آیه 52 سوره واقعه: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ|سوره=56|آیه =52}} {{مشخصات آیه...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''زقوم''': نام درختى است در جهنم، به ميوه آن هم زقوم گفته شده رجوع شود به صافات/ 62 و دخان/ 52.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص524</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
سطر ۵۳: | سطر ۵۳: | ||
همانا، اى گمراهان انكار كننده! حتماً از درختى (بد منظر و بد طعم و بد بو) كه زقّوم است خواهيد خورد. آنگاه شكمها را از آن پر خواهيد كرد. | همانا، اى گمراهان انكار كننده! حتماً از درختى (بد منظر و بد طعم و بد بو) كه زقّوم است خواهيد خورد. آنگاه شكمها را از آن پر خواهيد كرد. | ||
+ | |||
+ | فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ «54» فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ «55» هذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ «56» | ||
+ | |||
+ | و روى آن از آب جوشان مىنوشيد. پس مانند شتران عطش زده مىنوشيد. اين است پذيرايى (ابتدايى) آنان روز قيامت. | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | «زَقُّومٍ»، نام گياه تلخ و بدبو و بدطعم است كه شيره آن اگر به بدن برسد، بدن متورم مىشود. اين گياه، غذاى دوزخيان است. «نزل» به آن چيزى گفته مىشود كه براى پذيرايى مقدّماتى مهمان آماده مىشود و «هيم» نام مرضى است كه شتر به آن گرفتار مىشود و هر چه آب مىنوشد سيراب نمىشود تا بميرد، همچنين به زمين ريگزار گفته مىشود كه هر چه آب در آن بريزند فرو مىرود. | ||
+ | |||
+ | غذاهاى تلخ دنيوى را انسان يا نمىخورد كه در آخرت گنهكار بايد بخورد. «لَآكِلُونَ» يا كم مىخورد، كه در آخرت بايد سير بخورد، «فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ»، يا با غذاى ديگر جبران مىكند، كه در آخرت غذاى ديگرش آب جوش است، «مِنَ الْحَمِيمِ» و يا با بىميلى مىخورد، كه در آن روز مثل شتر تشنه به آب رسيده مىخورد. «شُرْبَ الْهِيمِ» | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- دوزخيان، از سختترين خطابهاى تحقيرآميز برخوردارند. «أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ» | ||
+ | |||
+ | 2- اصحاب شمال، گمراهان هستند، «أَيُّهَا الضَّالُّونَ» كه ما در هر نماز از خدا | ||
+ | |||
+ | جلد 9 - صفحه 433 | ||
+ | |||
+ | مىخواهيم از آنان نباشيم. «وَ لَا الضَّالِّينَ» | ||
+ | |||
+ | 3- بدتر از گمراهى، تكذيب كردن است وگرنه بسيارى از گمراهان، توفيق هدايت مىيابند. «الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ» | ||
+ | |||
+ | 4- تمام تحقيرهاى روانى و عذاب جسمانى، پذيرايى مقدّماتى اصحاب شمال است! پس پذيرايى اصلى چيست؟ «هذا نُزُلُهُمْ» | ||
+ | |||
+ | 5- خداوند عادل است و كيفرهاى او عادلانه. همه سختىها نتيجه عملكرد خود انسان است و آن روز، روز كيفر و پاداش است. «يَوْمَ الدِّينِ» | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۲
<<51 | آیه 52 سوره واقعه | 53>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
از درخت زقّوم تلخ دوزخ البته خواهید خورد.
قطعاً از درختی که از زقّوم است [و دارای مایعی جوشان و بسیار بدمزه و بدبوست] خواهید خورد؛
قطعاً از درختى كه از زقّوم است خواهيد خورد.
از درختان زقّوم خواهيد خورد.
قطعاً از درخت زقّوم میخورید،
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- زقوم: نام درختى است در جهنم، به ميوه آن هم زقوم گفته شده رجوع شود به صافات/ 62 و دخان/ 52.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ «51» لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ «52» فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ «53»
همانا، اى گمراهان انكار كننده! حتماً از درختى (بد منظر و بد طعم و بد بو) كه زقّوم است خواهيد خورد. آنگاه شكمها را از آن پر خواهيد كرد.
فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ «54» فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ «55» هذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ «56»
و روى آن از آب جوشان مىنوشيد. پس مانند شتران عطش زده مىنوشيد. اين است پذيرايى (ابتدايى) آنان روز قيامت.
نکته ها
«زَقُّومٍ»، نام گياه تلخ و بدبو و بدطعم است كه شيره آن اگر به بدن برسد، بدن متورم مىشود. اين گياه، غذاى دوزخيان است. «نزل» به آن چيزى گفته مىشود كه براى پذيرايى مقدّماتى مهمان آماده مىشود و «هيم» نام مرضى است كه شتر به آن گرفتار مىشود و هر چه آب مىنوشد سيراب نمىشود تا بميرد، همچنين به زمين ريگزار گفته مىشود كه هر چه آب در آن بريزند فرو مىرود.
غذاهاى تلخ دنيوى را انسان يا نمىخورد كه در آخرت گنهكار بايد بخورد. «لَآكِلُونَ» يا كم مىخورد، كه در آخرت بايد سير بخورد، «فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ»، يا با غذاى ديگر جبران مىكند، كه در آخرت غذاى ديگرش آب جوش است، «مِنَ الْحَمِيمِ» و يا با بىميلى مىخورد، كه در آن روز مثل شتر تشنه به آب رسيده مىخورد. «شُرْبَ الْهِيمِ»
پیام ها
1- دوزخيان، از سختترين خطابهاى تحقيرآميز برخوردارند. «أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ»
2- اصحاب شمال، گمراهان هستند، «أَيُّهَا الضَّالُّونَ» كه ما در هر نماز از خدا
جلد 9 - صفحه 433
مىخواهيم از آنان نباشيم. «وَ لَا الضَّالِّينَ»
3- بدتر از گمراهى، تكذيب كردن است وگرنه بسيارى از گمراهان، توفيق هدايت مىيابند. «الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ»
4- تمام تحقيرهاى روانى و عذاب جسمانى، پذيرايى مقدّماتى اصحاب شمال است! پس پذيرايى اصلى چيست؟ «هذا نُزُلُهُمْ»
5- خداوند عادل است و كيفرهاى او عادلانه. همه سختىها نتيجه عملكرد خود انسان است و آن روز، روز كيفر و پاداش است. «يَوْمَ الدِّينِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ (52)
لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ: هر آينه خورندگانيد از درختى كه، مِنْ زَقُّومٍ: از زقوم است، يعنى مبعوث مىشويد و از زقوم به شما مىخورانند.
كفاية الموحدين- از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه شجره زقوم درختى است كه از قعر جهنم بيرون مىآيد و ثمره او مانند رءوس شياطين است از قبح صورت و كثرت عفونت و چرك و شاخههاى آن درخت مشروب شده و پرورش يافته از آتش جهنم و ثمره آن آتش است، و برگها و خارهاى آن از آتش خلق شده و چون از آن ثمره بخورند مىيابند آن را تلختر از صبر و بدبوتر از ميته منتنه و سختتر از آهن، آنگاه متذكر شوند آنچه را كه در دنيا از طعامهاى لذيذه خوردهاند «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ (41) فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ (42) وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ (43) لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ (44) إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ (45)
وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ (46) وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (47) أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ (48) قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ (49) لَمَجْمُوعُونَ إِلى مِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (50)
ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ (51) لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ (52) فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (53) فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ (54) فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ (55)
هذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ (56)
جلد 5 صفحه 131
ترجمه
و ياران جانب چپ چيست حال ياران جانب چپ
در باد گرم سوزان و آب جوشان هستند
و در سايهاى از دود بسيار سياه
كه نه سرد است و نه پسنديده
همانا آنها بودند پيش از اين بناز و نعمت پروردهشدگان
و بودند كه اصرار مىورزيدند بر گناه بزرگ
و بودند كه ميگفتند آيا وقتى كه مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما بر انگيخته شدگانيم
و آيا پدران پيشين ما
بگو همانا پيشينيان و پسينيان
هر آينه جمعشدگانند تا وقت روز معيّنى
پس همانا شما اى گمراهان تكذيب كنندگان
هر آينه خورندگانيد از درختى از زقوم
پس پر كنند گانيد از آن شكمها را
پس آشامندگانيد روى آن از آب جوشان
پس نوشندگانيد مانند نوشيدن شتران عطشان
اينست تشريفات ورودى آنها روز قيامت.
تفسير
اصحاب شمال كه صاحبان شئامت و شقاوتند و در آيات اوليّه اين سوره بيان شد جاى تعجّب است از حال آنها كه در باد سام مولود از حرارت آتش جهنم كه در نهايت سوزندگى و نافذ در مسامات بدن است جاى دارند و آب جوشى كه بر سر آنها ريخته ميشود بر آنها احاطه مينمايد و سايهاى از تراكم دودهاى بسيار سياه جهنم بر سر آنها افكنده شده كه نه برودت و خنكى دارد و نه خوبى ديگر جز عفونت و اينها كسانى هستند كه خداوند نعمت خود را از آنها دريغ نفرموده بود و در دنيا بعيش و عشرت مشغول بودند و لذا از ياد خدا و انجام وظايف بندگى خودشان غافل و بپرورش بدن خاكى دلخوش و مايل گشتند و پى در پى مرتكب معاصى كبيره شدند و توبه ننمودند و گفتهاند مراد از حنث عظيم شرك است و حنث بر گناه اطلاق ميشود و بنظر حقير حنث همان خلف عهد ازلى الهى است كه بايد بنى آدم معصيت خدا و عبادت شيطان را ننمايند و آن هر چه باشد بزرگ است و لذا خداوند فرموده آنها در دنيا بطور تعجب ميگفتند آيا وقتى كه ما مرديم و خاك شديم و از ما جز استخوان پوسيدهئى باقى نماند دو مرتبه زنده ميشويم و بالاتر از اين آيا پدران ما كه سالهاى دراز است كه مردهاند و چيزى از
جلد 5 صفحه 132
آنها باقى نمانده زنده ميشوند بگو اى پيغمبر در جواب اين مردم نفهم بىفكر بلى تمام مردم دنيا از اوّلين تا آخرين را خدا براى روز معيّنى كه قيامت كبرى باشد جمع ميفرمايد و همه را زنده ميكند و در پيشگاه خود حاضر ميسازد پس شما گمراهانى كه تكذيب نموديد انبيا و اوصيا و علما را از شدّت گرسنگى از ميوه تلخ بد بوى درخت زقوم كه در سوره الصّافات بيان شد ميخوريد و شكمهاى خودتان را پر ميكنيد پس عطش بر شما غلبه ميكند و مجبور ميشويد روى آن آب داغ جهنّمى را مانند شترانى كه از آب خوردن سير نميشوند بخوريد و اين بمنزله تشريفات ورودى ميهمان است كه براى آنها در اوّل وقت جزاء تهيّه شده و تقديم ميشود عذابهاى گوناگون آنها را بعد از استقرار در جهنّم خدا ميداند كه چيست و بنابراين كلام مبنى بر طعن و استهزاء آنها است و بعضى گفتهاند نزل چيزى است كه صاحبش بر آن وارد ميشود و قمى ره نقل فرموده كه اين ثواب آنها است در روز مجازات.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَآكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِن زَقُّومٍ (52) فَمالِؤُنَ مِنهَا البُطُونَ (53) فَشارِبُونَ عَلَيهِ مِنَ الحَمِيمِ (54)
هر آينه خوراك شما از درخت زقوم است، پس سير ميكنيد از آن شكمهاي خود را، پس شراب و آب شما از حميم است.
امّا شجر زقوم را توصيف ميفرمايد: إِنَّها شَجَرَةٌ تَخرُجُ فِي أَصلِ الجَحِيمِ طَلعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ فَإِنَّهُم لَآكِلُونَ مِنها فَمالِؤُنَ مِنهَا البُطُونَ و الصافات آيه 62 تا 64.
و اما حميم را توصيف ميفرمايد: ثُمَّ إِنَّ لَهُم عَلَيها لَشَوباً مِن حَمِيمٍ و الصافات آيه 65 يُصَبُّ مِن فَوقِ رُؤُسِهِمُ الحَمِيمُ يُصهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِم وَ الجُلُودُ حج آيه 20 و 21.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 52)- «از درخت زقّوم میخورید» (لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص524
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم