آیه 25 سوره اسراء: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ ۚ إِنْ تَكُونُوا صَال...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | اوابين: اوب: بازگشتن. [[راغب اصفهانی|راغب]] گويد: اوب رجوع با اختيار است ولى رجوع اعم است. «آئب»: توبه كننده. «اوّاب»: بسيار توبه كننده، جمع آن اوّابون است.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | |
− | == تفسیر آیه == | + | ==تفسیر آیه== |
<tabber> | <tabber> | ||
تفسیر نور= | تفسیر نور= | ||
سطر ۶۹: | سطر ۶۹: | ||
6- خداوند بخشاينده است، امّا شرط برخوردارى ما از مغفرت الهى، توبه است. | 6- خداوند بخشاينده است، امّا شرط برخوردارى ما از مغفرت الهى، توبه است. | ||
− | |||
إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ ... لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً | إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ ... لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً | ||
سطر ۲۰۶: | سطر ۲۰۵: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <div style="font-size:smaller"><references/></div> | + | <div style="font-size:smaller"><references /></div> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم | + | |
− | * [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم | + | *[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم |
− | * [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول | + | *[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم |
− | * [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم | + | *[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول |
− | * [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش | + | *[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم |
− | * [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم | + | *[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش |
+ | *[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم | ||
[[رده:آیات سوره اسراء]] | [[رده:آیات سوره اسراء]] | ||
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] | [[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۲۲
<<24 | آیه 25 سوره اسراء | 26>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
خدایتان به آنچه در دلهای شماست داناتر است، اگر همانا در دل اندیشه صلاح دارید خدا هر که را با نیّت پاک به درگاه او تضرع و توبه کند البته خواهد بخشید.
پروردگارتان به نیّت ها و حالاتی که [نسبت به پدر و مادرتان] در دل های شماست [از خود شما] آگاه تر است، اگر مردم شایسته ای باشید [ولی نیّت شما درباره پدر و مادر ناپسند باشد، یا حقّی از آنان ضایع کنید، اما پشیمان شوید و به خدا بازگردید، شایسته است]؛ زیرا او نسبت به بازگشت کنندگان بسیار آمرزنده است.
پروردگار شما به آنچه در دلهاى خود داريد آگاهتر است. اگر شايسته باشيد، قطعاً او آمرزنده توبهكنندگان است.
پروردگارتان از هر كس ديگر به آنچه در دلهايتان مىگذرد داناتر است؛ و اگر از صالحان باشيد او توبهكنندگان را مىآمرزد.
پروردگار شما از درون دلهایتان آگاهتر است؛ (اگر لغزشی در این زمینه داشتید) هر گاه صالح باشید (و جبران کنید) او بازگشتکنندگان را میبخشد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
اوابين: اوب: بازگشتن. راغب گويد: اوب رجوع با اختيار است ولى رجوع اعم است. «آئب»: توبه كننده. «اوّاب»: بسيار توبه كننده، جمع آن اوّابون است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً «25»
پروردگارتان به آنچه در درون شماست، آگاهتر (از خودتان) است. اگر صالح باشيد، قطعاً او آمرزنده توبه كنندگان است.
جلد 5 - صفحه 43
پیام ها
1- از شئون ربوبيّت خداوند، آگاهى اوست. «رَبُّكُمْ أَعْلَمُ»
2- انگيزه ما در هر كار ودر خدمت به والدين زير نظر اوست. رَبُّكُمْ أَعْلَمُ ...
3- صلاحيّتها مربوط به درون و انگيزههاست. «فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ»
4- اگر دل و درون، صاف و صالح باشد، دَر توبه باز است. تَكُونُوا صالِحِينَ ... لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً
5- توبهى خود را با انابهى پى درپى انجام دهيم. «اوابين»
6- خداوند بخشاينده است، امّا شرط برخوردارى ما از مغفرت الهى، توبه است. إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ ... لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً
7- اگر از روى نادانى برخورد نامناسبى با والدين داشتهايم، با توبه مىتوانيم رحمت خدا را جلب كنيم. صالِحِينَ ... غَفُوراً (با توجّه به آيهى قبل)
8- عفو و بخشش الهى از شئون ربوبيّت اوست. رَبُّكُمْ ... غَفُوراً
9- يكى از نشانههاى صالح بودن انسان، توبه كردن است. إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ ... لِلْأَوَّابِينَ
10- گاهى از افراد صالح نيز لغزشى سر مىزند، كه البتّه بايد اين كوتاهىها را با توبه جبران كرد. إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ ... اوابين
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً «25»
رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما فِي نُفُوسِكُمْ: پروردگار شما داناتر است به آنچه در دلهاى شما است از نيكوئى با پدر و مادر و از عقوق در ايشان. إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ:
اگر باشيد شما صالح و نيك مرد و نيكوكار با پدر و مادر و قيام كننده به ساير طاعات. فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً: و بدرستى كه خداى تعالى باشد مر بازگشت كنندگان را آمرزنده. مفسرين را در معنى «اواب» اقوالى است:
1- مطيعون محسنون 2- كسانى كه گناه كنند و توبه نمايند بعد گناه كنند.
3- تسبيح كنندگان. 4- بسيار توبه كننده متعبد بازگشت كننده از گناه، و اين معنى از حضرت صادق عليه السّلام نيز مروى است. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَرِيماً «23» وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً «24» رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً «25»
ترجمه
- و حكم كرد پروردگار تو كه عبادت نكنيد مگر او را و احسان كنيد بپدر و مادر احسان كردنى هر گاه برسد نزد توبه پيرى يكى از آن دو يا هر دوشان پس مگوى مر آن دو را اف و از خود مران آن دو را و بگوى مر آن دو را گفتارى پسنديده
و بزير آور براى آندو بال فروتنى را از مهربانى و بگو پروردگار من رحمت كن آندو را چنانچه تربيت نمودند مرا در كوچكى
پروردگار شما داناتر است بآنچه در باطن شما است اگر باشيد از شايستگان پس بدرستيكه او باشد مر باز گشت كنندگان را آمرزنده.
تفسير
- خداوند حكم قطعى فرموده بآنكه عبادت نكنند بندگان جز او را و بآنكه احسان نمايند بپدر و مادر احسانى را كه سزاوار باشد بمقام آن دو و اولاد چون بعد از حقّ خداوند حقّى ببزرگى حقّ آن دو نيست و فرموده اگر برسند يكى از آن دو يا هر دو به پيرى در حاليكه محتاج بكفالت و حمايت ولد باشند در
جلد 3 صفحه 352
مقابل آن دو كلمه اف را كه دلالت بر ملالت و كدورت دارد بر زبان جارى منما و مران آن دو را به بلند نمودن صوت خود از صوت آن دو و باجابت ننمودن ملتمس و متوقع آن دو و مجادله نمودن با آن دو و امثال اينها كه منافى با انتظار و توقعاتشان باشد بر حسب امكان بلكه گفتگو كن با ايشان بگفتار خوب خوش شايسته پسنديده نزد عقلاء و مردم با ادب و مانند مرغ كه جوجه خود را در زير بال جاى ميدهد فروتنى و ذلّت را شعار خود قرار ده براى پدر و مادر و آن دو را بمهربانى در كنار خود گير و در كنف حمايت خويش جاى ده و بگو پروردگارا رحم فرما بر آن دو برحمت باقيه خود و اكتفا نفرما برحمت فانيه خويش چنانچه آن دو مرا كه بنده توام تربيت نمودند و ارشاد كردند در كودكى برحمت و مهربانى در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون بپدر و مادر نظر كنى مگشاى دو چشم خود را بروى آن دو مگر برحمت و رقت و بلند مكن صداى خود را از صداى آنها و نه دست خود را بالاى دست آنها و مگذار قدم خود را جلوتر از قدم آنها و فرمود اگر خدا ميدانست كمتر از كلمه اف را هر آينه نهى ميفرمود از آن و آن كمترين مرتبه عقوق است و در كافى زياد فرموده كه از عقوق آنستكه فرزند بر پدر و مادر به تندى نگاه كند و بقيّه اخبار اين باب در سوره بقره ذيل آيه الّذين ينقضون عهد اللّه گذشت پروردگار شما داناتر است از خود شما بآنچه در باطن نفوس شما است از قصد احسان و اسائه بپدر و مادر و حسن سلوك با آنها و اخلاص در اعمال و غير اينها و اگر در واقع خوش نفس و نيك اعتقاد و نيكو كردار و موصوف بصلاح باشيد و احيانا قصور يا تقصيرى در اداء وظائف براى شما روى دهد و توبه كنيد خداوند گناه توبه كنندگان را ميآمرزد و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اوّاب توّاب متعبّد است كه از گناه خود رجوع نموده و نيز عيّاشى ره از آنحضرت نقل نموده كه آنها توبه كنندگان متعبّدانند و ذكر شرط صلاح ظاهرا براى اشاره بآنستكه حسن سلوك با پدر و مادر و رجوع از گناه ناشى از صلاح واقعى و طينت پاك است.
جلد 3 صفحه 353
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
رَبُّكُم أَعلَمُ بِما فِي نُفُوسِكُم إِن تَكُونُوا صالِحِينَ فَإِنَّهُ كانَ لِلأَوّابِينَ غَفُوراً «25»
پروردگار شما داناتر است بآنچه در باطن و قلب و نفس شما است اگر بوده باشيد از بندهگان صالح نظر به اينكه احدي از باطن احدي خبر ندارد جز خود شخص انسان که ميفرمايد: الإِنسانُ عَلي نَفسِهِ بَصِيرَةٌ وَ لَو أَلقي مَعاذِيرَهُ قيمة آيه 14 ميفرمايد رَبُّكُم أَعلَمُ از خود انسان داناتر است بِما فِي نُفُوسِكُم بآنچه در باطن و سرّ سرّ داريد از عقائد و اخلاق و نيّات و محبّت و عداوت إِن تَكُونُوا صالِحِينَ صالح را از طالح مؤمن را از كافر خوب و بد تمام را ميشناسد و ميداند و هر كرا بجزاي خود ميرساند.
فَإِنَّهُ كانَ لِلأَوّابِينَ غَفُوراً پس محققا خداوند هست از براي توبه كنندهگان آمرزنده فَإِنَّهُ كانَ لِلأَوّابِينَ
جلد 12 - صفحه 240
اوّاب از ماده اوب بمعني رجوع است چنانچه ميفرمايد إِنَّ إِلَينا إِيابَهُم ثُمَّ إِنَّ عَلَينا حِسابَهُم غاشية آيه 25 يعني رجوع آنها در قيامت بسوي ما است و در زيارت وارث است
انّي بكم مؤمن و بايابكم
مراد رجعة ائمه عليهم السّلام است بدنيا و در جامعه
مؤمن بايابكم موقن برجعتكم
و رجعة اينکه ائمه پس از ظهور حضرت بقية اللّه است و از ضروريات مذهب شيعه است و كتبي که علماء شيعه در باب رجعت نوشتهاند متجاوز از هفتاد كتاب است و اخبار وارده در ابواب متفرقه از ادعيه و زيارات و كتب عقائد متجاوز از دويست خبر است مراجعه كنيد در بحار مجلسي قده و در اينکه آيه رجوع از كفر و شرك بايمان و رجوع از معاصي بطاعات و از اخلاق رذيله بحميده و البتّه خداوند ميپذيرد و اينکه مرادف با توبه است غفورا غفران پرده پوشي است يعني از كفر و شرك و معاصي که قبل از رجوع داشتند ميبخشد و ميگذرد و ستر ميكند و ميآمرزد حتي از نامه عمل محو ميكند و از نظر ملائكه كتبه و حفظه ميبرد بلكه بجاي سيئات حسنات مينويسد فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللّهُ سَيِّئاتِهِم حَسَناتٍ فرقان آيه 71.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 25)- و از آنجا که گاهی در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آنها و تواضعی که بر فرزند لازم است ممکن است لغزشهایی پیش بیاید که انسان آگاهانه یا ناآگاه به سوی آن کشیده شود در این آیه میگوید: «پروردگار شما به آنچه در دل و جان شماست از شما آگاهتر است» (رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِما فِی نُفُوسِکُمْ).
چرا که علم او در همه زمینهها حضوری و ثابت و ازلی و ابدی و خالی از هرگونه اشتباه است در حالی که علوم شما واجد این صفات نیست.
بنابراین اگر بدون قصد طغیان و سرکشی در برابر فرمان خدا لغزشی در زمینه احترام و نیکی به پدر و مادر از شما سر زند و بلافاصله پیشمان شدید و در مقام جبران برآیید مسلما مشمول عفو خدا خواهید شد: «اگر شما صالح باشید (و توبه کار) خداوند توبه کاران را میآمرزد»! (إِنْ تَکُونُوا صالِحِینَ فَإِنَّهُ کانَ لِلْأَوَّابِینَ غَفُوراً).
احترام پدر و مادر در منطق اسلام
- اسلام در مورد احترام والدین آن قدر تأکید کرده است که در کمتر مسألهای دیده میشود.
به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره میکنیم:
الف) در چهار سوره از قرآن مجید نیکی به والدین بلافاصله بعد از مسأله توحید قرار گرفته این هم ردیف بودن بیانگر این است که اسلام تا چه حد برای پدر و مادر احترام قائل است.
ب) اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم قرآن و هم روایات صریحا
ج2، ص631
توصیه میکنند که حتی اگر پدر و مادر کافر باشند رعایت احترامشان لازم است.
ج) شکرگزاری در برابر پدر و مادر در قرآن مجید در ردیف شکرگزاری در برابر نعمتهای خدا قرار داده شده است.
د) قرآن حتی کمترین بیاحترامی را در برابر پدر و مادر اجازه نداده است.
ه) با این که جهاد یکی از مهمترین برنامههای اسلامی است، مادامی که جنبه وجوب عینی پیدا نکند یعنی داوطلب به قدر کافی باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است، و اگر موجب ناراحتی آنها شود، جایز نیست.
و) پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «بترسید از این که عاق پدر و مادر و مغضوب آنها شوید، زیرا بوی بهشت از پانصد سال راه به مشام میرسد، ولی هیچگاه کسانی که مورد خشم پدر و مادر هستند بوی آن را نخواهند یافت».
در حدیث دیگری از امام کاظم علیه السّلام میخوانیم: «کسی نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمد و از حق پدر و فرزند سؤال کرد، فرمود: «باید او را با نام صدا نزند (بلکه بگوید پدرم!) و جلوتر از او راه نرود، و قبل از او ننشیند، و کاری نکند که مردم به پدرش بدگویی کنند» نگویند خدا پدرت را نیامرزد که چنین کردی!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم