آیه 149 سوره انعام: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ ۖ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَا...» ایجاد کرد) |
|||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | حجة بالغة: دليل كامل كه به حد مغلوب كردن خصم مى رسد. <ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | |
− | == تفسیر آیه == | + | ==تفسیر آیه== |
<tabber> | <tabber> | ||
تفسیر نور= | تفسیر نور= | ||
سطر ۶۳: | سطر ۶۳: | ||
در روايات آمده كه خداوند در قيامت به انسان مىفرمايد: راه حقّ را مىدانستى يا نمىدانستى؟ اگر بگويد: مىدانستم، مىپرسد: چرا عمل نكردى؟ و اگر بگويد: نمىدانستم، مىپرسد: چرا در پى ياد گرفتن نبودى، اين است حجّت بالغهى خدا بر مردم. «1» | در روايات آمده كه خداوند در قيامت به انسان مىفرمايد: راه حقّ را مىدانستى يا نمىدانستى؟ اگر بگويد: مىدانستم، مىپرسد: چرا عمل نكردى؟ و اگر بگويد: نمىدانستم، مىپرسد: چرا در پى ياد گرفتن نبودى، اين است حجّت بالغهى خدا بر مردم. «1» | ||
− | + | ----- | |
«1». تفسير نورالثقلين. | «1». تفسير نورالثقلين. | ||
سطر ۷۳: | سطر ۷۳: | ||
2- در راه خدا هيچ گونه ابهام و بهانهاى كه دستاويز مخالفان باشد نيست، نه در استدلال، نه در سابقه، نه در صفات پيامبر و نه در شيوهى برخورد با آنان. | 2- در راه خدا هيچ گونه ابهام و بهانهاى كه دستاويز مخالفان باشد نيست، نه در استدلال، نه در سابقه، نه در صفات پيامبر و نه در شيوهى برخورد با آنان. | ||
− | |||
«فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» | «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» | ||
3- مشيّت خداوند، بر هدايت آزادانه و ارادى انسان و آزادى و اختيار اوست. | 3- مشيّت خداوند، بر هدايت آزادانه و ارادى انسان و آزادى و اختيار اوست. | ||
− | |||
«فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ» | «فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ» | ||
سطر ۱۵۲: | سطر ۱۵۰: | ||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | ===برگزیده تفسیر نمونه=== | ||
{{نمایش فشرده تفسیر| | {{نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | (آیه 149) | ||
+ | |||
+ | در این آیه برای ابطال ادعای مشرکان دلیل دیگری ذکر می کند، و می گوید: «بگو خداوند دلایل صحیح و روشن در زمینه توحید و یگانگی خویش و همچنین احکام حلال و حرام اقامه کرده است» هم به وسیله پیامبران خود و هم از طریق عقل، بطوری که هیچ گونه عذری برای هیچ کس باقی نماند (قُل فَلِلّهِ الحُجَّةُ البالِغَةُ). | ||
+ | |||
+ | بنابراین، آنها هرگز نمی توانند ادعا کنند که خدا با سکوت خویش، عقاید و اعمال ناروایشان را امضا کرده است، و نیز نمی توانند ادعا کنند که در اعمالشان مجبورند، زیرا اگر مجبور بودند، اقامه دلیل و فرستادن پیامبران و دعوت و تبلیغ آنان بیهوده بود، اقامه دلیل، دلیل بر آزادی اراده است. | ||
+ | |||
+ | و در پایان آیه می فرماید: «خداوند اگر بخواهد، همه شما را از طریق اجبار هدایت خواهد کرد» (فَلَو شاءَ لَهَداکم أَجمَعِینَ). | ||
+ | |||
+ | ولی نه چنان ایمانی ارزش خواهد داشت و نه اعمالی که در پرتو آن انجام می گیرد، بلکه فضیلت و تکامل انسان در آن است که راه هدایت و پرهیزکاری را با پای خود و به اراده و اختیار خویش بپیماید. | ||
+ | |||
+ | از امام کاظم علیه السّلام چنین نقل شده است که فرمود: «خداوند بر مردم دو حجت دارد، حجت آشکار و حجت پنهان، حجت آشکار، رسولان و انبیاء و امامانند، و حجت باطنه، عقول و افکارند». | ||
}} | }} | ||
سطر ۱۷۴: | سطر ۱۸۳: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <div style="font-size:smaller"><references/></div> | + | <div style="font-size:smaller"><references /></div> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم | + | |
− | * [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم | + | *[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم |
− | * [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول | + | *[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم |
− | * [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم | + | *[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول |
− | * [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش | + | *[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم |
− | * [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم | + | *[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش |
+ | *[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم | ||
[[رده:آیات سوره انعام]] | [[رده:آیات سوره انعام]] | ||
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] | [[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۴
<<148 | آیه 149 سوره انعام | 150>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
بگو: برای خدا حجّت بالغه و رساست، اگر میخواست همه شما را هدایت میکرد.
بگو: دلیل و برهان رسا [که قابل ردّ، ایراد، شک و تردید نیست] مخصوص خداست، و اگر خدا می خواست قطعاً همه شما را [به طور جبر] هدایت می کرد.
بگو: «برهان رسا ويژه خداست، و اگر [خدا] مىخواست قطعاً همه شما را هدايت مىكرد.»
بگو: خاص خداست دليل محكم و رسا، اگر مىخواست همه شما را هدايت مىكرد.
بگو: «دلیل رسا (و قاطع) برای خداست (دلیلی که برای هیچ کس بهانهای باقی نمیگذارد). و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدایت میکند. (ولی چون هدایت اجباری بیثمر است، این کار را نمیکند.)»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
حجة بالغة: دليل كامل كه به حد مغلوب كردن خصم مى رسد. [۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ «149»
بگو: دليل روشن و رسا تنها براى خداوند است، پس اگر مىخواست همهى شما را (به اجبار) هدايت مىكرد.
نکته ها
خداوند، با فطرت توحيدى كه در انسان قرار داده و با هدايت انبيا و عقل، حجّت را بر مردم تمام كرده و راه خير و شرّ و پايان نيك يا بد هر كدام را هم بيان نموده است.
براى خطاكاران هم راه توبه و جبران را باز گذاشته است. معجزههاى روشن انبيا وشيوهى نيكوى دعوت و استدلالهاى محكم آنان وسازگارى دين با فطرت وعقل، حجّت را برمردم تمام كرده است.
و با اين همه، مشركان جز گمان بى اساس، دليلى بر شرك خود ندارند و اگر راه غير خدا را بپويند، از خطاها، ضعفها، محدوديّتهاى علمى و فكرى و هوسها پيروى كردهاند.
در روايات آمده كه خداوند در قيامت به انسان مىفرمايد: راه حقّ را مىدانستى يا نمىدانستى؟ اگر بگويد: مىدانستم، مىپرسد: چرا عمل نكردى؟ و اگر بگويد: نمىدانستم، مىپرسد: چرا در پى ياد گرفتن نبودى، اين است حجّت بالغهى خدا بر مردم. «1»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 2 - صفحه 579
پیام ها
1- تنها خداست كه حجت بالغه دارد و همهى ما در پاسخ او عاجز و تهيدست و مقصّريم. «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ»
2- در راه خدا هيچ گونه ابهام و بهانهاى كه دستاويز مخالفان باشد نيست، نه در استدلال، نه در سابقه، نه در صفات پيامبر و نه در شيوهى برخورد با آنان. «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ»
3- مشيّت خداوند، بر هدايت آزادانه و ارادى انسان و آزادى و اختيار اوست. «فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ»
4- ارادهى خداوند، تخلّفناپذير است. «فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ (149)
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ: بگو اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله ايشان را پس از براى خداست حجتى رسيده به نهايت صحت و متانت و قوت در اثبات قول حق، و ابطال قول شما. يا حجتى است به سبب آن رسيده است صاحب آن به غايت صحت قول.
در كتاب كافى از حضرت كاظم عليه السّلام: انّ للّه على النّاس حجّتين حجّة ظاهرة و حجّة باطنة فامّا الظّاهرة فالرّسل و الانبياء و الأئمّة (عليهم السّلام) و امّا الباطنة بالعقول. «1» فرمود حضرت كاظم عليه السّلام: بدرستى كه براى خدا بر مردم دو حجت است: حجت ظاهره و حجت باطنه. اما حجت ظاهرى، پيغمبران و انبياء و ائمهاند. و اما باطنه، پس عقول است كه خداى تعالى در بشر مقرر و تميز خير و شر را به آن دهند.
ابن بابويه در امالى روايت نموده از حضرت صادق عليه السّلام از اين آيه سؤال شد فرمود: انّ اللّه تعالى يقول للعبد يوم القيمة عبدى اكنت عالما فان قال نعم، قال له: افلا عملت بما علمت؟ و ان كان جاهلا قال له ا فلا تعلّمت حتّى تعمل فيخصمه فتلك الحجّة البالغة. «2» بدرستى كه خداى تعالى خطاب فرمايد روز قيامت: بنده من، آيا عالم شدى به احكام من. پس اگر گويد بلى، خطاب نمايد چرا عمل نكردى به آنچه دانستى؛ و اگر جاهل باشد، فرمايد چرا ياد نگرفتى تا عمل كنى. پس مخاصمه فرمايد او را، اينست حجت بالغه الهى.
عياشى از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده فرمود: نحن الحجّة البالغة على من دون السّماء و فوق الارض. «3» مائيم حجت بالغه بر كسانى كه در آسمان
«1» اصول كافى، كتاب العقل و الجهل، جلد اوّل، صفحه 16.
«2» بحار الانوار، جلد 2، صفحه 29، حديث 10 (به نقل از امالى مفيد)
«3» تفسير عياشى، جلد اوّل، صفحه 383، حديث 122.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 400
و روى زمين هستند.
فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ: پس اگر خواستى خداى تعالى به الجاء و قهر و جبر، شما را به ايمان دارد، هر آينه هدايت مىنمود همه شما را به حق، لكن تكليف، منافى جبر، و حكمت، مناقض قهر است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ (149)
ترجمه
بگو پس مر خدا راست دليل تامّ واضح پس اگر بخواهد هر آينه هدايت نمايد شما را تمامى.
تفسير
خداوند بعد از جواب اقناعى سابق اشاره فرمود بجواب اصلى باين بيان كه از براى خدا است حجّت واضحه و دليل تامّ بر توحيد و نبوّت و احكام حقّه اسلاميّه كه بيان شد و بيش از اين منوط بمشيّت الهيّه است كه تعلّق گرفته باشد بهدايت تمام خلق و تعلق نگرفته چون مصلحت در آنستكه بندگان باختيار و سعى و عمل خودشان بمقامات عاليه برسند لذا آنها را بحال خودشان واگذار فرموده و منصرف ننموده است از كفر و عصيان تا باستحقاق بمقام لايق خود واصل شوند و قمى ره فرموده اگر خواسته باشد خدا قرار ميدهد تمام شما را متفق بر يك امر ولى قرار داده است شما را مختلف و در كافى از حضرت كاظم (ع) نقل نموده است كه از براى خدا بر مردم دو حجّت است يكى حجّت ظاهره و ديگر حجت باطنه اما حجت ظاهره انبياء و رسل و ائمهاند و اما حجّت باطنه عقولند و از امام باقر (ع) نقل نموده كه حجت بالغه مائيم بر كسانيكه زير آسمان و روى زمينند و عياشى ره نيز مانند آنرا از آنحضرت نقل نموده است و در امالى از حضرت صادق ع نقل نموده است كه حجت بالغه آنستكه خداوند در روز قيامت به بنده خود ميفرمايد آيا عالم بودى اگر گفت آرى ميفرمايد چرا عمل نكردى بعلمت و اگر گفت خير ميفرمايد چرا ياد نگرفتى و با او مخاصمه ميفرمايد باين حجّت و در روايتى از آنحضرت نقل
جلد 2 صفحه 396
شده است كه حجت بالغه آنستكه بعامى ميرسد از اهل كتاب پس ميداند آنرا بنادانى خود چنانچه ميداند آنرا عالم بعلم خود ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل فَلِلّهِ الحُجَّةُ البالِغَةُ فَلَو شاءَ لَهَداكُم أَجمَعِينَ (149)
بفرما بمشركين که از براي خداوند حجت بالغه که راه عذر بر تمام شما بسته شده پس اگر مشيئة او تعلق بگيرد هراينه هدايت ميفرمايد تمام شماها را قُل فَلِلّهِ الحُجَّةُ البالِغَةُ خداوند اسباب تكوينيه و تشريعيه را از هر جهة براي بندگانش فراهم فرموده. اما تكوينيه عقل و شعور و ادراك و فهم بهمه عنايت فرموده، حواس ظاهره و باطنه از هر جهت تمام است چشم، گوش، زبان قوّه، قدرت، حيات، ساير نعم تماما موجود. و اسباب تشريعيه ارسال رسل و انزال كتب و بيان احكام آنچه موجب سعادت دنيا و آخرت است و آنچه باعث نجات از مهالك دنيوي و اخروي است عنايت فرموده و راه عذري بر احدي باقي نگذاشته اينست حجت بالغه.
فَلَو شاءَ اگر قابليت هدايت در شما بود و عناد و عصبيت و تقليد آباء ضالّه خود را كنار ميگذارديد لَهَداكُم أَجمَعِينَ تمام شما را هدايت ميفرمود
هر چه هست از قامت ناساز بياندام ما است
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 149)
در این آیه برای ابطال ادعای مشرکان دلیل دیگری ذکر می کند، و می گوید: «بگو خداوند دلایل صحیح و روشن در زمینه توحید و یگانگی خویش و همچنین احکام حلال و حرام اقامه کرده است» هم به وسیله پیامبران خود و هم از طریق عقل، بطوری که هیچ گونه عذری برای هیچ کس باقی نماند (قُل فَلِلّهِ الحُجَّةُ البالِغَةُ).
بنابراین، آنها هرگز نمی توانند ادعا کنند که خدا با سکوت خویش، عقاید و اعمال ناروایشان را امضا کرده است، و نیز نمی توانند ادعا کنند که در اعمالشان مجبورند، زیرا اگر مجبور بودند، اقامه دلیل و فرستادن پیامبران و دعوت و تبلیغ آنان بیهوده بود، اقامه دلیل، دلیل بر آزادی اراده است.
و در پایان آیه می فرماید: «خداوند اگر بخواهد، همه شما را از طریق اجبار هدایت خواهد کرد» (فَلَو شاءَ لَهَداکم أَجمَعِینَ).
ولی نه چنان ایمانی ارزش خواهد داشت و نه اعمالی که در پرتو آن انجام می گیرد، بلکه فضیلت و تکامل انسان در آن است که راه هدایت و پرهیزکاری را با پای خود و به اراده و اختیار خویش بپیماید.
از امام کاظم علیه السّلام چنین نقل شده است که فرمود: «خداوند بر مردم دو حجت دارد، حجت آشکار و حجت پنهان، حجت آشکار، رسولان و انبیاء و امامانند، و حجت باطنه، عقول و افکارند».
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم