آیه 42 سوره مؤمنون: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''قرون''': جمع قرن. و آن جماعتى است كه مقارن هم در يك عصر باشند.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص 128</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۴۰
<<41 | آیه 42 سوره مؤمنون | 43>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
پس از هلاک اینان باز اقوامی دیگر پدید آوردیم.
سپس بعد از آنان قومی دیگر را به وجود آوردیم.
آنگاه پس از آنان نسلهاى ديگرى پديد آورديم.
و بعد از آنها مردمى ديگر بيافريديم.
سپس اقوام دیگری را پس از آنها پدید آوردیم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- قرون: جمع قرن. و آن جماعتى است كه مقارن هم در يك عصر باشند.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ «39»
(پيامبرشان) گفت: پروردگارا! مرا در برابر تكذيبهاى آنان يارى فرما.
قالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نادِمِينَ «40»
(خداوند) فرمود: قطعاً به زودى پشيمان خواهند شد.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْناهُمْ غُثاءً فَبُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ «41»
پس (قهر خدا آمد و) بانگ مرگبار كه سزاوارش بودند آنان را فراگرفت، و آنان را همچون خاشاكى كه بر آب افتد قرار داديم، پس دور باد گروه ستمگر (از رحمت خدا).
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 101
ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرِينَ «42»
آن گاه بعد از (هلاكت) اين گروه، نسلهاى ديگرى پديد آورديم.
پیام ها
1- تكيهگاه انبيا خداست. «رَبِّ»
2- كلمهى «ربّ» بهترين كلمه براى دعاست. بعد از كلمهى «اللَّهِ» بيشترين كلمه در قرآن كلمهى «رَبِّ» است و معمولًا در همهى دعاها به كار رفته است.
3- كفّار ومجرمان به زودى پشيمان خواهند شد. (وجدانها، روزى بيدار خواهد شد.) «نادِمِينَ»
4- بيان تاريخ و هلاكت اقوام پيشين، براى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مايهى آرامش و براى كفّار مكّه وسيلهى تهديد است. فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ ...
5- دعاى انبيا مستجاب است. «رَبِ- فَأَخَذَتْهُمُ»
6- قهر خدا بر اساس عدل است. «الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ»
7- مخالفان انبيا، هم شكنجهى روحى دارند، «نادِمِينَ» هم شكنجهى جسمى، «غُثاءً» و هم در قيامت گرفتارند.
8- قهر خدا شكننده است. «غُثاءً»
9- نفرين بر ستمگران جايز است. «فَبُعْداً»
10- سنّت خداوند، پس از انقراض يك امّت، ايجاد امّتى ديگر است. «ثُمَّ أَنْشَأْنا»
(تحوّلات تاريخى، تحت حاكميّت خداوند است)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرِينَ (42)
ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ: پس ايجاد كرديم و پيدا نموديم بعد از ايشان، قُرُوناً آخَرِينَ: قرنهاى ديگران را مانند قوم لوط و شعيب و غير ايشان از اهل اعصار. نزد ابن عباس مراد بنى اسرائيلند. «1» تنبيه: در ذكر قصه امم معذبه، هر آينه امت مرحومه را آگاهى است در انديشه مخالفت اوامر سبحانى.
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در ذيل خطبهاى فرمايد: اى بندگان خدا، كجايند آن كسانى كه عمر داده شده بودند پس زيستند به ناز و نعمت و آموزيده شدند، پس فهم كردند به فطنه سليمه و مهلت داده شدند، پس غفلت ورزيدند و اعراض نمودند از طاعات، و سالم گردانيده شدند از آفات پس فراموشى اختيار كردند بر تذكرات و تنبيهات، مهلت داده شدند در زمان بسيار و عطا داده شدند بطور خوشى و سازگارى، و ترسانيده شدند به عذاب دردناك و وعده داده شدند به نعمتهاى بزرگ، و ايشان به سبب شغل دنيا بازماندند از آن نعمتها، دورى كنيد اى بندگان خدا از گناهانى كه اندازندهاند صاحب خود را به هلاكت، و از عيبهائى كه به خشم آرندهاند حضرت عزت را. «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ (39) قالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نادِمِينَ (40) فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْناهُمْ غُثاءً فَبُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (41) ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرِينَ (42) ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ (43)
ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا كُلَّ ما جاءَ أُمَّةً رَسُولُها كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنا بَعْضَهُمْ بَعْضاً وَ جَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ فَبُعْداً لِقَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ (44)
ترجمه
- گفت پروردگار من يارى ده مرا بسبب آنكه تكذيب كردند
مرا گفت پس از گذشتن زمان اندكى هر آينه ميگردند البته پشيمان
پس گرفت ايشان را فرياد مهلك بحق پس گردانيديم آنان را خاشاك بر روى سيل پس دورى باشد از رحمت براى گروه ستمكاران
پس آفريديم از بعد آنها جماعتهاى ديگرى
پيشى نميگيرد هيچ گروهى اجلش را و باز پس نمىمانند
پس فرستاديم رسولانمان را از پى هم هرگاه آمد گروهى را رسولشان تكذيب كردند او را پس از پى در آورديم بعضى از آنها را ببعضى و گردانيديم آنها را حكايتها پس دورى است از رحمت مر گروهى را كه ايمان نميآورند.
تفسير
- پس از آنكه پيغمبر معهود در آيات سابقه از ايمان قوم مأيوس شد مانند حضرت نوح از خداوند طلب نصرت نمود با آنكه مقصودش از آن نزول
جلد 3 صفحه 640
عذاب بر آنها بود و خدا اجابت فرمود و مقرّر گرديد بفاصله كمى عذاب بر آنها نازل شود و فرمود بزودى از كرده خودشان پشيمان خواهند شد و كلمه ما در عمّا قليل زائده و موصوف قليل مقدّر است يعنى با فاصلهئى از زمان كمى بسزاى خود ميرسند پس گرفت آنها را و رسيد بآنها صيحه هايله جبرئيل كه دلهاشان پاره و زهره ترك شدند و ابدان آنها مانند خار و خاشاكى شد كه سيل آنها را با خود ميآورد و از روى آب باطراف پراكنده ميگردد پس دورى است بر سبيل اخبار يا دورى باشد بر سبيل دعا يا دورى باد براى گروه ستمكاران بخويش بسبب شرك و كفر و بر پيغمبر براى تكذيب او از رحمت خدا و بركات او و كلمه بعدا مصدر بعد است كه فعل آن معمولا اظهار نميشود و پس از آن خداوند اقوام ديگرى را از قبيل قوم صالح و لوط و شعيب و غيرهم ايجاد فرمود كه آنها در قرون و اعصارى بودند و در وقت مقدّر معيّنى كه تقديم و تأخير در آن روى نميداد مىمردند و بعذاب الهى گرفتار ميشدند چون هيچ جماعتى نميتوانند اجل و زمان مرگ خودشان را جلو يا عقب بيندازند و پس از ايجاد خداوند آنها را و نشو و نموّشان خدا پيغمبران خود را يك يك و پى در پى براى ارشاد و هدايت آنها فرستاد چون تترى مأخوذ از وتر بمعناى فرد است كه و او آن مبدّل بتاء شده و در آخر آن الف تأنيث بملاحظه جماعت در آوردهاند و بعضى بتنوين قرائت نمودهاند و بنابراين الف بدل تنوين است كه بياء نوشته شده و هر يك از ايشان كه براى اداء رسالت نزد قوم خود آمدند بتكذيب امّت و جماعت گرفتار شدند و خداوند هم پى در پى آن اقوام را هلاك فرمود و از آنها جز قصه و سخن عجبآور و حكايتهائى در دنيا باقى نماند كه موجب عبرت خلق گرديد چون احاديث جمع حديث يا جمع احدوثه است كه آن سخنان تعجّبآور است و در شرور استعمال ميشود پس دورى از رحمت حق و هلاكت ابدى است براى كسانى كه بخدا و پيغمبر او ايمان نميآورند.
جلد 3 صفحه 641
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ثُمَّ أَنشَأنا مِن بَعدِهِم قُرُوناً آخَرِينَ (42)
پس از هلاكت قوم سابق الذكر انشاء و ايجاد فرموديم از بعد آنها قرون بسياري از ديگران مثل ثمود و قوم ابراهيم و قوم لوط و قوم شعيب و فرعونيان
جلد 13 - صفحه 400
و امثال آنها از زمان هلاكت عاد تا زمان موسي چه بسيار از انبياء آمدند و چه بسيار قرنها که اكثر تكذيب انبياء ميكردند و به بلاهاي گوناگون گرفتار ميشدند و از بين ميرفتند و هلاك ميشدند كفر و شرك و عصيان و ظلم نه فقط عقوبت اخروي و عذاب ابدي داشته باشد، بلكه در همين دنيا مضرات بسياري دارد بالغ برده مضرت.
1- سياهي قلب 2- قساوت قلب 3- تسلط شيطان 4- سلب توفيق 5- زوال نعم 6- نزول بلاء 7- بعد از رحمت 8- هموم و غموم دنيوي 9- كوتاهي عمر 10- ذلّت و خواري.
و منشأ تمام اينها سه چيز است:
1- علاقه به دنيا و زخارف آن که فرمود
(حبّ الدّنيا رأس كلّ خطيئة)
2- هواهاي نفساني که (إِنَّ النَّفسَ لَأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ) يوسف آيه 53 و ميفرمايد (أَ فَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ) جاثيه آيه 22.
3- متابعت شياطين انسي و جنّي و اينکه سه چيز پرده روي عقل مياندازد و ديگر درك حسن و قبح نميكند و چشم عقل كور ميشود و كر و لال (صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَعقِلُونَ) بقره آيه 166.
و امّا عقل آنهم به تنهايي كافي نيست، زيرا اولا عقول مختلف است از حيث ضعف و قوّه، و ثانيا عقل تمام محسّنات و مقبّحات را درك نميكند و به تمام مصالح و مفاسد پي نميبرد، لذا بر خداوند لازم شد که رسولاني بفرستد که انسان را آگاه كند به جميع مصالح و مفاسد از اينکه جهت عقل را رسول داخلي و باطني گفتند و رسول را عقل ظاهري و خارجي شمردند.
401
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 42)- اقوام سر کش یکی بعد از دیگری هلاک شدند: پس از پایان داستان قوم ثمود، قرآن در اینجا به اقوام دیگری که بعد از آنها و قبل از موسی (ع) روی کار آمدند اشاره کرده، میگوید: «سپس اقوام دیگری را پس از آنها پدید آوردیم» (ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرِینَ).
چرا که این قانون و سنت خداوند بزرگ است که فیض خود را قطع نمیکند و اگر گروهی مانعی بر سر راه تکامل نوع بشر شدند آنها را کنار زده و این قافله را در مسیرش همچنان پیش میبرد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص 128
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم