آیه 45 سوره طه: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۶۹: | سطر ۶۹: | ||
2- جوسازى و شايعه سازى، شيوهى طاغوتها و ستمگران است. آنان فضا را | 2- جوسازى و شايعه سازى، شيوهى طاغوتها و ستمگران است. آنان فضا را | ||
− | + | ------ | |
«1». تفسير نمونه. | «1». تفسير نمونه. | ||
سطر ۷۶: | سطر ۷۶: | ||
مسموم و مردان خدا را متهم مىنمايند و يا بعد از شنيدن حقّ دست به آشوب مىزنند تا سخن حقّ آنان اثر نكند. «يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغى» | مسموم و مردان خدا را متهم مىنمايند و يا بعد از شنيدن حقّ دست به آشوب مىزنند تا سخن حقّ آنان اثر نكند. «يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغى» | ||
− | 3- ايمان به حضور در پيشگاه خداوند و يقين به امدادهاى الهى، عامل شجاعت و روحيه يافتن مؤمنان است. «إِنَّنِي مَعَكُما» 4- اگر كسى را به كارى مأمور كرديد، بايد از هر جهت او را تأمين نموده و به او روحيه بدهيد. «إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى» | + | 3- ايمان به حضور در پيشگاه خداوند و يقين به امدادهاى الهى، عامل شجاعت و روحيه يافتن مؤمنان است. «إِنَّنِي مَعَكُما» |
+ | |||
+ | 4- اگر كسى را به كارى مأمور كرديد، بايد از هر جهت او را تأمين نموده و به او روحيه بدهيد. «إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى» | ||
5- اگر چه همهى انسانها مورد نظر و مرحمت الهى هستند، ولى لطف او بر انبيا بيشتر است. «إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى» | 5- اگر چه همهى انسانها مورد نظر و مرحمت الهى هستند، ولى لطف او بر انبيا بيشتر است. «إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى» |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۶
<<44 | آیه 45 سوره طه | 46>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
موسی و هارون عرض کردند: بارالها، میترسیم که فرعون بیدرنگ بر ما ظلم و عقوبت کند یا بر کفر و سرکشی خود بیفزاید.
گفتند: پروردگارا! ما می ترسیم که [پیش از دعوت کردنش به حق] با سخت گیری و شکنجه بر [ضد] ما پیشی گیرد یا بر سرکشی خود بیفزاید.
آن دو گفتند: «پروردگارا، ما مىترسيم كه [او] آسيبى به ما برساند يا آنكه سركشى كند.»
گفتند: اى پروردگار ما، بيم داريم كه بر ما تعدى كند يا طغيان از حد بگذراند.
(موسی و هارون) گفتند: «پروردگارا! از این میترسیم که بر ما پیشی گیرد (و قبل از بیان حق، ما را آزار دهد)؛ یا طغیان کند (و نپذیرد)!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يفرط: فرط: تقدم و جلو افتادن . منظور از آن در آيه ظاهرا پيشى گرفتن است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغى «45»
(موسى وهارون) گفتند: پروردگارا! همانا مىترسيم كه او بر ضد ما تعدّى كند يا بر طغيان ادامه دهد (و بر آن بيفزايد).
قالَ لا تَخافا إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى «46»
(خداوند) فرمود: نترسيد، همانا من با شما هستم (و همه چيز را) مىشنوم و مىبينم.
نکته ها
«فَرط» به معناى سرعت گرفتن وپيش افتادن است و «أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا» يعنى ما مىترسيم كه فرعون، قبل از بيان استدلال و آوردن معجزات بر ما پيشى گرفته و طغيان خود را نسبت به بنى اسرائيل افزايش دهد. «1»
آنچه براى انبيا مذموم است، خشيت و ترس قلبى از غير خداست وگرنه، خوف طبيعى، لازمهى انسانيّت آن بزرگواران و همه انسانهاست وهر انسانى در برابر خطرات اين ترس را دارد.
پیام ها
1- بررسى مشكلات و موانع احتمالى و ترس از آينده و ناكامى، منافاتى با اخلاص و مقام نبوّت ندارد. إِنَّنا نَخافُ ...
2- جوسازى و شايعه سازى، شيوهى طاغوتها و ستمگران است. آنان فضا را
«1». تفسير نمونه.
جلد 5 - صفحه 348
مسموم و مردان خدا را متهم مىنمايند و يا بعد از شنيدن حقّ دست به آشوب مىزنند تا سخن حقّ آنان اثر نكند. «يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغى»
3- ايمان به حضور در پيشگاه خداوند و يقين به امدادهاى الهى، عامل شجاعت و روحيه يافتن مؤمنان است. «إِنَّنِي مَعَكُما»
4- اگر كسى را به كارى مأمور كرديد، بايد از هر جهت او را تأمين نموده و به او روحيه بدهيد. «إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى»
5- اگر چه همهى انسانها مورد نظر و مرحمت الهى هستند، ولى لطف او بر انبيا بيشتر است. «إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغى (45)
چون حق سبحانه امر فرمود موسى و هارون عليهما السلام را به رفتن نزد
«1» تفسير برهان، ج 3، ص 36 و 37.
جلد 8 - صفحه 276
فرعون و دعوت او به حق:
قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ: گفتند: پروردگارا بدرستى كه ما مىترسيم. أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا: اينكه پيشى گيرد بر ما به عذاب و تعجيل كند به عقوبت ما و نگذارد كه معجزه بدو نشان دهيم. أَوْ أَنْ يَطْغى: يا اينكه زياد كند كفر و سركشى خود را به رد كردن ما كه پيغمبر توئيم و به امر تو دعوت كنيم. اگرچه موسى و هارون به يقين مىدانستند كه به نبوت و رسالت مبعوث گشته و مأمون بودند از آزار فرعون، لكن براى زيادتى اطمينان قلب خود، به كلام سبحانى عرضه داشتند تا حفظ خود را صريحا به توسط وحى بشنوند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغى (45) قالَ لا تَخافا إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى (46) فَأْتِياهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْناكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى (47) إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنا أَنَّ الْعَذابَ عَلى مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى (48) قالَ فَمَنْ رَبُّكُما يا مُوسى (49)
قالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى (50) قالَ فَما بالُ الْقُرُونِ الْأُولى (51) قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي فِي كِتابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى (52) الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَكَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّى (53) كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى (54)
مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِيها نُعِيدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْرى (55) وَ لَقَدْ أَرَيْناهُ آياتِنا كُلَّها فَكَذَّبَ وَ أَبى (56)
ترجمه
- گفتند پروردگار ما همانا ما ميترسيم كه پيشى گيرد بر ما يا آنكه زياد كند سركشى خود را
گفت نترسيد همانا من با شمايم ميشنوم و مىبينم
پس برويد نزد او و بگوئيد همانا ما دو فرستاده پروردگار توايم پس بفرست با ما بنى- اسرائيل را و عذاب مكن آنها را بتحقيق آورديم تو را معجزهاى از پروردگارت و سلام بر آنكه پيروى كند از راه هدايت
همانا وحى شد بما كه عذاب بر كسى است كه تكذيب كرد و روى گردانيد
گفت پس كيست پروردگار شما اى موسى
گفت پروردگار ما آنكسى است كه عطا كرد بهر چيزى صورت هستى او را پس راهنمائى نمود
گفت پس چيست حال مردم عصرهاى گذشته
گفت علم آن نزد پروردگار من است در نوشتهاى نه خطا ميكند پروردگار من و نه فراموش ميكند
آنكسى كه گردانيد از براى شما زمين را بسترى و پديد آورد براى شما در آن راههائى و فرستاد از آسمان آبيرا پس بيرون آورديم بسبب آن اصنافى از روئيدنيهاى گوناگون
بخوريد و بچرانيد چهار پايان خود را همانا در آن آيتهائى است براى صاحبان خردها
از آن آفريديم شما را و در آن باز ميگردانيم شما را و از آن بيرون
جلد 3 صفحه 509
ميآوريم شما را بار ديگر
و بتحقيق نموديم باو معجزاتمان را تمامى پس تكذب كرد و امتناع نمود.
تفسير
- چون حضرت موسى و هارون با يكديگر ملاقات نمودند روى بدرگاه الهى نموده عرضه داشتند پروردگارا ما ميترسيم كه تا ما فرعون را دعوت كنيم هنوز سخن ما بپايان نرسيده مبادرت بعقوبت و آزار ما نمايد يا بر كفر و الحاد خود بيفزايد و زبان جسارت بساحت مقدّس تو دراز كند خداوند فرمود نترسيد من با شما هستم گفتار شما و او را ميشنوم و رفتارتان را با يكديگر مىبينم و از تعدّى و دست درازى او جلوگيرى ميكنم و موجب نصرت شما را بر او فراهم مينمايم پس برويد نزد او و بگوئيد كه ما دو پيغمبر خدائيم و از نزد او براى تو پيغامى آوردهايم و آن اين است كه اولاد يعقوب پيغمبر را كه سالها است در مصر اقامت دارند و اخيرا تو آنها را باعمال شاقه وادار نمودى و اسير خود كردى آزاد كن و بگذار با ما بيايند برويم در شام و كنعان كه وطن اصلى ما است سكونت نمائيم و اگر باور نميكنى ما معجزهاى هم داريم كه خداوند براى اتمام حجّت بما عنايت فرموده براى تو اظهار ميكنيم و سلامتى از عذاب الهى براى كسى است كه متابعت و پيروى از هدايت و راهنمائى حقّ نموده در راه راست و دين قويم خدائى مشى نمايد و بما وحى شده از جانب خداوند كه هر كس پيغمبران او را تكذيب كند و از قبول سخنانشان رو گردان شود بعذاب الهى در دنيا و آخرت گرفتار خواهد گرديد فرعون چون حس كرد كه مدبّر امور موسى است و هارون كمك و معاون او است يا براى خبث طينت خود خواست با هارون كه افصح از موسى بود مكالمه نكند تا كندى زبان موسى عليه السّلام آشكار گردد و در انظار موهون شود غافل از آنكه خداوند دعاء او را مستجاب نموده و كندى زبانش رفع شده لذا خطاب بموسى نمود و گفت پروردگار شما كيست كه از طرف او براى من پيغام آورديد موسى عليه السّلام جواب فرمود پروردگار ما آن قادر حكيم و عليم است كه هر موجودى را بصورت و شكل لايق بخود وجود داده و بكمال مناسب خود دلالت تكوينى و هدايت تشريعى فرموده و چون اين جواب موجز در نهايت فصاحت و بلاغت و متانت بود و دلالت داشت بر آنكه خداوند غنى بالذّات و منعم على الاطلاق
جلد 3 صفحه 510
است و تمام موجودات محتاج و ريزه خوار خوان احسان اويند فرعون مبهوت در جواب شد و عنان سخن را بجانب ديگرى كه خارج از مقصود بود معطوف نمود و پرسيد پس حال اقوام سابقه كه معرفت بچنين خدائى نداشتند چه خواهد بود آيا در نعمتند يا در عذاب حضرت موسى هم نخواست بفرمايد كه در عذابند براى آنكه بطبع شنوندگان گران نيايد فرمود علم بحال بندگان از شقاوت و سعادت نزد خدا است و در لوح محفوظ ثبت شده و خداوند نه جاى آنرا گم ميكند و نه آنرا فراموش مينمايد آنچنان خداوندى است كه قرار داده است براى بندگان خود زمين را مانند بستر و فرش گسترده و پديد آورده در آن راههائى در كوهها و واديها و صحراها كه مردم در آن سكونت و عبور و مرور نمايند و از فوائد آن بهرهمند گردند و باران رحمت خود را نازل فرموده و بيرون آورده بسبب آن اصناف و انواع نباتات و حبوبات و ميوجات گوناگون متعدّد متشتّت مختلف را كه بخورند و بچرانند احشام و اغنام خودشان را و شكر خدا را بجا آورند و در آنچه بيان شد آثار و علائمى است بر وجود صانع حكيم قدير براى كسانيكه داراى عقل و معرفتند و خداوند بندگان را از خاك زمين خلق نموده در بدو خلقت چون آدم ابو البشر از خاك خلق شده و اولاد او هم كه از نطفه خلق ميشوند اصلا از خاكند چون نطفه از مأكولات مولوده از زمين توليد ميشود و بعد از مردن هم در خاك پنهان ميگردند و اجزاء بدنشان جز و خاك ميشود و روز قيامت هم از خاك بيرون ميآيند و اجزاء بدنشان جمع و متّصل ميگردد و بصورت اوّليه بر ميگردند و روح اصلى ببدنشان باز گشت ميكند و در محضر الهى حاضر ميشوند و خداوند تمام آيات وجود و علم و قدرت خود را بفرعون ارائه داد ولى او از فرط عناد و لجاج و غرور و نخوت تكذيب كرد و امتناع از قبول نمود و ظاهرا از قول خداوند فاخرجنا ببعد كلام مستقلّ خود خدا است كه وصل فرموده بكلام خود كه حكايت از قول موسى عليه السّلام بود براى اشاره بصحّت آن مقال و صدور آن از مبدء وحى و الهام ولى فيض ره فرموده از باب التفات از غيبت بتكلّم است و نظائر آن در قرآن زياد است و بعضى گفتهاند مراد از ارائه تمام آيات بفرعون تمام معجزاتى است كه بموسى عليه السّلام داده شده بود و آن نه معجزه بود كه بجاى خود ذكر شده و خواهد
جلد 3 صفحه 511
شد و در اخبار ائمه اطهار اولى النهى باخيار و صلحا كه داراى اخلاق حسنه و اعمال صالحهاند و ائمه هدى عليهم السلام تفسير شده و ظاهرا مراد بيان افراد كامله است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَن يَفرُطَ عَلَينا أَو أَن يَطغي (45)
گفتند موسي و هارون پروردگار ما محقّقا ما ميترسيم اينكه فرعون پيش دستي كند بر ما و نگذارد ما بر او حجّت را تمام كنيم و حكم بقتل ما دهد يا اينكه
جلد 13 - صفحه 37
بر كفر و ظلم خود زيادتي نمايد.
(قالا رَبَّنا) بعد از اينكه موسي و هارون با هم همدست شدند و مورد خطاب الهي واقع شدند و مأمور بدعوت فرعون شدند که اينکه جملات كاملا استفاده ميشود که هارون هم مقام كليميّت را پيدا كرد و طرف مكالمه با خداوند شد که هر دو اينها در پيش گاه احديّت عرض كردند.
(إِنَّنا نَخافُ أَن يَفرُطَ عَلَينا) به اينكه نگذارد ما با او تكلّم كنيم چه رسد اقامه حجّت كنيم بر او چنانچه دأب رؤساء و امراء و ظلمه چنين است بمجرّد احتمال مخالفت و لو باحتمال ضعيف ميگيرند ميكشند حبس ميكنند به بينيد بني اميّه و بني عباس با ائمّه اطهار و شيعيان آنها چه كردند با اينكه اينها گوشه گيري و سكوت را اختيار كرده بودند که شرح اينکه قضايا بسيار مفصّل است بلكه در هر عصر و زماني چنين بوده.
(أَو أَن يَطغي) که بر فرض متعرّض ما نشود بر كفر و زندقه و ظلم و تعدّي خود بيفزايد و زياد روي كند چنانچه بسيار مشاهده شد که اهل ضلالت بيش از پيش بر فسق و فجور و كفر و ضلالت خود اضافه ميكنند (وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِينَ إِلّا خَساراً) اسراء آيه 84 (وَ إِذا ما أُنزِلَت سُورَةٌ فَمِنهُم مَن يَقُولُ أَيُّكُم زادَتهُ هذِهِ إِيماناً فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتهُم إِيماناً وَ هُم يَستَبشِرُونَ وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ فَزادَتهُم رِجساً إِلَي رِجسِهِم وَ ماتُوا وَ هُم كافِرُونَ) توبه آيه 125.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 45)- اما با این حال موسی و فرعون از این معنی نگران بودند که ممکن است این مرد قلدر زورمند مستکبر که آوازه خشونت و سر سختی او همه جا پیچیده بود قبل از آن که موسی (ع) و هارون (ع) ابلاغ دعوت کنند، پیش دستی کرده، آنها را از بین ببرد لذا، «گفتند: پروردگارا! از این میترسیم که بر ما پیشی گیرد (و قبل از بیان حق، ما را آزار دهد) یا طغیان کند» و نپذیرد! (قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنا أَوْ أَنْ یَطْغی).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم