تاراج وسایل امام حسین علیه السلام: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | لباسى را | + | سپاه [[عمر بن سعد|عمر سعد]] در [[کربلا]] لباسى را که به تن [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام بود به تاراج بردند. بحر بن کعب، شلوار ایشان را برداشت و [[قیس بن اشعث|قیس بن اشعث]] قطیفه ایشان را بُرد که از جنس خز بود و از آن پس «قیسِ قطیفه» نامیده شد. مردى از قبیله بنى اَوْد به نام اَسوَد کفشهاى ایشان را به تاراج برد.<ref>تاریخ الطبرى: ج۵، ص۴۵۳، الکامل فى التاریخ: ج۲، ص۵۷۲.</ref> |
− | مردى از | + | مردى از قبیله کنده از تیره بنى بَدّاء به نام مالک بن نُسَیر به نزد حسین علیه السلام آمد و با شمشیر بر سر ایشان زد تا آنجا که کلاهِ زیر کلاهْخودِ ایشان را شکافت. شمشیر به سر ایشان رسید و آن را خون انداخت و کلاه پر از خون شد. حسین علیه السلام به او فرمود: «دیگر با آن [دست] نخورى و ننوشى و خداوند تو را با ستمکاران محشور کند!» |
− | + | حسین علیه السلام آن کلاه را انداخت و کلاه دیگرى خواست و آن را بر سر نهاد و عمامه پیچید؛ اما ناتوان و بىحال شده بود. مرد کنْدى آمد و کلاه نخست را که از خز بود، برداشت و پس از ماجراى کربلا آن را به زنش امّ عبداللَّه دختر حُر و خواهر حسین بن حُرّ بَدّى نشان داد و به او سپرد تا آن را از خون بشوید. زنش به او گفت : آیا لباس فرزند دختر [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]] صلى اللَّه علیه و آله را به درون خانه ام مى آورى؟! آن را از من دور کن. دوستانش مى گویند که او هماره در بدبختى و نکبت بسر برد تا مرد.<ref>تاریخ الطبرى: ج۵، ص۴۴۸، أنساب الأشراف: ج۳، ص۴۰۸.</ref> | |
− | و اسحاق بن | + | و اسحاق بن حُوَیه، پیراهن امام علیه السلام را برد و پیسى گرفت. روایت شده که در پیراهن ایشان، بیش از صد و ده جاى اصابت تیر و نیزه و شمشیر یافتند و به فرموده [[امام صادق]] علیه السلام سى و سه جاى نیزه و سى و چهار جاى ضربه شمشیر یافتند. [[عمر بن سعد]]، زره امام علیه السلام را که اندازه بدن ایشان بود و بَجدَل بن سُلَیم کلبى انگشتر ایشان را بردند. بجدل [براى این کار] انگشت امام علیه السلام را قطع کرد. [بعدها] مختار او را دستگیر کرد و دست و پاهایش را برید و او را وانهاد تا در خونش بغلتد و هلاک شود. |
− | قَلانِس نَهشَلى هم | + | در روایت [[محمد بن سعد|ابن سعد]] نیز آمده است که قَلانِس نَهشَلى هم شمشیر امام علیه السلام را برداشت و گفته شده که شمشیر را جُمَیع بن حلق اَوْدى برد.<ref>مثیر الأحزان: ص۷۶. نیز، ر.ک: شرح الأخبار: ج۳، ص۱۶۴، ح۱۰۹۲ و ص۱۶۵، ح۱۰۹۴.</ref> و شمشیر ایشان بعدها بدست خانواده حبیب بن بُدَیل افتاد. این شمشیرِ به تاراج رفته غیر از شمشیر [[ذوالفقار]] است که با دیگر چیزهاى مشابهش، جزو گنجینه [[نبوت]] و [[امامت]] مصون و محفوظ، نگاهدارى مىشود. راویان نیز در تصدیق همین نقل مطالبى مشابه آن گزارش کرده اند.<ref>الملهوف: ص۱۷۷، بحارالأنوار: ج۴۵، ص۵۷.</ref> |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * | + | |
+ | *[[دانشنامه امام حسین علیه السلام (کتاب)|دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ]]، محمد محمدی ری شهری و همکاران، ترجمه عبدالهادی مسعودی، ج۸، ص۳۰۳، دسترس در [http://www.hadith.net/n668-e27271-p312.htmlسایت حدیث نت]. | ||
{{واقعه عاشورا}} | {{واقعه عاشورا}} | ||
[[رده:امام حسین علیه السلام]] | [[رده:امام حسین علیه السلام]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۴
سپاه عمر سعد در کربلا لباسى را که به تن امام حسین علیه السلام بود به تاراج بردند. بحر بن کعب، شلوار ایشان را برداشت و قیس بن اشعث قطیفه ایشان را بُرد که از جنس خز بود و از آن پس «قیسِ قطیفه» نامیده شد. مردى از قبیله بنى اَوْد به نام اَسوَد کفشهاى ایشان را به تاراج برد.[۱]
مردى از قبیله کنده از تیره بنى بَدّاء به نام مالک بن نُسَیر به نزد حسین علیه السلام آمد و با شمشیر بر سر ایشان زد تا آنجا که کلاهِ زیر کلاهْخودِ ایشان را شکافت. شمشیر به سر ایشان رسید و آن را خون انداخت و کلاه پر از خون شد. حسین علیه السلام به او فرمود: «دیگر با آن [دست] نخورى و ننوشى و خداوند تو را با ستمکاران محشور کند!»
حسین علیه السلام آن کلاه را انداخت و کلاه دیگرى خواست و آن را بر سر نهاد و عمامه پیچید؛ اما ناتوان و بىحال شده بود. مرد کنْدى آمد و کلاه نخست را که از خز بود، برداشت و پس از ماجراى کربلا آن را به زنش امّ عبداللَّه دختر حُر و خواهر حسین بن حُرّ بَدّى نشان داد و به او سپرد تا آن را از خون بشوید. زنش به او گفت : آیا لباس فرزند دختر پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله را به درون خانه ام مى آورى؟! آن را از من دور کن. دوستانش مى گویند که او هماره در بدبختى و نکبت بسر برد تا مرد.[۲]
و اسحاق بن حُوَیه، پیراهن امام علیه السلام را برد و پیسى گرفت. روایت شده که در پیراهن ایشان، بیش از صد و ده جاى اصابت تیر و نیزه و شمشیر یافتند و به فرموده امام صادق علیه السلام سى و سه جاى نیزه و سى و چهار جاى ضربه شمشیر یافتند. عمر بن سعد، زره امام علیه السلام را که اندازه بدن ایشان بود و بَجدَل بن سُلَیم کلبى انگشتر ایشان را بردند. بجدل [براى این کار] انگشت امام علیه السلام را قطع کرد. [بعدها] مختار او را دستگیر کرد و دست و پاهایش را برید و او را وانهاد تا در خونش بغلتد و هلاک شود.
در روایت ابن سعد نیز آمده است که قَلانِس نَهشَلى هم شمشیر امام علیه السلام را برداشت و گفته شده که شمشیر را جُمَیع بن حلق اَوْدى برد.[۳] و شمشیر ایشان بعدها بدست خانواده حبیب بن بُدَیل افتاد. این شمشیرِ به تاراج رفته غیر از شمشیر ذوالفقار است که با دیگر چیزهاى مشابهش، جزو گنجینه نبوت و امامت مصون و محفوظ، نگاهدارى مىشود. راویان نیز در تصدیق همین نقل مطالبى مشابه آن گزارش کرده اند.[۴]
پانویس
منابع
- دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، محمد محمدی ری شهری و همکاران، ترجمه عبدالهادی مسعودی، ج۸، ص۳۰۳، دسترس در حدیث نت.
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |