انذار: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | {{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | ||
+ | '''«اِنذار»''' از واژگان [[قرآن|قرآنی]] به معنای اطّلاعرسانی هشدار دهنده و بیمآور توسط [[خداوند]] یا پیامبران او است. برخی از اهداف انذار عبارتند از: بیدار ساختن مردم از [[غفلت]]، دعوت به [[تقوا]]، پرهیز از [[گناه]]، حفظ حریم الهی و اتمام حجّت. | ||
− | به | + | ==واژهشناسی== |
+ | «انذار» مصدر باب افعال از باب «نَذِرَ، ینْذَرُ» و به معنای آگاه شدن به امری، از آن پرهیز کردن و خود را برای آن آماده ساختن اشتقاق یافته است.<ref>. اقرب الموارد، ج ۵، ص ۳۷۸، «نذر».</ref> لغتشناسان و مفسران معنای انذار را با تعابیری گوناگون ذکر کردهاند؛ مانند توجّه و آگاهی دادن به آیندهای ترسناک<ref>. نثر طوبی، ج ۲، ص ۴۴۸.</ref>، آگاه کردن یا ابلاغ و خبر دادنی که در آن ترسانیدن صورت پذیرد، برحذر داشتن از امر ترسناکی که زمان و فرصت کافی برای پرهیز از آن باشد؛<ref>. التبیان، ج ۱، ص ۶۲.</ref> ترسانیدنی که به صورت گفتاری بوده<ref>. التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵، «نذر».</ref> و در آن امر ترسناک نیز معرفی شود؛<ref>. الفروقاللغویه، ص ۷۸.</ref> پند دادن، و آموزش آنچه مردم را در بازشناسی حق از باطل و درست از خطا توانا میسازد.<ref>. التحریر والتنویر، ج ۱۱، ص ۶۲.</ref> | ||
− | + | برخی ریشه نذر بهمعنای یاد شده را واژهای بیگانه و برگرفته از زبان عبری یا [[زبان سریانی|سریانی]] دانستهاند، با این تفاوت که در آن دو زبان به علّت دارا نبودن ذال، با دال (ندر) یا زاء (نزر) تلفظ میشده است.<ref>. التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵.</ref> | |
− | |||
− | + | این واژه و مشتقّات آن بیش از ۱۲۴ بار در [[قرآن کریم]] بهکار رفته است<ref>. المعجم الاحصائی، ج ۳، ص ۱۵۴۲.</ref> و در آنها ضمن بیان این مطلب که منذر حقیقی خداست و ازاینرو یکی از [[اسماء الحسنی|اسمای الهی]] منذر است<ref>. بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۳۸۷.</ref> و دیگر منذران نیز پیام او را ابلاغ میکنند، از مسئولیت پیامبران به ویژه [[پیامبر اسلام]]، اهداف، موارد، شیوه، مخاطبان و واکنش آنها در مورد انذار سخن به میان آمده است. گفتنی است که افزون بر موارد کاربرد انذار و مشتقات آن، بخشهای فراوانی از قرآن بدون بهکارگیری این واژگان عملاً به انذار پرداخته است، زیرا در آنها از [[عذاب]]، دشواری [[مرگ]]، [[برزخ]]، جهان [[آخرت]]، حسابرسی، [[جهنم|جهنّم]] و عذاب الهی به صورت اعلام، اخبار، تهدید، وعید و تحذیر یاد شده است. | |
− | + | ==انذار دهندگان == | |
− | + | مبدأ اصلی انذار، ذات اقدس الهی است و انذار بالاصاله به او منتسب است<ref>. المیزان، ج۲۰، ص۳۰۵؛ کشفالاسرار، ج۱، ص۶۲؛ التبیان، ج ۱، ص ۶۲.</ref>: {{متن قرآن|«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُبَارَکةٍ إِنَّا کنَّا مُنْذِرِینَ»}}؛ ([[سوره دخان|دخان]]/۴۴،۳)، {{متن قرآن|«إِنَّا أَنْذَرْنَاکمْ»}}؛ ([[سوره نباء|نبأ]]/۷۸،۴۰)، {{متن قرآن|«فَأَنْذَرْتُکمْ نَارًا تَلَظَّىٰ»}}؛ ([[سوره لیل|لیل]]/۹۲، ۱۴). | |
− | + | انذار در [[قرآن]] گاهی به پیامبران از جمله [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]](صلی الله علیه وآله) به عنوان واسطه الهی ([[سوره انعام|انعام]]/۶،۱۹، ۴۸) و گاهی به [[جنّ]] به عنوان واسطه میان پیامبر و قوم خود ([[سوره احقاف|احقاف]]/۴۶،۲۹) اسناد داده شده است. البته براساس قول خداوند در آیه ۱۲۲ [[سوره توبه]]، لازم است از هر فرقه، طایفهای برای تفقه در دین کوچ کنند تا در بازگشت، قوم خویش را انذار کنند: {{متن قرآن|« فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ»}}. | |
− | اگرچه براساس آیات یاد | + | گفتنی است که به [[آیه|آیات]] وعید قرآن ازاینرو که وسیلهای برای انذار است «نُذُر» گفته شده است ([[سوره قمر|قمر]]/۵۴،۵).<ref>. مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۸۳.</ref> در برخی آیات نیز از عذاب الهی به «نذیر» یاد شده است ([[سوره ملک|ملک]]/۶۷، ۱۷)، زیرا عذاب نیز انذار با زبان حال است. |
+ | |||
+ | اگرچه براساس آیات یاد شده، انذار افزون بر پیامبران، به گروهها و امور دیگری نیز نسبت داده شده است؛ امّا پیامبران و به ویژه پیامبر خاتم(صلی الله علیه وآله) در این مهم از جایگاه خاصّی برخوردارند، زیرا در برخی آیات هدف از برانگیختن پیامبران، نزول [[وحی]] و فرو فرستادن قرآن، بشارت و بیم دادن مردم معرفی شده است: {{متن قرآن|«وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶، ۴۸)، {{متن قرآن|«یلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ... لِینْذِرَ»}}؛ ([[سوره غافر|غافر]]/ ۴۰، ۱۵)، {{متن قرآن|«وَأُوحِی إِلَی هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکمْ بِهِ»}}؛ (انعام/۶، ۱۹)<ref>. همان، ج۶، ص۵۳۷؛ المیزان، ج۱۲، ص۹۰.</ref> و در برخی از آیات هدف بعثت و مسئولیت پیامبران به انذار منحصر شده و در برخی دیگر تنها به ذکر انذار اکتفا شده است: {{متن قرآن|«إِنَّمَا أَنْتَ نَذِیرٌ»}}؛ ([[سوره هود|هود]]/۱۱،۱۲)، {{متن قرآن|«إِنَّمَا أَنَا لَکمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ»}}؛([[سوره حج|حجّ]]/۲۲،۴۹) {{متن قرآن|«إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَکمْ»}}؛ ([[سوره سبأ|سبأ]]/۳۴،۴۶). | ||
+ | |||
+ | بدون تردید حصر یاد شده اضافی است و با شأن بشارت پیامبران تنافی ندارد، زیرا مراد از حصر در آیات مزبور، ذکر انذار نسبت به هدایت یافتن است نه بشارت دادن؛<ref>. المیزان، ج ۷، ص ۳۹.</ref> و در حقیقت پیام آیات یادشده این است که پیامبران فقط انذار میکنند؛ ولی هدایت یافتن یا گمراه شدن مردم به عوامل دیگری وابسته است که در جای خود بیان شده است. گفتنی است که ذکر انذار و عدم ذکر بشارت برای آن است که مقام، مقام انذار است، یا به این سبب است که دین امری [[فطرت|فطری]] است، جز آنکه با حجابهای [[شرک]] و [[معصیت]] پوشانده میشود و موجبات غلبه شقاوت و نزول سخط الهی فراهم میآید، ازاینرو نزدیکترین راه مناسب با حکمت و حزم آن است که ابتدا مشرکان و معصیت کاران با انذار بیدار و به سوی حق هدایت شوند.<ref>. المیزان، ج ۷، ص ۳۹.</ref> برخی از مفسران علّت این انحصار را آن دانستهاند که در بعثت انذار، مقصود مهمتر محسوب میگردد، وانگهی در آیات دیگری مقرون به بشارت ذکر شده است<ref>. منهج الصادقین، ج ۷، ص ۴۴۲-۴۴۳.</ref>: {{متن قرآن|«إِنَّا أَرْسَلْنَاک بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا»}}؛ ([[سوره فاطر|فاطر]]/۳۵، ۲۴). | ||
==اهداف انذار== | ==اهداف انذار== | ||
− | + | '''۱. راهیابی به حقیقت:''' | |
+ | |||
+ | راهیابی گروهی که پیش از [[پیامبر اسلام]] (صلی الله علیه وآله) از برنامه سعادتبخش و هدایت آفرین الهی آگاه نبودهاند، از اهداف انذار معرفی شده است: {{متن قرآن|«لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِک لَعَلَّهُمْ یهْتَدُونَ»}}؛ ([[سوره سجده|سجده]]/ ۳۲، ۳). | ||
+ | |||
+ | '''۲. یادآوری حقایق از یاد رفته:''' | ||
− | + | هدف دیگر انذار، بیدار ساختن مردمان از خواب [[غفلت]]، ایجاد زمینه [[عبرت]] آموزی و متذکر ساختن افراد به حقایق فراموش شده است:{{متن قرآن|«لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِک لَعَلَّهُمْ یتَذَکرُونَ»}}؛ ([[سوره قصص|قصص]]/۲۸، ۴۶) انذار با هدف متذکر شدن خرد ورزان به وسیله [[قرآن]] صورت میگیرد: {{متن قرآن|«وَلِینْذَرُوا بِهِ... وَلِیذَّکرَ أُولُو الْأَلْبَابِ»}}؛ ([[سوره ابراهیم|ابراهیم]]/۱۴، ۵۲) و سرانجام تذکر، رستگاری است: {{متن قرآن|«...وَاذْکرُوا...لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ»}}؛ ([[سوره اعراف|اعراف]]/۷، ۶۹). | |
− | + | '''۳. تقوا و دوری از گناه:''' | |
− | + | پیشه ساختن [[تقوا]] و نگاهداشتن نفس در برابر [[گناه]]، از اهداف مهم انذار بیان شده است: {{متن قرآن|«إِنِّی لَکمْ نَذِیرٌ... وَاتَّقُوهُ »}}؛ ([[سوره نوح|نوح]]/ ۷۱، ۲-۳)، {{متن قرآن|«وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِینَ... لَعَلَّهُمْ یتَّقُونَ»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶، ۵۱). قرآن کریم با تکیه بر مسئولیت جامعه اسلامی در انذار، هدف از آن را دوری گزیدن مردم از مخالفت با آیات الهی بر شمرده است<ref>. مجمعالبیان، ج ۵، ص ۱۲۶.</ref>: {{متن قرآن|«فَلَوْلَا نَفَرَ... لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ»}}؛ ([[سوره توبه|توبه]]/۹،۱۲۲). | |
− | + | '''۴. نیل به رحمت الهی:''' | |
− | + | انذار زمینهساز تقوا و تقوا مایه نیل به رحمت خاص الهی است: {{متن قرآن|«لِینْذِرَکمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ»}}؛ ([[سوره اعراف|اعراف]]/ ۷،۶۳). | |
− | + | '''۵. نگاهداشت حریم الهی:''' | |
− | انذار | + | دستور به حفاظت حریم الهی از اعتقادات شرکآمیز، متفرّع بر فرمان انذار به پیامبران در مورد نفی معبودی به جز حق ذکر شده است: {{متن قرآن|«أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ»}}؛ ([[سوره نحل|نحل]]/۱۶، ۲). |
− | + | '''۶. اتمام حجت:''' | |
− | + | هدف اساسی دیگر از انذار آن است که مردم حجّتی بر خداوند نداشته باشند، بلکه حجّت خداوند، بر آنان تمام گردد: {{متن قرآن|«رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یکونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکیمًا»}}؛ ([[سوره نساء|نساء]]/۴، ۱۶۵) و جای این سخن در پیشگاه خدا نماند که چرا در میان ما پیامبری نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم و از مؤمنان باشیم: {{متن قرآن|«لِتُنْذِرَ... فَیقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَینَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیاتِک وَنَکونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»}}؛ ([[سوره قصص|قصص]]/۲۸، ۴۷). همچنین پیروان کتب آسمانی پیشین نگویند برای ما بشارت و بیم دهندهای برانگیخته نگردید: {{متن قرآن|«یا أَهْلَ الْکتَابِ... أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِیرٍ وَلَا نَذِیرٍ فَقَدْ جَاءَکمْ بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ»}}؛ ([[سوره مائده|مائده]]/۵،۱۹)، بر این اساس خداوند هرگز بدون ارائه آگاهی و هشدار لازم بر بندگان خویش [[عذاب]] نازل نمیکند: {{متن قرآن|«وَمَا أَهْلَکنَا مِنْ قَرْیةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ *ذِکرَىٰ»}}؛ ([[سوره شعراء|شعراء]]/۲۶، ۲۰۸) و در روز [[قیامت]] برای تقریر و اعتراف گرفتن از [[جنّ]] و [[انسان|انس]] پرسیده میشود: آیا فرستادگان الهی درباره چنین روزی هشدارتان نداده بودند: {{متن قرآن|«یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ یأْتِکمْ رُسُلٌ مِنْکمْ... وَینْذِرُونَکمْ لِقَاءَ یوْمِکمْ هَٰذَا»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶،۱۳۰) و خزانهداران [[جهنّم]] نیز از دوزخیان همان سؤال را که نشان اتمام حجت است باز میپرسند: {{متن قرآن|« کلَّمَا أُلْقِی فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یأْتِکمْ نَذِیرٌ *قَالُوا بَلَىٰ»}}؛ ([[سوره ملک|ملک]]/۶۷، ۸-۹) و به جهنمیانی که نجات و بازگشت به دنیا را برای انجام دادن کارهای نیک میخواهند پاسخ داده میشود: آیا در طول عمر شما عوامل آگاهی بخش تحقق نیافت و بیم دهندگان نزد شما نیامدند: {{متن قرآن|«أَوَلَمْ نُعَمِّرْکمْ مَا یتَذَکرُ فِیهِ مَنْ تَذَکرَ وَجَاءَکمُ النَّذِیرُ»}}؛ ([[سوره فاطر|فاطر]]/۳۵، ۳۷). | |
− | + | ==گستره انذار== | |
− | + | براساس آیات بسیاری در [[قرآن]]، انذار، همه امّتها و همه افراد را در بر میگیرد: {{متن قرآن|«وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِیهَا نَذِیرٌ»}}؛ ([[سوره فاطر|فاطر]]/۳۵، ۲۴)، {{متن قرآن|«أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ »}}؛ ([[سوره یونس|یونس]]/۱۰، ۲) به گفته مفسران، مفاد [[آیه]] فوق آن است که برای هر امتی فرستادهای<ref>. جامعالبیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۵۶.</ref> و برای هر زمانی پیشوایی خواهد بود.<ref>. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴.</ref> عمومیت انذار به آدمیان اختصاص ندارد، بلکه [[جن|جنیان]] را نیز شامل میشود: {{متن قرآن|«یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ یأْتِکمْ رُسُلٌ مِنْکمْ... وَینْذِرُونَکمْ»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶، ۱۳۰)، {{متن قرآن|«وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَیک نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ...وَلَّوْا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ مُنْذِرِینَ»}}؛ ([[سوره احقاف|احقاف]]/۴۶، ۲۹). به گفته برخی مفسران کلمه {{متن قرآن|«مِنْکمْ»}} در آیه ۱۳۰ انعام، به معنای «من جنسکم» بوده و این آیه نشان مبعوث شدن فرستادگان الهی در میان انس و جن از جنس خود آنان است.<ref>. کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۹۳.</ref> برخی به استناد آیات فوق فرستادگان الهی در میان آدمیان را «رسول» و برانگیختگان میان جنیان را با عنوان «منذر» معرفی کردهاند.<ref>. کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۹۳.</ref> | |
− | + | به گفته صاحب [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]]، عمومیت انذار به این معناست که در میان همه امّتها انذارگر برانگیخته میشود و هیچ امّتی بدون منذر نمیماند (فاطر/۳۵، ۲۴) و این عمومیت در حدّ اقتضاست؛ یعنی فعلیت آن در مورد همگان و رسیدن آن به یکایک افراد منوط به این است که در مسیر آن مانعی پدید نیاید، زیرا با توجّه به اینکه جهان ماده محل برخورد و تزاحم علل و اسباب با یکدیگر است، ممکن است پیام انذار به برخی انسانها نرسد و حجّت الهی بر آنان تمام نگردد. از این افراد در قرآن با عنوان «مستضعف» یاد شده و امر ایشان به خداوند واگذار شده است. بر این اساس، انذار گرچه عام است، ولی مستلزم دریافتن یکایک افراد یک امّت نیست.<ref>. المیزان، ج ۱۷، ص ۳۸.</ref> | |
− | + | هرچند انذار برای همگان لازم و سودمند است، امّا گروههای خاصی بر اثر برخورداری از زمینههای تأثیرپذیری بهتر، انذار در حق آنان سودمندتر است یا به علّت وجود مانع قویتر، نیاز بیشتری به انذار دارند، بدین روی انذار این دو گروه به صورت خاص مورد تأکید قرار گرفته است: | |
− | + | گروه نخست همچون خداترسان: {{متن قرآن|«إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیبِ »}}؛ (فاطر/۳۵، ۱۸) و کسانی که از برپایی قیامت و حسابرسی خداوند ترسناکاند: {{متن قرآن|«إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یخْشَاهَا»}}، ([[سوره نازعات|نازعات]]/۷۹، ۴۵)، زندگان (زنده دلان): {{متن قرآن|«لِینْذِرَ مَنْ کانَ حَیا»}}؛ ([[سوره یس|یس]]/۳۶،۷۰)، پیروان قرآن<ref>. المیزان، ج ۱۷، ص ۶۶.</ref>: {{متن قرآن|«إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ»}}؛ (یس/۳۶، ۱۱) و بر پا دارندگان [[نماز]]: {{متن قرآن|«إِنَّمَا تُنْذِرُ ... وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ»}}؛ (فاطر/۳۵، ۱۸) هستند. | |
− | + | و دسته دوم مانند غافلان: {{متن قرآن|«لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ»}}؛ (یس/۳۶، ۶)، لجبازان و جدال پیشگان: {{متن قرآن|«وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا»}}؛ ([[سوره مریم|مریم]]/۱۹،۹۷)، ستمگران:{{متن قرآن|« لِینْذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا»}} ([[سوره احقاف|احقاف]]/۴۶، ۱۲)، و کسانی که برای خدا فرزند قائل شدهاند: {{متن قرآن|«وَینْذِرَ الَّذِینَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا»}}؛ ([[سوره کهف|کهف]]/۱۸، ۴) می باشند. | |
− | + | بدون تردید اینگونه آیات با عمومیت انذار منافات نداشته، از موارد ذکر خاص پس از عام محسوب میگردد.<ref>. همان، ج ۷، ص ۹۸.</ref> | |
==متعلّق انذار== | ==متعلّق انذار== | ||
+ | برخی مواردی که در [[قرآن|قرآن کریم]] مورد انذار قرار گرفته عبارتند از: | ||
− | + | '''۱. شرک:''' | |
− | در قرآن کریم شرک به عنوان مهمترین انحراف اعتقادی مورد توجّه قرار گرفته است و به همین جهت پیام انذار پیامبران الهی در بسیاری از آیات با فراخوانی به توحید در همه ابعاد آن همراه شده است:{{متن قرآن| | + | در قرآن کریم [[شرک]] به عنوان مهمترین انحراف اعتقادی مورد توجّه قرار گرفته است و به همین جهت پیام انذار پیامبران الهی در بسیاری از آیات با فراخوانی به [[توحید]] در همه ابعاد آن همراه شده است: {{متن قرآن|«ینَزِّلُ الْمَلَائِکةَ...أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا»}}؛ ([[سوره نحل|نحل]]/۱۶، ۲). این پیام اصیل به طور خاص از زبان [[حضرت هود علیه السلام|حضرت هود]]: {{متن قرآن|« وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»}}؛ ([[سوره احقاف|احقاف]]/ ۴۶،۲۱)، [[حضرت نوح]]: {{متن قرآن|« إِنِّی لَکمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ *أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ»}}؛ ([[سوره نوح|نوح]]/۷۱، ۲-۳) و [[پیامبر اسلام]] (صلی الله علیه وآله): {{متن قرآن|«أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّنِی لَکمْ مِنْهُ نَذِیرٌ»}}؛ ([[سوره هود|هود]]/۱۱، ۲) بیان شده و بر بیم دادن مشرکان به صورت ویژه تأکید شده است ([[سوره کهف|کهف]]/ ۱۸، ۵). |
− | + | '''۲. عذاب اخروی:''' | |
− | متعلّق انذار در برخی آیات عذاب اخروی است. در این آیات از عذاب نزدیک، دردناک و شدید آخرت سخن به میان آمده است:{{متن قرآن|«إِنَّا | + | متعلّق انذار در برخی آیات [[عذاب]] اخروی است. در این آیات از عذاب نزدیک، دردناک و شدید [[آخرت]] سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|«إِنَّا أَنْذَرْنَاکمْ عَذَابًا قَرِیبًا»}}؛ ([[سوره نبأ|نبأ]]/۷۸، ۴۰)، {{متن قرآن|«أَنْذِرِ النَّاسَ یوْمَ یأْتِیهِمُ الْعَذَابُ»}}؛ ([[سوره ابراهیم|ابراهیم]]/۱۴، ۴۴). در آیات فراوانی انذار به روز [[قیامت]] با عناوین خاص آن تعلّق یافته و از برپایی آن روز بیم داده شده است؛ از جمله: {{متن قرآن|«وَأَنْذِرْهُمْ یوْمَ الْحَسْرَةِ»}}؛ ([[سوره مریم|مریم]]/۱۹، ۳۹)، {{متن قرآن|«وَأَنْذِرْهُمْ یوْمَ الْآزِفَةِ»}}؛ ([[سوره غافر|غافر]]/۴۰،۱۸). |
− | + | '''۳. عذاب دنیوی:''' | |
− | {{متن قرآن| | + | {{متن قرآن|«أَنْذَرْتُکمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ»}}؛ ([[سوره فصلت|فصّلت]]/۴۱، ۱۳)، {{متن قرآن|«أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یرْسِلَ عَلَیکمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کیفَ نَذِیرِ»}}؛ ([[سوره ملک|ملک]]/۶۷، ۱۷)، {{متن قرآن|«وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا»}}، ([[سوره قمر|قمر]]/۵۴،۳۶). |
− | ==وسایل و | + | ==وسایل و ملزومات انذار== |
فرمان انذار با رهنمودهایی از سوی خداوند مقرون گشته که میتوان برخی از آنها را وسایل انذار دانست: | فرمان انذار با رهنمودهایی از سوی خداوند مقرون گشته که میتوان برخی از آنها را وسایل انذار دانست: | ||
− | + | '''۱. زبان روشن:''' | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | {{متن قرآن|« لِتَکونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ *بِلِسَانٍ عَرَبِی مُبِینٍ»}} ([[سوره شعراء|شعراء]]/۲۶، ۱۹۴-۱۹۵ و نیز [[احقاف]]/۴۶، ۱۲).<ref>. الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۵.</ref> | |
− | + | '''۲. قرآن کریم:''' | |
− | + | در بسیاری از آیات، قرآن انذارگر یا وسیله انذار معرفی شده است:{{متن قرآن|«وَأُوحِی إِلَی هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکمْ بِهِ...»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶،۱۹؛ [[سوره مریم|مریم]]/۱۹،۹۷) براساس روایتی از پیامبر قرآن ۴ بخش دارد و یک بخش آن فضایل و انذار است.<ref>. بحار الانوار، ج۳۵، ص ۳۵۶.</ref> | |
− | + | '''۳. اخبار حکمتآمیز و رسا:''' | |
− | + | {{متن قرآن|«وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ * حِکمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ»}}؛ ([[سوره قمر|قمر]]/۵۴، ۴-۵). برخی مفسّران مقصود از آیات کریمه {{متن قرآن|«مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا... وَ سِرَاجًا مُنِیرًا»}}؛ ([[سوره احزاب|احزاب]]/۳۳، ۴۵-۴۶) را بیان مطالب براساس برهان و دلایل واضح دانستهاند.<ref>. التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۲۱۷.</ref>در برخی از آیات نیز به مقارنات و ملزومات انذار اشاره شده است: | |
− | + | '''۱. حفظ طهارت و آراستگی ظاهر:''' | |
− | + | {{متن قرآن|«قُمْ فَأَنْذِرْ... وَثِیابَک فَطَهِّرْ»}}؛ ([[سوره مدثر|مدثّر]]/۷۴، ۲، ۴) | |
− | + | '''۲. فروتنی در برابر پیروان:''' | |
− | + | {{متن قرآن|«وَأَنْذِرْ ... وَاخْفِضْ جَنَاحَک لِمَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»}}؛ ([[سوره شعراء|شعراء]]/۲۶، ۲۱۴-۲۱۵) | |
− | + | '''۳. عدم طرد پابرهنگان:''' | |
− | + | {{متن قرآن|«وَأَنْذِرْ ... وَلَا تَطْرُدِ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ...»}}؛ ([[سوره انعام|انعام]]/۶، ۵۱-۵۲)<ref>. فی ظلال القرآن، ج ۲، ص ۱۰۹۹.</ref>، بر همین اساس پیامبر میفرماید:{{متن قرآن|«وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِینَ *إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ»}}؛ (شعراء/۲۶، ۱۱۴-۱۱۵) | |
− | + | '''۴. عدم مداهنه نسبت به خویشاوندان:''' | |
− | + | {{متن قرآن|«وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَک...فَإِنْ عَصَوْک فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ»}}؛ (شعراء/۲۶، ۲۱۴-۲۱۶)<ref>. مجمعالبیان، ج ۷، ص ۳۲۲.</ref> | |
− | + | '''۵. همراهی انذار با تبشیر:''' | |
+ | {{متن قرآن|«مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا»}}؛ ([[سوره اسراء|اسراء]]/۱۷، ۱۰۵)، {{متن قرآن|«مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ»}}؛ ([[سوره بقره|بقره]]/۲، ۲۱۳) برخی از مفسران مقرون بودن انذار و تبشیر را در اتمام دعوت همانند متلازمین معرفی کردهاند.<ref>. المیزان، ج ۲۰، ص ۸۰.</ref> همراهی بشارت و انذار در بسیاری از آیات توجّه بسیاری را بهکار کردهای آن دو معطوف ساخته است؛ برخی نقش تبشیر را نقش «قائد» یعنی دعوت، تشویق، تحریک و ایجاد رغبت از پیش رو و کارکرد انذار را کارکرد «سائق» یعنی راندن از پشت سر دانستهاند.<ref>. مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۱۵۴، «سیره نبوی».</ref> برخی با اشاره به اینکه انگیزههای انسانی معمولاً براساس جلب منافع و دفع ضررها تنظیم میشود، نقش بشارت و انذار را بر انگیختن و دامن زدن به آن دو انگیزه و تشویق را عامل حرکت و انذار را عامل باز دارنده معرفی کردهاند.<ref>. پیام قرآن، ج ۷، ص ۲۹.</ref> از گفته صاحب «[[التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (کتاب)|التحقیق]]» استفاده میشود که کارکرد بشارت، ایجاد مقتضی و نقش انذار رفع موانع و دفع انحراف و گمراهی است.<ref>. التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵-۷۶، «بشر».</ref> برخی با تکیه بر آنکه انسان تا احساس خطر مهمی نکند از جا حرکت نمیکند، نقش انذار پیامبران را اعلام خطرهایی دانستهاند که به صورت تازیانه بر ارواح بیدرد گمراهان چنان فرود میآید که هر قابلی را به حرکت درمیآورد.<ref>. تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۶۹.</ref> به گفته صاحب «[[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]]» تبشیر و انذار برای متوسطان صورت میپذیرد، زیرا برخی از صالحان هیچگونه تعلّقی به غیر خدا، مانند [[ثواب]] و عقاب ندارند.<ref>. المیزان، ج ۳، ص ۱۵۷.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | + | {{پانویس}} | |
− | + | ==منابع== | |
− | == | + | * [http://maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/46.htm دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، مدخل "انذار"]. |
− | + | [[رده:واژگان قرآنی]][[رده:معارف قرآن]] | |
− | |||
− | [[رده:واژگان قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۵
«اِنذار» از واژگان قرآنی به معنای اطّلاعرسانی هشدار دهنده و بیمآور توسط خداوند یا پیامبران او است. برخی از اهداف انذار عبارتند از: بیدار ساختن مردم از غفلت، دعوت به تقوا، پرهیز از گناه، حفظ حریم الهی و اتمام حجّت.
محتویات
واژهشناسی
«انذار» مصدر باب افعال از باب «نَذِرَ، ینْذَرُ» و به معنای آگاه شدن به امری، از آن پرهیز کردن و خود را برای آن آماده ساختن اشتقاق یافته است.[۱] لغتشناسان و مفسران معنای انذار را با تعابیری گوناگون ذکر کردهاند؛ مانند توجّه و آگاهی دادن به آیندهای ترسناک[۲]، آگاه کردن یا ابلاغ و خبر دادنی که در آن ترسانیدن صورت پذیرد، برحذر داشتن از امر ترسناکی که زمان و فرصت کافی برای پرهیز از آن باشد؛[۳] ترسانیدنی که به صورت گفتاری بوده[۴] و در آن امر ترسناک نیز معرفی شود؛[۵] پند دادن، و آموزش آنچه مردم را در بازشناسی حق از باطل و درست از خطا توانا میسازد.[۶]
برخی ریشه نذر بهمعنای یاد شده را واژهای بیگانه و برگرفته از زبان عبری یا سریانی دانستهاند، با این تفاوت که در آن دو زبان به علّت دارا نبودن ذال، با دال (ندر) یا زاء (نزر) تلفظ میشده است.[۷]
این واژه و مشتقّات آن بیش از ۱۲۴ بار در قرآن کریم بهکار رفته است[۸] و در آنها ضمن بیان این مطلب که منذر حقیقی خداست و ازاینرو یکی از اسمای الهی منذر است[۹] و دیگر منذران نیز پیام او را ابلاغ میکنند، از مسئولیت پیامبران به ویژه پیامبر اسلام، اهداف، موارد، شیوه، مخاطبان و واکنش آنها در مورد انذار سخن به میان آمده است. گفتنی است که افزون بر موارد کاربرد انذار و مشتقات آن، بخشهای فراوانی از قرآن بدون بهکارگیری این واژگان عملاً به انذار پرداخته است، زیرا در آنها از عذاب، دشواری مرگ، برزخ، جهان آخرت، حسابرسی، جهنّم و عذاب الهی به صورت اعلام، اخبار، تهدید، وعید و تحذیر یاد شده است.
انذار دهندگان
مبدأ اصلی انذار، ذات اقدس الهی است و انذار بالاصاله به او منتسب است[۱۰]: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُبَارَکةٍ إِنَّا کنَّا مُنْذِرِینَ»؛ (دخان/۴۴،۳)، «إِنَّا أَنْذَرْنَاکمْ»؛ (نبأ/۷۸،۴۰)، «فَأَنْذَرْتُکمْ نَارًا تَلَظَّىٰ»؛ (لیل/۹۲، ۱۴).
انذار در قرآن گاهی به پیامبران از جمله پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به عنوان واسطه الهی (انعام/۶،۱۹، ۴۸) و گاهی به جنّ به عنوان واسطه میان پیامبر و قوم خود (احقاف/۴۶،۲۹) اسناد داده شده است. البته براساس قول خداوند در آیه ۱۲۲ سوره توبه، لازم است از هر فرقه، طایفهای برای تفقه در دین کوچ کنند تا در بازگشت، قوم خویش را انذار کنند: « فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ».
گفتنی است که به آیات وعید قرآن ازاینرو که وسیلهای برای انذار است «نُذُر» گفته شده است (قمر/۵۴،۵).[۱۱] در برخی آیات نیز از عذاب الهی به «نذیر» یاد شده است (ملک/۶۷، ۱۷)، زیرا عذاب نیز انذار با زبان حال است.
اگرچه براساس آیات یاد شده، انذار افزون بر پیامبران، به گروهها و امور دیگری نیز نسبت داده شده است؛ امّا پیامبران و به ویژه پیامبر خاتم(صلی الله علیه وآله) در این مهم از جایگاه خاصّی برخوردارند، زیرا در برخی آیات هدف از برانگیختن پیامبران، نزول وحی و فرو فرستادن قرآن، بشارت و بیم دادن مردم معرفی شده است: «وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ»؛ (انعام/۶، ۴۸)، «یلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ... لِینْذِرَ»؛ (غافر/ ۴۰، ۱۵)، «وَأُوحِی إِلَی هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکمْ بِهِ»؛ (انعام/۶، ۱۹)[۱۲] و در برخی از آیات هدف بعثت و مسئولیت پیامبران به انذار منحصر شده و در برخی دیگر تنها به ذکر انذار اکتفا شده است: «إِنَّمَا أَنْتَ نَذِیرٌ»؛ (هود/۱۱،۱۲)، «إِنَّمَا أَنَا لَکمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ»؛(حجّ/۲۲،۴۹) «إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَکمْ»؛ (سبأ/۳۴،۴۶).
بدون تردید حصر یاد شده اضافی است و با شأن بشارت پیامبران تنافی ندارد، زیرا مراد از حصر در آیات مزبور، ذکر انذار نسبت به هدایت یافتن است نه بشارت دادن؛[۱۳] و در حقیقت پیام آیات یادشده این است که پیامبران فقط انذار میکنند؛ ولی هدایت یافتن یا گمراه شدن مردم به عوامل دیگری وابسته است که در جای خود بیان شده است. گفتنی است که ذکر انذار و عدم ذکر بشارت برای آن است که مقام، مقام انذار است، یا به این سبب است که دین امری فطری است، جز آنکه با حجابهای شرک و معصیت پوشانده میشود و موجبات غلبه شقاوت و نزول سخط الهی فراهم میآید، ازاینرو نزدیکترین راه مناسب با حکمت و حزم آن است که ابتدا مشرکان و معصیت کاران با انذار بیدار و به سوی حق هدایت شوند.[۱۴] برخی از مفسران علّت این انحصار را آن دانستهاند که در بعثت انذار، مقصود مهمتر محسوب میگردد، وانگهی در آیات دیگری مقرون به بشارت ذکر شده است[۱۵]: «إِنَّا أَرْسَلْنَاک بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا»؛ (فاطر/۳۵، ۲۴).
اهداف انذار
۱. راهیابی به حقیقت:
راهیابی گروهی که پیش از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) از برنامه سعادتبخش و هدایت آفرین الهی آگاه نبودهاند، از اهداف انذار معرفی شده است: «لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِک لَعَلَّهُمْ یهْتَدُونَ»؛ (سجده/ ۳۲، ۳).
۲. یادآوری حقایق از یاد رفته:
هدف دیگر انذار، بیدار ساختن مردمان از خواب غفلت، ایجاد زمینه عبرت آموزی و متذکر ساختن افراد به حقایق فراموش شده است:«لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِک لَعَلَّهُمْ یتَذَکرُونَ»؛ (قصص/۲۸، ۴۶) انذار با هدف متذکر شدن خرد ورزان به وسیله قرآن صورت میگیرد: «وَلِینْذَرُوا بِهِ... وَلِیذَّکرَ أُولُو الْأَلْبَابِ»؛ (ابراهیم/۱۴، ۵۲) و سرانجام تذکر، رستگاری است: «...وَاذْکرُوا...لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ»؛ (اعراف/۷، ۶۹).
۳. تقوا و دوری از گناه:
پیشه ساختن تقوا و نگاهداشتن نفس در برابر گناه، از اهداف مهم انذار بیان شده است: «إِنِّی لَکمْ نَذِیرٌ... وَاتَّقُوهُ »؛ (نوح/ ۷۱، ۲-۳)، «وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِینَ... لَعَلَّهُمْ یتَّقُونَ»؛ (انعام/۶، ۵۱). قرآن کریم با تکیه بر مسئولیت جامعه اسلامی در انذار، هدف از آن را دوری گزیدن مردم از مخالفت با آیات الهی بر شمرده است[۱۶]: «فَلَوْلَا نَفَرَ... لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ»؛ (توبه/۹،۱۲۲).
۴. نیل به رحمت الهی:
انذار زمینهساز تقوا و تقوا مایه نیل به رحمت خاص الهی است: «لِینْذِرَکمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ»؛ (اعراف/ ۷،۶۳).
۵. نگاهداشت حریم الهی:
دستور به حفاظت حریم الهی از اعتقادات شرکآمیز، متفرّع بر فرمان انذار به پیامبران در مورد نفی معبودی به جز حق ذکر شده است: «أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ»؛ (نحل/۱۶، ۲).
۶. اتمام حجت:
هدف اساسی دیگر از انذار آن است که مردم حجّتی بر خداوند نداشته باشند، بلکه حجّت خداوند، بر آنان تمام گردد: «رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یکونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکیمًا»؛ (نساء/۴، ۱۶۵) و جای این سخن در پیشگاه خدا نماند که چرا در میان ما پیامبری نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم و از مؤمنان باشیم: «لِتُنْذِرَ... فَیقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَینَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیاتِک وَنَکونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»؛ (قصص/۲۸، ۴۷). همچنین پیروان کتب آسمانی پیشین نگویند برای ما بشارت و بیم دهندهای برانگیخته نگردید: «یا أَهْلَ الْکتَابِ... أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِیرٍ وَلَا نَذِیرٍ فَقَدْ جَاءَکمْ بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ»؛ (مائده/۵،۱۹)، بر این اساس خداوند هرگز بدون ارائه آگاهی و هشدار لازم بر بندگان خویش عذاب نازل نمیکند: «وَمَا أَهْلَکنَا مِنْ قَرْیةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ *ذِکرَىٰ»؛ (شعراء/۲۶، ۲۰۸) و در روز قیامت برای تقریر و اعتراف گرفتن از جنّ و انس پرسیده میشود: آیا فرستادگان الهی درباره چنین روزی هشدارتان نداده بودند: «یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ یأْتِکمْ رُسُلٌ مِنْکمْ... وَینْذِرُونَکمْ لِقَاءَ یوْمِکمْ هَٰذَا»؛ (انعام/۶،۱۳۰) و خزانهداران جهنّم نیز از دوزخیان همان سؤال را که نشان اتمام حجت است باز میپرسند: « کلَّمَا أُلْقِی فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یأْتِکمْ نَذِیرٌ *قَالُوا بَلَىٰ»؛ (ملک/۶۷، ۸-۹) و به جهنمیانی که نجات و بازگشت به دنیا را برای انجام دادن کارهای نیک میخواهند پاسخ داده میشود: آیا در طول عمر شما عوامل آگاهی بخش تحقق نیافت و بیم دهندگان نزد شما نیامدند: «أَوَلَمْ نُعَمِّرْکمْ مَا یتَذَکرُ فِیهِ مَنْ تَذَکرَ وَجَاءَکمُ النَّذِیرُ»؛ (فاطر/۳۵، ۳۷).
گستره انذار
براساس آیات بسیاری در قرآن، انذار، همه امّتها و همه افراد را در بر میگیرد: «وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِیهَا نَذِیرٌ»؛ (فاطر/۳۵، ۲۴)، «أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ »؛ (یونس/۱۰، ۲) به گفته مفسران، مفاد آیه فوق آن است که برای هر امتی فرستادهای[۱۷] و برای هر زمانی پیشوایی خواهد بود.[۱۸] عمومیت انذار به آدمیان اختصاص ندارد، بلکه جنیان را نیز شامل میشود: «یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ یأْتِکمْ رُسُلٌ مِنْکمْ... وَینْذِرُونَکمْ»؛ (انعام/۶، ۱۳۰)، «وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَیک نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ...وَلَّوْا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ مُنْذِرِینَ»؛ (احقاف/۴۶، ۲۹). به گفته برخی مفسران کلمه «مِنْکمْ» در آیه ۱۳۰ انعام، به معنای «من جنسکم» بوده و این آیه نشان مبعوث شدن فرستادگان الهی در میان انس و جن از جنس خود آنان است.[۱۹] برخی به استناد آیات فوق فرستادگان الهی در میان آدمیان را «رسول» و برانگیختگان میان جنیان را با عنوان «منذر» معرفی کردهاند.[۲۰]
به گفته صاحب المیزان، عمومیت انذار به این معناست که در میان همه امّتها انذارگر برانگیخته میشود و هیچ امّتی بدون منذر نمیماند (فاطر/۳۵، ۲۴) و این عمومیت در حدّ اقتضاست؛ یعنی فعلیت آن در مورد همگان و رسیدن آن به یکایک افراد منوط به این است که در مسیر آن مانعی پدید نیاید، زیرا با توجّه به اینکه جهان ماده محل برخورد و تزاحم علل و اسباب با یکدیگر است، ممکن است پیام انذار به برخی انسانها نرسد و حجّت الهی بر آنان تمام نگردد. از این افراد در قرآن با عنوان «مستضعف» یاد شده و امر ایشان به خداوند واگذار شده است. بر این اساس، انذار گرچه عام است، ولی مستلزم دریافتن یکایک افراد یک امّت نیست.[۲۱]
هرچند انذار برای همگان لازم و سودمند است، امّا گروههای خاصی بر اثر برخورداری از زمینههای تأثیرپذیری بهتر، انذار در حق آنان سودمندتر است یا به علّت وجود مانع قویتر، نیاز بیشتری به انذار دارند، بدین روی انذار این دو گروه به صورت خاص مورد تأکید قرار گرفته است:
گروه نخست همچون خداترسان: «إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیبِ »؛ (فاطر/۳۵، ۱۸) و کسانی که از برپایی قیامت و حسابرسی خداوند ترسناکاند: «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یخْشَاهَا»، (نازعات/۷۹، ۴۵)، زندگان (زنده دلان): «لِینْذِرَ مَنْ کانَ حَیا»؛ (یس/۳۶،۷۰)، پیروان قرآن[۲۲]: «إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ»؛ (یس/۳۶، ۱۱) و بر پا دارندگان نماز: «إِنَّمَا تُنْذِرُ ... وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ»؛ (فاطر/۳۵، ۱۸) هستند.
و دسته دوم مانند غافلان: «لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ»؛ (یس/۳۶، ۶)، لجبازان و جدال پیشگان: «وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا»؛ (مریم/۱۹،۹۷)، ستمگران:« لِینْذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا» (احقاف/۴۶، ۱۲)، و کسانی که برای خدا فرزند قائل شدهاند: «وَینْذِرَ الَّذِینَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا»؛ (کهف/۱۸، ۴) می باشند.
بدون تردید اینگونه آیات با عمومیت انذار منافات نداشته، از موارد ذکر خاص پس از عام محسوب میگردد.[۲۳]
متعلّق انذار
برخی مواردی که در قرآن کریم مورد انذار قرار گرفته عبارتند از:
۱. شرک:
در قرآن کریم شرک به عنوان مهمترین انحراف اعتقادی مورد توجّه قرار گرفته است و به همین جهت پیام انذار پیامبران الهی در بسیاری از آیات با فراخوانی به توحید در همه ابعاد آن همراه شده است: «ینَزِّلُ الْمَلَائِکةَ...أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا»؛ (نحل/۱۶، ۲). این پیام اصیل به طور خاص از زبان حضرت هود: « وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»؛ (احقاف/ ۴۶،۲۱)، حضرت نوح: « إِنِّی لَکمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ *أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ»؛ (نوح/۷۱، ۲-۳) و پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله): «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّنِی لَکمْ مِنْهُ نَذِیرٌ»؛ (هود/۱۱، ۲) بیان شده و بر بیم دادن مشرکان به صورت ویژه تأکید شده است (کهف/ ۱۸، ۵).
۲. عذاب اخروی:
متعلّق انذار در برخی آیات عذاب اخروی است. در این آیات از عذاب نزدیک، دردناک و شدید آخرت سخن به میان آمده است: «إِنَّا أَنْذَرْنَاکمْ عَذَابًا قَرِیبًا»؛ (نبأ/۷۸، ۴۰)، «أَنْذِرِ النَّاسَ یوْمَ یأْتِیهِمُ الْعَذَابُ»؛ (ابراهیم/۱۴، ۴۴). در آیات فراوانی انذار به روز قیامت با عناوین خاص آن تعلّق یافته و از برپایی آن روز بیم داده شده است؛ از جمله: «وَأَنْذِرْهُمْ یوْمَ الْحَسْرَةِ»؛ (مریم/۱۹، ۳۹)، «وَأَنْذِرْهُمْ یوْمَ الْآزِفَةِ»؛ (غافر/۴۰،۱۸).
۳. عذاب دنیوی:
«أَنْذَرْتُکمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ»؛ (فصّلت/۴۱، ۱۳)، «أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یرْسِلَ عَلَیکمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کیفَ نَذِیرِ»؛ (ملک/۶۷، ۱۷)، «وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا»، (قمر/۵۴،۳۶).
وسایل و ملزومات انذار
فرمان انذار با رهنمودهایی از سوی خداوند مقرون گشته که میتوان برخی از آنها را وسایل انذار دانست:
۱. زبان روشن:
« لِتَکونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ *بِلِسَانٍ عَرَبِی مُبِینٍ» (شعراء/۲۶، ۱۹۴-۱۹۵ و نیز احقاف/۴۶، ۱۲).[۲۴]
۲. قرآن کریم:
در بسیاری از آیات، قرآن انذارگر یا وسیله انذار معرفی شده است:«وَأُوحِی إِلَی هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکمْ بِهِ...»؛ (انعام/۶،۱۹؛ مریم/۱۹،۹۷) براساس روایتی از پیامبر قرآن ۴ بخش دارد و یک بخش آن فضایل و انذار است.[۲۵]
۳. اخبار حکمتآمیز و رسا:
«وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ * حِکمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ»؛ (قمر/۵۴، ۴-۵). برخی مفسّران مقصود از آیات کریمه «مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا... وَ سِرَاجًا مُنِیرًا»؛ (احزاب/۳۳، ۴۵-۴۶) را بیان مطالب براساس برهان و دلایل واضح دانستهاند.[۲۶]در برخی از آیات نیز به مقارنات و ملزومات انذار اشاره شده است:
۱. حفظ طهارت و آراستگی ظاهر:
«قُمْ فَأَنْذِرْ... وَثِیابَک فَطَهِّرْ»؛ (مدثّر/۷۴، ۲، ۴)
۲. فروتنی در برابر پیروان:
«وَأَنْذِرْ ... وَاخْفِضْ جَنَاحَک لِمَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»؛ (شعراء/۲۶، ۲۱۴-۲۱۵)
۳. عدم طرد پابرهنگان:
«وَأَنْذِرْ ... وَلَا تَطْرُدِ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ...»؛ (انعام/۶، ۵۱-۵۲)[۲۷]، بر همین اساس پیامبر میفرماید:«وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِینَ *إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ»؛ (شعراء/۲۶، ۱۱۴-۱۱۵)
۴. عدم مداهنه نسبت به خویشاوندان:
«وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَک...فَإِنْ عَصَوْک فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ»؛ (شعراء/۲۶، ۲۱۴-۲۱۶)[۲۸]
۵. همراهی انذار با تبشیر:
«مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا»؛ (اسراء/۱۷، ۱۰۵)، «مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ»؛ (بقره/۲، ۲۱۳) برخی از مفسران مقرون بودن انذار و تبشیر را در اتمام دعوت همانند متلازمین معرفی کردهاند.[۲۹] همراهی بشارت و انذار در بسیاری از آیات توجّه بسیاری را بهکار کردهای آن دو معطوف ساخته است؛ برخی نقش تبشیر را نقش «قائد» یعنی دعوت، تشویق، تحریک و ایجاد رغبت از پیش رو و کارکرد انذار را کارکرد «سائق» یعنی راندن از پشت سر دانستهاند.[۳۰] برخی با اشاره به اینکه انگیزههای انسانی معمولاً براساس جلب منافع و دفع ضررها تنظیم میشود، نقش بشارت و انذار را بر انگیختن و دامن زدن به آن دو انگیزه و تشویق را عامل حرکت و انذار را عامل باز دارنده معرفی کردهاند.[۳۱] از گفته صاحب «التحقیق» استفاده میشود که کارکرد بشارت، ایجاد مقتضی و نقش انذار رفع موانع و دفع انحراف و گمراهی است.[۳۲] برخی با تکیه بر آنکه انسان تا احساس خطر مهمی نکند از جا حرکت نمیکند، نقش انذار پیامبران را اعلام خطرهایی دانستهاند که به صورت تازیانه بر ارواح بیدرد گمراهان چنان فرود میآید که هر قابلی را به حرکت درمیآورد.[۳۳] به گفته صاحب «المیزان» تبشیر و انذار برای متوسطان صورت میپذیرد، زیرا برخی از صالحان هیچگونه تعلّقی به غیر خدا، مانند ثواب و عقاب ندارند.[۳۴]
پانویس
- ↑ . اقرب الموارد، ج ۵، ص ۳۷۸، «نذر».
- ↑ . نثر طوبی، ج ۲، ص ۴۴۸.
- ↑ . التبیان، ج ۱، ص ۶۲.
- ↑ . التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵، «نذر».
- ↑ . الفروقاللغویه، ص ۷۸.
- ↑ . التحریر والتنویر، ج ۱۱، ص ۶۲.
- ↑ . التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵.
- ↑ . المعجم الاحصائی، ج ۳، ص ۱۵۴۲.
- ↑ . بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۳۸۷.
- ↑ . المیزان، ج۲۰، ص۳۰۵؛ کشفالاسرار، ج۱، ص۶۲؛ التبیان، ج ۱، ص ۶۲.
- ↑ . مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۸۳.
- ↑ . همان، ج۶، ص۵۳۷؛ المیزان، ج۱۲، ص۹۰.
- ↑ . المیزان، ج ۷، ص ۳۹.
- ↑ . المیزان، ج ۷، ص ۳۹.
- ↑ . منهج الصادقین، ج ۷، ص ۴۴۲-۴۴۳.
- ↑ . مجمعالبیان، ج ۵، ص ۱۲۶.
- ↑ . جامعالبیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۵۶.
- ↑ . تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴.
- ↑ . کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۹۳.
- ↑ . کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۹۳.
- ↑ . المیزان، ج ۱۷، ص ۳۸.
- ↑ . المیزان، ج ۱۷، ص ۶۶.
- ↑ . همان، ج ۷، ص ۹۸.
- ↑ . الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۵.
- ↑ . بحار الانوار، ج۳۵، ص ۳۵۶.
- ↑ . التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۲۱۷.
- ↑ . فی ظلال القرآن، ج ۲، ص ۱۰۹۹.
- ↑ . مجمعالبیان، ج ۷، ص ۳۲۲.
- ↑ . المیزان، ج ۲۰، ص ۸۰.
- ↑ . مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۱۵۴، «سیره نبوی».
- ↑ . پیام قرآن، ج ۷، ص ۲۹.
- ↑ . التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵-۷۶، «بشر».
- ↑ . تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۶۹.
- ↑ . المیزان، ج ۳، ص ۱۵۷.