آیه 5 سوره مجادله: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ كُبِتُوا كَمَ...» ایجاد کرد)
 
(معانی کلمات آیه)
 
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«یُحَآدُّونَ»: دشمنی می‌کنند (نگا: توبه / ). «کُبِتُوا»: خوار و ذلیل گردانده شدند (نگا: آل‌عمران / . «مُهِینٌ»: (نگا: بقره / ، آل‌عمران / .
+
*'''يحادون''': محاده: دشمنى و مخالفت، حد در اصل به معنى منع است، دشمنى را از آن محاده گويند كه حالت منع از قبول طرف در انسان به وجود مى‏‌آيد.
 +
*'''كبتوا''': كبت: خوارى. ذلت «كبت اللَّه العدو» يعنى خدا دشمن را خوار كرد.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص54</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۵۵

مشاهده آیه در سوره

إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ كُبِتُوا كَمَا كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ وَقَدْ أَنْزَلْنَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۚ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ

مشاهده آیه در سوره


<<4 آیه 5 سوره مجادله 6>>
سوره : سوره مجادله (58)
جزء : 28
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

آنان که با خدا و رسول او سخت مخالفت می‌کنند آنها هم مانند کافران پیش به رو در (آتش عذاب) افتند. و ما آیات روشن بیان نازل کردیم، و کافران را عذاب ذلت و خواری مهیّاست.

بی تردید کسانی که با خدا و پیامبرش دشمنی و مخالفت می ورزند، خوار و سرنگون می شوند، چنان که کسانی که پیش از آنان بودند، خوار و سرنگون شدند، و همانا ما آیات روشنی نازل کردیم، و برای کافران عذابی خوارکننده است.

بى‌گمان، كسانى كه با خدا و فرستاده او مخالفت مى‌كنند ذليل خواهند شد، همان‌گونه كه آنان كه پيش از ايشان بودند ذليل شدند، و به راستى آيات روشن [خود] را فرستاده‌ايم، و كافران را عذابى خفت‌آور خواهد بود.

كسانى كه با خدا و پيامبرش مخالفت مى‌ورزند ذليل و خوار مى‌شوند، همچنان كه پيشينيانشان خوار شده‌اند. ما آياتى روشن نازل كرديم و كافران را عذابى است خواركننده.

کسانی که با خدا و رسولش دشمنی می‌کنند خوار و ذلیل شدند آن‌گونه که پیشینیان خوار و ذلیل شدند؛ ما آیات روشنی نازل کردیم، و برای کافران عذاب خوارکننده‌ای است...

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed those who oppose Allah and His Apostle will be subdued just as those who passed before them were subdued. We have certainly sent down manifest signs, and there is a humiliating punishment for the faithless.

Surely those who act in opposition to Allah and His Apostle shall be laid down prostrate as those before them were laid down prostrate; and indeed We have revealed clear communications, and the unbelievers shall have an abasing chastisement.

Lo! those who oppose Allah and His messenger will be abased even as those before them were abased; and We have sent down clear tokens, and for disbelievers is a shameful doom

Those who resist Allah and His Messenger will be humbled to dust, as were those before them: for We have already sent down Clear Signs. And the Unbelievers (will have) a humiliating Penalty,-

معانی کلمات آیه

  • يحادون: محاده: دشمنى و مخالفت، حد در اصل به معنى منع است، دشمنى را از آن محاده گويند كه حالت منع از قبول طرف در انسان به وجود مى‏‌آيد.
  • كبتوا: كبت: خوارى. ذلت «كبت اللَّه العدو» يعنى خدا دشمن را خوار كرد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ كُبِتُوا كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ قَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ بَيِّناتٍ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ «5»

همانا كسانى كه با خدا و رسولش دشمنى مى‌كنند، سركوب شده‌اند همان گونه كه پيشينيانشان سرنگون شدند و همانا ما نشانه‌هاى روشنى نازل كرديم و براى كافران عذابى خوار كننده است.

نکته ها

«يُحَادُّونَ اللَّهَ» به معناى ايجاد مانع و مخالفت در حدود الهى است، خواه با حديد (آهن) و قدرت باشد يا از طريق لجاجت و عناد و كارشكنى و توطئه.

«كُبِتُوا» از «كبت» به معناى سركوب كردن و از پا درآوردن است.

در اين سوره دوبار جمله‌ى‌ «إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» تكرار شده است و در هر دو آيه، خوارى و ذلّت به عنوان كيفرِ مانع تراشى در راه اجراى حدود الهى بيان شده است.

چنانكه در آيه 20 مى‌فرمايد: «أُولئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ»

پیام ها

1- اصرار بر رسوم جاهلى و بى‌اعتنايى به حدود الهى، جنگ با خدا و رسول است. الَّذِينَ يُظاهِرُونَ‌ ... فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ ... تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ‌ ... الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ‌ ...

2- در درگيرى حقّ و باطل، شكست و رسوايى براى باطل است. يُحَادُّونَ اللَّهَ‌ ...

كُبِتُوا

3- خداوند، اعتبار يا هشدارى كه براى ايمان يا جنگ با خودش مقرر كرده، همان را براى ايمان يا جنگ با رسولش نيز مقرر كرده است. لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ‌ ...

يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ‌

جلد 9 - صفحه 506

4- در راه اجراى احكام الهى، مانع تراشى نكنيد كه عاقبت تلخى در پى دارد.

يُحَادُّونَ اللَّهَ‌ ... كُبِتُوا

5- به مخالفان هشدار دهيم. يُحَادُّونَ اللَّهَ‌ ... كُبِتُوا

6- اگر در رسوايى اهل باطل شك داريد، به تاريخ مراجعه كنيد. «كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»

7- تاريخ و حوادث تاريخى داراى قانون و سنت است. كما كبتوا كبت ...

8- حق، هميشه دشمن داشته است. «كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»

9- قهر الهى بعد از اتمام حجت است. كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ قَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ‌ ...

10- نشانه‌هاى خدا هم روشن است و هم متعدد. «آياتٍ بَيِّناتٍ»

11- ستيز در برابر انبيا، توهين به آنان است و لذا كيفر اين گونه افراد، خوارى و ذلّت است. «وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ»

12- مانع تراشى و ستيز در برابر حق، يا كفر است يا به كفر مى‌انجامد. «وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ كُبِتُوا كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ قَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ بَيِّناتٍ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ «5»

جلد 13 - صفحه 60

بعد از بيان حدود ظهار، انذار فرمايد كسانى را كه از حدود الهى تجاوز نمايند: إِنَّ الَّذِينَ‌: بدرستى كه آنانكه، يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ‌: شقاق و خلاف مى‌كنند با خدا و رسول او، و اوامر و نواهى ايشان را به يك حد نهاده اختيار حدى مى‌كنند كه غير حدود خدا و پيغمبر است، كُبِتُوا: نگونسار و خوار كرده شوند، كَما كُبِتَ الَّذِينَ‌: همچنانكه ذليل و خوار گردانيده شدند، مِنْ قَبْلِهِمْ‌:

پيش از ايشان بودند از كفار، يعنى همچنانكه كفار امم گذشته كه دشمنان پيغمبران بودند هلاك شدند و به عذاب اليم گرفتار گشتند، ايشان نيز به هلاكت دنيوى و اخروى گرفتار شوند. وَ قَدْ أَنْزَلْنا: و بتحقيق فرستاديم، آياتٍ بَيِّناتٍ‌: آيتهاى روشن كه قرآن و ساير معجزات داله بر صدق نبوت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است، وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ‌: و مر كافران راست در دنيا عذابى خواركننده و رسوا سازنده كه غرور عزت و تكبر ايشان را درهم شكند، از كشتن و اسيرى در دنيا، يا مر ايشان راست عذابى خوارسازنده در آخرت.

تنبيه: آيه شريفه تهديد عظيمى است نسبت به كسانى كه محاده و ستيزگى نمايند با خدا و رسول به تمرد نمودن از اوامر و نواهى، به اينكه عاقبت خوار و نگونسار خواهند شد، چنانچه گردنكشان امم سابقه، با سطوت و حشمت خود، ذليل و مهين گشته، بكلى نابود گرديدند و نام ننگ و فضاحت آنها در عالم باقيماند؛ چشم بصيرت بايد تا از اين واقعات عبرت يابد.

(آية 6)


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجادِلُكَ فِي زَوْجِها وَ تَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ يَسْمَعُ تَحاوُرَكُما إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ «1» الَّذِينَ يُظاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسائِهِمْ ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ إِنْ أُمَّهاتُهُمْ إِلاَّ اللاَّئِي وَلَدْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ «2» وَ الَّذِينَ يُظاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا ذلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «3» فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً ذلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ «4»

إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ كُبِتُوا كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ قَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ بَيِّناتٍ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ «5»

ترجمه‌

بتحقيق شنيد خدا گفتار زنى را كه مجادله ميكرد با تو در امر شوهرش و شكايت مينمود از ابتلاى خود بخدا و خدا ميشنود گفتگوى شما را با يكديگر همانا خدا شنواى بينا است‌

آنانكه ظهار ميكنند از شما مسلمانان از زنانشان نيستند آنها مادرانشان نباشند مادران آنان مگر زنانى كه زادند آنها را و همانا آنها ميگويند ناپسندى از گفتار و دروغى را و همانا خدا هر آينه عفو كننده آمرزنده است‌

و آنانكه ظهار ميكنند از زنهاشان پس برمى‌گردند از آنچه گفتند پس بر آنها است آزاد كردن بنده‌اى پيش از آنكه بهم رسند آن دو اين است كه پند داده ميشويد بآن و خدا بآنچه ميكنيد آگاه است‌

پس كسى كه نيابد بنده را پس بر او است روزه دو ماه پى در پى پيش از آنكه بهم رسند آن دو پس كسيكه نتواند پس بر او است طعام دادن شصت مسكين اين براى آنست كه ايمان بياوريد بخدا و پيغمبرش و اينها حكمهاى معيّن خدا است و براى كافران عذابى است دردناك‌

همانا آنان كه مخالفت و عناد ميكنند با خدا و پيغمبرش خوار و ذليل شدند همچنانكه خوار و ذليل شدند آنانكه بودند پيش از آنها و بتحقيق نازل كرديم آيات ظاهرات و

جلد 5 صفحه 157

معجزات باهرات را و براى كافران عذابى است خوار كننده.

تفسير

قمى ره نقل فرموده سبب نزول اين سوره آن بود كه اول كسى كه در اسلام ظهار نمود مردى بود كه او را اوس بن صامت ميخواندند از جماعت انصار و پيرمرد بود پس غضب نمود بر عيال خود روزى و گفت بآن زن تو بر من مانند پشت مادر منى پس پشيمان شد از اين و معمول در زمان جاهليّت آن بود كه اگر مردى چنين سخنى را بعيال خود ميگفت آن زن بر او حرام مؤبّد ميشد پس اوس بعيال خود كه خوله نام داشت گفت ما اين سخن را موجب حرمت ميدانستيم در زمان جاهليّت و خدا ما را موفق باسلام فرمود پس برو خدمت پيغمبر و سؤال كن از حكم آن پس خوله خدمت آنحضرت رسيد و عرضه داشت پدر و مادرم فداى تو باد اى پيغمبر خدا همانا اوس بن صامت شوهر و پدر اولاد و پسر عموى من است و بمن گفته تو بر من مانند پشت مادر منى و ما اين را در جاهليّت موجب حرمت ميدانستيم و فعلا ببركت وجود تو موفق باسلام شديم پس خداوند اين سوره را نازل فرمود و در فقيه از امام صادق عليه السّلام اين معنى را نقل نموده بعلاوه آنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در جواب آن زن فرمود گمان ميكنم كه حرام شدى بر شوهر خود پس آن زن دست بدعا برداشت و گفت شكايت ميكنم بخدا از فراق شوهر خود پس نازل شد يا محمّد قد سمع اللّه تا قول خداوند لعفوّ غفور پس نازل شد كفّاره اين قول و خدا فرمود الّذين يظاهرون من نسائهم تا عذاب اليم و در كافى از امام باقر عليه السّلام اين معنى تأييد شده با تفاوت آنكه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در جواب آن زن فرمود تاكنون راجع باين موضوع حكمى بر من نازل نشده و نميخواهم از كسانى باشم كه سؤال ميكنند و خود را بزحمت مى‌اندازند و اضافات ديگرى كه حاجت بذكر آنها نيست جز آنكه مستفاد از اين حديث آنست كه آن زن بر آن مرد بدون كفّاره بعد از نزول آيه اول و دوم حلال شد ولى چون خدا نميخواست اهل ايمان مرتكب اين امر شوند آيه سوم را نازل فرمود و مراد از يعودون لما قالوا عود مسلمانان بقولى است كه از آن مرد مسلمان صادر شده بود ولى در مجمع نسبت بائمه هدى عليهم السلام داده كه مراد بعود اراده نقض قول خود است از كسيكه ظهار نموده چون وطى جائز نيست‌

جلد 5 صفحه 158

مگر بعد از كفّاره و بيشتر عود را بمعناى پشيمانى از عمل سابق و اراده نزديكى با زن خود گرفته‌اند و در هر حال مفاد آيات شريفه آنست كه شنيد خداوند قول آن زنى را كه گفتگو و مجادله مينمود با تو در امر شوهر خود چون گفته‌اند خيلى اصرار و الحاح نمود تا موفق بمرام خود شد و شكايت مينمود بسوى خدا از ابتلاء خود چون اشتكاء شكايت از گرفتارى خود است نه از غير بخلاف شكايت كه از عمل غير است چنانچه در مجمع نقل شده و خدا ميشنود محاوره و گفتگوى پيغمبر خود و آن زن را كه با يكديگر ردّ و ايراد مينمودند و البته خدا هم ميشنود اقوال را و هم ميبيند احوال را آن كسانى كه ميگويند بزنهاشان تو بر من مانند پشت مادر منى آن زنها مادران واقعى آنها نيستند مادران حقيقى آنان نباشند مگر زنانى كه آنها را زائيده‌اند آنان سخن ناپسند و منكر و دروغ و باطلى ميگويند ولى خداوند چون عفوّ و غفور است از گناهان گذشته آنها گذشته و آنان را آمرزيده است و آن كسانيكه ظهار مينمايند از زنهاشان يعنى آن سخن منكر دروغ را ميگويند پس عود ميكنند بآنچه گفتند يا رجوع مينمايند از آن بدو معنائى كه ذكر شد بر عهده آنان است آزاد نمودن يك بنده براى كفاره آن گناه و حلّيّت آن زن ثانيا بر آنان پيش از آنكه دستشان بهم برسد و مقاربت نمايند اين حكم كفّاره كه بر مسلمانان فرض شد موجب مرتدع شدن آنان از اين عمل و پند گرفتن بآن حكم است و كسيكه نيابد بنده‌ئى را و متمكّن نباشد از آزاد نمودن آن پس بايد دو ماه هلالى متوالى روزه بگيرد يا اقلّا يك ماه و يكروز متوالى روزه بگيرد و بقيّه را متفرّقا يا متواليا انجام دهد پيش از آنكه دستشان بهم برسد و كسيكه متمكّن از روزه نباشد براى مرض و غيره مانند عطش و ضعف مفرط پس بايد شصت نفر فقير را اطعام نمايد تا سير شوند يا نفرى يك چارك گندم يا جو يا برنج و امثال اينها بآنها بدهد تا آن زن بر او حلال شود و وجوب اين كفّاره مرتّبه براى آنست كه مسلمانان عملا تصديق نمايند خدا و پيغمبر او را باطاعت احكام اسلام و ترك رسوم جاهليّت اين احكام ظهار و كفاره آن حدود و موازين مقرّره الهيّه است كه از آن نبايد تعدّى و تجاوز نمود و براى كسانيكه منكر احكام دين شوند و قبول ننمايند عذاب اليم جهنّم است آنچه ذكر

جلد 5 صفحه 159

شد اجمالى بود از احكام ظهار و كفاره آن و در تفصيل و تبيين آن بايد بكتب فقهيه مراجعه نمود و معلوم است كسانيكه با خدا و پيغمبر او مخالفت و معاندت نمايند و سرپيچى از احكام اسلام كنند بهلاكت و ذلّت دچار شوند مانند اقوام سابقه كه مخالفت با انبيا نمودند و بخوارى هلاك شدند و خداوند براى اثبات صدق پيغمبر خاتم و صحّت احكامش ادلّه و براهين واضح و روشنى اقامه فرموده كه جاى شبهه و ترديد براى كسيكه بديده انصاف در آنها نظر كند باقى نميماند و براى كفارى كه تكبّر از قبول دين اسلام و احكام آن نموده‌اند در آخرت عذابى است كه آنان را از تكبّر بيرون ميآورد و خوار و ذليل مينمايد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُحَادُّون‌َ اللّه‌َ وَ رَسُولَه‌ُ كُبِتُوا كَما كُبِت‌َ الَّذِين‌َ مِن‌ قَبلِهِم‌ وَ قَد أَنزَلنا آيات‌ٍ بَيِّنات‌ٍ وَ لِلكافِرِين‌َ عَذاب‌ٌ مُهِين‌ٌ «5»

بدرستي‌ ‌که‌ كساني‌ ‌که‌ مخالفت‌ مي‌كنند حدود الهي‌ ‌را‌ و ‌با‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ مخالف‌ هستند نگونسار شدند چنانچه‌ پيش‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مخالفين‌ نگونسار شدند و حال‌ آنكه‌ ‌ما نازل‌ كرديم‌ آيات‌ ‌خود‌ ‌را‌ واضح‌ و روشن‌ و ‌از‌ ‌براي‌ كافرين‌ ‌است‌ عذاب‌ خوار كننده‌.

إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُحَادُّون‌َ اللّه‌َ وَ رَسُولَه‌ُ محاده‌ معادات‌ و مخالفت‌ و محاربه‌ و مجانبه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ كفار ‌با‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ ‌خدا‌ ‌هم‌ عناد و ‌هم‌ مخالفت‌ و ‌هم‌ دوري‌ و يك‌ طرفي‌ و ‌هم‌ جنگ‌ ‌با‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ دارند و بدانند ‌که‌ جنگ‌ ‌با‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ فتح‌ ندارد بلكه‌.

كُبِتُوا كَما كُبِت‌َ الَّذِين‌َ مِن‌ قَبلِهِم‌ كبت‌ خيبة و خذلان‌ و شكست‌ و سركوبي‌ و هزيمت‌ ‌است‌ چنانچه‌ كفار و مشركين‌ امم‌ سابقه‌ ‌به‌ چه‌ عقوباتي‌ گرفتار شدند، قوم‌ نوح‌، عاد، ثمود، فرعونيان‌، قوم‌ لوط، اصحاب‌ مدين‌، لشكر ابرهه‌، اصحاب‌ ايكه‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ مي‌فرمايد: وَ مَا النَّصرُ إِلّا مِن‌ عِندِ اللّه‌ِ العَزِيزِ الحَكِيم‌ِ لِيَقطَع‌َ طَرَفاً مِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَو يَكبِتَهُم‌ فَيَنقَلِبُوا خائِبِين‌َ ‌الي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌ أَو يُعَذِّبَهُم‌ فَإِنَّهُم‌ ظالِمُون‌َ آل‌ عمران‌ آيه 127 ‌الي‌ 128.

وَ قَد أَنزَلنا آيات‌ٍ بَيِّنات‌ٍ آيات‌ شريفه قرآن‌ ‌با‌ بيانات‌ واضحه‌ و حجج‌ ساطعه‌ و ادله قاطعه‌ و معجزات‌ باهره‌ ‌که‌ راه‌ عناد ‌بر‌ ‌آنها‌ بسته‌ شود و نگويند: لَو لا أَرسَلت‌َ إِلَينا رَسُولًا فَنَتَّبِع‌َ آياتِك‌َ مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ نَذِل‌َّ وَ نَخزي‌ طه‌ آيه 134.

وَ لِلكافِرِين‌َ عَذاب‌ٌ مُهِين‌ٌ عذاب‌ خوار كننده‌ ‌با‌ خفت‌ و ذلت‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 5)- آنها که با خدا دشمنی می‌کنند از آنجا که آخرین جمله آیه قبل به همگان اخطار می‌کرد که حدود الهی را رعایت کنند، و از آن تجاوز ننمایند، در اینجا از کسانی سخن می‌گوید که نه تنها از این حدود تجاوز کرده، بلکه به مبارزه با خدا و پیامبر او صلّی اللّه علیه و آله برخاسته‌اند و سرنوشت آنها را در این دنیا و جهان دیگر روشن می‌سازد.

نخست می‌فرماید: «کسانی که با خدا و رسولش دشمنی می‌کنند خوار و ذلیل شدند آن گونه که پیشینیان آنها خوار و ذلیل شدند» (إِنَّ الَّذِینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ کُبِتُوا کَما کُبِتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ).

سپس می‌افزاید: «ما آیات روشنی نازل کردیم» (وَ قَدْ أَنْزَلْنا آیاتٍ بَیِّناتٍ).

بنابر این، به قدر کافی اتمام حجت شده و عذر و بهانه‌ای برای مخالفت باقی نمانده است، و با این حال اگر مخالفت کنند باید مجازات شوند.

نه تنها در این دنیا مجازات می‌شوند بلکه «برای کافران عذاب خوار کننده‌ای (در قیامت) است» (وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ مُهِینٌ).

به هر حال این تهدید الهی در مورد کسانی که در برابر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و قرآن ایستاده بودند به وقوع پیوست، و در جنگهای بدر و خیبر و خندق و غیر آن با ذلت

ج5، ص121

و شکست رو برو شدند، و سر انجام فتح مکه طومار قدرت و شوکت آنها را در هم پیچید و اسلام در همه جا پیروز گشت.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص54

منابع