آیه 84 سوره قصص: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | «مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ»: مراد از حَسَنة، هر گونه کار نیک است که پاداش مضاعف دارد | + | «مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ»: مراد از حَسَنة، هر گونه کار نیک است که پاداش مضاعف دارد. یا این که مراد ایمان و عمل صالح است که جزای آن بهتر از خود آن است که رضا و خوشنودی خدا است که همه خوشیها را به همراه دارد. «لا یُجْزَی ... إِلاّ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»: در برابر سیّئات و معاصی، کیفری جز کیفر همان عملی را که انجام دادهاند دامنگیرشان نمیگردد. |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۵۵
<<83 | آیه 84 سوره قصص | 85>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
هر که عمل نیک آرد پاداش بهتر از آن یابد، و هر کس که عمل بد کند بدکاران جز به همان اعمال بد مجازات نشوند..
هر کس کار نیکی [به پیشگاه خدا] بیاورد، پاداشی بهتر از آن برای اوست، و هر کس کار بدی بیاورد [پس بداند آنان که کارهای ناشایسته انجام داده اند] جزا داده نمی شوند مگر آنچه را همواره انجام می داده اند.
هر كس نيكى به ميان آورد، براى او [پاداشى] بهتر از آن خواهد بود، و هر كس بدى به ميان آورد، كسانى كه كارهاى بد كردهاند جز سزاى آنچه كردهاند نخواهند يافت.
هر كس كه كار نيكى به جاى آرد، بهتر از آن را پاداش يابد و هر كه مرتكب گناهى شود، پس آنان كه مرتكب گناه مىشوند جز به اندازه عملشان مجازات نشوند.
کسی که کار نیکی انجام دهد، برای او پاداشی بهتر از آن است؛ و به کسانی که کارهای بد انجام دهند، مجازات بدکاران جز (به مقدار) اعمالشان نخواهد بود.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ»: مراد از حَسَنة، هر گونه کار نیک است که پاداش مضاعف دارد. یا این که مراد ایمان و عمل صالح است که جزای آن بهتر از خود آن است که رضا و خوشنودی خدا است که همه خوشیها را به همراه دارد. «لا یُجْزَی ... إِلاّ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»: در برابر سیّئات و معاصی، کیفری جز کیفر همان عملی را که انجام دادهاند دامنگیرشان نمیگردد.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ «84»
هركس نيكى آورد، براى او (پاداشى) بهتر از آن خواهد بود، و هر كس بدى آورد، پس كسانى كه كارهاى ناروا انجام دهند، جز (به اندازه) آنچه كردهاند، مجازات نمىشوند.
پیام ها
1- كار نيك، مطلوب و پسنديده است، از هر كس و به هر مقدار كه باشد. «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ»*
«1». تفاسير مجمعالبيان و روحالبيان.
جلد 7 - صفحه 101
2- مهمتر از انجام كار نيك، به سلامت رساندن آن به صحنهى قيامت است. «جاءَ بِالْحَسَنَةِ» (چه بسيارند كسانى كه كارهاى خوبى انجام مىدهند، ولى به واسطه گناه، منّت گذاشتن، عُجب و يا تحقير ديگران، آن را از بين مىبرند و نمىتوانند كار خوب خود را به قيامت برسانند.)
3- انسانها در انتخاب راه زندگى خود آزادند. «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ- مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ»
4- حتّى در گفتار، سخن خويش را از خوبىها آغاز كنيم. (ابتدا كلمه «الحسنة» آمده، سپس «السيئة»)
5- در نظام سراسر لطف الهى، پاداش نيكىها بيشتر از خود نيكىهاست هر چند به مرحله عمل نرسد و در حالت انديشه و طرح باقى بماند، ولى كيفر كار بد به اندازه كار بد و به شرطى است كه از درجهى فكر و انديشه بگذرد و لباس عمل بپوشد. «عَمِلُوا السَّيِّئاتِ»
6- كار نيك ديگران را فراموش نكنيم، حتّى اگر يك عمل ساده باشد، «الحسنة» ولى بدكاران را وقتى جزا دهيم كه بركار بد خود اصرار داشته باشند. «ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
7- خداوند پاداش نيكىها را با فضل خود مىدهد، ولى در كيفر بدكاران با عدل خويش رفتار مىكند. فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها- فَلا يُجْزَى ... إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (84)
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ: هر كه بيايد در آخرت به خصلتى نيكو يا معرفتى به توحيد، يا طاعتى به اخلاص كه در دنيا بجا آورده باشد. مراد از «حسنه» تمام اعمال نيكو را شامل است از ايمان و طاعات و خيرات و مبرات از كلى و جزئى، حتى رفع خارى و سنگى از طريق مسلمانان براى رضاى خالق منان.
فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها: پس مر او راست ثواب نيكوتر و بهتر از آن از حيث ذات و وصف و قدر و صفا و كيفيت، يعنى بهشت ابدى و نعيم سرمدى. وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ: و هر كه بيايد به بدى مانند شرك و ساير معاصى، فَلا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ: پس جزا داده نشوند آنانكه بجاى آوردند بديها را، إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ: مگر مثل آن چيزى كه بودند در دنيا كه عمل مىكردند. حاصل معنى آيه شريفه آنكه: ثواب حسنه، بهتر از آن خواهد بود، و پاداش سيئه به مثل آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ (83) مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (84) إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جاءَ بِالْهُدى وَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (85) وَ ما كُنْتَ تَرْجُوا أَنْ يُلْقى إِلَيْكَ الْكِتابُ إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِلْكافِرِينَ (86) وَ لا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آياتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنْزِلَتْ إِلَيْكَ وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (87)
وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (88)
ترجمه
اين سراى آخرت قرار ميدهيم آنرا از براى آنانكه نميخواهند برترى را در زمين و نه فسادى را و انجام نيك براى پرهيزكارانست
هر كه بجا آورد خوبى را پس براى او است بهتر از آن و هر كه بجا آورد بدى را پس پاداش داده نميشوند آنها كه بدى كردند مگر آنچه بودند ميكردند
همانا آنكه واجب ساخت بر تو قرآن را هر آينه بازگرداننده تو است بجاى بازگشت بگو پروردگار من بهتر ميداند آنرا كه آورد هدايت را و آنكه او است در گمراهى آشكار
و نبودى كه اميد داشته باشى كه داده شود بتو كتاب ولى بود رحمتى از پروردگارت پس مباش البته پشتيبان كافران
و نبايد بازدارند تو را از آيتهاى خدا پس از آنكه فرستاده شد بسوى تو و بخوان بسوى پروردگارت و مباش البته از شرك آورندگان
و مخوان با خداوند خداى ديگرى را نيست خدائى مگر او همه چيز فانى است مگر ذات او براى او است فرمان و بسوى او بازگرديده خواهيد شد.
تفسير
خداوند متعال بعد از ذكر هلاك قارون براى سركشى و فتنه انگيزى كه از صفات مذمومه است اشاره بحسن افتادگى و خيرخواهى كه از صفات ممدوحه است فرموده به بيان لطيفى كه فوق آن متصوّر نيست باين تقريب كه آن بهشت عنبر سرشت و سراى آخرتيكه اوصاف آن كرارا ذكر شده قرار داده و ميدهيم آنرا مقرّ و جايگاه كسانيكه اراده و عزم بر تفوّق و برترى از خلق و فتنه و فساد
جلد 4 صفحه 211
در زمين را نداشته باشند چه رسد به آنكه مرتكب اين امور شوند و در بعضى از اخبار ائمه اطهار عزم بر تفوّق بر خلق به اراده بهتر بودن بند كفش خود از رفيقش تحديد شده و فرمودهاند چنين كسى داخل در اين آيه است و آنان را كه اراده فساد ننمودند بكسانيكه بمورى آزار نرسانند تفسير فرمودهاند و آنكه دنيا بمنزله مردار است و از آن بقدر ضرورت بايد استفاده نمود و عاقبت محموده براى كسانى است كه از خلاف رضاى خدا پرهيز نمايند و براى ترغيب و اقبال خلق بكار خوب و اعراض آنها از كار بد فرموده كسيكه بجا آورد كار خوبى را از قبيل احسان بخلق و عبادت و اطاعت خالق خدا پاداشى باو عطا ميفرمايد كه بهتر و برتر باشد از كار او از هر جهت بمراتبى كه در اواخر سوره انعام و سوره نمل بيان شد و كسيكه مرتكب شود عمل بدى را از اسائه بخلق و معصيت خالق خداوند آنشخص بد كار را بمانند عمل بد او كه مستحق است پاداش خواهد داد نه زيادتر از ميزان استحقاقش و بملاحظه تسجيل و تصريح ببدى حال بدكاران عدول از ضمير بظاهر و تكرار در نسبت سيّئه بآنها فرموده و كلمه مثل براى مبالغه در مماثلت حذف شده و اين تفاوت براى آنستكه عذاب زائد از حق ظلم است و منافات با عدل دارد و خداوند عادل است و احسان زائد از حق بمقتضاى فضل او است كه مؤيّد عدل است نه منافى آن و در نفحات نقل فرموده كه چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم از مكه هجرت فرمود و از ترس كفار در غار مخفى گرديد بعد از بيرون آمدن از بيراهه بسوى مدينه رهسپار شد و چون ايمن از شرّ كفار گرديد در جحفه كه ميان مكه و مدينه است نزول اجلال فرمود و راه مكه را ديد و مشتاق بوطن خود گرديد جبرئيل نازل شد و عرضه داشت مشتاق بمحل ولادت خود شدى فرمود بلى پس او آيه بعد را براى حضرت خواند و خدا فرمود اى محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم بگو بكفار كه سبب اين وعده لطف خدا بمن آنستكه پروردگار من بهتر مىشناسد آنرا كه دين حق را در ميان مردم آورده و آنرا كه دور از حق و منحرف از راه قرب بخدا است و در مجمع نقل نموده كه معاد مرد بلد او است چون او در بلاد گردش ميكند پس بر ميگردد بجاى خود و بنابراين آيه از اخبار غيبيّه قرآن كه شاهد صدق آن و آورنده آنست ميباشد و مفادش آنكه همانا آنخداونديكه بر تو تلاوت
جلد 4 صفحه 212
قرآن و دعوت بحق را واجب فرمود هر آينه تو را بوطن اصلى خود بر ميگرداند با فتح و فيروزى و نميگذارد از اين راه كدورتى در خاطرت باقى بماند و اين امر در خارج بوقوع پيوست ولى در بعضى اخبار از ائمه اطهار معاد در اين مقام برجعت آنحضرت و عترت طاهره تأويل شده و بعضى آنرا بمرگ و قيامت و بهشت تفسير نمودهاند و معناى اول اظهر و اقوى است و معلوم است كه مراد از كسيكه آورنده هدايت است پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم است و مراد از كسانيكه در گمراهى و ضلالتند اهل شرك و نفاقند و بعد از اين خداوند بيان بزرگترين الطاف خود را بآنحضرت فرموده باين تقريب كه تو اميد نداشتى قرآنيكه بهتر و برترين كتب سماوى است براى تو نازل شود و اين نبود مگر براى لطف مخصوصى كه پروردگارت بتو داشت و چنين كتابى بتو داد كه معجزه باقيه تو باشد پس هيچگاه با كفاريكه دشمن خدايند مدارا و همراهى مكن و مبادا باز دارند آنها تو را از تلاوت آيات خدا و ابلاغ احكام او بعد از نزول آن بتو بلطائف الحيل و مكر و مردم را دعوت نما بتوحيد پروردگارت و راه نجات و مباش از كسانيكه غير از داعى الهى چيزى مدخليت در غرض آنها دارد و مخوان با معبود بحق معبود ديگرى را چون جز ذات واجب الوجود كسى شايسته پرستش و ستايش و خواندن بخدائى نيست و تمام موجودات بالاخره نيست و نابود خواهند شد و جز ذات احديّت باقى و بر قرار نماند و همه در يكروز باو بازگشت خواهند نمود و در آنروز حكم فرمائى مخصوص باو خواهد بود و كسى را قدرت تخلف از فرمان او نيست و تحقيق در معناى رجوع و فناء موجودات و بقاء وجه اللّه كه اصل وجود است در ذيل آيه الّذين اذا اصابتهم مصيبة از سوره بقره گذشت و در اينمقام از ائمه اطهار وجه اللّه به پيغمبر و امام و عقل كامل كه جهات هدايت خلقند بحق و بدين خدا و پيروان آن تفسير شده است و در روايتى ضمير وجهه را بشىء راجع فرمودهاند و اين مؤيّد همان معناى محقّق است كه مراد از وجه جهت نورانيّت و اصل وجود و روح اشياء است كه از آن بوجود منبسط تعبير ميشود و خطابات الهيه در آيات اخيره اگر چه ظاهرا به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله است ولى در واقع بمردم است از قبيل در بتو ميگويم ديوار تو گوش كن و محتمل است مقصود قطع طمع اهل شرك از موافقت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله با آنها باشد
جلد 4 صفحه 213
در هر حال معلوم است كه ساحت مقدس نبوى اجلّ از اين قبيل تكاليف است كه جدّا مكلف بآن شود و ثواب قرائت اين سوره مباركه در ذيل سوره شعراء گذشت و الحمد للّه رب العالمين و صلى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 4 صفحه 214
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ خَيرٌ مِنها وَ مَن جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجزَي الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ إِلاّ ما كانُوا يَعمَلُونَ (84)
كسي که بيايد با حسنه پس براي اوست بهتر از آن حسنه و كسي که بيايد با سيئه پس جزاء داده نميشوند كساني که اعمال سيئات ميكنند- مگر آنچه که بودند عمل ميكردند.
نظر به اينكه به حسنات قابل تفضلات الهي ميشود و فضل الهي بسيار و بيشمار و عظيم است و اما سيئات استحقاق عقوبت مياورد و زائد بر استحقاق ظلم است و خداوند عادل است و ظلم نميكند إِنَّ اللّهَ لا يَظلِمُ مِثقالَ ذَرَّةٍ وَ إِن تَكُ حَسَنَةً يُضاعِفها وَ يُؤتِ مِن لَدُنهُ أَجراً عَظِيماً (نساء آيه 44) إِنَّ اللّهَ لا يَظلِمُ النّاسَ شَيئاً (يونس آيه 44) وَ لا يَظلِمُ رَبُّكَ أَحَداً (كهف آيه 47) اليَومَ تُجزي كُلُّ نَفسٍ بِما كَسَبَت لا ظُلمَ اليَومَ (مؤمن آيه 17).
الي غير ذلک از آيات لذا در دعا ميگويي
«ربنا عاملنا بفضلك و لا تعاملنا بعدلك»
جلد 14 - صفحه 284
و در اخبار از براي هر يك از اعمال حسنه كوچك و بزرگ از فرائض و واجبات و از مندوبات و مستحبات از ادعيه و اذكار و احسان و بذل و تلاوت و ساير عبادات و از اخلاق حميده و عقائد حقه چه اندازه مثوبت ذكر فرموده و از معاصي با اينكه در قرآن بسيار آنها را مورد عفو قرار داده زائد بر استحقاق عقوبت نميفرمايد وَ ما أَصابَكُم مِن مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيدِيكُم وَ يَعفُوا عَن كَثِيرٍ (شوري آيه 30) لذا ميفرمايد:
مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ خَيرٌ مِنها و از براي خيريت هم درجات بسيار است دائر مدار حسنات از شرائط قبول و ازدياد آنها و ساير خصوصيات و جهات.
وَ مَن جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجزَي الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ إِلّا ما كانُوا يَعمَلُونَ.
سؤال: سيئات هر چه که باشد و هر اندازه باشد بالاخره محدود است و عذاب قيامت غير محدود که معني خلود است و نسبت محدود بغير محدود اگر بگويي مثل قطره است بدريا كم گفتهاي زيرا دريا هم محدود است و با اينکه آيات سازش ندارد.
جواب: سيئات اگر مقرون با ايمان باشد که قابل عفو و مغفرت و شفاعت است خلود ندارد و اگر مقرون بكفر و شرك و ضلالت است چون اينکه صفات قابل تغيير نيست و دائميست لذا عذابش هم دائميست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 84)- بعد از ذکر این واقعیت که سرای آخرت و نعمتهایش از آن سلطه جویان و مستکبران نیست بلکه مخصوص پرهیز کاران متواضع و حق طلب است، در این آیه به بیان یک قانون کلی- که آمیزهای است از «عدالت» و «تفضل» در مورد پاداش و کیفر- پرداخته، میگوید: «کسی که کار نیکی انجام دهد برای او پاداشی بهتر از آن است» (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها).
این همان مرحله «تفضل» الهی در باره نیکو کاران است یعنی خداوند همچون مردم تنگ چشم نیست که به هنگام رعایت عدالت، سعی میکنند مزد و پاداش درست به اندازه عمل باشد او گاهی چندین برابر از لطف بیکرانش پاداش عمل را میدهد و حد اقل آن ده برابر است.
سپس به ذکر مجازات بد کاران پرداخته، میگوید: «و به کسانی که کارهای بد انجام دهند، مجازات بد کاران جز (به مقدار) اعمالشان نخواهد بود» (وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزَی الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئاتِ إِلَّا ما کانُوا یَعْمَلُونَ).
و این مرحله «عدل» پروردگار است، چرا که ذرهای بیش از آنچه انجام دادهاند کیفر نمیشوند.
ج3، ص484
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم