مهدی رفیعا معزالدوله ای: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
آيت الله حاج شيخ مهدي معزالدوله اي
+
'''آیت الله شیخ مهدی معزالدوله‌ای تهرانی''' (۱۴۰۲-۱۳۱۷ ق) مشهور به «رفیعا»، از علمای مجاهد [[شیعه]] معاصر بود. اجازات و تأییدات مراجع بزرگ مانند [[شیخ عبدالنبی نوری|شیخ عبدالنبی نوری]] و [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری]]، گواه مراتب علمی و اخلاقی این روحانی برجسته است. وی در سراسر حکومت دیکتاتوری رضاخان، با وجود مشکلات و سختی‌های توان فرسا، به اقامه [[نماز جماعت]] و سخنرانی‌های آگاهانه و ارشاد مردم در مسجد معزالدوله ادامه داد.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = مهدی رفیعا معزالدوله‌ای
 +
|تصویر=[[پرونده:رفیعا.jpg|۲۲۰px|center]]
 +
|زادروز =  ۱۳۱۷ قمری
 +
|زادگاه =  [[تهران]]
 +
|وفات =  ۱۴۰۲ قمری
 +
|مدفن = [[قم]]، قبرستان نو
 +
|اساتید =  میرزا کوچک ساوجی، حاج آقا بزرگ ساوجی، میرزا احمد آشتیانی،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = تذکرة الصلوة، تذکرة الصوم، الدعا و الغیبة،...
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
  
==ولادت و خاندان ==
+
حاج شیخ مهدی معزالدوله ای در سال ۱۳۱۷ ق. در [[تهران]] و در محله قدیمی شاهی (پامنار کنونی) دیده به جهان گشود.<ref> مقدمه کتاب تذکرة الصلوة، حاج شیخ مهدی معزالدوله‌ای تهرانی، ص ۹-۴؛ و نقل از حجة الاسلام معزی فرزند حاج شیخ مهدی در مجله مسجد، ش ۱۰، سال ۶۰، ص ۷۶.</ref>
  
حاج شيخ مهدي معزالدوله اي در سال 1317 ق. در [[تهران]] و در محله قديمي شاهي (پامنار كنوني) ديده به جهان گشود.<ref> مقدمه كتاب تذكرة الصلوة، حاج شيخ مهدي معزالدوله‌اي تهراني، ص 9-4؛ و نقل از حجة الاسلام معزي فرزند حاج شيخ مهدي در مجله مسجد، ش 10، سال 60، ص 76.</ref> پدر بزرگوارش، آيت الله حاج شيخ محمدباقر معزالدوله اي تهراني (م، 1336 ق) در نزد آيت الله [[میرزا محمد حسن آشتیانی|ميرزا حسن آشتياني]] به كسب علم و دانش پرداخت.<ref> گنجينه دانشمندان، ج ص 363.</ref> وي درس هاي استاد خود را مي نوشت كه هم اكنون مقداري از آن، در باب بحث حجيت ظن و اجتهاد و تقليد موجود است.<ref> مجله مسجد، سال دهم، ش 60، ص 83، بهمن و اسفند 1380.</ref> حاج شيخ محمدباقر، ساليان درازي در حوزه علميه تهران، در مدرسه «مروي» و «محموديه» به تدريس پرداخت. شيخ [[آقا بزرگ تهرانی]] صاحب [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذريعه]] و [[شیخ محمدتقی آملی|شيخ محمدتقي آملي]] از شاگردان او هستند.
+
پدر بزرگوارش، آیت الله حاج شیخ محمدباقر معزالدوله ای تهرانی (م، ۱۳۳۶ ق) در نزد آیت الله [[میرزا محمد حسن آشتیانی|میرزا حسن آشتیانی]] به کسب علم و دانش پرداخت.<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۶۳.</ref> وی درس های استاد خود را می نوشت که هم اکنون مقداری از آن، در باب بحث حجیت ظن و اجتهاد و تقلید موجود است.<ref> مجله مسجد، سال دهم، ش ۶۰، ص ۸۳، بهمن و اسفند ۱۳۸۰.</ref> حاج شیخ محمدباقر، سالیان درازی در حوزه علمیه تهران، در مدرسه «مروی» و «محمودیه» به تدریس پرداخت. شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] صاحب [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعه]] و [[شیخ محمدتقی آملی|شیخ محمدتقی آملی]] از شاگردان او هستند. مرحوم آیت الله شیخ محمدباقر، در مسجدی که معزالدوله<ref>این مسجد را اسماعیل میرزا معزالدوله، نوه عباس میرزا نایب السلطنه فتحعلی شاه قاجار و فرزند بهرام میرزا معزالدوله در سال ۱۳۱۷ ه.ق ساخته است.</ref> در محله عین الدوله، واقع در خیابان ایران (خیابان احمدی کنونی) ساخته بود به [[امام جماعت‌|امامت جماعت]] و ارشاد مردم پرداخت. شهرت وی و فرزندش آیت الله حاج شیخ مهدی، به (معزالدوله) به جهت امامت جماعت این [[مسجد]] بوده است.<ref> طبقات اعلام الشیعه، (نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر)، ج ۲، ص ۶۲۵ و ج ۱، ص ۲۱۱.</ref>
  
مرحوم آيت الله شيخ محمدباقر، در مسجدي كه معزالدوله<ref>اين مسجد را اسماعيل ميرزا معزالدوله، نوه عباس ميرزا نايب السلطنه فتحعلي شاه قاجار و فرزند بهرام ميرزا معزالدوله در سال 1317 ه.ق ساخته است.</ref> در محله عين الدوله، واقع در خيابان ايران (خيابان احمدي كنوني) ساخته بود به [[امام جماعت‌|امامت جماعت]] و ارشاد مردم پرداخت. شهرت وي و فرزندش مرحوم آيت الله حاج شيخ مهدي، به (معزالدوله) به جهت امامت جماعت اين [[مسجد]] بوده است.<ref> طبقات اعلام الشيعه، (نقباءالبشر في القرن الرابع عشر)، ج 2، ص 625 و ج 1، ص 211.</ref>
+
==تحصیلات و استادان==
  
==تحصيلات و استادان ==
+
شیخ مهدی، دوران کودکی را در خانه [[علم]] و [[تقوا]]، زیر نظر پدرش سپری کرد و در آغاز جوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت.<ref> همان، ص ۷۷.</ref> وی همراه با هم‌بحث و یار وفادار خود، آیت الله سید مهدی کشفی بروجردی<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۵۳۲-۳.</ref> (۱۳۱۶-۱۳۶۷ ق) در [[حوزه علمیه]] تهران - که در آن روزگار حوزه علمیه مشهوری بود، در نزد استادان گرانقدری به تحصیل معارف دینی پرداخت.
  
شيخ مهدي، دوران كودكي را در خانه [[علم]] و [[تقوا]]، زير نظر پدرش سپري كرد و در آغاز جواني به تحصيل علوم ديني پرداخت.<ref> همان، ص 77.</ref> وي همراه با هم‌بحث و يار وفادار خود، آيت الله سيد مهدي كشفي بروجردي<ref> گنجينه دانشمندان، ج 3، ص 532-3.</ref> (1316-1367 ق) در [[حوزه علميه]] تهران - كه در آن روزگار حوزه علميه مشهوري بود، در نزد استادان گرانقدري به تحصيل معارف ديني پرداخت.
+
حاج شیخ مهدی معزالدوله ای نزد عالمان بزرگواری، [[ادبیات عرب|ادبیات]]، [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و سایر علوم رایج حوزوی را فراگرفت که عبارتند از:
  
حاج شيخ مهدي معزالدوله اي نزد عالمان بزرگواري، ادبيات، [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و ساير علوم رايج حوزوي را فراگرفت كه عبارتند از:
+
*میرزا کوچک ساوجی؛
  
*1- ميرزا كوچك ساوجي؛
+
*حاج آقا بزرگ ساوجی؛
  
*2- حاج آقا بزرگ ساوجي؛
+
*حاج میرزا احمد آشتیانی.<ref> مقدمه الدعا والغیبة، شیخ مهدی معزالدوله تهرانی، با اهتمام ناصر شکوری؛ گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۶۳.</ref>
  
*3- حاج ميرزا احمد آشتياني.<ref> مقدمه الدعا والغيبة، آيت الله حاج شيخ مهدي معزالدوله تهراني، با اهتمام ناصر شكوري؛ گنجينه دانشمندان، ج 3، ص 363.</ref>
+
حاج شیخ مهدی در مدت کوتاهی، به مراتب بلند و ارزشمند علم دست یافت و به عنوان شاگردی ممتاز مطرح گردید. اجازات وی از تمامی مراجع تقلید و بزرگان علم و دانشِ دوران زندگی‌اش، گواه روشنی بر این مدعا است.
  
حاج شيخ مهدي در مدت كوتاهي، به مراتب بلند و ارزشمند علم دست يافت و به عنوان شاگردي ممتاز مطرح گرديد. اجازات وي از تمامي مراجع تقليد و بزرگان علم و دانشِ دوران زندگي‌اش، گواه روشني بر اين مدعا است.
+
آیت الله حاج شیخ مهدی معزالدوله‌ای از سوی همه مراجع تقلید زمان خود، تأیید شده بود. وی در ۲۶ سالگی از سوی مرحوم آیت الله [[شیخ عبدالنبی نوری|شیخ عبدالنبی نوری]] که از شاگردان [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] و از عالمان برجسته و مراجع زمان خود در تهران بود، تأیید گردید. وی در اجازه خود پس از حمد و ثنا، چنین نوشته است: «و بعد، جناب مستطاب شریعتمدار، خلایق افتخار، علم الاعلام، مروج الاحکام، آقای آقاشیخ مهدی دامت تأییداته سلیل جلیل مرحوم مبرور، خلد مقام حجة الاسلام آقا شیخ باقر تهرانی اعلی الله مقامه که در عنفوان شباب مراحل کهولت و تکمیل را طی کرده و به صلاح و تقوا و فضل و علم و کمالات اخلاقیه، موجه درانظار گردیده...». در ذیل همین اجازه، مرحوم آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]، مرجع تقلید و مؤسس [[حوزه علمیه قم]]، عیناً آن را تأیید نموده است.
  
آيت الله حاج شيخ مهدي معزالدوله‌اي از سوي همه مراجع تقليد زمان خود، تأييد شده بود. وي در 26 سالگي از سوي مرحوم آيت الله حاج [[شیخ عبدالنبی نوری|شيخ عبدالنبي نوري]] كه از شاگردان [[میرزا محمدحسن شیرازی|ميرزاي شيرازي]] و از عالمان برجسته و مراجع زمان خود در تهران بود، تأييد گرديد. وي در اجازه خود پس از حمد و ثنا، چنين نوشته است: «و بعد، جناب مستطاب شريعتمدار، خلايق افتخار، علم الاعلام، مروج الاحكام، آقاي آقاشيخ مهدي دامت تأييداته سليل جليل مرحوم مبرور، خلد مقام حجة الاسلام آقا شيخ باقر تهراني اعلي الله مقامه كه در عنفوان شباب مراحل كهولت و تكميل را طي كرده و به صلاح و تقوا و فضل و علم و كمالات اخلاقيه، موجه درانظار گرديده...». در ذيل همين اجازه، مرحوم آيت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شيخ عبدالكريم حائري يزدي]]، مرجع تقليد و مؤسس [[حوزه علميه قم]]، عيناً آن را تأييد نموده است.
+
مرحوم آیت الله [[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمدحسین غروی اصفهانی]] نیز، در اجازه خود به حاج شیخ، پس از حمد و ثنا، مطالبی نوشته که ترجمه آن، به این قرار است: «و بعد، همانا عالم عامل، فاضل کامل، روشنگر تاریکی ها، مروج الاحکام و گزیده عالمان بزرگ، ثقة الاسلام مهدی پاک و پاکدامن پرواپیشه پاکیزه، جناب حاجی شیخ مهدی تهرانی - که همیشه به تأییدات پروردگار مؤید باشد - از آنجا که از نگهداری علم شریف، و از نیرو دهندگان پایه های دین حنیف اسلام است، و مراتبی از علم و عمل و فضایل پاک اخلاقی را دارا می باشد...».
  
مرحوم آيت الله حاج [[محمدحسین غروی اصفهانی|شيخ محمدحسين غروي اصفهاني]]، در اجازه خود به حاج شيخ، پس از حمد و ثنا، مطالبي نوشته است كه ترجمه آن، به اين قرار است: «و بعد، همانا عالم عامل، فاضل كامل، روشنگر تاريكي ها، مروج الاحكام و گزيده عالمان بزرگ، ثقة الاسلام مهدي پاك و پاكدامن پرواپيشه پاكيزه، جناب حاجي شيخ مهدي تهرانی - كه هميشه به تأييدات پروردگار مؤيد باشد - از آنجا كه از نگهداري علم شريف، و از نيرو دهندگان پايه هاي دين حنيف اسلام است، و مراتبي از علم و عمل و فضايل پاك اخلاقي را دارا مي باشد...».
+
مانند این تعریض ها، در بیش از ۲۵ اجازه دیگر از سوی مراجع تقلید و عالمان جهان تشیع، جهت حاج شیخ مهدی صادر شده است. مراجع تقلید بزرگی چون: [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[آیت الله بروجردی|سید حسین طباطبایی برورجردی]] و [[سید حسین طباطبائی قمی|حاج آقاحسین طباطبایی قمی]]، در اجازات خود، مردم را به استفاده از وجود پربرکت وی تشویق و ترغیب کرده اند.<ref> مجله مسجد، سال دهم، ش ۶۰، ص ۸۱-۲.</ref>
  
مانند اين تعريض ها، در بيش از 25 اجازه ديگر از سوي مراجع تقليد و عالمان جهان تشيّع، جهت حاج شيخ مهدي صادر شده كه موجود است. مراجع تقليد بزرگي چون: [[سید ابوالحسن اصفهانی|سيد ابوالحسن اصفهاني]]، [[آیت الله بروجردی|سید حسين طباطبايي برورجردي]] و [[سید حسین طباطبائی قمی|حاج آقاحسين طباطبايي قمي]]، در اجازات خود، مردم را به استفاده از وجود پربركت وي تشويق و ترغيب كرده اند.<ref> مجله مسجد، سال دهم، ش 60، ص 81-2.</ref>
+
همچنین آیت الله معزالدوله‌ای جهت مستحکم‌تر کردن رشته نقل [[حدیث]] و روایات، از استادان و [[مشایخ|مشایخ]] حدیث، مانند: [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|آقا بزرگ تهرانی]]، آیت الله [[سید محمدهادی میلانی|سید محمدهادی میلانی]] و آیت الله [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین مرعشی نجفی]]، [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] نقل روایت داشتند.<ref> المسلسلات فی الاجازات، ج ۱، بخش اجازات، تألیف حجة الاسلام والمسلمین سید محمود مرعشی.</ref>
  
همچنین آيت الله معزالدوله‌اي جهت مستحكم‌تر كردن رشته نقل [[حديث]] و روايات، از استادان و [[مشایخ|مشايخ]] حديث، مانند: [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|آقا بزرگ تهراني]]، آيت الله [[سید محمدهادی میلانی|سيد محمدهادي ميلاني]] و آيت الله [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سيد شهاب الدين مرعشي نجفي]]، [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] نقل روايت و حديث داشتند.<ref> المسلسلات في الاجازات، ج 1، بخش اجازات، تأليف حجة الاسلام والمسلمين سيد محمود مرعشي.</ref>
+
==آثار و تألیفات==
  
==آثار و تأليفات ==
+
آیت الله معزالدوله ای تهرانی، برای تربیت نفس های آماده، بیشتر از منبر و سخن بهره می گرفت؛ ولی در ضمن، رساله‌هایی با زبان ساده درباره مسایل گوناگون از وی به یادگار مانده که چندین بار به چاپ رسیده است، از جمله:
  
آيت الله معزالدوله اي تهراني، براي تربيت نفس هاي آماده، بيشتر از منبر و سخن بهره مي گرفت؛ ولي در ضمن، رساله‌هايي با زبان ساده درباره مسايل گوناگون از وي به يادگار مانده كه چندين بار به چاپ رسيده است:
+
*تذکرة الصلوة؛
  
*1- تذكرة الصلوة؛
+
*تذکرة الصوم؛
  
*2- تذكرة الصوم؛
+
*الدعا و الغیبة.<ref> مقدمه کتاب تذکرةالصلوة و تذکرة الصوم، تألیف آیت الله معزالدوله‌ای.</ref>
 
 
*3- دعا و غيبت.<ref> مقدمه كتاب تذكرةالصلوة و تذكرة الصوم، تأليف آيت الله معزالدوله‌اي.</ref>
 
  
 
==فعالیتهای اجتماعی و سیاسی==
 
==فعالیتهای اجتماعی و سیاسی==
سطر ۴۳: سطر ۵۳:
 
'''<I>سنگر مسجد:</I>'''
 
'''<I>سنگر مسجد:</I>'''
  
دميدن روح وحدت و نجات از جهل و ناداني، روشنگري و برداشتن شبهات، دعوت به [[حكمت]] و اندرزهاي حكيمانه [[ائمه اطهار|امامان معصوم]] علیهم السلام، تبليغ آشكار، شيوا و بدون ترس و پنهان كاري و كتمان، در سيره آيت الله معزالدوله‌اي بود. او كه پس از درگذشت پدر و برادرش، [[امام جماعت‌|امامت جماعت]] مسجد معزالدوله اي تهران را به عهده داشت، دلسوزانه و مجدانه به گسترش معارف ديني و تربيت افراد، به ويژه نسل جوان پرداخت. وي در مسجد و خانه اش منبر مي رفت و سخن مي گفت و تربيت نفوس را وجهه همت خويش قرار داد.  
+
دمیدن روح وحدت و نجات از جهل و نادانی، روشنگری و برداشتن شبهات، دعوت به [[حکمت]] و اندرزهای حکیمانه [[ائمه اطهار|امامان معصوم]] علیهم السلام، تبلیغ آشکار، شیوا و بدون ترس و پنهان کاری و کتمان، در سیره آیت الله معزالدوله‌ای بود. او که پس از درگذشت پدر و برادرش، [[امام جماعت‌|امامت جماعت]] مسجد معزالدوله ای تهران را به عهده داشت، دلسوزانه و مجدانه به گسترش معارف دینی و تربیت افراد، به ویژه نسل جوان پرداخت. وی در مسجد و خانه اش منبر می رفت و سخن می گفت و تربیت نفوس را وجهه همت خویش قرار داد.  
 
 
'''<I>منكر زدايي:</I>'''
 
 
 
آيت الله معزالدوله‌اي با مقدس مآبانِ خشك و بي روح ميانه‌اي نداشت. [[امر به معروف و نهي از منكر]] بي روح و بدون تزريق عشق و محبت را خوش نمي داشت. وي هرگز با زبان تند و خشن، [[دين]] را ترويج نمي كرد. هرگز از شيوه لباس پوشيدن، چگونه زندگي كردن و انتخاب شغل و كار افراد، بر سر منبر انتقاد نكرد و با خشونت با غيرمتدينان برخورد ننمود؛ ولي تربيت يافتگان وي بر اثر آموخته هاي او، آن چنان به سنت‌هاي اسلامي متعبد بودند كه در تهران آن روزگار، شهرت داشتند.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمين شيخ عبدالحسين معزي نماينده ولي فقيه و رئيس مركز اسلامي وين در كشور اتريش.</ref>
 
 
 
'''''مبارزات سياسي:'''''
 
 
 
آيت الله معزالدوله‌اي، هنگامي فعاليت و تلاش تعليمي و تربيتي خود را آغاز كرد كه انگليس زخم خورده از [[اسلام]] و روحانيت - در ماجراي تنباكو و نهضت [[مشروطیت|مشروطيت]] - بنياد سياست اسلام زدايي را در ايران اسلامي، به وسيله نوكراني حلقه به گوش چون رضاخان پي مي ريخت. نخستين هدف در اجراي اين سياست شوم، فروپاشاندن دستگاه روحانيت و از پاي درآوردن آنان بود. در راستاي همين سياست، در سال 1306 ش، لايحه تشكيلات عدليه (دادگستري) و قوانين مربوط به آنان، به مجلس شوراي ملي رفت. با تصويب اين قانون، محاضر شرع كه محل آن، خانه عالمان برجسته شهرها بود، بسته شد. در محاضر شرع هم قوانين اسلام اجرا مي شد و هم بهترين وسيله ارتباط مردم با روحانيان بود. تصويب اين قانون و تشكيل سازمان هاي مربوط به آن، ضربه سختي بر روحانيت وارد كرد. البته بودند كساني كه تاب مقاومت و پايمردي در برابر سختي روزگار را نداشتند و خود را به تشكيلات رضاخاني فروختند؛ ولي روحانيت هشيار و آزاده‌اي هم بودند كه در اين يورش ناجوانمردانه، از [[اسلام]] و روحانيت دفاع كردند و دست رد بر سينه رضاخان و اربابش كوفتند. آيت الله معزالدوله‌اي از زمره اين مردان راستين بشمار مي آيد.
 
 
 
براي از پادرآوردن روحانيت، رضاخان طرح ديگري درانداخت و آن مسأله امتحان گرفتن و جواز گرفتن براي پوشيدن لباس روحاني بود. از اين رو قانون آن را در سال 1307 ش. به تصويب رسانيد و در پي آن، مجالس و محافل وعظ و ارشاد و حتي مجالس عزاداري را ممنوع ساخت. آيت الله حاج شيخ مهدي معزالدوله‌اي، نه تنها از وزارت داخله آن روزگار اجازه پوشيدن لباس و گذاردن عمامه را نگرفت؛ بلكه يك روز هم لباس روحانيت خود را رها نكرد و عمامه را از سربرنداشت.
 
 
 
وي در سراسر حكومت اختناق و ديكتاتوري رضاخان، با وجود مشكلات و سختي هاي توان فرسا، به اقامه جماعت و سخنراني هاي آگاهانه و ارشاد مردم در مسجد معزالدوله گاه آشكار و گاه پنهان ادامه داد.
 
 
 
از سوي ديگر، انگليس در سياست شوم اسلام ستيزي، به فرهنگ غني و پربار اسلام يورش برد، و تمدن فرنگ (غرب) را به عنوان چشمه آب حيات به ايرانيان معرفي كرد. در آن روز، مزدوري چون سيد حسن تقي زاده گفته بود: ملت ايران اگر بخواهد آدم شود، از سر تا انگشتان پا، بايد فرنگي شود. با اين هدف شيطاني، مدارس جديد افتتاح گرديد. كتاب ها، مجله ها و روزنامه‌هاي لبريز از مطالب ترجمه شده از منابع غربي منتشر شد. كشف حجاب را براي زنان مسلمان اجباري كردند. فساد و منكرات آشكارا انجام مي گرفت. در اين شرايط، فصل نوين زندگي آيت الله معزالدوله‌اي و رسالت رباني وي، آغاز مي شود و در نهايت به پديد آمدن مكتب تربيتي و سياسي او مي انجامد.<ref> مجله مسجد، ش 60، سال دهم، ص 77-79.</ref>
 
 
 
==ويژگي‌های اخلاقی==
 
 
 
آن عالم با[[اخلاص]]، ويژگي هايي داشت كه مي توان گفت موجب موفقيت او شده بود:
 
  
1- زندگي‌اش بسيار ساده و محقرانه بود. از تجملات و زرق و برق دوري مي گزيد. او از دنياطلبان دل بريده بود. در همسايگي مسجد، اميري از امراي پرقدرت ارتش بود كه گاهي در سلك درويشان درمي‌آمد و طرح دوستي مي ريخت؛ اما حاج شيخ مهدي يكبار به منزلش نرفت و كاري به او ارجاع نداد. اعيان و اشرافي بودند كه آرزو داشتند حاج شيخ يك بار به منزلشان برود؛ اما وي نرفت؛ ولي با فقرا همنشين بود.
+
'''<I>منکر زدایی:</I>'''
  
2- براي مردم و شاگردانش، بسيار وقت مي گذاشت و از همنشيني با آنان اظهار خرسندي مي كرد. در مسجد و خانه خود منبر مي رفت. گاهي نزديك به دو ساعت سخنراني مي كرد؛ آن چنان شيرين و جذاب كه كمتر كسي اظهار خستگي مي كرد. هر هفته صبح جمعه و نيز ايام [[محرم]] و [[صفر]] و فاطميه و نيز روزهاي ولادت و وفات امامان: در خانه‌اش مراسم عزاداري و جشن برگزار مي كرد.
+
آیت الله معزالدوله‌ای با مقدس مآبانِ خشک و بی روح میانه‌ای نداشت. [[امر به معروف و نهی از منکر]] بی روح و بدون تزریق عشق و محبت را خوش نمی داشت. وی هرگز با زبان تند و خشن، [[دین]] را ترویج نمی کرد. هرگز از شیوه لباس پوشیدن، چگونه زندگی کردن و انتخاب شغل و کار افراد، بر سر منبر انتقاد نکرد و با خشونت با غیرمتدینان برخورد ننمود؛ ولی تربیت یافتگان وی بر اثر آموخته های او، آن چنان به سنت‌های اسلامی متعبد بودند که در تهران آن روزگار، شهرت داشتند.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین شیخ عبدالحسین معزی نماینده ولی فقیه و رئیس مرکز اسلامی وین در کشور اتریش.</ref>
  
3- او به آن چه مي گفت، معتقد بود. از دل مي گفت و چون دلسوخته بود، سخنش بر دل ها مي نشست و مخاطب خود را سخت تحت تأثير قرار مي داد. او در اين زمينه بسيار موفق بود. كساني بودند كه يك بار پاي منبر و سخن او مي نشستند و دلباخته مي شدند و براي هميشه دست از گناه و آلودگي شسته و در زمره نيكان زمان درمي‌آمدند.
+
'''''مبارزات سیاسی:'''''
  
4- عاشق شيداي [[اهل البیت|اهل بيت]] بود. آن چنان عاشقانه و خالصانه از [[پیامبر اسلام|پيامبر]] صلی الله علیه و آله و اصحابش ياد مي كرد كه مستمعان را به شدت مي گرياند. عالمي بزرگوار مي گفت: «شبي به مسجد آيت الله معزوالدوله رفتم. وي بر منبر بود و از [[ابوذر]]، صحابي عالي مقدار پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله سخن مي گفت. مردم پاي منبر او چنان مي گريستند، كه شگفت زده شدم مثل آن كه مصيبت عاشورا مي خواند.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ حسن برزويي تهراني.</ref>
+
آیت الله معزالدوله‌ای، هنگامی فعالیت و تلاش تعلیمی و تربیتی خود را آغاز کرد که انگلیس زخم خورده از [[اسلام]] و روحانیت - در ماجرای تنباکو و نهضت [[مشروطیت|مشروطیت]] - بنیاد سیاست اسلام زدایی را در ایران اسلامی، به وسیله نوکرانی حلقه به گوش چون رضاخان پی می ریخت. نخستین هدف در اجرای این سیاست شوم، فروپاشاندن دستگاه روحانیت و از پای درآوردن آنان بود. در راستای همین سیاست، در سال ۱۳۰۶ ش، لایحه تشکیلات عدلیه (دادگستری) و قوانین مربوط به آنان، به مجلس شورای ملی رفت. با تصویب این قانون، محاضر شرع که محل آن، خانه عالمان برجسته شهرها بود، بسته شد. در محاضر شرع هم قوانین اسلام اجرا می شد و هم بهترین وسیله ارتباط مردم با روحانیان بود. تصویب این قانون و تشکیل سازمان های مربوط به آن، ضربه سختی بر روحانیت وارد کرد. البته بودند کسانی که تاب مقاومت و پایمردی در برابر سختی روزگار را نداشتند و خود را به تشکیلات رضاخانی فروختند؛ ولی روحانیت هشیار و آزاده‌ای هم بودند که در این یورش ناجوانمردانه، از [[اسلام]] و روحانیت دفاع کردند و دست رد بر سینه رضاخان و اربابش زدند. آیت الله معزالدوله‌ای از زمره این مردان راستین بشمار می آید.  
  
5- خط زيبا، پوشش ساده و تميز، هميشه معطر بودن، آرام و مطمئن سخن گفتن، موقر راه رفتن، سيماي جذاب و نوراني، متبسم بودن، از دیگر ويژگي‌های ایشان بود.
+
برای از پادرآوردن روحانیت، رضاخان طرح دیگری درانداخت و آن مسأله امتحان گرفتن و جواز گرفتن برای پوشیدن لباس روحانی بود. از این رو قانون آن را در سال ۱۳۰۷ ش. به تصویب رسانید و در پی آن، مجالس و محافل وعظ و ارشاد و حتی مجالس عزاداری را ممنوع ساخت. آیت الله حاج شیخ مهدی معزالدوله‌ای، نه تنها از وزارت داخله آن روزگار اجازه پوشیدن لباس و گذاردن عمامه را نگرفت؛ بلکه یک روز هم لباس روحانیت خود را رها نکرد و عمامه را از سربرنداشت.
  
==وفات حاج شیخ مهدی رفیعا==
+
از سوی دیگر، انگلیس در سیاست شوم اسلام ستیزی، به فرهنگ غنی و پربار اسلام یورش برد، و تمدن فرنگ (غرب) را به عنوان چشمه آب حیات به ایرانیان معرفی کرد. در آن روز، مزدوری چون سید حسن تقی زاده گفته بود: ملت ایران اگر بخواهد آدم شود، از سر تا انگشتان پا، باید فرنگی شود. با این هدف شیطانی، مدارس جدید افتتاح گردید. کتاب ها، مجله ها و روزنامه‌های لبریز از مطالب ترجمه شده از منابع غربی منتشر شد. کشف حجاب را برای زنان مسلمان اجباری کردند. فساد و منکرات آشکارا انجام می گرفت. در این شرایط، فصل نوین زندگی آیت الله معزالدوله‌ای و رسالت ربانی وی، آغاز می شود و در نهایت به پدید آمدن مکتب تربیتی و سیاسی او می انجامد.<ref> مجله مسجد، ش ۶۰، سال دهم، ص ۷۷-۷۹.</ref>
  
آيت الله معزالدوله‌اي سرانجام پس از هشتاد و پنج سال عمر پرخير و بركت و مجاهدت دائم در راه خدمت به مكتب تشيع و اهل بيت عصمت و طهارت علیهم السلام، سرانجام در نيمه شب 21 [[ربيع الاول]] سال 1402 ق. در تهران دارفاني را وداع گفت و به ملأ اعلي پيوست. از آن جا كه به قبرستان مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حايري يزدي، معروف به «قبرستان نو» در قم بسيار علاقمند بود، طبق وصيت وي، در فضايي باز و زير آسمان، در اين گورستان به خاك سپرده شد.<ref> مجله مسجد، ش 10، سال 60، ص 81.</ref>
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
==مسجد معزالدوله، باني-واقف==
+
آن عالم با[[اخلاص]]، ویژگی هایی داشت که می توان گفت موجب موفقیت او شده بود:
  
اين مسجد در سال 1317 ق. براساس متن وقفنامه سنگي موجود در مسجد، ساخته شد. در متن اين سنگ نبشته، در 14 سطر، حاوي دستور كارهاي وقف در نحوه اداره اين مسجد است كه توليت آن به حاج سيد باقر، پسر مرحوم سيد احمد واگذار شد و...
+
* زندگی‌اش بسیار ساده و محقرانه بود. از تجملات و زرق و برق دوری می گزید. او از دنیاطلبان دل بریده بود. در همسایگی مسجد، امیری از امرای پرقدرت ارتش بود که گاهی در سلک درویشان درمی‌آمد و طرح دوستی می ریخت؛ اما حاج شیخ مهدی یکبار به منزلش نرفت و کاری به او ارجاع نداد. اعیان و اشرافی بودند که آرزو داشتند حاج شیخ یک بار به منزلشان برود؛ اما وی نرفت؛ ولی با فقرا همنشین بود.
 +
* برای مردم و شاگردانش، بسیار وقت می گذاشت و از همنشینی با آنان اظهار خرسندی می کرد. در مسجد و خانه خود منبر می رفت. گاهی نزدیک به دو ساعت سخنرانی می کرد؛ آن چنان شیرین و جذاب که کمتر کسی اظهار خستگی می کرد. هر هفته صبح جمعه و نیز ایام [[محرم]] و [[صفر]] و فاطمیه و نیز روزهای ولادت و وفات امامان: در خانه‌اش مراسم عزاداری و جشن برگزار می کرد.
 +
* او به آن چه می گفت، معتقد بود. از دل می گفت و چون دلسوخته بود، سخنش بر دل ها می نشست و مخاطب خود را سخت تحت تأثیر قرار می داد. او در این زمینه بسیار موفق بود. کسانی بودند که یک بار پای منبر و سخن او می نشستند و دلباخته می شدند و برای همیشه دست از گناه و آلودگی شسته و در زمره نیکان زمان درمی‌آمدند.
 +
* عاشق شیدای [[اهل البیت|اهل بیت]] بود. آن چنان عاشقانه و خالصانه از [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله و اصحابش یاد می کرد که مستمعان را به شدت می گریاند. عالمی بزرگوار می گفت: «شبی به مسجد آیت الله معزوالدوله رفتم. وی بر منبر بود و از [[ابوذر]]، صحابی عالی مقدار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سخن می گفت. مردم پای منبر او چنان می گریستند، که شگفت زده شدم مثل آن که مصیبت عاشورا می خواند.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسن برزویی تهرانی.</ref>
 +
* خط زیبا، پوشش ساده و تمیز، همیشه معطر بودن، آرام و مطمئن سخن گفتن، موقر راه رفتن، سیمای جذاب و نورانی، متبسم بودن، از دیگر ویژگی‌های ایشان بود.
  
'''<I>متن وقف نامه:</I>'''
+
==وفات ==
  
بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين الاخيار و لعن الله اعدائهم اجمعين؛ و بعد وقف شرعي نموده سگ آستان دوستان اميرمؤمنان و اولاد آن بزرگوار: محمد اسماعيل ميرزا معزالدوله، ولد ابن بهرام ميرزا معزالدوله رحمةالله اين محقر مسجد را به انضمام تمامي پنج باب دكاكين و آن انبار و سقاخانه، متصل به همين مسجد را با يك ربع ساعت آب از قنات سردار در مسجد معزالدوله، واقع در تهران، خيابان ايران، خيابان شهيد احمدي، امروزه به مسجد حضرت سيدالشهدا معروف است.  
+
مرحوم آیت الله حاج شیخ مهدی معزالدوله‌ای، سرانجام پس از هشتاد و پنج سال عمر پرخیر و برکت و مجاهدت دائم در راه خدمت به مکتب تشیع و اهل بیت علیهم السلام، سرانجام در نیمه شب ۲۱ [[ربیع الاول]] سال ۱۴۰۲ ق. در [[تهران]] دار فانی را وداع گفت. از آن جا که به قبرستان مرحوم آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حایری]]، معروف به «قبرستان نو» در [[قم]] بسیار علاقمند بود، طبق وصیت وی، در فضایی باز و زیر آسمان، در این گورستان به خاک سپرده شد.<ref> مجله مسجد، ش ۱۰، سال ۶۰، ص ۸۱.</ref>
 
 
يكي از بناهاي خيريه محمداسماعيل ميرزا معزالدوله، نوه عباس ميرزا نايب السلطنه فتحعلي شاه قاجار و فرزند بهرام ميرزا معزالدوله، و به وسيله همسر او حاجيه فرخ لقاخانم ساخته شد. مدار شش شبانه روز از مزار وقف نامه جداگانه، و مرده شويي در مسجد و مضافات مسجد، ممنوع است و توليت آن را واگذار نمود به جناب سلالةالسادات حاجي سيد باقر، خلف مرحوم حاج سيد احمد طاب ثراه و... اين وقفنامه يا اجاره نامه كه در 12 سطر تنظيم شده است حاوي نكات سودمندي است از نحوه اجاره ملك در طهران قديم. در پايان آمده است: و صيغه بر مراتب مسطوره جاري و واقع گرديد؛ في شره ربيع الامولود هزار و سيصد و چهل و چهار (1344). احمد الرضوي (مهر بيضي شكل، 1265).<ref> مجله مسجد، ش 10، سال 60، ص 73 به نقل از سيد سعيد مير محمدصادق، كارشناس ارشد تاريخ.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 +
==منابع==
  
 +
* سید محمد سجادی نژاد دامغانی، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۷، صفحه ۱۵۲، ۱۶۷.
  
==منابع==
 
 
سيد محمد سجادي نژاد دامغاني, ستارگان حرم، جلد 17، صفحه 152، 167.
 
 
[[رده:علمای معاصر|رفیعا،مهدی]]
 
[[رده:علمای معاصر|رفیعا،مهدی]]

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۱

آیت الله شیخ مهدی معزالدوله‌ای تهرانی (۱۴۰۲-۱۳۱۷ ق) مشهور به «رفیعا»، از علمای مجاهد شیعه معاصر بود. اجازات و تأییدات مراجع بزرگ مانند شیخ عبدالنبی نوری و شیخ عبدالکریم حائری، گواه مراتب علمی و اخلاقی این روحانی برجسته است. وی در سراسر حکومت دیکتاتوری رضاخان، با وجود مشکلات و سختی‌های توان فرسا، به اقامه نماز جماعت و سخنرانی‌های آگاهانه و ارشاد مردم در مسجد معزالدوله ادامه داد.

۲۲۰px
نام کامل مهدی رفیعا معزالدوله‌ای
زادروز ۱۳۱۷ قمری
زادگاه تهران
وفات ۱۴۰۲ قمری
مدفن قم، قبرستان نو

Line.png

اساتید

میرزا کوچک ساوجی، حاج آقا بزرگ ساوجی، میرزا احمد آشتیانی،...


آثار

تذکرة الصلوة، تذکرة الصوم، الدعا و الغیبة،...

ولادت و خاندان

حاج شیخ مهدی معزالدوله ای در سال ۱۳۱۷ ق. در تهران و در محله قدیمی شاهی (پامنار کنونی) دیده به جهان گشود.[۱]

پدر بزرگوارش، آیت الله حاج شیخ محمدباقر معزالدوله ای تهرانی (م، ۱۳۳۶ ق) در نزد آیت الله میرزا حسن آشتیانی به کسب علم و دانش پرداخت.[۲] وی درس های استاد خود را می نوشت که هم اکنون مقداری از آن، در باب بحث حجیت ظن و اجتهاد و تقلید موجود است.[۳] حاج شیخ محمدباقر، سالیان درازی در حوزه علمیه تهران، در مدرسه «مروی» و «محمودیه» به تدریس پرداخت. شیخ آقا بزرگ تهرانی صاحب الذریعه و شیخ محمدتقی آملی از شاگردان او هستند. مرحوم آیت الله شیخ محمدباقر، در مسجدی که معزالدوله[۴] در محله عین الدوله، واقع در خیابان ایران (خیابان احمدی کنونی) ساخته بود به امامت جماعت و ارشاد مردم پرداخت. شهرت وی و فرزندش آیت الله حاج شیخ مهدی، به (معزالدوله) به جهت امامت جماعت این مسجد بوده است.[۵]

تحصیلات و استادان

شیخ مهدی، دوران کودکی را در خانه علم و تقوا، زیر نظر پدرش سپری کرد و در آغاز جوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت.[۶] وی همراه با هم‌بحث و یار وفادار خود، آیت الله سید مهدی کشفی بروجردی[۷] (۱۳۱۶-۱۳۶۷ ق) در حوزه علمیه تهران - که در آن روزگار حوزه علمیه مشهوری بود، در نزد استادان گرانقدری به تحصیل معارف دینی پرداخت.

حاج شیخ مهدی معزالدوله ای نزد عالمان بزرگواری، ادبیات، فقه، اصول و سایر علوم رایج حوزوی را فراگرفت که عبارتند از:

  • میرزا کوچک ساوجی؛
  • حاج آقا بزرگ ساوجی؛
  • حاج میرزا احمد آشتیانی.[۸]

حاج شیخ مهدی در مدت کوتاهی، به مراتب بلند و ارزشمند علم دست یافت و به عنوان شاگردی ممتاز مطرح گردید. اجازات وی از تمامی مراجع تقلید و بزرگان علم و دانشِ دوران زندگی‌اش، گواه روشنی بر این مدعا است.

آیت الله حاج شیخ مهدی معزالدوله‌ای از سوی همه مراجع تقلید زمان خود، تأیید شده بود. وی در ۲۶ سالگی از سوی مرحوم آیت الله شیخ عبدالنبی نوری که از شاگردان میرزای شیرازی و از عالمان برجسته و مراجع زمان خود در تهران بود، تأیید گردید. وی در اجازه خود پس از حمد و ثنا، چنین نوشته است: «و بعد، جناب مستطاب شریعتمدار، خلایق افتخار، علم الاعلام، مروج الاحکام، آقای آقاشیخ مهدی دامت تأییداته سلیل جلیل مرحوم مبرور، خلد مقام حجة الاسلام آقا شیخ باقر تهرانی اعلی الله مقامه که در عنفوان شباب مراحل کهولت و تکمیل را طی کرده و به صلاح و تقوا و فضل و علم و کمالات اخلاقیه، موجه درانظار گردیده...». در ذیل همین اجازه، مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مرجع تقلید و مؤسس حوزه علمیه قم، عیناً آن را تأیید نموده است.

مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی نیز، در اجازه خود به حاج شیخ، پس از حمد و ثنا، مطالبی نوشته که ترجمه آن، به این قرار است: «و بعد، همانا عالم عامل، فاضل کامل، روشنگر تاریکی ها، مروج الاحکام و گزیده عالمان بزرگ، ثقة الاسلام مهدی پاک و پاکدامن پرواپیشه پاکیزه، جناب حاجی شیخ مهدی تهرانی - که همیشه به تأییدات پروردگار مؤید باشد - از آنجا که از نگهداری علم شریف، و از نیرو دهندگان پایه های دین حنیف اسلام است، و مراتبی از علم و عمل و فضایل پاک اخلاقی را دارا می باشد...».

مانند این تعریض ها، در بیش از ۲۵ اجازه دیگر از سوی مراجع تقلید و عالمان جهان تشیع، جهت حاج شیخ مهدی صادر شده است. مراجع تقلید بزرگی چون: سید ابوالحسن اصفهانی، سید حسین طباطبایی برورجردی و حاج آقاحسین طباطبایی قمی، در اجازات خود، مردم را به استفاده از وجود پربرکت وی تشویق و ترغیب کرده اند.[۹]

همچنین آیت الله معزالدوله‌ای جهت مستحکم‌تر کردن رشته نقل حدیث و روایات، از استادان و مشایخ حدیث، مانند: آقا بزرگ تهرانی، آیت الله سید محمدهادی میلانی و آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی، اجازه نقل روایت داشتند.[۱۰]

آثار و تألیفات

آیت الله معزالدوله ای تهرانی، برای تربیت نفس های آماده، بیشتر از منبر و سخن بهره می گرفت؛ ولی در ضمن، رساله‌هایی با زبان ساده درباره مسایل گوناگون از وی به یادگار مانده که چندین بار به چاپ رسیده است، از جمله:

  • تذکرة الصلوة؛
  • تذکرة الصوم؛
  • الدعا و الغیبة.[۱۱]

فعالیتهای اجتماعی و سیاسی

سنگر مسجد:

دمیدن روح وحدت و نجات از جهل و نادانی، روشنگری و برداشتن شبهات، دعوت به حکمت و اندرزهای حکیمانه امامان معصوم علیهم السلام، تبلیغ آشکار، شیوا و بدون ترس و پنهان کاری و کتمان، در سیره آیت الله معزالدوله‌ای بود. او که پس از درگذشت پدر و برادرش، امامت جماعت مسجد معزالدوله ای تهران را به عهده داشت، دلسوزانه و مجدانه به گسترش معارف دینی و تربیت افراد، به ویژه نسل جوان پرداخت. وی در مسجد و خانه اش منبر می رفت و سخن می گفت و تربیت نفوس را وجهه همت خویش قرار داد.

منکر زدایی:

آیت الله معزالدوله‌ای با مقدس مآبانِ خشک و بی روح میانه‌ای نداشت. امر به معروف و نهی از منکر بی روح و بدون تزریق عشق و محبت را خوش نمی داشت. وی هرگز با زبان تند و خشن، دین را ترویج نمی کرد. هرگز از شیوه لباس پوشیدن، چگونه زندگی کردن و انتخاب شغل و کار افراد، بر سر منبر انتقاد نکرد و با خشونت با غیرمتدینان برخورد ننمود؛ ولی تربیت یافتگان وی بر اثر آموخته های او، آن چنان به سنت‌های اسلامی متعبد بودند که در تهران آن روزگار، شهرت داشتند.[۱۲]

مبارزات سیاسی:

آیت الله معزالدوله‌ای، هنگامی فعالیت و تلاش تعلیمی و تربیتی خود را آغاز کرد که انگلیس زخم خورده از اسلام و روحانیت - در ماجرای تنباکو و نهضت مشروطیت - بنیاد سیاست اسلام زدایی را در ایران اسلامی، به وسیله نوکرانی حلقه به گوش چون رضاخان پی می ریخت. نخستین هدف در اجرای این سیاست شوم، فروپاشاندن دستگاه روحانیت و از پای درآوردن آنان بود. در راستای همین سیاست، در سال ۱۳۰۶ ش، لایحه تشکیلات عدلیه (دادگستری) و قوانین مربوط به آنان، به مجلس شورای ملی رفت. با تصویب این قانون، محاضر شرع که محل آن، خانه عالمان برجسته شهرها بود، بسته شد. در محاضر شرع هم قوانین اسلام اجرا می شد و هم بهترین وسیله ارتباط مردم با روحانیان بود. تصویب این قانون و تشکیل سازمان های مربوط به آن، ضربه سختی بر روحانیت وارد کرد. البته بودند کسانی که تاب مقاومت و پایمردی در برابر سختی روزگار را نداشتند و خود را به تشکیلات رضاخانی فروختند؛ ولی روحانیت هشیار و آزاده‌ای هم بودند که در این یورش ناجوانمردانه، از اسلام و روحانیت دفاع کردند و دست رد بر سینه رضاخان و اربابش زدند. آیت الله معزالدوله‌ای از زمره این مردان راستین بشمار می آید.

برای از پادرآوردن روحانیت، رضاخان طرح دیگری درانداخت و آن مسأله امتحان گرفتن و جواز گرفتن برای پوشیدن لباس روحانی بود. از این رو قانون آن را در سال ۱۳۰۷ ش. به تصویب رسانید و در پی آن، مجالس و محافل وعظ و ارشاد و حتی مجالس عزاداری را ممنوع ساخت. آیت الله حاج شیخ مهدی معزالدوله‌ای، نه تنها از وزارت داخله آن روزگار اجازه پوشیدن لباس و گذاردن عمامه را نگرفت؛ بلکه یک روز هم لباس روحانیت خود را رها نکرد و عمامه را از سربرنداشت.

از سوی دیگر، انگلیس در سیاست شوم اسلام ستیزی، به فرهنگ غنی و پربار اسلام یورش برد، و تمدن فرنگ (غرب) را به عنوان چشمه آب حیات به ایرانیان معرفی کرد. در آن روز، مزدوری چون سید حسن تقی زاده گفته بود: ملت ایران اگر بخواهد آدم شود، از سر تا انگشتان پا، باید فرنگی شود. با این هدف شیطانی، مدارس جدید افتتاح گردید. کتاب ها، مجله ها و روزنامه‌های لبریز از مطالب ترجمه شده از منابع غربی منتشر شد. کشف حجاب را برای زنان مسلمان اجباری کردند. فساد و منکرات آشکارا انجام می گرفت. در این شرایط، فصل نوین زندگی آیت الله معزالدوله‌ای و رسالت ربانی وی، آغاز می شود و در نهایت به پدید آمدن مکتب تربیتی و سیاسی او می انجامد.[۱۳]

ویژگی‌های اخلاقی

آن عالم بااخلاص، ویژگی هایی داشت که می توان گفت موجب موفقیت او شده بود:

  • زندگی‌اش بسیار ساده و محقرانه بود. از تجملات و زرق و برق دوری می گزید. او از دنیاطلبان دل بریده بود. در همسایگی مسجد، امیری از امرای پرقدرت ارتش بود که گاهی در سلک درویشان درمی‌آمد و طرح دوستی می ریخت؛ اما حاج شیخ مهدی یکبار به منزلش نرفت و کاری به او ارجاع نداد. اعیان و اشرافی بودند که آرزو داشتند حاج شیخ یک بار به منزلشان برود؛ اما وی نرفت؛ ولی با فقرا همنشین بود.
  • برای مردم و شاگردانش، بسیار وقت می گذاشت و از همنشینی با آنان اظهار خرسندی می کرد. در مسجد و خانه خود منبر می رفت. گاهی نزدیک به دو ساعت سخنرانی می کرد؛ آن چنان شیرین و جذاب که کمتر کسی اظهار خستگی می کرد. هر هفته صبح جمعه و نیز ایام محرم و صفر و فاطمیه و نیز روزهای ولادت و وفات امامان: در خانه‌اش مراسم عزاداری و جشن برگزار می کرد.
  • او به آن چه می گفت، معتقد بود. از دل می گفت و چون دلسوخته بود، سخنش بر دل ها می نشست و مخاطب خود را سخت تحت تأثیر قرار می داد. او در این زمینه بسیار موفق بود. کسانی بودند که یک بار پای منبر و سخن او می نشستند و دلباخته می شدند و برای همیشه دست از گناه و آلودگی شسته و در زمره نیکان زمان درمی‌آمدند.
  • عاشق شیدای اهل بیت بود. آن چنان عاشقانه و خالصانه از پیامبر صلی الله علیه و آله و اصحابش یاد می کرد که مستمعان را به شدت می گریاند. عالمی بزرگوار می گفت: «شبی به مسجد آیت الله معزوالدوله رفتم. وی بر منبر بود و از ابوذر، صحابی عالی مقدار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سخن می گفت. مردم پای منبر او چنان می گریستند، که شگفت زده شدم مثل آن که مصیبت عاشورا می خواند.[۱۴]
  • خط زیبا، پوشش ساده و تمیز، همیشه معطر بودن، آرام و مطمئن سخن گفتن، موقر راه رفتن، سیمای جذاب و نورانی، متبسم بودن، از دیگر ویژگی‌های ایشان بود.

وفات

مرحوم آیت الله حاج شیخ مهدی معزالدوله‌ای، سرانجام پس از هشتاد و پنج سال عمر پرخیر و برکت و مجاهدت دائم در راه خدمت به مکتب تشیع و اهل بیت علیهم السلام، سرانجام در نیمه شب ۲۱ ربیع الاول سال ۱۴۰۲ ق. در تهران دار فانی را وداع گفت. از آن جا که به قبرستان مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حایری، معروف به «قبرستان نو» در قم بسیار علاقمند بود، طبق وصیت وی، در فضایی باز و زیر آسمان، در این گورستان به خاک سپرده شد.[۱۵]

پانویس

  1. مقدمه کتاب تذکرة الصلوة، حاج شیخ مهدی معزالدوله‌ای تهرانی، ص ۹-۴؛ و نقل از حجة الاسلام معزی فرزند حاج شیخ مهدی در مجله مسجد، ش ۱۰، سال ۶۰، ص ۷۶.
  2. گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۶۳.
  3. مجله مسجد، سال دهم، ش ۶۰، ص ۸۳، بهمن و اسفند ۱۳۸۰.
  4. این مسجد را اسماعیل میرزا معزالدوله، نوه عباس میرزا نایب السلطنه فتحعلی شاه قاجار و فرزند بهرام میرزا معزالدوله در سال ۱۳۱۷ ه.ق ساخته است.
  5. طبقات اعلام الشیعه، (نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر)، ج ۲، ص ۶۲۵ و ج ۱، ص ۲۱۱.
  6. همان، ص ۷۷.
  7. گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۵۳۲-۳.
  8. مقدمه الدعا والغیبة، شیخ مهدی معزالدوله تهرانی، با اهتمام ناصر شکوری؛ گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۶۳.
  9. مجله مسجد، سال دهم، ش ۶۰، ص ۸۱-۲.
  10. المسلسلات فی الاجازات، ج ۱، بخش اجازات، تألیف حجة الاسلام والمسلمین سید محمود مرعشی.
  11. مقدمه کتاب تذکرةالصلوة و تذکرة الصوم، تألیف آیت الله معزالدوله‌ای.
  12. مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین شیخ عبدالحسین معزی نماینده ولی فقیه و رئیس مرکز اسلامی وین در کشور اتریش.
  13. مجله مسجد، ش ۶۰، سال دهم، ص ۷۷-۷۹.
  14. مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسن برزویی تهرانی.
  15. مجله مسجد، ش ۱۰، سال ۶۰، ص ۸۱.

منابع

  • سید محمد سجادی نژاد دامغانی، ستارگان حرم، جلد ۱۷، صفحه ۱۵۲، ۱۶۷.