آیه 33 سوره نبأ: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(معانی کلمات آیه)
(معانی کلمات آیه)
 
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
*'''كواعب''': كعوب و كعابه: بزرگ شدن پستان دختر، كاعب: دخترى كه پستانش بزرگ شده است، جمع آن كواعب مى‏‌باشد.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص41</ref>
+
*'''كواعب''': كعوب و كعابه: بزرگ شدن پستان دختر، كاعب: دخترى كه پستانش بزرگ شده است، جمع آن كواعب مى‏‌باشد.
 +
*'''اتراب''': ترب (بر وزن جسر): همسال كه با همسال خود در يك زمان به دنيا آمده است: «الترب: من ولد معك ... هذه ترب فلانة: اذا كانت في سنها» علّت اين تسميه آنست كه هر دو با هم خاكبازى مى‏‌كنند جمع آن اتراب است.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص41</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۳۴

مشاهده آیه در سوره

وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا

مشاهده آیه در سوره


<<32 آیه 33 سوره نبأ 34>>
سوره : سوره نبأ (78)
جزء : 30
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و دختران زیبای دلربا که همه در خوبی و جوانی مانند یکدیگرند.

و دخترانی نو رسیده و هم سن

و دخترانى همسال با سينه‌هاى برجسته،

و دخترانى همسال، با پستانهاى برآمده،

و حوریانی بسیار جوان و هم‌سن و سال،

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and buxom maidens of a like age,

And voluptuous women of equal age;

And voluptuous women of equal age;

And voluptuous women of equal age;

معانی کلمات آیه

  • كواعب: كعوب و كعابه: بزرگ شدن پستان دختر، كاعب: دخترى كه پستانش بزرگ شده است، جمع آن كواعب مى‏‌باشد.
  • اتراب: ترب (بر وزن جسر): همسال كه با همسال خود در يك زمان به دنيا آمده است: «الترب: من ولد معك ... هذه ترب فلانة: اذا كانت في سنها» علّت اين تسميه آنست كه هر دو با هم خاكبازى مى‏‌كنند جمع آن اتراب است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفازاً «31» حَدائِقَ وَ أَعْناباً «32» وَ كَواعِبَ أَتْراباً «33» وَ كَأْساً دِهاقاً «34» لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا كِذَّاباً «35» جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً «36»

همانا براى اهل پروا، رستگارى و كاميابى بزرگى است. انواع باغ‌ها و انگورها. و همسرانى زيبا و دلربا، همانند و هم‌سال وجام‌هايى سرشار. در آنجا نه بيهوده‌اى شنوند و نه تكذيبى. پاداشى از طرف پروردگارت و عطايى از روى حساب.

نکته ها

«مفاز» يا به معناى محل كاميابى است و يا خود كاميابى. «حَدائِقَ» جمع «حديقة» باغ ديواردار را گويند. «كَواعِبَ» جمع «كاعب» دخترى را گويند كه تازه سينه‌اش بر آمده باشد، «اتراب» جمع «ترب» به معناى هم سن و سال و هم شكل و شمائل است. شايد مراد اين باشد كه حوريان بهشتى در زيبائى بر يكديگر برترى ندارند، كلمه كاس به معناى جام بلورين و دهاق به معناى لبريز است. البتّه بعضى آن را از ريشه دَهَقَ به معناى گره زدن پى درپى گرفته‌اند، يعنى جام‌هاى شراب پياپى عرضه مى‌شود.

انگور در ميان ميوه‌ها جايگاه خاصّى دارد و لذا به صورت جداگانه ذكر شده است. «حَدائِقَ وَ أَعْناباً»

پیام ها

1- بيم و اميد بايد در كنار هم باشد. در اين سوره پاداش متقين در برابر كيفر طاغين قرار گرفته است. إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً لِلطَّاغِينَ‌ ... إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفازاً

2- كاميابى و رستگارى در سايه نعمت‌هاى مادى و معنوى است. «إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفازاً» (كلمه‌ «حَدائِقَ» رمز نعمت‌هاى مادى و كلمه‌ «لا يَسْمَعُونَ» رمز

جلد 10 - صفحه 366

نعمت‌هاى معنوى است.)

3- نعمت‌هاى بهشتى، انسان را گرفتار غرور و غفلت و ياوه‌گوئى و بدمستى نمى‌كند. «لا يَسْمَعُونَ»

4- جلساتى كه در آن لغو و دروغ نباشد، جلسات بهشتى است. «لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا كِذَّاباً»

5- نه تنها كيفرها عادلانه است. «جَزاءً وِفاقاً» بلكه پاداشها نيز حساب و كتاب دارد. «عَطاءً حِساباً»

6- در جامعه بهشتى، افراد يكديگر را تكذيب نمى‌كنند و اعتماد و اطمينان ميان آنها حاكم است. «وَ لا كِذَّاباً»

7- پاداش‌هاى الهى، عطا و تفضّل اوست نه اينكه ماطلبى داشته باشيم. «جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً»

8- لازمه ربوبيّت، نظام كيفر و پاداش است. «جَزاءً مِنْ رَبِّكَ»

9- پاداش الهى به متقين حساب دارد. هر كه تقواى بيشترى دارد پاداش بيشترى خواهد داشت. «عَطاءً حِساباً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ كَواعِبَ أَتْراباً (33)

وَ كَواعِبَ أَتْراباً: و ايشان را است دختران نار پستان همزادان و مساوى و مشاكل يكديگر در سن و خلقت و قامت و صورت يا به مقدار ازواج خود در حسن صورت و سنّ. در بعضى تفاسير زنان شانزده ساله و مردان سى و سه ساله، لكن در اغلب تفاسير ذكر شده كه همه اهل بهشت از مردان و زنان سى و سه ساله باشند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفازاً (31) حَدائِقَ وَ أَعْناباً (32) وَ كَواعِبَ أَتْراباً (33) وَ كَأْساً دِهاقاً (34) لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا كِذَّاباً (35)

جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً (36) رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُمَا الرَّحْمنِ لا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطاباً (37) يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً (38) ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ مَآباً (39) إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً (40)

ترجمه‌

همانا براى پرهيزكاران است جاى نيل بسعادت ابدى‌

باغهائى است و انگورها

و دخترانى تازه بر آمده پستان همسنّ‌

و جام شراب پياپى‌

نميشنوند در آنها سخن بيهوده و نه دروغى‌

بپاداش از پروردگار تو كه بخششى است از روى حساب‌

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است كه بخشنده است و قادر نيستند در برابر او چون و چرائى را

روزى كه مى‌ايستند روح الامين و فرشتگان صف زده سخن نميگويند مگر كسيكه اذن دهد او را خداى بخشنده و گويد سخن بسزا و صلاحى‌

آنروز روز محقّق الوقوعى است كه خواهد آمد پس هر كه بخواهد بايد بگيرد بسوى پروردگار خود جاى بازگشتى‌

همانا ماييم داديم شما را از عذابى نزديك روزى كه مينگرد مرد آنچه را كه پيش فرستاده دو دستش و ميگويد كافر اى كاش من بودم خاك.

تفسير

خداوند متعال حسب المعمول بعد از ذكر احوال كفّار بيان فرموده است الطاف خود را در روز قيامت نسبت باهل تقوى و صلاح باين تقريب كه براى ايشان است در آنروز فوز و فلاح و نجات و رستگارى و سلامت و سعادت ابدى و كرامت سرمدى يا محلّ اين امور كه بهشت عنبر سرشت است و آن بوستانهائى است مملوّ از اشجار مثمره و انواع انگورها و شايد بملاحظه كثرت انواع و اقسام و وفور منافع آن مخصوص بذكر شده باشد و نيز براى ايشان است زنان جوانيكه تازه پستانهاى آنها بيرون آمده مانند ليمو و هم‌سنّ با يكديگرند چون گفته‌

جلد 5 صفحه 335

شده آنها شانزده ساله و مردان بهشتى سى ساله يا سى و سه ساله‌اند و جام شراب پريا پى در پى و نميشنوند در بهشت سخن بيهوده و نه دروغى را از يكديگر و كذابا بتخفيف نيز قرائت شده جزا داده شوند اهل تقوى از جانب پروردگار جزائى كه آن عطاى خداوند است نسبت بايشان و كافى است براى آنها يا بحساب اعمال حسنه آنان است يك برده تا هفتصد چنانچه در امالى از امير المؤمنين عليه السّلام اينمعنى را با تمسّك باين آيه نقل نموده است يا از روى حساب است يعنى گزاف نيست و بر حسب استحقاق ايشان است پروردگار تو اى پيغمبر اكرم پروردگار و مدّبر امور و پرورش دهنده آسمانها و زمين و موجودات ما بين آن دو است كه بخشنده و مهربان است و كسى حق گفتگو با او و چون و چرا در كار او ندارد چون مالك حقيقى آنها است و ثواب و عقاب و تمام افعالش بر طبق حكمت و مصلحت است و اينمعنى منافات با جواز شفاعت نمودن از گناهكاران باذن او ندارد و اين در روزى است كه روح الامين يعنى جبرئيل يا ملكى كه بزرگتر از او و ميكائيل است و با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه اطهار ميباشد چنانچه از امام صادق عليه السّلام نقل شده با ساير ملائكه صف ميكشند و مى‌ايستند و تكلم نميكنند از آنان و مردم مگر كسانيكه مأذون باشند از طرف خداوند در سخن گفتن و سخن صواب و خوب و بسزا گويند و در مجمع از امام صادق و در كافى از امام كاظم عليهما السلام نقل نموده كه مائيم و اللّه آنكسانيكه مأذونند از طرف خداوند در روز قيامت و آنانكه گويندگان صوابند عرض شد چه ميگوئيد فرمودند تمجيد ميكنيم از پروردگارمان و صلوات ميفرستيم بر پيغمبرمان و شفاعت ميكنيم از شيعيانمان و ردّ نميفرمايد ما را پروردگارمان اين روز روز حقّى است كه بايد حتما بيايد و شك و شبهه در وقوع آن نيست پس هر كس خواسته باشد در آنروز سعادتمند باشد بايد مرجع و مئال كار خود را كه بسوى حكم خدا است بأعمال صالحه خوب نمايد و در دنيا عمر خود را به بيهودگى تلف ننمايد ما شما مردم را از عذاب نزديكى ميترسانيم چون مرگ بآدمى نزديك است و از آنجا عذاب و ثواب شروع ميشود و قيامت هم چون محقّق الوقوع است نزديك است و بايد در فكر آنروز بود و آن روزى است كه هر كس بنامه‌

جلد 5 صفحه 336

اعمال خود كه آنرا بدست خويش در دنيا تهيّه نموده و پيش فرستاده نگاه ميكند و منتظر است كه به بيند خوب است يا بد و كافر ميگويد كاش من خاك بودم و از قبر سر بيرون نمى‌آوردم يا اصلا خاك بودم و در دنيا وجود پيدا نميكردم و مكلّف نميشدم كه چنين روزى را به بينم در علل از ابن عباس ره نقل نموده كه پرسيدند چرا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه السّلام را ابو تراب خوانده فرمود چون او صاحب زمين و حجت خدا است بر اهل آن بعد از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و از بركت وجود او است بقاء زمين و آرامش و قرار آن و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود چون روز قيامت شود و كافر ببيند آنچه را خداوند مهيّا فرموده براى شيعيان على عليه السّلام از ثواب و قرب و منزلت خواهد گفت ايكاش من خاك بودم يعنى شيعه على عليه السّلام بودم و او پدر من بود و مراد از قول خداوند و يقول الكافر يا ليتنى كنت ترابا اين است و قمّى ره هم قريب به اين معنى را نقل نموده است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره عمّ يتسائلون را همه روزه قرائت نمايد بسال نميرسد مگر آنكه موفق بزيارت مكّه مى‌گردد و فقنا اللّه تعالى انشاء اللّه‌

جلد 5 صفحه 337

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


حَدائِق‌َ وَ أَعناباً (32) وَ كَواعِب‌َ أَتراباً (33) وَ كَأساً دِهاقاً (34)

باغچه‌ سراهايي‌ و انگورستانهايي‌ ‌که‌ تاك‌ ميگويند و حوريان‌ و زنان‌ ‌که‌ پستانهاي‌ ‌آنها‌ برآمده‌ و تازه‌ جوان‌ تمام‌ يك‌ ‌قد‌ و يك‌ صورت‌ و ليوانهاي‌ لبريز ‌از‌ اشربه بهشتي‌ كوثر و سلسبيل‌ و انهار اربعه‌: أَنهارٌ مِن‌ ماءٍ غَيرِ آسِن‌ٍ وَ أَنهارٌ مِن‌ لَبَن‌ٍ لَم‌ يَتَغَيَّر طَعمُه‌ُ وَ أَنهارٌ مِن‌ خَمرٍ لَذَّةٍ لِلشّارِبِين‌َ وَ أَنهارٌ مِن‌ عَسَل‌ٍ مُصَفًّي‌ وَ لَهُم‌ فِيها مِن‌ كُل‌ِّ الثَّمَرات‌ِ ‌محمّد‌ (ص‌) آيه 15.

حدائق‌ جمع‌ حديقه‌ باغستان‌ ‌که‌ اشجارش‌ سر بهم‌ آورده‌ و سايه‌ انداخته‌ بالاخص‌ درخت‌ طوبي‌ ‌که‌ اصل‌ ‌آن‌ ‌در‌ خانه‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ و اغصان‌ ‌آن‌ ‌در‌ تمام‌ بهشت‌ كشيده‌ ‌شده‌ و ‌هر‌ چه‌ مايل‌ باشند ‌از‌ ‌آن‌ خارج‌ ميشود.

وَ أَعناباً انگورستان‌ ‌که‌ بهم‌ پيچيده‌ و اعنابش‌ هميشه‌ تازه‌ ‌هر‌ چه‌ بردارند جاي‌ ‌خود‌ ميآيد.

وَ كَواعِب‌َ جمع‌ كاعبه‌ ‌است‌، و كاعبه‌ زني‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ پستانهاي‌ ‌او‌ برآمده‌ ‌باشد‌.

أَتراباً اقران‌ هستند قرين‌ يكديگر ‌آنها‌ حوريان‌ ‌که‌: مَقصُورات‌ٌ فِي‌ الخِيام‌ِ لَم‌ يَطمِثهُن‌َّ إِنس‌ٌ قَبلَهُم‌ وَ لا جَان‌ٌّ

كانهن‌ لؤلؤ مكنون‌ يري‌ مخ‌ ساقها ‌من‌ وراء سبعين‌ خلة

و زنهاي‌ بهشتي‌ ‌که‌ ‌در‌ زيبايي‌ همانند ندارند.

وَ كَأساً دِهاقاً ‌که‌ غلمان‌ بهشت‌ ‌که‌ ميفرمايد: يَتَنازَعُون‌َ فِيها كَأساً لا لَغوٌ فِيها وَ لا تَأثِيم‌ٌ وَ يَطُوف‌ُ عَلَيهِم‌ غِلمان‌ٌ لَهُم‌ كَأَنَّهُم‌ لُؤلُؤٌ مَكنُون‌ٌ طور آيه 24. و دهاق‌ بمعني‌ لبريز ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 33)- سپس به همسران بهشتی که یکی دیگر از مواهب پرهیزکاران است اشاره کرده، می‌افزاید: «و (برای آنها) حوریانی بسیار جوان و هم سنّ و سال» است (و کواعب اترابا).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص41

منابع