محمدحسین نجفی کلباسی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
==خاندان نجفی کلباسی==
 
==خاندان نجفی کلباسی==
  
پدرش محمدرضا (متوفاي 1366 ه.ق) فرزند حاج شيخ محمدعلي، فرزند آيت الله محمدجعفر كلباسي (1219-1292 ق) صاحب «كتاب الحدود» و «كتاب الديات»، فرزند دانشور معروف حاج شيخ محمدابراهيم كرباسي(*) (1180-1261 ق)، معاصر فتحعلي شاه قاجار، صاحب «اشارات الاصول» و «شوارع الهداية الي شرح الكفاية» - محقق سبزواري، «نخبه»، «مناسك حج» و «منهاج الهداية»، از مفاخر عالم تشيع است كه صاحب روضات الجنات ترجمه او را نگاشته<ref> روضات الجنات في احوال العلماء والسادات، ص 35.</ref> و بزرگاني چون ابوالمعالي كلباسي - عموي پدر وي - استاد آيت الله العظمی ‌‌بروجردي بوده و فرزند وي، علامه ابوالمهدي كلباسي، مؤلف كتاب «بدرالتمام» از اساتيد آيت الله مرعشي نجفي، همه از اين خاندان بوده‌اند.<ref> ماضي النجف و حاضرها، ج ص 236؛ نقباءالبشر، ش 1005، ج ص 583؛ معجم رجال الفكر والادب في النجف، ج ص 1609؛ بقاياالاطياب، ص 96؛ گنجينه دانشمندان، ج ص 243 و 244؛ سراج المعاني، ص 174 و 175؛ آئينه پژوهش، ش 46، ص 99 و 100؛ مقدمه وسيلة الوصول، ص 4-المنتخب من اعلام الفكر والادب، ص 475؛ رجال خاندان كلباسي، ص 172.</ref>
+
پدرش محمدرضا (متوفای ۱۳۶۶ ه.ق) فرزند حاج شیخ محمدعلی، فرزند آیت الله محمدجعفر کلباسی (۱۲۱۹-۱۲۹۲ ق) صاحب «کتاب الحدود» و «کتاب الدیات»، فرزند دانشور معروف حاج شیخ محمدابراهیم کرباسی(*) (۱۱۸۰-۱۲۶۱ ق)، معاصر فتحعلی شاه قاجار، صاحب «اشارات الاصول» و «شوارع الهدایة الی شرح الکفایة» - محقق سبزواری، «نخبه»، «مناسک حج» و «منهاج الهدایة»، از مفاخر عالم تشیع است که صاحب روضات الجنات ترجمه او را نگاشته<ref> روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ص ۳۵.</ref> و بزرگانی چون ابوالمعالی کلباسی - عموی پدر وی - استاد آیت الله العظمی ‌‌بروجردی بوده و فرزند وی، علامه ابوالمهدی کلباسی، مؤلف کتاب «بدرالتمام» از اساتید آیت الله مرعشی نجفی، همه از این خاندان بوده‌اند.<ref> ماضی النجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۶؛ نقباءالبشر، ش ۱۰۰۵، ج ۲، ص ۵۸۳؛ معجم رجال الفکر والادب فی النجف، ج ۳، ص ۱۶۰۹؛ بقایاالاطیاب، ص ۹۶؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۳ و ۲۴۴؛ سراج المعانی، ص ۱۷۴ و ۱۷۵؛ آئینه پژوهش، ش ۴۶، ص ۹۹ و ۱۰۰؛ مقدمه وسیلة الوصول، ص ۴-۶؛ المنتخب من اعلام الفکر والادب، ص ۴۷۵؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۲.</ref>
  
خاندان كرباسي اهل علم و فضل، داراي شأن و اعتبار، از علماي بزرگ اصفهان و مروجين شرع مقدس بوده‌اند، كه نسب خود را به [[مالك اشتر]] می‌‌رسانند.<ref> ماضي نجف و حاضرها، ج ص 231.</ref> آن‌ها به خاطر كمالات معنوي و تقدم در علوم اسلامي، در اصفهان داراي عظمت و جلالت ويژه‌اي هستند. اما در اواخر قرن 13 ه.ق، به خاطر كسب علم از اصفهان به [[نجف]] اشرف هجرت كردند.<ref> همان.</ref> و در نجف داراي مكانت علمی ‌‌خاص و شأني ويژه شدند و با خاندان صاحب جواهر وصلت كردند و بعدها نسبت فاميلي بين آن ها بيشتر شد.<ref> همان.</ref> اين خاندان معروف به علم و تقوا، از مردم اصيل اصفهان و بالغ بر صد سال در اصفهان، تهران، [[مشهد]] و عتبات عاليات مصدر امور شرعي و اجتماعي بوده‌اند.
+
خاندان کرباسی اهل علم و فضل، دارای شأن و اعتبار، از علمای بزرگ اصفهان و مروجین شرع مقدس بوده‌اند، که نسب خود را به [[مالک اشتر]] می‌‌رسانند.<ref> ماضی نجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۱.</ref> آن‌ها به خاطر کمالات معنوی و تقدم در علوم اسلامی، در اصفهان دارای عظمت و جلالت ویژه‌ای هستند. اما در اواخر قرن ۱۳ ه.ق، به خاطر کسب علم از اصفهان به [[نجف]] اشرف هجرت کردند.<ref> همان.</ref> و در نجف دارای مکانت علمی ‌‌خاص و شأنی ویژه شدند و با خاندان صاحب جواهر وصلت کردند و بعدها نسبت فامیلی بین آن ها بیشتر شد.<ref> همان.</ref> این خاندان معروف به علم و تقوا، از مردم اصیل اصفهان و بالغ بر صد سال در اصفهان، تهران، [[مشهد]] و عتبات عالیات مصدر امور شرعی و اجتماعی بوده‌اند.
  
 
==ولادت محمد حسین نجفی کلباسی==
 
==ولادت محمد حسین نجفی کلباسی==
  
حاج شيخ محمدرضا عالمی ‌‌بسيار [[متواضع]] و از جمله عباد و زهاد زمان خود بود. او پس از فراغت از تحصيل، مشغول ارشاد و موعظه و ذكر مصائب [[سيدالشهداء]] علیه السلام و [[ائمه اطهار]] علیهم السلام شد و مكرر به [[حج]] و [[زيارت]] در عتبات عاليات مشرف می‌‌شد.
+
حاج شیخ محمدرضا عالمی ‌‌بسیار [[متواضع]] و از جمله عباد و زهاد زمان خود بود. او پس از فراغت از تحصیل، مشغول ارشاد و موعظه و ذکر مصائب [[سیدالشهداء]] علیه السلام و [[ائمه اطهار]] علیهم السلام شد و مکرر به [[حج]] و [[زیارت]] در عتبات عالیات مشرف می‌‌شد.
  
خانه او روز سوم [[شعبان]] 1323 ه.ق در اصفهان در انتظار حادثه‌اي نويدبخش بود، او سال‌ها انتظار قدوم پسري می‌‌كشيد كه ادامه دهنده راه او و اجداد بزرگوارش باشد و سرانجام ستاره‌اي پرفروغ در آسمان خاندان كلباسي (كرباسي) طلوع كرد كه اولين پسر خانواده بود؛<ref> رجال خاندان كلباسي، ص 172.</ref> شور و شادي خانه حاج محمدرضا را دربرگرفت. شادي‌ها كردند و به ميمنت قدوم پاكش بارها عطر صلوات خانه حاج محمدرضا را معطر ساخت.
+
خانه او روز سوم [[شعبان]] ۱۳۲۳ ه.ق در اصفهان در انتظار حادثه‌ای نویدبخش بود، او سال‌ها انتظار قدوم پسری می‌‌کشید که ادامه دهنده راه او و اجداد بزرگوارش باشد و سرانجام ستاره‌ای پرفروغ در آسمان خاندان کلباسی (کرباسی) طلوع کرد که اولین پسر خانواده بود؛<ref> رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۲.</ref> شور و شادی خانه حاج محمدرضا را دربرگرفت. شادی‌ها کردند و به میمنت قدوم پاکش بارها عطر صلوات خانه حاج محمدرضا را معطر ساخت.
  
اين فرزند كه چشم خانواده را به جمال خجسته خويش منور ساخت، كسي جز «محمدحسين» نبود؛ همان فقيه عارف و زاهدي كه بعدها بسياري از انسان‌هاي شيفته مكارم و معارف از چشمه جوشان فقاهتش جرعه‌هاي جانبخش نوشيدند. محمدحسين در خانه‌اي ديده به جهان گشود كه جويبارهاي [[ايمان]] و [[تقوا]] در آن جريان داشت و فضاي آن با رفتار و كردار درست پدر به نور معنويت آراسته بود. شرايط خانوادگي و محيط پرورشي، رايحه معطر پرواپيشگي را به مشام او روان می‌‌ساخت و زمزمه‌هاي ذكر و [[نيايش]] و [[صلوات]] و [[عبادت]]، [[روح]] و ذهن او را با سرود توحيد عجين می‌‌ساخت. گويي از نخستين سال‌ها اين فرزند تحت تأثير چنين فضاي پاكيزه‌اي كه پدر و مادر او مهيا كرده بودند، به گونه‌اي تربيت شد كه سرشت ملكوتي او را براي فتح قلل عزت و افتخار مهيا سازد.<ref> همان؛ المرشد، شماره 11 و 12، سال 1420 ق، ص 156؛ المنتخب من اعلام الفكر والادب، ص 475؛ آينه پژوهش، شماره 46، ص 99.</ref>
+
این فرزند که چشم خانواده را به جمال خجسته خویش منور ساخت، کسی جز «محمدحسین» نبود؛ همان فقیه عارف و زاهدی که بعدها بسیاری از انسان‌های شیفته مکارم و معارف از چشمه جوشان فقاهتش جرعه‌های جانبخش نوشیدند. محمدحسین در خانه‌ای دیده به جهان گشود که جویبارهای [[ایمان]] و [[تقوا]] در آن جریان داشت و فضای آن با رفتار و کردار درست پدر به نور معنویت آراسته بود. شرایط خانوادگی و محیط پرورشی، رایحه معطر پرواپیشگی را به مشام او روان می‌‌ساخت و زمزمه‌های ذکر و [[نیایش]] و [[صلوات]] و [[عبادت]]، [[روح]] و ذهن او را با سرود توحید عجین می‌‌ساخت. گویی از نخستین سال‌ها این فرزند تحت تأثیر چنین فضای پاکیزه‌ای که پدر و مادر او مهیا کرده بودند، به گونه‌ای تربیت شد که سرشت ملکوتی او را برای فتح قلل عزت و افتخار مهیا سازد.<ref> همان؛ المرشد، شماره ۱۱ و ۱۲، سال ۱۴۲۰ ق، ص ۱۵۶؛ المنتخب من اعلام الفکر والادب، ص ۴۷۵؛ آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹.</ref>
  
==تحصيلات محمد حسین==
+
==تحصیلات محمد حسین==
  
محمدحسين داراي دلي پاك و ذهني تيز و استعدادي قوي بود، كه همه از آينده درخشان او خبر می‌‌داد. همسالان او هنوز مشغول بازي‌هاي كودكانه بودند و مغازه‌ها و كوچه‌ها را لحظه‌اي آرام نمی‌‌گذاشتند كه قدم‌هاي استوار و بلند محمدحسين حوزه علميه اصفهان را عطرآگين كرد. نوجواني كه دوران كودكي را پشت سر گذاشته بود، در مدت كوتاهي [[قرآن]] و ادبيات عربي و فارسي را فراگرفت. و در اوان بلوغ رسماً شروع به تحصيل علوم دينيه كرد. كتب معمول [[فقه]] و [[اصول]] و [[كلام]] را كه در آن دوران در حوزه‌ها تدريس می‌‌شد، فراگرفت. كتاب شرح لمعه نزد فقيه كامل مرحوم علامه حاج شيخ ميرزا محمدحسن قاضي عسكر (متوفاي 1382 ه.ق) آموخت. فرزندش حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمدعلي می‌‌گويد: بارها آن مرحوم به من می‌‌گفت: «من شرح لمعه را نزد حاج شيخ ميرزا محمدحسن قاضي عسكر خوانده‌ام».
+
محمدحسین دارای دلی پاک و ذهنی تیز و استعدادی قوی بود، که همه از آینده درخشان او خبر می‌‌داد. همسالان او هنوز مشغول بازی‌های کودکانه بودند و مغازه‌ها و کوچه‌ها را لحظه‌ای آرام نمی‌‌گذاشتند که قدم‌های استوار و بلند محمدحسین حوزه علمیه اصفهان را عطرآگین کرد. نوجوانی که دوران کودکی را پشت سر گذاشته بود، در مدت کوتاهی [[قرآن]] و ادبیات عربی و فارسی را فراگرفت. و در اوان بلوغ رسماً شروع به تحصیل علوم دینیه کرد. کتب معمول [[فقه]] و [[اصول]] و [[کلام]] را که در آن دوران در حوزه‌ها تدریس می‌‌شد، فراگرفت. کتاب شرح لمعه نزد فقیه کامل مرحوم علامه حاج شیخ میرزا محمدحسن قاضی عسکر (متوفای ۱۳۸۲ ه.ق) آموخت. فرزندش حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی می‌‌گوید: بارها آن مرحوم به من می‌‌گفت: «من شرح لمعه را نزد حاج شیخ میرزا محمدحسن قاضی عسکر خوانده‌ام».
  
او با استعداد سرشار و پشتكاري جدي تنها به فراگيري چند درس و بحث و مطالعه آن ها قناعت نكرد و در همين دوران بر كتاب «باب حادي عشر» كه كتابي در علم كلام است و از قديم در حوزه‌هاي علميه تدريس می‌‌شده است، شرحي مجزي نگاشت. او كه شايستگي خود را در تحصيل و كسب علوم حوزه به اثبات رسانده بود حسي عميق او را به فراگيري بيشتر فرامی‌‌خواند و همين حس بود كه او را به سفر و جلاي وطن سوق داد، سفري كه سال‌هاي مديدي به طول انجاميد. و عشق به علم و تحصيل فضل و كمال تا آخرين لحظات عمر او را رها نكرد.<ref> المنتخب، ص 475؛ المرشد، ص 156؛ رجال خاندان كلباسي، ص 173.</ref>
+
او با استعداد سرشار و پشتکاری جدی تنها به فراگیری چند درس و بحث و مطالعه آن ها قناعت نکرد و در همین دوران بر کتاب «باب حادی عشر» که کتابی در علم کلام است و از قدیم در حوزه‌های علمیه تدریس می‌‌شده است، شرحی مجزی نگاشت. او که شایستگی خود را در تحصیل و کسب علوم حوزه به اثبات رسانده بود حسی عمیق او را به فراگیری بیشتر فرامی‌‌خواند و همین حس بود که او را به سفر و جلای وطن سوق داد، سفری که سال‌های مدیدی به طول انجامید. و عشق به علم و تحصیل فضل و کمال تا آخرین لحظات عمر او را رها نکرد.<ref> المنتخب، ص ۴۷۵؛ المرشد، ص ۱۵۶؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۳.</ref>
  
 
==هجرت محمد حسین به نجف==
 
==هجرت محمد حسین به نجف==
  
او پس از آن كه در [[اصفهان]] علوم مقدماتي و سطوح را كامل نمود، در هفده سالگي (1340 ه.ق) براي تكميل مراتب علم، به [[نجف]] اشرف هجرت نمود و نزد بزرگان و اساتيد حاضر شده و در هر علمی ‌‌خوشه‌چين ارباب فضل و علم و استوانه‌هاي آن شد. او در اين مدت به تحصيل يك علم قناعت نكرد.
+
او پس از آن که در [[اصفهان]] علوم مقدماتی و سطوح را کامل نمود، در هفده سالگی (۱۳۴۰ ه.ق) برای تکمیل مراتب علم، به [[نجف]] اشرف هجرت نمود و نزد بزرگان و اساتید حاضر شده و در هر علمی ‌‌خوشه‌چین ارباب فضل و علم و استوانه‌های آن شد. او در این مدت به تحصیل یک علم قناعت نکرد.
  
رجال را نزد آقا سيد ابوتراب خوانساري (متوفاي 1346 ه.ق) و سطوح را نزد سيد آقا ابراهيم اصطهباناتي و شيخ عبدالحسين رشتي (متوفاي 1373 ه.ق) خواند<ref> المنتخب، ص 475.</ref> و دروس عاليه خارج [[فقه]] و [[اصول]] را نزد آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني (متوفاي 1365 ه.ق)، مرحوم آيت الله الشيخ ضياءالدين العراقي (متوفاي 1361 ق) و مرحوم آيت الله شيخ محمدكاظم شيرازي (متوفاي 1367 ق) فراگرفت<ref> همان.</ref> و [[حكمت]] و [[فلسفه]] را خدمت مرحوم آقاي شيخ مرتضي طالقاني (متوفاي 1364 ق) و مرحوم سيد حسين بادكوبه‌اي (متوفاي 1358 ق) و كلام را نزد آقاي شيخ محمدجواد بلاغي (متوفاي 1352 ق) تلمذ نمود.<ref> رجال خاندان كلباسي، ص 173.</ref>
+
رجال را نزد آقا سید ابوتراب خوانساری (متوفای ۱۳۴۶ ه.ق) و سطوح را نزد سید آقا ابراهیم اصطهباناتی و شیخ عبدالحسین رشتی (متوفای ۱۳۷۳ ه.ق) خواند<ref> المنتخب، ص ۴۷۵.</ref> و دروس عالیه خارج [[فقه]] و [[اصول]] را نزد آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (متوفای ۱۳۶۵ ه.ق)، مرحوم آیت الله الشیخ ضیاءالدین العراقی (متوفای ۱۳۶۱ ق) و مرحوم آیت الله شیخ محمدکاظم شیرازی (متوفای ۱۳۶۷ ق) فراگرفت<ref> همان.</ref> و [[حکمت]] و [[فلسفه]] را خدمت مرحوم آقای شیخ مرتضی طالقانی (متوفای ۱۳۶۴ ق) و مرحوم سید حسین بادکوبه‌ای (متوفای ۱۳۵۸ ق) و کلام را نزد آقای شیخ محمدجواد بلاغی (متوفای ۱۳۵۲ ق) تلمذ نمود.<ref> رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۳.</ref>
  
 
==بازگشت وی به اصفهان==
 
==بازگشت وی به اصفهان==
  
وي پس از ساليان طولاني اقامت در [[نجف]]، در سال 1348 ه.ق به اصفهان بازگشت و در محضر آيت الله حاج سيد محمدصادق خاتون‌آبادي (متوفاي 1348 ه.ق) به فراگيري [[فقه]] اشتغال جست و در همين ايام مشغول تأليف كتابي به نام «غرائب و قصارالكلم» شد كه در آن لغات عربي و كلمات كوتاهي كه در كتاب (قرآن) و سنت وارد شده، همراه با گوينده و ناقل آن جمع نمود.<ref> ماضي النجف و حاضرها، ج ص 237؛ آينه پژوهش، شماره 46، ص 99؛ نقباءالبشر، ص 583؛ گنجينه دانشمندان، ج ص 244.</ref>
+
وی پس از سالیان طولانی اقامت در [[نجف]]، در سال ۱۳۴۸ ه.ق به اصفهان بازگشت و در محضر آیت الله حاج سید محمدصادق خاتون‌آبادی (متوفای ۱۳۴۸ ه.ق) به فراگیری [[فقه]] اشتغال جست و در همین ایام مشغول تألیف کتابی به نام «غرائب و قصارالکلم» شد که در آن لغات عربی و کلمات کوتاهی که در کتاب (قرآن) و سنت وارد شده، همراه با گوینده و ناقل آن جمع نمود.<ref> ماضی النجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۷؛ آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹؛ نقباءالبشر، ص ۵۸۳؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۴.</ref>
  
 
==بازگشت محمد حسین به نجف==
 
==بازگشت محمد حسین به نجف==
  
پس از مدتي به نجف اشرف بازگشت و در محضر آيت الله سيد عبدالهادي شيرازي (متوفاي 1382 ه.ق) و شيخ حسين حلي (متوفاي 1375 ه.ق)، به تكميل آموخته‌هايش در [[فقه]] و [[اصول]] و تأليف كتاب‌هايي چند پرداخت.<ref> رجال خاندان كلباسي، ص 174، نقباءالبشر، ص 583؛ گنجينه دانشمندان، ج ص 244.</ref> وي به خانه و جلسات خانگي سيد جمال الدين گلپايگاني و شيخ عبدالرسول جواهري بسيار رفت و آمد می‌‌كرد تا از فضائل و كمالات اخلاقي و اندوخته‌هاي علمی ‌‌آن‌ ها بي‌بهره نماند.  
+
پس از مدتی به نجف اشرف بازگشت و در محضر آیت الله سید عبدالهادی شیرازی (متوفای ۱۳۸۲ ه.ق) و شیخ حسین حلی (متوفای ۱۳۷۵ ه.ق)، به تکمیل آموخته‌هایش در [[فقه]] و [[اصول]] و تألیف کتاب‌هایی چند پرداخت.<ref> رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴، نقباءالبشر، ص ۵۸۳؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۴.</ref> وی به خانه و جلسات خانگی سید جمال الدین گلپایگانی و شیخ عبدالرسول جواهری بسیار رفت و آمد می‌‌کرد تا از فضائل و کمالات اخلاقی و اندوخته‌های علمی ‌‌آن‌ ها بی‌بهره نماند.  
  
فرزند برومند ايشان در اين خصوص می‌‌گويد: «من بچه‌اي كوچك بودم كه بارها مرحوم پدرم دست مرا می‌‌گرفت و به خانه اين آقايان می‌‌برد تا از جلسات و احياناً مواعظ آن‌ها استفاده نمايم».<ref> اظهارات حضوري فرزندش با نگارنده.</ref>
+
فرزند برومند ایشان در این خصوص می‌‌گوید: «من بچه‌ای کوچک بودم که بارها مرحوم پدرم دست مرا می‌‌گرفت و به خانه این آقایان می‌‌برد تا از جلسات و احیاناً مواعظ آن‌ها استفاده نمایم».<ref> اظهارات حضوری فرزندش با نگارنده.</ref>
  
 
==سفر محمد حسین نجفی کلباسی به حج==
 
==سفر محمد حسین نجفی کلباسی به حج==
  
در سال 1360 ه.ق اسباب تشرف به [[حج]] برايش فراهم شد؛ از همان آغاز سفر، زاد و راحله او حكايت از اين می‌‌كرد كه او تنها براي اداي يك تكليف به [[حج]] نمی‌‌رود. او عاشق صاحب خانه بود. می‌‌خواست مقاصد واقعي مناسك حج را درك كند، او به حج می‌‌رفت تا در «ميقات» پرستش غيرخدا را بر خود [[حرام]] كند و او به [[طواف]] [[كعبه]] می‌‌رفت تا با چرخ زدن به گرد كعبه، «خدا» را محور و اساس زندگي خود كند، و زير ناودان طلا در حجر اسماعيل دعاي «خدايا! مرا براي بندگي خود و ياري وليت حجةبن الحسن عجل الله تعالي فرجه الشريف تربيت كن» بخواند، و در منا و قربانگاه [[نفس اماره]] خود را قرباني كند و سر نفس را ببرد و خود را از چنگال نفس رهايي دهد، و در استلام [[حجرالاسود]] با خدا بيعت ببندد كه با دشمن خدا و رسولش، دشمن و در اطاعت و بندگي او باشد.
+
در سال ۱۳۶۰ ه.ق اسباب تشرف به [[حج]] برایش فراهم شد؛ از همان آغاز سفر، زاد و راحله او حکایت از این می‌‌کرد که او تنها برای ادای یک تکلیف به [[حج]] نمی‌‌رود. او عاشق صاحب خانه بود. می‌‌خواست مقاصد واقعی مناسک حج را درک کند، او به حج می‌‌رفت تا در «میقات» پرستش غیرخدا را بر خود [[حرام]] کند و او به [[طواف]] [[کعبه]] می‌‌رفت تا با چرخ زدن به گرد کعبه، «خدا» را محور و اساس زندگی خود کند، و زیر ناودان طلا در حجر اسماعیل دعای «خدایا! مرا برای بندگی خود و یاری ولیت حجةبن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف تربیت کن» بخواند، و در منا و قربانگاه [[نفس اماره]] خود را قربانی کند و سر نفس را ببرد و خود را از چنگال نفس رهایی دهد، و در استلام [[حجرالاسود]] با خدا بیعت ببندد که با دشمن خدا و رسولش، دشمن و در اطاعت و بندگی او باشد.
  
شهرها هر چند در ظاهر همه شبيه همند اما در اين ميان، شهرهايي حال و هواي خاصي دارند، و هر چه انسان با چنين مكان‌هاي روحاني در ارتباط باشد، هر لحظه بهره و حظ بيشتري می‌‌برد. به همين خاطر، اين مرد بي‌اعتنا به زخارف دنيوي - كه 37 بهار از عمر شريفش گذشته بود - در كنار سفره گسترده ابراهيمی‌‌ و اسماعيلي، هفت ماه ريزه خوار مائده احمدي و علوي بود و مجموعاً پس از يك سال و دو ماه اقامت در [[مكه]] و [[مدينه]] به [[نجف]] اشرف بازگشت و با كوله‌باري از معنويت و عبوديت مشغول تدريس و تأليف شد.
+
شهرها هر چند در ظاهر همه شبیه همند اما در این میان، شهرهایی حال و هوای خاصی دارند، و هر چه انسان با چنین مکان‌های روحانی در ارتباط باشد، هر لحظه بهره و حظ بیشتری می‌‌برد. به همین خاطر، این مرد بی‌اعتنا به زخارف دنیوی - که ۳۷ بهار از عمر شریفش گذشته بود - در کنار سفره گسترده ابراهیمی‌‌ و اسماعیلی، هفت ماه ریزه خوار مائده احمدی و علوی بود و مجموعاً پس از یک سال و دو ماه اقامت در [[مکه]] و [[مدینه]] به [[نجف]] اشرف بازگشت و با کوله‌باری از معنویت و عبودیت مشغول تدریس و تألیف شد.
  
==ماندگاري نجفی کلباسی در قم==
+
==ماندگاری نجفی کلباسی در قم==
  
وي در سال 1377 ه.ق براي معالجه به [[تهران]] آمد و پس از بهبودي و عافيت نسبي پزشكان او را از مراجعت به [[عراق]] منع نمودند و علي رغم ميل خود مجبور به اقامت در ايران شد و در شهرستان ديني و علمی ‌‌قم - كه حرم آل محمد صلی الله علیه و آله است - اقامت گزيد و به تدريس و افاضات و مباحثات و مطالعه پرداخت.<ref> گنجينه دانشمندان، ج ص 244؛ رجال خاندان كلباسي، ص 174؛ المرشد، ص 156.</ref>
+
وی در سال ۱۳۷۷ ه.ق برای معالجه به [[تهران]] آمد و پس از بهبودی و عافیت نسبی پزشکان او را از مراجعت به [[عراق]] منع نمودند و علی رغم میل خود مجبور به اقامت در ایران شد و در شهرستان دینی و علمی ‌‌قم - که حرم آل محمد صلی الله علیه و آله است - اقامت گزید و به تدریس و افاضات و مباحثات و مطالعه پرداخت.<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۴؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴؛ المرشد، ص ۱۵۶.</ref>
  
 
==فرزندان وی==
 
==فرزندان وی==
 
   
 
   
پسران آيت الله حاج شيخ محمدحسين كلباسي عبارتند از:
+
پسران آیت الله حاج شیخ محمدحسین کلباسی عبارتند از:
  
* 1- حجت لاسلام والمسلمين شيخ محمدعلي نجفي كلباسي، در [[ذی القعده]] 1365 ه.ق (مهر 1323 ه.ش) در آبادان تولد يافت و در [[قم]]، خدمت پدر گرامی‌‌ و ساير علما تحصيل علوم ديني نمود. وي مؤدب به آداب شرعيه و متخلق به اخلاق حميده و صاحب همت عالي و در انجام حوائج مردم، كوشاست.
+
*۱- حجت لاسلام والمسلمین شیخ محمدعلی نجفی کلباسی، در [[ذی القعده]] ۱۳۶۵ ه.ق (مهر ۱۳۲۳ ه.ش) در آبادان تولد یافت و در [[قم]]، خدمت پدر گرامی‌‌ و سایر علما تحصیل علوم دینی نمود. وی مؤدب به آداب شرعیه و متخلق به اخلاق حمیده و صاحب همت عالی و در انجام حوائج مردم، کوشاست.
  
* 2- آقا محمود كلباسي. وي در ماه [[شوال]]، سال 1371 ه.ق (تيرماه 1331 ش) در [[نجف]] اشرف به دنيا آمد.<ref> رجال خاندان كلباسي، ص 174 و 175.</ref>
+
*۲- آقا محمود کلباسی. وی در ماه [[شوال]]، سال ۱۳۷۱ ه.ق (تیرماه ۱۳۳۱ ش) در [[نجف]] اشرف به دنیا آمد.<ref> رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴ و ۱۷۵.</ref>
  
==جایگاه علمي محمد حسین نجفی==
+
==جایگاه علمی محمد حسین نجفی==
  
ايشان يكي از دانشمنداني است كه از همان اوان اشتغال به علوم ديني به خاطر جنبه هاي علمی‌‌ و تحقيقي و استعداد سرشار، بين علما و دانشمندان، فردي شناخته شده بود ولي عمر خود را در گمنامی‌‌ تمام صرف تحصيل علم و [[معرفت]] نمود. تقريباً اكثر اوقات عمرش را به تحقيق، نگارش و تربيت شاگردان برجسته كه امروزه خود از عالمان بزرگ اسلامی ‌‌بشمار می‌‌روند، صرف كرد.
+
ایشان یکی از دانشمندانی است که از همان اوان اشتغال به علوم دینی به خاطر جنبه های علمی‌‌ و تحقیقی و استعداد سرشار، بین علما و دانشمندان، فردی شناخته شده بود ولی عمر خود را در گمنامی‌‌ تمام صرف تحصیل علم و [[معرفت]] نمود. تقریباً اکثر اوقات عمرش را به تحقیق، نگارش و تربیت شاگردان برجسته که امروزه خود از عالمان بزرگ اسلامی ‌‌بشمار می‌‌روند، صرف کرد.
  
آثار گرانبهاي او در زمينه‌هاي معارف ديني، گواه مسلمی‌‌ بر توانايي هاي فكري و بصيرت عالي همه جانبه اين فقيه بزرگ است.او كه در همان اوان جواني مشغول تأليف شده بود، در اندك مدتي در رديف يكي از مدرسين برجسته حوزه علميه بزرگ [[نجف]] اشرف قرار گرفت و اهل فضل، پروانه‌وار برگرد شمع وجودش جمع شدند تا از انوار كمالش استفاده كنند. او كه عشقي وافر به تدريس داشت، وقتي در سال 1378 ه.ق به [[قم]] مهاجرت كرد، به دور از تشريفات در منزلي محقر و استيجاري سكونت كرد. در اندك مدتي حلقه درس خارج فقه و اصول او مجمع بسياري از دوستداران علم و فضل شد و جمع بسياري از عالمان ديني از مجلس درس او با كوله‌باري از علم و كمال بيرون آمدند.
+
آثار گرانبهای او در زمینه‌های معارف دینی، گواه مسلمی‌‌ بر توانایی های فکری و بصیرت عالی همه جانبه این فقیه بزرگ است.او که در همان اوان جوانی مشغول تألیف شده بود، در اندک مدتی در ردیف یکی از مدرسین برجسته حوزه علمیه بزرگ [[نجف]] اشرف قرار گرفت و اهل فضل، پروانه‌وار برگرد شمع وجودش جمع شدند تا از انوار کمالش استفاده کنند. او که عشقی وافر به تدریس داشت، وقتی در سال ۱۳۷۸ ه.ق به [[قم]] مهاجرت کرد، به دور از تشریفات در منزلی محقر و استیجاری سکونت کرد. در اندک مدتی حلقه درس خارج فقه و اصول او مجمع بسیاری از دوستداران علم و فضل شد و جمع بسیاری از عالمان دینی از مجلس درس او با کوله‌باری از علم و کمال بیرون آمدند.
  
او در كنار تدريس و تحقيق براي دست‌يابي به حقايق رنج سفر به كتابخانه‌هاي بزرگ و معتبر جهاني را بر خود می‌‌خريد و سفرهاي مختلفي براي دست‌يابي به حقايق تاريخي و علمي، به كتابخانه‌هاي مختلف جهاني داشت.<ref> المرشد، ص 156.</ref> او كه با كتاب و كتابخانه می‌‌زيست، داراي كتابخانه نفيسي حاوي نسخه‌هاي فراوان خطي - جمع آوري شده از سراسر جهان - بود.<ref> آينه پژوهش، شماره 46، ص 99.</ref>
+
او در کنار تدریس و تحقیق برای دست‌یابی به حقایق رنج سفر به کتابخانه‌های بزرگ و معتبر جهانی را بر خود می‌‌خرید و سفرهای مختلفی برای دست‌یابی به حقایق تاریخی و علمی، به کتابخانه‌های مختلف جهانی داشت.<ref> المرشد، ص ۱۵۶.</ref> او که با کتاب و کتابخانه می‌‌زیست، دارای کتابخانه نفیسی حاوی نسخه‌های فراوان خطی - جمع آوری شده از سراسر جهان - بود.<ref> آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹.</ref>
  
مركز ميكروفيلم نور ايران - هند در مقدمه فهرست ميكروفيلم نسخه‌هاي خطي فارسي و عربي خود در بزرگداشت از اقدام علمی ‌‌آن مرحوم، چنين می‌‌آورد: «اهداء: اين مجموعه گرانقدر كه شناسنامه مهمي از تلاش علمی ‌‌عالمان بزرگ اسلامی ‌‌در طول قرن‌هاي متمادي است، به روح پرفتوح آيت الله شيخ محمدحسين كلباسي، بزرگمردي كه تمام عمر شريفش در گوشه گمنامی ‌‌در تلاش براي احياء آثار ناشناخته انديشمندان بزرگ اسلامی ‌‌سپري گشت، تقديم می‌‌گردد».<ref> فهرست ميكروفيلم نسخه‌هاي خطي فارسي و عربي، با همكاري دانشگاه اسلامی ‌‌عليگر هند، ج اول؛ المرشد، ص 156؛ المنتخب، ص 475.</ref>
+
مرکز میکروفیلم نور ایران - هند در مقدمه فهرست میکروفیلم نسخه‌های خطی فارسی و عربی خود در بزرگداشت از اقدام علمی ‌‌آن مرحوم، چنین می‌‌آورد: «اهداء: این مجموعه گرانقدر که شناسنامه مهمی از تلاش علمی ‌‌عالمان بزرگ اسلامی ‌‌در طول قرن‌های متمادی است، به روح پرفتوح آیت الله شیخ محمدحسین کلباسی، بزرگمردی که تمام عمر شریفش در گوشه گمنامی ‌‌در تلاش برای احیاء آثار ناشناخته اندیشمندان بزرگ اسلامی ‌‌سپری گشت، تقدیم می‌‌گردد».<ref> فهرست میکروفیلم نسخه‌های خطی فارسی و عربی، با همکاری دانشگاه اسلامی ‌‌علیگر هند، ج اول؛ المرشد، ص ۱۵۶؛ المنتخب، ص ۴۷۵.</ref>
  
==تأليفات محمد حسین نجفی کلباسی==  
+
==تألیفات محمد حسین نجفی کلباسی==  
  
او كسي نبود كه تنها به حضور در درس و بحث اكتفا كند؛ همواره با قلم و دفتري در درس حاضر می‌‌شد و آن چه استاد به او القاء می‌‌كرد، ثبت می‌‌نمود تا سرمايه‌اي جاويد براي آيندگان و مكتب پوياي شيعي باشد. او با نوشتن تقريرات درس اساتيد مشهوري چون: مرحوم آقا ضياءالدين عراقي و مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني، سهم بسزايي نسبت به گسترش و تقويت [[فقه]] و [[اصول]] و فرهنگ شيعي اسلامی ‌‌ادا كرده است.
+
او کسی نبود که تنها به حضور در درس و بحث اکتفا کند؛ همواره با قلم و دفتری در درس حاضر می‌‌شد و آن چه استاد به او القاء می‌‌کرد، ثبت می‌‌نمود تا سرمایه‌ای جاوید برای آیندگان و مکتب پویای شیعی باشد. او با نوشتن تقریرات درس اساتید مشهوری چون: مرحوم آقا ضیاءالدین عراقی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، سهم بسزایی نسبت به گسترش و تقویت [[فقه]] و [[اصول]] و فرهنگ شیعی اسلامی ‌‌ادا کرده است.
  
تأليفات او به اين شرح است:
+
تألیفات او به این شرح است:
  
* 1- غريب الحديث؛
+
*۱- غریب الحدیث؛
  
* 2- شرحي بر كفايه محقق خراساني؛
+
*۲- شرحی بر کفایه محقق خراسانی؛
  
* 3- شرحي بر عروة الوثقي؛
+
*۳- شرحی بر عروة الوثقی؛
  
* 4- تقريرات درس فقه و اصول آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني؛<ref> جلد دوم اين تقريرات - كه در اصول می‌‌باشد - تحت عنوان وسيلة الوصول الي حقايق الاصول، توسط انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم در سال 1422 ه.ق با مقدمه فرزند برومندشان به چاپ رسيد.</ref>
+
*۴- تقریرات درس فقه و اصول آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی؛<ref> جلد دوم این تقریرات - که در اصول می‌‌باشد - تحت عنوان وسیلة الوصول الی حقایق الاصول، توسط انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سال ۱۴۲۲ ه.ق با مقدمه فرزند برومندشان به چاپ رسید.</ref>
  
* 5- تقريرات درس آيت الله آقا ضياء عراقي (اين تقريرات يك دوره كامل اصول است كه توسط انتشارات جامعه مدرسين در حال انتشار می‌‌باشد).
+
*۵- تقریرات درس آیت الله آقا ضیاء عراقی (این تقریرات یک دوره کامل اصول است که توسط انتشارات جامعه مدرسین در حال انتشار می‌‌باشد).
  
* 6- تقريرات درس فقه آيت الله آقا ميرزا عبدالهادي شيرازي؛
+
*۶- تقریرات درس فقه آیت الله آقا میرزا عبدالهادی شیرازی؛
  
* 7- فضائل اهل البيت علیهم السلام؛
+
*۷- فضائل اهل البیت علیهم السلام؛
  
* 8- شرح باب حادي عشر؛
+
*۸- شرح باب حادی عشر؛
  
* 9- غرائب و قصارالكلم من الكتاب والسنة؛<ref> المنتخب، ص 475؛ ماضي النجف و حاضرها، ج ص 236؛ بقاياالاطياب، ص 96.</ref>
+
*۹- غرائب و قصارالکلم من الکتاب والسنة؛<ref> المنتخب، ص ۴۷۵؛ ماضی النجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۶؛ بقایاالاطیاب، ص ۹۶.</ref>
  
* 10- مقداري از [[فقه]] مثل كتاب طهارت و صلات و غيره؛
+
*۱۰- مقداری از [[فقه]] مثل کتاب طهارت و صلات و غیره؛
  
* 11- تقريرات درس آيت الله شيخ حسين حلي؛
+
*۱۱- تقریرات درس آیت الله شیخ حسین حلی؛
  
* 12- غريب القرآن، در چند جلد.<ref> المنتخب، ص 475، نقباءالبشر، ص 583؛ گنجينه دانشمندان، ج ص 243؛ المرشد، ص 156، آينه پژوهش، شماره 46، ص 99؛ رجال خاندان كلباسي، ص 174.</ref> (وي در اين كتاب به دسته‌بندي آيات [[قرآن كريم]] به صورت موضوعي پرداخته است).
+
*۱۲- غریب القرآن، در چند جلد.<ref> المنتخب، ص ۴۷۵، نقباءالبشر، ص ۵۸۳؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۳؛ المرشد، ص ۱۵۶، آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴.</ref> (وی در این کتاب به دسته‌بندی آیات [[قرآن کریم]] به صورت موضوعی پرداخته است).
  
تأليفات ايشان، جز دو مورد، همه مخطوط هستند و هنوز به چاپ نرسيده‌اند و طبق اظهارات فرزند ايشان بعضي از اين كتاب‌ها را آشنايان به صورت امانت برده و پس از ساليان دراز هنوز تحويل نداده‌اند كه بيم تضييع آن‌ها می‌‌رود!
+
تألیفات ایشان، جز دو مورد، همه مخطوط هستند و هنوز به چاپ نرسیده‌اند و طبق اظهارات فرزند ایشان بعضی از این کتاب‌ها را آشنایان به صورت امانت برده و پس از سالیان دراز هنوز تحویل نداده‌اند که بیم تضییع آن‌ها می‌‌رود!
  
==جایگاه اجتماعي و ديني نجفی کلباسی==
+
==جایگاه اجتماعی و دینی نجفی کلباسی==
  
آيت الله حاج شيخ محمدحسين كلباسي داراي خصوصيات بارزي بود كه او را از ساير علما جدا می‌‌كرد. ترجمه نويسان به اتفاق گفته‌اند: وي از علماي اعلام و فقهاي كرام حوزه علميه [[نجف]] و [[قم]]، عادل، فاضل، كامل و فقيهي زاهد، واجد عنوان حسب و نسب، داراي مقام علم و عمل بود.
+
آیت الله حاج شیخ محمدحسین کلباسی دارای خصوصیات بارزی بود که او را از سایر علما جدا می‌‌کرد. ترجمه نویسان به اتفاق گفته‌اند: وی از علمای اعلام و فقهای کرام حوزه علمیه [[نجف]] و [[قم]]، عادل، فاضل، کامل و فقیهی زاهد، واجد عنوان حسب و نسب، دارای مقام علم و عمل بود.
  
در قضاي حوائج عامه مردم و اعمال خيريه و دستگيري از محتاجان سعي فراوان داشت و براي رفع گرفتاري مردم از هيچ كاري دريغ نمی‌‌كرد. او از آبرو و علمی ‌‌كه خداوند به او ارزاني كرده بود، ذره‌اي دريغ نداشت و خانه او مأمن خاص و عام مردم بود.<ref> المرشد، ص 156؛ المنتخب، ص 475.</ref>
+
در قضای حوائج عامه مردم و اعمال خیریه و دستگیری از محتاجان سعی فراوان داشت و برای رفع گرفتاری مردم از هیچ کاری دریغ نمی‌‌کرد. او از آبرو و علمی ‌‌که خداوند به او ارزانی کرده بود، ذره‌ای دریغ نداشت و خانه او مأمن خاص و عام مردم بود.<ref> المرشد، ص ۱۵۶؛ المنتخب، ص ۴۷۵.</ref>
  
==ويژگي‌هاي اخلاقي و عرفاني آیت الله کلباسی==
+
==ویژگی‌های اخلاقی و عرفانی آیت الله کلباسی==
  
آيت الله كلباسي محضري خوش و اخلاقي نيك داشت، مقيد به آداب و اوراد و ادعيه و دائم الذكر و حافظ بسياري از سوره‌هاي [[قرآن]] و [[دعا]] بود. كلباسي وارسته‌اي بود كه سراي دل را به نور [[تقوا]] و [[تهذيب نفس]] روشن كرده؛ ياد خدا آرام بخش روح و روان او و معارف [[اهل بيت]] علیهم السلام زينت بخش نهانخانه وجودش گشته بود. بسياري به او مراجعه می‌‌كردند و كتاب‌هاي علمی ‌‌و اخلاقي او را براي مطالعه و استفاده از نكات علمی‌‌ و اخلاقي امانت می‌‌گرفتند و او هيچ امتناعي نمی‌‌كرد؛ به طوري كه در همين راه دو نسخه خطي از بهترين كتاب‌هايش را متأسفانه از دست داد.  
+
آیت الله کلباسی محضری خوش و اخلاقی نیک داشت، مقید به آداب و اوراد و ادعیه و دائم الذکر و حافظ بسیاری از سوره‌های [[قرآن]] و [[دعا]] بود. کلباسی وارسته‌ای بود که سرای دل را به نور [[تقوا]] و [[تهذیب نفس]] روشن کرده؛ یاد خدا آرام بخش روح و روان او و معارف [[اهل بیت]] علیهم السلام زینت بخش نهانخانه وجودش گشته بود. بسیاری به او مراجعه می‌‌کردند و کتاب‌های علمی ‌‌و اخلاقی او را برای مطالعه و استفاده از نکات علمی‌‌ و اخلاقی امانت می‌‌گرفتند و او هیچ امتناعی نمی‌‌کرد؛ به طوری که در همین راه دو نسخه خطی از بهترین کتاب‌هایش را متأسفانه از دست داد.  
  
فرزند بزرگوارش در اين زمينه می‌‌گويد: يكي از اهل علم براي دريافت يكي از كتاب‌هاي پدرم به آن مرحوم مراجعه كرد و آن مرحوم هم كتاب را دادند اما بعد از چندي برگشت و گفت: آقا! در سفر عتبات عاليات كه كتاب را براي مطالعه برده بودم، كتاب را گم كردم. يا ببخشيد يا غرامتش را بگيريد. آن مرحوم با نرمی ‌‌گفت: «كتابي كه به خط مؤلف آن بود، قيمت ندارد اما شما در حفظ امانت دقت نكرده‌ايد...» پس از گذشت چند سال (از اين ماجرا وقتي) از حرم به منزل می‌‌آمدم، ديدم آن بنده خدا فوت كرده‌اند، زود به خانه آمدم و خبر را به پدرم دادم. گفتم: آقا! ايشان همين امروز مرده‌اند، او را [[حلال]] كن. ايشان قبول كرد و شب اول قبر هم براي آن بنده خدا [[نماز وحشت]] خواند.
+
فرزند بزرگوارش در این زمینه می‌‌گوید: یکی از اهل علم برای دریافت یکی از کتاب‌های پدرم به آن مرحوم مراجعه کرد و آن مرحوم هم کتاب را دادند اما بعد از چندی برگشت و گفت: آقا! در سفر عتبات عالیات که کتاب را برای مطالعه برده بودم، کتاب را گم کردم. یا ببخشید یا غرامتش را بگیرید. آن مرحوم با نرمی ‌‌گفت: «کتابی که به خط مؤلف آن بود، قیمت ندارد اما شما در حفظ امانت دقت نکرده‌اید...» پس از گذشت چند سال (از این ماجرا وقتی) از حرم به منزل می‌‌آمدم، دیدم آن بنده خدا فوت کرده‌اند، زود به خانه آمدم و خبر را به پدرم دادم. گفتم: آقا! ایشان همین امروز مرده‌اند، او را [[حلال]] کن. ایشان قبول کرد و شب اول قبر هم برای آن بنده خدا [[نماز وحشت]] خواند.
  
 
==وفات آیت الله محمد حسین نجفی کلباسی==
 
==وفات آیت الله محمد حسین نجفی کلباسی==
  
وي پس از عمري تلاش و خدمت در حدود ساعت 2 بعد از ظهر روز دوشنبه نهم [[رجب]] 1418 ه.ق در 95 سالگي دعوت حق را لبيك گفت و پيكر پاكش با تشيعي باشكوه و پس از [[نماز]] حضرت آيت الله محمدتقي بهجت، در يكي از حجرات صحن حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها به خاك سپرده شد. حشره الله مع مواليه.<ref> آينه پژوهش، ص 100؛ رجال خاندان كلباسي، ص 173؛ المرشد، ص 156.</ref>
+
وی پس از عمری تلاش و خدمت در حدود ساعت ۲ بعد از ظهر روز دوشنبه نهم [[رجب]] ۱۴۱۸ ه.ق در ۹۵ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و پیکر پاکش با تشیعی باشکوه و پس از [[نماز]] حضرت آیت الله محمدتقی بهجت، در یکی از حجرات صحن حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها به خاک سپرده شد. حشره الله مع موالیه.<ref> آینه پژوهش، ص ۱۰۰؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۳؛ المرشد، ص ۱۵۶.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
(*). اين خاندان قبلاً به «كرباسي» معروف بوده سپس به «كلباسي» شهرت يافت.
 
(*). اين خاندان قبلاً به «كرباسي» معروف بوده سپس به «كلباسي» شهرت يافت.
سطر ۱۲۱: سطر ۱۲۱:
  
 
*كاظم عبودالفتلاوي، المنتخب من اعلام الفكر والادب، بيروت، المواهب لطباعة والنشر.
 
*كاظم عبودالفتلاوي، المنتخب من اعلام الفكر والادب، بيروت، المواهب لطباعة والنشر.
* المرشد، عدد 11 و 12 سال 1420 ه.ق، 1999 م.
+
*المرشد، عدد 11 و 12 سال 1420 ه.ق، 1999 م.
  
 
*جعفر الشيخ باقر آل محبوبه، ماضي النجف و حاضرها (تاريخ خاندان‌هاي علميه و ادبيه غيرعلويه نجفي)، نجف، مطبعه نعمان، 1376 ه.ق، 1957 م، ج 3.
 
*جعفر الشيخ باقر آل محبوبه، ماضي النجف و حاضرها (تاريخ خاندان‌هاي علميه و ادبيه غيرعلويه نجفي)، نجف، مطبعه نعمان، 1376 ه.ق، 1957 م، ج 3.
  
* بقاياالاطياب، به نقل از المنتخب.
+
*بقاياالاطياب، به نقل از المنتخب.
  
* ناصرالدين انصاري قمي، آينه پژوهش، شماره 46.
+
*ناصرالدين انصاري قمي، آينه پژوهش، شماره 46.
  
* محمدهادي اميني، معجم رجال الفكر والادب في النجف خلال الف عام، چاپ دوم، 1413 ه.ق، ج 3.
+
*محمدهادي اميني، معجم رجال الفكر والادب في النجف خلال الف عام، چاپ دوم، 1413 ه.ق، ج 3.
 
*سيد ناصر حسيني ميبدي، سراج المعاني در احوالات امام سيد ابوالحسن اصفهاني.
 
*سيد ناصر حسيني ميبدي، سراج المعاني در احوالات امام سيد ابوالحسن اصفهاني.
  
* فهرست ميكروفيلم نسخه‌هاي خطي فارسي و عربي، مركز ميكروفيلم نور، ايران-هند، ج اول.
+
*فهرست ميكروفيلم نسخه‌هاي خطي فارسي و عربي، مركز ميكروفيلم نور، ايران-هند، ج اول.
  
 
*آيت الله [[آقا بزرگ تهرانی]]، نقباءالبشر في القرن الرابع عشر، مشهد، دارالمرتضي، چاپ دوم، سال 1404، قسم دوم از جزءالاول، عدد 1005.
 
*آيت الله [[آقا بزرگ تهرانی]]، نقباءالبشر في القرن الرابع عشر، مشهد، دارالمرتضي، چاپ دوم، سال 1404، قسم دوم از جزءالاول، عدد 1005.
  
* محمد شريف رازي، گنجينه دانشمندان، تهران، كتابفروشي اسلاميه.
+
*محمد شريف رازي، گنجينه دانشمندان، تهران، كتابفروشي اسلاميه.
  
* حاج شيخ محمدعلي نجفي كلباسي، مقدمه وسيلة الوصول، قم، انتشارات جامعه مدرسين.
+
*حاج شيخ محمدعلي نجفي كلباسي، مقدمه وسيلة الوصول، قم، انتشارات جامعه مدرسين.
  
* م. جرفادقاني، علماي بزرگ شيعه از كليني تا خميني، [[قم]]، انتشارات معارف اسلامي، چاپ اول، مهر 1364.
+
*م. جرفادقاني، علماي بزرگ شيعه از كليني تا خميني، [[قم]]، انتشارات معارف اسلامي، چاپ اول، مهر 1364.
* محمدباقر موسوي خوانساري اصفهاني، روضات الجنات في احوال العلماء والسادات، تهران، مؤسسه اسماعيليان، ج 1.
+
*محمدباقر موسوي خوانساري اصفهاني، روضات الجنات في احوال العلماء والسادات، تهران، مؤسسه اسماعيليان، ج 1.
  
 
==منابع==
 
==منابع==

نسخهٔ ‏۱ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۳

خاندان نجفی کلباسی

پدرش محمدرضا (متوفای ۱۳۶۶ ه.ق) فرزند حاج شیخ محمدعلی، فرزند آیت الله محمدجعفر کلباسی (۱۲۱۹-۱۲۹۲ ق) صاحب «کتاب الحدود» و «کتاب الدیات»، فرزند دانشور معروف حاج شیخ محمدابراهیم کرباسی(*) (۱۱۸۰-۱۲۶۱ ق)، معاصر فتحعلی شاه قاجار، صاحب «اشارات الاصول» و «شوارع الهدایة الی شرح الکفایة» - محقق سبزواری، «نخبه»، «مناسک حج» و «منهاج الهدایة»، از مفاخر عالم تشیع است که صاحب روضات الجنات ترجمه او را نگاشته[۱] و بزرگانی چون ابوالمعالی کلباسی - عموی پدر وی - استاد آیت الله العظمی ‌‌بروجردی بوده و فرزند وی، علامه ابوالمهدی کلباسی، مؤلف کتاب «بدرالتمام» از اساتید آیت الله مرعشی نجفی، همه از این خاندان بوده‌اند.[۲]

خاندان کرباسی اهل علم و فضل، دارای شأن و اعتبار، از علمای بزرگ اصفهان و مروجین شرع مقدس بوده‌اند، که نسب خود را به مالک اشتر می‌‌رسانند.[۳] آن‌ها به خاطر کمالات معنوی و تقدم در علوم اسلامی، در اصفهان دارای عظمت و جلالت ویژه‌ای هستند. اما در اواخر قرن ۱۳ ه.ق، به خاطر کسب علم از اصفهان به نجف اشرف هجرت کردند.[۴] و در نجف دارای مکانت علمی ‌‌خاص و شأنی ویژه شدند و با خاندان صاحب جواهر وصلت کردند و بعدها نسبت فامیلی بین آن ها بیشتر شد.[۵] این خاندان معروف به علم و تقوا، از مردم اصیل اصفهان و بالغ بر صد سال در اصفهان، تهران، مشهد و عتبات عالیات مصدر امور شرعی و اجتماعی بوده‌اند.

ولادت محمد حسین نجفی کلباسی

حاج شیخ محمدرضا عالمی ‌‌بسیار متواضع و از جمله عباد و زهاد زمان خود بود. او پس از فراغت از تحصیل، مشغول ارشاد و موعظه و ذکر مصائب سیدالشهداء علیه السلام و ائمه اطهار علیهم السلام شد و مکرر به حج و زیارت در عتبات عالیات مشرف می‌‌شد.

خانه او روز سوم شعبان ۱۳۲۳ ه.ق در اصفهان در انتظار حادثه‌ای نویدبخش بود، او سال‌ها انتظار قدوم پسری می‌‌کشید که ادامه دهنده راه او و اجداد بزرگوارش باشد و سرانجام ستاره‌ای پرفروغ در آسمان خاندان کلباسی (کرباسی) طلوع کرد که اولین پسر خانواده بود؛[۶] شور و شادی خانه حاج محمدرضا را دربرگرفت. شادی‌ها کردند و به میمنت قدوم پاکش بارها عطر صلوات خانه حاج محمدرضا را معطر ساخت.

این فرزند که چشم خانواده را به جمال خجسته خویش منور ساخت، کسی جز «محمدحسین» نبود؛ همان فقیه عارف و زاهدی که بعدها بسیاری از انسان‌های شیفته مکارم و معارف از چشمه جوشان فقاهتش جرعه‌های جانبخش نوشیدند. محمدحسین در خانه‌ای دیده به جهان گشود که جویبارهای ایمان و تقوا در آن جریان داشت و فضای آن با رفتار و کردار درست پدر به نور معنویت آراسته بود. شرایط خانوادگی و محیط پرورشی، رایحه معطر پرواپیشگی را به مشام او روان می‌‌ساخت و زمزمه‌های ذکر و نیایش و صلوات و عبادت، روح و ذهن او را با سرود توحید عجین می‌‌ساخت. گویی از نخستین سال‌ها این فرزند تحت تأثیر چنین فضای پاکیزه‌ای که پدر و مادر او مهیا کرده بودند، به گونه‌ای تربیت شد که سرشت ملکوتی او را برای فتح قلل عزت و افتخار مهیا سازد.[۷]

تحصیلات محمد حسین

محمدحسین دارای دلی پاک و ذهنی تیز و استعدادی قوی بود، که همه از آینده درخشان او خبر می‌‌داد. همسالان او هنوز مشغول بازی‌های کودکانه بودند و مغازه‌ها و کوچه‌ها را لحظه‌ای آرام نمی‌‌گذاشتند که قدم‌های استوار و بلند محمدحسین حوزه علمیه اصفهان را عطرآگین کرد. نوجوانی که دوران کودکی را پشت سر گذاشته بود، در مدت کوتاهی قرآن و ادبیات عربی و فارسی را فراگرفت. و در اوان بلوغ رسماً شروع به تحصیل علوم دینیه کرد. کتب معمول فقه و اصول و کلام را که در آن دوران در حوزه‌ها تدریس می‌‌شد، فراگرفت. کتاب شرح لمعه نزد فقیه کامل مرحوم علامه حاج شیخ میرزا محمدحسن قاضی عسکر (متوفای ۱۳۸۲ ه.ق) آموخت. فرزندش حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی می‌‌گوید: بارها آن مرحوم به من می‌‌گفت: «من شرح لمعه را نزد حاج شیخ میرزا محمدحسن قاضی عسکر خوانده‌ام».

او با استعداد سرشار و پشتکاری جدی تنها به فراگیری چند درس و بحث و مطالعه آن ها قناعت نکرد و در همین دوران بر کتاب «باب حادی عشر» که کتابی در علم کلام است و از قدیم در حوزه‌های علمیه تدریس می‌‌شده است، شرحی مجزی نگاشت. او که شایستگی خود را در تحصیل و کسب علوم حوزه به اثبات رسانده بود حسی عمیق او را به فراگیری بیشتر فرامی‌‌خواند و همین حس بود که او را به سفر و جلای وطن سوق داد، سفری که سال‌های مدیدی به طول انجامید. و عشق به علم و تحصیل فضل و کمال تا آخرین لحظات عمر او را رها نکرد.[۸]

هجرت محمد حسین به نجف

او پس از آن که در اصفهان علوم مقدماتی و سطوح را کامل نمود، در هفده سالگی (۱۳۴۰ ه.ق) برای تکمیل مراتب علم، به نجف اشرف هجرت نمود و نزد بزرگان و اساتید حاضر شده و در هر علمی ‌‌خوشه‌چین ارباب فضل و علم و استوانه‌های آن شد. او در این مدت به تحصیل یک علم قناعت نکرد.

رجال را نزد آقا سید ابوتراب خوانساری (متوفای ۱۳۴۶ ه.ق) و سطوح را نزد سید آقا ابراهیم اصطهباناتی و شیخ عبدالحسین رشتی (متوفای ۱۳۷۳ ه.ق) خواند[۹] و دروس عالیه خارج فقه و اصول را نزد آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (متوفای ۱۳۶۵ ه.ق)، مرحوم آیت الله الشیخ ضیاءالدین العراقی (متوفای ۱۳۶۱ ق) و مرحوم آیت الله شیخ محمدکاظم شیرازی (متوفای ۱۳۶۷ ق) فراگرفت[۱۰] و حکمت و فلسفه را خدمت مرحوم آقای شیخ مرتضی طالقانی (متوفای ۱۳۶۴ ق) و مرحوم سید حسین بادکوبه‌ای (متوفای ۱۳۵۸ ق) و کلام را نزد آقای شیخ محمدجواد بلاغی (متوفای ۱۳۵۲ ق) تلمذ نمود.[۱۱]

بازگشت وی به اصفهان

وی پس از سالیان طولانی اقامت در نجف، در سال ۱۳۴۸ ه.ق به اصفهان بازگشت و در محضر آیت الله حاج سید محمدصادق خاتون‌آبادی (متوفای ۱۳۴۸ ه.ق) به فراگیری فقه اشتغال جست و در همین ایام مشغول تألیف کتابی به نام «غرائب و قصارالکلم» شد که در آن لغات عربی و کلمات کوتاهی که در کتاب (قرآن) و سنت وارد شده، همراه با گوینده و ناقل آن جمع نمود.[۱۲]

بازگشت محمد حسین به نجف

پس از مدتی به نجف اشرف بازگشت و در محضر آیت الله سید عبدالهادی شیرازی (متوفای ۱۳۸۲ ه.ق) و شیخ حسین حلی (متوفای ۱۳۷۵ ه.ق)، به تکمیل آموخته‌هایش در فقه و اصول و تألیف کتاب‌هایی چند پرداخت.[۱۳] وی به خانه و جلسات خانگی سید جمال الدین گلپایگانی و شیخ عبدالرسول جواهری بسیار رفت و آمد می‌‌کرد تا از فضائل و کمالات اخلاقی و اندوخته‌های علمی ‌‌آن‌ ها بی‌بهره نماند.

فرزند برومند ایشان در این خصوص می‌‌گوید: «من بچه‌ای کوچک بودم که بارها مرحوم پدرم دست مرا می‌‌گرفت و به خانه این آقایان می‌‌برد تا از جلسات و احیاناً مواعظ آن‌ها استفاده نمایم».[۱۴]

سفر محمد حسین نجفی کلباسی به حج

در سال ۱۳۶۰ ه.ق اسباب تشرف به حج برایش فراهم شد؛ از همان آغاز سفر، زاد و راحله او حکایت از این می‌‌کرد که او تنها برای ادای یک تکلیف به حج نمی‌‌رود. او عاشق صاحب خانه بود. می‌‌خواست مقاصد واقعی مناسک حج را درک کند، او به حج می‌‌رفت تا در «میقات» پرستش غیرخدا را بر خود حرام کند و او به طواف کعبه می‌‌رفت تا با چرخ زدن به گرد کعبه، «خدا» را محور و اساس زندگی خود کند، و زیر ناودان طلا در حجر اسماعیل دعای «خدایا! مرا برای بندگی خود و یاری ولیت حجةبن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف تربیت کن» بخواند، و در منا و قربانگاه نفس اماره خود را قربانی کند و سر نفس را ببرد و خود را از چنگال نفس رهایی دهد، و در استلام حجرالاسود با خدا بیعت ببندد که با دشمن خدا و رسولش، دشمن و در اطاعت و بندگی او باشد.

شهرها هر چند در ظاهر همه شبیه همند اما در این میان، شهرهایی حال و هوای خاصی دارند، و هر چه انسان با چنین مکان‌های روحانی در ارتباط باشد، هر لحظه بهره و حظ بیشتری می‌‌برد. به همین خاطر، این مرد بی‌اعتنا به زخارف دنیوی - که ۳۷ بهار از عمر شریفش گذشته بود - در کنار سفره گسترده ابراهیمی‌‌ و اسماعیلی، هفت ماه ریزه خوار مائده احمدی و علوی بود و مجموعاً پس از یک سال و دو ماه اقامت در مکه و مدینه به نجف اشرف بازگشت و با کوله‌باری از معنویت و عبودیت مشغول تدریس و تألیف شد.

ماندگاری نجفی کلباسی در قم

وی در سال ۱۳۷۷ ه.ق برای معالجه به تهران آمد و پس از بهبودی و عافیت نسبی پزشکان او را از مراجعت به عراق منع نمودند و علی رغم میل خود مجبور به اقامت در ایران شد و در شهرستان دینی و علمی ‌‌قم - که حرم آل محمد صلی الله علیه و آله است - اقامت گزید و به تدریس و افاضات و مباحثات و مطالعه پرداخت.[۱۵]

فرزندان وی

پسران آیت الله حاج شیخ محمدحسین کلباسی عبارتند از:

  • ۱- حجت لاسلام والمسلمین شیخ محمدعلی نجفی کلباسی، در ذی القعده ۱۳۶۵ ه.ق (مهر ۱۳۲۳ ه.ش) در آبادان تولد یافت و در قم، خدمت پدر گرامی‌‌ و سایر علما تحصیل علوم دینی نمود. وی مؤدب به آداب شرعیه و متخلق به اخلاق حمیده و صاحب همت عالی و در انجام حوائج مردم، کوشاست.
  • ۲- آقا محمود کلباسی. وی در ماه شوال، سال ۱۳۷۱ ه.ق (تیرماه ۱۳۳۱ ش) در نجف اشرف به دنیا آمد.[۱۶]

جایگاه علمی محمد حسین نجفی

ایشان یکی از دانشمندانی است که از همان اوان اشتغال به علوم دینی به خاطر جنبه های علمی‌‌ و تحقیقی و استعداد سرشار، بین علما و دانشمندان، فردی شناخته شده بود ولی عمر خود را در گمنامی‌‌ تمام صرف تحصیل علم و معرفت نمود. تقریباً اکثر اوقات عمرش را به تحقیق، نگارش و تربیت شاگردان برجسته که امروزه خود از عالمان بزرگ اسلامی ‌‌بشمار می‌‌روند، صرف کرد.

آثار گرانبهای او در زمینه‌های معارف دینی، گواه مسلمی‌‌ بر توانایی های فکری و بصیرت عالی همه جانبه این فقیه بزرگ است.او که در همان اوان جوانی مشغول تألیف شده بود، در اندک مدتی در ردیف یکی از مدرسین برجسته حوزه علمیه بزرگ نجف اشرف قرار گرفت و اهل فضل، پروانه‌وار برگرد شمع وجودش جمع شدند تا از انوار کمالش استفاده کنند. او که عشقی وافر به تدریس داشت، وقتی در سال ۱۳۷۸ ه.ق به قم مهاجرت کرد، به دور از تشریفات در منزلی محقر و استیجاری سکونت کرد. در اندک مدتی حلقه درس خارج فقه و اصول او مجمع بسیاری از دوستداران علم و فضل شد و جمع بسیاری از عالمان دینی از مجلس درس او با کوله‌باری از علم و کمال بیرون آمدند.

او در کنار تدریس و تحقیق برای دست‌یابی به حقایق رنج سفر به کتابخانه‌های بزرگ و معتبر جهانی را بر خود می‌‌خرید و سفرهای مختلفی برای دست‌یابی به حقایق تاریخی و علمی، به کتابخانه‌های مختلف جهانی داشت.[۱۷] او که با کتاب و کتابخانه می‌‌زیست، دارای کتابخانه نفیسی حاوی نسخه‌های فراوان خطی - جمع آوری شده از سراسر جهان - بود.[۱۸]

مرکز میکروفیلم نور ایران - هند در مقدمه فهرست میکروفیلم نسخه‌های خطی فارسی و عربی خود در بزرگداشت از اقدام علمی ‌‌آن مرحوم، چنین می‌‌آورد: «اهداء: این مجموعه گرانقدر که شناسنامه مهمی از تلاش علمی ‌‌عالمان بزرگ اسلامی ‌‌در طول قرن‌های متمادی است، به روح پرفتوح آیت الله شیخ محمدحسین کلباسی، بزرگمردی که تمام عمر شریفش در گوشه گمنامی ‌‌در تلاش برای احیاء آثار ناشناخته اندیشمندان بزرگ اسلامی ‌‌سپری گشت، تقدیم می‌‌گردد».[۱۹]

تألیفات محمد حسین نجفی کلباسی

او کسی نبود که تنها به حضور در درس و بحث اکتفا کند؛ همواره با قلم و دفتری در درس حاضر می‌‌شد و آن چه استاد به او القاء می‌‌کرد، ثبت می‌‌نمود تا سرمایه‌ای جاوید برای آیندگان و مکتب پویای شیعی باشد. او با نوشتن تقریرات درس اساتید مشهوری چون: مرحوم آقا ضیاءالدین عراقی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، سهم بسزایی نسبت به گسترش و تقویت فقه و اصول و فرهنگ شیعی اسلامی ‌‌ادا کرده است.

تألیفات او به این شرح است:

  • ۱- غریب الحدیث؛
  • ۲- شرحی بر کفایه محقق خراسانی؛
  • ۳- شرحی بر عروة الوثقی؛
  • ۴- تقریرات درس فقه و اصول آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی؛[۲۰]
  • ۵- تقریرات درس آیت الله آقا ضیاء عراقی (این تقریرات یک دوره کامل اصول است که توسط انتشارات جامعه مدرسین در حال انتشار می‌‌باشد).
  • ۶- تقریرات درس فقه آیت الله آقا میرزا عبدالهادی شیرازی؛
  • ۷- فضائل اهل البیت علیهم السلام؛
  • ۸- شرح باب حادی عشر؛
  • ۹- غرائب و قصارالکلم من الکتاب والسنة؛[۲۱]
  • ۱۰- مقداری از فقه مثل کتاب طهارت و صلات و غیره؛
  • ۱۱- تقریرات درس آیت الله شیخ حسین حلی؛
  • ۱۲- غریب القرآن، در چند جلد.[۲۲] (وی در این کتاب به دسته‌بندی آیات قرآن کریم به صورت موضوعی پرداخته است).

تألیفات ایشان، جز دو مورد، همه مخطوط هستند و هنوز به چاپ نرسیده‌اند و طبق اظهارات فرزند ایشان بعضی از این کتاب‌ها را آشنایان به صورت امانت برده و پس از سالیان دراز هنوز تحویل نداده‌اند که بیم تضییع آن‌ها می‌‌رود!

جایگاه اجتماعی و دینی نجفی کلباسی

آیت الله حاج شیخ محمدحسین کلباسی دارای خصوصیات بارزی بود که او را از سایر علما جدا می‌‌کرد. ترجمه نویسان به اتفاق گفته‌اند: وی از علمای اعلام و فقهای کرام حوزه علمیه نجف و قم، عادل، فاضل، کامل و فقیهی زاهد، واجد عنوان حسب و نسب، دارای مقام علم و عمل بود.

در قضای حوائج عامه مردم و اعمال خیریه و دستگیری از محتاجان سعی فراوان داشت و برای رفع گرفتاری مردم از هیچ کاری دریغ نمی‌‌کرد. او از آبرو و علمی ‌‌که خداوند به او ارزانی کرده بود، ذره‌ای دریغ نداشت و خانه او مأمن خاص و عام مردم بود.[۲۳]

ویژگی‌های اخلاقی و عرفانی آیت الله کلباسی

آیت الله کلباسی محضری خوش و اخلاقی نیک داشت، مقید به آداب و اوراد و ادعیه و دائم الذکر و حافظ بسیاری از سوره‌های قرآن و دعا بود. کلباسی وارسته‌ای بود که سرای دل را به نور تقوا و تهذیب نفس روشن کرده؛ یاد خدا آرام بخش روح و روان او و معارف اهل بیت علیهم السلام زینت بخش نهانخانه وجودش گشته بود. بسیاری به او مراجعه می‌‌کردند و کتاب‌های علمی ‌‌و اخلاقی او را برای مطالعه و استفاده از نکات علمی‌‌ و اخلاقی امانت می‌‌گرفتند و او هیچ امتناعی نمی‌‌کرد؛ به طوری که در همین راه دو نسخه خطی از بهترین کتاب‌هایش را متأسفانه از دست داد.

فرزند بزرگوارش در این زمینه می‌‌گوید: یکی از اهل علم برای دریافت یکی از کتاب‌های پدرم به آن مرحوم مراجعه کرد و آن مرحوم هم کتاب را دادند اما بعد از چندی برگشت و گفت: آقا! در سفر عتبات عالیات که کتاب را برای مطالعه برده بودم، کتاب را گم کردم. یا ببخشید یا غرامتش را بگیرید. آن مرحوم با نرمی ‌‌گفت: «کتابی که به خط مؤلف آن بود، قیمت ندارد اما شما در حفظ امانت دقت نکرده‌اید...» پس از گذشت چند سال (از این ماجرا وقتی) از حرم به منزل می‌‌آمدم، دیدم آن بنده خدا فوت کرده‌اند، زود به خانه آمدم و خبر را به پدرم دادم. گفتم: آقا! ایشان همین امروز مرده‌اند، او را حلال کن. ایشان قبول کرد و شب اول قبر هم برای آن بنده خدا نماز وحشت خواند.

وفات آیت الله محمد حسین نجفی کلباسی

وی پس از عمری تلاش و خدمت در حدود ساعت ۲ بعد از ظهر روز دوشنبه نهم رجب ۱۴۱۸ ه.ق در ۹۵ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و پیکر پاکش با تشیعی باشکوه و پس از نماز حضرت آیت الله محمدتقی بهجت، در یکی از حجرات صحن حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد. حشره الله مع موالیه.[۲۴]

پانویس

  1. روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ص ۳۵.
  2. ماضی النجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۶؛ نقباءالبشر، ش ۱۰۰۵، ج ۲، ص ۵۸۳؛ معجم رجال الفکر والادب فی النجف، ج ۳، ص ۱۶۰۹؛ بقایاالاطیاب، ص ۹۶؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۳ و ۲۴۴؛ سراج المعانی، ص ۱۷۴ و ۱۷۵؛ آئینه پژوهش، ش ۴۶، ص ۹۹ و ۱۰۰؛ مقدمه وسیلة الوصول، ص ۴-۶؛ المنتخب من اعلام الفکر والادب، ص ۴۷۵؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۲.
  3. ماضی نجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۱.
  4. همان.
  5. همان.
  6. رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۲.
  7. همان؛ المرشد، شماره ۱۱ و ۱۲، سال ۱۴۲۰ ق، ص ۱۵۶؛ المنتخب من اعلام الفکر والادب، ص ۴۷۵؛ آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹.
  8. المنتخب، ص ۴۷۵؛ المرشد، ص ۱۵۶؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۳.
  9. المنتخب، ص ۴۷۵.
  10. همان.
  11. رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۳.
  12. ماضی النجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۷؛ آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹؛ نقباءالبشر، ص ۵۸۳؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۴.
  13. رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴، نقباءالبشر، ص ۵۸۳؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۴.
  14. اظهارات حضوری فرزندش با نگارنده.
  15. گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۴؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴؛ المرشد، ص ۱۵۶.
  16. رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴ و ۱۷۵.
  17. المرشد، ص ۱۵۶.
  18. آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹.
  19. فهرست میکروفیلم نسخه‌های خطی فارسی و عربی، با همکاری دانشگاه اسلامی ‌‌علیگر هند، ج اول؛ المرشد، ص ۱۵۶؛ المنتخب، ص ۴۷۵.
  20. جلد دوم این تقریرات - که در اصول می‌‌باشد - تحت عنوان وسیلة الوصول الی حقایق الاصول، توسط انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سال ۱۴۲۲ ه.ق با مقدمه فرزند برومندشان به چاپ رسید.
  21. المنتخب، ص ۴۷۵؛ ماضی النجف و حاضرها، ج ۳، ص ۲۳۶؛ بقایاالاطیاب، ص ۹۶.
  22. المنتخب، ص ۴۷۵، نقباءالبشر، ص ۵۸۳؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۴۳؛ المرشد، ص ۱۵۶، آینه پژوهش، شماره ۴۶، ص ۹۹؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۴.
  23. المرشد، ص ۱۵۶؛ المنتخب، ص ۴۷۵.
  24. آینه پژوهش، ص ۱۰۰؛ رجال خاندان کلباسی، ص ۱۷۳؛ المرشد، ص ۱۵۶.

(*). اين خاندان قبلاً به «كرباسي» معروف بوده سپس به «كلباسي» شهرت يافت.


مشخصات منابع

  • حاج شيخ محمد كلباسي حائري (متوفاي 1358 ش)، رجال خاندان كلباسي، اصفهان، كانون پژوهش ،چاپ اول، 1318.
  • كاظم عبودالفتلاوي، المنتخب من اعلام الفكر والادب، بيروت، المواهب لطباعة والنشر.
  • المرشد، عدد 11 و 12 سال 1420 ه.ق، 1999 م.
  • جعفر الشيخ باقر آل محبوبه، ماضي النجف و حاضرها (تاريخ خاندان‌هاي علميه و ادبيه غيرعلويه نجفي)، نجف، مطبعه نعمان، 1376 ه.ق، 1957 م، ج 3.
  • بقاياالاطياب، به نقل از المنتخب.
  • ناصرالدين انصاري قمي، آينه پژوهش، شماره 46.
  • محمدهادي اميني، معجم رجال الفكر والادب في النجف خلال الف عام، چاپ دوم، 1413 ه.ق، ج 3.
  • سيد ناصر حسيني ميبدي، سراج المعاني در احوالات امام سيد ابوالحسن اصفهاني.
  • فهرست ميكروفيلم نسخه‌هاي خطي فارسي و عربي، مركز ميكروفيلم نور، ايران-هند، ج اول.
  • آيت الله آقا بزرگ تهرانی، نقباءالبشر في القرن الرابع عشر، مشهد، دارالمرتضي، چاپ دوم، سال 1404، قسم دوم از جزءالاول، عدد 1005.
  • محمد شريف رازي، گنجينه دانشمندان، تهران، كتابفروشي اسلاميه.
  • حاج شيخ محمدعلي نجفي كلباسي، مقدمه وسيلة الوصول، قم، انتشارات جامعه مدرسين.
  • م. جرفادقاني، علماي بزرگ شيعه از كليني تا خميني، قم، انتشارات معارف اسلامي، چاپ اول، مهر 1364.
  • محمدباقر موسوي خوانساري اصفهاني، روضات الجنات في احوال العلماء والسادات، تهران، مؤسسه اسماعيليان، ج 1.

منابع

علي نجفي, ستارگان حرم، جلد 16، صفحه 119-129