طرماح بن عدی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{مدخل دائرة المعارف|کتاب [[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]}} | {{مدخل دائرة المعارف|کتاب [[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]}} | ||
− | يكى از كسانى كه در طول راه [[كربلا]] به [[سیدالشهدا]] علیه السلام پيوست و همراه او شد. [[امام حسين]] علیه السلام كسى را مىخواست كه به راه آشنا باشد، تا از بيراهه به سوى [[كوفه]] رود. | + | '''طرماح بن عدى''' يكى از كسانى بود كه در طول راه [[كربلا]] به [[سیدالشهدا]] علیه السلام پيوست و همراه او شد. [[امام حسين]] علیه السلام كسى را مىخواست كه به راه آشنا باشد، تا از بيراهه به سوى [[كوفه]] رود. |
− | طرماح | + | طرماح اعلام كرد كه من راه را مىشناسم و جلو افتاد و به سوى كربلا روان شدند. وقتى جلو افتاد، اشعارى را هم مىخواند كه با اين مطلع، آغاز مىشود: |
− | {{بیت|يا ناقتى | + | {{بیت|يا ناقتى لا تذعرى من زجر|وامضى بنا قبل طلوع الفجر<ref>اعيان الشيعه، ج7، ص396.</ref>}} |
− | و مضمون اشعار، در ستايش از دودمان [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و | + | و مضمون اشعار، در ستايش از دودمان [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و سیدالشهدا است. در ميانه راه، اجازه طلبيد كه به قبيله خود سر زده و به خانواده رسيدگى كند و برگردد. رفت و پس از چند روز وقتى دوباره برگشت به «[[عذیب الهجانات|عذيب الهجانات]]» كه رسيد، خبر [[شهادت در راه خدا|شهادت]] امام را شنيد. اندوهگين شد و گريست، از اين كه توفيق شهادت در ركاب امام، نصيب او نشد.<ref>حياة الامام الحسين علیه السلام، ج ۳، ص ۸۳.</ref> |
− | ولى... آن كه امام را رها كند و سراغ زن و قبيله خويش رود، اين محروميت سزاى اوست، هر چند پسر عدى بن حاتم باشد! | + | ولى... آن كه امام را رها كند و سراغ زن و قبيله خويش رود، اين محروميت سزاى اوست، هر چند پسر [[عدى بن حاتم طائى|عدى بن حاتم]] باشد! |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | جواد محدثی، فرهنگ | + | |
+ | * جواد محدثی، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، نشر معروف. | ||
[[رده:واقعه عاشورا]] | [[رده:واقعه عاشورا]] | ||
{{الگو:واقعه عاشورا}} | {{الگو:واقعه عاشورا}} |
نسخهٔ کنونی تا ۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۰
طرماح بن عدى يكى از كسانى بود كه در طول راه كربلا به سیدالشهدا علیه السلام پيوست و همراه او شد. امام حسين علیه السلام كسى را مىخواست كه به راه آشنا باشد، تا از بيراهه به سوى كوفه رود.
طرماح اعلام كرد كه من راه را مىشناسم و جلو افتاد و به سوى كربلا روان شدند. وقتى جلو افتاد، اشعارى را هم مىخواند كه با اين مطلع، آغاز مىشود:
يا ناقتى لا تذعرى من زجر وامضى بنا قبل طلوع الفجر[۱]
و مضمون اشعار، در ستايش از دودمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سیدالشهدا است. در ميانه راه، اجازه طلبيد كه به قبيله خود سر زده و به خانواده رسيدگى كند و برگردد. رفت و پس از چند روز وقتى دوباره برگشت به «عذيب الهجانات» كه رسيد، خبر شهادت امام را شنيد. اندوهگين شد و گريست، از اين كه توفيق شهادت در ركاب امام، نصيب او نشد.[۲]
ولى... آن كه امام را رها كند و سراغ زن و قبيله خويش رود، اين محروميت سزاى اوست، هر چند پسر عدى بن حاتم باشد!
پانویس
منابع
- جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |