آیه 35 سوره هود: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | اجرامى: جرم (بر وزن عقل): قطع و بريدن. گناه را از آن جرم گويند كه عمل واجب را قطع | + | اجرامى: جرم (بر وزن عقل): قطع و بريدن. گناه را از آن جرم گويند كه عمل واجب را قطع مى كند. |
− | گناهكار را مجرم گويند | + | گناهكار را مجرم گويند كه عمل واجب را قطع مى كند. اجرام: گناه كردن.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> |
− | |||
− | <ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۷
<<34 | آیه 35 سوره هود | 36>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا باز خواهند گفت که او از پیش خود این سخنان (قرآن) را فرا بافته؟ بگو: اگر چنین باشد عقوبت آن گناه بر من است (نه بر شما) و من از (کفر و) گناه شما بیزارم.
آیا مشرکان می گویند: پیامبر، این قرآن را از نزد خود به دروغ ساخته [و به خدا نسبت داده؟] بگو: اگر آن را به دروغ ساخته باشم، گناهم فقط بر عهده خود من است، و من از گناهانی که شما مرتکب می شوید، بیزارم.
يا [در باره قرآن] مىگويند: «آن را بربافته است.» بگو: «اگر آن را به دروغ سر هم كردهام، گناه من بر عهده خود من است، و[لى] من از جُرمى كه به من نسبت مىدهيد بركنارم.»
يا مىگويند كه آن را به خدا دروغ بسته است. بگو: اگر آن را به خدا دروغ بسته باشم، گناهش بر من است و من از گناهى كه مىكنيد مُبرا هستم.
(مشرکان) میگویند: «او [= محمد (ص)] این سخنان را بدروغ به خدا نسبت داده است! «بگو: «اگر من اینها را از پیش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم، گناهش بر عهده من است؛ ولی من از گناهان شما بیزارم!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
اجرامى: جرم (بر وزن عقل): قطع و بريدن. گناه را از آن جرم گويند كه عمل واجب را قطع مى كند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل واجب را قطع مى كند. اجرام: گناه كردن.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامِي وَ أَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ «35»
بلكه (مشركان) مىگويند: او (نوح يا محمّد)، آن (سخنان) را بر خداوند افترا بسته است. بگو: اگر من چيزى را به دروغ به خداوند نسبت دادهام، پس كيفرش بر عهده خودم خواهد بود و من از جرم شما (كه گناهى را به من نسبت مىدهيد) بيزارم.
نکته ها
«اجرام» و «جُرم» در لغت به معناى چيدن ميوهى نارس است و سپس به هر كار ناپسند و امر خلاف اطلاق شده است.
پیام ها
1- خداوند شيوهى پرسش و پاسخ و برخورد با مشركان را به پيامبر مىآموزد.
يَقُولُونَ ... قُلْ ...
جلد 4 - صفحه 54
2- نسبتدادن مطالب خودساخته به خداوند، جرم وگناه است. «إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامِي»
3- هر كس مسئول عمل خويش است. «إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامِي»
4- از شرك بايد برائت جست. «وَ أَنَا بَرِيءٌ»
5- شرك جرم است. «مِمَّا تُجْرِمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامِي وَ أَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ (35)
أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ: بلكه گفتند افترا مىكند و مىبافد نوح، وحى را. نزد بعضى مراد كفار زمان پيغمبرند كه پس از اخبار آن حضرت واقعه نوح را، قريش تكذيب كردند و گفتند مىسازد و افترا مىنمايد وحى را. ما امر فرموديم كه:
قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ: بگو اگر من افترا نمودهام وحى را چنانچه زعم شما است، فَعَلَيَّ إِجْرامِي: پس بر من است عقوبت گناه من، و شما را بر آن مؤاخذهاى
«1» تفسير مجمع البيان ج 3 ص 158.
جلد 6 - صفحه 61
نخواهد بود. وَ أَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ: و من بيزارم از گناهى كه مىكنيد و نسبت افترا به من مىدهيد. بنابر قول دوم آنكه خطاب به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله باشد كه بگو اگر من افترا مىكنم قصه نوح عليه السّلام را، پس گناه آن بر من، و من بيزارم از نسبت افتراى شما. «1» بنابراين آيه شريفه جمله معترضه باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالُوا يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (32) قالَ إِنَّما يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شاءَ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ (33) وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (34) أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامِي وَ أَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ (35)
ترجمه
ترجمه- گفتند اى نوح همانا مجادله نمودى با ما پس زياد كردى جدال با ما را پس بياور براى ما آنچه را وعده ميدهى ما را اگر هستى از راستگويان
گفت جز اين نيست كه ميآورد بشما آنرا خدا اگر بخواهد و نيستيد شما عاجز كنندگان
و سود نميدهد شما را نصيحت نمودن من اگر بخواهم كه نصيحت كنم شما را اگر باشد خدا كه بخواهد آنكه خائب گرداند شما را او است پروردگار شما و بسوى او باز ميگرديد
بلى ميگويند افتراء ميبندد آنرا بگو اگر افتراء بستم آنرا پس بر من است و بال گناه من و من مبرّى هستم از آن گناهى كه شما ميكنيد.
تفسير
قوم حضرت نوح پس از استماع بيانات مشروحه در آيات سابقه در جواب اظهار نمودند كراهت خودشان را از قبول دعوت و ادامه صحبت آنحضرت باين تقريب كه محاجّه و مجادله و مخاصمه تو با ما بطول انجاميد و مؤثّر در ما نشد و
جلد 3 صفحه 77
نميشود اگر راست ميگوئى كه خدا بر ما عذاب نازل مينمايد در صورتى كه باقى بر طريقه خود باشيم از خدا بخواه كه بوعده خود عمل نمايد و حضرت نوح در جواب فرمود كه نزول عذاب منوط به اراده الهى است دير يا زود شما نميتوانيد آنرا دفع كنيد و نه از آن فرار نمائيد و اگر باز بخواهم شما را نصيحت كنم بحال شما فائده ندارد اگر خدا خواسته باشد شما را بحال خودتان واگذار فرمايد و هدايت بخير و ارشاد بحق نفرمايد چون اعراض از ذكر نموديد و اصرار بر كفر و معصيت داريد ولى لازم نيست من طلب عذاب كنم خداوند پروردگار شما است و هر وقت باشد باز گشت شما به او است و جزاى اعمال شما را خواهد داد و بنابراين مراد از اغواء خائب و محروم نمودن خداوند است آنها را از رحمت و ثواب خود بسوء اختيار خودشان و بعضى گفتهاند مراد عقاب يا هلاك آنها است چون اغواء باين معانى استعمال ميشود و قطعا مقصود وادار نمودن بكفر و ضلالت نيست چون خداوند منزّه از فعل قبيح است و در آيه اخيره اعراض از مطالب سابقه شده و تصريح به ادّعاء كفّار فرموده كه ميگويند حضرت نوح و يا پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بخدا افتراء بستند و بايد يكى از آن دو در جواب آنها بگويند كه اگر ادّعاء شما حق باشد گناه جرم من بعهده من است و مربوط بشما نيست چنانچه گناه جرم شما كه افتراء بمن بستيد در اين نسبت و تهمت بعهده شما است و من مبرّى و منزّهم از افتراء و گناه آن ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَم يَقُولُونَ افتَراهُ قُل إِنِ افتَرَيتُهُ فَعَلَيَّ إِجرامِي وَ أَنَا بَرِيءٌ مِمّا تُجرِمُونَ (35)
آيا اينکه كفار قريش ميگويند که اينکه حكايات و قصص انبياء بافتههاي خود پيغمبر است نسبت بخدا ميدهد بآنها بفرما اگر اينها بافتههاي من باشد و افتراء بخدا پس جرم و عقوبتش بر من بار ميشود مربوط بشما نيست و من هم عري و بري هستم از آنچه شما جرم ميكنيد فقط وظيفه من ابلاغ است مسئوليت ديگري بر من نيست خواه قبول كنيد يا رد نمائيد.
أَم يَقُولُونَ افتَراهُ ظاهر آيه بقرينه كلمه قل و بدليل اخبار راجع بكفار مكه و پيغمبر اسلام است در برهان است (الشيباني في نهج البيان عن مقاتل قال ان كفار مكة قالوا ان محمدا صلّي اللّه عليه و آله و سلّم افتري القرآن قال و روي مثل ذلک عن أبي جعفر و ابي عبد اللّه عليهما السلام) قُل إِنِ افتَرَيتُهُ فَعَلَيَّ إِجرامِي هر كس عملي مرتكب شود فقط خود مسئول آن عمل است و جرمش بر خود او است بر ديگري بار نميكنند فَيَومَئِذٍ لا يُسئَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لا جَانٌّ الرحمن آيه 39.
وَ أَنَا بَرِيءٌ مِمّا تُجرِمُونَ و من هم گرفتار جرم شما نميشوم اينكه ايمان نميآوريد و قرآن مجيد را افتراء ميپنداريد و مرا مفتري ميشماريد و بمن افتراء
جلد 11 - صفحه 47
ميزنيد خود شماها بعقوباتش خواهيد رسيد من وظيفه خود را انجام دادم که بشما ابلاغ كردم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 35)- در این آیه سخنی به عنوان یک جمله معترضه برای تأکید بحثهایی که در داستان نوح در آیات گذشته و آینده عنوان شده است میگوید:
«دشمنان میگویند این مطلب را او (محمد صلّی اللّه علیه و آله) از پیش خود ساخته و به خدا نسبت داده است» (أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ).
در پاسخ آنها «بگو: اگر من اینها را از پیش خود ساخته و به دروغ به خدا نسبت دادهام گناهش بر عهده من است» (قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ فَعَلَیَّ إِجْرامِی).
«ولی من از گناهان شما بیزارم» (وَ أَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم