سید یحیی مدرسیزاده یزدی: تفاوت بین نسخهها
Goodosuser (بحث | مشارکتها) جز (سيد يحيى مدرسىزاده يزدى را به سید یحیی مدرسیزاده یزدی منتقل کرد: اصلاح ی ها و فاصله مجازی) |
Goodosuser (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح ي ها و ك ها) |
||
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
'''مربى بزرگ''' | '''مربى بزرگ''' | ||
− | + | یکى از علماى عامل و ربانى برخاسته از [[یزد]]، '''مرحوم آیت الله حاج سید یحیى مدرسىزاده یزدى''' است. این مقاله برای آشنایى با این شخصیت فرزانه به رشته تحریر درآمده است. | |
'''تولد''' | '''تولد''' | ||
− | + | آیت الله مدرسى در سال 1320 ق. در خانواده اى مذهبى در یزد پا به عرصه وجود گذاشت و با تولد خویش شادى و سرور را براى خانواده مدرسى هدیه آورد.(1) | |
'''پدر''' | '''پدر''' | ||
− | پدر بزرگوارش | + | پدر بزرگوارش میرزا سید علىاصغر و پدر پدرش میرزا محمدتقى است. جد آیت الله مدرسىزاده، حاج میر زینالعابدین (متوفاى 1272 ق) - برادر میرزا سید محمدعلى مدرس یزدى (1193-1265 ق) - مى باشد.(2) |
− | ''' | + | '''تحصیلات ''' |
− | حاج | + | حاج سید یحیى، در کودکى پا به مکتب خانه «شیخ عالى جناب» گذاشت که معمولاً بزرگ زادگان در مدرسه خان (در یزد) نزد او به مکتب مى رفتند. سپس مقدمات دروس حوزوى و دروس سطح را نزد علماى بنام [[حوزه علمیه]] یزد پشت سر گذاشت. در سال 1341 ق. با دوست خود، مرحوم باعثى یزدى (1382 ق)، آهنگ [[قم]] نمود و در آن حوزه تازه تأسیس، از محضر علماى اعلام آن جا بهره گرفت. |
− | + | ایشان ده سال در قم به تحصیل ادامه داد و با تحمل رنج و غربت، در سال 1351 ق. رهسپار عتبات عالیات و [[نجف]] اشرف شد تا در آن جا به تکمیل مراحل تحصیلى خود بپردازد و استفاده بیشترى از محضر علماى آن حوزه ببرد. او با تلاش و پشتکار فراوان توانست تا مرحله [[اجتهاد]] پیش رود و در این زمینه موفق به اخذ اجازه اجتهاد از شخصیت هاى بزرگ آن زمان: آیت الله حایرى یزدى (1276-1355 ق) و سید ابوالحسن اصفهانى (1284-1365 ق)، شد. و نیز از طرف محدث عظیم الشأن شیخ [[آقا بزرگ تهرانى]] (1293-1389 ق) و دیگران اجازه روایى دریافت کرد. | |
− | + | آیت الله مدرسى همزمان با شرکت در درس هاى محققانه [[حوزه علمیه]] نجف، به تدریس علوم حوزوى در مقطع سطح و سطح عالى پرداخت. او از سال 1362 ق. به تعلیم و تربیت طلاب و فضلا در مقطع درس خارج [[فقه]] و [[اصول]] مشغول شد.(3) | |
− | ''' | + | '''اساتید''' |
− | وى در عمر | + | وى در عمر بابرکت خود از محضر اساتیدى بهره برده است: |
− | '''<I>الف) در | + | '''<I>الف) در یزد:</I>''' |
− | # آقا | + | # آقا میرزا سید احمد مدرس (1295-1388 ق)(4)؛ در حالات وى آورده اند: «ایشان عالمى عامل، فقیهى پارسا و مدرسى کوشا و انسانى قانع بود که هیچ گاه در طول عمر بابرکتش دست از اداى وظیفه شرعى برنمى داشت. [[اخلاق]] نیک و پشتکار و نظمِ ایشان در برنامه هاى زندگى از ویژگى هاى بارز این عالم فرهیخته است. این عالمِ متقى، بیشتر عمر خود را با تنگى معاش سپرى کرد و در زمان وسعت هیچ گاه قناعت را فراموش نکرد».(5) |
− | # آقا | + | # آقا سید مرتضى مدرسى معروف به «شیخ مرتضى» (1333 ق)؛(6) آیت الله العظمى مرعشى نجفى در توصیف این عالم ربانى مى نویسد: «در تمامى علوم عقلى و نقلى، علامه بود. افزون بر آن صاحب اخلاقى پسندیده، سخاوتى ریشهدار، نامى نیک، بلندآوازه، ادبى چشمگیر، درکى قوى، اندیشه اى سلیم و دقتى ژرف بود و تعجبى نیست؛ چرا که وى از خاندانى علوى است». آقا سید مرتضى به سبب همانندى هاى فراوانش به [[شیخ مرتضى انصارى]]، (1214-1281 ق)، به «شیخ مرتضى» معروف بود. برخى از تألیفات وى چنین است: «مناهجُ السّویّة فى تحرّى العلوم المهمة النظریة»؛ «مفتاح البیان فى النحو»؛ «کتاب فى الاصول»؛ «کتاب فى الفقه» و «کتاب فى الکلام».(7) |
− | # آقاى | + | # آقاى سید حسین مدرس باغگندمى(8) (1270-1366 ق)؛(9) ایشان از شاگردان آیت الله العظمى سید محمدکاظم طباطبایى یزدى است. در احوال وى آمده است: «وى شخصى دقیق و در استنباط سخت باریکبین بود،(10) از زخارف دنیوى کمتر بهره مى گرفت. روح و جسمش در گرو معنویات و مطالعه و در طهارت و پیراستگى زبانزد بود.» معظمله پس از 6 سال زندگى پربرکت بدرود حیات گفت و پیکر مطهرش در بقعه جنب امامزاده جعفر یزد به خاک سپرده شد.(11) |
− | # آقا | + | # آقا سید علیرضا حایرى.(12) |
'''<I>ب) در شهر مقدس قم:</I>''' | '''<I>ب) در شهر مقدس قم:</I>''' | ||
− | وى در | + | وى در این شهر از حضرات آیات عظام عصر خویش مثل عالمان ذیل استفاده کرد: |
− | # | + | # آیت الله العظمى حاج شیخ عبدالکریم حایرى یزدى (1276-1355 ق)؛(13) وى همان مجدد [[حوزه علمیه]] [[قم]] است. از جمله تألیفات ایشان است: «دُررالفوائدِ فى الاصول»؛ «کتاب الرضاعِ»؛ «کتاب الصلاة»؛ «کتاب المواریثِ»؛ «کتاب النکاح» و...(14) |
− | # | + | # آیت الله آقا سید على یثربى کاشانى (1311-1379 ق)؛(15) وى از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانى (1284-1365 ق) و سید محمدکاظم یزدى (1248-1337 ق) و آقا ضیاءالدین عراقى (متوفاى 1361 ق) و میرزا حسین نائینى (1276-1355 ق) است. وى استاد [[امام خمینى]] و آیت الله آقا سید محمد یزدى معروف به «داماد» (1388 ق) و آیت الله مرعشى نجفى و آیت الله میرزا هاشم آملى است. در حالات ایشان آمده است: «وقتى دانشمندان و فضلا به دیدارشان مى شتافتند، غالباً او را با خادم منزل اشتباه مى گرفتند؛ زیرا ایشان با شب کلاه و قباى ساده اى مراجعین را مى پذیرفت؛ این روحیه بود که به طلاب و دانشمندان مجال و جرأت بحث مى داد. به حدى مردمى زندگى مى کرد که ارباب رجوع بدون هیچ مانع براى رفع مشکلات، حتى مشکلات خانوادگى شان به ایشان مراجعه مى نمودند و چه بسا توقع نوشتن [[دعا]] و یا خواندن [[اذان]] به گوش نوزادان خود را از ایشان داشتند».(16) |
− | # آقا | + | # آقا سید محمد حجت کوهکمره اى (1310-1372 ق)(17)؛ از جمله تألیفات وى است: «رسالة الاستصحاب»؛ «البیع»؛ «حاشیة الکفایة»؛ «رسالة الصلوة»؛ «رسالة الوقت» و «لَوامِعُ الاَنوارِ الغَرویةِ فى مُرسلات الآثارِالنبویة».(18) |
− | # آقا | + | # آقا سید محمدتقى خوانسارى (1305-1371 ق).(19) |
− | # آقا | + | # آقا میرزا محمد همدانى در جزینى (1315-1365 ق)؛(20) وى از شاگردان مرحوم حایرى یزدى و مورد وثوق کامل ایشان بود. از ویژگى هاى بارز درس مرحوم همدانى، خوش بیانى و شیرین زبانى بى حد و حصر او بود. ایشان صاحب «رساله على الید» مى باشد.(21) |
− | '''<I>ج) | + | '''<I>ج) اساتید وى در عتبات عالیات:</I>''' |
− | عبارتند از حضرات | + | عبارتند از حضرات آیات عظام: |
− | # آقا | + | # آقا ضیاءالدین عراقى (متوفاى 1361 ق)؛(22) از شاگردان آخوند ملا محمدکاظم خراسانى و حوزه درس [[فقه]] و [[اصول]] او محل استفاده علماى برجسته عرب و عجم بود. در لطافت بیان و روانى زبان، گوى سبقت را از دیگران ربوده بود. وى صاحب «مقالات الاصول» و «شرح تبصره علامه» مى باشد.(23) |
− | # مرجع | + | # مرجع تقلید شیعیان، آقا سید ابوالحسن اصفهانى (1384-1365 ق)؛(24) در حالات وى آمده است: «از خطاهاى مردم مى گذشت و در حفظ آبروى آن ها مى کوشید. به مردم بذل و بخشش مى کرد. در حین بخشش، آن ها را راهنمایى مى کرد که منحرف نشوند و پیش همه کس حاجت نبرند تا دست رد به سینه شان نزنند».(25) |
− | # آقا | + | # آقا میرزا حسین نائینى (1276-1355 ق)(26)؛ وى از عالمان برجسته و فقهاى عصر و از شاگردان سید محمد مدرس، در زمان حاج میرزا محمدحسن میرزاى شیرازى و [[مرجع تقلید]] بسیارى از مردم [[شیعه]] در بلاد اسلامى مختلف بود. |
− | از جمله | + | از جمله تألیفات او: «تنبیه الامة و تنزیه الملّة فى لزوم مشروطیّة الدولة» و «المنتخبة لتقلیل الظلم على افراد الامّة» است که در اوایل نهضت ملى مشروطیت ایران و به فارسى نوشته است.(27) |
'''شاگردان ''' | '''شاگردان ''' | ||
− | بنا به نقل فرزند مرحوم | + | بنا به نقل فرزند مرحوم آیت الله مدرسى، ایشان چند دوره خارج «مکاسب»، که عادت مراجع بر آن است، و سپس خارج کتاب «عروة الوثقى» اثر آیت الله طباطبایى یزدى را تدریس کرده است. تدریس خارج اصول هم بر اساس نوشته هاى خودشان بوده است.(28) |
− | در محضر | + | در محضر این سید بزرگوار عالمانى چند پرورش یافته و خود را از این دریاى بیکران علم، سیراب ساخته اند؛ از جمله حضرات آیات عظام و حجج الاسلام: |
− | # حاج | + | # حاج سید على حسینى خامنه اى حفظه الله تعالى:(29) ایشان رهبر معظم انقلاب اسلامى و نائب [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف و از پرچمداران حکومت [[شیعه]] مى باشد. آیت الله خامنه اى هم اکنون مرجع تقلید بسیارى در داخل و خارج ایران است. |
− | # حاج | + | # حاج شیخ حسین وحید خراسانى؛ وى هماکنون (1380 ش) از مراجع تقلید [[شیعه]] بشمار مى رود. |
− | # حاج | + | # حاج سید عباس خاتم یزدى؛ از جمله نمایندگان مجلس خبرگان رهبرى و منتخب مردم استان یزد و عضو دفتر مقام معظم رهبرى بود. از حوزه درسى وى طلاب و فضلا بهره مى بردند. وى در شهریور 1380 ش. دارفانى را وداع گفت و جنازه اش با احترام فراوان در [[تهران]] و [[یزد]] و [[قم]] تشییع شد و پس از [[نماز]]، که به امامت حضرت آیت الله بهجت برگزار شد، در حرم [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها دفن گردید. |
− | # حاج | + | # حاج سید محمد روحانى. |
− | # | + | # سید رضا خلخالى: وى از فضلا و علماى [[حوزه علمیه]] [[نجف]] و امام جماعت رواق مطهر حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام بوده و هم اکنون در زندان رژیم صدام گرفتار است و از وى خبرى در دست نیست. ایشان از شاگردان حضرت آیت الله العظمى خویى بوده و تقریرات درسى حج آیت الله خویى در پنج جلد، از تألیفات ایشان است. |
− | # | + | # سید صادق خلخالى؛ وى از شاگردان برجسته آیت الله خویى و نیز از فضلاى حوزه علمیه نجف بشمار مى رفت و امامت جماعت که از مساجد تهران را بر عهده داشت. پدر وى آیت الله حاج سید على خلخالى، امام جماعت رواق حضرت [[امام على]] علیه السلام بود. |
− | # آقا | + | # آقا سید على فانى اصفهانى؛ زندگىنامه ایشان در جلد پنجم «ستارگان حرم» به چاپ رسیده است. |
− | # | + | # سید محمدرضا میبدى؛ وى از علماى مبرز گرگان است که هم اکنون مدرسه علمیه سردار زیر نظر ایشان اداره مى شود. |
− | # | + | # سید محمدرضا اصفهانى؛ از علماى تهران و امام جماعت بعضى از مساجد معروف بود. وى فرزند حضرت آیت الله حاج سید حسین اصفهانى، داماد مرحوم حضرت آیت الله العظمى آقا سید ابوالحسن اصفهانى، مى باشد. |
− | # حاج | + | # حاج سید محمدعلى و حاج سید عباس؛ دو فرزند گرامى ایشان هستند، که متأسفانه حاج سید محمدعلى مدرسى در آبان ماه 1380 در [[قم]] دارفانى را وداع گفت. |
− | # | + | # سید غلامرضا واعظى؛ داماد ایشان و از علما و مدرسین حوزه هاى علمیه [[نجف]] و [[قم]] بود. وى از شاگردان خاص حضرت آیت الله حاج سید محمود شاهرودى بود و تقریرات درس ایشان را بر عهده داشت. |
− | # | + | # سید محمدباقر مدرسى ثانوى؛ داماد ایشان و از فضلا و مدرسین حوزه علمیه نجف اشرف و از شاگردان آیت الله سید محمود شاهرودى بود و اجازه اجتهاد هم از ایشان داشت. بعد از آن به [[یزد]] رفته، در مسجد ریگ و برخوردار به اقامه جماعت و بیان [[احکام]] مى پرداخت. آن مرحوم مورد علاقه دو چهره علمى نامور یزد آقایان: سید على محمد وزیرى و حاج شیخ غلامرضا یزدى و جمیع مردم یزد بود. |
− | # حاج آقاى رودبارى؛ وى هم از فضلا و | + | # حاج آقاى رودبارى؛ وى هم از فضلا و مدرسین حوزه نجف بود. فعلاً در رشت مقیم است و از علما و مدرسین و مروجین دین بشمار مى رود. |
− | # آقاى | + | # آقاى شیخ محمد رحمتى سیرجانى؛ از علماى حوزه علمیه نجف و از شاگردان آیت الله شاهرودى و آیت الله سید حسین حمامى بود. وى در محضر آیت الله مدرسى زاده به کمال علمى نایل شد و اکنون در حوزه علمیه [[قم]] به تدریس اشتغال دارد. |
− | # آقاى | + | # آقاى شیخ محمد ربانى بیرجندى؛ وى که شخصیتى فاضل و ارجمند در حوزه [[نجف]] بشمار مى رفت، از شاگردان آیت الله شاهرودى بود. او بعد از تکمیل دروس در نجف، به بیرجند کوچ کرد و اکنون حوزه علمیه بیرجند تحت سرپرستى ایشان است. |
− | # آقاى | + | # آقاى شیخ مرادعلى زابلى؛ از علماى برجسته و نامدار نجف بوده و فعلاً هم در زابل مشغول ترویج [[دین]] است و حوزه علمیه این منطقه را سرپرستى مى کند. |
− | # | + | # شیخ مهدى احمدى شاهرودى؛ از فضلاى حوزه علمیه نجف و از شاگردان آیت الله خویى بود که در تهران اقامه جماعت مى کرد و در اثر تصادف وفات نمود. |
− | # | + | # شیخ حیدرعلى یزدى؛ وى از علما و فضلاى نجف بود که بعد از بازگشت از نجف، در کرج مشغول تبلیغ و اقامه جماعت و تدریس در حوزه شد. |
− | # | + | # شیخ محمد غروى قزوینى؛ از علما و فضلا و مدرسین حوزه علمیه نجف و [[قم]] و فعلاً هم در قم مشغول به تدریس و تحقیق است و از وى آثار علمى ارزشمندى منتشر شده است. |
− | # | + | # سید حبیب الله طاهرى گرگانى؛ از علما و فضلاى نجف بشمار مى رفت و هم اکنون علاوه بر تدریس در مدرسه ملا محمدتقى گرگان، عضو مجلس خبرگان رهبرى است. |
− | # | + | # شیخ مرتضى ناطق یزدى؛ از فضلا و در تهران مشغول ترویج دین مى باشد. |
− | # | + | # شیخ محمد نجفى افغانى؛ از فضلاى حوزه علمیه نجف بود. |
− | # | + | # سید هادى عرب؛ از فضلاى حوزه و بسیار اهل دقت و تحقیق در درس بود. |
− | # | + | # شیخ عبدالله فقیهى بروجردى؛ از علماى [[نجف]] اشرف و [[قم]] بود. وى در حیاتش خدمات ارزنده اى مثل احداث «کلینیک شبانه روزى [[قرآن]] و عترت» انجام داده است. |
− | # | + | # سید مهدى روحانى؛ از علماى برجسته قم و عضو مجلس خبرگان بود و در سال 1380 به رحمت ایزدى پیوست. |
− | # | + | # سید عباس اعتمادى کاشانى؛ از فضلاى نجف و از علما و مروجین دین در کاشان بود. |
− | # | + | # سیدمحمد کلانتر خوزستانى؛ از علما و بزرگان و مدرسین [[نجف]] اشرف بوده و مدیر مدرسه «جامعة النجف الاشرف» و صاحب تعلیقه ده جلدى بر «شرح لمعه» و تعلیقه بر «مکاسب» شیخ انصارى و شرح مختصر بر «کفایه» بود. او نقش زیادى در طلاکارى درهاى حرم حضرت [[امام على]] علیه السلام داشت. |
− | # | + | # سید علاءالدین بحرالعلوم؛ از علماى نجف اشرف و امام جماعت رواق مقدس حضرت على علیه السلام بود که اینک در زندان صدام جنایتکار محبوس است. |
− | # | + | # شیخ حبیب ساوجى؛ وى نیز از فضلاى [[نجف]] و در تهران اقامه جماعت داشت. |
− | # آقاى | + | # آقاى شیخ حسین دولتآبادى اصفهانى؛ از علماى نجف و از مدرسین و مبلغین دین در اصفهان بوده و کتابى پنج جلدى در شرح «کفایه» نگاشته است. |
− | # | + | # سید کاظم و سید مهدى رفسنجانى، معروف به «اخوان مرعشى»؛ این دو برادر در ابتداى ورود به حوزه نجف مدتى شاگرد آیت الله مدرسى زاده بوده اند. |
− | # | + | # شیخ محمد و شیخ عباس دشتى؛ از علما و مدرسین نجف و قم هستند که اکنون در خانه، دوران دشوار پیرى را مى گذرانند. |
− | # | + | # شیخ باقر تهرانى؛ وى از علماى نجف بود که در درس آیت الله شاهرودى هم حاضر مى شد. |
− | # حاج | + | # حاج شیخ حسن قاضى یزدى؛ از فضلاى حوزه هاى علمیه نجف و قم است و اکنون در یزد مشغول تدریس و تبلیغ و اقامه جماعت مى باشد. |
− | # | + | # سید جعفر کریمى؛ از علماى حوزه علمیه قم است. |
− | # | + | # سید مصطفى مصطفوى کاشانى؛ از علماى نجف و فعلاً در کاشان تدریس مى کند.(30) |
'''آثار قلمى ''' | '''آثار قلمى ''' | ||
− | + | آیت الله مدرسى زاده، در عمر بابرکت خود علاوه بر تدریس و تربیت طلاب، تألیفات گرانبهایى هم به یادگار گذاشته و آن را ذخیره [[روز قیامت]] خود قرار داده؛ که برخى از آن ها عبارتند از: | |
# «قاعده لاضرر». | # «قاعده لاضرر». | ||
− | # «مُنجّزات | + | # «مُنجّزات مریض». |
− | # | + | # «تقریرات درس اصول مرحوم آقا ضیاء عراقى». |
− | # | + | # «تقریرات درس بیع مرحوم نایینى». |
− | # «[[اجتهاد]] و [[ | + | # «[[اجتهاد]] و [[تقلید]]». |
− | # «رساله | + | # «رساله هایى در ابواب مختلف [[فقه]]». |
− | # | + | # «حاشیه توضیح المسایل» که به چاپ رسیده است. |
− | # رساله | + | # رساله علمیه، به نام «انیس الموحدین» که به چاپ رسیده است. |
− | # | + | # «حاشیه عروةالوثقى». |
− | # ( | + | # (تقریرات) «جوائز سلطان» که به قلم فرزندش، آیت الله حاج سید عباس مدرسى زاده یزدى، به تحریر درآمده است. |
− | # | + | # «کتاب [[زکات]]». |
− | # | + | # «تقریرات [[اصول]] و [[فقه]]» که به قلم فرزندان ایشان (سید عباس و سید محمدعلى) و داماد ایشان سید غلامرضا واعظى است.(31) |
− | ''' | + | '''آیت الله مدرسى زاده از زبان بزرگان ''' |
− | + | آیت الله میرزا هاشم آملى در مورد موقعیت علمى ایشان در تدریس خارج [[فقه]] و [[اصول]]، گفته است: «آقاى مدرسى، محقق عراقى (آقا ضیاء) دوم است». | |
− | + | آیت الله سید جعفر مرعشى نقل کرده است: «خدمت مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى بودم که جماعتى از یزد خدمت ایشان آمدند و عرض کردند که ما از [[یزد]] آمده ایم تا از وجود شما استفاده کنیم. آیت الله اصفهانى فرمودند که آقاى سید یحیى مدرسى یزدى هستند دیگر احتیاج به آمدن منزل ما نبود. این سخن دلالت بر عظمت و شأن علمى و اخلاقى آیت الله مدرسى زاده مى کند». | |
− | + | آیت الله شیخ محمدرضا مظفر مى فرمودند: «مرجع، آیت الله سید یحیى مدرسى یزدى است که همه جهات [[علم]] و [[تقوا]] و زهد و بزرگى در او جمع است». | |
− | + | آیت الله شیخ حسین وحید خراسانى دامت برکاته، که حدود چهل سال قبل در تهران براى یزدى ها منبر مى رفتند، مى فرمودند: «آقاى مدرسى یزدى داراى فضل و علم و شایسته مرجعیت است». | |
− | عارف عامل، مرحوم | + | عارف عامل، مرحوم آیت الله سید عبدالکریم کشمیرى، مى فرمودند: «آیت الله مدرسى یزدى آن چه در سینه داشت از علم و فضل و [[معرفت]] و [[عرفان]] بیش از آن بود که بر زبانش جارى بود».(32) |
− | ''' | + | '''ویژگى ها''' |
− | + | سید یحیى در زندگى سراسر درس خود، ویژگى هایى داشت که هر یکى از این ویژگى ها مى تواند الگوى ما در عرصه هاى مختلف زندگى باشد: | |
− | # استفاده از | + | # استفاده از تعطیلات: آیت الله مدرسى، علاوه بر ایام درسى حوزه، در ایام تعطیلى هم دست از تلاش برنمى داشت. لذا در این ایام به طلاب و فضلا علم هیئت و قواعد فقهیه را مى آموخت. |
− | # همراهى با نهضت امام امت: وقتى | + | # همراهى با نهضت امام امت: وقتى که [[امام خمینى]] در ایران، قیام 15 خرداد 1342 ش را پایهریزى کرد، یکى از کسانى که در [[نجف]] اشرف ایشان را تأیید و همراهى مى کرد، آیت الله مدرسى بود. وى با تلگراف ها و پیام هایش همراهى خود را با امام در این قیام اعلام مى نمود و در جلسه هایى که در نجف برپا مى شد، شرکت مى کرد. انس وى با امام خمینى به حدى بود که وقتى امام به نجف مى رفتند، به منزل وى رفته، از زحمات او قدردانى مى کردند. |
− | # اقامه [[نماز جماعت]]: مجلس درس | + | # اقامه [[نماز جماعت]]: مجلس درس ایشان در مسجدى به نام مسجد ملا کتاب، نزدیک حرم مطهر حضرت [[امام على]] علیه السلام بود و طلاب و فضلا بعد از درس، [[نماز جماعت]] ظهر و شب را به امامت آیت الله مدرسى در صحن مطهر حضرت على علیه السلام مقابل درب طوسى، که مقابل مقبره آیت الله سید محمدکاظم یزدى بود، اقامه مى کردند. |
− | # نبوغ علمى: مراتب علمى | + | # نبوغ علمى: مراتب علمى ایشان به حدى بود که هنگام سفر به [[نجف]]، به درجه [[اجتهاد]] نایل شده بود؛ چنان که نقل شده است وقتى که آیت الله حائرى از عزم ایشان براى خروج از [[قم]] به نجف خبردار شد به ایشان فرمودند: باید در این سفر [[نماز]] را تمام بخوانى (کنایه از این که باید در قم بمانى و احتیاجى به سفر ندارى؛ چرا که به مرتبه بالاى علم و اجتهاد رسیده اى). |
− | # عفو و گذشت: اگر شخصى به | + | # عفو و گذشت: اگر شخصى به ایشان بى احترامى و جسارتى مى کرد یا حرف ناروایى مى زد، ایشان با خنده و خوشرویى حرف او را نشنیده مى گرفت و از او مى گذشت. |
− | # حفظ آبروى اشخاص: وى در حفظ آبروى مردم و طلاب | + | # حفظ آبروى اشخاص: وى در حفظ آبروى مردم و طلاب کوشش مى کرد و اگر مى خواست پول و یا چیز دیگرى به شخصى بدهد طورى مى داد که هیچ کس متوجه نشود. |
− | # زهد و تقوا: مدرسى زاده، عالمى زاهد و باتقوا بود. همه زندگى وى نشان مى داد، اصلاً دلبسته | + | # زهد و تقوا: مدرسى زاده، عالمى زاهد و باتقوا بود. همه زندگى وى نشان مى داد، اصلاً دلبسته دنیا و مادیات نیست. در حالات ایشان آمده: بعضى ها به او مى گفتند: همه هدایایى که به شما مى دهند و اموال شخصى خود را، به طلاب ندهید؛ بلکه مقدارى از آن را براى بچه هاى خود باقى بگذارید. ایشان در جواب مى فرمود: بچه هاى من از دو حال خارج نیستند: یا آدم هاى خوب و باتقوا هستند و یا آدم هاى ناشایست و بدکردار. اگر فرزندان خوبى باشند، همان طورى که خدا به من این مقام و این مال را داده، به آن ها هم مى دهد و مورد لطف و مرحمت خود قرار مى دهد؛ ولى اگر فرزندان ناصالحى باشند و من مالى باقى بگذارم، اعانت بر [[گناه]] کرده ام و من هیچ وقت این کار را نمى کنم. ایشان در مصرف وجوه شرعى، تربیت و پرورش طلبه و مجتهدسازى را اولویت مى دادند و خودشان مدرسه یا مسجد یا حسینیه اى احداث ننموده اند اگر چه اجازه هایى از ایشان گرفته مى شد که در بعضى از شهرها مساجد یا مدارسى بنا یا ترمیم شود.(33) |
− | # علاقه به [[اهل | + | # علاقه به [[اهل بیت]] علیهم السلام: ایشان علاقه خاصى به اهل بیت عصمت و طهارت داشت. در ایام ولادت و شهادت ائمه علیهم السلام در منزل خود مراسمى برپا مى کرد و مداحان، به مداحى و مرثیه سرایى اهل بیت مى پرداختند. |
− | # | + | # توصیه به خودسازى: ایشان گاهى توصیه هایى سازنده مى کرد؛ از جمله مى فرمود: «راهى بین خود و خداى خود بازگذارید و تمام راه ها را نبندید». |
− | # مردم دارى: با تمام مردم و اقوام، خصوصاً با فقرا و طبقه | + | # مردم دارى: با تمام مردم و اقوام، خصوصاً با فقرا و طبقه پایین، خوش برخورد بود؛ از باب نمونه: شخصى مجلسى ترتیب داد و ایشان را براى ناهار دعوت کرد. وقتى ایشان وارد مجلس شد، سفره پهن بود و جماعتى از مردم مشغول غذاخوردن بودند، ایشان بلافاصله پس از ورود، پهلوى همان ها نشست و سرِ همان سفره مشغول غذاخوردن شد و با برخورد نیک خود، آن ها را مجذوب خود کرد. |
'''همسر و فرزندان ''' | '''همسر و فرزندان ''' | ||
− | مدرسىزاده در [[نجف]] اشرف با بى بى فاطمه - دختر حجت الاسلام | + | مدرسىزاده در [[نجف]] اشرف با بى بى فاطمه - دختر حجت الاسلام والمسلمین حاج میرزا سید محمد (1304-1385 ق)، فرزند آیت الله آقا میرزا محمدعلى مدرسى لب خندقى، که از مجاورین نجف - ازدواج نمود. حاصل این ازدواج دو پسر و پنج دختر به قرار ذیل است: |
− | # | + | # آیت الله حاج سید محمدعلى مدرسى زاده یزدى که از علما و مدرسین حوزه نجف و قم بوده و داراى تألیفاتى در [[فقه]] مى باشد. |
− | # | + | # آیت الله حاج سید عباس مدرسىزاده یزدى که از علما و مدرسین [[نجف]] و [[قم]] مى باشد و تألیفاتى در [[اصول]] و فقه دارد. |
− | # بى بى ربابه مدرسى زاده، همسر مرحوم | + | # بى بى ربابه مدرسى زاده، همسر مرحوم آیت الله حاج سید محمدباقر مدرسى ثانوى، از علماى یزد است. |
− | # بى بى | + | # بى بى صدیقه مدرسى زاده، همسر مرحوم آیت الله سید غلامرضا واعظى قائنى است. آیت الله واعظى از علما و مدرسین حوزه علمیه نجف و قم بود. |
− | # بى بى بتول مدرسى زاده، همسر حجت الاسلام | + | # بى بى بتول مدرسى زاده، همسر حجت الاسلام والمسلمین حاج سید محمدعلى ربانى است. وى از علما و مدرسین نجف بود و اکنون مقیم [[مشهد]] و مشغول تبلیغ است. |
− | # بى بى | + | # بى بى بلقیس مدرسى زاده، همسر حجت الاسلام والمسلمین حاج سید فضل الله عمادى قمى است. وى هم از مدرسین حوزه نجف بود. |
− | # بى بى بهجت مدرسى زاده، همسر حجت الاسلام | + | # بى بى بهجت مدرسى زاده، همسر حجت الاسلام والمسلمین حاج سید محمدجواد رکنى است. ایشان از علماى نجف و قم بشمار مى آید که فعلاً در بندر لنگه، در سنگر امامت جمعه بر هدایت امت اشتغال دارد. |
− | '''رحلت و | + | '''رحلت و مکان دفن ''' |
− | آقا | + | آقا سید یحیى، پس از عمرى تلاش، سرانجام در شب دوشنبه شانزدهم [[صفر]] 1383 ق - هنگامى که براى معالجه به ایران بازمى گشت - در شهر کِرِنْد، بر اثر ناراحتى شدید قلبى به دیدار معبود شتافت. پیکرش را پس از انتقال به شهر مقدس [[قم]]، با تجلیل فراوان، در قبرستان شیخان به خاک سپردند.(34) |
پى نوشت | پى نوشت | ||
− | (1). «نسل نور»، ص 535، | + | (1). «نسل نور»، ص 535، سید محمدکاظم مدرسى، نشر نیکوروش، 1379، چاپ اول؛ «گنجینه دانشمندان»، ج 7، ص 287، شریف رازى، تابستان 1354 و مصاحبه با فرزند گرامى اش آیت الله حاج سید محمدعلى مدرسى زاده. تذکر: بنا به گفته فرزند گرامى اش، آیت الله سید عباس مدرسى زاده، تاریخ تولد پدرشان، که سال 1320 یا 1321 ذکر شده، بنا به قراین است. |
(2). «نسل نور»، ص 535. | (2). «نسل نور»، ص 535. | ||
سطر ۱۶۳: | سطر ۱۶۳: | ||
(3). همان، ص 535 و 536. | (3). همان، ص 535 و 536. | ||
− | (4). | + | (4). «آینه دانشوران»، سید علیرضا ریحان یزدى، ص 225. |
(5). «نسل نور»، ص 379 و «نجوم سرد»، ص 26 (خطى). | (5). «نسل نور»، ص 379 و «نجوم سرد»، ص 26 (خطى). | ||
سطر ۱۷۱: | سطر ۱۷۱: | ||
(7). همان، ص 521. | (7). همان، ص 521. | ||
− | (8). «باغ گندم» نام محله اى است در | + | (8). «باغ گندم» نام محله اى است در یزد، (آینه دانشوران، ص 224). |
(9). «نسل نور»، ص 535. | (9). «نسل نور»، ص 535. | ||
− | (10). | + | (10). «آینه دانشوران»، ص 224. |
(11). «نسل نور»، ص 44. | (11). «نسل نور»، ص 44. | ||
سطر ۱۸۱: | سطر ۱۸۱: | ||
(12) و (13). همان، ص 535. | (12) و (13). همان، ص 535. | ||
− | (14). | + | (14). «ریحانة الادب»، ج 1، ص 67. |
(15). «نسل نور»، ص 535. | (15). «نسل نور»، ص 535. | ||
− | (16). مجله «نور علم»، | + | (16). مجله «نور علم»، نشریه جامعه مدرسین قم، دوره دوم، ش 7، ص 91. |
(17). «نسل نور»، ص 535. | (17). «نسل نور»، ص 535. | ||
سطر ۱۹۵: | سطر ۱۹۵: | ||
(20). «نسل نور»، ص 535. | (20). «نسل نور»، ص 535. | ||
− | (21). | + | (21). «گنجینه دانشمندان»، ج 7، ص 402. |
(22). «نسل نور»، ص 536. | (22). «نسل نور»، ص 536. | ||
− | (23). | + | (23). «ریحانة الادب»، ج 1، ص 55. |
(24). «نسل نور»، ص 536. | (24). «نسل نور»، ص 536. | ||
− | (25). «داستان | + | (25). «داستان هایى از زندگى علماء»، ص 105، محمدتقى صرفى، نشر برگزیده، چاپ اول، 1372. |
(26). «نسل نور»، ص 536. | (26). «نسل نور»، ص 536. | ||
− | (27). | + | (27). «ریحانة الادب»، ج 6، ص 127. |
− | (28). مصاحبه با فرزندش | + | (28). مصاحبه با فرزندش آیت الله سید عباس مدرسى زاده. |
(29). «نسل نور»، ص 536. | (29). «نسل نور»، ص 536. | ||
− | (30). همان و مصاحبه با فرزندانش | + | (30). همان و مصاحبه با فرزندانش سید محمدعلى و سید عباس. |
− | (31). «نسل نور»، ص 537 و مصاحبه با فرزندش | + | (31). «نسل نور»، ص 537 و مصاحبه با فرزندش سید عباس مدرسى زاده. |
− | (32). گفتگو با فرزند | + | (32). گفتگو با فرزند ایشان، سید عباس مدرسى زاده. |
− | (33) و (34). نسل نور، ص 537 و مصاحبه با فرزندش | + | (33) و (34). نسل نور، ص 537 و مصاحبه با فرزندش سید عباس. |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | مهدى | + | مهدى صحرایى اردکانى، ستارگان حرم، جلد 11 |
[[رده:علمای قرن چهاردهم]] | [[رده:علمای قرن چهاردهم]] |
نسخهٔ ۲۴ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۵۱
مربى بزرگ
یکى از علماى عامل و ربانى برخاسته از یزد، مرحوم آیت الله حاج سید یحیى مدرسىزاده یزدى است. این مقاله برای آشنایى با این شخصیت فرزانه به رشته تحریر درآمده است.
تولد
آیت الله مدرسى در سال 1320 ق. در خانواده اى مذهبى در یزد پا به عرصه وجود گذاشت و با تولد خویش شادى و سرور را براى خانواده مدرسى هدیه آورد.(1)
پدر
پدر بزرگوارش میرزا سید علىاصغر و پدر پدرش میرزا محمدتقى است. جد آیت الله مدرسىزاده، حاج میر زینالعابدین (متوفاى 1272 ق) - برادر میرزا سید محمدعلى مدرس یزدى (1193-1265 ق) - مى باشد.(2)
تحصیلات
حاج سید یحیى، در کودکى پا به مکتب خانه «شیخ عالى جناب» گذاشت که معمولاً بزرگ زادگان در مدرسه خان (در یزد) نزد او به مکتب مى رفتند. سپس مقدمات دروس حوزوى و دروس سطح را نزد علماى بنام حوزه علمیه یزد پشت سر گذاشت. در سال 1341 ق. با دوست خود، مرحوم باعثى یزدى (1382 ق)، آهنگ قم نمود و در آن حوزه تازه تأسیس، از محضر علماى اعلام آن جا بهره گرفت.
ایشان ده سال در قم به تحصیل ادامه داد و با تحمل رنج و غربت، در سال 1351 ق. رهسپار عتبات عالیات و نجف اشرف شد تا در آن جا به تکمیل مراحل تحصیلى خود بپردازد و استفاده بیشترى از محضر علماى آن حوزه ببرد. او با تلاش و پشتکار فراوان توانست تا مرحله اجتهاد پیش رود و در این زمینه موفق به اخذ اجازه اجتهاد از شخصیت هاى بزرگ آن زمان: آیت الله حایرى یزدى (1276-1355 ق) و سید ابوالحسن اصفهانى (1284-1365 ق)، شد. و نیز از طرف محدث عظیم الشأن شیخ آقا بزرگ تهرانى (1293-1389 ق) و دیگران اجازه روایى دریافت کرد.
آیت الله مدرسى همزمان با شرکت در درس هاى محققانه حوزه علمیه نجف، به تدریس علوم حوزوى در مقطع سطح و سطح عالى پرداخت. او از سال 1362 ق. به تعلیم و تربیت طلاب و فضلا در مقطع درس خارج فقه و اصول مشغول شد.(3)
اساتید
وى در عمر بابرکت خود از محضر اساتیدى بهره برده است:
الف) در یزد:
- آقا میرزا سید احمد مدرس (1295-1388 ق)(4)؛ در حالات وى آورده اند: «ایشان عالمى عامل، فقیهى پارسا و مدرسى کوشا و انسانى قانع بود که هیچ گاه در طول عمر بابرکتش دست از اداى وظیفه شرعى برنمى داشت. اخلاق نیک و پشتکار و نظمِ ایشان در برنامه هاى زندگى از ویژگى هاى بارز این عالم فرهیخته است. این عالمِ متقى، بیشتر عمر خود را با تنگى معاش سپرى کرد و در زمان وسعت هیچ گاه قناعت را فراموش نکرد».(5)
- آقا سید مرتضى مدرسى معروف به «شیخ مرتضى» (1333 ق)؛(6) آیت الله العظمى مرعشى نجفى در توصیف این عالم ربانى مى نویسد: «در تمامى علوم عقلى و نقلى، علامه بود. افزون بر آن صاحب اخلاقى پسندیده، سخاوتى ریشهدار، نامى نیک، بلندآوازه، ادبى چشمگیر، درکى قوى، اندیشه اى سلیم و دقتى ژرف بود و تعجبى نیست؛ چرا که وى از خاندانى علوى است». آقا سید مرتضى به سبب همانندى هاى فراوانش به شیخ مرتضى انصارى، (1214-1281 ق)، به «شیخ مرتضى» معروف بود. برخى از تألیفات وى چنین است: «مناهجُ السّویّة فى تحرّى العلوم المهمة النظریة»؛ «مفتاح البیان فى النحو»؛ «کتاب فى الاصول»؛ «کتاب فى الفقه» و «کتاب فى الکلام».(7)
- آقاى سید حسین مدرس باغگندمى(8) (1270-1366 ق)؛(9) ایشان از شاگردان آیت الله العظمى سید محمدکاظم طباطبایى یزدى است. در احوال وى آمده است: «وى شخصى دقیق و در استنباط سخت باریکبین بود،(10) از زخارف دنیوى کمتر بهره مى گرفت. روح و جسمش در گرو معنویات و مطالعه و در طهارت و پیراستگى زبانزد بود.» معظمله پس از 6 سال زندگى پربرکت بدرود حیات گفت و پیکر مطهرش در بقعه جنب امامزاده جعفر یزد به خاک سپرده شد.(11)
- آقا سید علیرضا حایرى.(12)
ب) در شهر مقدس قم:
وى در این شهر از حضرات آیات عظام عصر خویش مثل عالمان ذیل استفاده کرد:
- آیت الله العظمى حاج شیخ عبدالکریم حایرى یزدى (1276-1355 ق)؛(13) وى همان مجدد حوزه علمیه قم است. از جمله تألیفات ایشان است: «دُررالفوائدِ فى الاصول»؛ «کتاب الرضاعِ»؛ «کتاب الصلاة»؛ «کتاب المواریثِ»؛ «کتاب النکاح» و...(14)
- آیت الله آقا سید على یثربى کاشانى (1311-1379 ق)؛(15) وى از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانى (1284-1365 ق) و سید محمدکاظم یزدى (1248-1337 ق) و آقا ضیاءالدین عراقى (متوفاى 1361 ق) و میرزا حسین نائینى (1276-1355 ق) است. وى استاد امام خمینى و آیت الله آقا سید محمد یزدى معروف به «داماد» (1388 ق) و آیت الله مرعشى نجفى و آیت الله میرزا هاشم آملى است. در حالات ایشان آمده است: «وقتى دانشمندان و فضلا به دیدارشان مى شتافتند، غالباً او را با خادم منزل اشتباه مى گرفتند؛ زیرا ایشان با شب کلاه و قباى ساده اى مراجعین را مى پذیرفت؛ این روحیه بود که به طلاب و دانشمندان مجال و جرأت بحث مى داد. به حدى مردمى زندگى مى کرد که ارباب رجوع بدون هیچ مانع براى رفع مشکلات، حتى مشکلات خانوادگى شان به ایشان مراجعه مى نمودند و چه بسا توقع نوشتن دعا و یا خواندن اذان به گوش نوزادان خود را از ایشان داشتند».(16)
- آقا سید محمد حجت کوهکمره اى (1310-1372 ق)(17)؛ از جمله تألیفات وى است: «رسالة الاستصحاب»؛ «البیع»؛ «حاشیة الکفایة»؛ «رسالة الصلوة»؛ «رسالة الوقت» و «لَوامِعُ الاَنوارِ الغَرویةِ فى مُرسلات الآثارِالنبویة».(18)
- آقا سید محمدتقى خوانسارى (1305-1371 ق).(19)
- آقا میرزا محمد همدانى در جزینى (1315-1365 ق)؛(20) وى از شاگردان مرحوم حایرى یزدى و مورد وثوق کامل ایشان بود. از ویژگى هاى بارز درس مرحوم همدانى، خوش بیانى و شیرین زبانى بى حد و حصر او بود. ایشان صاحب «رساله على الید» مى باشد.(21)
ج) اساتید وى در عتبات عالیات:
عبارتند از حضرات آیات عظام:
- آقا ضیاءالدین عراقى (متوفاى 1361 ق)؛(22) از شاگردان آخوند ملا محمدکاظم خراسانى و حوزه درس فقه و اصول او محل استفاده علماى برجسته عرب و عجم بود. در لطافت بیان و روانى زبان، گوى سبقت را از دیگران ربوده بود. وى صاحب «مقالات الاصول» و «شرح تبصره علامه» مى باشد.(23)
- مرجع تقلید شیعیان، آقا سید ابوالحسن اصفهانى (1384-1365 ق)؛(24) در حالات وى آمده است: «از خطاهاى مردم مى گذشت و در حفظ آبروى آن ها مى کوشید. به مردم بذل و بخشش مى کرد. در حین بخشش، آن ها را راهنمایى مى کرد که منحرف نشوند و پیش همه کس حاجت نبرند تا دست رد به سینه شان نزنند».(25)
- آقا میرزا حسین نائینى (1276-1355 ق)(26)؛ وى از عالمان برجسته و فقهاى عصر و از شاگردان سید محمد مدرس، در زمان حاج میرزا محمدحسن میرزاى شیرازى و مرجع تقلید بسیارى از مردم شیعه در بلاد اسلامى مختلف بود.
از جمله تألیفات او: «تنبیه الامة و تنزیه الملّة فى لزوم مشروطیّة الدولة» و «المنتخبة لتقلیل الظلم على افراد الامّة» است که در اوایل نهضت ملى مشروطیت ایران و به فارسى نوشته است.(27)
شاگردان
بنا به نقل فرزند مرحوم آیت الله مدرسى، ایشان چند دوره خارج «مکاسب»، که عادت مراجع بر آن است، و سپس خارج کتاب «عروة الوثقى» اثر آیت الله طباطبایى یزدى را تدریس کرده است. تدریس خارج اصول هم بر اساس نوشته هاى خودشان بوده است.(28)
در محضر این سید بزرگوار عالمانى چند پرورش یافته و خود را از این دریاى بیکران علم، سیراب ساخته اند؛ از جمله حضرات آیات عظام و حجج الاسلام:
- حاج سید على حسینى خامنه اى حفظه الله تعالى:(29) ایشان رهبر معظم انقلاب اسلامى و نائب امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف و از پرچمداران حکومت شیعه مى باشد. آیت الله خامنه اى هم اکنون مرجع تقلید بسیارى در داخل و خارج ایران است.
- حاج شیخ حسین وحید خراسانى؛ وى هماکنون (1380 ش) از مراجع تقلید شیعه بشمار مى رود.
- حاج سید عباس خاتم یزدى؛ از جمله نمایندگان مجلس خبرگان رهبرى و منتخب مردم استان یزد و عضو دفتر مقام معظم رهبرى بود. از حوزه درسى وى طلاب و فضلا بهره مى بردند. وى در شهریور 1380 ش. دارفانى را وداع گفت و جنازه اش با احترام فراوان در تهران و یزد و قم تشییع شد و پس از نماز، که به امامت حضرت آیت الله بهجت برگزار شد، در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها دفن گردید.
- حاج سید محمد روحانى.
- سید رضا خلخالى: وى از فضلا و علماى حوزه علمیه نجف و امام جماعت رواق مطهر حضرت امیرالمومنین علیه السلام بوده و هم اکنون در زندان رژیم صدام گرفتار است و از وى خبرى در دست نیست. ایشان از شاگردان حضرت آیت الله العظمى خویى بوده و تقریرات درسى حج آیت الله خویى در پنج جلد، از تألیفات ایشان است.
- سید صادق خلخالى؛ وى از شاگردان برجسته آیت الله خویى و نیز از فضلاى حوزه علمیه نجف بشمار مى رفت و امامت جماعت که از مساجد تهران را بر عهده داشت. پدر وى آیت الله حاج سید على خلخالى، امام جماعت رواق حضرت امام على علیه السلام بود.
- آقا سید على فانى اصفهانى؛ زندگىنامه ایشان در جلد پنجم «ستارگان حرم» به چاپ رسیده است.
- سید محمدرضا میبدى؛ وى از علماى مبرز گرگان است که هم اکنون مدرسه علمیه سردار زیر نظر ایشان اداره مى شود.
- سید محمدرضا اصفهانى؛ از علماى تهران و امام جماعت بعضى از مساجد معروف بود. وى فرزند حضرت آیت الله حاج سید حسین اصفهانى، داماد مرحوم حضرت آیت الله العظمى آقا سید ابوالحسن اصفهانى، مى باشد.
- حاج سید محمدعلى و حاج سید عباس؛ دو فرزند گرامى ایشان هستند، که متأسفانه حاج سید محمدعلى مدرسى در آبان ماه 1380 در قم دارفانى را وداع گفت.
- سید غلامرضا واعظى؛ داماد ایشان و از علما و مدرسین حوزه هاى علمیه نجف و قم بود. وى از شاگردان خاص حضرت آیت الله حاج سید محمود شاهرودى بود و تقریرات درس ایشان را بر عهده داشت.
- سید محمدباقر مدرسى ثانوى؛ داماد ایشان و از فضلا و مدرسین حوزه علمیه نجف اشرف و از شاگردان آیت الله سید محمود شاهرودى بود و اجازه اجتهاد هم از ایشان داشت. بعد از آن به یزد رفته، در مسجد ریگ و برخوردار به اقامه جماعت و بیان احکام مى پرداخت. آن مرحوم مورد علاقه دو چهره علمى نامور یزد آقایان: سید على محمد وزیرى و حاج شیخ غلامرضا یزدى و جمیع مردم یزد بود.
- حاج آقاى رودبارى؛ وى هم از فضلا و مدرسین حوزه نجف بود. فعلاً در رشت مقیم است و از علما و مدرسین و مروجین دین بشمار مى رود.
- آقاى شیخ محمد رحمتى سیرجانى؛ از علماى حوزه علمیه نجف و از شاگردان آیت الله شاهرودى و آیت الله سید حسین حمامى بود. وى در محضر آیت الله مدرسى زاده به کمال علمى نایل شد و اکنون در حوزه علمیه قم به تدریس اشتغال دارد.
- آقاى شیخ محمد ربانى بیرجندى؛ وى که شخصیتى فاضل و ارجمند در حوزه نجف بشمار مى رفت، از شاگردان آیت الله شاهرودى بود. او بعد از تکمیل دروس در نجف، به بیرجند کوچ کرد و اکنون حوزه علمیه بیرجند تحت سرپرستى ایشان است.
- آقاى شیخ مرادعلى زابلى؛ از علماى برجسته و نامدار نجف بوده و فعلاً هم در زابل مشغول ترویج دین است و حوزه علمیه این منطقه را سرپرستى مى کند.
- شیخ مهدى احمدى شاهرودى؛ از فضلاى حوزه علمیه نجف و از شاگردان آیت الله خویى بود که در تهران اقامه جماعت مى کرد و در اثر تصادف وفات نمود.
- شیخ حیدرعلى یزدى؛ وى از علما و فضلاى نجف بود که بعد از بازگشت از نجف، در کرج مشغول تبلیغ و اقامه جماعت و تدریس در حوزه شد.
- شیخ محمد غروى قزوینى؛ از علما و فضلا و مدرسین حوزه علمیه نجف و قم و فعلاً هم در قم مشغول به تدریس و تحقیق است و از وى آثار علمى ارزشمندى منتشر شده است.
- سید حبیب الله طاهرى گرگانى؛ از علما و فضلاى نجف بشمار مى رفت و هم اکنون علاوه بر تدریس در مدرسه ملا محمدتقى گرگان، عضو مجلس خبرگان رهبرى است.
- شیخ مرتضى ناطق یزدى؛ از فضلا و در تهران مشغول ترویج دین مى باشد.
- شیخ محمد نجفى افغانى؛ از فضلاى حوزه علمیه نجف بود.
- سید هادى عرب؛ از فضلاى حوزه و بسیار اهل دقت و تحقیق در درس بود.
- شیخ عبدالله فقیهى بروجردى؛ از علماى نجف اشرف و قم بود. وى در حیاتش خدمات ارزنده اى مثل احداث «کلینیک شبانه روزى قرآن و عترت» انجام داده است.
- سید مهدى روحانى؛ از علماى برجسته قم و عضو مجلس خبرگان بود و در سال 1380 به رحمت ایزدى پیوست.
- سید عباس اعتمادى کاشانى؛ از فضلاى نجف و از علما و مروجین دین در کاشان بود.
- سیدمحمد کلانتر خوزستانى؛ از علما و بزرگان و مدرسین نجف اشرف بوده و مدیر مدرسه «جامعة النجف الاشرف» و صاحب تعلیقه ده جلدى بر «شرح لمعه» و تعلیقه بر «مکاسب» شیخ انصارى و شرح مختصر بر «کفایه» بود. او نقش زیادى در طلاکارى درهاى حرم حضرت امام على علیه السلام داشت.
- سید علاءالدین بحرالعلوم؛ از علماى نجف اشرف و امام جماعت رواق مقدس حضرت على علیه السلام بود که اینک در زندان صدام جنایتکار محبوس است.
- شیخ حبیب ساوجى؛ وى نیز از فضلاى نجف و در تهران اقامه جماعت داشت.
- آقاى شیخ حسین دولتآبادى اصفهانى؛ از علماى نجف و از مدرسین و مبلغین دین در اصفهان بوده و کتابى پنج جلدى در شرح «کفایه» نگاشته است.
- سید کاظم و سید مهدى رفسنجانى، معروف به «اخوان مرعشى»؛ این دو برادر در ابتداى ورود به حوزه نجف مدتى شاگرد آیت الله مدرسى زاده بوده اند.
- شیخ محمد و شیخ عباس دشتى؛ از علما و مدرسین نجف و قم هستند که اکنون در خانه، دوران دشوار پیرى را مى گذرانند.
- شیخ باقر تهرانى؛ وى از علماى نجف بود که در درس آیت الله شاهرودى هم حاضر مى شد.
- حاج شیخ حسن قاضى یزدى؛ از فضلاى حوزه هاى علمیه نجف و قم است و اکنون در یزد مشغول تدریس و تبلیغ و اقامه جماعت مى باشد.
- سید جعفر کریمى؛ از علماى حوزه علمیه قم است.
- سید مصطفى مصطفوى کاشانى؛ از علماى نجف و فعلاً در کاشان تدریس مى کند.(30)
آثار قلمى
آیت الله مدرسى زاده، در عمر بابرکت خود علاوه بر تدریس و تربیت طلاب، تألیفات گرانبهایى هم به یادگار گذاشته و آن را ذخیره روز قیامت خود قرار داده؛ که برخى از آن ها عبارتند از:
- «قاعده لاضرر».
- «مُنجّزات مریض».
- «تقریرات درس اصول مرحوم آقا ضیاء عراقى».
- «تقریرات درس بیع مرحوم نایینى».
- «اجتهاد و تقلید».
- «رساله هایى در ابواب مختلف فقه».
- «حاشیه توضیح المسایل» که به چاپ رسیده است.
- رساله علمیه، به نام «انیس الموحدین» که به چاپ رسیده است.
- «حاشیه عروةالوثقى».
- (تقریرات) «جوائز سلطان» که به قلم فرزندش، آیت الله حاج سید عباس مدرسى زاده یزدى، به تحریر درآمده است.
- «کتاب زکات».
- «تقریرات اصول و فقه» که به قلم فرزندان ایشان (سید عباس و سید محمدعلى) و داماد ایشان سید غلامرضا واعظى است.(31)
آیت الله مدرسى زاده از زبان بزرگان
آیت الله میرزا هاشم آملى در مورد موقعیت علمى ایشان در تدریس خارج فقه و اصول، گفته است: «آقاى مدرسى، محقق عراقى (آقا ضیاء) دوم است».
آیت الله سید جعفر مرعشى نقل کرده است: «خدمت مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى بودم که جماعتى از یزد خدمت ایشان آمدند و عرض کردند که ما از یزد آمده ایم تا از وجود شما استفاده کنیم. آیت الله اصفهانى فرمودند که آقاى سید یحیى مدرسى یزدى هستند دیگر احتیاج به آمدن منزل ما نبود. این سخن دلالت بر عظمت و شأن علمى و اخلاقى آیت الله مدرسى زاده مى کند».
آیت الله شیخ محمدرضا مظفر مى فرمودند: «مرجع، آیت الله سید یحیى مدرسى یزدى است که همه جهات علم و تقوا و زهد و بزرگى در او جمع است».
آیت الله شیخ حسین وحید خراسانى دامت برکاته، که حدود چهل سال قبل در تهران براى یزدى ها منبر مى رفتند، مى فرمودند: «آقاى مدرسى یزدى داراى فضل و علم و شایسته مرجعیت است».
عارف عامل، مرحوم آیت الله سید عبدالکریم کشمیرى، مى فرمودند: «آیت الله مدرسى یزدى آن چه در سینه داشت از علم و فضل و معرفت و عرفان بیش از آن بود که بر زبانش جارى بود».(32)
ویژگى ها
سید یحیى در زندگى سراسر درس خود، ویژگى هایى داشت که هر یکى از این ویژگى ها مى تواند الگوى ما در عرصه هاى مختلف زندگى باشد:
- استفاده از تعطیلات: آیت الله مدرسى، علاوه بر ایام درسى حوزه، در ایام تعطیلى هم دست از تلاش برنمى داشت. لذا در این ایام به طلاب و فضلا علم هیئت و قواعد فقهیه را مى آموخت.
- همراهى با نهضت امام امت: وقتى که امام خمینى در ایران، قیام 15 خرداد 1342 ش را پایهریزى کرد، یکى از کسانى که در نجف اشرف ایشان را تأیید و همراهى مى کرد، آیت الله مدرسى بود. وى با تلگراف ها و پیام هایش همراهى خود را با امام در این قیام اعلام مى نمود و در جلسه هایى که در نجف برپا مى شد، شرکت مى کرد. انس وى با امام خمینى به حدى بود که وقتى امام به نجف مى رفتند، به منزل وى رفته، از زحمات او قدردانى مى کردند.
- اقامه نماز جماعت: مجلس درس ایشان در مسجدى به نام مسجد ملا کتاب، نزدیک حرم مطهر حضرت امام على علیه السلام بود و طلاب و فضلا بعد از درس، نماز جماعت ظهر و شب را به امامت آیت الله مدرسى در صحن مطهر حضرت على علیه السلام مقابل درب طوسى، که مقابل مقبره آیت الله سید محمدکاظم یزدى بود، اقامه مى کردند.
- نبوغ علمى: مراتب علمى ایشان به حدى بود که هنگام سفر به نجف، به درجه اجتهاد نایل شده بود؛ چنان که نقل شده است وقتى که آیت الله حائرى از عزم ایشان براى خروج از قم به نجف خبردار شد به ایشان فرمودند: باید در این سفر نماز را تمام بخوانى (کنایه از این که باید در قم بمانى و احتیاجى به سفر ندارى؛ چرا که به مرتبه بالاى علم و اجتهاد رسیده اى).
- عفو و گذشت: اگر شخصى به ایشان بى احترامى و جسارتى مى کرد یا حرف ناروایى مى زد، ایشان با خنده و خوشرویى حرف او را نشنیده مى گرفت و از او مى گذشت.
- حفظ آبروى اشخاص: وى در حفظ آبروى مردم و طلاب کوشش مى کرد و اگر مى خواست پول و یا چیز دیگرى به شخصى بدهد طورى مى داد که هیچ کس متوجه نشود.
- زهد و تقوا: مدرسى زاده، عالمى زاهد و باتقوا بود. همه زندگى وى نشان مى داد، اصلاً دلبسته دنیا و مادیات نیست. در حالات ایشان آمده: بعضى ها به او مى گفتند: همه هدایایى که به شما مى دهند و اموال شخصى خود را، به طلاب ندهید؛ بلکه مقدارى از آن را براى بچه هاى خود باقى بگذارید. ایشان در جواب مى فرمود: بچه هاى من از دو حال خارج نیستند: یا آدم هاى خوب و باتقوا هستند و یا آدم هاى ناشایست و بدکردار. اگر فرزندان خوبى باشند، همان طورى که خدا به من این مقام و این مال را داده، به آن ها هم مى دهد و مورد لطف و مرحمت خود قرار مى دهد؛ ولى اگر فرزندان ناصالحى باشند و من مالى باقى بگذارم، اعانت بر گناه کرده ام و من هیچ وقت این کار را نمى کنم. ایشان در مصرف وجوه شرعى، تربیت و پرورش طلبه و مجتهدسازى را اولویت مى دادند و خودشان مدرسه یا مسجد یا حسینیه اى احداث ننموده اند اگر چه اجازه هایى از ایشان گرفته مى شد که در بعضى از شهرها مساجد یا مدارسى بنا یا ترمیم شود.(33)
- علاقه به اهل بیت علیهم السلام: ایشان علاقه خاصى به اهل بیت عصمت و طهارت داشت. در ایام ولادت و شهادت ائمه علیهم السلام در منزل خود مراسمى برپا مى کرد و مداحان، به مداحى و مرثیه سرایى اهل بیت مى پرداختند.
- توصیه به خودسازى: ایشان گاهى توصیه هایى سازنده مى کرد؛ از جمله مى فرمود: «راهى بین خود و خداى خود بازگذارید و تمام راه ها را نبندید».
- مردم دارى: با تمام مردم و اقوام، خصوصاً با فقرا و طبقه پایین، خوش برخورد بود؛ از باب نمونه: شخصى مجلسى ترتیب داد و ایشان را براى ناهار دعوت کرد. وقتى ایشان وارد مجلس شد، سفره پهن بود و جماعتى از مردم مشغول غذاخوردن بودند، ایشان بلافاصله پس از ورود، پهلوى همان ها نشست و سرِ همان سفره مشغول غذاخوردن شد و با برخورد نیک خود، آن ها را مجذوب خود کرد.
همسر و فرزندان
مدرسىزاده در نجف اشرف با بى بى فاطمه - دختر حجت الاسلام والمسلمین حاج میرزا سید محمد (1304-1385 ق)، فرزند آیت الله آقا میرزا محمدعلى مدرسى لب خندقى، که از مجاورین نجف - ازدواج نمود. حاصل این ازدواج دو پسر و پنج دختر به قرار ذیل است:
- آیت الله حاج سید محمدعلى مدرسى زاده یزدى که از علما و مدرسین حوزه نجف و قم بوده و داراى تألیفاتى در فقه مى باشد.
- آیت الله حاج سید عباس مدرسىزاده یزدى که از علما و مدرسین نجف و قم مى باشد و تألیفاتى در اصول و فقه دارد.
- بى بى ربابه مدرسى زاده، همسر مرحوم آیت الله حاج سید محمدباقر مدرسى ثانوى، از علماى یزد است.
- بى بى صدیقه مدرسى زاده، همسر مرحوم آیت الله سید غلامرضا واعظى قائنى است. آیت الله واعظى از علما و مدرسین حوزه علمیه نجف و قم بود.
- بى بى بتول مدرسى زاده، همسر حجت الاسلام والمسلمین حاج سید محمدعلى ربانى است. وى از علما و مدرسین نجف بود و اکنون مقیم مشهد و مشغول تبلیغ است.
- بى بى بلقیس مدرسى زاده، همسر حجت الاسلام والمسلمین حاج سید فضل الله عمادى قمى است. وى هم از مدرسین حوزه نجف بود.
- بى بى بهجت مدرسى زاده، همسر حجت الاسلام والمسلمین حاج سید محمدجواد رکنى است. ایشان از علماى نجف و قم بشمار مى آید که فعلاً در بندر لنگه، در سنگر امامت جمعه بر هدایت امت اشتغال دارد.
رحلت و مکان دفن
آقا سید یحیى، پس از عمرى تلاش، سرانجام در شب دوشنبه شانزدهم صفر 1383 ق - هنگامى که براى معالجه به ایران بازمى گشت - در شهر کِرِنْد، بر اثر ناراحتى شدید قلبى به دیدار معبود شتافت. پیکرش را پس از انتقال به شهر مقدس قم، با تجلیل فراوان، در قبرستان شیخان به خاک سپردند.(34)
پى نوشت
(1). «نسل نور»، ص 535، سید محمدکاظم مدرسى، نشر نیکوروش، 1379، چاپ اول؛ «گنجینه دانشمندان»، ج 7، ص 287، شریف رازى، تابستان 1354 و مصاحبه با فرزند گرامى اش آیت الله حاج سید محمدعلى مدرسى زاده. تذکر: بنا به گفته فرزند گرامى اش، آیت الله سید عباس مدرسى زاده، تاریخ تولد پدرشان، که سال 1320 یا 1321 ذکر شده، بنا به قراین است.
(2). «نسل نور»، ص 535.
(3). همان، ص 535 و 536.
(4). «آینه دانشوران»، سید علیرضا ریحان یزدى، ص 225.
(5). «نسل نور»، ص 379 و «نجوم سرد»، ص 26 (خطى).
(6). «نسل نور»، ص 535.
(7). همان، ص 521.
(8). «باغ گندم» نام محله اى است در یزد، (آینه دانشوران، ص 224).
(9). «نسل نور»، ص 535.
(10). «آینه دانشوران»، ص 224.
(11). «نسل نور»، ص 44.
(12) و (13). همان، ص 535.
(14). «ریحانة الادب»، ج 1، ص 67.
(15). «نسل نور»، ص 535.
(16). مجله «نور علم»، نشریه جامعه مدرسین قم، دوره دوم، ش 7، ص 91.
(17). «نسل نور»، ص 535.
(18). مجله «نور علم»، ش 7، ص 88 و 89.
(19). «نسل نور»، ص 535.
(20). «نسل نور»، ص 535.
(21). «گنجینه دانشمندان»، ج 7، ص 402.
(22). «نسل نور»، ص 536.
(23). «ریحانة الادب»، ج 1، ص 55.
(24). «نسل نور»، ص 536.
(25). «داستان هایى از زندگى علماء»، ص 105، محمدتقى صرفى، نشر برگزیده، چاپ اول، 1372.
(26). «نسل نور»، ص 536.
(27). «ریحانة الادب»، ج 6، ص 127.
(28). مصاحبه با فرزندش آیت الله سید عباس مدرسى زاده.
(29). «نسل نور»، ص 536.
(30). همان و مصاحبه با فرزندانش سید محمدعلى و سید عباس.
(31). «نسل نور»، ص 537 و مصاحبه با فرزندش سید عباس مدرسى زاده.
(32). گفتگو با فرزند ایشان، سید عباس مدرسى زاده.
(33) و (34). نسل نور، ص 537 و مصاحبه با فرزندش سید عباس.
منابع
مهدى صحرایى اردکانى، ستارگان حرم، جلد 11