معرفت: تفاوت بین نسخهها
جز (9پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{ضعیف}} | ||
واژه معرفت یا شناخت کاربردهای مختلفی دارد. عامترین مفهوم آن مساوی با مطلق علم و آگاهی و اطلاع است و گاهی به ادراکات جزئی اختصاص داده میشود و زمانی به معنای بازشناسی به کار میرود چنانکه گاهی هم به معنای علم مطابق با واقع و یقینی استعمال میگردد<ref>آموزش فلسفه، محمد تقی مصباح</ref> | واژه معرفت یا شناخت کاربردهای مختلفی دارد. عامترین مفهوم آن مساوی با مطلق علم و آگاهی و اطلاع است و گاهی به ادراکات جزئی اختصاص داده میشود و زمانی به معنای بازشناسی به کار میرود چنانکه گاهی هم به معنای علم مطابق با واقع و یقینی استعمال میگردد<ref>آموزش فلسفه، محمد تقی مصباح</ref> | ||
علم شناختشناسی علمی است که درباره شناختهای انسان و ارزشیابی انواع و تعیین ملاک صحت و خطای آنها بحث میکند. | علم شناختشناسی علمی است که درباره شناختهای انسان و ارزشیابی انواع و تعیین ملاک صحت و خطای آنها بحث میکند. | ||
− | ==اقسام شناخت | + | ==اقسام شناخت== |
شناخت (to Know)، سه معنا و یا به تعبیر دقیقتر سه کاربرد دارد: | شناخت (to Know)، سه معنا و یا به تعبیر دقیقتر سه کاربرد دارد: | ||
− | 1-شناخت گزارهای یا دانستن: | + | |
+ | '''1-شناخت گزارهای یا دانستن:''' | ||
+ | |||
در این کاربرد، متعلق شناخت یک گزاره است و ما چیزی را به عنوان اطلاعات میپذیریم؛ مانند «میدانم که برخی قارچها سمیاند» | در این کاربرد، متعلق شناخت یک گزاره است و ما چیزی را به عنوان اطلاعات میپذیریم؛ مانند «میدانم که برخی قارچها سمیاند» | ||
− | 2-معرفت از مقوله مهارت یا بلد بودن: | + | |
+ | '''2-معرفت از مقوله مهارت یا بلد بودن:''' | ||
+ | |||
در این کاربرد معرفت به معنای داشتن نوعی خاص از مهارت است و لذا متعلق معرفت نوعی توانایی است؛ مانند «میدانم چگونه رانندگی کنم». | در این کاربرد معرفت به معنای داشتن نوعی خاص از مهارت است و لذا متعلق معرفت نوعی توانایی است؛ مانند «میدانم چگونه رانندگی کنم». | ||
− | 3-شناخت از راه آشنایی: | + | |
+ | '''3-شناخت از راه آشنایی:''' | ||
+ | |||
آشنا بودن با کسی یا چیزی، مانند: «من فلانی را میشناسم» یعنی با او آشنا هستم | آشنا بودن با کسی یا چیزی، مانند: «من فلانی را میشناسم» یعنی با او آشنا هستم | ||
سطر ۱۶: | سطر ۲۳: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
+ | |||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
+ | {{سنجش کیفی | ||
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= ضعیف | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= ضعیف | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= ضعیف | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= ضعیف | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۶
واژه معرفت یا شناخت کاربردهای مختلفی دارد. عامترین مفهوم آن مساوی با مطلق علم و آگاهی و اطلاع است و گاهی به ادراکات جزئی اختصاص داده میشود و زمانی به معنای بازشناسی به کار میرود چنانکه گاهی هم به معنای علم مطابق با واقع و یقینی استعمال میگردد[۱]
علم شناختشناسی علمی است که درباره شناختهای انسان و ارزشیابی انواع و تعیین ملاک صحت و خطای آنها بحث میکند.
اقسام شناخت
شناخت (to Know)، سه معنا و یا به تعبیر دقیقتر سه کاربرد دارد:
1-شناخت گزارهای یا دانستن:
در این کاربرد، متعلق شناخت یک گزاره است و ما چیزی را به عنوان اطلاعات میپذیریم؛ مانند «میدانم که برخی قارچها سمیاند»
2-معرفت از مقوله مهارت یا بلد بودن:
در این کاربرد معرفت به معنای داشتن نوعی خاص از مهارت است و لذا متعلق معرفت نوعی توانایی است؛ مانند «میدانم چگونه رانندگی کنم».
3-شناخت از راه آشنایی:
آشنا بودن با کسی یا چیزی، مانند: «من فلانی را میشناسم» یعنی با او آشنا هستم
از میان این سه کاربرد، تنها معنای اول، یعنی معرفت گزارهای، است که در نظریه معرفت و مباحث معرفتشناسی مورد توجه و بررسی قرار میگیرد. تحلیل معرفت گزارهای همواره یکی از مسائل اصلی معرفتشناسی بوده است و سابقه آن به یونان باستان برمیگردد. این پرسش از دیر باز مطرح بوده که چه چیزی را میتوان معرفت تلقی نمود و عناصر سازنده معرفت چیست؟ [۲]
پانویس
- ↑ آموزش فلسفه، محمد تقی مصباح
- ↑ سیری در شناخت شناسی معاصر؛ تعریف شناخت، مرتضی علی نظارتی زاده ، در دسترس در سایت راسخون