آیه 204 سوره بقره: تفاوت بین نسخهها
جز |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←نزول) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | يعجبك: اعجاب به تعجب آوردن است، گاهى توأم با سرور و گاهى به معنى مسرور كردن باشد. | |
+ | |||
+ | الد: لدد: خصومت شديد، لد: كسى كه شديد الخصومة است، الد آنكه خصومتش شديدتر است. | ||
+ | |||
+ | الخصام: خصام جمع خصم و نيز به معنى خصومت آيد، مراد از آن در آيه جمع خصم است.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
+ | |||
==نزول== | ==نزول== | ||
سطر ۴۸: | سطر ۵۳: | ||
این آیه در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.</ref> | این آیه در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.</ref> | ||
− | '''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 69.</ref> | + | '''شأن نزول:''' |
+ | |||
+ | «[[شیخ طوسی]]» گويند: درباره اخنس بن شريق نازل گرديده است. چنان كه سدى و ديگران نيز گفته اند<ref> صاحب كشف الاسرار گويد: درباره ثعلبه نيز گفته شده است و صاحب جامع البيان از سدى روايت كرده و موضوع اخنس را شرح داده و گويد كه او نزد پيامبر آمد و مسلمان شد و پيامبر از اسلام آوردن او متعجب گرديد سپس همين شخص بزراعت قومى از مسلمين عبور نمود زراعت هاى آنها را خراب كرد و الاغهاى آنها را كشت.</ref><ref> صاحب مجمع البيان از ابن عباس نقل نمايد: كه اين سه آيه 204 و 205 و 206 درباره رياكاران نازل گرديده كه آنچه به ظاهر عنوان ميكردند. برخلاف باطن آنها بوده چنان كه از [[امام صادق]] عليهالسلام نيز روايت شده و حسن بصرى گويد: درباره منافقين است.</ref>.<ref> محمدباقر محقق، [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 69.</ref> | ||
− | |||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
<tabber> | <tabber> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۴۴
<<203 | آیه 204 سوره بقره | 205>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و از مردم کس هست که تو را از گفتار دلفریب خود به شگفت آرد (تا از دروغ به متاع دنیا رسد) و خدا را به راستی نیّت خود گواه گیرد حال آنکه این کس بدترین دشمن (اسلام) است.
و از مردم کسی است که گفتارش در زندگی دنیا تو را خوش آید، و [برای اینکه چنین وانمود کند که زبانش با دلش یکی است] خدا را بر آنچه در دل دارد شاهد می گیرد، در حالی که سرسخت ترین دشمنان است.
و از ميان مردم كسى است كه در زندگى اين دنيا سخنش تو را به تعجّب وامىدارد، و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مىگيرد، و حال آنكه او سختترين دشمنان است.
در اين دنيا كسى است از مردم كه خدا را به درستى اعتقاد خويش گواه مىگيرد و تو را سخنش درباره زندگى اين دنيا به شگفت مىدارد، در حالى كه كينهتوزترين دشمنان است.
و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو میشود؛ (در ظاهر، اظهار محبّت شدید میکنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه میگیرند. (این در حالی است که) آنان، سرسختترین دشمنانند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يعجبك: اعجاب به تعجب آوردن است، گاهى توأم با سرور و گاهى به معنى مسرور كردن باشد.
الد: لدد: خصومت شديد، لد: كسى كه شديد الخصومة است، الد آنكه خصومتش شديدتر است.
الخصام: خصام جمع خصم و نيز به معنى خصومت آيد، مراد از آن در آيه جمع خصم است.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسی» گويند: درباره اخنس بن شريق نازل گرديده است. چنان كه سدى و ديگران نيز گفته اند[۳][۴].[۵]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«204» وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ
و از مردم كسى است كه گفتارش درباره زندگى دنيا، مايهى اعجاب تو مىشود و خداوند را بر آنچه در دل (پنهان) دارد گواه مىگيرد (در حالى كه) او سرسختترين دشمنان است.
نکته ها
«لُدّ» به معناى خصومت زياد است و «الَدّ» به كسى گفته مىشود كه شديدترين خصومتها را دارد.
«خصام» يا جمعِ «خصم» است و يا مصدر، به معناى خصومت است.
منافقان با ترفندهاى مقايسهاى، آمارى، كارشناسى، تجربى و حدسهاى به ظاهر عالمانه، با تكيه بر مسائل اجتماعى و با شايعات، تهديد، تطميع و تبليغات، تنها قدرت مانور در همين زندگى مادّى را دارند، ولى در ميدان معنويّات و در توجّه به امدادهاى غيبى و ارادهى خداوندى، پاى آنان لنگ است و در آخرت نيز زبانشان بسته و حتّى اجازهى عذرخواهى نيز ندارند.
جلد 1 - صفحه 319
پیام ها
1- سخنان شيوا و سحرآميزِ منافقان، شما را فريب ندهد. «يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ»
2- به هر سوگندى اطمينان نكنيد. «يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِي قَلْبِهِ»
3- سوگند دروغ يكى از راههاى نفوذ منافقان است. «يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِي قَلْبِهِ» دشمنان از مقدّسات عليه مقدّسات و از مذهب عليه مذهب استفاده مىكنند و با سوگند به نام خدا، به رسول خدا خيانت مىكنند.
4- سوژههاى سخن منافقان، مربوط به مسائل دنيوى است تا ديگران را تحت تاثير قرار دهند. «يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا»
5- خداوند پيامبرش را از غيب و درون ديگران آگاه مىسازد. «هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ»
6- كسانى كه مىدانند دروغگو هستند، با سوگند و زيباسازى كلمات، سعى دارند خود را دلسوز و مخلص نشان دهند. «يُشْهِدُ اللَّهَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ (204)
شأن نزول: اخنس ثقفى مردى نيكو روى و شيرين سخن بود، روزى خدمت حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمد عرض كرد: آمدهام تا اسلام آورم و اطاعت شما كنم؛ و قسمهاى مؤكده و خدا را شاهد گرفت در گفتار خود. چون بازگشت و از آباديهاى مدينه گذشت، زراعت جمعى را به آتش سوزانيد و چهارپايان مسلمانان را به شمشير پى كرد؛ آيه شريفه نازل شد:
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ: و از مردمان كسى است كه به شگفت مىاندازد و خوش حال سازد، قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا: گفتار او در مصالح زندگانى دنيا و اسباب معاش. مراد آنست كه حلاوت و فصاحت گفتار او در امور دنيا و تدبير آن تو را به تعجب درآورد. وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِي قَلْبِهِ: و
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 367
شاهد و گواه مىآورد خدا را بر آن چيزى كه در قلب او است، يعنى مىگويد خدا شاهد است كه دل و زبان من يكى است. وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ: و حال آنكه او ستيزهتر است در خصومت با اهل اسلام، يا سختترين دشمنان باشد در دشمنى.
بعد از آن بيان ستيزگى و دشمنى او را فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ (204)
ترجمه
و بعضى از مردمان كس است كه خوش مىآيد تو را گفتارش در زندگانى دنيا و گواه مىآورد خدا را بر آنچه در دل او است با آنكه او سخت دشمنى است در دشمنى نمودن.
تفسير
بعضى از مردم كسانى هستند كه دلخوش شوى تو از گفتارشان و بزرگپندارى آنان را چون اظهار دين دارى و حق شناسى و ورع و تقوى و نيكوكارى نمايند و سوگند ياد كنند بخداوند كه داراى اخلاص و ايمانند و زبان و دلشان يكى است با آنكه دشمنى شديد دارند و حاضرند براى جنگ با مسلمانان قمى فرموده نازلشده است در باره دومى و بعضى گفتهاند در باره معاويه و عياشى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است در باره فلان و فلان فيض ره فرموده شامل ميشود تمام منافقين را اگرچه در باره بعضى از آنها نازل شده باشد حقير عرض مىكنم شامل ميشود اغلب ابناء اين زمان را زيرا از هر كس بيشتر اظهار ارادت مشاهده ميشود بيشتر آثار عداوت بروز مىكند دوستان واقعى حاجت باظهار دوستى ندارند آنانكه در اين مقامند دامى گستردهاند كه صيدى بدست بياورند با هوش باش و فريفته اظهارات صورى مشونه آنكه حمل بر فساد كنى ولى در ضمن حواست هم جمع باشد كه گول نخورى
جلد 1 صفحه 261
منافات با حمل بصحت ندارد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مِنَ النّاسِ مَن يُعجِبُكَ قَولُهُ فِي الحَياةِ الدُّنيا وَ يُشهِدُ اللّهَ عَلي ما فِي قَلبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الخِصامِ (204)
(و بعضي از مردم كسي است که گفتار او در زندگي دنيا ترا بشگفت ميآورد و خدا را بر آنچه در دلش ميباشد گواه ميگيرد و حال آنكه سختترين دشمنان است) در شأن نزول اينکه آيه و دو آيه بعد از آن بعضي گفتند درباره اخنس بن شريق ثقفي که اظهار علاقه و محبت نسبت باسلام و پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم نمود و در باطن دشمن سر سخت پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بود و بعضي گفتند درباره رياكار است و در بعضي اخبار از حضرت صادق عليه السّلام است که در باره فلان و فلان است و از تفسير قمي نقل شده «
انّها نزلت في الثاني و يقال في المعاوية
» ولي آيه عام است و شامل هر منافقي ميگردد اگر چه مورد آن خاص باشد.
وَ مِنَ النّاسِ مَن يُعجِبُكَ قَولُهُ فِي الحَياةِ الدُّنيا اعجاب بمعني استعظام و بزرگ شمردن است گفته ميشود (اعجب بنفسه) يعني خود را بزرگ دانست و پسنديد و اعجاب باين معني از عجب بمعني خود پسندي و يكي از صفات مهلكه است و اخبار در مذمّت آن بسيار است چنانچه از فقيه از رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم نقل كرده که سه چيز را از مهلكات شمرده
(شح مطاع و هوي متبع و اعجاب المرء بنفسه)
و در كافي از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده که فرمود
(من دخله العجب هلك)
و در جامع السعادات از رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و سلّم روايت كرده که فرمود
(لو لم تذنبوا لخشيت عليكم ما هو اكبر من ذلک العجب العجب)
و در كافي از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده
(انّ اللّه علم ان الذنب خير للمؤمن من العجب و لولا ذلک ما ابتلي مؤمن بذنب ابدا)
و غير اينها از اخبار ديگر و اعجاب بمعني خوش آمدن و بشگفت در آوردن هم ميباشد گفته ميشود.
جلد 2 - صفحه 384
«اعجبه و اعجب به» يعني بشگفت درآورد او را و شاد نمود، و بشگفت آمد و شاد شد و «يعجبك» در آيه از اينکه معني است يعني گفتار آن شخص منافق و اظهار علاقه و محبت و تمكين و اطاعت او پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را متعجب ساخت و نيكو جلوه نمود و چون گفتار آن منافق ظاهر آراسته بيش نداشت و غير زخرفي از قول نبود از اينجهت مقرون ميفرمايد بحيوة دنيا، يعني در اينکه زندگي دنيا که روي بواطن و سرائر امور سرپوشي است چنين اظهارات خلاف واقعي موجب اعجاب ميگردد.
وَ يُشهِدُ اللّهَ عَلي ما فِي قَلبِهِ يعني خدا را هم بر گفتار خود شاهد ميگيرد که اعتماد ترا بيشتر جلب نمايد.
وَ هُوَ أَلَدُّ الخِصامِ جمله حاليه است و الدّ صفت مشبّهه بمعني شديد الخصومة و خصام بمعني مخاصمة و خيانية از قبيل اعمي العين است يعني او در مخاصمت و دشمني بسيار سخت است و بعضي گفتند الدّ افعل تفضيل و خصام جمع خصم يا خصيم است يعني او سختترين دشمنان است ولي در برهان از حضرت باقر عليه السّلام بمعني شديد الخصومة روايت كرده است بالجمله آن چنين كسي سخن آرايي ميكند و اظهارات خلاف واقع با شاهد گرفتن خدا ميخواهد تثبيت كند در حقيقت گرگي است که بلباس ميش در آمده و ميخواهد چوپان را غافل نموده و گوسفندان را بربايد غافل از اينكه خداوند پيغمبر خود را از اظهارات بي اساس او آگاه ميسازد و نفاق او را ظاهر مينمايد
برگزیده تفسیر نمونه
اشاره
آیه 204
شأن نزول:
در مورد نزول این آیه و دو آیه بعد گفتهاند: این آیات در باره «اخنس بن شریق» نازل شده که مردی زیبا و خوش زبان بود و تظاهر به دوستی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میکرد و خود را مسلمان جلوه میداد، و سوگند میخورد که آن حضرت را دوست دارد و به خدا ایمان آورده، پیامبر هم که مأمور به ظاهر بود با او گرم میگرفت، ولی او در باطن مرد منافقی بود، در یک ماجرا زراعت بعضی از مسلمانان را آتش زد و چهارپایان آنان را کشت.
این سه آیه نازل شد و به این ترتیب پرده از روی کار او برداشته شد.
تفسیر:
در این آیه، اشاره سر بستهای به بعضی از منافقان کرده، میفرماید:
ج1، ص186
«و بعضی از مردم چنین هستند که گفتار او در زندگی دنیا مایه اعجاب تو میشود (ولی در باطن چنین نیست) و خداوند بر آنچه در قلب او است گواه میباشد، و او سرسختترین دشمنان است» (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.
- ↑ صاحب كشف الاسرار گويد: درباره ثعلبه نيز گفته شده است و صاحب جامع البيان از سدى روايت كرده و موضوع اخنس را شرح داده و گويد كه او نزد پيامبر آمد و مسلمان شد و پيامبر از اسلام آوردن او متعجب گرديد سپس همين شخص بزراعت قومى از مسلمين عبور نمود زراعت هاى آنها را خراب كرد و الاغهاى آنها را كشت.
- ↑ صاحب مجمع البيان از ابن عباس نقل نمايد: كه اين سه آيه 204 و 205 و 206 درباره رياكاران نازل گرديده كه آنچه به ظاهر عنوان ميكردند. برخلاف باطن آنها بوده چنان كه از امام صادق عليهالسلام نيز روايت شده و حسن بصرى گويد: درباره منافقين است.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 69.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.