آیه 11 سوره مؤمنون: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۰: | سطر ۴۰: | ||
{{چپ به راست|Who will inherit Paradise: they will dwell therein (for ever).}} | {{چپ به راست|Who will inherit Paradise: they will dwell therein (for ever).}} | ||
</tabber> | </tabber> | ||
− | ==معانی کلمات آیه== | + | * ==معانی کلمات آیه== |
− | *'''فردوس''': در قاموس گويد: باغى كه جامع ميوههاى تمام باغات باشد آن را فردوس گويند: در كشاف گويد: «الفردوس: البستان الواسع الجامع لاصناف الثمر». | + | * *'''فردوس''': در قاموس گويد: باغى كه جامع ميوههاى تمام باغات باشد آن را فردوس گويند: در كشاف گويد: «الفردوس: البستان الواسع الجامع لاصناف الثمر». طبرسى از زجّاج نقل مىكند: فردوس باغى است شامل مزايا و محاسن تمام باغها. به نظر مىآيد: منظور از آن، بيان پر نعمت بودن بهشت است، جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ كهف/ 107 به جاى «جنات النعيم» است، اين لفظ فقط دو بار در قرآن آمده است.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص98</ref> |
− | طبرسى از زجّاج نقل | ||
==نزول== | ==نزول== |
نسخهٔ ۲۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۱۸
<<10 | آیه 11 سوره مؤمنون | 12>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
که بهشت فردوس ارث آن خوبان و منزلگاه ابدی آن پاکان است.
وارثانی که [از روی شایستگی] بهشت فردوس را به میراث می برند [و] در آن جاودانه اند.
همانان كه بهشت را به ارث مىبرند و در آنجا جاودان مىمانند.
كه فردوس را كه همواره در آن جاويدانند به ميراث مىبرند.
(وارثانی) که بهشت برین را ارث میبرند، و جاودانه در آن خواهند ماند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
- ==معانی کلمات آیه==
- *فردوس: در قاموس گويد: باغى كه جامع ميوههاى تمام باغات باشد آن را فردوس گويند: در كشاف گويد: «الفردوس: البستان الواسع الجامع لاصناف الثمر». طبرسى از زجّاج نقل مىكند: فردوس باغى است شامل مزايا و محاسن تمام باغها. به نظر مىآيد: منظور از آن، بيان پر نعمت بودن بهشت است، جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ كهف/ 107 به جاى «جنات النعيم» است، اين لفظ فقط دو بار در قرآن آمده است.[۱]
نزول
شأن نزول آیات 1 تا 11:
محمد بن العباس بعد از دو واسطه از عیسى بن داود او از امام کاظم علیهالسلام نقل نماید که فرمود: این آیات درباره رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام على علیهالسلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام و امام حسن و امام حسین علیهمالسلام نازل گردیده است.[۲]
ابوهریرة گوید: هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله نماز میخواند، چشم خود را به طرف آسمان متوجه میکرد سپس آیه 2 نازل گردید و بعد از نزول آیه پیامبر هنگام اداى نماز سر خود را به زیر افکند.[۳]
و نیز گویند: رسول خدا صلی الله علیه و آله در هنگام نماز به اطراف خود نیز توجه مینمود، چنان که از ابن سیرین نیز مرسلا روایت گردیده است و سپس آیه 2 نازل گردیده.[۴]
شیخ بزرگوار ما بدون ذکر عنوان شأن و نزول گوید: پیامبر هنگام نماز چشم خود را به طرف آسمان متوجه میکرد و وقتى که آیه 2 نازل گردید، نظر خود را به طرف پائین و به سمت مصلى متوجه نمود که علامت خضوع و خشوع در نماز بوده است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ «8»
و (مؤمنان رستگار) كسانى هستند كه امانتها وپيمانهاى خود را رعايت مىكنند.
وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ «9»
و آنان بر نمازهاى خود مواظبت دارند.
أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ «10»
آنان وارثانند.
الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ «11»
كسانى كه بهشتبرين را ارث مىبرند و در آن جاودانه خواهند ماند.
نکته ها
كلمهى «فردوس» به معناى بوستان، برترين جاى بهشت مىباشد. «1» و چون به جاى جنّت بكار رفته، براى آن ضمير مؤنث آمده است.
امام صادق عليه السلام در پاسخ از حكم استمناء، آيهى 7 را تلاوت فرمودند. «2»
اهمّيت امانت در روايات
- به نماز و روزه و حجّ مردم ننگريد، به صداقت و امانتدارى آنان بنگريد. «3»
- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در آخرين لحظههاى عمر خود به حضرت على عليه السلام فرمود: «اد الامانة الى البر و الفاجر فيما قل و جل حتى الخيط و المخيط» امانت را به صاحبش برگردان، چه نيكوكار باشد و چه گناهكار، ارزشمند باشد يا ناچيز، اگر چه مقدارى نخ باشد و يا پارچه و لباسى دوخته شده. «4»
- همهى نعمتهاى مادّى، معنوى و سياسى، امانت الهى هستند. (امام خمينى قدس سره فرمود:
جمهورى اسلامى امانت الهى است)
«1». تفسير درّالمنثور.
«2». وسائل، ج 18، ص 575.
«3». ميزانالحكمه و سفينةالبحار، واژه «امانت».
«4». بحار، ج 77، ص 273.
جلد 6 - صفحه 86
- قرآن كريم برخى از اهل كتاب را كه امانتدار هستند، ستوده است. «وَ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ» «1» اگر به برخى از اهل كتاب، مال فراوانى به امانت بسپارى، آن را به تو برمىگرداند.
پیام ها
1- مؤمن، متعهّد است. «عَهْدِهِمْ راعُونَ» خلف وعده، نشانهى ضعف ايمان است.
2- مراعات عهد وپيمان لازم است، گرچه در عمل نتوانيم وفا كنيم. «راعُونَ» نه «موفون»
3- در معرّفى سيماى مؤمنان، نماز هم در ابتدا مطرح شد: «فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» و هم در پايان «عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ» اين تكرار وتأكيد، نشان اهميّت نماز است.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ «11»
الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ: آنان كه ميراث مىبرند بهشت فردوس را، هُمْ فِيها خالِدُونَ: در حالى كه ايشان در آن بهشت فردوس دايم و جاويد باشند.
على بن ابراهيم قمى روايت نموده از حضرت صادق عليه السّلام فرمود: خلق نفرمود خداوند خلقى را مگر آنكه مقرر فرمود براى او منزلى در بهشت و منزلى در جهنم. پس وقتى كه جميع اهل بهشت و اهل جهنم ساكن شدند، ندا كند منادى: اى اهل بهشت، مشرف شويد، پس مشرف شوند بر جهنم و بلند شود
جلد 9 - صفحه 114
منازل ايشان، و گفته شود به آنها: اين منزلهاى شما است در آتش؛ اگر نافرمانى خدا مىكرديد هر آينه داخل آن مىشديد. حضرت فرمود: اگر كسى از شدت خوشحالى مىمرد، هر آينه بهشتيان مىمردند آن روز از شدت خوشحالى به جهت بازداشتن خدا عذاب را از ايشان.
پس منادى ندا كند: اى جهنميان، بلند كنيد سر خود را. پس بلند نمايند سر را و نگاه كنند منازل خود را در بهشت و آنچه در آن است از نعمتها، گويند به آنها: اين منازل شما بود اگر اطاعت مىنموديد پروردگار را، هر آينه داخل مىشديد آن را. حضرت فرمود: اگر كسى از شدت حزن مىمرد هر آينه جهنميان از شدت غصه مىمردند. پس ارث برند بهشتيان منازل جهنميان را، و جهنميان منازل بهشتيان را. و اينست فرمايش خداى تعالى «الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ». «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ «1» الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ «2» وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ «3» وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ «4»
وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ «5» إِلاَّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ «6» فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ «7» وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ «8» وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ «9»
أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ «10» الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ «11»
ترجمه
- بتحقيق رستگار شدند گروندگان
آنانكه ايشانند در نمازشان خشوع داران
و آنانكه ايشانند از بيهوده روى گردانان
و آنانكه ايشانند مر زكوة را ادا كنندگان
و آنانكه ايشانند مرعورتهاشانرا نگاهداران
مگر بر جفتهاشان يا آنچه را مالك شد دستهاشان پس بدرستيكه ايشان نيستند ملامت شدگان
پس كسانيكه جويند سواى اين را پس آنگروه آنانند متجاوزان
و آنانكه ايشانند مر امانتهاشان و پيمانشان را رعايت كنندگان
و آنانكه ايشان بر نمازشان محافظت ميكنند
آنگروه ايشانند وارثان
آنانكه بميراث ميبرند بهشت برين را ايشانند در آن جاودانيان.
تفسير
- خداوند متعال در اين سوره مباركه ابتداء فرموده ببشارت بر اهل ايمان و اعتقاد جزمى بوحدانيّت خدا و ثبوت روز جزا و نبوّت خاتم انبياء و امامت ائمه هدى برستگارى و فلاح كه ثمره اين عقائد حقّه و نتيجه آنها است در دنيا و آخرت از قبول اعمال و نيل بمثوبات و امن از آفات خلاصه آنكه وصول بكليّه خيرات دائمى است و پس از آن بيان فرموده اوصاف ايشانرا باين تقريب كه آنها كسانى هستند كه در نمازشان با خضوع و خشوعند و آندو حالتى است كه در اعضاء انسان حاصل ميشود از توجّه بامر مهمّ و ترس از آن كه موجب تذلّل و انكسار است چنانچه در
جلد 3 صفحه 629
مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه آنحضرت مرديرا ديد در نماز با ريش خود بازى ميكند فرمود اگر قلب اين مرد خشوع داشت جوارح او خاشع بود و نيز از آنحضرت روايت شده كه هر مقداريكه زياد شود خشوع جسد از خشوع قلب پس آن نزد ما نفاق است و بنظر حقير وقتى انسان در نماز چشمش بموضع سجودش باشد و بدنش آرام خشوع صادق است و كمال آن بانكسار وجه و انحدار اعضاء و رقت صوت و تغيير لون و جريان اشك و امثال اينها است چنانچه در مجمع نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در نماز چشم خود را بسوى آسمان بلند ميفرمود و چون اين آيه نازل شد سر مبارك را بزير و چشمش را بزمين افكند و قمى ره نقل فرموده كه خشوع در نماز بزير انداختن چشم و اقبال شخص بنماز است و نيز آنها كسانى هستند كه از كارهاى بيهوده و بىثمر و باطل روى گردانند چون اين معناى لغوى لغو است ولى قمى ره آنرا به غناء و ملاهى تفسير فرموده و در ارشاد مفيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه هر قولى كه خالى از ذكر خدا باشد لغو است و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه آن عبارت از آنستكه كسى سخن باطل و نسبت ناروائى از كسى بشنود و صرف نظر نمايد از او براى خدا و ظاهرا مراد امام بيان اعراض از لغو باشد و تفسير آن بغنا و ملاهى و دروغ و فحش و كليّه معاصى از باب بيان افراد كامله است و نيز ايشان كسانى هستند كه زكوة مال خود را اعمّ از واجب و مستحبّ ادا مينمايند و بعضى آنرا مخصوص بواجب دانستهاند و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه يك قيراط از زكوة مال خود را ندهد نه مؤمن است نه مسلمان نه كرامتى دارد و اطلاق فعل بر تأديه باعتبار بودن آنست از افراد آن و نيز اهل ايمان مردانى هستند كه عورتهاى خودشان را از نظر و تصرّف غير حفظ ميكنند و بر هر كس آنرا حرام ميدانند مگر بر زنهاشان اعمّ از عقدى و صيغه يا كنيزهاشان كه در صورت حفظ ننمودن از آنها مورد ملامت نخواهند بود و به اعتبار متضمّن بودن حفظ، اعتقاد بحرمت را متعدّى بعلى شده و عرب كنيز را ملك يمين ميگويد چون در دست صاحبش ميباشد و خداوند مملو كيّت كفار حربى را براى مصالحى كه عمده آن هدايت و ارشاد آنها بدين اسلام و احكام آن بتدريج است انفاذ فرموده و بيانش خارج از وظيفه تفسير است پس كسانيكه تعدّى نمايند
جلد 3 صفحه 630
و طلب كنند غير از منكوحه و مملوكه را متجاوز و متعدّى و ظالمند و نيز ايشان كسانى هستند كه مراعات امانت خدا و پيغمبر و مردم را كه دين و قرآن و عترت طاهره و ودائع اشخاص است مينمايند بحفظ و اطاعت و احترام و اصلاح و ردّ نمودن و همچنين مراعات عهد خدا را با آنها در اوامر و نواهى او و مراعات عهد خودشان را با خدا در عهود و نذورشان و مراعات عهد خودشان را با خلق در كليّه معاملات جائزه مينمايند و تخلّف نميكنند و اينكه اماناتهم بصيغه جمع فرموده شايد بملاحظه امانت خدا و پيغمبر و خلق باشد و شايد براى موافقت با قول خداوند إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها و «امانتهم» بلفظ مفرد نيز قرائت شده و اسم جنس واحد و كثير در آن يكسان است و اختلاف تعبير براى تفنّن در عبارت است لذا از عهد بلفظ مفرد تعبير شده و براى اهميّت نماز در آخر اوصاف باز نام آنرا برده و محافظت اوقات و حدود نماز را ذكر فرموده و صلوات بصيغه جمع قرائت مشهور و آن احسن است و در روايت كافى از امام باقر عليه السّلام اختصاص بنماز واجب داده شده و كسانيكه جامع اين صفات حسنهاند وارث بهشتند كه ايشانرا خداوند مانند وارثان اموال بدون اخذ عوض مالك بهشت قرار داده و فردوس را بعضى از اسماء بهشت دانستهاند و بعضى آنرا ببلندترين درجات بهشت تفسير فرمودهاند و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه فرمود هيچيك از شما نيست مگر آنكه براى او دو منزل است يك منزل در بهشت و يك منزل در جهنّم پس اگر كسى بميرد و داخل در جهنّم شود اهل بهشت وارث منزل او خواهند بود و قمّى ره اينمعنى را از امام صادق عليه السّلام نقل نموده بعلاوه آنكه بعد از ورود اهل بهشت در آن، منازل آنانرا در جهنّم بايشان ارائه ميدهند و ميگويند اگر شما معصيت كار بوديد اينجا منزل شما بود و آنها بقدرى خوشحال ميشوند كه اگر كسى از خوشحالى آنجا ميمرد ميمردند و نيز بعد از ورود اهل جهنّم در آن، منازل آنانرا در بهشت بآنها ارائه ميدهند و ميگويند اگر شما ثواب كار بوديد اينجا منزل شما بود و آنها بقدرى محزون ميشوند كه اگر كسى از حزن ميمرد ميمردند پس آنها منازل اينها و اينها منازل آنها را ارث ميبرند و اين است مراد از قول خداوند اولئك هم الوارثون الّذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون و هر كس در بهشت جاى گزين گردد هميشه آنجا
جلد 3 صفحه 631
خواهد بود و از امير المؤمنين عليه السّلام در عيون روايت نموده كه فرمود اين آيه در شأن من نازل شده و معلوم است كه فردا كمل اهل ايمان و جامع اعلى مراتب اوصاف مذكوره در آيات سابقه و «قسيم الجنّة و النّار» او است سلام اللّه عليه و على اولاده الطّاهرين ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِينَ يَرِثُونَ الفِردَوسَ هُم فِيها خالِدُونَ «11»
مؤمنيني که داراي اينکه صفات باشند و وراث شوند بارث ميبرند فردوس را آنها در آن فردوس مخلد هستند فردوس يكي از بهشتهاي هشت گانه است.
1- دار السلام 2- جنة الخلد 3- فردوس 4- جنة المأوي 5- جنة العدن 6- دار النعيم 7- دار الجلال 8- دار الضيافة و هر كدام از اينها درجاتي و مراتبي دارد که اهل بهشت بواسطه درجات ايمان و علم و تقوي و عمل صالح در آن درجات سكونت دارند و تمام اهل بهشت از هر هشت بهشت سهم و نصيب دارند، لذا در بسياري از آيات تعبير بجمع فرموده.
(جَنّاتٍ تَجرِي تَحتَهَا الأَنهارُ) و در بسياري از آيات تعبير به مفرد كرده مثل همين آيه که فرمود:
جلد 13 - صفحه 365
(الَّذِينَ يَرِثُونَ الفِردَوسَ) و مثل آيه شريفه (قُل أَ ذلِكَ خَيرٌ أَم جَنَّةُ الخُلدِ) فرقان آيه 16 و آيه شريفه (عِندَها جَنَّةُ المَأوي) نجم آيه 15 و آيه شريفه (لَهُم دارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِم) انعام آيه 127 و آيه شريفه (لَهُم فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ) توبه آيه 210- و غير اينها از آيات، و باصطلاح اهل علم که گفتند اثبات شيء نفي ما عدا را نميكند تمام اهل ايمان به تفاوت درجات از هر هشت بهشت سهم و نصيب دارند، چنانچه از مجموع آيات استفاده ميشود و درجه اعلاء آن مقام انبياء و ائمه هدي است که تعبير بعليين ميكنند (إِنَّ كِتابَ الأَبرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ وَ ما أَدراكَ ما عِلِّيُّونَ كِتابٌ مَرقُومٌ يَشهَدُهُ المُقَرَّبُونَ) مطففين آيه 18 الي 21.
(هُم فِيها خالِدُونَ) دنيا دار فناء و زوال است بالاخص براي اهل دنيا که بيش از مدت قليلي زيست ندارند و آخرت دار بقاء و خلود است مسير جميع افراد چه ابرار باشند و چه اشرار بهشت باشد يا جهنم از امير المؤمنين عليه السلام مروي است فرمود:
(خلقتم للبقاء لا للفناء)
و اصلا اگر دار بقاء نباشد دستگاه خلقت لغو ميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 11)- همان وارثانی «که بهشت برین را به ارث میبرند و جاودانه در آن خواهند ماند» (الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ).
«فردوس» به معنی بهشت برین و برترین باغهای بهشت میباشد، که طبق ظاهر آیات فوق مخصوص مؤمنانی است که دارای صفات بالا هستند به این ترتیب دیگر بهشتیان در مراحل پایینتر قرار دارند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.