آیه 5 سوره هود: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | يثنون: ثنى (بر وزن عقل) : عطف. پيچيدن. رويهم كردن. | + | يثنون: ثنى (بر وزن عقل): عطف. پيچيدن. رويهم كردن. «ثنى الشيء ثنيا: عطفه، طواه، ردّ بعضه على بعض». يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ: سينه هايشان را مى پيچند و منحرف مى كنند تا از شنيدن قرآن خود را پنهان كنند (كنايه از بی اعتنايى به قرآن). |
− | «ثنى الشيء ثنيا: عطفه، طواه، ردّ بعضه على بعض» يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ: | + | |
− | ليستخفوا: خفاء: پنهانى. اخفاء: پنهان كردن. | + | ليستخفوا: خفاء: پنهانى. اخفاء: پنهان كردن. استخفاء: طلب پنهان كردن و پنهان شدن. «ليستخفوا»: تا پنهان شوند. |
− | استخفاء: طلب پنهان كردن و پنهان شدن . «ليستخفوا»: تا پنهان شوند. | + | |
− | يستغشون: غشى و استغشاء: پوشاندن «استغشى ثوبه و بثوبه: تغطى به» | + | يستغشون: غشى و استغشاء: پوشاندن. «استغشى ثوبه و بثوبه: تغطى به». |
− | على | + | على هذا، «يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ» يعنى با لباس، خودشان را مى پوشانند و لباسشان را به سر مى كشند.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> |
==نزول== | ==نزول== | ||
− | محمد بن یعقوب کلینى بعد از دو واسطه از سدیر او از [[امام باقر|امام محمدباقر]] علیهالسلام<ref>البرهان فی تفسیر القرآن.</ref> و نیز جابر بن عبدالله از امام محمدباقر علیهالسلام روایت کنند که مشرکین وقتى که به [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم میرسیدند، پشت مى کردند و سر خود را در مقابل خویش به جلو مى افکندند و نیز روى خود را با لباس مى پوشانیدند تا رسول خدا آنها را نبیند سپس این آیه نازل گردید.<ref>تفسیر عیاشى.</ref> | + | محمد بن یعقوب [[شیخ کلینی|کلینى]] بعد از دو واسطه از سدیر او از [[امام باقر|امام محمدباقر]] علیهالسلام<ref>البرهان فی تفسیر القرآن.</ref> و نیز [[جابر ابن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله]] از امام محمدباقر علیهالسلام روایت کنند که مشرکین وقتى که به [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم میرسیدند، پشت مى کردند و سر خود را در مقابل خویش به جلو مى افکندند و نیز روى خود را با لباس مى پوشانیدند تا رسول خدا آنها را نبیند سپس این آیه نازل گردید.<ref>تفسیر عیاشى.</ref> |
ابن عباس و کلبى گویند: که این آیه درباره اخنس بن شریق که یکى از منافقین بود، نازل گردید چون مردى بود که نسبت به [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم و مؤمنین به ظاهر خوش منظر و خوش گفتار ولى در باطن از دشمنان سرسخت [[پیامبر اسلام]] و مسلمین محسوب میشده است.<ref>تفاسیر مجمع البیان و کشف الاسرار.</ref> | ابن عباس و کلبى گویند: که این آیه درباره اخنس بن شریق که یکى از منافقین بود، نازل گردید چون مردى بود که نسبت به [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم و مؤمنین به ظاهر خوش منظر و خوش گفتار ولى در باطن از دشمنان سرسخت [[پیامبر اسلام]] و مسلمین محسوب میشده است.<ref>تفاسیر مجمع البیان و کشف الاسرار.</ref> | ||
− | عبدالله بن شداد گوید: که مرد منافقى هر وقتى به رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمین میرسید، پشت میکرد و روى خود را با لباس مى پوشانید و این آیه براى او نازل شده است | + | عبدالله بن شداد گوید: که مرد منافقى هر وقتى به رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمین میرسید، پشت میکرد و روى خود را با لباس مى پوشانید و این آیه براى او نازل شده است<ref> تفسیر جامع البیان.</ref>.<ref>محمدباقر محقق، [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص454.</ref> |
− | == تفسیر آیه == | + | ==تفسیر آیه== |
<tabber> | <tabber> | ||
تفسیر نور= | تفسیر نور= | ||
سطر ۲۱۷: | سطر ۲۱۷: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <div style="font-size:smaller"><references/></div> | + | <div style="font-size:smaller"><references /></div> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | *[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم | ||
+ | *[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم | ||
+ | *[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول | ||
+ | *[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم | ||
+ | *[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش | ||
+ | *[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم | ||
+ | *محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه. | ||
[[رده:آیات سوره هود]] | [[رده:آیات سوره هود]] | ||
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] | [[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] | ||
[[رده:آیات دارای شان نزول]] | [[رده:آیات دارای شان نزول]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۲
<<4 | آیه 5 سوره هود | 6>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آگه باشید که آنان (یعنی منافقان امت) روی دلها از خدا میگردانند (و از حضور رسول و استماع کلام خدا دوری جسته و احتراز میکنند) تا خود را از او پنهان دارند، آگه باش که هر گه سر در جامه خود بپیچند (که از حق پنهان شوند) خدا هر چه پنهان یا آشکار کنند همه را میداند، که او بر درون دلها محققا آگاه است.
آگاه باشید که مشرکان سر در گریبان فرو می برند تا [خود را] از شنیدن قرآن [به هنگام تلاوتش به وسیله پیامبر و مؤمنان] پنهان بدارند؛ آگاه باشید! چون جامه هایشان را بر سر و روی خود می پوشانند [تا دیده نشوند، این پنهانکاری سودی به حال آنان ندارد] خدا آنچه را پنهان می کنند وآنچه را آشکار می نمایند، می داند؛ یقیناً او به آنچه در سینه هاست، داناست.
آگاه باشيد كه آنان دل مىگردانند [و مىكوشند] تا [راز خود را] از او نهفته دارند. آگاه باشيد آنگاه كه آنان جامههايشان را بر سر مىكشند [خدا] آنچه را نهفته و آنچه را آشكار مىدارند، مىداند، زيرا او به اسرار سينهها داناست.
آگاه باش كه اينان صورت برمى گردانند تا راز دل خويش پنهان دارند، حال آنكه بدان هنگام كه جامههاى خود در سر مىكشند خدا آشكار و نهانشان را مىداند، زيرا او به راز دلها آگاه است.
آگاه باشید، آنها (سرها را به هم نزدیک ساخته، و) سینههاشان را در کنار هم قرارمیدهند، تا خود (و سخنان خویش) را از او [= پیامبر] پنهان دارند! آگاه باشید، آنگاه که آنها لباسهایشان را به خود میپیچند و خویش را در آن پنهان میکنند، (خداوند) میداند آنچه را پنهان میکنند و آنچه را آشکار میسازند؛ چرا که او، از اسرار درون سینهها، آگاه است!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يثنون: ثنى (بر وزن عقل): عطف. پيچيدن. رويهم كردن. «ثنى الشيء ثنيا: عطفه، طواه، ردّ بعضه على بعض». يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ: سينه هايشان را مى پيچند و منحرف مى كنند تا از شنيدن قرآن خود را پنهان كنند (كنايه از بی اعتنايى به قرآن).
ليستخفوا: خفاء: پنهانى. اخفاء: پنهان كردن. استخفاء: طلب پنهان كردن و پنهان شدن. «ليستخفوا»: تا پنهان شوند.
يستغشون: غشى و استغشاء: پوشاندن. «استغشى ثوبه و بثوبه: تغطى به». على هذا، «يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ» يعنى با لباس، خودشان را مى پوشانند و لباسشان را به سر مى كشند.[۱]
نزول
محمد بن یعقوب کلینى بعد از دو واسطه از سدیر او از امام محمدباقر علیهالسلام[۲] و نیز جابر بن عبدالله از امام محمدباقر علیهالسلام روایت کنند که مشرکین وقتى که به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم میرسیدند، پشت مى کردند و سر خود را در مقابل خویش به جلو مى افکندند و نیز روى خود را با لباس مى پوشانیدند تا رسول خدا آنها را نبیند سپس این آیه نازل گردید.[۳]
ابن عباس و کلبى گویند: که این آیه درباره اخنس بن شریق که یکى از منافقین بود، نازل گردید چون مردى بود که نسبت به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و مؤمنین به ظاهر خوش منظر و خوش گفتار ولى در باطن از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام و مسلمین محسوب میشده است.[۴]
عبدالله بن شداد گوید: که مرد منافقى هر وقتى به رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمین میرسید، پشت میکرد و روى خود را با لباس مى پوشانید و این آیه براى او نازل شده است[۵].[۶]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «4»
بازگشت شما به سوى خداست و او بر هر چيزى تواناست.
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5»
بدانيد كه مخالفان براى آنكه خود را از پيامبر پنهان دارند، سر و سينههاى خود را به هم نزديك مىكنند و لباسهاى خويش را بر سر مىكشند (تا شناخته نشوند، غافل از آنكه) خداوند تمام كارهاى سرّى و آشكار آنان را مىداند. همانا او به اسرار درون سينهها آگاه است.
نکته ها
«يَثْنُونَ»، به معناى نزديك قراردادن و خم كردن دو چيز است؛ ( «اثْنانِ» يعنى دوتا) و به كينه در دل گرفتن نيز گفته مىشود. بنابراين جمله «يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ» يا به معناى آن است كه كفّار سينههاى خود را براى حرفهاى محرمانه و توطئه عليه انبيا به هم نزديك مىكنند و يا به معناى آن است كه آنها كينهى انبيا را در دل دارند.
در آيه 7 سورهى نوح مىخوانيم: «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ» يعنى كفّار انگشتان خود را در گوشهايشان مىگذارند و لباس خود را بر سرشان مىكشند تا نداى انبيا
جلد 4 - صفحه 20
را نشنوند.
مهمترين اشكال منكرين معاد دو چيز است:
الف: چه قدرتى مىتواند مردگان را زنده كند، كه آيهى 4 مىفرمايد: «هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» خداوند بر هر كارى قادر است.
ب: چگونه ذرّات پخش شده يكجا جمع مىشوند، كه آيهى 5 مىفرمايد: «إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
پیام ها
1- بازگشت ما تنها به سوى خداست، نه ديگران. «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ»
2- در آيات قبل توحيد و نبوّت مطرح بود، اين آيه اصل معاد را مطرح مىكند. «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ»
3- بر فرض اهداف شوم خود را از پيامبر مخفى بداريد، خداوند كه عالم به اسرار سينههاست. «يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ ... إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
جلد 4 - صفحه 21
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5»
شأن نزول «1»: ابن عباس نقل نمايد: بعضى منافقان كه با پيغمبر مصادف شدى سينه را در پيچيدى و راه را كج نمودى تا پيغمبر صلى اللّه عليه و آله را نبيند. و
«1» از تفسير مجمع البيان ج 5 ص 143.
جلد 6 - صفحه 17
سر در پيش و روى پوشيدى تا پيغمبر نيز او را نبيند. آيه شريفه نازل شد:
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ: آگاه باش به تحقيق كفار و منافقين برمىگردانند به تكبّر سينههاى خود را، يا اعراض دهند سينهها را از روى شك و نفاق و عناد، لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ: براى آن كه پنهان كنند خود را از پيغمبر و نبينند او را، يا به جهت آن كه نشنوند كلام قرآن و سخن پيغمبر را. ابن زيد گفته: «1» منافقين مجالس سرّى در باب پيغمبر صحبت مىداشتند، چون كسى وارد شدى خود را بهم آوردى و سينه به سينه هم گذاردى و نجوى نمودى تا مطلب مخفى گشتى. نزد بعضى معنى آن كه بهم مىپيچيدند تا از خداى تعالى پنهان دارند اگر ممكن شدى و لكن چه فايده داشت. أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ: آگاه باش در آن هنگام كه مىپوشانند سرهاى خود را به جامهها، و گفتگو كنند سرّا در تدبير دشمنى با پيغمبر و مؤمنين. يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ: ذات احديت الهى مىداند آنچه را كه به كوشش خود پنهان نمايند و جامه به سر انداخته نجوى كنند و آنچه آشكارا گويند.
حاصل آن كه خداوند متعال به علم ازلى عالم است به درونه مخفيات و كشفيات امور ايشان. و ذرهاى از جزئيات اقوال و افعال، بر ذات سبحانى پوشيده نيست.
كافى و عياشى به اسناد خود از حضرت باقر عليه السلام نقل مىكنند كه فرمود: جابر بن عبد اللّه انصارى مرا خبر داد كه مشركين وقتى اطراف كعبه بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مىگذشتند، سر و پشت را خم و سر را مىپوشانيدند تا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله آنها را نبيند. حق تعالى آيه شريفه را نازل و فعل شنيع آنها را اعلام نمود. «2» إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ: به تحقيق ذات سبحانى عالم است به حقيقت آنچه در قلوب مىباشد از سرائر و خواطر.
«1» تفسير أبو الفتوح رازى ج 6 ص 244.
«2» تفسير عياشى ج 2 ص 139.
جلد 6 - صفحه 18
على بن ابراهيم قمى قدس سره در اين آيه فرمايد: كتمان مىكنند آنچه را كه در سينه ايشان است از بغض على عليه السّلام. فرمود پيغمبر صلى اللّه عليه و اله: علامت منافق بغض على عليه السّلام است. و جماعتى بودند كه اظهار مودت مىنمودند به حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و پنهان مىداشتند عداوت او را. «1» تذكره: شخص متفطن وقتى تأمل نمايد در تفسير آيات الهيه هر آينه دريابد كه هر آيهاى در مرحله خود يك نوع دستور اخلاقى، علمى و عملى است براى نوع بشر، كه فوق آن متصور نيست. از جمله تدبر در اين آيه مباركه، تسليه خاطرى است براى غمزدگان ناملايمات هر عصرى و آزردهشدگان تهاجمات هر زمانى كه در ديانت حقه اسلاميه استقامت و ثبات ورزيده مانند همج رعاع به هر باد مخالفى متزلزل نگردد و اساس ديانتى را از دست ندهد. قدرى مطالعه نمايد احوال آن وجودى كه خير محض و محض خير در جامعه دنيا به تبليغ فرامين خلاق عالم و ارشاد بنى آدم علم استقامت برافراشته و نهايت جديت را داشته؛ بر ناهنجاريهاى گوناگون صبر نموده تا آنكه نام نامى اسلامى را باقى، و صيت شهريارى نبوى را در اكناف عالم جارى گردانيد. زهى سعادت جوانمردانى كه در اظهار علاقهمندى و ديندارى اين رويه پسنديده را پيش داشته، و از آئين دين حضرت محمّدى صلى اللّه عليه و آله دست برنداشته، دامن جهد را به كمر همت بربسته، و در بحر تهاجم فتن و محن غوطهور شده تا گوهر شاهوار سعادت ابديه و فيض غير متناهيه الهيه را دريابد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5»
ترجمه
آگاه باشيد همانا آنان خم ميكنند سينههاشان را تا پوشيده دارند از او آگاه باشيد هنگاميكه بر سر ميكشند جامههاشانرا ميداند آنچه را آشكار ميكنند و آنچه را پنهان ميدارند همانا او دانا است بضمائر سينهها.
تفسير
اصل ثنى بمعنى عطف است كه در پيچاندن و خم كردن و تا نمودن استعمال ميشود و اينجا مراد آنستكه اهل شرك وقتى بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عبور مينمودند سر و كمرشان را خم مينمودند و جامه خود را بسر ميكشيدند كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنها را نبيند چنانچه در كافى و عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام روايت نموده و بنابراين ضمير منه راجع به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و بعضى ضمير را راجع به خدا دانستهاند بمناسبت ذيل آيه و بنظر حقير ذيل آيه منافى با رجوع ضمير به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نيست چون علم پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
جلد 3 صفحه 59
بواسطه علم خدا است كه بآنحضرت اعلام ميفرمود پس مرجع يكى است و قمّى ره فرموده كه مراد كتمان بغض على عليه السّلام است كه در سينههاشان جاى داشت و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود علامت منافق است چون بعضى در حضور پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اظهار مودّت با امير المؤمنين عليه السّلام مينمودند با آنكه باطنا دشمن آنحضرت بودند و عداوت خودشان را مستور ميداشتند و بنابراين از پيچاندن سينه معناى كنائى اراده شده و مراد اهل نفاقند و در هر حال آنچه را از خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پنهان مينمودند در آنحال كه مشغول به ستر بودند و در غير آنحال و آنچه را آشكار مينمودند در علم خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يكسان بود و تفاوتى روى نميداد و اينكه حال سر كشيدن ثياب مخصوص بذكر شده بنظر حقير براى رغم انف آنها است كه بدانند نميتوانند چيزى را از خدا مخفى نمايند و بعضى گفتهاند اين عمل را براى نشنيدن كلام خدا مينمودند و بعلاوه انگشتهاشانرا در گوشهاشان قرار ميدادند چنانچه در آيه ديگر بيان آن شده است و خداوند تمام حقائق و ذوات اشياء را ميداند كه از آن جمله است سينهها كه در آن دلها جاى دارد و در آن محبّت و عداوت و غرض صحيح و فاسد قرار گرفته و نميشود كوچكترين امرى را از خدا و رسول مستور داشت ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَلا إِنَّهُم يَثنُونَ صُدُورَهُم لِيَستَخفُوا مِنهُ أَلا حِينَ يَستَغشُونَ ثِيابَهُم يَعلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5»
آگاه باشيد محققا اينکه كفار و مشركين آنچه در قلوب آنها است از شرك و كفر و عناد و عداوت اظهار نميكنند بتوهم اينكه مخفي بدارند او را آگاه باشيد زماني که لباس خود را بر سرميكشند و خود را در لباس مستور ميكنند که آنها را نشناسيد خداوند تبارك و تعالي ميداند آنچه را که پنهان ميكنند و آنچه را که اظهار ميدارند محققا خداوند عالم است بقلوب و آنچه در قلوب است.
أَلا إِنَّهُم يَثنُونَ صُدُورَهُم ثني بمعني طوي پيچيدن است مثل لوله كاغذ که آنچه در آن نوشته شده مستور باشد در قرآن مجيد ميفرمايد يَومَ نَطوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلكُتُبِ انبياء آيه 104 كانه قلوب خود را لوله ميكنند که آنچه در او است مستور باشد.
لِيَستَخفُوا مِنهُ لام غرض است يعني مقصود و منظور آنها از پيچيدن قلوب استخفاء از آن است که بر پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و مؤمنين مخفي باشد غافل از اينكه عالم السرّ و الخفيات از بواطن آنها با خبر است
يعلم خائنة الاعين و ما تخفي الصدور
مؤمن آيه 20.
أَلا حِينَ يَستَغشُونَ ثِيابَهُم غشاء پوست است که مغزه را احاطه كرده و پوشانيده و استغشاء پوشيده كردن است خود را در ثياب مثل عباء و لحافي که زير
جلد 11 - صفحه 9
آن مخفي شوند بتوهم اينكه كسي آنها را نبيند و نشناسد يا براي اينكه كلمات طرف را نشنود چنانچه حضرت نوح در پيشگاه احديت عرض كرد وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوتُهُم لِتَغفِرَ لَهُم جَعَلُوا أَصابِعَهُم فِي آذانِهِم وَ استَغشَوا ثِيابَهُم نوح آيه 6.
يَعلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعلِنُونَ سرّ و علن، بطن و ظهر، جهر و خفية نسبت بعلم الهي مساوي است غيب و حضور بر او تفاوتي ندارد ازلا ميداند آنچه در ابد است و ابدا ميداند آنچه در ازل بوده إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 5)- این آیه بطور کلی اشاره به یکی از کارهای احمقانه دشمنان اسلام و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میکند که با استفاده از روش نفاق آمیز و دورکشی از حق میخواستند ماهیت خود را از نظرها پنهان سازند تا گفتار حق را نشنوند.
لذا میگوید: «آگاه باشید! آنها (سرها را به هم نزدیک ساخته و) سینههایشان را در کنار هم قرار میدهند تا خود (و سخنان خویش) را از او (پیامبر) پنهان دارند» (أَلا إِنَّهُمْ یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِیَسْتَخْفُوا مِنْهُ).
تعبیر «یَثْنُونَ» ممکن است اشاره به هرگونه «مخفی کاری» ظاهری و باطنی دشمنان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله باشد.
لذا قرآن بلافاصله اضافه میکند: «آگاه باشید آنها هنگامی که خود را در جامههایشان پنهان میدارند پروردگار پنهان و آشکار آنان را میداند» (أَلا حِینَ یَسْتَغْشُونَ ثِیابَهُمْ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ).
«چرا که او از اسرار درون سینهها آگاه است» (إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ).
ج2، ص325
آغاز جزء دوازدهم قرآن مجید
ادامه سوره هود
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.