علی بن محمد اشعری قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
ابوقَتاده علی بن محمد اشعری قمی، ‌‌یکی از محدثان بزرگوار شیعی، است .
+
'''«ابوقَتاده علی بن محمد اشعری قمی»'''، ‌‌از محدثان بزرگوار [[شیعه]] در قرن دوم هجری و از اصحاب و راویان [[امام صادق]] و [[امام کاظم]] علیهماالسلام است.
  
==زندگی نامه ابوقتاده قمی==
+
==معرفی اجمالی==
ابوقَتاده علی بن محمد اشعری قمی، در نیمه اول سده دوم هجری در خاندان پرآوازه اشعری، در شهر [[قم]]، دیده به جهان گشود.  
+
ابوقَتاده علی بن محمد اشعری قمی، در نیمه اول سده دوم هجری در خاندان پرآوازه اشعری، در شهر [[قم]]، دیده به جهان گشود. از تاریخ وفات و مدفن ابوقتاده نیز اطلاعی در دست نیست.  
  
 
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]]، در منزلت این محدث چنین می‌‌نگارد: علی بن محمد بن حفص بن عبید بن حمید مولی سائب بن مالک اشعری ابوقتاده قمی، عمرش به درازا کشید و او چهره‌ای موجه است.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۹۴.</ref>
 
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]]، در منزلت این محدث چنین می‌‌نگارد: علی بن محمد بن حفص بن عبید بن حمید مولی سائب بن مالک اشعری ابوقتاده قمی، عمرش به درازا کشید و او چهره‌ای موجه است.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۹۴.</ref>
  
==صحابی امام علیه‌السلام==
+
نجاشی همچنین در دو مورد، هم در شرح حال این راوی برجسته و هم در ترجمه فرزند او به صراحت نگاشته است: ابوقتاده قمی ‌‌روی عن [[امام صادق علیه السلام|ابی عبدالله جعفر بن محمد]] علیه‌السلام و عن [[امام موسی کاظم علیه السلام|ابی الحسن موسی]] علیه‌السلام؛ این محدث از یاران دو تن از امامان بزرگوار شیعه است و از آنان روایت می‌‌کند.<ref> همان.</ref>
  
نجاشی در دو مورد، هم در شرح حال این راوی برجسته و هم در ترجمه فرزند او به صراحت نگاشته است: ابوقتاده قمی ‌‌روی عن ابی عبدالله جعفر بن محمد علیه‌السلام و عن ابی الحسن موسی علیه‌السلام؛ این محدث از یاران دو تن از امامان بزرگوار شیعه است و از آنان روایت می‌‌کند.<ref> همان.</ref>
+
از سخن نجاشی آشکار است که ابوقتاده بدون واسطه از محضر مقدس معصوم علیه‌السلام کسب فیض نموده؛ اما روایاتی که از این محدث در کتاب‌های روایتی موجود است، همه باواسطه از امام علیه‌السلام نقل شده است.
  
[[شیخ طوسی]] در کتاب رجال خود، نامی ‌‌از این مرد بزرگوار نیاورده بدین سبب، محقق بزرگوار شیخ محمدتقی شوشتری، صاحب کتاب ارزشمند قاموس الرجال به شیخ طوسی انتقاد کرده که چرا نام ابوقتاده را در شمار یاران امامان ذکر نکرده است.<ref> قاموس الرجال.</ref>
+
==استادان==
 
 
به هر حال از سخن نجاشی آشکار است که ابوقتاده بدون واسطه از محضر مقدس معصوم علیه‌السلام کسب فیض نموده؛ اما روایاتی که از این محدث در کتاب‌های روایتی موجود است، همه باواسطه از امام علیه‌السلام نقل شده است.
 
 
 
==استادان ==
 
  
 
ابوقتاده قمی برای فراگیری آموزه‌های دینی، در گام نخست به محضر [[امامان معصوم]] علیهم‌السلام، شتافت و در گام بعدی نزد شاگردان مکتب ایشان حاضر شد و از آنان کسب فیض نمود، از جمله:
 
ابوقتاده قمی برای فراگیری آموزه‌های دینی، در گام نخست به محضر [[امامان معصوم]] علیهم‌السلام، شتافت و در گام بعدی نزد شاگردان مکتب ایشان حاضر شد و از آنان کسب فیض نمود، از جمله:
  
*[[محمد بن خالد برقی|محمد بن خالد برقی قمی]]: محمد پدر بزرگوار احمد بن محمدبن خالد برقی صاحب کتاب محاسن است.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۹۴.</ref>
+
*[[محمد بن خالد برقی|محمد بن خالد برقی قمی]]؛ محمد برقی پدر بزرگوار [[احمد بن محمد بن خالد برقی]] صاحب کتاب [[المحاسن (کتاب)|المحاسن]] است.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۹۴.</ref>
  
*[[علی بن جعفر علیه السلام|علی بن جعفر]]، فرزند [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه‌السلام و مردی بزرگوار و جلیل القدر و یکی از برجسته‌ترین و متعبدترین راویان شیعی است.  
+
*[[علی بن جعفر علیه السلام|علی بن جعفر]]؛ فرزند [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه‌السلام و مردی بزرگوار و جلیل القدر و یکی از برجسته‌ترین و متعبدترین راویان شیعی است.
  
*سهل بن یسع قمی: او یکی از راویان موجه و بافضیلت است که از محضر پاک [[امام کاظم]] و [[امام رضا]] علیهماالسلام بهره‌مند و از یاران آن دو بزرگوار به شمار می‌‌رود.<ref> همان.</ref>
+
*سهل بن یسع قمی؛ او یکی از راویان موجه و بافضیلت است که از محضر پاک [[امام کاظم]] و [[امام رضا]] علیهماالسلام بهره‌مند و از یاران آن دو بزرگوار به شمار می‌‌رود.<ref> همان.</ref>
  
 
*احمد بن هلال.
 
*احمد بن هلال.
  
==شاگردان ==
+
==شاگردان==
  
ابوقتاده قمی‌‌ بعد از بهره‌مندی از محضر امامان علیهم‌السلام به سفارش آنان - که فرموده بودند اخبار ما را میان مردم منتشر کنید - جامه عمل پوشاند. بدین گونه که گروهی از دانش طلبان، به گرد او جمع شدند و از محضرش بهره بردند. نام جمعی از شاگردان ابوقتاده عبارت است از:
+
ابوقتاده قمی‌‌ بعد از بهره‌مندی از محضر [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم‌السلام به سفارش آنان - که فرموده بودند اخبار ما را میان مردم منتشر کنید - جامه عمل پوشاند. بدین گونه که گروهی از دانش طلبان، به گرد او جمع شدند و از محضرش بهره بردند. نام جمعی از شاگردان ابوقتاده عبارت است از:
  
 
*[[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی قمی]]: وی سرآمد محدثان [[قم]] و از موجه‌ترین و پرنفوذترین دانشمندان این شهر بود.
 
*[[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی قمی]]: وی سرآمد محدثان [[قم]] و از موجه‌ترین و پرنفوذترین دانشمندان این شهر بود.
  
*عبدالله بن مالک نخعی: گویی این شخصیت از یاران امام جعفرصادق علیه‌السلام بوده است.
+
*عبدالله بن مالک نخعی: گویی این شخصیت از یاران [[امام صادق علیه السلام|امام جعفرصادق]] علیه‌السلام بوده است.
 
 
*[[ابراهیم بن هاشم قمی|ابراهیم بن هاشم قمی]]: ابراهیم پدر بزرگوار [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم قمی]] ‌‌است که برای اولین بار، [[حدیث]] دانشمندان کوفی را در حوزه قم، گسترش داد.<ref> تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۳؛ تهذیب الاخبار، ج ۱، ص ۴۵۷.</ref>
 
 
 
==فرزندان==
 
 
 
ابوقتاده، یکی از ده‌ها، محدث بزرگی است که در افق خاندان اشعری طلوع کرد. این محدث دارای دو فرزند است که از گروه راویان شیعی به شمار می‌‌روند و آن دو عبارتند از:
 
 
 
*۱- حسن بن ابی قتاده قمی؛
 
 
 
*۲- احمد بن ابی قتاده؛
 
 
 
نجاشی در ترجمه حسن بن ابی قتاده می‌‌نویسد: حسن بن ابی قتاده، قمی ‌‌است که جدش حمید، در [[قیام مختار]] از همراهان او بود و با مختار کشته شد. کنیه‌اش ابومحمد است. او شاعر و ادیب بود و اشعار معدی کرب را جمع کرده بود.<ref> عمرو بن معدی کرب، یکی از شاعران برجسته و مردان شجاع بود که هم، زمان جاهلیت و هم زمان [[اسلام]] را درک کرد او اهل یمن است و در سال ۹ قمری به [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله ایمان آورد؛ ولی دوباره به کفر بازگشت ولی ارتداد او طولی نکشید و دوباره مسلمان شد وی در چند جنگ، در سپاه اسلام شرکت کرد به ویژه در جنگ مسلمانان با سپاهیان شاه ایران وی در نهاوند یا در شهر ری از دنیا رفت. (الاغانی، ج ۱۵، ص ۲۰۰)</ref><ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۵۹۷.</ref>
 
 
 
نجاشی درباره احمد، فرزند دیگر ابی قتاده می‌‌گوید: او از راویان است و نسل ابوقتاده، از احمد استمرار یافت.<ref> همان.</ref>
 
 
 
احمد بن ابی قتاده، صاحب فرزندی به نام محمد بود که از چهره‌های موجه [[حدیث]] شیعی است.
 
 
 
نجاشی در منزلت والایش چنین می‌‌گوید: محمد بن احمد بن ابی قتاده، کنیه‌اش ابوجعفر، یکی از چهره‌های موجه و محدثی راستگو و برجسته و مشهور است.<ref> رجال نجاشی، ص ۲۷.</ref> او پدیدآورنده کتاب حدیثی پیرامون وظیفه مؤمنان در هنگام از دنیا رفتن امام معصوم علیه‌السلام است.<ref> اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۲، ح ۵ ص ۳۰۷، ۳۷۶ و ۳۷۸.</ref>
 
 
 
==اهمیت پیشوایی و رهبری==
 
 
 
محمد بن احمد بن ابی قتاده، پیرامون وظیفه مؤمنان در زمان رحلت پیشوای معصوم، کتابی تألیف نموده و این اشاره‌ای است به جایگاه رفیع ولایت و ولایت‌پذیری، در نظام اعتقادی شیعی.
 
 
 
از منظر باورهای دینی که بنیاد آن، روایات اهل بیت علیهم‌السلام است، شیعه در زندگی خود همواره باید پیرو پیشوای معصوم علیه‌السلام باشد. اگر مسلمانی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مردن جاهلیت از دنیا رفته و همین باور ژرف بود که یاران امامان علیه‌السلام را وادار می‌‌نمود تا از آن‌ها درباره امام بعد پرسش کنند؛ زیرا نباید حتی یک لحظه، بدون پیشوا باشند.
 
 
 
به عنوان نمونه، فیض بن مختار به [[امام صادق]] علیه‌السلام می‌‌گوید: ای امام! دست مرا بگیر و از آتش جهنم نجاتم ده؛ امام و پیشوای بعد از شما کیست. در این موقعیت بود که حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام که هنوز در سنین نوجوانی بود، وارد شد. حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمود: او رهبر و امام شماست.
 
 
 
در روایت دیگری آمده است: یعقوب بن شعیب از امام صادق علیه‌السلام می‌‌پرسد: اگر امام، از دنیا برود وظیفه مؤمنان چیست. حضرت می‌‌فرماید: خداوند وظیفه آنان را در یک آیه [[قرآن]] روشن ساخته است. باید از میان هر گروه از مردم، جمعی از آنان به پاخیزند و حرکت کنند و خود را به مرکز [[اسلام]] برسانند و در مسئله امام و رهبری بررسی و تحقیق کنند و مردمی‌‌ که باقی مانده اند، معذورند تا هنگامی‌‌ که آن‌ها برگردند و امام را معرفی کنند.
 
 
 
==اثر==
 
 
 
گرچه در حوزه نقل روایت، جایگاه این راوی بسی والا و ارزشمند است؛ در حوزه تألیف، اثر چندانی برای وی ذکر نشده است. تنها مطلبی که در مورد آثار این محدث بزرگ آمده این است که: او صاحب یک کتاب حدیث است.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۹۴.</ref>
 
  
==گرایش روایتی==
+
*[[ابراهیم بن هاشم قمی|ابراهیم بن هاشم قمی]]: او پدر بزرگوار [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم قمی]] ‌‌است که برای اولین بار، [[حدیث]] دانشمندان کوفی را در حوزه قم، گسترش داد.<ref> تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۳؛ تهذیب الاخبار، ج ۱، ص ۴۵۷.</ref>
  
در حوزه نقل [[حدیث]]، گرایش محدثان با یکدیگر فرق دارد. بعضی از آنان بیشتر گرایش فقهی دارند؛ یعنی اخبار مربوط به وظیفه و تکلیف مردم را از منظر باید و نبایدها همانند مسائل [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، [[زکات]] و... نقل می‌‌کنند. گرایش این محدث بزرگ شیعی، چنانچه از روایات او بدست می‌‌آید بیشتر فقهی است. از تاریخ وفات، مکان و دفن ابوقتاده نیز اطلاعی در دست نیست.
+
==آثار و روایات==
  
==روایات==
+
گرچه در حوزه نقل روایت، جایگاه این راوی بسی والا و ارزشمند است؛ در حوزه تألیف، اثر چندانی برای وی ذکر نشده است. تنها مطلبی که در مورد آثار این محدث بزرگ آمده این است که: او صاحب یک کتاب [[حدیث]] است.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۹۴.</ref> گرایش روایی این [[محدث]] بزرگ شیعی، چنانچه از روایات او بدست می‌‌آید، بیشتر [[فقه|فقهی]] است.
  
 
در پایان این نوشتار به چند روایت که از این محدث بزرگوار و به عنوان میراث فرهنگی گرانبها، در کتاب‌های روایی به یادگار مانده اشاره می‌‌شود.
 
در پایان این نوشتار به چند روایت که از این محدث بزرگوار و به عنوان میراث فرهنگی گرانبها، در کتاب‌های روایی به یادگار مانده اشاره می‌‌شود.
  
===غسل میت در فضای باز===
+
غسل میت در فضای باز:
  
ابوقتاده از علی بن جعفر از برادرش امام موسی کاظم علیه‌السلام روایت می‌‌کند که از آن بزرگوار پرسیدم: آیا می‌‌شود میت را در زیر آسمان و فضای باز [[غسل]] داد یا نه؟ امام در پاسخ فرمود: اشکالی ندارد؛ ولی اگر در جایی باشد که بدن میت مستور بماند نزد من بهتر است.(××)<ref> تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۵۷، ح ۱۳۹۷؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۷۲۰، چ منشورات اسلامیه.</ref>
+
ابوقتاده از [[علی بن جعفر علیه السلام|علی بن جعفر]] از برادرش [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسی کاظم]] علیه‌السلام روایت می‌‌کند که از آن بزرگوار پرسیدم: آیا می‌‌شود میت را در زیر آسمان و فضای باز [[غسل]] داد یا نه؟ امام در پاسخ فرمود: اشکالی ندارد؛ ولی اگر در جایی باشد که بدن میت مستور بماند نزد من بهتر است.<ref> تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۵۷، ح ۱۳۹۷؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۷۲۰، چ منشورات اسلامیه.</ref>
  
===نماز بر میت هنگام غروب===
+
نماز بر میت هنگام غروب:
  
ابوقتاده از علی بن جعفر علیه‌السلام روایت کرده که وی گفت: از برادرم حضرت کاظم علیه‌السلام سؤال کردم: آیا در حال غروب خورشید و هنگامی‌‌ که وقت [[نماز]] مغرب فرامی‌‌رسد، می‌‌توان نماز میت را خواند.
+
ابوقتاده از علی بن جعفر علیه‌السلام روایت کرده که وی گفت: از برادرم حضرت کاظم علیه‌السلام سؤال کردم: آیا در حال غروب خورشید و هنگامی‌‌ که وقت [[نماز مغرب]] فرامی‌‌رسد، می‌‌توان [[نماز میت]] را خواند. امام فرمود: نباید در هنگام فرارسیدن نماز مغرب، نماز میت را خواند هنگامی‌‌ که خورشید غروب کرد، نخست نماز مغرب را بخوان، سپس نماز بر جنازه را.<ref> تهذیب الاحکام، ج ۳، ص ۵۳۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۰۸، باب ۲۱، ح ۳.</ref>
  
امام فرمود: نباید در هنگام فرارسیدن نماز مغرب، نماز میت را خواند هنگامی‌‌ که خورشید غروب کرد، نخست نماز مغرب را بخوان، سپس نماز بر جنازه را.(×××)<ref> تهذیب الاحکام، ج ۳، ص ۵۳۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۰۸، باب ۲۱، ح ۳.</ref>
+
درباره وضو گرفتن:
  
===درباره وضو گرفتن===
+
ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می‌‌کند که گفت: از برادرم حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام پرسیدم: مردی [[وضو]] می‌‌گرفت؛ اما فراموش کرد دست چپش را بشوید، حالا چکار کند؟ حضرت فرمود: دست چپ را بشوید کفایت می‌‌کند، لازم نیست وضو را دوباره انجام دهد.<ref> همان، ج ۱، ص ۱۰۱، ح ۱۰۶؛ مسائل علی بن جعفر، ص ۲۲۶، چ مؤسسه آل البیت قم.</ref>
  
ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می‌‌کند که گفت: از برادرم حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام پرسیدم: مردی [[وضو]] می‌‌گرفت؛ اما فراموش کرد دست چپش را بشوید، حالا چکار کند. حضرت فرمود: دست چپ را بشوید کفایت می‌‌کند، لازم نیست وضو را دوباره انجام دهد.<ref> همان، ج ۱، ص ۱۰۱، ح ۱۰۶؛ مسائل علی بن جعفر، ص ۲۲۶، چ مؤسسه آل البیت قم.</ref>
+
زکات مال:
  
===زکات مال===
+
ابوقتاده از سهل بن یسع قمی، نقل می‌‌کند: هنگامی ‌‌که سهل بن یسع در [[قم]]، دهکده‌ای به نام سهل آباد، احداث کرد، از حضرت موسی بن جعفر علیهم‌السلام پرسید: آیا [[خراج]] و مالیاتی که از درآمد این زمین کشاورزی به حکومت وقت می‌‌پردازم، [[زکات|زکاتش]] بر من واجب است؟ حضرت فرمود: اگر حاکم زمان، خراج و مالیات آن جا را از تو می‌‌گیرد بر تو چیزی نیست و بدهکار زکات نیستی؛ ولی اگر چیزی از تو نمی‌‌گیرد باید یک دهم مالی را که به حد نصاب زکات می‌‌رسد پرداخت کنی.<ref> فروع کافی، ج ۳، ص ۳۵۰، ح ۱۵۲۵۸.</ref>
ابوقتاده از سهل بن یسع قمی، نقل می‌‌کند: هنگامی ‌‌که سهل بن یسع در [[قم]]، دهکده‌ای به نام سهل آباد، احداث کرد. از حضرت موسی بن جعفر علیهم‌السلام پرسید: آیا خراج و مالیاتی که از درآمد، این زمین کشاورزی به حکومت وقت می‌‌پردازم، زکاتش بر من واجب است.
 
  
حضرت فرمود: اگر حاکم زمان، خراج و مالیات آن جا را از تو می‌‌گیرد بر تو چیزی نیست و بدهکار [[زکات]] نیستی؛ ولی اگر چیزی از تو نمی‌‌گیرد باید یک دهم مالی را که به حد نصاب زکات می‌‌رسد پرداخت کنی.<ref> فروع کافی، ج ۳، ص ۳۵۰، ح ۱۵۲۵۸.</ref>
+
قربانی در مِنا:
  
===قربانی در مِنا===
+
ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می‌‌کند که: از برادرم پرسیدم: تا چند روز می‌‌توان گوسفند قربانی را در سرزمین [[منا]] [[ذبح]] کرد؟ امام علیه‌السلام فرمود: اگر در سرزمین منا باشی، تا چهار روز مهلت داری؛ اما در غیر منا تا سه روز.<ref> الاستبصار، ج ۲، ص ۲۶۴.</ref>
  
ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می‌‌کند که: از برادرم پرسیدم: تا چند روز می‌‌توان گوسفند قربانی را در سرزمین منا [[ذبح]] کرد. امام علیه‌السلام فرمود: اگر در سرزمین منا باشی، تا چهار روز مهلت داری؛ اما در غیر منا تا سه روز.<ref> الاستبصار، ج ۲، ص ۲۶۴.</ref>
+
مختار و امام حسین علیه‌السلام:
  
===مختار و امام حسین علیه‌السلام===
+
در کتاب [[تهذیب الاحکام]]، ابوقتاده قمی ‌‌از احمد بن هلال روایت می‌‌کند که روزی [[امام صادق]] علیه‌السلام فرمود: [[روز قیامت]]، اولین کسی که از پل [[صراط]] می‌‌گذرد [[پیامبر اسلام|رسول اکرم]] صلی الله علیه و آله است. بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه‌السلام بعد از امام علی علیه‌السلام، [[امام حسن]] علیه‌السلام و آن‌گاه [[امام حسین]] علیه‌السلام که در حال عبور از پل صراط است، در این حال [[مختار ثقفی]]، امام حسین علیه‌السلام را چنین می‌‌خواند، یا ابا عبدالله! من به طلب و خونخواهی خون تو قیام کردم و انتقام تو را از کشندگانت گرفتم. رسول اکرم صلی الله علیه و آله تا این صدا را می‌‌شنود رو می‌‌کند به امام حسین علیه‌السلام که او را جواب ده، به فریادش برسد. ناگهان حضرت حسین علیه‌السلام همانند پرنده‌های چابک داخل آتش [[جهنم]] می‌‌شود و او را از داخل آتش خارج می‌‌کند، در حالی که بدنش سیاه شده است. آن‌گاه [[امام صادق]] علیه‌السلام می‌‌فرماید: اگر قلب مختار شکافته می‌‌شد، محبت و مهر آن دو ([[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]]) در دلش جای داشت.<ref> تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۹۵، ح ۱۵۲۵۸.</ref>
  
برابر با یکی از نسخه‌های کتاب [[تهذیب الاحکام]]، ابوقتاده قمی ‌‌از احمد بن هلال روایت می‌‌کند که روزی [[امام صادق]] علیه‌السلام فرمود: [[روز قیامت]]، اولین کسی که از پل صراط می‌‌گذرد رسول اکرم صلی الله علیه و آله است. بعد از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله حضرت علی علیه‌السلام بعد از [[امام علی]] علیه‌السلام، [[امام حسن]] علیه‌السلام و آن‌گاه [[امام حسین]] علیه‌السلام که در حال عبور از پل صراط است، در این حال مختار ثقفی، امام حسین علیه‌السلام را چنین می‌‌خواند، یا ابا عبدالله! من به طلب و خونخواهی خون تو قیام کردم و انتقام تو را از کشندگانت گرفتم.
+
موسی بن جعفر در عراق:
  
رسول اکرم صلی الله علیه و آله تا این صدا را می‌‌شنود رو می‌‌کند به امام حسین علیه‌السلام که او را جواب ده، به فریادش برسد. ناگهان حضرت حسین علیه‌السلام همانند پرنده‌های چابک داخل آتش می‌‌شود و او را از داخل آتش جهنم خارج می‌‌کند، در حالی که بدنش سیاه شده است. آن‌گاه [[امام صادق]] علیه‌السلام می‌‌فرماید: اگر قلب مختار شکافته می‌‌شد، محبت و مهر آن دو (ابوبکر و عمر) در دلش جای داشت.<ref> تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۹۵، ح ۱۵۲۵۸.</ref>
+
ابوقتاده از ابوخالد زُبالی - که یکی از یاران حضرت [[موسی بن جعفر]] علیه‌السلام است - این قطعه تاریخی آموزنده و جالب را نقل می‌‌کند، که ابوخالد گفت: مرتبه اولی را که آن حضرت را از [[مدینه]] به [[بغداد]]، نزد خلیفه [[مهدی (خلیفه عباسی)|مهدی عباسی]] می‌‌بردند، هنگامی‌‌ که به سرزمین زباله رسیدند، به محضر حجت خدا، پیشوایم حضرت کاظم علیه‌السلام رفتم.<ref> تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۹۵، ح ۱۵۲۵۸.</ref> من با آن حضرت صحبت می‌‌کردم. امام مرا بسیار غمگین و ناراحت یافت. فرمود: تو را بسیار اندوهگین و غمناک می‌‌بینم. عرض کردم: چرا غمگین و افسرده نباشم، در حالی که شما را به سمت این [[طاغوت]] - مهدی عباسی - می‌‌برند و نمی‌‌دانم با شما چه خواهند کرد. آیا شما را به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] خواهند رساند یا نه! امام فرمود: خیلی نگران نباش! در این سفر برایم مشکلی پیش نخواهد آمد و به من آسیبی نخواهد رسید. حالا می‌‌روم و سپس بر خواهم گشت، در فلان ماه و فلان روز در فلان جا، حاضر باش تا با هم دیدار کنیم.
  
===موسی بن جعفر در عراق===
+
ابوخالد می‌‌گوید، من بعد از این رخداد با دقت فراوان ماه‌ها و روزها را می‌‌شمردم، تا این که روز موعود فرارسید. من به آن جا رفتم و منتظر آمدن امام بودم. امام نیامد؛ تا این که نزدیک بود خورشید غروب کند و تاریکی فرارسد. ناگهان [[شیطان]] در من [[وسوسه]] کرد، دچار ترس شدم که نکند در گفتار امام علیه‌السلام دچار شک و تردید شوم، در این وضع نگران کننده بودم که چشمم به یک سیاهی افتاد که از سوی سرزمین [[عراق]] می‌‌آمد. من از آن کاروان استقبال کردم و به پیشواز آنان شتافتم. دیدم حضرت کاظم علیه‌السلام در جلوی کاروان، سوار بر استر است. او تا مرا دید، فرمود: ای ابوخالد! گفتم: لبیک یابن رسول الله! آن‌گاه فرمود: شک مکن، شیطان دوست دارد که تو دچار شک شوی. من عرض کردم: خدا را سپاس می‌‌گویم که خداوند تو را از شر طاغوت نجات داد. امام فرمود: این را بدان! من یک بار دیگر به سوی آنان - [[هارون الرشید]] - بر خواهم گشت و دیگر نجات نخواهم یافت؛ بلکه در غربت به شهادت خواهم رسید.<ref> اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۷.</ref>
  
ابوقتاده از ابوخالد زُبالی - که یکی از یاران حضرت [[امام کاظم]] علیه‌السلام است - این قطعه تاریخی آموزنده و جالب را نقل می‌‌کند، که ابوخالد گفت: مرتبه اولی را که حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام را از [[مدینه]] به [[بغداد]]، نزد خلیفه عباسی؛ - مهدی - می‌‌بردند، هنگامی‌‌ که آن بزرگوار به سرزمین زباله رسید، به محضر حجت خدا، پیشوایم حضرت کاظم علیه‌السلام رفتم.<ref> تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۹۵، ح ۱۵۲۵۸.</ref> من با آن حضرت صحبت می‌‌کردم. امام مرا بسیار غمگین و ناراحت یافت. فرمود: تو را بسیار اندوهگین و غمناک می‌‌بینم.
+
==پانویس==
 
+
<references />
عرض کردم: چرا غمگین و افسرده نباشم، در حالی که شما را به سمت این طاغوت - مهدی عباسی - می‌‌برند و نمی‌‌دانم با شما چه خواهند کرد. آیا شما را به شهادت خواهند رساند یا نه! امام فرمود: خیلی نگران نباش! در این سفر برایم مشکلی پیش نخواهد آمد و به من آسیبی نخواهد رسید. حالا می‌‌روم و سپس بر خواهم گشت، در فلان ماه و فلان روز در فلان جا، حاضر باش تا با هم دیدار کنیم.
 
 
 
ابوخالد می‌‌گوید، من بعد از این رخداد با دقت فراوان ماه‌ها و روزها را می‌‌شمردم، تا این که روز موعود فرارسید. من به آن جا رفتم و منتظر آمدن امام بودم. امام نیامد؛ تا این که نزدیک بود خورشید غروب کند و تاریکی فرارسد.
 
  
ناگهان [[شیطان]] در من وسوسه کرد، دچار ترس شدم که نکند در گفتار امام علیه‌السلام دچار شک و تردید شوم، در این وضع نگران کننده بودم که چشمم به یک سیاهی افتاد که از سوی سرزمین عراق می‌‌آمد. من از آن کاروان استقبال کردم و به پیشواز آنان شتافتم. دیدم حضرت کاظم علیه‌السلام در جلوی کاروان، سوار بر استر است. او تا مرا دید، فرمود: اهای ابوخالد! گفتم: لبیک یابن رسول الله! آن‌گاه فرمود: شک مکن، شیطان دوست دارد که تو دچار شک شوی. من عرض کردم: خدا را سپاس می‌‌گویم که خداوند تو را از شر طاغوت نجات داد. امام فرمود: این را بدان! من یک بار دیگر به سوی آنان - هارون الرشید - بر خواهم گشت که دیگر نجات نخواهم یافت؛ بلکه در غربت به شهادت خواهم رسید.<ref> اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۷.</ref>
+
==منابع==
  
==پانویس==
+
* "ابوقتاده قمی؛ راوی صادق"، ستارگان حرم، ابوالحسن ربانی سبزواری، ج ۱۹، ص ۱۸۸-۱۹۶.
<references />
 
  
===منبع===
+
[[رده:علمای قرن دوم]]
ابوالحسن ربانی سبزواری, ابوقتاده قمی؛ راوی صادق، ستارگان حرم، جلد ۱۹، صفحه ۱۸۸-۱۹۶
 
[[رده:علمای قرن دوم]]
 
 
[[رده:راویان حدیث]]
 
[[رده:راویان حدیث]]

نسخهٔ ‏۵ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۷

«ابوقَتاده علی بن محمد اشعری قمی»، ‌‌از محدثان بزرگوار شیعه در قرن دوم هجری و از اصحاب و راویان امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام است.

معرفی اجمالی

ابوقَتاده علی بن محمد اشعری قمی، در نیمه اول سده دوم هجری در خاندان پرآوازه اشعری، در شهر قم، دیده به جهان گشود. از تاریخ وفات و مدفن ابوقتاده نیز اطلاعی در دست نیست.

نجاشی، در منزلت این محدث چنین می‌‌نگارد: علی بن محمد بن حفص بن عبید بن حمید مولی سائب بن مالک اشعری ابوقتاده قمی، عمرش به درازا کشید و او چهره‌ای موجه است.[۱]

نجاشی همچنین در دو مورد، هم در شرح حال این راوی برجسته و هم در ترجمه فرزند او به صراحت نگاشته است: ابوقتاده قمی ‌‌روی عن ابی عبدالله جعفر بن محمد علیه‌السلام و عن ابی الحسن موسی علیه‌السلام؛ این محدث از یاران دو تن از امامان بزرگوار شیعه است و از آنان روایت می‌‌کند.[۲]

از سخن نجاشی آشکار است که ابوقتاده بدون واسطه از محضر مقدس معصوم علیه‌السلام کسب فیض نموده؛ اما روایاتی که از این محدث در کتاب‌های روایتی موجود است، همه باواسطه از امام علیه‌السلام نقل شده است.

استادان

ابوقتاده قمی برای فراگیری آموزه‌های دینی، در گام نخست به محضر امامان معصوم علیهم‌السلام، شتافت و در گام بعدی نزد شاگردان مکتب ایشان حاضر شد و از آنان کسب فیض نمود، از جمله:

  • علی بن جعفر؛ فرزند امام صادق علیه‌السلام و مردی بزرگوار و جلیل القدر و یکی از برجسته‌ترین و متعبدترین راویان شیعی است.
  • سهل بن یسع قمی؛ او یکی از راویان موجه و بافضیلت است که از محضر پاک امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام بهره‌مند و از یاران آن دو بزرگوار به شمار می‌‌رود.[۴]
  • احمد بن هلال.

شاگردان

ابوقتاده قمی‌‌ بعد از بهره‌مندی از محضر امامان علیهم‌السلام به سفارش آنان - که فرموده بودند اخبار ما را میان مردم منتشر کنید - جامه عمل پوشاند. بدین گونه که گروهی از دانش طلبان، به گرد او جمع شدند و از محضرش بهره بردند. نام جمعی از شاگردان ابوقتاده عبارت است از:

  • عبدالله بن مالک نخعی: گویی این شخصیت از یاران امام جعفرصادق علیه‌السلام بوده است.

آثار و روایات

گرچه در حوزه نقل روایت، جایگاه این راوی بسی والا و ارزشمند است؛ در حوزه تألیف، اثر چندانی برای وی ذکر نشده است. تنها مطلبی که در مورد آثار این محدث بزرگ آمده این است که: او صاحب یک کتاب حدیث است.[۶] گرایش روایی این محدث بزرگ شیعی، چنانچه از روایات او بدست می‌‌آید، بیشتر فقهی است.

در پایان این نوشتار به چند روایت که از این محدث بزرگوار و به عنوان میراث فرهنگی گرانبها، در کتاب‌های روایی به یادگار مانده اشاره می‌‌شود.

غسل میت در فضای باز:

ابوقتاده از علی بن جعفر از برادرش امام موسی کاظم علیه‌السلام روایت می‌‌کند که از آن بزرگوار پرسیدم: آیا می‌‌شود میت را در زیر آسمان و فضای باز غسل داد یا نه؟ امام در پاسخ فرمود: اشکالی ندارد؛ ولی اگر در جایی باشد که بدن میت مستور بماند نزد من بهتر است.[۷]

نماز بر میت هنگام غروب:

ابوقتاده از علی بن جعفر علیه‌السلام روایت کرده که وی گفت: از برادرم حضرت کاظم علیه‌السلام سؤال کردم: آیا در حال غروب خورشید و هنگامی‌‌ که وقت نماز مغرب فرامی‌‌رسد، می‌‌توان نماز میت را خواند. امام فرمود: نباید در هنگام فرارسیدن نماز مغرب، نماز میت را خواند هنگامی‌‌ که خورشید غروب کرد، نخست نماز مغرب را بخوان، سپس نماز بر جنازه را.[۸]

درباره وضو گرفتن:

ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می‌‌کند که گفت: از برادرم حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام پرسیدم: مردی وضو می‌‌گرفت؛ اما فراموش کرد دست چپش را بشوید، حالا چکار کند؟ حضرت فرمود: دست چپ را بشوید کفایت می‌‌کند، لازم نیست وضو را دوباره انجام دهد.[۹]

زکات مال:

ابوقتاده از سهل بن یسع قمی، نقل می‌‌کند: هنگامی ‌‌که سهل بن یسع در قم، دهکده‌ای به نام سهل آباد، احداث کرد، از حضرت موسی بن جعفر علیهم‌السلام پرسید: آیا خراج و مالیاتی که از درآمد این زمین کشاورزی به حکومت وقت می‌‌پردازم، زکاتش بر من واجب است؟ حضرت فرمود: اگر حاکم زمان، خراج و مالیات آن جا را از تو می‌‌گیرد بر تو چیزی نیست و بدهکار زکات نیستی؛ ولی اگر چیزی از تو نمی‌‌گیرد باید یک دهم مالی را که به حد نصاب زکات می‌‌رسد پرداخت کنی.[۱۰]

قربانی در مِنا:

ابوقتاده از علی بن جعفر روایت می‌‌کند که: از برادرم پرسیدم: تا چند روز می‌‌توان گوسفند قربانی را در سرزمین منا ذبح کرد؟ امام علیه‌السلام فرمود: اگر در سرزمین منا باشی، تا چهار روز مهلت داری؛ اما در غیر منا تا سه روز.[۱۱]

مختار و امام حسین علیه‌السلام:

در کتاب تهذیب الاحکام، ابوقتاده قمی ‌‌از احمد بن هلال روایت می‌‌کند که روزی امام صادق علیه‌السلام فرمود: روز قیامت، اولین کسی که از پل صراط می‌‌گذرد رسول اکرم صلی الله علیه و آله است. بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله حضرت علی علیه‌السلام بعد از امام علی علیه‌السلام، امام حسن علیه‌السلام و آن‌گاه امام حسین علیه‌السلام که در حال عبور از پل صراط است، در این حال مختار ثقفی، امام حسین علیه‌السلام را چنین می‌‌خواند، یا ابا عبدالله! من به طلب و خونخواهی خون تو قیام کردم و انتقام تو را از کشندگانت گرفتم. رسول اکرم صلی الله علیه و آله تا این صدا را می‌‌شنود رو می‌‌کند به امام حسین علیه‌السلام که او را جواب ده، به فریادش برسد. ناگهان حضرت حسین علیه‌السلام همانند پرنده‌های چابک داخل آتش جهنم می‌‌شود و او را از داخل آتش خارج می‌‌کند، در حالی که بدنش سیاه شده است. آن‌گاه امام صادق علیه‌السلام می‌‌فرماید: اگر قلب مختار شکافته می‌‌شد، محبت و مهر آن دو (ابوبکر و عمر) در دلش جای داشت.[۱۲]

موسی بن جعفر در عراق:

ابوقتاده از ابوخالد زُبالی - که یکی از یاران حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام است - این قطعه تاریخی آموزنده و جالب را نقل می‌‌کند، که ابوخالد گفت: مرتبه اولی را که آن حضرت را از مدینه به بغداد، نزد خلیفه مهدی عباسی می‌‌بردند، هنگامی‌‌ که به سرزمین زباله رسیدند، به محضر حجت خدا، پیشوایم حضرت کاظم علیه‌السلام رفتم.[۱۳] من با آن حضرت صحبت می‌‌کردم. امام مرا بسیار غمگین و ناراحت یافت. فرمود: تو را بسیار اندوهگین و غمناک می‌‌بینم. عرض کردم: چرا غمگین و افسرده نباشم، در حالی که شما را به سمت این طاغوت - مهدی عباسی - می‌‌برند و نمی‌‌دانم با شما چه خواهند کرد. آیا شما را به شهادت خواهند رساند یا نه! امام فرمود: خیلی نگران نباش! در این سفر برایم مشکلی پیش نخواهد آمد و به من آسیبی نخواهد رسید. حالا می‌‌روم و سپس بر خواهم گشت، در فلان ماه و فلان روز در فلان جا، حاضر باش تا با هم دیدار کنیم.

ابوخالد می‌‌گوید، من بعد از این رخداد با دقت فراوان ماه‌ها و روزها را می‌‌شمردم، تا این که روز موعود فرارسید. من به آن جا رفتم و منتظر آمدن امام بودم. امام نیامد؛ تا این که نزدیک بود خورشید غروب کند و تاریکی فرارسد. ناگهان شیطان در من وسوسه کرد، دچار ترس شدم که نکند در گفتار امام علیه‌السلام دچار شک و تردید شوم، در این وضع نگران کننده بودم که چشمم به یک سیاهی افتاد که از سوی سرزمین عراق می‌‌آمد. من از آن کاروان استقبال کردم و به پیشواز آنان شتافتم. دیدم حضرت کاظم علیه‌السلام در جلوی کاروان، سوار بر استر است. او تا مرا دید، فرمود: ای ابوخالد! گفتم: لبیک یابن رسول الله! آن‌گاه فرمود: شک مکن، شیطان دوست دارد که تو دچار شک شوی. من عرض کردم: خدا را سپاس می‌‌گویم که خداوند تو را از شر طاغوت نجات داد. امام فرمود: این را بدان! من یک بار دیگر به سوی آنان - هارون الرشید - بر خواهم گشت و دیگر نجات نخواهم یافت؛ بلکه در غربت به شهادت خواهم رسید.[۱۴]

پانویس

  1. رجال نجاشی، ص ۱۹۴.
  2. همان.
  3. رجال نجاشی، ص ۱۹۴.
  4. همان.
  5. تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۳؛ تهذیب الاخبار، ج ۱، ص ۴۵۷.
  6. رجال نجاشی، ص ۱۹۴.
  7. تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۵۷، ح ۱۳۹۷؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۷۲۰، چ منشورات اسلامیه.
  8. تهذیب الاحکام، ج ۳، ص ۵۳۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۰۸، باب ۲۱، ح ۳.
  9. همان، ج ۱، ص ۱۰۱، ح ۱۰۶؛ مسائل علی بن جعفر، ص ۲۲۶، چ مؤسسه آل البیت قم.
  10. فروع کافی، ج ۳، ص ۳۵۰، ح ۱۵۲۵۸.
  11. الاستبصار، ج ۲، ص ۲۶۴.
  12. تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۹۵، ح ۱۵۲۵۸.
  13. تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۹۵، ح ۱۵۲۵۸.
  14. اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۷.

منابع

  • "ابوقتاده قمی؛ راوی صادق"، ستارگان حرم، ابوالحسن ربانی سبزواری، ج ۱۹، ص ۱۸۸-۱۹۶.