آیه 49 سوره صافات: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ|سوره=37|آیه =49}} {{مشخصات آیه |شماره...» ایجاد کرد)
 
(ترجمه های فارسی)
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱۵: سطر ۱۵:
 
|-|
 
|-|
 
انصاریان=
 
انصاریان=
گویا آنان [از سپیدی] تخم شترمرغی هستند که [زیر پر و بال] پوشیده شده اند [و هرگز دست کسی به آنان نرسیده است.]
+
گویا آنان [از سپیدی] تخم شترمرغی هستند که [زیر پر و بال] پوشیده شده‌اند [و هرگز دست کسی به آنان نرسیده است.]
 
|-|
 
|-|
 
فولادوند=
 
فولادوند=
سطر ۲۶: سطر ۲۶:
 
گویی از (لطافت و سفیدی) همچون تخم‌مرغهایی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است)!
 
گویی از (لطافت و سفیدی) همچون تخم‌مرغهایی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است)!
 
</tabber>
 
</tabber>
 +
 
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==
 
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==
 
<tabber>
 
<tabber>
سطر ۴۱: سطر ۴۲:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«بَیْضٌ»: جمع بَیْضَة، تخم‌مرغ (البتّه هر گونه تخم‌مرغی). ولی در اینجا شاید مراد تخم شترمرغ است که عربها زنان زیبای سفیدپوست را از لحاظ صفا و شفّافیّت بدان تشبیه می‌کنند. «مَکْنُونٌ»: مستور و پنهان. مراد دور از دسترس بیگانگان و پوشیده در زیر بال و پر و زدوده از گرد و غبار. که اشاره به سفیدی و درخشندگی است.
+
*'''بيض''': (بفتح اول) جمع بيضه به معنى تخم مرغ است. راغب گويد: به تخم مرغ بجهت سفيد بودنش بيضه گويند. به هر حال آن از مادّه بياض است.
 +
*'''مكنون''': كنّ و كنون: پوشاندن و محفوظ داشتن. بَيْضٌ مَكْنُونٌ‏: تخم‏هايى كه نهفته و محفوظند، تخم مرغ كه در زير سينه مرغ يا در جاى ديگر محفوظ است سفيد و برّاق و باصفاست.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص142</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==
سطر ۵۰: سطر ۵۲:
  
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 +
يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «45» بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ «46»
 +
 +
و از نهر جارى (جامى از شراب) بر آنان مى‌گردانند شرابى سفيد رنگ و لذّت‌بخش براى نوشندگان.
 +
 +
لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ «47»
 +
 +
(شرابى كه) نه مايه‌ى فساد عقل است و نه آنان از نوشيدن آن مست مى‌شوند.
 +
 
وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ «48» كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ «49»
 
وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ «48» كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ «49»
  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۳

مشاهده آیه در سوره

كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ

مشاهده آیه در سوره


<<48 آیه 49 سوره صافات 50>>
سوره : سوره صافات (37)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

گویی آن حوران (در سفیدی و لطافت) بیضه مکنونند [یعنی تخم شتر مرغ که بسیار خوشرنگ است و شتر مرغ آن را با پر خویش می‌پوشاند تا غبار بر آن ننشیند. (م)].

گویا آنان [از سپیدی] تخم شترمرغی هستند که [زیر پر و بال] پوشیده شده‌اند [و هرگز دست کسی به آنان نرسیده است.]

[از شدّت سپيدى‌] گويى تخم شتر مرغ [زير پَرَ]ند!

همانند تخم مرغهايى دور از دسترس.

گویی از (لطافت و سفیدی) همچون تخم‌مرغهایی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است)!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

as if they were hidden ostrich eggs.

As if they were eggs carefully protected.

(Pure) as they were hidden eggs (of the ostrich).

As if they were (delicate) eggs closely guarded.

معانی کلمات آیه

  • بيض: (بفتح اول) جمع بيضه به معنى تخم مرغ است. راغب گويد: به تخم مرغ بجهت سفيد بودنش بيضه گويند. به هر حال آن از مادّه بياض است.
  • مكنون: كنّ و كنون: پوشاندن و محفوظ داشتن. بَيْضٌ مَكْنُونٌ‏: تخم‏هايى كه نهفته و محفوظند، تخم مرغ كه در زير سينه مرغ يا در جاى ديگر محفوظ است سفيد و برّاق و باصفاست.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «45» بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ «46»

و از نهر جارى (جامى از شراب) بر آنان مى‌گردانند شرابى سفيد رنگ و لذّت‌بخش براى نوشندگان.

لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ «47»

(شرابى كه) نه مايه‌ى فساد عقل است و نه آنان از نوشيدن آن مست مى‌شوند.

وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ «48» كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ «49»

و نزدشان همسرانى است درشت چشم كه چشم از غير فرو بندند. گويى (از شدّت سفيدى) تخم مرغانى هستند پوشيده و پنهان.

نکته ها

«قدح» ظرف خالى است كه هرگاه پر شود به آن «كأس» گويند و گاهى كلمه كأس گفته مى‌شود ولى مراد شراب است نه ظرف آن.

كلمه‌ «مَعِينٍ» به آب زلالى گفته مى‌شود كه جارى باشد.

«غَوْلٌ» به معناى فساد پنهانى است. «يُنْزَفُونَ» به معناى محو شدن تدريجى عقل است.

«طرف» به معناى پلك چشم است و «قاصِراتُ الطَّرْفِ» كنايه از آن است كه همسران بهشتى نسبت به ديگران چشم خود را فرو مى‌نشانند و يا با چشم نيمه باز كه جاذبه خاصى دارد نگاه مى‌كنند و شايد مراد آن باشد كه زنان بهشتى به قدرى زيبا هستند كه چشم شوهر را تنها در اختيار خود مى‌گيرند، يعنى در اثر زيبايى، شوهرانشان تنها به آنان چشم دوخته‌اند.

كلمه‌ «عِينٌ» جمع «عيناء» به معناى چشمان درشت و زيبا و مشكى است.

كلمه‌ «بَيْضٌ» جمع «بيضه» به معناى تخم شتر مرغ است كه رنگ آن سفيد و درخشنده و

جلد 8 - صفحه 30

كمى متمايل به زردى است كه حيوان آن را زير پر خود مى‌پوشاند تا غبارآلود نشود. عرب، زنان زيبا را به آن تشبيه مى‌كند. «1»

پیام ها

1- لذّت‌هاى جسمى مربوط به شكم و شهوت، در قيامت نيز خواهد بود. «فَواكِهُ‌، بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ‌، قاصِراتُ الطَّرْفِ»

2- كاميابى در بهشت محدود به جهت خاصّى نيست، بلكه نعمت‌ها از هر سو گرد بهشتيان چرخانده مى‌شود. «يُطافُ»

3- رنگ سفيد از رنگ‌هاى بهشتى است كه نشانه‌ى روشنى، زيبايى، بهداشت و رنگى دلنواز است. «بَيْضاءَ، بَيْضٌ»

4- لذّت‌هاى بهشتى، بدون عوارض پنهانى و آشكار است. شراب بهشتى لذيذ است، امّا مستى و ديگر عوارضِ شراب دنيوى را ندارد. لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ لا فِيها غَوْلٌ‌ ...

5- چشم از غير دوختن، از ويژگى‌هاى زنان بهشتى است. «قاصِراتُ الطَّرْفِ»

6- زنان بهشتى، هم زيبا و دلربا هستند، هم پاك و عفيف و پوشيده. «عِينٌ‌، بَيْضٌ مَكْنُونٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ (49)

كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ‌: گويا آن زنان در صفاى بشره و سفيدى اعضا، بيضهاى شتر مرغند كه پوشيده باشند. عادت شتر مرغ آنست كه بيضه را در زير پر خويش بپوشاند تا غبارى بر آن ننشيند و متغير نگردد و حرارت آفتاب و هوا رنگ آن را نگرداند. و چون بياض بيضه اندك زردى دارد و اين احسن الوان ابدان است نزد عرب، لذا حق تعالى تشبيه به آن نموده. بهشتيان بالاى تختها نشسته حوريان برابر آنها ايستاده و با يكديگر مكالمه و گزارشات دنيا را با هم گويند.

جلد 11 - صفحه 120


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ (41) فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ (42) فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (43) عَلى‌ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ (44) يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ (45)

بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ (46) لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ (47) وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ (48) كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ (49) فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‌ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ (50)

ترجمه‌

آنگروه براى ايشانست روزى معلوم‌

ميوه‌هائى و آنان گرامى داشتگانند

در بهشت‌هاى پر نعمت‌

بر تختهائى رو بروى يكديگر

بگردش درآورده ميشود برايشان جامى از مشروب جارى‌

روشن كه خوشگوار است براى نوشندگان‌

نه در آن فسادى است و نه ايشان از آن مست ميشوند

و نزد ايشان است زنان فروهشته چشم سياه ديدگان‌

گويا آنها تخم مرغ پوشيده شده بپوستند

پس روى آورند بعضيشان بر بعضى با آنكه از يكديگر ميپرسند.

تفسير

بيان احوال بندگان مخلصين خدا است كه در آيه سابقه ذكر شد و آنكه از براى ايشان رزق معيّن معلومى است كه بايد بدون زحمت هر وقت بخواهند نزد آنها حاضر شود و آن ميوه‌هاى گوناگون بهشتى است كه واجد هر صفت مطلوب و فاقد هر عيبى از عيوب است علاوه بر آنچه طلب نمايند كه بپاس احترام و براى اكرام ايشان بايد حاضر گردد نزدشان در باغهائى كه جز نعمت در آنها چيزى نيست لذا باغهاى نعمت خوانده شده در كافى امام باقر عليه السّلام از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل فرموده در تفسير اولئك لهم رزق معلوم كه خدّام بهشت ميدانند آنرا پس مى‌آورند نزد اولياء خدا پيش از آنكه بخواهند از آنها آنرا و امّا فواكه و هم مكرمون براى آنستكه مايل بچيزى نشوند در بهشت مگر آنكه باحترام ايشان‌

جلد 4 صفحه 431

حاضر كرده شود نزدشان در حاليكه بر تختهاى خودشان در مقابل يكديگر تكيه نموده و از ديدار دوستان خودشان لذّت ميبرند و جوانهاى زيباى بهشتى جام شراب طهور را در مجلسشان بگردش درآورند و اوصاف آن شراب از اين قرار است كه از چشمه‌اى كه در بهشت جارى ميشود بيرون مى‌آيد و رنگش از شير سفيدتر و شفّاف و روشن است و رقيق و مصفّا و لطيف نورانى است و از بس لذيذ و خوشگوار است بايد گفت عين لذّت است براى نوشنده آن و در آن هيچ غائله و فسادى و ضرر و دردى نيست و طعم بدى از تلخى و تندى و گسى و غيرها ندارد و نه اهل بهشت از آشاميدن آن بمستى دچار شوند و در برابر ايشانند حوريانى كه از شدّت حيا چشم بزير اندازند و جز بمرد مؤمن خود نظر ننمايند و ديدگانشان درشت و سياهى آن غالب بر سفيدى است و در لطافت بدن و رنگ آن و نرمى و تازگى مانند تخم مرغ پخته پوست كنده يا تخم مرغ تازه از شكم مرغ بيرون آمده‌اند و اين معنى از كأنّهنّ بيض مكنون بنظر حقير رسيده ولى مفسّرين آنرا بتخم شتر مرغ كه در زير بال خود معمولا جاى ميدهد آنرا و محفوظ ميماند از غبار تفسير فرموده‌اند و گفته‌اند رنگ آن سفيد مشوب بمختصر زردى است و اين بهترين رنگهاى بدن انسان است لذا خداوند رنگ بدن حور العين را تشبيه بآن فرموده و در حاليكه ذكر شد كه بر تختها در برابر يكديگر نشسته‌اند با هم مشغول بصحبت ميشوند در معارف الهيّه و حوادث واقعه در دنيا و آنچه بر آنها گذشته از بدو خوب و احوال‌پرسى كامل مينمايند و هر يك شمه‌اى از حال خود را بيان مينمايد چنانچه بيايد انشاء اللّه تعالى و ينزفون بكسر زاء نيز قرائت شده است و قمّى ره فرموده يعنى منع نميشوند از آن.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ عِندَهُم‌ قاصِرات‌ُ الطَّرف‌ِ عِين‌ٌ (48) كَأَنَّهُن‌َّ بَيض‌ٌ مَكنُون‌ٌ (49)

و نزد ‌آنها‌ هستند حورياني‌ ‌که‌ چشم‌ فرو انداخته‌ كأنه‌ ‌آنها‌ مثل‌ تخم‌ هستند ‌که‌ شكسته‌ نشده‌ و دست‌ نخورده‌.

كنايه‌ ‌از‌ اينكه‌ نظر بغير زوج‌ ‌خود‌ نينداخته‌ و ‌غير‌ ‌از‌ زوج‌ ‌خود‌ كسي‌ بآنها نظر نكرده‌ فقط مخصوص‌ زوج‌ ‌خود‌ هستند.

وَ عِندَهُم‌ قاصِرات‌ُ الطَّرف‌ِ عِين‌ٌ عين‌ سياهي‌ و ديده‌بان‌ چشم‌ ‌است‌ و بهمين‌

جلد 15 - صفحه 151

مناسبت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ حور العين‌ گفتند و ‌در‌ اوصاف‌ ‌آنها‌ آيات‌ شريفه‌ و اخبار بسيار داريم‌ ‌در‌ خبر ‌است‌

الحور العين‌ خلقن‌ ‌من‌ تربة الجنة النورانية و يري‌ مخ‌ ساقيها ‌من‌ وراء السبعين‌ حلة

و حور جمع‌ حوراء ‌است‌ بفتح‌ و مد بياض‌ العين‌ ‌في‌ شدة سوادها و ‌براي‌ تشبيه‌ ‌در‌ دنيا تشبيه‌ كردند بچشم‌ آهو و گاو و ‌در‌ انسان‌ مصداق‌ ندارد و تعبير ‌از‌ نساء تشبيه‌ بحور العين‌ ‌است‌ و ‌در‌ سوره الرحمن‌ اوصافي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ بيان‌ فرموده‌ «1» فِيهِن‌َّ خَيرات‌ٌ حِسان‌ٌ «2» حُورٌ مَقصُورات‌ٌ فِي‌ الخِيام‌ِ «3» لَم‌ يَطمِثهُن‌َّ إِنس‌ٌ قَبلَهُم‌ وَ لا جَان‌ٌّ و ‌در‌ سوره واقعه‌ ميفرمايد وَ حُورٌ عِين‌ٌ كَأَمثال‌ِ اللُّؤلُؤِ المَكنُون‌ِ.

(تنبيه‌) يكي‌ ‌از‌ اسامي‌ صديقه طاهره‌ حوراء انسيه‌ ‌است‌ و سر ‌آن‌ اينست‌ ‌که‌ خداوند نور فاطمه‌ ‌را‌ ‌در‌ ميوه‌هاي‌ بهشتي‌ قرار داد و پيغمبر اكرم‌ مأمور شد ‌که‌ چهل‌ شب‌ پا ‌در‌ بستر خديجه‌ نگذارد و ‌از‌ اغذيه‌ دنيوي‌ تناول‌ نكند و ‌از‌ اغذيه‌ بهشتي‌ ‌براي‌ ‌او‌ نازل‌ ميشد ‌تا‌ تمام‌ بدن‌ ‌او‌ ‌از‌ اغذيه‌ بهشت‌ روئيده‌ شد و اثري‌ ‌از‌ اغذيه دنيوي‌ باقي‌ نماند سپس‌ فاكهه بهشتي‌ جبرئيل‌ آورد و مأمور شد ‌با‌ خديجه‌ تناول‌ فرمايد و ‌در‌ بستر ‌او‌ رود و ‌آن‌ شب‌ نطفه فاطمه‌ ‌در‌ صلب‌ پيغمبر قرار گرفت‌ و ‌در‌ رحم‌ خديجه‌ لذا ‌هم‌ حوراء ‌است‌ و ‌هم‌ انسيه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 49)- در این آیه توصیف دیگری برای همین همسران بهشتی بیان کرده و پاکی و قداست آنها را با این عبارت بیان می‌کند: «گویی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم مرغهایی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده» و دست انسانی

ج4، ص142

هرگز آن را لمس نکرده است! (کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ).

مواهب گوناگونی که در باره بهشتیان در آیات گذشته ذکر شد مجموعه‌ای از مواهب مادی و معنوی است، گر چه حقیقت نعمتهای بهشتی آن گونه که هست از اهل دنیا مکتوم خواهد بود، جز این که بروند و ببینند و دریابند!

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص142

منابع