حسین بن محمد حلوانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
ابوعبداللّه حسین بن محمد بن حسن الحلوانی از علمای [[شیعه]] در قرن پنجم قمری است. او فردى شناخته شده و مورد اعتنای عالمان عصر خود بوده است. [[ابن شهر آشوب]] (م، ۵۸۸ ق) این نام یعنى «الحسین بن محمد بن الحسن» را در کتاب [[معالم العلماء]] که به ذکر نویسندگان شیعه اختصاص دارد عنوان کرده است.<ref> [[معالم العلماء]]، ص ۷۸، رقم ۲۷۳.</ref> کتاب مشهور «[[نزهة الناظر و تنبیه الخاطر (کتاب)|نزهة الناظر و تنبیه الخاطر]]» از آثار اوست.
+
'''حسین بن محمد بن حسن الحُلوانی'''، ادیب و متکلم [[شیعه]] در قرن پنجم قمری و از شاگردان [[شیخ طوسی]] و [[سید مرتضى]] است. حلوانی و کتب او مورد توجه عالمان معاصرش بوده است. کتاب «[[نزهة الناظر و تنبیه الخاطر (کتاب)|نزهةالناظر و تنبیه‌الخاطر]]» و «نهج‌النجاة فی فضائل أمیرالمؤمنین» از مهمترین آثار اوست.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = '''حسین بن محمد الحُلوانی'''
 +
||تصویر=
 +
||زادروز = 
 +
|زادگاه =
 +
|وفات =  قرن پنجم قمری
 +
|مدفن =
 +
|اساتید =  [[شیخ طوسی]]، [[سید مرتضى]]، [[سید رضی]]، محمد بن حسن ابویعلی جعفرى،...
 +
|شاگردان = علی بن حسین بن على رازی، یحیی بن على خطیب تبریزی،...
 +
|آثار = [[نزهة الناظر و تنبیه الخاطر (کتاب)|نزهةالناظر و تنبیه‌الخاطر]]، نهج‌النجاة فی فضائل أمیرالمؤمنین و الائمةالطاهرین من ذریته،...
 +
}}
 
==عصر حلوانی==
 
==عصر حلوانی==
بر اساس علم طبقات [[علم رجال|رجال]] و با توجه به سال وفات [[مشایخ]] حلوانى می توان وى را از [[محدث|محدثان]] قرن پنجم قمری دانست. [[حسین بن محمد حلوانی|حلوانى]] در عصر طلایى [[فرهنگ]] و ادب مى زیسته و سخن نخست مجامع فرهنگى آن روزگار، فصاحت و [[بلاغت]] و سلاست بوده است. او به مانند سلف صالح خویش، [[سید رضی|سید رضى]] پا به میدانى نهاد که قهرمانى اش از آنِ سخنوران بود و در عرصه اى به طرح اندیشه هاى علوى و جعفرى و معارف [[اهل بیت]] علیهم السلام پرداخت که شعر و نثر و مقامه نویسى نشانه فضل بود.
+
بر اساس علم طبقات [[علم رجال|رجال]] و با توجه به سال وفات [[مشایخ]] ابوعبداللّه حُلوانى می توان وى را از [[محدث|محدثان]] قرن پنجم قمری دانست. [[حسین بن محمد حلوانی|حلوانى]] در عصر طلایى [[فرهنگ]] و ادب مى زیسته و سخن نخست مجامع فرهنگى آن روزگار، فصاحت و [[بلاغت]] و سلاست بوده است. او به مانند سلف صالح خویش، [[سید رضی|سید رضى]] پا به میدانى نهاد که قهرمانى اش از آنِ سخنوران بود و در عرصه اى به طرح اندیشه هاى علوى و جعفرى و معارف [[اهل بیت]] علیهم السلام پرداخت که [[شعر]] و نثر و مقامه نویسى نشانه فضل بود.
  
در عصر او متعلمان، کتاب های [[جاحظ]] و ابن عبیده ریحانى و سخنان عتابى و اشعار ابان لاحقی را فرا مى گرفتند و در این میان اراده غالب حاکمان بر حذف و مهجور نهادن سخنان فصیح و نغز [[ائمه اطهار|امامان]] معصوم [[شیعه]] علیهم السلام بود و این، زمینه را به نفع دیوانیان و به زیان شیعیان آماده مى ساخت. او فضاى معاصر خویش را چنین ترسیم می کند: «هرگاه از [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان]] علیه السلام و دیگر امامان علیهم السلام یاد می شود رنگ چهره دگرگون شود و اگر اندرزى نیکو یا حکمتى رسا و یا عبارتى برجسته و خطبه اى نمایان و نوشته اى شیوا روایت شود متغیر گردد و شنونده مى گوید من و امثال من چنین خبرى نشنیده ایم و من مى گویم اگر به دیده انصاف بنگرى و از زورگویى و مخالفت کناره بگیری خواهى دانست که آن چه شنیده اى نمى از یمى و کمى از فراوان است».
+
در عصر او متعلمان، کتاب های [[جاحظ]] و ابن عبیده ریحانى و سخنان عتابى و اشعار ابان لاحقی را فرا مى گرفتند و در این میان اراده غالب حاکمان بر حذف و مهجور نهادن سخنان فصیح و نغز [[ائمه اطهار|امامان معصوم]] علیهم السلام بود و این، زمینه را به نفع دیوانیان و به زیان [[شیعه|شیعیان]] آماده مى ساخت. او فضاى معاصر خویش را چنین ترسیم می کند: «هرگاه از [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان]] علیه السلام و دیگر امامان علیهم السلام یاد می شود رنگ چهره دگرگون شود و اگر اندرزى نیکو یا حکمتى رسا و یا عبارتى برجسته و خطبه اى نمایان و نوشته اى شیوا روایت شود متغیر گردد و شنونده مى گوید من و امثال من چنین خبرى نشنیده ایم و من مى گویم اگر به دیده انصاف بنگرى و از زورگویى و مخالفت کناره بگیری خواهى دانست که آن چه شنیده اى کمى از فراوان است».
  
حلوانى سیاست هاى کهنه [[بنى امیه]] را زمینه ساز جریان هاى عصر خویش مى داند. او به سیاست [[عبدالملک بن مروان]] اشاره مى کند که همچون سلف بدکار خویش ([[معاویه]]) تمام تلاش خویش را در خاموش کردن نور علوى بکار برد و نیز به شواهدى همچون شیوه تحدیث حسن بصرى از [[امام علی]] علیه السلام که چون قصد داشت حدیثى از امیرالمؤمنین [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه السلام نقل کند از بیم بنى امیه مى گفت: قال أبو [[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب]].
+
حلوانى سیاست هاى کهنه [[بنى امیه]] را زمینه ساز جریان هاى عصر خویش مى داند. او به سیاست [[عبدالملک بن مروان]] اشاره مى کند که همچون سلف بدکار خویش ([[معاویه]]) تمام تلاش خویش را در خاموش کردن نور علوى بکار برد و نیز به شواهدى همچون شیوه تحدیث [[حسن بصرى]] از [[امام علی]] علیه السلام که چون قصد داشت حدیثى از [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه السلام نقل کند از بیم بنى امیه مى گفت: قال أبو [[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب]].
  
حلوانى استمرار این جریان را موجب نسبت دادن فضایل و [[مناقب]] و حتى سخنان شیوا و بلیغ [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام به رقیبان و دشمنان ایشان مى داند و سخنان ادبى [[ابن مقفع]] زندیق و جاحظ عثمانى و همگنان اینان را زمینه اى مى داند که کلمات گهربار علی علیه السلام و فرزندان بزرگوارش را به چنین اشخاصى نسبت دهند و شاید برخى از آنان هم در اقتباس آشکار و پنهان از سخنان علی علیه السلام متهم باشند.
+
حلوانى استمرار این جریان را موجب نسبت دادن فضایل و [[مناقب]] و حتى سخنان شیوا و بلیغ [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام به رقیبان و دشمنان ایشان مى داند و سخنان ادبى [[ابن مقفع]]ِ زندیق و جاحظ عثمانى و همگنان اینان را زمینه اى مى داند که کلمات گهربار علی علیه السلام و فرزندان بزرگوارش را به چنین اشخاصى نسبت دهند و شاید برخى از آنان هم در اقتباس آشکار و پنهان از سخنان علی علیه السلام متهم باشند.
  
 
او به صراحت اعلام مى دارد که قصد کلی، اطفاى نور الهى و انهدام آثار [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام است، اگر چه خدا از خاموش شدن نور خود ابا دارد. حلوانى سپس عبارت [[سید رضى]] را در تأیید گفته خود نقل مى کند که این دشمنان را به دو دسته جاهل و گمراه و فرو رفته در ظلمت از یک سو و آگاه از فضایل اهل بیت و عالم کاتم و حیله گر تقسیم مى کند که هر دو دسته به دنبال دنیاى خویش و روزى خوردن از قلم بى زخم و ریش خودند که نویسنده آن را در کف ندارد، بلکه سر به چرخش چشم و دست حاکمان دارد.
 
او به صراحت اعلام مى دارد که قصد کلی، اطفاى نور الهى و انهدام آثار [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام است، اگر چه خدا از خاموش شدن نور خود ابا دارد. حلوانى سپس عبارت [[سید رضى]] را در تأیید گفته خود نقل مى کند که این دشمنان را به دو دسته جاهل و گمراه و فرو رفته در ظلمت از یک سو و آگاه از فضایل اهل بیت و عالم کاتم و حیله گر تقسیم مى کند که هر دو دسته به دنبال دنیاى خویش و روزى خوردن از قلم بى زخم و ریش خودند که نویسنده آن را در کف ندارد، بلکه سر به چرخش چشم و دست حاکمان دارد.
  
 
==استادان و شاگردان==
 
==استادان و شاگردان==
الحلوانی نزد الشریف محمد بن الحسن بن حمزه ابویعلی جعفرى ـ که از مراجع [[شیعه]] پس از [[شیخ مفید]] و داماد و جانشین او بوده ـ<ref> ر.ک: رجال نجاشی، رقم ۷۰۸؛ فرحه الغری، ص ۱۲۵.</ref> درس خوانده و چون محل سکونتش<ref> مولد حلوانى، حلوان از شهرهاى عراق است، اما به جهت آن که بغداد، پایتخت و پایگاه علم بوده، به آن جا کوچ کرده است. حلوان نام چند مکان است و از جمله آن ها حُلوان عراق در شمال بغداد و در منطقه کوهستانی آن است. حلوان شهرى آباد و محل نشو و نماى عالمان متعددى بوده است ر.ک: [[معجم البلدان]]، ج ۲، ص ۲۹۰.</ref> محله کرخ [[بغداد]] بوده است از محضر عالمانى چون [[شیخ طوسی]]، [[سید مرتضى]] و [[سید رضی]] بهره برده است.
+
حسین حُلوانی نزد الشریف محمد بن الحسن بن حمزه ابویعلی جعفرى ـ که از مراجع [[شیعه]] پس از [[شیخ مفید]] و داماد و جانشین او بوده ـ<ref> ر.ک: رجال نجاشی، رقم ۷۰۸؛ فرحه الغری، ص ۱۲۵.</ref> درس خوانده و چون محل سکونتش<ref> مولد حلوانى، حلوان از شهرهاى عراق است، اما به جهت آن که بغداد، پایتخت و پایگاه علم بوده، به آن جا کوچ کرده است. حلوان نام چند مکان است و از جمله آن ها حُلوان عراق در شمال بغداد و در منطقه کوهستانی آن است. حلوان شهرى آباد و محل نشو و نماى عالمان متعددى بوده است ر.ک: معجم البلدان، ج ۲، ص ۲۹۰.</ref> محله کرخ [[بغداد]] بوده است از محضر عالمانى چون [[شیخ طوسی]]، [[سید مرتضى]] و [[سید رضی]] نیز بهره برده است.
  
طریق روایى واقع در کتاب [[بشاره المصطفى|بشارة المصطفى]] اثر عمادالدین طبری،<ref> بشاره المصطفی، ص ۱۰۵.</ref> شاگردى او را از محضر سید مرتضی در سال ۴۲۹ ق به روشنى نشان مى دهد و سند واقع در کتاب ذیل تاریخ بغداد اثر ابن النجار البغدادی،<ref> ذیل تاریخ بغداد، ج ۴، ص ۱۰۸.</ref> استفاده او را از ابوالحسن على بن المظفر بن بدر (علامه بندینجی)<ref> بندینجین از توابع بغداد و در ناحیه کوهستانی آن در سمت [[نهروان]] قرار داشته است و تنى چند به آن جا موصوفند. به گمانِ ما او ابوالحسن على بن المظفر بن بدر از مشایخ خطیب بغدادى و شاگرد ابواحمد حسن بن عبدالله بن سعید عسکرى مؤلف الزواجر والمواعظ از مشایخ صدوق است. ر.ک: تاریخ بغداد، ج ۱۰، ص ۱۴۶، رقم ۵۲۹۵؛ الذریعه، ج ۱۲، ص ۶۰، رقم ۴۷۳.</ref> در سال ۴۲۵ ق اثبات مى کند.
+
طریق روایى واقع در کتاب [[بشارة المصطفی (کتاب)|بشارة المصطفى]] اثر [[عمادالدین طبری]]،<ref> بشاره المصطفی، ص ۱۰۵.</ref> شاگردى او را از محضر سید مرتضی در سال ۴۲۹ ق به روشنى نشان مى دهد و [[سند حدیث|سند]] واقع در کتاب ذیل [[تاریخ بغداد (کتاب)|تاریخ بغداد]] اثر ابن النجار البغدادی،<ref> ذیل تاریخ بغداد، ج ۴، ص ۱۰۸.</ref> استفاده او را از ابوالحسن على بن المظفر بن بدر (علامه بندینجی)<ref> «بندینجین» از توابع بغداد و در ناحیه کوهستانی آن در سمت [[نهروان]] قرار داشته است و تنى چند به آن جا موصوفند. به گمانِ ما او ابوالحسن على بن المظفر بن بدر از مشایخ خطیب بغدادى و شاگرد حسن بن عبدالله عسکرى مؤلف الزواجر والمواعظ از مشایخ صدوق است. ر.ک: تاریخ بغداد، ج ۱۰، ص ۱۴۶، رقم ۵۲۹۵.</ref> در سال ۴۲۵ ق اثبات مى کند.
  
ابوعبدالله حسین بن محمد حلوانى خود نیز در آخرین روایت کتابش که آن را مسنداً ذکر مى کند به استاد دیگرش که به احتمال از استادان اصلى وى بوده است اشاره مى کند. حلوانی طریق خود را چنین آغاز مى کند: (أخبرنى الشیخ ابوالقاسم على بن محمد بن محمد المفید رحمه الله) که حاکى از شاگردى او نزد فرزند [[شیخ مفید|شیخ مفید]] است. بنابر آن چه [[سید بن طاووس|ابن طاووس]] می گوید حلوانى از او در کتاب دیگرش نهج النجاه نیز حدیث نقل کرده است.<ref> الیقین، ص ۳۸۹.</ref>
+
حسین بن محمد حلوانى خود نیز در آخرین روایت کتابش که آن را مسنداً ذکر مى کند، به استاد دیگرش که به احتمال از استادان اصلى وى بوده است اشاره مى کند. حلوانی طریق خود را چنین آغاز مى کند: «أخبرنى الشیخ ابوالقاسم على بن محمد بن محمد المفید رحمه الله» که حاکى از شاگردى او نزد فرزند [[شیخ مفید|شیخ مفید]] است. بنابر آن چه [[سید بن طاووس|ابن طاووس]] می گوید حلوانى از او در کتاب دیگرش نهج النجاة نیز [[حدیث]] نقل کرده است.<ref> الیقین، ص ۳۸۹.</ref>
  
بر اساس طریق هاى روایى گذشته مى توان علی بن الحسین بن على الرازی و ابوزکریا یحیی بن على الخطیب التبریزی را از شاگردان حلوانی دانست. افزون بر این، بهره گیرى دانشمندان و نویسندگان از کتب او به ویژه عمادالدین طبرى مؤلف بشاره المصطفى و [[یحیی بن بطریق|ابن بطریق]] از بزرگان قرن ششم نشان از استقبال عالمان از او دارد.
+
همچنین، بر اساس طریق هاى روایى گذشته مى توان علی بن الحسین بن على الرازی و ابوزکریا یحیی بن على الخطیب التبریزی را از شاگردان حلوانی دانست. افزون بر این، بهره گیرى دانشمندان و نویسندگان از کتب او به ویژه عمادالدین طبرى مؤلف «بشارة المصطفى» و [[یحیی بن بطریق|ابن بطریق]] از بزرگان قرن ششم هجری نشان از استقبال عالمان از او دارد.
  
 
==آثار و تألیفات==
 
==آثار و تألیفات==
از آثار مهم حلوانی می توان به دو مورد زیر اشاره نمود:
+
[[ابن شهر آشوب]] (م، ۵۸۸ ق) نام «حسین بن محمد بن الحسن حُلوانی» را در کتاب [[معالم العلماء]] که به ذکر نویسندگان [[شیعه]] اختصاص دارد ذکر کرده است.<ref> معالم العلماء، ص ۷۸، رقم ۲۷۳.</ref> از آثار مهم حلوانی می توان به دو مورد زیر اشاره نمود:
  
۱. «[[نزهة الناظر و تنبیه الخاطر (کتاب)|نزهة الناظر و تنبیه الخاطر]]»:
+
* «[[نزهة الناظر و تنبیه الخاطر (کتاب)|نزهة الناظر و تنبیه الخاطر]]»:
[[علامه مجلسی]] در باب (ما جمع من جوامع کلم [[امیرالمومنین]] علیه السلام) هنگام اشاره به کتاب هایى که برخى از [[احادیث]] درباره [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام را در خود جاى داده اند از «نزهة الناظر» نام مى برد و آن را تألیف حسین بن محمد بن حسن مى داند.<ref> [[بحارالانوار]]، ج ۷۸، ص ۳۶.</ref>  
+
[[علامه مجلسی]] در باب «ما جمع من جوامع کلم [[امیرالمومنین]] علیه السلام» هنگام اشاره به کتاب هایى که برخى از [[احادیث]] درباره [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام را در خود جاى داده اند، از «نزهة الناظر» نام مى برد و آن را تألیف حسین بن محمد بن حسن مى داند.<ref> بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۶.</ref>  
  
۲. «نهج النجاة فی فضائل أمیرالمؤمنین و الائمه الطاهرین من ذریته صلوات الله علیهم اجمعین»: [[سید بن طاووس]] در کتاب [[الیقین باختصاص مولانا علی بامرة المؤمنین (کتاب)|الیقین]] احادیثى را در باب نامیدن علی علیه السلام به امیرالمؤمنین و خیرالوصیین آورده<ref> الیقین، ص ۱۱۱.</ref> و منبع آن را کتاب «نهج النجاة ...» نوشته حسین بن محمد بن حسن بن نصر الحلوانى دانسته است. [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ]] نیز در [[الذریعه]] «نهج النجاة» را از حسین بن محمد الحلوانى مى خواند و به منقولات ابن طاووس از آن در الیقین اشاره مى کند.<ref> همان، ج ۴۲، ص ۴۲۵، رقم ۲۲۲۴.</ref>  
+
* «نهج النجاة فی فضائل أمیرالمؤمنین و الائمة الطاهرین من ذریته صلوات الله علیهم اجمعین»: [[سید بن طاووس]] در کتاب «[[الیقین باختصاص مولانا علی بامرة المؤمنین (کتاب)|الیقین]]» احادیثى را در باب نامیدن علی علیه السلام به امیرالمؤمنین و خیرالوصیین آورده<ref> الیقین، ص ۱۱۱.</ref> و منبع آن را کتاب «نهج النجاة ...» نوشته حسین بن محمد بن حسن بن نصر الحلوانى دانسته است. [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ]] نیز در [[الذریعه]] «نهج النجاة» را از حسین بن محمد الحلوانى مى خواند و به منقولات ابن طاووس از آن در «الیقین» اشاره مى کند.<ref> همان، ج ۴۲، ص ۴۲۵، رقم ۲۲۲۴.</ref>  
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۳۳: سطر ۴۴:
 
==پیوندها==
 
==پیوندها==
  
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=37409&scope=Z-ljg0Zl-MtQqK15xJedXl4OXX-KTySx&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%86%D8%B2%D9%87%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب نزهة الناظر]'''
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=37409&scope=Z-ljg0Zl-MtQqK15xJedXl4OXX-KTySx&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%86%D8%B2%D9%87%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true نزهة الناظر و تنبیه الخاطر]'''
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* دو ماهنامه آينه پژوهش، شماره 92.
+
*هادی قمی، مقاله: "چشم تماشا ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر"، مجله آینه پژوهش، شماره ۹۲.
  
 
[[رده: علمای قرن پنجم]]
 
[[رده: علمای قرن پنجم]]

نسخهٔ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۴

حسین بن محمد بن حسن الحُلوانی، ادیب و متکلم شیعه در قرن پنجم قمری و از شاگردان شیخ طوسی و سید مرتضى است. حلوانی و کتب او مورد توجه عالمان معاصرش بوده است. کتاب «نزهةالناظر و تنبیه‌الخاطر» و «نهج‌النجاة فی فضائل أمیرالمؤمنین» از مهمترین آثار اوست.

نام کامل حسین بن محمد الحُلوانی
وفات قرن پنجم قمری

Line.png

اساتید

شیخ طوسی، سید مرتضى، سید رضی، محمد بن حسن ابویعلی جعفرى،...

شاگردان

علی بن حسین بن على رازی، یحیی بن على خطیب تبریزی،...

آثار

نزهةالناظر و تنبیه‌الخاطر، نهج‌النجاة فی فضائل أمیرالمؤمنین و الائمةالطاهرین من ذریته،...

عصر حلوانی

بر اساس علم طبقات رجال و با توجه به سال وفات مشایخ ابوعبداللّه حُلوانى می توان وى را از محدثان قرن پنجم قمری دانست. حلوانى در عصر طلایى فرهنگ و ادب مى زیسته و سخن نخست مجامع فرهنگى آن روزگار، فصاحت و بلاغت و سلاست بوده است. او به مانند سلف صالح خویش، سید رضى پا به میدانى نهاد که قهرمانى اش از آنِ سخنوران بود و در عرصه اى به طرح اندیشه هاى علوى و جعفرى و معارف اهل بیت علیهم السلام پرداخت که شعر و نثر و مقامه نویسى نشانه فضل بود.

در عصر او متعلمان، کتاب های جاحظ و ابن عبیده ریحانى و سخنان عتابى و اشعار ابان لاحقی را فرا مى گرفتند و در این میان اراده غالب حاکمان بر حذف و مهجور نهادن سخنان فصیح و نغز امامان معصوم علیهم السلام بود و این، زمینه را به نفع دیوانیان و به زیان شیعیان آماده مى ساخت. او فضاى معاصر خویش را چنین ترسیم می کند: «هرگاه از امیرمؤمنان علیه السلام و دیگر امامان علیهم السلام یاد می شود رنگ چهره دگرگون شود و اگر اندرزى نیکو یا حکمتى رسا و یا عبارتى برجسته و خطبه اى نمایان و نوشته اى شیوا روایت شود متغیر گردد و شنونده مى گوید من و امثال من چنین خبرى نشنیده ایم و من مى گویم اگر به دیده انصاف بنگرى و از زورگویى و مخالفت کناره بگیری خواهى دانست که آن چه شنیده اى کمى از فراوان است».

حلوانى سیاست هاى کهنه بنى امیه را زمینه ساز جریان هاى عصر خویش مى داند. او به سیاست عبدالملک بن مروان اشاره مى کند که همچون سلف بدکار خویش (معاویه) تمام تلاش خویش را در خاموش کردن نور علوى بکار برد و نیز به شواهدى همچون شیوه تحدیث حسن بصرى از امام علی علیه السلام که چون قصد داشت حدیثى از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کند از بیم بنى امیه مى گفت: قال أبو زینب.

حلوانى استمرار این جریان را موجب نسبت دادن فضایل و مناقب و حتى سخنان شیوا و بلیغ اهل بیت علیهم السلام به رقیبان و دشمنان ایشان مى داند و سخنان ادبى ابن مقفعِ زندیق و جاحظ عثمانى و همگنان اینان را زمینه اى مى داند که کلمات گهربار علی علیه السلام و فرزندان بزرگوارش را به چنین اشخاصى نسبت دهند و شاید برخى از آنان هم در اقتباس آشکار و پنهان از سخنان علی علیه السلام متهم باشند.

او به صراحت اعلام مى دارد که قصد کلی، اطفاى نور الهى و انهدام آثار اهل بیت علیهم السلام است، اگر چه خدا از خاموش شدن نور خود ابا دارد. حلوانى سپس عبارت سید رضى را در تأیید گفته خود نقل مى کند که این دشمنان را به دو دسته جاهل و گمراه و فرو رفته در ظلمت از یک سو و آگاه از فضایل اهل بیت و عالم کاتم و حیله گر تقسیم مى کند که هر دو دسته به دنبال دنیاى خویش و روزى خوردن از قلم بى زخم و ریش خودند که نویسنده آن را در کف ندارد، بلکه سر به چرخش چشم و دست حاکمان دارد.

استادان و شاگردان

حسین حُلوانی نزد الشریف محمد بن الحسن بن حمزه ابویعلی جعفرى ـ که از مراجع شیعه پس از شیخ مفید و داماد و جانشین او بوده ـ[۱] درس خوانده و چون محل سکونتش[۲] محله کرخ بغداد بوده است از محضر عالمانى چون شیخ طوسی، سید مرتضى و سید رضی نیز بهره برده است.

طریق روایى واقع در کتاب بشارة المصطفى اثر عمادالدین طبری،[۳] شاگردى او را از محضر سید مرتضی در سال ۴۲۹ ق به روشنى نشان مى دهد و سند واقع در کتاب ذیل تاریخ بغداد اثر ابن النجار البغدادی،[۴] استفاده او را از ابوالحسن على بن المظفر بن بدر (علامه بندینجی)[۵] در سال ۴۲۵ ق اثبات مى کند.

حسین بن محمد حلوانى خود نیز در آخرین روایت کتابش که آن را مسنداً ذکر مى کند، به استاد دیگرش که به احتمال از استادان اصلى وى بوده است اشاره مى کند. حلوانی طریق خود را چنین آغاز مى کند: «أخبرنى الشیخ ابوالقاسم على بن محمد بن محمد المفید رحمه الله» که حاکى از شاگردى او نزد فرزند شیخ مفید است. بنابر آن چه ابن طاووس می گوید حلوانى از او در کتاب دیگرش نهج النجاة نیز حدیث نقل کرده است.[۶]

همچنین، بر اساس طریق هاى روایى گذشته مى توان علی بن الحسین بن على الرازی و ابوزکریا یحیی بن على الخطیب التبریزی را از شاگردان حلوانی دانست. افزون بر این، بهره گیرى دانشمندان و نویسندگان از کتب او به ویژه عمادالدین طبرى مؤلف «بشارة المصطفى» و ابن بطریق از بزرگان قرن ششم هجری نشان از استقبال عالمان از او دارد.

آثار و تألیفات

ابن شهر آشوب (م، ۵۸۸ ق) نام «حسین بن محمد بن الحسن حُلوانی» را در کتاب معالم العلماء که به ذکر نویسندگان شیعه اختصاص دارد ذکر کرده است.[۷] از آثار مهم حلوانی می توان به دو مورد زیر اشاره نمود:

علامه مجلسی در باب «ما جمع من جوامع کلم امیرالمومنین علیه السلام» هنگام اشاره به کتاب هایى که برخى از احادیث درباره حضرت علی علیه السلام را در خود جاى داده اند، از «نزهة الناظر» نام مى برد و آن را تألیف حسین بن محمد بن حسن مى داند.[۸]

  • «نهج النجاة فی فضائل أمیرالمؤمنین و الائمة الطاهرین من ذریته صلوات الله علیهم اجمعین»: سید بن طاووس در کتاب «الیقین» احادیثى را در باب نامیدن علی علیه السلام به امیرالمؤمنین و خیرالوصیین آورده[۹] و منبع آن را کتاب «نهج النجاة ...» نوشته حسین بن محمد بن حسن بن نصر الحلوانى دانسته است. شیخ آقا بزرگ نیز در الذریعه «نهج النجاة» را از حسین بن محمد الحلوانى مى خواند و به منقولات ابن طاووس از آن در «الیقین» اشاره مى کند.[۱۰]

پانویس

  1. ر.ک: رجال نجاشی، رقم ۷۰۸؛ فرحه الغری، ص ۱۲۵.
  2. مولد حلوانى، حلوان از شهرهاى عراق است، اما به جهت آن که بغداد، پایتخت و پایگاه علم بوده، به آن جا کوچ کرده است. حلوان نام چند مکان است و از جمله آن ها حُلوان عراق در شمال بغداد و در منطقه کوهستانی آن است. حلوان شهرى آباد و محل نشو و نماى عالمان متعددى بوده است ر.ک: معجم البلدان، ج ۲، ص ۲۹۰.
  3. بشاره المصطفی، ص ۱۰۵.
  4. ذیل تاریخ بغداد، ج ۴، ص ۱۰۸.
  5. «بندینجین» از توابع بغداد و در ناحیه کوهستانی آن در سمت نهروان قرار داشته است و تنى چند به آن جا موصوفند. به گمانِ ما او ابوالحسن على بن المظفر بن بدر از مشایخ خطیب بغدادى و شاگرد حسن بن عبدالله عسکرى مؤلف الزواجر والمواعظ از مشایخ صدوق است. ر.ک: تاریخ بغداد، ج ۱۰، ص ۱۴۶، رقم ۵۲۹۵.
  6. الیقین، ص ۳۸۹.
  7. معالم العلماء، ص ۷۸، رقم ۲۷۳.
  8. بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۶.
  9. الیقین، ص ۱۱۱.
  10. همان، ج ۴۲، ص ۴۲۵، رقم ۲۲۲۴.

پیوندها

منابع

  • هادی قمی، مقاله: "چشم تماشا ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر"، مجله آینه پژوهش، شماره ۹۲.