غزوه ذوالعشیره: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: وقایع پس از هجرت، غزوه عشيره، عشيره، ' /> ...' ایجاد کرد)
 
جز (مهدی موسوی صفحهٔ غزوه عشیره را به غزوه ذوالعشیره منتقل کرد)
 
(۱۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{متوسط}}پس از [[غزوه بواط]]، غزوه ذوالعشیره پیش آمد. به [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (صلى الله علیه و آله) خبر رسیده بود که کاروان مجهزى که [[قریش|قریش]] اموال خود را در آن جمع کرده‌اند از [[مکه]] بیرون آمده و آهنگ [[شام]] دارد. البته در این غزوه ملاقات و جنگی بین طرفین شکل نگرفت.
 +
{{شناسنامه غزوات
 +
|زمان = جمادى الاولى سال دوم هجرت‌
 +
|مکان = عشیره در راه نقب بنی دینار
 +
|غزوه قبلی = [[غزوه بواط]]
 +
|غزوه بعدی = [[غزوه بدر]]
 +
|علت غزوه = تعقیب کاروان ابوسفیان توسط مسلمانان
 +
|نتیجه = فرار کاروان ابوسفیان
 +
|مسلمانان = مسلمانان
 +
۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر
 +
|دشمنان = کفار [[قریش]]
 +
|فرماندهان مسلمانان = [[پیامبر اسلام|رسول خدا]](ص)
 +
|فرماندهان دشمنان = [[ابوسفیان]]
 +
|پرجم داران مسلمانان= [[امام علی]](ع)
 +
|پرچم داران دشمنان =  ــــــ
 +
|تلفات مسلمانان = ــــــ
 +
|تلفات دشمنان = ــــــ
 +
|توضیحات = گفته شده در این غزوه به [[امیرالمؤمنین]] (ع) لقب ابوتراب داده شد.
 +
}}
  
 +
==غزوه عشیره==
 +
[[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] (صلى الله علیه و آله) در ماه [[جمادی الاول]] - سال دوم هجرت - ابا سلمة بن عبدالاسد را در [[مدینه]] منصوب فرمود و خود با گروهى از [[مهاجرین]] از شهر بیرون آمد و راه  «نقب بنى دینار» را پیش گرفته و همچنان تا جایى به نام  «عشیره» براند و در آن جا توقف کرد.<ref>زدگانى ‌محمد(ص)/ترجمه سیره ابن هشام ،ج‌۱،ص:۳۹۵ </ref> و عُشَیره نام موضعى است از براى «[[بنی مدلج|بنى مدلج]]» به «ینبع» در میان [[مکه]] و [[مدینه|مدینه]].
  
 +
و آن چنان است که [[رسول خدا]] (صلى الله علیه و آله) شنید که [[ابوسفیان]] با جماعتى از [[قریش|قریش]] به جهت تجارت مسافر [[شام]] هستند.<ref>ترجمه المغازى،متن،ص:۱۰ </ref> پیامبر (صلى الله علیه و آله) به منظور حمله به کاروانهاى [[قریش|قریش]] یاران خود را فرا خواند، و همراه یکصد و پنجاه -و به قولى دویست- نفر بیرون آمد. پس به ارض ذوالعُشیره رسید ولی ابوسفیان را ملاقات نفرمود، لکن بزرگان [[بنى مدلج]] که در نواحى ذوالعشیره بودند به خدمت آن حضرت رسیدند و کار بر مصالحه و مهادنه نهادند. پیامبر اکرم تا چند روز از ماه [[جمادی الثانی]] را نیز در آن جا ماند.
 +
==دادن کنیه ابوتراب به امیرالمؤمنین==
 +
[[ابن هشام]] و دیگران از [[عمار بن یاسر]] نقل کرده اند که گفته است: در غزوه عشیره من و [[امام علی علیه السلام|على بن ابی طالب]] همسفر و مانوس بودیم و در آن چند روزى که در عشیره توقف داشتیم روزى على بن ابى طالب به من گفت: بیا تا به تماشاى بنى مدلج که در نخلستان در آن نزدیکى کار مى  کردند برویم و من با او به آن نزدیکى رفتیم و هم چنان که نشسته بودیم و کار آن ها را تماشا مى  کردیم خوابمان گرفت و هر دو برخاسته زیر نخله خرما و روى شن هاى نرمى که آن جا بود خوابیدیم.
  
 +
هنگامى به خود آمدیم که [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بالاى سر ما ایستاده بود و ما را با پاى خود حرکت مى  داد، من و على بن ابی طالب که سر و رویمان خاک آلود شده بود برخاسته و در برابر آن حضرت ایستادیم، پیغمبر اسلام که سر و صورت خاک آلود على را دید فرمود: اى [[ابوتراب]] این چه حالى است؟ <ref> البته برای این [[کنیه]] سببهای دیگری نیز گفته شده است. رجوع شود به مقاله «[[ابوتراب]]» در همین دانشنامه. </ref> و سپس فرمود: آیا شما را از بدبخت  ترین و شقى  ترین مردم آگاه نکنم که آن ها کیان اند؟ عرض کردیم: چرا یا رسول الله! فرمود: یکى همان پى کننده ناقه ([[حضرت صالح علیه السلام|صالح]]) است - سپس در حالى که اشاره به [[امام علی علیه السلام|علی بن ابی طالب]] مى  کرد فرمود: - و دیگرى آن کسى است که بر سر تو ضربت مى  زند و محاسن تو را از آن رنگین مى  سازد.<ref> زندگانى ‌محمد(ص)/ترجمه سیره ابن هشام،ج‌۱،ص:۳۹۶ </ref>
  
پس از [[غزوه بواط]]، غزوه ذوالعشيره پيش آمد پيامبر در ماه [[جمادی الاول]] - سال دوم هجرت - ابا سلمة بن عبدالاسد را در [[مدينه]] منصوب فرمود و خود با گروهى از [[مهاجرين]] از شهر بيرون آمد و راه  «نقب بنى دينار» را پيش گرفته همچنان تا جايى به نام  «عشيره » براند و در آن جا توقف كرد.
+
==پانویس==
 +
<references />
  
و تا چند روز از ماه [[جمادی الثانی]] را نيز در آن جا ماند و عُشَيره نام موضعى است از براى بنى «مدلج» به «ينبع» در ميان [[مكه]] و مدينه و آن چنان است كه [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم شنيد كه [[ابوسفيان]] با جماعتى از قريش به جهت تجارت مسافر شام اند. پس سر هم با جماعتى از اصحاب از دنبال او به ارض ذوالعُشيره آمد ابوسفيان را ملاقات نفرمود لكن بزرگان [[بنى مدلج]] كه در نواحى ذوالعشيره بودند به خدمت آن حضرت رسيدند و كار بر مصالحه و مهادنه نهادند.
+
==منابع==
  
[[ابن هشام]] و ديگران از [[عمار بن ياسر]] نقل كرده اند كه گفته است: در غزوه عشيره من و على بن ابي طالب همسفر و مانوس بوديم و در آن چند روزى كه در عشيره توقف داشتيم روزى على بن ابى طالب به من گفت: بيا تا به تماشاى بنى مدلج كه در نخلستان در آن نزديكى كار مى  كردند برويم و من با او به آن نزديكى رفتيم و هم چنان كه نشسته بوديم و كار آن ها را تماشا مى  كرديم خواب مان گرفت و هر دو برخاسته زير نخله خرما و روى شن هاى نرمى كه آن جا بود خوابيديم.
+
*شیخ عباس قمی، [[منتهی الامال]].
 
+
*زندگانى محمد(ص) پیامبر اسلام، ابن هشام (م ۲۱۸)، ترجمه سید هاشم رسولى، تهران، انتشارات کتابچى، چ پنجم، ۱۳۷۵ش.
هنگامى به خود آمديم كه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بالاى سر ما ايستاده بود و ما را با پاى خود حركت مى  داد، من و على بن ابي طالب كه سر و روي مان خاك آلود شده بود برخاسته و در برابر آن حضرت ايستاديم، پيغمبر اسلام كه سر و صورت خاك آلود على را ديد فرمود: اى [[ابوتراب]] اين چه حالى است؟ و سپس فرمود: آيا شما را از بدبخت  ترين و شقى  ترين مردم آگاه نكنم كه آن ها كيان  اند؟
+
*مغازى، تاریخ جنگهاى پیامبر(ص)، محمد بن عمر واقدى (م ۲۰۷)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، ۱۳۶۹ش.
 
+
{{غزوات پیامبر اکرم}}
عرض كرديم: چرا يا رسول الله! فرمود: يكى همان پى كننده ناقه (صالح) است - و سپس در حالى كه اشاره به [[امام علی]] بن ابي طالب مى  كرد - فرمود: و ديگرى آن كسى است كه بر اين جاى سر تو ضربت مى  زند و اين محاسن تو را از آن رنگين مى  سازد.
+
[[رده:غزوات پیامبر اکرم]]
 
+
[[رده:جنگ های صدر اسلام]]
==منابع:==
+
[[رده:تاریخ صدر اسلام]]
 
+
[[رده:مقاله های مرتبط به دانشنامه]]
(1). رسولى محلاتی، هاشم. زندگانى حضرت محمد صلی الله علیه و آله، ص 289.
 
 
 
(2). قمی، عباس. [[منتهي الامال]].
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۱

پس از غزوه بواط، غزوه ذوالعشیره پیش آمد. به پیامبر (صلى الله علیه و آله) خبر رسیده بود که کاروان مجهزى که قریش اموال خود را در آن جمع کرده‌اند از مکه بیرون آمده و آهنگ شام دارد. البته در این غزوه ملاقات و جنگی بین طرفین شکل نگرفت.

غزوه ذوالعشیره
زمان جمادى الاولى سال دوم هجرت‌
مکان عشیره در راه نقب بنی دینار
غزوه قبلی غزوه بواط
غزوه بعدی غزوه بدر
علت غزوه تعقیب کاروان ابوسفیان توسط مسلمانان
نتیجه فرار کاروان ابوسفیان
دوطرف درگیری و تعداد آنها
مسلمانان

۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر

کفار قریش
فرماندهان
رسول خدا(ص) ابوسفیان
پرچم داران
امام علی(ع) ــــــ
تلفات
ــــــ ــــــ
گفته شده در این غزوه به امیرالمؤمنین (ع) لقب ابوتراب داده شد.


غزوه عشیره

پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) در ماه جمادی الاول - سال دوم هجرت - ابا سلمة بن عبدالاسد را در مدینه منصوب فرمود و خود با گروهى از مهاجرین از شهر بیرون آمد و راه «نقب بنى دینار» را پیش گرفته و همچنان تا جایى به نام «عشیره» براند و در آن جا توقف کرد.[۱] و عُشَیره نام موضعى است از براى «بنى مدلج» به «ینبع» در میان مکه و مدینه.

و آن چنان است که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) شنید که ابوسفیان با جماعتى از قریش به جهت تجارت مسافر شام هستند.[۲] پیامبر (صلى الله علیه و آله) به منظور حمله به کاروانهاى قریش یاران خود را فرا خواند، و همراه یکصد و پنجاه -و به قولى دویست- نفر بیرون آمد. پس به ارض ذوالعُشیره رسید ولی ابوسفیان را ملاقات نفرمود، لکن بزرگان بنى مدلج که در نواحى ذوالعشیره بودند به خدمت آن حضرت رسیدند و کار بر مصالحه و مهادنه نهادند. پیامبر اکرم تا چند روز از ماه جمادی الثانی را نیز در آن جا ماند.

دادن کنیه ابوتراب به امیرالمؤمنین

ابن هشام و دیگران از عمار بن یاسر نقل کرده اند که گفته است: در غزوه عشیره من و على بن ابی طالب همسفر و مانوس بودیم و در آن چند روزى که در عشیره توقف داشتیم روزى على بن ابى طالب به من گفت: بیا تا به تماشاى بنى مدلج که در نخلستان در آن نزدیکى کار مى کردند برویم و من با او به آن نزدیکى رفتیم و هم چنان که نشسته بودیم و کار آن ها را تماشا مى کردیم خوابمان گرفت و هر دو برخاسته زیر نخله خرما و روى شن هاى نرمى که آن جا بود خوابیدیم.

هنگامى به خود آمدیم که رسول خدا صلی الله علیه و آله بالاى سر ما ایستاده بود و ما را با پاى خود حرکت مى داد، من و على بن ابی طالب که سر و رویمان خاک آلود شده بود برخاسته و در برابر آن حضرت ایستادیم، پیغمبر اسلام که سر و صورت خاک آلود على را دید فرمود: اى ابوتراب این چه حالى است؟ [۳] و سپس فرمود: آیا شما را از بدبخت ترین و شقى ترین مردم آگاه نکنم که آن ها کیان اند؟ عرض کردیم: چرا یا رسول الله! فرمود: یکى همان پى کننده ناقه (صالح) است - سپس در حالى که اشاره به علی بن ابی طالب مى کرد فرمود: - و دیگرى آن کسى است که بر سر تو ضربت مى زند و محاسن تو را از آن رنگین مى سازد.[۴]

پانویس

  1. زدگانى ‌محمد(ص)/ترجمه سیره ابن هشام ،ج‌۱،ص:۳۹۵
  2. ترجمه المغازى،متن،ص:۱۰
  3. البته برای این کنیه سببهای دیگری نیز گفته شده است. رجوع شود به مقاله «ابوتراب» در همین دانشنامه.
  4. زندگانى ‌محمد(ص)/ترجمه سیره ابن هشام،ج‌۱،ص:۳۹۶

منابع

  • شیخ عباس قمی، منتهی الامال.
  • زندگانى محمد(ص) پیامبر اسلام، ابن هشام (م ۲۱۸)، ترجمه سید هاشم رسولى، تهران، انتشارات کتابچى، چ پنجم، ۱۳۷۵ش.
  • مغازى، تاریخ جنگهاى پیامبر(ص)، محمد بن عمر واقدى (م ۲۰۷)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، ۱۳۶۹ش.
غزوات پیامبر اکرم (ص)
2 هجری غزوه ودّان * غزوه بواط * غزوه عشيره‌ * غزوه كدر * غزوه بنى قينقاع * غزوه سويق‌
3 هجری غزوه بدر * غزوه غطفان‌ * غزوه احد * غزوه حمراء الأسد
4 هجری غزوه بنى نضير * غزوه ذات الرقاع * غزوه بدر الموعد
5 هجری غزوه دومة الجندل‌ * غزوه خندق یا احزاب * غزوه بنى قريظه‌
6 هجری غزوه بنى لحيان * غزوه ذى قرد * غزوه بنى مصطلق * غزوه حديبيه
7 هجری غزوه خيبر
8 هجری غزوه فتح مكه‌ * غزوه حنين * غزوه طائف‌
9 هجری غزوه تبوك‌