آیه 36 سوره قصص: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|فَلَمَّا جَاءَهُمْ مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''مفترى''': ساخته شده. جعل شده: آن صيغه مفعول از باب افتعال است فرى در اصل به معنى قتل، افتراء به معنى دروغ و چيزى از خود در آوردن است. | |
+ | *'''سحر''': جادو. (سوره بقره/ 102).<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج8، ص: 42</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۶
<<35 | آیه 36 سوره قصص | 37>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
چون موسی با معجزات و آیات ما که (حقانیتش) بر همه روشن بود به سوی فرعونیان آمد باز (آن قوم خود سر و لجوج نادان) گفتند: این معجزات تو جز سحری که ساختگی توست چیز دیگری نیست و ما این گفتار و دعوی که تو داری هیچ از پدران پیشینمان (امم سابقه) نشنیدهایم.
پس هنگامی که موسی آیات روشن ما را برای آنان آورد، گفتند: این جز جادویی ساختگی و دروغین نیست، و ما این [ادعای نبوّت و دعوت به توحید] را از پدران پیشین خود نشنیده ایم [که به ما گفته باشند کسی در میانشان به عنوان پیامبر و دعوت کننده به توحید آمده باشد!!]
پس چون موسى آيات روشن ما را براى آنان آورد، گفتند: «اين جز سحرى ساختگى نيست و از پدران پيشين خود چنين [چيزى] نشنيدهايم.»
چون موسى آيات روشن ما را نزدشان آورد گفتند: اين جادويى است برساخته، ما از نياكانمان چنين چيزهايى نشنيدهايم.
هنگامی که موسی معجزات روشن ما را برای آنان آورد، گفتند: «این چیزی جز سحر نیست که بدروغ به خدا بسته شده؛ ما هرگز چنین چیزی را در نیاکان خود نشنیدهایم!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- مفترى: ساخته شده. جعل شده: آن صيغه مفعول از باب افتعال است فرى در اصل به معنى قتل، افتراء به معنى دروغ و چيزى از خود در آوردن است.
- سحر: جادو. (سوره بقره/ 102).[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَمَّا جاءَهُمْ مُوسى بِآياتِنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلَّا سِحْرٌ مُفْتَرىً وَ ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ «36»
پس هنگامى كه موسى با (معجزات و) آيات روشن ما به سراغ آنان آمد، گفتند: اين چيزى جز سحر ساختگى نيست و ما چنين چيزى را در (ميان) نياكان خود نشنيدهايم.
پیام ها
1- تهمت، بزرگترين حربهى مستكبران عليه مصلحان است. «ما هذا إِلَّا سِحْرٌ مُفْتَرىً»
2- تعاليم پيامبران الهى، تابع آداب ورسوم گذشتگان نيست. «ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا»
3- در پذيرش عقايد، منطق وبرهان ملاك است، نه سيرهى پدران. «ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا» (پيشينه نداشتن يك تفكّر، دليل نادرستى آن نيست)
4- برخى انسانها، منطق روشن را فداى گذشته تاريك مىكنند. «جاءَهُمْ مُوسى بِآياتِنا بَيِّناتٍ- ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 56
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَلَمَّا جاءَهُمْ مُوسى بِآياتِنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُفْتَرىً وَ ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ (36)
فَلَمَّا جاءَهُمْ مُوسى بِآياتِنا: پس زمانى كه آورد ايشان را موسى عليه السّلام معجزات ما را، بَيِّناتٍ: در حالتى كه روشن و هويدا بود، قالُوا ما هذا: گفتند فرعونيان: نيست اين، إِلَّا سِحْرٌ مُفْتَرىً: مگر سحرى بر بافته و ساخته كه ديگرى مثل آن نكرده، وَ ما سَمِعْنا بِهذا: و نشنيدهايم مثل اين سحر، يعنى اين را از كسى نشنيدهايم كه ديده باشد، فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ: در روزگار پدران نخستين ما. اين سخن را به جهت آن گفتهاند كه در روزگار آنها و پدرانشان ساحران بسيار بودند و با اين حال دعوى نبوت را از پدران خود نشنيدهايم كه گفته باشند: فلان، پيغمبر خدا مىباشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ (33) وَ أَخِي هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعِي رِدْءاً يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ (34) قالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَ نَجْعَلُ لَكُما سُلْطاناً فَلا يَصِلُونَ إِلَيْكُما بِآياتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغالِبُونَ (35) فَلَمَّا جاءَهُمْ مُوسى بِآياتِنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُفْتَرىً وَ ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ (36) وَ قالَ مُوسى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَنْ جاءَ بِالْهُدى مِنْ عِنْدِهِ وَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (37)
ترجمه
گفت اى پروردگار من همانا من كشتم از ايشان تنى را پس ميترسم كه بكشند مرا
و برادرم هارون او فصيحتر است از من بزبان آورى پس بفرست او را با من مدد كارى كه تصديق نمايد مرا همانا من ميترسم كه تكذيب كنند مرا
جلد 4 صفحه 187
گفت زود باشد كه قوى گردانيم بازوى ترا ببرادرت و قرار دهيم براى شما تسلّطى پس نخواهند رسيد بشما بسبب آيتهاى ما شما و هر كه پيروى كند شما را غالبانيد
پس چون آمد آنها را موسى با آيتهاى ما كه آشكار بود گفتند نيست اين مگر جادوئى افترا زدهشده و نشنيديم اين را در پدرانمان كه پيشينيانند
و گفت موسى پروردگار من داناتر است بكسى كه آمد با هدايت از نزد او و كسيكه باشد براى او عاقبت آنسراى همانا رستگار نمىشوند ستمكاران.
تفسير
چون حضرت موسى با دو معجزه مذكوره در آيات سابقه مأموريت براى ارشاد فرعونيان پيدا كرد عرضه داشت پروردگارا من قبلا يكنفر از آنها را كشتهام كه شرح آن مفصلا در اين سوره ذكر شد اكنون ميترسم مرا در مقابل مقتول خودشان بكشند و برادرم هارون زبانش بازتر و قدرت بيانش بيشتر از من است و اين عرض را بملاحظه عقدهئى كه در زبانش بود نمود كه در سور سابقه بيان سبب آن و رفعش بدعاء او شد و درخواست نمود كه برادرش را بمعاونت در اداء رسالت براى او اختيار فرمايد كه مصدّق و مقرّر و معين و ناصر او باشد در اقامه حجّت و دفع تهمت كه از آن خائف بود و خداوند در مقام اجابت ملتمس او فرمود كه موجبات فوّت و قدرت تو را بوسيله ارسال برادرت بكمك تو و شركت در امرت فراهم خواهيم نمود و قرار ميدهيم براى شما دو نفر سلطنت و عليه در حجت و دليل را بر فرعونيان و مطمئن باشيد كه دست قدرت و استيلاى آنها بشما نخواهد رسيد با وجود معجزات و كمكهاى غيبى كه از ما با شما خواهد شد و بالاخره شما دو نفر و كسانيكه از شما تبعيت نمودند و ايمان آوردند بر فرعون و فرعونيان غلبه خواهيد نمود و آنها نيست و نابود خواهند شد و شما وارث مال و ملكشان خواهيد شد و حضرت موسى بعد از اين مأموريت و بشارت نزد خانواده خود مراجعت نمود و واقعه را نقل فرمود و با آنها بجانب مصر رهسپار گشت و چون بدربار فرعون راه يافت و ارائه معجزات نمود او و اتباعش آنرا حمل بر سحر و شعبده و دروغ بستن بخدا نمودند و گفتند ما چنين چيزى در ميان پدران و پيشينيان خود تاكنون نشنيدهايم كه كسى بيايد و بگويد من از پيش خدا آمدهام و دستوراتى آوردهام و آنها بپذيرند و قبول كنند با آنكه از ما عاقلتر و كاملتر بودند غافل از آنكه
جلد 4 صفحه 188
پيشينيان آنها كه عاقل و كامل بودند دعوت انبياء سلف را قبول كردند و آنها كه نكردند مانند اينها جاهل يا معاند بودند و حضرت موسى در جواب فرمود خداوند بهتر ميداند كه چه كس آمده است براى هدايت شما از نزد او و آنكه او بر حق و صادق است يا بر باطل و كاذب و نيز بهتر ميداند كه چه كس عاقبت بخير خواهد شد و بنعيم جاودانى بعد از اين سراى فانى كه مقدّمه براى انتقال بسراى باقى است خواهد رسيد مسلّم است كسانيكه بر خود و خلق ظلم نمودند بكفر و عصيان نصيبى جز حرمان ندارند در دنيا و آخرت و كلمه ردء بدون همزه و يصدّقنى بجزم و قال موسى بدون واو عاطفه و يكون بياء نيز قرائت شده است و بعضى گفتهاند بعد از ختم مكالمات خدا با موسى عليه السّلام و نيل بمنصب رسالت از همانجا بمصر رهسپار شد و خانوادهاش با گوسفندان در بيابان بودند تا چوپانى از اهل مدين بر آنها گذشت و دختر شعيب عليه السّلام را شناخت و آنها را بمدين برگرداند ولى قول اوّل كه موافق با روايت از امام باقر عليه السّلام است اوفق باعتبار و اسلم از اشكال ميباشد و در نفحات از امام صادق عليه السّلام غلبه و سلطنت موعوده خداوند را بمهابت آندو در دلهاى دشمنان و محبتشان در دلهاى دوستان تفسير فرموده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَلَمّا جاءَهُم مُوسي بِآياتِنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاّ سِحرٌ مُفتَريً وَ ما سَمِعنا بِهذا فِي آبائِنَا الأَوَّلِينَ (36)
پس موقعي که موسي آمد آنها را با آيات و معجزات واضحه روشن گفتند اينکه نيست مگر سحر که بدروغ و افتراء بهم بافته و ما نشنيديم در پدران پيشينيان خود.
فَلَمّا جاءَهُم مُوسي بِآياتِنا بَيِّناتٍ مثل عصا و يد و بيضاء و بلع سحر سحره فرعون و انفلاق بحر و بليات نازله بر آنها از سنين و نقص ثمرات و جراد و قمل و ضفادع.
قالُوا ما هذا إِلّا سِحرٌ مُفتَريً تمام اينها را حمل بسحر كردند از روي عناد و عصبيت و لو
جلد 14 - صفحه 236
قلبا يقين پيدا كردند چنانچه ميفرمايد وَ جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم ظُلماً وَ عُلُوًّا (نمل آيه 14).
وَ ما سَمِعنا بِهذا فِي آبائِنَا الأَوَّلِينَ بسيار تعجب است زيرا زماني نبود که خالي از انبياء باشد قضاياي نوح، هود، صالح، ابراهيم، اسحق، يعقوب، يوسف و غير اينها بعضي گفتند بواسطه فترتي که تا زمان موسي بود اينها از انبياء سلف اطلاعي نداشتند اينهم تمام نيست زيرا در سوره مؤمن، مؤمن آل فرعون ميگويد يا قَومِ إِنِّي أَخافُ عَلَيكُم مِثلَ يَومِ الأَحزابِ مِثلَ دَأبِ قَومِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ- الي قوله- وَ لَقَد جاءَكُم يُوسُفُ مِن قَبلُ بِالبَيِّناتِ فَما زِلتُم فِي شَكٍّ مِمّا جاءَكُم بِهِ حَتّي إِذا هَلَكَ قُلتُم لَن يَبعَثَ اللّهُ مِن بَعدِهِ رَسُولًا (آيه 30 الي 34) بعضي گفتند مراد اينکه بوده که اباء اولين ما هم تصديق آنها را نكردند اينهم تمام نيست زيرا عدم تصديق با كلمه «ما سَمِعنا» نميسازد مگر بگوئيم مراد آنها از آباء اولين كساني که بعد از زمان يوسف بودند و شايد بر اينکه معني جمله «قُلتُم لَن يَبعَثَ اللّهُ مِن بَعدِهِ رَسُولًا» که اشاره شد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 36)- موسی در برابر فرعون: در اینجا با هشتمین صحنه از این ماجرای بزرگ رو به رو میشویم.
موسی (ع) فرمان نبوت و رسالت را در آن شب تاریک و در آن سر زمین مقدس از خداوند دریافت نمود، به مصر آمد و برادرش هارون را با خبر ساخت، هر دو به سراغ فرعون رفتند.
چنانکه قرآن میگوید: «هنگامی که موسی با معجزات روشن ما به سراغ آنها آمد، آنها گفتند: این چیزی جز سحر نیست که به دروغ (به خدا) بسته شده است»! (فَلَمَّا جاءَهُمْ مُوسی بِآیاتِنا بَیِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلَّا سِحْرٌ مُفْتَریً).
«ما هرگز چنین چیزی را در نیاکان خود نشنیدهایم»! (وَ ما سَمِعْنا بِهذا فِی آبائِنَا الْأَوَّلِینَ).
آنها به حربه سحر متوسل شدند همان حربهای که همه جباران و گمراهان در طول تاریخ در برابر معجزات انبیا به آن متوسل میشدند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج8، ص: 42
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم