عبدالله بن ابى طلحه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
==تولد عبدالله بن ابی طلحه==
+
'''«عبدالله بن ابى طلحة»''' فرزند [[ابوطلحه انصاری]] و از نیکان اصحاب [[امیرالمؤمنین]] علیه‌السلام بود و عبدالله همان است که [[رسول خدا]] صلى الله علیه وآله براى او در وقت حامله‌شدن مادرش [[ام انس]] (امّ سُلیم) به او، [[دعا]] کرده است. 
 +
==ولادت عبدالله بن ابى‌طلحة==
 +
مادر عبدالله یعنی [[ام انس]] یا امّ سُلیم، همان مادر [[انس بن مالک|انس بن مالک]] است و او افضل زن‌هاى [[انصار]] بوده است. ام انس بعد از مالک -پدر انس-، با [[ابوطلحه انصاری|ابوطلحه زید انصاری]] ازدواج نمود و ابوطلحه از اَخیار [[صحابه]] و [[انصار]] بود و در [[بیعت عقبه|بیعت عقبه]] دوم حضور یافت و به [[اسلام]] گروید و از نقیبان دوازده‌گانه شد.<ref>الطبقات، ج‌ ۳، ص‌ ۳۸۳؛ تهذیب الکمال، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵.</ref> او اهل [[عبادت]] و [[روزه]] و [[انفاق]] بود.
  
عبدالله بن ابى طلحة از نيكان اصحاب [[امیرالمومنین]] عليه السلام است و او همان است كه [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم [[دعا]] كرده براى او در وقت حامله‌شدن مادر او به او؛ چه آن كه مادر او همان مادر انس بن مالك است و او افضل زن‌هاى انصار بوده و چون حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم به [[مدينه]] تشريف آورد هر كسى براى آن جناب هديه آورد؛ مادر اَنس دست انس را گرفت به خدمت آن حضرت برد و گفت: يا رسول الله! من چيزى نداشتم هديه به خدمت شما آورم جز اين پسرم، پس او در خدمت شما باشد و خدمت بكند؛ پس انس ‍ خادم آن حضرت شد و مادر انس را بعد از مالك پدر انس، ابوطلحه مالك شد و ابوطلحه از اَخيار انصار بود؛ شب‌ها قائم و روزها صائم بود و ملكى داشت روزها در آن عمل مى‌كرد و حق تعالى از مادر انس به او فرزندى داده بود آن پسر ناخوش شد ابوطلحه شب‌ها كه به خانه مى‌آمد احوال او را مى‌پرسيد و به او نظر مى‌كرد تا آن كه در يكى از روزها وفات كرد، ابوطلحه شب كه به خانه آمد احوال بچه را پرسيد.
+
خداوند از [[ام انس]] به ابوطلحه فرزندى داده بود، ولی آن پسر ناخوش شد. ابوطلحه شب‌ها که به خانه مى‌آمد احوال او را مى‌پرسید و به او نظر مى‌کرد تا آن که در یکى از روزها وفات کرد. ابوطلحه شب که به خانه آمد احوال بچه را پرسید. مادرش گفت: امشب بچه ساکن و راحت شده! ابوطلحه خوشحال شد، پس آن شب را با مادر بچه مقاربت نمود.  
  
مادرش گفت: امشب بچه ساكن و راحت شده! ابوطلحه خوشحال شد پس آن شب را با مادر بچه مقاربت نمود همين كه صبح شد مادر طفل به ابوطلحه گفت كه اگر يكى از همسايگان به قومى چيزى را عاريه بدهد و ايشان به آن عاريه تمتع برند و چون عاريه را صاحبش پس گرفت آن قوم شروع كنند به گريستن حال ايشان چگونه است؟ گفت: ايشان مَجانين مى‌باشند.  
+
همین که صبح شد مادر طفل به ابوطلحه گفت که اگر یکى از همسایگان به قومى چیزى را [[عاریه]] بدهد و ایشان به آن عاریه تمتع برند و چون عاریه را صاحبش پس گرفت آن قوم شروع کنند به گریستن، حال ایشان چگونه است؟ گفت: ایشان مَجانین مى‌باشند. گفت: پس ملاحظه کن ما مجانین نباشیم، پسرت وفات کرد و آن عاریه بود خدا گرفت، پس صبر کن و تسلیم باش از براى خدا و او را دفن کن.  
  
گفت: پس ملاحظه كن ما مجانين نباشيم، پسرت وفات كرد و آن عاريه بود خدا گرفت پس صبر كن و تسليم باش از براى خدا و او را دفن كن. ابوطلحه اين مطلب را براى [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرد، آن جناب از امر آن زن تعجب كرد و [[دعا]] كرد براى او و گفت: اَللّهُمَّ بارِكْ لَهُما فى لَيْلَتِها و از آن شب آبستن شد به عبدالله و چون عبدالله متولد شد او را در خرقه پيچيد و به اَنَس داد كه خدمت حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم برد، آن جناب كام عبدالله را برداشت و در حق او دعا فرمود، لاجَرَم عبدالله از افضل ابناء انصار گشت.<ref> رجال [[علامه حلی]]، ص 104، شماره 6.</ref>
+
ابوطلحه این مطلب را براى [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله نقل کرد، آن جناب از امر آن زن تعجب کرد و [[دعا]] کرد براى او و گفت: «اَللّهُمَّ بارِک لَهُما فى لَیلَتِها» و از آن شب آبستن شد به '''عبدالله ابى طلحة''' و چون عبدالله متولد شد (سال هشتم هجری)، او را در خرقه پیچید و به [[انس بن مالک|اَنَس]] داد که خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله برد، آن جناب کام عبدالله را برداشت و در حق او دعا فرمود، لاجَرَم عبدالله از افضل ابناء انصار گشت.<ref> رجال علامه حلی، ص ۱۰۴، شماره ۶.</ref> تاريخ وفات عبدالله بن ابى طلحه را سال ۸۴ یا ۸۷ هجری گفته اند.
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
حاج شیخ عباس قمی, منتهی الامال، قسمت اول، باب سوم، در تاريخ حضرت علي عليه السلام
+
 
 +
* [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الامال]]، [[شیخ عباس قمی]]، قسمت اول، باب سوم، در تاریخ حضرت علی علیه‌السلام.
 +
*دائرةالمعارف قرآن کریم، محمد خراسانى، ج ۲، ص ۲۹-۳۲.
 +
 
 +
==مطالب مرتبط==
 +
*[[ام انس]]
 +
*[[ابوطلحه انصاری]]
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 +
[[Category:اصحاب امام علی علیه السلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۱۳

«عبدالله بن ابى طلحة» فرزند ابوطلحه انصاری و از نیکان اصحاب امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود و عبدالله همان است که رسول خدا صلى الله علیه وآله براى او در وقت حامله‌شدن مادرش ام انس (امّ سُلیم) به او، دعا کرده است.

ولادت عبدالله بن ابى‌طلحة

مادر عبدالله یعنی ام انس یا امّ سُلیم، همان مادر انس بن مالک است و او افضل زن‌هاى انصار بوده است. ام انس بعد از مالک -پدر انس-، با ابوطلحه زید انصاری ازدواج نمود و ابوطلحه از اَخیار صحابه و انصار بود و در بیعت عقبه دوم حضور یافت و به اسلام گروید و از نقیبان دوازده‌گانه شد.[۱] او اهل عبادت و روزه و انفاق بود.

خداوند از ام انس به ابوطلحه فرزندى داده بود، ولی آن پسر ناخوش شد. ابوطلحه شب‌ها که به خانه مى‌آمد احوال او را مى‌پرسید و به او نظر مى‌کرد تا آن که در یکى از روزها وفات کرد. ابوطلحه شب که به خانه آمد احوال بچه را پرسید. مادرش گفت: امشب بچه ساکن و راحت شده! ابوطلحه خوشحال شد، پس آن شب را با مادر بچه مقاربت نمود.

همین که صبح شد مادر طفل به ابوطلحه گفت که اگر یکى از همسایگان به قومى چیزى را عاریه بدهد و ایشان به آن عاریه تمتع برند و چون عاریه را صاحبش پس گرفت آن قوم شروع کنند به گریستن، حال ایشان چگونه است؟ گفت: ایشان مَجانین مى‌باشند. گفت: پس ملاحظه کن ما مجانین نباشیم، پسرت وفات کرد و آن عاریه بود خدا گرفت، پس صبر کن و تسلیم باش از براى خدا و او را دفن کن.

ابوطلحه این مطلب را براى رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل کرد، آن جناب از امر آن زن تعجب کرد و دعا کرد براى او و گفت: «اَللّهُمَّ بارِک لَهُما فى لَیلَتِها» و از آن شب آبستن شد به عبدالله ابى طلحة و چون عبدالله متولد شد (سال هشتم هجری)، او را در خرقه پیچید و به اَنَس داد که خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله برد، آن جناب کام عبدالله را برداشت و در حق او دعا فرمود، لاجَرَم عبدالله از افضل ابناء انصار گشت.[۲] تاريخ وفات عبدالله بن ابى طلحه را سال ۸۴ یا ۸۷ هجری گفته اند.

پانویس

  1. الطبقات، ج‌ ۳، ص‌ ۳۸۳؛ تهذیب الکمال، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵.
  2. رجال علامه حلی، ص ۱۰۴، شماره ۶.

منابع

  • منتهی الامال، شیخ عباس قمی، قسمت اول، باب سوم، در تاریخ حضرت علی علیه‌السلام.
  • دائرةالمعارف قرآن کریم، محمد خراسانى، ج ۲، ص ۲۹-۳۲.

مطالب مرتبط

مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه