تورات: تفاوت بین نسخهها
(اصلاح مشخصات منبع) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | ''' | + | '''«تورات»''' کتاب مقدس [[حضرت موسی]] علیهالسلام است که پنج بخش اول کتاب مقدس [[یهود|یهودیان]] را شامل می شود. از این قبیل مطالب در تورات بسیار است و همه حكایت دارند كه اسفار پنجگانه بعد از [[حضرت موسى]] علیهالسلام نوشته شده است. |
− | [[پرونده:Torah.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|طومار تورات که به منظور تشریفات مذهبی در یک | + | [[پرونده:Torah.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|طومار تورات که به منظور تشریفات مذهبی در یک کنیسه گشوده شدهاست.]] |
==تورات در لغت و اصطلاح== | ==تورات در لغت و اصطلاح== | ||
− | + | «تورات» در اصل لغت عبری به معنای [[شریعت]] و [[احکام]] است که مقصود از آن در متداولترین کاربرد، پنج سِفر اول کتاب مقدس یهودیان است که اختصاص به کتاب مقدس [[حضرت موسی]] علیهالسلام یافته است.<ref>تورات، دایره المعارف بزرگ اسلامی - نثر طوبی، ذیل واژه تورات</ref> و در اصطلاح مسلمانان همان وحیها است که از طرف خداوند به حضرت موسی علیهالسلام رسید و غالب آن احکام شرعی و دستور [[فقه|فقهی]] دین او است.<ref>نثر طوبی، ذیل واژه تورات</ref> البته مسلمانان گاهی هم از تورات همه کتب پیغمبران [[بنی اسرائیل|بنیاسرائیل]] را اراده میکنند که با اصل تورات منضم گشته و [[مسیحیت|عیسویان]] آن را عهد عتیق میگویند.<ref>نثر طوبی، ذیل واژه تورات</ref> | |
==بخشهای پنجگانه تورات== | ==بخشهای پنجگانه تورات== | ||
− | اصل تورات پنج سِفر یعنی پنج کتاب است و هر یک مشتمل بر فصولی چند و هر فصل مرکب از | + | اصل تورات پنج سِفر یعنی پنج کتاب است و هر یک مشتمل بر فصولی چند و هر فصل مرکب از آیات می باشد.<ref>نثر طوبی، ذیل واژه تورات</ref> |
این اسفار پنجگانه عبارتند از: | این اسفار پنجگانه عبارتند از: | ||
− | # | + | #سِفر پیدایش، كه از اول خلقت تا وفات [[حضرت یوسف]] علیه السلام در پنجاه باب صحبت شده است. |
− | # | + | #سِفر خروج، مشتمل بر چهل باب از شمارش اسامى فرزندان [[حضرت یعقوب]] كه به [[مصر]] آمدند، شروع شده و به نقل وضع خیمه اجتماع ختم میشود و تأسیس [[احكام]] یهود در [[طور سینا|كوه سینا]] و مواعده خدا با [[حضرت موسی علیه السلام|حضرت موسى]] و غیره در آن است. |
− | # | + | #سِفر لاویان شامل بیست و هفت باب از حكم قربانى شروع شده و درباره مقدارى قواعد و حدود صحبت كرده و با جمله: «این است اوامری كه خداوند به موسى براى [[بنی اسرائیل|بنىاسرائیل]] در كوه سینا امر فرمود» تمام میشود. |
− | # | + | #سِفر اعداد داراى سى و شش باب و درباره سفرهاى بنىاسرائیل و راجع به ورود [[اردن]] و كنعان و غیره میباشد. |
− | # | + | #سِفر تثنیه، مشتمل بر 34 باب و راجع به شرایع و احكام و تذكرات است و با وفات حضرت موسى تمام میشود.<ref>قاموس قرآن، ج 1، ص296</ref> |
==نظر قرآن درباره تورات== | ==نظر قرآن درباره تورات== | ||
− | در این که [[قرآن]] [[حضرت موسی]] علیه السلام و آنچه بدو [[وحی]] شده است را تصدیق مینماید، شکی | + | در این که [[قرآن]]، [[حضرت موسی]] علیه السلام و آنچه بدو [[وحی]] شده است را تصدیق مینماید، شکی نیست، چرا که قرآن در این مورد نص صریح دارد: {{متن قرآن|«مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ»}}. |
− | اما در [[سوره بقره]] ضمن نقل حال یهود آمده: {{متن قرآن|«وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لاَ يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلاَّ أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ × فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَـذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ»}}. (78- 79) | + | اما در [[سوره بقره]] ضمن نقل حال [[یهود]] آمده است: {{متن قرآن|«وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لاَ يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلاَّ أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ × فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَـذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ»}}. (سوره بقره/78-79) |
− | این آیه روشن میكند كه علماء یهود چیزهائى مینوشتند و آن را به خدا نسبت میدادند و عوامشان نیز آنها را باور میكردند. همچنین در [[سوره آل عمران]] طایفهای از یهود را این طور توصیف نموده كه كلمات كتاب خداى را تحریف مى | + | این آیه روشن میكند كه علماء یهود چیزهائى مینوشتند و آن را به خدا نسبت میدادند و عوامشان نیز آنها را باور میكردند. همچنین در [[سوره آل عمران]] طایفهای از یهود را این طور توصیف نموده كه كلمات كتاب خداى را تحریف مى كنند؛ حال یا به این كه جاى آنها را تغییر مى دهند و پس و پیش مى كنند و یا آن كه بعضى از كلمات را به كلى مى اندازند و یا به این كه كلماتى از خود به كتاب خدا اضافه مى كنند. لذا از نظر قرآن، تورات موجود بسیارى از مطالبش آسمانى نیست. |
− | اما در عین حال پارهای از مطالب آن را شاهد بر مدعای خود میگیرد که نشان میدهد با درستی برخی از آن موافق است. به عنوان نمونه در [[سوره مائده]] میگوید: {{متن قرآن|«وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللّهِ»}}. ([[سوره مائده]]/43) | + | اما در عین حال پارهای از مطالب آن را شاهد بر مدعای خود میگیرد که نشان میدهد با درستی برخی از آن موافق است. به عنوان نمونه در [[سوره مائده]] میگوید: {{متن قرآن|«وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللّهِ»}}. ([[سوره مائده]]/43) نزد آنهاست تورات و در آن است حکم خداست. و در [[سوره اعراف]] میفرماید: {{متن قرآن|«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ...»}}. ([[سوره اعراف]]/157) هم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امی که در تورات و انجیلی که در دست آنهاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته مییابند... |
− | + | ==سرگذشت تورات فعلى== | |
− | + | [[بنى اسرائیل]] كه نوادههائى از آل یعقوب اند، در آغاز یك زندگى بدوى و صحرانشین داشتند و به تدریج فراعنه [[مصر]] آنان را از بیابانها به شهر آورده، معامله نوكر و برده با آنان كردند تا در آخر، خداى تعالى به وسیله [[حضرت موسى]] علیهالسلام از شر [[فرعون]] و عمل ناهنجار او نجاتشان داد. | |
− | + | بنى اسرائیل در عصر موسى و بعد در عصر [[يوشع بن نون|یوشع]] علیهالسلام، به رهبرى این دو بزرگوار زندگى مىكردند و سپس در برههاى از زمان قاضیانى چون ایهود و جدعون و غیر اینها امور بنىاسرائیل را تدبیر مىنمودند و بعد از آن، دوران حكومت سلطنتى آنان شروع مىشود و اولین كسى كه در بین آنان سلطنت كرد، شاؤول بود كه [[قرآن]] شریف او را [[طالوت]] خوانده و بعد از طالوت [[حضرت داوود علیه السلام|داوود]] علیهالسلام و بعد از او [[حضرت سلیمان علیه السلام|سلیمان]] علیهالسلام در بین آنان سلطنت كردند. | |
− | + | و بعد از دوران سلطنت حضرت سلیمان مملكتشان قطعه قطعه و قدرت متمركزشان تقسیم شد، ولى در عین حال پادشاهان بسیارى از قبیل رحبعام و ابیام و یربعام و یهوشافاط و یهورام و جمعى دیگر كه روى هم سى و چند پادشاه مىشوند، در بین آنان حكومت كردند، ولى قدرتشان همچنان رو به ضعف و انقسام بود تا آن كه ملوك [[بابل]] بر آنان غلبه یافته و حتى در اورشلیم كه همان [[بیت المقدس]] است، دخل و تصرف كردند و این واقعه در حدود ششصد سال قبل از [[حضرت عیسی علیه السلام|مسیح]] علیهالسلام بود، در همین اوان بود كه شخصى به نام «[[بخت نصر|بخت النصر]]» (بنوكد نصر) حكومت بابل را بدست گرفت و چون یهود از اطاعت او سرباز زد، لشگرهاى خود را به سركوبى آنان فرستاد. لشگر یهودیان را محاصره و سپس بلاد آنان را فتح كرد و خزینههاى سلطنتى و خزائن هیكل ([[مسجد الاقصى]]) را غارت نمود و قریب به ده هزار نفر از ثروتمندان و اقویا و صنعتگرانشان را گرد آورده و با خود به بابل برد و جز عدهاى از ضعفا و فقرا در آن سرزمین باقى نماندند و بخت النصر، آخرین پادشاه بنىاسرائیل را كه نامش صدقیا بود به عنوان نماینده خود در آن سرزمین به سلطنت منصوب كرد، به شرطى كه از وى اطاعت كند. | |
− | + | و قریب به ده سال جریان بدین منوال گذشت تا آن كه صدقیا در خود مقدارى قدرت و شوكت احساس نموده، از سوى دیگر محرمانه با بعضى از فراعنه [[مصر]] رابطه برقرار نمود و به تدریج سر از اطاعت بخت نصر برتافت. | |
− | و | + | رفتار او بخت النصر را سخت خشمگین ساخت و لشگرى عظیم به سوى بلاد وى گسیل داشت، لشگر بلاد صدقیا را محاصره نمود، مردمش به داخل قلعهها متحصن شدند و مدت تحصن حدود یك سال و نیم طول كشید و در نتیجه قحطى و وبا در میان آنان افتاد و بخت النصر همچنان بر محاصره آنان پافشارى نمود تا همه قلعههاى آنان را بگشود و این در سال پانصد و هشتاد قبل از میلاد مسیح بود، آنگاه دستور داد تمامى اسرائیلیان را از دم شمشیر بگذرانند و خانهها را ویران و حتى خانه خدا را هم خراب كردند و هر علامت و نشانهاى كه از [[دین]] در آنجا دیدند از بین بردند و هیكل را با خاك یكسان نموده به صورت تلى خاك درآوردند. |
− | + | در این میان، تورات و [[تابوت|تابوتى]] كه تورات را در آن مىنهادند، نابود شد. تا حدود پنجاه سال وضع به همین منوال گذشت و آن چند هزار نفر كه در بابل بودند نه از كتابشان عین و اثرى بود و نه از مسجدشان و نه از دیارشان، به جز تلههائى خاك باقى نمانده بود. | |
− | و | + | پس از آن كه كورش یكى از ملوك فارس بر تخت سلطنت تكیه زد و بابل را فتح نمود و داخل آن سرزمین گردید، اسراى بنىاسرائیل را كه تا آن زمان در بابل تحت نظر بودند، آزاد كرد و عزراى معروف كه از مقربین درگاهش بود امیر بر اسرائیلیان كرد و اجازه داد تا براى آنان كتاب تورات را بنویسد و هیكل را برایشان تجدید بنا كند و ایشان را به مرامى كه داشتند برگرداند و عزرا در سال 457 قبل از میلاد مسیح، بنىاسرائیل را به [[بیت المقدس]] برگردانید و سپس كتب عهد عتیق را برایشان جمع نموده و تصحیح كرد و این همان توراتى است كه تا به امروز در دست یهود دائر است.<ref>این سرگذشت از كتاب قاموس كتاب مقدس تالیف مستر هاكس آمریكائى و مآخذ دیگرى از تواریخ گرفته شده است.</ref> |
− | + | با این حساب، توراتى كه امروز در بین [[یهود]] دائر است، سندش به زمان [[حضرت موسى]] علیهالسلام متصل نمىشود و در مدت پنجاه سال سند آن قطع شده و تنها به یك نفر منتهى مىشود و او عزرا است كه اولاً شخصیتش براى ما مجهول است و ثانیا نمىدانیم كیفیت اطلاعش و دقت و تعمقش چگونه بوده و ثالثا نمىدانیم تا چه اندازه در نقل آن امین بوده و رابعا آنچه به نام اسفار تورات جمع آورده از كجا گرفته و خامسا در تصحیح غلطهاى آن به چه مستندى استناد جسته است.<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج 3، ص 483 تا 485.</ref> | |
− | + | ==مطالب غیرمعقول تورات== | |
− | + | محتویات پنج سفر تورات مطالبى است كه از اغلب آنها در [[قرآن|قرآن مجید]] ذكر و یا به آنها اشاره شده است، ولى یك قسمت مطالبى دارد غیرمعقول كه ساحت [[خدا]] و [[پیامبران]] از آن به دور است و مطالب دیگرى كه صریح است بعد از [[حضرت موسی علیه السلام|حضرت موسى]] نوشته شده است و قضایاى دیگرش مخلوط و آمیخته با اغلاطى است كه قرآن مجید تصدیق نمیكند. | |
− | + | مثلا در باب سوم از سفر پیدایش آیه هشتم، راه رفتن خدا در [[بهشت]] ذكر شده كه [[حضرت آدم علیه السلام|آدم]] و زنش خود را از وى پنهان كردند. حال آن كه خداوند جسم نیست: {{متن قرآن|«...لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْءٌ...»}}. و در سفر خروج باب 32، ساختن گوساله را به [[حضرت هارون علیه السلام|حضرت هارون]] نسبت داده كه او بود که پس از تأخیر موسى گوساله را ساخت و مردم را به عبادت آن دعوت كردند و در كنار آن قربانگاهى ساختند. در حالی كه سازنده گوساله سامرى است و سبب این فتنه او بود و هارون پیامبر خدا و جانشین موسى در آن روز بود. با آن كه در باب 28 و 40 همان سِفر، خدا هارون را تمجید كرده و درباره او به موسى سفارش میكند. | |
− | + | در باب سى و دوم از سفر پیدایش آیه 24 به بعد میگوید كه خدا با [[حضرت یعقوب علیه السلام|حضرت یعقوب]] كشتى گرفت و نتوانست بر یعقوب غلبه كند و گفت: اى یعقوب مرا رها كن (العیاذ باللّه). | |
− | + | در باب نوزدهم سفر پیدایش آیه 30 تا 38 میگوید كه: دختران [[حضرت لوط علیه السلام|حضرت لوط]] به او [[شراب خواری|شراب]] نوشانیدند و با او همبستر و هر دو حامله شدند و هر یك پسرى زائید (نعوذ باللّه). | |
− | + | در باب 18 سفر پیدایش بند 1 به بعد، خدا با دو نفر نزد [[حضرت ابراهیم علیه السلام|حضرت ابراهیم]] می آیند و ابراهیم میخواهد پاى خدا را بشوید، بالاخره خوراك میآورد و خدا با آن دو رفیق خود خوراك میخورند (معاذ اللّه). | |
− | + | در كتاب دوم سموئیل باب یازدهم مینویسد: كه [[حضرت داوود علیه السلام|حضرت داود]] زن اوریا را از پشت بام دید كه غسل میكند، داود كسانى فرستاد زن را گرفته و آوردند. داود بلافاصله با او همبستر شد و زن حامله گردید و حمل خود را به داود اطلاع داد. در باب دوازدهم همان كتاب نوشته: ناتان فرستاده خدا پیش داود آمد و از این كار انتقاد كرد و گفت: خدا میگوید به عوض كاری كه درباره زن اوریا كرده اى زنان تو را گرفته پیش چشم تو به همسایه ات خواهم داد و او در نظر این آفتاب با زنان تو خواهد خوابید. تو در پنهانى زنا كردى اما من این كار را پیش تمام اسرائیل خواهم نمود (معاذ اللّه). | |
− | + | خلاصه از این گونه افسانه ها و مطالب غیرمعقول در اسفار پنجگانه و غیره زیاد است و میشود در این باره به كتاب «الرحلة» تألیف مرحوم بلاغى رجوع نمود. | |
− | در باب سى و | + | ایضا در سفر تثنیه باب سى و چهارم وفات حضرت موسى نقل شده است که گوید: موسى در آنجا مرد و در آنجا دفن گردید و احدى تا حال قبر او را نشناخته و وقت [[مرگ]] صد و بیست سال داشت و بنى اسرائیل براى او سى روز ماتم گرفتند. پیداست كه این مطالب بعد از موسى نوشته شده و نمیتواند از تورات اصلى باشد. |
− | در | + | همچنین در آیه 10 همان باب هست: پیامبرى مثل موسى تا به حال در بنىاسرائیل برنخاسته كه خدا او را روبرو شناخته باشد. مسلم است كه این سخن بعد از فوت موسى است و از تورات [[وحى]] شده نیست. |
− | + | در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] گوید: در فتنه [[بخت النصر]] و لشکركشى او به [[فلسطین]]، تورات موسى از بین رفت، بعدها كه كوروش پادشاه [[ایران]] بنىاسرائیل را از اسارت نجات داد و مجاز كرد كه از [[بابل]] به فلسطین برگردند و معبد خود را بنا كنند، مردى بنام [[عزیر]] كه هویتش مجهول است به جمع آوری تورات همت گماشت و اسفار پنجگانه را نوشت وگرنه تورات اصلى در آن روز از بین رفته بود ولى به هر تقدیر، مقدارى از تورات اصلى در میان آنها گنجانده شد، لابدّ بعضى از الواح آن را یافته و یا از این و آن آموخته بود.<ref>المیزان، ج 3، ص 339.</ref> | |
− | + | مستر هاكس امریكائى در قاموس كتاب مقدس زیر لغت عزّ مینویسد: او كاهن و هادى معروف عبرانیان و كاتب ماهر شریعت و شخصى عالم و قادر و امینى بود... او از اردشیر دراز دست امداد و اعانت هاى لازم را گرفت و 457 سال قبل از مسیح - به سركردگى جماعت بزرگى از اسیران به اورشلیم برگشت و عموما معتقدند تمامى كتب عهد عتیق را كه حال قانون ما میباشد، جمعآورى و تصحیح فرمود. این است اقرار مستر هاكس كه در تألیف كتابش مدتها زحمت كشیده است و قول وى در این باره براى ما سند است و در مقدمه همان كتاب گوید: كتاب مقدس (تورات فعلى) توسط 39 نفر در مدت هزار و پانصد سال تألیف گشته است. | |
− | + | در فرهنگ قصص قرآن تألیف آقاى صدرالدین بلاغى بحث جامعى در این باره آمده و ضمنا مینویسد: سرانجام این نتیجه قطعى بدست آمد كه تورات كنونى تألیف شخص معینى نیست و اسفار قانونى آن در تاریخها و زمانهاى مختلف نوشته شده و تاریخ تألیف سفر خروج قرن نهم و تاریخ تألیف سفر تثنیه قرن هشتم و هفتم قبل از میلاد است و سفر احبار پس از سال 516 قبل از میلاد نوشته شده... از این سخن برمیآید كه حتى اسفار خمسه را هم عزرا ننوشته است.<ref>قاموس قرآن، ج 1، ذیل واژه تورات، ص 295.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | در فرهنگ قصص قرآن تألیف آقاى صدرالدین بلاغى بحث جامعى در این باره آمده و ضمنا مینویسد: سرانجام این نتیجه قطعى بدست آمد كه تورات كنونى تألیف شخص معینى نیست و اسفار قانونى آن در تاریخها و زمانهاى مختلف نوشته شده و تاریخ تألیف سفر خروج قرن نهم و تاریخ تألیف سفر تثنیه قرن هشتم و هفتم قبل از میلاد است و سفر احبار پس از سال 516 قبل از میلاد نوشته شده... از این سخن برمیآید كه حتى اسفار خمسه را هم عزرا ننوشته است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * علىاكبر قرشى بنایى، قاموس قرآن، دارالكتب الاسلامیة - تهران، چاپ: ششم، 1412 ق. | + | |
− | * ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، اسلامیه، 1386 ش. | + | *علىاكبر قرشى بنایى، قاموس قرآن، دارالكتب الاسلامیة - تهران، چاپ: ششم، 1412 ق. |
− | * دانشنامه جهان اسلام، مدخل تورات، اسماعیل باغستانی. | + | *ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، اسلامیه، 1386 ش. |
− | * محمدحسین طباطبائی، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1374 ش. | + | *دانشنامه جهان اسلام، مدخل تورات، اسماعیل باغستانی. |
+ | *محمدحسین طباطبائی، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1374 ش. | ||
[[رده:کتابهای آسمانی]] | [[رده:کتابهای آسمانی]] |
نسخهٔ ۲۱ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۲۵
«تورات» کتاب مقدس حضرت موسی علیهالسلام است که پنج بخش اول کتاب مقدس یهودیان را شامل می شود. از این قبیل مطالب در تورات بسیار است و همه حكایت دارند كه اسفار پنجگانه بعد از حضرت موسى علیهالسلام نوشته شده است.
محتویات
تورات در لغت و اصطلاح
«تورات» در اصل لغت عبری به معنای شریعت و احکام است که مقصود از آن در متداولترین کاربرد، پنج سِفر اول کتاب مقدس یهودیان است که اختصاص به کتاب مقدس حضرت موسی علیهالسلام یافته است.[۱] و در اصطلاح مسلمانان همان وحیها است که از طرف خداوند به حضرت موسی علیهالسلام رسید و غالب آن احکام شرعی و دستور فقهی دین او است.[۲] البته مسلمانان گاهی هم از تورات همه کتب پیغمبران بنیاسرائیل را اراده میکنند که با اصل تورات منضم گشته و عیسویان آن را عهد عتیق میگویند.[۳]
بخشهای پنجگانه تورات
اصل تورات پنج سِفر یعنی پنج کتاب است و هر یک مشتمل بر فصولی چند و هر فصل مرکب از آیات می باشد.[۴]
این اسفار پنجگانه عبارتند از:
- سِفر پیدایش، كه از اول خلقت تا وفات حضرت یوسف علیه السلام در پنجاه باب صحبت شده است.
- سِفر خروج، مشتمل بر چهل باب از شمارش اسامى فرزندان حضرت یعقوب كه به مصر آمدند، شروع شده و به نقل وضع خیمه اجتماع ختم میشود و تأسیس احكام یهود در كوه سینا و مواعده خدا با حضرت موسى و غیره در آن است.
- سِفر لاویان شامل بیست و هفت باب از حكم قربانى شروع شده و درباره مقدارى قواعد و حدود صحبت كرده و با جمله: «این است اوامری كه خداوند به موسى براى بنىاسرائیل در كوه سینا امر فرمود» تمام میشود.
- سِفر اعداد داراى سى و شش باب و درباره سفرهاى بنىاسرائیل و راجع به ورود اردن و كنعان و غیره میباشد.
- سِفر تثنیه، مشتمل بر 34 باب و راجع به شرایع و احكام و تذكرات است و با وفات حضرت موسى تمام میشود.[۵]
نظر قرآن درباره تورات
در این که قرآن، حضرت موسی علیه السلام و آنچه بدو وحی شده است را تصدیق مینماید، شکی نیست، چرا که قرآن در این مورد نص صریح دارد: «مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ».
اما در سوره بقره ضمن نقل حال یهود آمده است: «وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لاَ يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلاَّ أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ × فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَـذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ». (سوره بقره/78-79)
این آیه روشن میكند كه علماء یهود چیزهائى مینوشتند و آن را به خدا نسبت میدادند و عوامشان نیز آنها را باور میكردند. همچنین در سوره آل عمران طایفهای از یهود را این طور توصیف نموده كه كلمات كتاب خداى را تحریف مى كنند؛ حال یا به این كه جاى آنها را تغییر مى دهند و پس و پیش مى كنند و یا آن كه بعضى از كلمات را به كلى مى اندازند و یا به این كه كلماتى از خود به كتاب خدا اضافه مى كنند. لذا از نظر قرآن، تورات موجود بسیارى از مطالبش آسمانى نیست.
اما در عین حال پارهای از مطالب آن را شاهد بر مدعای خود میگیرد که نشان میدهد با درستی برخی از آن موافق است. به عنوان نمونه در سوره مائده میگوید: «وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللّهِ». (سوره مائده/43) نزد آنهاست تورات و در آن است حکم خداست. و در سوره اعراف میفرماید: «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ...». (سوره اعراف/157) هم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امی که در تورات و انجیلی که در دست آنهاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته مییابند...
سرگذشت تورات فعلى
بنى اسرائیل كه نوادههائى از آل یعقوب اند، در آغاز یك زندگى بدوى و صحرانشین داشتند و به تدریج فراعنه مصر آنان را از بیابانها به شهر آورده، معامله نوكر و برده با آنان كردند تا در آخر، خداى تعالى به وسیله حضرت موسى علیهالسلام از شر فرعون و عمل ناهنجار او نجاتشان داد.
بنى اسرائیل در عصر موسى و بعد در عصر یوشع علیهالسلام، به رهبرى این دو بزرگوار زندگى مىكردند و سپس در برههاى از زمان قاضیانى چون ایهود و جدعون و غیر اینها امور بنىاسرائیل را تدبیر مىنمودند و بعد از آن، دوران حكومت سلطنتى آنان شروع مىشود و اولین كسى كه در بین آنان سلطنت كرد، شاؤول بود كه قرآن شریف او را طالوت خوانده و بعد از طالوت داوود علیهالسلام و بعد از او سلیمان علیهالسلام در بین آنان سلطنت كردند.
و بعد از دوران سلطنت حضرت سلیمان مملكتشان قطعه قطعه و قدرت متمركزشان تقسیم شد، ولى در عین حال پادشاهان بسیارى از قبیل رحبعام و ابیام و یربعام و یهوشافاط و یهورام و جمعى دیگر كه روى هم سى و چند پادشاه مىشوند، در بین آنان حكومت كردند، ولى قدرتشان همچنان رو به ضعف و انقسام بود تا آن كه ملوك بابل بر آنان غلبه یافته و حتى در اورشلیم كه همان بیت المقدس است، دخل و تصرف كردند و این واقعه در حدود ششصد سال قبل از مسیح علیهالسلام بود، در همین اوان بود كه شخصى به نام «بخت النصر» (بنوكد نصر) حكومت بابل را بدست گرفت و چون یهود از اطاعت او سرباز زد، لشگرهاى خود را به سركوبى آنان فرستاد. لشگر یهودیان را محاصره و سپس بلاد آنان را فتح كرد و خزینههاى سلطنتى و خزائن هیكل (مسجد الاقصى) را غارت نمود و قریب به ده هزار نفر از ثروتمندان و اقویا و صنعتگرانشان را گرد آورده و با خود به بابل برد و جز عدهاى از ضعفا و فقرا در آن سرزمین باقى نماندند و بخت النصر، آخرین پادشاه بنىاسرائیل را كه نامش صدقیا بود به عنوان نماینده خود در آن سرزمین به سلطنت منصوب كرد، به شرطى كه از وى اطاعت كند.
و قریب به ده سال جریان بدین منوال گذشت تا آن كه صدقیا در خود مقدارى قدرت و شوكت احساس نموده، از سوى دیگر محرمانه با بعضى از فراعنه مصر رابطه برقرار نمود و به تدریج سر از اطاعت بخت نصر برتافت.
رفتار او بخت النصر را سخت خشمگین ساخت و لشگرى عظیم به سوى بلاد وى گسیل داشت، لشگر بلاد صدقیا را محاصره نمود، مردمش به داخل قلعهها متحصن شدند و مدت تحصن حدود یك سال و نیم طول كشید و در نتیجه قحطى و وبا در میان آنان افتاد و بخت النصر همچنان بر محاصره آنان پافشارى نمود تا همه قلعههاى آنان را بگشود و این در سال پانصد و هشتاد قبل از میلاد مسیح بود، آنگاه دستور داد تمامى اسرائیلیان را از دم شمشیر بگذرانند و خانهها را ویران و حتى خانه خدا را هم خراب كردند و هر علامت و نشانهاى كه از دین در آنجا دیدند از بین بردند و هیكل را با خاك یكسان نموده به صورت تلى خاك درآوردند.
در این میان، تورات و تابوتى كه تورات را در آن مىنهادند، نابود شد. تا حدود پنجاه سال وضع به همین منوال گذشت و آن چند هزار نفر كه در بابل بودند نه از كتابشان عین و اثرى بود و نه از مسجدشان و نه از دیارشان، به جز تلههائى خاك باقى نمانده بود.
پس از آن كه كورش یكى از ملوك فارس بر تخت سلطنت تكیه زد و بابل را فتح نمود و داخل آن سرزمین گردید، اسراى بنىاسرائیل را كه تا آن زمان در بابل تحت نظر بودند، آزاد كرد و عزراى معروف كه از مقربین درگاهش بود امیر بر اسرائیلیان كرد و اجازه داد تا براى آنان كتاب تورات را بنویسد و هیكل را برایشان تجدید بنا كند و ایشان را به مرامى كه داشتند برگرداند و عزرا در سال 457 قبل از میلاد مسیح، بنىاسرائیل را به بیت المقدس برگردانید و سپس كتب عهد عتیق را برایشان جمع نموده و تصحیح كرد و این همان توراتى است كه تا به امروز در دست یهود دائر است.[۶]
با این حساب، توراتى كه امروز در بین یهود دائر است، سندش به زمان حضرت موسى علیهالسلام متصل نمىشود و در مدت پنجاه سال سند آن قطع شده و تنها به یك نفر منتهى مىشود و او عزرا است كه اولاً شخصیتش براى ما مجهول است و ثانیا نمىدانیم كیفیت اطلاعش و دقت و تعمقش چگونه بوده و ثالثا نمىدانیم تا چه اندازه در نقل آن امین بوده و رابعا آنچه به نام اسفار تورات جمع آورده از كجا گرفته و خامسا در تصحیح غلطهاى آن به چه مستندى استناد جسته است.[۷]
مطالب غیرمعقول تورات
محتویات پنج سفر تورات مطالبى است كه از اغلب آنها در قرآن مجید ذكر و یا به آنها اشاره شده است، ولى یك قسمت مطالبى دارد غیرمعقول كه ساحت خدا و پیامبران از آن به دور است و مطالب دیگرى كه صریح است بعد از حضرت موسى نوشته شده است و قضایاى دیگرش مخلوط و آمیخته با اغلاطى است كه قرآن مجید تصدیق نمیكند.
مثلا در باب سوم از سفر پیدایش آیه هشتم، راه رفتن خدا در بهشت ذكر شده كه آدم و زنش خود را از وى پنهان كردند. حال آن كه خداوند جسم نیست: «...لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْءٌ...». و در سفر خروج باب 32، ساختن گوساله را به حضرت هارون نسبت داده كه او بود که پس از تأخیر موسى گوساله را ساخت و مردم را به عبادت آن دعوت كردند و در كنار آن قربانگاهى ساختند. در حالی كه سازنده گوساله سامرى است و سبب این فتنه او بود و هارون پیامبر خدا و جانشین موسى در آن روز بود. با آن كه در باب 28 و 40 همان سِفر، خدا هارون را تمجید كرده و درباره او به موسى سفارش میكند.
در باب سى و دوم از سفر پیدایش آیه 24 به بعد میگوید كه خدا با حضرت یعقوب كشتى گرفت و نتوانست بر یعقوب غلبه كند و گفت: اى یعقوب مرا رها كن (العیاذ باللّه).
در باب نوزدهم سفر پیدایش آیه 30 تا 38 میگوید كه: دختران حضرت لوط به او شراب نوشانیدند و با او همبستر و هر دو حامله شدند و هر یك پسرى زائید (نعوذ باللّه).
در باب 18 سفر پیدایش بند 1 به بعد، خدا با دو نفر نزد حضرت ابراهیم می آیند و ابراهیم میخواهد پاى خدا را بشوید، بالاخره خوراك میآورد و خدا با آن دو رفیق خود خوراك میخورند (معاذ اللّه).
در كتاب دوم سموئیل باب یازدهم مینویسد: كه حضرت داود زن اوریا را از پشت بام دید كه غسل میكند، داود كسانى فرستاد زن را گرفته و آوردند. داود بلافاصله با او همبستر شد و زن حامله گردید و حمل خود را به داود اطلاع داد. در باب دوازدهم همان كتاب نوشته: ناتان فرستاده خدا پیش داود آمد و از این كار انتقاد كرد و گفت: خدا میگوید به عوض كاری كه درباره زن اوریا كرده اى زنان تو را گرفته پیش چشم تو به همسایه ات خواهم داد و او در نظر این آفتاب با زنان تو خواهد خوابید. تو در پنهانى زنا كردى اما من این كار را پیش تمام اسرائیل خواهم نمود (معاذ اللّه).
خلاصه از این گونه افسانه ها و مطالب غیرمعقول در اسفار پنجگانه و غیره زیاد است و میشود در این باره به كتاب «الرحلة» تألیف مرحوم بلاغى رجوع نمود.
ایضا در سفر تثنیه باب سى و چهارم وفات حضرت موسى نقل شده است که گوید: موسى در آنجا مرد و در آنجا دفن گردید و احدى تا حال قبر او را نشناخته و وقت مرگ صد و بیست سال داشت و بنى اسرائیل براى او سى روز ماتم گرفتند. پیداست كه این مطالب بعد از موسى نوشته شده و نمیتواند از تورات اصلى باشد.
همچنین در آیه 10 همان باب هست: پیامبرى مثل موسى تا به حال در بنىاسرائیل برنخاسته كه خدا او را روبرو شناخته باشد. مسلم است كه این سخن بعد از فوت موسى است و از تورات وحى شده نیست.
در تفسیر المیزان گوید: در فتنه بخت النصر و لشکركشى او به فلسطین، تورات موسى از بین رفت، بعدها كه كوروش پادشاه ایران بنىاسرائیل را از اسارت نجات داد و مجاز كرد كه از بابل به فلسطین برگردند و معبد خود را بنا كنند، مردى بنام عزیر كه هویتش مجهول است به جمع آوری تورات همت گماشت و اسفار پنجگانه را نوشت وگرنه تورات اصلى در آن روز از بین رفته بود ولى به هر تقدیر، مقدارى از تورات اصلى در میان آنها گنجانده شد، لابدّ بعضى از الواح آن را یافته و یا از این و آن آموخته بود.[۸]
مستر هاكس امریكائى در قاموس كتاب مقدس زیر لغت عزّ مینویسد: او كاهن و هادى معروف عبرانیان و كاتب ماهر شریعت و شخصى عالم و قادر و امینى بود... او از اردشیر دراز دست امداد و اعانت هاى لازم را گرفت و 457 سال قبل از مسیح - به سركردگى جماعت بزرگى از اسیران به اورشلیم برگشت و عموما معتقدند تمامى كتب عهد عتیق را كه حال قانون ما میباشد، جمعآورى و تصحیح فرمود. این است اقرار مستر هاكس كه در تألیف كتابش مدتها زحمت كشیده است و قول وى در این باره براى ما سند است و در مقدمه همان كتاب گوید: كتاب مقدس (تورات فعلى) توسط 39 نفر در مدت هزار و پانصد سال تألیف گشته است.
در فرهنگ قصص قرآن تألیف آقاى صدرالدین بلاغى بحث جامعى در این باره آمده و ضمنا مینویسد: سرانجام این نتیجه قطعى بدست آمد كه تورات كنونى تألیف شخص معینى نیست و اسفار قانونى آن در تاریخها و زمانهاى مختلف نوشته شده و تاریخ تألیف سفر خروج قرن نهم و تاریخ تألیف سفر تثنیه قرن هشتم و هفتم قبل از میلاد است و سفر احبار پس از سال 516 قبل از میلاد نوشته شده... از این سخن برمیآید كه حتى اسفار خمسه را هم عزرا ننوشته است.[۹]
پانویس
- ↑ تورات، دایره المعارف بزرگ اسلامی - نثر طوبی، ذیل واژه تورات
- ↑ نثر طوبی، ذیل واژه تورات
- ↑ نثر طوبی، ذیل واژه تورات
- ↑ نثر طوبی، ذیل واژه تورات
- ↑ قاموس قرآن، ج 1، ص296
- ↑ این سرگذشت از كتاب قاموس كتاب مقدس تالیف مستر هاكس آمریكائى و مآخذ دیگرى از تواریخ گرفته شده است.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج 3، ص 483 تا 485.
- ↑ المیزان، ج 3، ص 339.
- ↑ قاموس قرآن، ج 1، ذیل واژه تورات، ص 295.
منابع
- علىاكبر قرشى بنایى، قاموس قرآن، دارالكتب الاسلامیة - تهران، چاپ: ششم، 1412 ق.
- ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، اسلامیه، 1386 ش.
- دانشنامه جهان اسلام، مدخل تورات، اسماعیل باغستانی.
- محمدحسین طباطبائی، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1374 ش.