بيان آن مفصّل و مكرّر گوشزد شده است و بعد از آن خداوند بهيچ وجه خسته و مانده و رنجور نگرديده و اين جمله براى ردّ يهود است كه ميگفتند خدا روز يكشنبه شروع بخلق عالم فرمود و جمعه فارغ شد و شنبه در عرش دراز كشيد و خستگى در كرد و در بعضى اخبار اظهار آنها اين اعتقاد را نزد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم ذكر شده و آنكه اين آيه در ردّ آنها نازل شده است و در خاتمه امر فرموده است پيغمبر خود را بصبر و بردبارى در برابر اقوال و عقائد ناحق نارواى كفّار راجع باوصاف ربوبى و تنزيه نمودن او را از آنچه لايق بذات مقدّس حق نيست از تشبيه بخلق و غيره و حمد و شكر نمودن بر نعمت حق شناسى و حقگوئى و ساير محامد و انعامات در دو وقت فضيلت آن كه صبح و عصر است قبل از شروع بكار و بعد از فراغ از آن و مقدارى از شب و در تعقيبات نمازها يا تعقيب نماز چون ادبار بكسر نيز قرائت شده و بر حسب معنى تفاوتى ندارد چون مراد جنس است و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود مقصود آنستكه صبح و شام ده مرتبه بگويد لا اله الا اللّه وحده لا شريك له له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو على كلّ شىء قدير و در بعضى از روايات ادبار السجود بنافله مغرب و در بعضى بنماز وتر تفسير شده و شايد مقصود تسبيح خدا است بعد از نماز در شب خواه در ضمن نافله مرتّبه باشد كه فرد اكمل است خواه نباشد كه از آن به تعقيب تعبير ميشود و اللّه و اوليائه اعلم بمراده و احكامه.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَاصبِر عَلي ما يَقُولُونَ وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ قَبلَ طُلُوعِ الشَّمسِ وَ قَبلَ الغُرُوبِ (39) وَ مِنَ اللَّيلِ فَسَبِّحهُ وَ أَدبارَ السُّجُودِ (40)
پس صبر كن اي رسول محترم بر آنچه اينکه كفار و مشركين ميگويند و تسبيح كن بضميمه حمد پروردگارت را پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب و يك قسمت از شب را پس تسبيح كن و اطراف سجدهها را فَاصبِر عَلي ما يَقُولُونَ از اينكه نسبت ميدهند كذب و افترا و سحر و جنون و ساير مزخرفات آنها را که
«الصبر مفتاح الفرج»
- إِنَّما يُوَفَّي الصّابِرُونَ أَجرَهُم بِغَيرِ حِسابٍ زمر، آيه 13 اينها بعقوبات خود ميرسند.
وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ قَبلَ طُلُوعِ الشَّمسِ که در بعض اخبار دارد مراد
جلد 16 - صفحه 258
صلوة فجر است بين الطلوعين و تسبيح دو اطلاق دارد بمعني خاص سبحان اللّه.
و بمعني عام که مطلق اذكار را تسبيح ميگويند مثل تسبيح فاطمه (ع) و باين معني اطلاق بر صلوة ميشود چون مشتمل بر اذكار است ذكر ركوع سجده تسبيحات اربعه تشهد تكبيرات قنوت و در بعض اخبار است: ده مرتبه ذكر
لا اله الا اللّه وحده لا شريك له له الملك و له الحمد يحيي و يميت و هو علي کل شيء قدير
بمعني اول وجوبي است و بمعني دوم ندبي و بمعني عام مطلق الرجحان.
وَ قَبلَ الغُرُوبِ بمعني اول صلوة ظهر و عصر و بمعني ثاني همان ذكر ده مرتبه.
وَ مِنَ اللَّيلِ فَسَبِّحهُ بمعني اول صلوة مغرب و عشاء و بمعني دوم ذكر وَ أَدبارَ السُّجُودِ نوافل شبانه روزي ظهر و عصر و صبح قبل الفريضه و مغرب و عشا بعد الفريضه و صلوة ليل و شفع و وتر، يا مطلق اذكار در اوقات مذكوره، و معني ادبار السجود يعني پي در پي در دبر يكديگر.
اقول: از اينکه جمله ادبار السجود ميتوان گفت که مراد همان معني اول است که صلوات فرائض و نوافل باشد و ادبار سجود صلوة ليل است که بر پيغمبر واجب بود و امر هم امر وجوبي است چون عطف به فاصبر است که وجوب صبر باشد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 40)- همچنین «در بخشی از شب او را تسبیح کن و بعد از سجدهها» (وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ).
این یاد مداوم و تسبیح مستمر همچون قطرههای حیاتبخش باران بر سرزمین قلب و جان تو میریزد، و آن را سیراب میکند، دائما به تو نشاط و حیات میبخشد و به استقامت در مقابل مخالفان لجوج دعوت میکند.
تسبیح خداوند در این مواقع چهار گانه اشاره به نمازهای پنجگانه روزانه و بعضی از نوافل پر فضیلت است، به این ترتیب که «قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ» اشاره به نماز صبح است، زیرا آخر وقت آن طلوع آفتاب میباشد.
«وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ» اشاره به نماز ظهر و عصر است، چرا که آخر وقت هر دو غروب آفتاب است.
«وَ مِنَ اللَّیْلِ» نماز مغرب و عشا را بیان میکند، «وَ أَدْبارَ السُّجُودِ» نظر به نافلههای مغرب دارد که بعد از مغرب به جا آورده میشود.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص319
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم